آشنایی با دکتر صباح زنگنه کارشنـاس و تحلیلگر مسائل خاورمیـانه

داعش و راهبرد غرب برای تداوم جنگ در خاورمیـانه

0 590

سخن نخست

بشریت و بیانیه لوزان

مذاکرات پنج به علاوه یک با جمهوری اسلامی ایران نهایتاً به صدور بیانیه‌ای انجامید. در این مذاکرات، یک طرف پنج کشور اتمی جهان به رهبری آمریکا قرار داشتند و در طرف دیگر، جمهوری اسلامی ایران. در مقدمه این بیانیه آمده‌است: «ما به این منظور در اینجا (لوزان سوییس) گرد هم آمدیم تا راه‌حل‌هایی به منظور دست‌یابی به حل و فصل جامعی که ماهیت صرفاً صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران را تضمین نموده و کلیه تحریم‌ها را به صورت کامل لغو نماید، پیدا کنیم.»

نکته جالب آنکه کشورهایی که در پی آن هستند تا راهی برای تضمین صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران پیدا کنند، خود در عمل و باصراحت اعلام کرده‌اند که برنامه‌های هسته‌ای آن‌ها صرفاً صلح‌آمیز نیست. آن‌ها نه تنها ساخت بمب اتمی را در دستور کار خود قرار داده‌اند که بدان اقدام نموده و زرّادخانه‌های خود را از بمب‌های اتمی در اندازه‌های مختلف و با میزان تخریب و ویرانگری متفاوت پر کرده‌اند. در میان این پنج کشور، کشور آمریکا ـ که عملاً رهبری آن‌ها را در این مذاکرات برعهده داشت ـ بدون هیچ‌گونه احساس شرمندگی، دو بمب اتمی را در دو شهر هیروشیما و ناکازاکی آزمایش کرده، تمام جمعیت ساکن در این دو شهر را به طور غافلگیرانه به آتش کشیده و خاکستر ساخته و بدین وسیله قدرت اتمی خود را به رخ جهانیان کشیده‌است.

بر اساس بیانیه لوزان، محدودیت ذخایر ایران، محدودشدن مراکز غنی‌سازی به مرکز نظنز، محدودیت ماشین‌های سانتریفیوژ، تغییر مرکز آب سنگین اراک و بازطراحی آن با همکاری بین‌المللی (یعنی همان پنج کشور صاحب قدرت نظامی اتمی) و خارج شدن سوخت مصرف شده از ایران مورد تأکید و توافق قرار گرفته‌است. در مقابل، کشورهای دارای سلاح هسته‌ای متعهد شده‌اند که تحریم‌هایی را که علیه ایران اعمال نموده‌اند لغو کنند.

بیانیه لوزان از نظر سیاسی یک موفقیت برای جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود؛ زیرا نشان می‌دهد که یک کشور ضعیف در جهان سوم وقتی که به اسلام رو می‌آورد و به خداوند بزرگ توکل می‌کند، می‌تواند ابرقدرت‌ها را در مقابل خود به صف کند، با آن‌ها چانه‌زنی نماید و تا حدود قابل قبولی حقوق خود را مورد تأکید قرار دهد؛ در حالی که این‌ها قبل از انقلاب با مستشاران و سفرایشان به شاه ایران امر و نهی می‌کردند و به او دستور می‌دادند و او را به اطاعت بی چون و چرا از اوامر خویش وا می‌داشتند.

از طرف دیگر، بیانیه لوزان این حقیقت را به نمایش می‌گذارد که راه پیشرفت و ترقی از بستر خودباوری و اعتماد به نفس می‌گذرد. هیچ‌یک از غرب‌زدگان و خودفروختگان و غرب‌باوران تا کنون نتوانسته‌اند در پیشرفت کشور کوچک‌ترین نقش مثبتی داشته باشند. آن‌ها که هنرشان ستایش غرب و ایمانشان به نظریات غربی و قبله‌گاهشان تمدن غرب است، هیچ‌گاه نتوانسته‌اند به تعالی و ترقی این کشور کمک کنند؛ بلکه برعکس، نتیجه تبلیغاتشان غرب‌زدگی، بزرگ‌ترین دستاوردشان از خود بیگانگی، مشخص‌ترین رهاوردشان بیگانه‌پرستی و محصول کار فکری‌شان وابستگی کشور به دشمنان آن بوده‌است.

دانشمندان هسته‌ای ایران، مردانی نظیر شهید دکتر مسعود علی‌محمدی که در تاریخ ۲۲/۱۰/۸۸ در مقابل درب خانه‌اش ترور شد، از دانشگاه صنعتی شریف در رشته فیزیک نظری فارغ‌التحصیل شده بود و بیش از ۸۰ مقاله علمی از او به جای مانده‌است، شهید دکتر مجید شهریاری که در تاریخ ۸/۹/۸۹ در بلوار ارتش به شهادت رسید و فارغ‌التحصیل مهندسی هسته‌ای از دانشگاه صنعتی شریف و فارغ‌التحصیل علوم و تکنولوژی هسته‌ای از دانشگاه صنعتی امیرکبیر بود و در دانشگاه شهید بهشتی فیزیک تدریس می‌کرد، داریوش رضایی‌نژاد که در تاریخ ۱/۵/۹۰ مقابل دانشگاه صنعتی خواجه نصیر هدف شلیک گلوله قرار گرفت و دانشجوی مقطع دکترای برق در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی بود و شهید مصطفی احمدی روشن که در ۲۱/۱۰/۹۰ در میدان کتابی به شهادت رسید و فارغ‌التحصیل رشته مهندسی دانشگاه صنعتی شریف بود، هیچ‌کدام از فرنگ برنگشته بودند ـ که از فرنگ‌برگشتگی بد نیست ـ و هیچ‌کدام به دین و انقلاب اسلامی پشت نکرده بودند ـ که این خیلی بد است ـ و هیچ‌کدام به غرب اعتماد نداشتند و در عوض به خداوند بزرگ اعتماد داشته‌اند.

این واقعیات پیام روشنی را به تمام استادان و دانشجویان ایران ـ به‌ویژه در شاخه‌های علوم انسانی ـ می‌دهد و آن پیام چنین است: «هنگامی که به خود آیید و از غرب‌پرستی دست بردارید و به خداپرستی روی آورید، می‌توانید در خدمت پیشرفت کشور خود قرار گیرید و سرانجام به لقاء‌الله و اوج مقام عبودیت و خداپرستی نیز برسید و در دو دنیا با افتخار زندگی کنید، ولی تا هنگامی که کورکورانه در علوم انسانی به نظریات غربی اعتماد می‌کنید، نوکر بیگانگان هستید.»

بیانیه لوزان یک حقیقت دیگر را نیز برای جهانیان آشکار نمود و آن اینکه چند دولتمرد در کشورهای غربی، نام خود را «جامعه جهانی» گذاشته، اهرم‌های قدرت جهانی را در این کشورها در دست گرفته‌اند و به نفع خود و به میل خود می‌چرخانند. مردم جهان محکوم‌اند که فرمان این چند نفر قدرتمند را بپذیرند، وگرنه با خشم آنان روبه‌رو می‌شوند. آن‌ها نام خود را «»جامعه جهانی و اسم مطامع خود را «حقوق بشر» و اسم سلطه جهانی خود را «دموکراسی» گذاشته‌اند. بشریت تا هنگامی که اهرم‌های قدرت در جهان نه در دست بشریت که در دست چند نفر قدرتمندِ نشسته بر اریکه ثروت در چند کشور اروپایی و آمریکایی است، روی رهایی را نخواهد دید.

برای دانلود مستقیم نسخه PDF مجله برروی لینک زیر کلیک کنید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.