مروری برتحولات جهان عرب

انسان طراز اسلام

پیام بسیار مهم مقام معظم رهبری خطاب به حجاج بیت‌الله الحرام، مثل سایر پیام‌های معظم له به این مراسم که هر ساله در مکۀ مکرمه برگزار می‌شود، حاوی نکات بسیار مهم و اساسی بود که لازم است گذشته از حاجیان، همۀ مسلمانان به آن توجه داشته باشند. مقام معظم رهبری، حج را جایگاه نزول رحمت الهی نامیدند؛ رحمتی که برای ما مسلمانان جهان عزت‌آفرین است و عزتی که سرچشمۀ قدرت ما در مقابل استکبار جهانی و همۀ نیروهای اهریمنی خواهد بود.

ولی ما هنگامی شایستۀ دریافت رحمت الهی خواهیم شد که به وظایفی که در برابر خداوند متعال بر عهده داریم، عمل کنیم. تفاوتی نمی‌کند که در مسجد الحرام باشیم یا در میدان های دیگر نبرد در راه خدا، احرام جهد و جهاد بسته باشیم؛ چه میدان فعالیت‌های علمی، چه میدان تلاش‌های اقتصادی، چه میدان کوشش های آزادی‌بخش سیاسی و چه در سایر عرصه‌های زندگی. ولی اگر به وظایف الهی خود عمل نکنیم، چه سود می‌کند اگر در مسجد الحرام، احرام بستیم یا در عرفات و منا نشسته، ولی با عمل خود، حرمت اسلام را شکسته باشیم. در این شرایط، چه امیدی به رحمت الهی می‌توانیم داشت؟

اگر نیت، الهی باشد، کاری که برای دنیایمان انجام می‌دهیم نیز ما را به بهشت رحمت و رضوان الهی خواهد برد و اگر نیت، الهی نباشد، کاری که ظاهراً برای آخرت خود انجام می‌دهیم نیز ما را جهنمی خواهد ساخت. از مشخصه‌های نیت الهی، رحم و گذشت در برابر برادران مسلمان و استقامت و پایداری در مقابل دشمنان اسلام است. کسانی که نسبت به برادران مسلمانشان بی‌رحم و بی‌گذشت هستند و در مقابل دشمنان اسلام احساس ضعف می‌کنند یا حتی سرسپردۀ آن‌ها هستند و در عمل، از امپریالیسم و صهیونیسم جانبداری می‌کنند، مسلماً نیت الهی ندارند. اگر نیت، الهی نباشد، هرچه باشد، شیطانی است، حتی اگر در کسوت دین، چهرۀ واقعی نیات خود را پوشانده باشیم.

ایمان به خدا و عمل به خاطر او، به انسان در برابر حوادث دشوار، جرأت و اعتماد به نفس  می‌بخشد و امید به کمک و دستگیری خداوند در همه‌جا و در همه‌چیز را در جان انسان منتشر می‌سازد.

اندیشه و عمل الهی و خدایی، ایمان و صفا و اخلاص در هر اندیشه و عمل، مقاومت در مقابل دشمن کینه‌ورزی که خردورزانه، به ستیز با اسلام و ایمان به خدا برخاسته‌است و خودسازی معنوی و روحی، تنها راه نجات ماست و این همه، از ویژگی‌های انسان طراز اسلام است. عصر ما عصری است که چنین انسانی در آن، سر از خواب قرون برخواهد داشت و از افسون جادوگران ماتریالیست نجات خواهد یافت و بیدار خواهد شد و هویت الهی خود را از نو، خواهد ساخت.

عزم و ارادۀ متکی به ایمان و مجهز به توکل و مسلح به بصیرت و تدبیر، سازندۀ آیندۀ بشریت مسلمان است و تنها انسان مؤمنِ متوکلِ بصیرِ مدبر می‌تواند در راه صعود به قله‌های بلند خودآگاهی، پرچمدار کاروان بشریت باشد. چنین انسانی دو ویژگی ممتاز دارد: با برادران مسلمان خود در سراسر جهان متحد است و دشمن خود را که استکبار جهانی است، می‌شناسد و هرگز آلت دسیسه‌ها و نقشه‌ها و شیوه‌های او نمی‌شود.

این انسان می‌داند که دشمن کینه‌توزی که اسلام را هدف دسیسه‌های خود قرار داده‌است، همانا استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌المللی است و شیوۀ اصلی این دشمن، تفرقه‌افکنی، ترویج فساد سیاسی و اخلاقی، تهدید و تطمیع نخبگان، فشار اقتصادی و ایجاد تردید در باورهای اسلامی است.

انسان طراز اسلام آلت دست دسیسه‌های دشمن نخواهد شد و به جای اسرائیل، کشوری مانند سوریه را که محور اصلی مقاومت در مقابل صهیونیسم است، آماج حملات خود قرار نخواهد داد؛ به جای مرهم نهادن بر زخم‌های کهنۀ فلسطین، بر آن نمک نخواهد پاشید و چنین انسانی است که شایستگی آن را دارد که خود را مسلمان بخواند و با صراحت اعلام کند که من مسلمانم! مسلمانی نه به ریش طالبانی که به ریشۀ قرآنی، سیرۀ رحمانی و فرهنگ مسلمانی است.

کنگرۀ جهانی حج، اگر بتواند به صورت واقعی، روح رسالت ابراهیم(ع) را به جهان امروز معرفی کند، می‌تواند زمینۀ پیدایش انسان، جهان و تاریخ نوین و تمدن بشری جدیدی را به وجود بیاورد و به انسان امروز بیاموزد که هر دو چشم «طبیعت‌بین» و «حقیقت‌بین» خود را به روی طبیعت و ماوراء الطبیعه باز کند و صفحۀ جدیدی در تاریخ خود بگشاید.

لازمۀ رسیدن به چنین موقعیتی، توجه به روحِ پیام ابراهیم(ع) در تاریخ است؛ پیامی که بشریت را به گسستن زنجیرهای عبودیت هرچه غیر خداست، فرا می‌خواند و سلطۀ نمرودی نیروهای اهریمنی را واژگون می‌کند و مستضعفان جهان را به آزادگی و آزادی و مشارکت در امور جامعۀ جهانی دعوت می‌کند. چنین باد!