سخن نخست
فاس، ساف و آینده
دو سال از هجوم ارتش بعث عراق به ایران میگذشت که دوازدهمین اجلاس سران عرب در فاس ـ سومین شهر کشور مراکش که جمعیّت آن در حدود یک میلیون نفر است ـ برگزار شد. در این اجلاس طرح هشت مادهای فهد ـ پادشاه اسبق عربستان ـ ارائه گردید که خواهان تضمین امنیت همه کشورهای خاورمیانه (از جمله اسرائیل) توسط شورای امنیت سازمان ملل بود.
این طرح سر و صدای زیادی به پا کرد. وزارت امور خارجه ایران رسماً در رابطه با این طرح موضع گرفت و آن را محکوم کرد و امام خمینی(ره) طی پیامی این خیانت آشکار را افشا و محکوم کردند. با موضعگیری صریح امام و افشاگریهایی که علیه این طرح صورت گرفت، نهایتاً این طرح نتوانست آرای لازم را به دست آورد و کنفرانس فاس شکست خورد.
آن هنگام، کنفرانس فاس سوژه افشاگریهای بسیاری علیه ارتجاع عرب گردید. روزنامه اطلاعات عکس اجلاس فاس را در صفحه اول خود چاپ کرد که در آن سران عرب دور میزی گرد آمده بودند که بر آن ستارهای شبیه ستاره داوود نقش بسته بود؛ منتها ستارهای که بهجای آنکه از تداخل دو مثلث تشکیل شده باشد، از تداخل دو مربع ساخته شده بود؛ نقشی که بعدها در خیلی جاهای دیگر هم دیده شد.
طرح فهد، مسئله نقش ستارهای شبیه به ستاره داوود و مسئله به رسمیت شناختن کشور اسرائیل به وسیله اعراب، باعث سوءاشتهار کنفرانس فاس و شهر فاس شد که این کنفرانس در آن برگزار گردید. در بیروت، هزاران نفر در حالی که تصاویر امام خمینی(ره) را در دست داشتند، تظاهرات و طرح فهد را محکوم و اعلام کردند فلسطین هرگز به دست رژیمهای جابر متکی به نفت آزاد نمیشود؛ بلکه فقط بازوان توانای مؤمن آن را آزاد خواهد کرد. سازمانهای فلسطینی حاضر در لبنان نیز در اطلاعیهای این طرح را محکوم کرده و آن را «خیانت بزرگ فهد» نامیدند. در همان هنگام، یعنی در هشتم آذرماه ۱۳۶۰ عملیات طریقالقدس صورت گرفت و بیش از ۲۵۰ کیلومترمربع از خاک کشورمان آزاد شد و شهر بستان پس از ۴۲۷ روز اشغال، آزاد گردید.
کنفرانس فاس پس از اجلاس سران عرب در قاهره (۱۹۶۴)، اسکندریه (۱۹۶۴)، دارالبیضاء (۱۹۶۵)، خرطوم (۱۹۶۷)، رباط (۱۹۶۹)، قاهره (۱۹۷۰)، الجزایر (۱۹۷۳)، رباط (۱۹۷۴)، قاهره (۱۹۷۵)، بغداد (۱۹۷۸)، تونس (۱۹۷۹) و عمان (۱۹۸۰) برگزار گردید و دوازدهمین اجلاس سران عرب بود که در در سال ۱۹۸۲ برگزار و با شکست روبهرو شد. شکست طرح فهد خشم دولتهای غربی را برانگیخت؛ به گونهای که رهبران کشورهای اروپای غربی از رژیمهای عرب خواستند تا دلایل اصلی شکست طرح فهد را بررسی کنند. مجله «الکفاح العربی» دربارۀ طرح فهد نوشت: این طرح یک تبصرۀ سری درباره سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) دارد که به موجب آن دولت ساف تا مدت ۲۰ سال حق داشتن تسلیحات نظامی را نخواهد داشت.
به دنبال انتشار طرح فهد، مقامات اسرائیل خواهان مذاکرات مستقیم با عربستان سعودی شدند و بگین ـ نخستوزیر اسبق اسرائیل ـ گفت طرح هشت مادهای فهد روحیه مبارزهجویی علیه اسرائیل را تعدیل کردهاست. طرح فهد و کنفرانس فاس روحیه سازشطلبی را در میان عرفات و یارانش تقویت کرد. بهتدریج از درون مجموعهای از آنچه پیرامون کنفرانس فاس وجود داشت، «ساف» به عنوان سازمانی که در پی سازش و تسلیم در مقابل اسرائیل است ظاهر شد. به تعبیری میتوان گفت فاس، ساف را ساخت، ولی فاس را چه عواملی به وجود آورده بودند؟
فاس نام شهری است که در آن کنفرانس فاس برگزار شد، ولی یک فاس دیگر وجود دارد که کنفرانس فاس و دولت ساف از دل آن به وجود آمدهاند. این فاس دیگر یک جغرافیا نیست که یک مثلث از مجموعهای از سقوطهای اخلاقی و سیاسی و فرهنگی است. این فاس بسیار خطرناکتر از کنفرانس فاس است، این فاس مثلثی است که سه ضلع آن از «فساد اداری، اختلاف طبقاتی و سازشطلبی» تشکیل شدهاست.
ما اینک با این فاس روبهرو هستیم؛ یعنی با ترکیبی از فساد اداری، اختلاف طبقاتی و تمایلات سازشکارانۀ سیاسی. اختلاف طبقاتی نتیجه فساد اداری و نیز زمینه پیدایش آن است. اگر در نظام اداری فساد نهادینه شد و عدهای برخوردار بیش از ۲۰ برابر عدهای محروم و مستضعف حقوق رسمی و بهاصطلاح قانونی گرفتند، در آن صورت اختلاف طبقاتی امری بدیهی خواهد شد. در این شرایط طبقات فرادست که به پولهای بادآورده عادت کردهاند، میل به سازش با استکبار جهانی پیدا خواهند کرد؛ زیرا نه خود توان مبارزه با استکبار را دارند و نه از حمایت اجتماعی لازم برای آغاز یا تداوم چنین مبارزهای برخوردار خواهند بود. در این صورت میل شدید به مذاکره، مصالحه، معامله و بدهبستانهای سیاسی پیدا خواهند کرد و معمولاً امتیازات عینی و ملموس و برگشتناپذیر به طرف خارجی خواهند داد و در مقابل، مقداری وعده توخالی تحویل خواهند گرفت.
اگر میترسیم که روزی در آینده، کنفرانسهای فاس جدیدی شکل بگیرد که در آنها سازمانهایی نظیر سازمانهای آزادیبخش فلسطین را تبدیل به پلیس گوش بهفرمان اسرائیل ـ یعنی ساف ـ کنند، باید از این فاس بترسیم؛ یعنی باید از مثلث فساد اداری، اختلاف طبقاتی و سازشطلبی هراس داشته باشیم. امروز مبارزه با این فاس که امری فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی است، یک مسئولیت تاریخی است و برای عمل به آن فرصت چندانی در اختیار نیست.