چهل سال انقلاب وسی و یک سؤال

0 198

سخن نخست

۴۰ سال انقلاب و پاسخ به ۳۱ سؤال

۱٫ چرا انقلاب شد؟ به یک دلیل بسیار ساده: تاریخ بشر در حال حرکت است. در هر مقطع از تاریخ، یک انقلاب بزرگ صورت می‌گیرد و تاریخ را به جلو می‌برد؛ مانند انقلاب نوح (ع)، انقلاب ابراهیم (ع)، انقلاب عیسی (ع)، انقلاب محمد (ص) ـ که تا امروز دامن گسترده‌است، انقلاب صنعتی و انقلاب‌های سکولار در دنیای جدید ـ که عموماً ناکام هم بوده‌اند و انقلاب روسیه و انقلاب فرانسه از مشهورترینِ آن‌ها هستند.

۲٫ آیا هدف انقلاب توسعۀ اقتصادی بود؟ بله و نه! بله، چون اگر انقلاب می‌توانست در شعار اصلی خود که برقراری عدالت بود موفق شود، قطعاً و قهراً به توسعۀ اقتصادی نیز دست می‌یافت؛ نه، چون انقلاب بسیار بزرگ‌تر از توسعۀ اقتصادی بود. انقلاب شد تا به ما هم توسعۀ وجودی (سیر الی الله) ببخشد و هم توسعۀ موجودی، یعنی توسعۀ اقتصادی را.

۳٫ آیا می‌شد که جنگ تحمیلی شروع نشود؛ یعنی آیا می‌شد با مذاکره با صدام، جلوی آغاز جنگ تحمیلی را گرفت؟ پاسخ قطعاً منفی است؛ چون طرف ما در جنگ تحمیلی صدام نبود، نظام جهانی الحاد بود. اگر صدام طفره می‌رفت و از زیر بار این جنگ شانه خالی می‌کرد، یک خر دیگر پیدا می‌کردند تا این بار را حمل کند. صدام برای بردن این بار، خریت لازم را داشت: جاه‌طلب بود، مستبد بود، خون‌ریز بود، بی‌رحم بود. او اصولاً الگوی تمام‌عیار داعش بود و چه کسی بهتر از او برای این خیانت بزرگ به ایران و عراق؟ او تنها در عراق، شش میلیون عراقی را اعدام کرده بود.

۴٫ چرا مقاومت ملت ایران در دفاع مقدس پس از فتح خرمشهر ادامه یافت؟ به دلایل زیر: اولاً، عراق فقط خرمشهر را اشغال نکرده بود و بخش عظیمی از خاک ایران در تصرف ارتش بعث بود؛ ثانیاً، صدام قرارداد مرزی با ایران را پاره کرده بود و هنوز قراردادِ جانشینی وضع نشده یا همان قرارداد مجدداً مورد تأکید قرار نگرفته بود؛ ثالثاً، پیشنهاد عراق مبنی بر آتش‌بس و بازگشت به مرزهای بین‌المللی یک تکنیک عملیات روانی بود نه یک پیشنهاد سیاسی و حقوقی؛ زیرا در آن هنگام مرزی که مورد قبول عراق باشد، بین ایران و عراق وجود نداشت؛ رابعاً، اگر آن پیشنهاد را پذیرفته بودیم، بخش مهمی از خاک کشور را از دست داده بودیم و امروز هم باید دربارۀ اینکه مرزهای ما کجا باشد، با عراق مشغول مذاکره می‌بودیم؛ مذاکره‌ای که به اندازۀ مذاکرات اعراب و اسرائیل ادامه پیدا می‌کرد.

۵٫ سود و زیان جنگ تحمیلی برای ایران چه بود؟ مقاومت در جنگ تحمیلی فوایدی داشت و در عین‌حال مضراتی هم داشت. چه فواید و مضراتی داشت؟ ما در جنگ، زیرساخت‌های بسیاری را از دست دادیم و بسیاری از فرزندان اسلام و قرآن به شهادت رسیدند. ملی‌گراها همه از جبهه‌ها گریختند؛ اگر توانستند به اروپا و آمریکا کوچیدند و اگر نتوانستند در خانه‌های خود خزیدند؛ هرچند بعد از پایان جنگ با نام رستم و سهراب و افراسیاب و آرش، شعر و نمایش‌نامه و فیلم‌نامه نوشتند. آن‌ها که رفتند و جنگیدند، خرازی‌ها و همت‌ها و چمران‌ها بودند که سربندشان یا حسین و یا مهدی و… بود. هیچ رزمنده‌ای با سربند یا رستم و یا خسروپرویز و یا کوروش به جبهه نرفت!

اما فواید جنگ: ستون فقرات مقاومت اسلامی کشور در جنگ ساخته شد: صدها هزار رزمنده شکل گرفتند و همان‌ها بعد از جنگ، صنایع دفاعی و پیشرفت بزرگ در دانش فنی را به وجود آوردند و فصل جدیدی در تاریخ اسلام و ایران گشودند. ستون فقرات سپاه بدر و بعدها حشد الشعبی عراق در جنگ شکل گرفت؛ حتی پیدایش حزب ‌الله لبنان نتیجۀ مقاومت اسلامی ملت ایران در جنگ تحمیلی است؛ درختی که پیدایش جهاد اسلامی فلسطین، انصار الله یمن، مقاومت اسلامی نیجریه و… از دیگر میوه‌های شیرین آن است. اگر بخواهیم ثمرات مقاومت اسلامی در جنگ تحمیلی را بشماریم، بسیار وسیع‌تر و گسترده‌تر از این حرف‌هاست و به یک مقالۀ مستقل احتیاج دارد.

۶٫ رهبری امام خمینی چه ویژگی بارزی داشت؟ بارزترین ویژگی رهبری امام ایمان او به خدا، اخلاص او در عمل، عشق او به خدا و در نتیجه، به مردم بود. این ویژگی‌ها امروز در مقام معظم رهبری هست، ولی تفاوتی که امروز با آن روز دارد، این است که این ویژگی‌ها در بسیاری از نخبگان امروز نیست و آن روز بود. امروز در دل بسیاری از نخبگان، طلا به جای خدا نشسته‌است.

۷٫ آیا ایران در زمان رژیم گذشته در منطقه نفوذ داشت یا امروز؟ رژیم گذشته نوکر آمریکا بود، درست مانند رژیم امروز عربستان سعودی؛ به دستور آمریکا در ایران و ظفار و هر جای دیگر، می‌گرفت و می‌زد و می‌کُشت و گوش به فرمان اربابان آمریکایی خود بود، ولی رژیم امروزین ایران تمام قد در مقابل آمریکا ایستاده و از ملت‌های مظلوم فلسطین، لبنان، سوریه، عراق، یمن و… دفاع می‌کند؛ ضمن آنکه با قدرت الهیِ ملت ایران، به سینۀ همۀ جهان‌خواران و مزدوران آن‌ها دست رد زده‌است.

۸٫ اعدام تروریست‌های منافق که در زندان «سر موضع» بودند، چه توجیهی داشت؟ منافقین یک گروه تروریستی بودند و ۱۷ هزار نفر از مردم و مسئولین را در کوچه و خیابان ترور کردند. اگر در زندان و خارج از زندان به آن‌ها اجازۀ ادامه حیات و سازمان‌دهی مجدد داده می‌شد، وضعیت امروز مردم ایران شبیه وضعیت امروز مردم سوریه بود.

۹٫ ساز و کار اسلام برای ادارۀ جامعه چیست؟ اسلام بر توانمندسازی متن مردم تکیه دارد. مردم باید امور عمومی خود را از طریق روش تصمیم‌گیری شورایی حل و فصل کنند و در امور مربوط به حوزۀ رهبری که به هدایت الهی انسان و حفظ کیان نظام اسلامی ارتباط دارد، باید در روش تصمیم‌گیری مشورتی به رهبری امام و ولی فقیه، مشارکت کنند. این دو روش در قرآن مجید مورد اشاره قرار گرفته‌است: «وَ أمرُهُم شُوری بَینَهُم،» «وَ شاوِرهُم فی الأمر.» این دو روش ضامن کارآمدی نظام اسلامی است.

۱۰٫ چرا در صدد صدور انقلاب اسلامی بوده‌ایم؟ چون بخشی از ملت اسلام هستیم که در ظرف جغرافیایی تمدن اسلامی زندگی می‌کند و سرنوشت ما به هم گره خورده‌است. اگر ما دست روی دست بگذاریم و به بیداری اسلامی در این ظرف جغرافیایی نیندیشیم، امپریالیسم با دسیسه‌ها و عوامل خود، گلوی استقلال و آزادی ما را در هم می‌فشارد و ما را یک بار دیگر به بردگی می‌گیرد.

۱۱٫ آیا نظام جمهوری اسلامی دچار دوگانگی در جمهوریت و اسلامیت است؛ یعنی آیا ما اسلامیتِ نظام را از اسلام و جمهوریتِ آن را از غرب گرفته‌ایم؟ پاسخ مطلقاً منفی است. کسانی این حرف را می‌زنند که نظام امامت را نمی‌شناسند. نظام امامت را اُمت برقرار می‌کند. امت در کمال آگاهی و آزادی، امام را می‌شناسند و با طواف به گرد کعبۀ رهبریِ او، نظام امامت را برقرار می‌کنند. نظام امامت مبتنی بر ارادۀ آزاد و آگاه مردم است و این معنی دقیق جمهوریت نظام اسلامی است.

۱۲٫ علت ناکامی ما در مهندسی فرهنگی چیست؟ آیا انقلاب فرهنگی کامیاب بود؟ انقلاب بی‌تردید تغییرات فرهنگی بنیادینی در کشور به وجود آورد، ولی متقابلاً با تهاجم فرهنگی از بیرون و شبیخون فرهنگی از درون مواجه بود. همچنین، صدور تئوری‌های اقتصادی و فرهنگی استعماری به ایران و در پیش گرفتن راه رشد کاپیتالیستی در کشور به نظام ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی ضربه‌های جدی وارد آورده‌است. بنابراین، موفقیت ما در این زمینه در معرض تهدید جدی قرار گرفته‌است.

۱۳٫ چرا در تأمین زیرساخت‌های موفق در مدیریت اقتصاد، ناموفق بوده‌ایم؟ ما در تأمین زیرساخت‌ها به دلیل استقلال و آزادی کشور موفق بوده‌ایم، ولی در مدیریت اقتصادی و فرهنگی به دلیل تبعیت از تئوری‌های غربی، ناکام بوده‌ایم.

۱۴٫ چرا جمهوری اسلامی ایران از فلسطین حمایت می‌کند؟ چون اسرائیل سنگر امپریالیسم در منطقه است و امپریالیسم آمریکا با استفاده از این سنگر به تمام جوامع اسلامی آسیای غربی و شمال آفریقا دست‌درازی می‌کند. دفاع از فلسطین، به یک معنا دفاع از خود است.

۱۵٫ انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب اُمتی بود یا یک انقلاب شیعی، و مخاطب آن مسلمانان جهان هستند یا شیعیان جهان؟ بین دو مفهوم اُمت و تشیع فاصله‌ای نیست. شیعیان بخش پیشرو امت اسلامی هستند و کوشش آن‌ها از صدر اسلام تا امروز برای پیروزی امت اسلام بوده‌است.

۱۶٫ چرا لانۀ جاسوسی تسخیر شد؟ با توجه به اینکه سفارت قسمتی از خاک کشور مقابل تلقی می‌شود، آیا این کار از نظر قانونی صحیح بود؟ قانون مشروعیت خود را از حق می‌گیرد. وقتی ملتی حقوق خود را در خطر می‌بیند، حق دفاع از خود دارد. اشغال انقلابی سفارت آمریکا بخشی از انقلاب اسلامی و آغاز انقلاب بزرگ‌تری بود و هست که هدف آن کوتاه کردن دست آمریکا از امت اسلام است، تا حق تعیین سرنوشت به این اُمت بزرگ برگردد.

۱۷٫ انقلاب اسلامی برای ایران چه کرده‌است؟ انقلاب اسلامی به ما آزادی، استقلال، پیشرفت اقتصادی و علمی و افزایش سرمایۀ اجتماعی داده و ایران را در جهان اسلام به کانون الهام‌بخشی و آزادی‌خواهی مبدل ساخته‌است. مجموعۀ دستاوردهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی بیش از آن است که در این مجمل بگنجد.

۱۸٫ چرا به حل و فصل مسائل اختلاف‌آمیز خود با آمریکا نمی‌پردازیم؟ آنچه آمریکا از ایران می‌خواهد از این قرار است:

الف) یا دست برداشتن از جمهوریت نظام یا دست برداشتن از اسلامیت آن. آمریکا با جمهوری اسلامی مسئله دارد، وگرنه با حکومت‌های به اصطلاح اسلامی ـ مانند عربستان سعودی ـ یا به اصطلاح جمهوری ـ مانند ترکیه ـ مشکلی ندارد؛ ب) آمریکا مصرانه از ایران می‌خواهد که از آرمان‌های انقلابی خود دست بردارد و در مقابل سیاست‌های آمریکا، نقش فرمانبر و مطیع را ایفا ‌کند؛ پ) آمریکا از ایران می‌خواهد عناصر انقلابی را از نظام خود حذف کند؛ ت) آمریکا از ایران می‌خواهد که از حمایت از نهضت‌های آزادی‌بخش ـ یعنی: حزب ‌الله لبنان، جهاد اسلامی فلسطین، انصار الله یمن و حشد الشعبی عراق ـ دست بردارد و به خلع سلاح و سرکوب آن‌ها کمک کند؛ ث) به طور کلی، آمریکا می‌خواهد ایران تسلیم مطامع حاکمان آمریکا شود.

آیا این مسائل قابل حل و فصل است؟

۱۹٫ ولایت فقیه چیست و چرا باید آن را داشته باشیم؟ ولایت فقیه یعنی شناسایی پیشروترین انسان در راه خدا؛ یعنی کسی که از دیگران دانشمندتر، قدرتمندتر، عادل‌تر، لطیف‌تر، خلاق‌تر و (از نظر روحی و شخصیتی) زیباتر باشد. ایجاد چرخه‌های تصمیم‌گیری به رهبری اوست و ما برای حرکت در مسیر تکامل و سیر وجودی الی الله، نیازمند چنین رهبری هستیم.

۲۰٫ آیا انقلاب کردیم که به اینجا برسیم؟ امروز در چه جایگاهی قرار داریم و به خاطر آن تا چه اندازه مدیون انقلاب اسلامی هستیم؟ آنجا که قرار گرفته‌ایم، جای مهم و حساسی است. ما امروز در مرکز نقطۀ عطف تاریخ قرار گرفته‌ایم. اگر مقاومت کنیم، فصل نوینی در تاریخ ایران، اسلام و بشریت گشوده می‌شود، و اگر شکست بخوریم در تمام این حوزه‌ها شکست خواهیم خورد. ما امروز هرچه داریم (در صدر آن‌ها، آزادی و استقلال کشور) را مدیون انقلاب اسلامی هستیم.

۲۱٫ چرا بعضی از نخبگان انقلاب انقلابی گرفتار دنیاپرستی و خودخواهی شدند؟ دنیاپرستی نخبگان پاشنۀ آشیل نهضت‌های اسلامی و انقلابی است؛ چون نخبگان با پیروزی انقلاب در مقابل جهاد اکبر قرار می‌گیرند. تضمینی نیست که آن‌ها که در جهاد اصغر پیروز شده‌اند، در جهاد اکبر (جهاد نفس) پیروز شوند. به همین دلیل، وجود نخبگان خاصی که در جهاد اکبر نیز پیروزند، برای پیروزی نهضت‌های الهی و اسلامی ضروری است.

۲۲٫ نسل جدید در جریان انقلاب قرار نداشت تا نسبت به آن تعهد داشته باشد. وظیفۀ این نسل چیست؟ هیچ‌کس در مقابل انقلاب مسئول نیست چون همۀ ما بخشی از انقلاب هستیم، ولی همه در مقابل پروردگار مسئولیت داریم. ما مسئولیت داریم در جهت ایجاد جهان طراز قرآن حرکت کنیم و این تنها وظیفۀ نسل انقلاب نیست، وظیفۀ همه نسل‌ها ـ از عصر محمد رسول الله (ص) تا عصر امام مهدی (عج) است.

۲۳٫ وظایف ما در مقابل انقلاب اسلامی چیست؟ ما برای انقلاب باید چه کاری بکنیم؟ مهم‌ترین وظایف ما به این شرح است: تلاش برای رسیدن به خودآگاهی و خداآگاهی؛ تقویت هوشیاری تاریخی و سیاسی خود؛ جلوگیری از نفوذ نااهلان و نامحرمان در ارکان نظام جمهوری اسلامی؛ مبارزه با قشری‌گری و پدیده‌های داعشی؛ مبارزه با غرب‌زدگی و تجدیدنظرطلبی؛ مبارزه با ارتجاع و ارتداد از انقلاب؛ مقابله با جناح‌گرایی، باندبازی، قوم‌گرایی و هرگونه گرایش واپسگرایانۀ دیگر.

۲۴٫ آیا انقلاب از سوی عده‌ای مصادره شده یا می‌شود؟ بله، این خطر وجود دارد، ولی تا حججی‌ها هستند، انقلاب هنوز مصادره نشده‌است.

۲۵٫ سیاست خصوصی‌سازی با اهداف انقلاب چه تناسبی داشت و تاکنون چه نتایجی داشته‌است؟ تاچرسیم و پروستاریکا و گلاسنوست هیچ ارتباطی به انقلاب اسلامی نداشته و ندارند. ما هرجا از الگوهای غربی پیروی کردیم، همان‌جا شکست خورده‌ایم. مالکیت در اسلام محترم است؛ نه مالکیت خصوصی را می‌توان بدون دلیل شرعی به دولت واگذار کرد، و نه مالکیت عمومی را می‌توان بدون رضایت عمومی به اشخاص و نورچشمی‌ها و رانت‌خواران واگذار نمود.

۲۶٫ چرا پس از پایان جنگ، اختلاف طبقاتی در کشور افزایش یافت؟ به دلیل تبعیت از افکار اقتصاددانان غربی، به جای تبعیت از آرای اقتصاددانان مسلمان مانند شهید مطهری و شهید سید محمدباقر صدر.

۲۷٫ چرا نیروهای انقلاب پس از انقلاب دچار تفرقه و اختلاف شدند؟ چون جبهه‌های جهاد اصغر با جبهه‌های جهاد اکبر تفاوت می‌کند. ممکن است در جبهۀ جهاد اصغر هم‌سنگر باشیم، ولی در جبهه‌های جهاد اکبر در مقابل هم قرار بگیریم.

۲۸٫ چه لزومی دارد جمهوری اسلامی با کشورهای قدرتمند وارد ستیز شود؟ ستیز از جانب کشورهای قدرتمند است که راز قدرت خود را تسلط بر مردم جهان می‌بینند و با هر گونه آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی ملت‌ها، تحت عناوین موجه و مشروع (مثل حقوق بشر، دموکراسی و…) مبارزه می‌کنند. آن‌ها حتی نتوانستند استقلال‌طلبی و آزادی‌خواهی ملت فرانسه در انقلاب فرانسه، و آلمان و ایتالیا در جنگ جهانی دوم را تحمل کنند.

۲۹٫ پرداخت حقوق‌های کلان به مدیران چه تناسبی با اهداف انقلاب اسلامی دارد؟ هیچ نسبتی ندارد! این یک حرکت ارتجاعی است.

۳۰٫ غرب در راه پیروزی انقلاب اسلامی، چه موانعی به وجود آورده‌است؟ از جمله موانعی است که غرب در صدد ایجاد یا تقویت آن‌هاست، جنگ تحمیلی، محاصرۀ اقتصادی، دامپینگ محصولات داخلی، جنگ روانی، تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، تزریق ملی‌گرایی و دنیاطلبی و قوم‌گرایی و باستان‌گرایی به کشور است.

۳۱٫ شاخصه‌های جنگ روانی، عملیات روانی، تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی چیست؟ جنگ روانی تحمیل اراده از طریق روش‌های ارتباطی است. عملیات روانی اجزای جنگ روانی را تشکیل می‌دهد. تهاجم فرهنگی تغییر نظام ارزش‌های اجتماعی از طریق مجاری خارجی است، شبیخون فرهنگی حمله به نظام ارزش‌های اجتماعی از درون کشور است.

سؤال آخر: آیا به پرسش‌های قبل پاسخ داده شد؟ قطعاً نه، ولی به پاسخ‌ها اشاره شد. برای هریک از این پرسش‌ها باید یک کتاب تحلیلی نوشت، و این وظیفه‌ای است که بر عهدۀ دانشگاه‌ها، وزارت ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزۀ علمیه، حوزۀ هنری و سایر نهادهای فرهنگی است. امید است در این زمینه کوشش موفقی صورت پذیرد.

برای دانلود مستقیم نسخه PDF مجله برروی لینک زیر کلیک کنید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.