چکیده
با ظهور انقلاب اسلامی ،نظام استکبار جهانی با تمام قوا به مبارزه باانقلاب پرداخت و با پایان یافتن جنگ و عدم پیروزی استکبار در زمینه های نظامی ،تهاجمات به عرصه های دیگر کشیده شد.یکی از این عرصه ها که با تهاجمات گسترده ای مواجه شد ،عرصه اقتصادی بود که با تحریم های گسترده و فشار زیادی مواجه شد .در این فضا برای مقاوم شدن در برابراین فشارها وتحریم ها ومصون ماندن از بحران های جهانی و در نهایت دستیابی به رشد و شکوفایی ،راه حل اقتصاد مقاومتی از طرف مقام معظم رهبری مطرح شد.حال با توجه به اینکه مکتب نورانی اسلام به گواهی تاریخ یکی از موفق ترین وکارآمد ترین مکاتب در حل مشکلات بوده است و تنها حکومت اسلامی بعد از حضرت رسول اکرم صلی الله و علیه و آله وسلم ،حکومت حضرت علی علیه السلام بوده است ،برآنیم تا با مقایسه تطبیقی بین فرمایشات مقام معظم رهبری با فرمایشات امام علی علیه السلام در نهج البلاغه شیوه عملی اقتصاد مقاومتی را از منظر آن حضرت در نهج البلاغه مورد بررسی و مداقه قرار داده وراهکاری عملی برای حل مشکلات اقتصادی جامعه ارائه دهیم . انشاءالله
- مقدمه
باظهور انقلاب اسلامی ،نظام استکبار جهانی با تمام قوا به مبارزه باانقلاب پرداخت و با پایان یافتن جنگ و عدم پیروزی استکبار در زمینه های نظامی ،تهاجمات به عرصه های دیگر کشیده شد یکی از این عرصه ها که با تهاجمات گسترده ای مواجه شد ،عرصه اقتصادی بود،که تاکنون این جنگ ادامه دارد .در واقع جنگ تحمیلی اقتصادی سالهاست که آغاز شده است. وجود حفرههای موجود در ساختار اقتصادی کشور و تجربهی دشمن در استفادهی از آنها، این هشدار را به ما میدهد که دشمن دوباره از دروازههای اقتصادی، ورود و نفوذ خواهد کرد. در این میدان نبرد، با حرف نمیتوان پیروز بیرون آمد. سیاستهای اقتصادمقاومتی راهبرد ما برای دفع شر دشمن است. جنگ اقتصادی نیازمند دفاع اقتصادی است. همانطور که اگر به خاک یک کشور تعرض شود و آن کشور به فرستادن چند دیپلمات به خارج، جهت حلوفصل موضوع بسنده کند، نشانهی ضعف نظامی آن کشور است و طمعها را برای به زانو درآوردن آن جامعه تشدید میکند، بسنده کردن به ابزار دیپلماسی در مقابل تحریم اقتصادی، اینگونه است .در طول سالیانی که از عمر انقلاب اسلامی می گذرد آمریکا همچنان تلاش می کندایران را از نظر سیاسی ،نظامی و اقتصادی منزوی کند و به همین منظورتحریم های گسترده ای را بطور یک جانبه برقرارکرده است وصادرات کالاهای استراتژیک به ایران رامهار کرده است.با تشدید تحریمها و فشارهای اقتصادی از طرف آمریکا و متحدان آن،ضرورت توجه به اقتصادی پویا و فعال اهمیت بیشتری پیدا کرده است .در این فضا برای مقاوم شدن در برابراین فشارها وتحریم ها ومصون ماندن از بحران های جهانی و در نهایت دستیابی به رشد و شکوفایی ،راه حل اقتصاد مقاومتی از طرف مقام معظم رهبری مطرح شد. در این برهه از تاریخ وظیفهی همهی ما این است ،سعی کنیم کشور را مستحکم، غیر قابل نفوذ، تأثیر ناپذیر از سوی دشمن، حفظ کنیم و نگه داریم؛ این یکی از اقتضائات «اقتصاد مقاومتی» است. در اقتصاد مقاومتی، یک رکن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد باید مقاوم باشد؛ باید بتواند در مقابل آنچه که ممکن است در معرض توطئهی دشمن قرار بگیرد، مقاومت کند. در طی این سالها، رهبر عزیز انقلاب در بیش از ۳۰ جلسه در رابطه با اقتصاد مقاومتی مطالبی بیان فرمودند. ایشان دراین مورد فرمودند : “اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که مقاوم است؛ با تحریکات جهانی، با تکانههای جهانی، با سیاستهای آمریکا و غیر آمریکا زیرورو نمیشود؛ اقتصادی است متّکی به مردم”(رهبری, ۰۱/۰۱/۱۳۹۳)” اقتصاد مقاومتی به معنای ریاضت اقتصادی نیست، به معنای در لاک خود رفتن نیست؛ یک معنای کاملاً معقولتر و عمیقتری دارد که قابل فهم و قابل دفاع است؛ و علاج هم همین است؛ ما باید بتوانیم یک اقتصادی را در کشور بهوجود بیاوریم که در مقابل بحرانها و جذرومدهای بینالمللی مقاوم باشد، آسیب نبیند.”(رهبری, ۰۶/۰۶/۱۳۹۲) یکی از مؤلفههای اقتصاد مقاومتی از نظر رهبری ، کاهش وابستگی به نفت است؛ایشان گفتند :” یکی از سختترین آسیبهای اقتصادی ما همین وابستگی به نفت است. این نعمت بزرگ خدادادی برای کشور ما در طول دهها سال مایهی فروریختگیهای اقتصادی و فروریختگیهای سیاسی و اجتماعی شد؛ باید ما یک فکر اساسی بکنیم. ما نمیگوییم از نفت استفاده نشود، [بلکه] باید تکیهی ما بر استفادهی حداقلی از فروش نفت خام باشد.”(رهبری, ۲۰/۱۲/۱۳۹۲) در اینـجا ذکر این نکته خالی از فایده نیست که در ادبیات متعارف، یک اقتصاد زمانی شکننده است که شوکهای بیرونی بتوانند بهراحتی آن را از موقعیت ظاهراً متعادل و پیشرونده خارج کنند. ویژگی آسیبپذیری هیچ ارتباطی به عملکرد عادی یک اقتصاد ندارد؛ یعنی در شرایط معمول ممکن است یک اقتصاد از لحاظ شاخصهای اقتصاد کلان در وضعیت بسیار مطلوبی به سر ببرد. مثلاً نرخهای رشد بالا و بیکاری و تورم اندکی داشته باشد ولی همزمان دچار شکنندگی بالاباشد. این آسیبپذیری نسبت به تکانههای بیرونی عمدتاً ناشی از وجود یکی از دو عامل است:۱-درجهی بالای بازبودن اقتصاد: یعنی بالابودن نسبت جمع صادرات و واردات به کل تولید ناخالص داخلی، که در این شرایط یک اخلال خارجی در صادرات یا واردات یا ورود و خروج سرمایه، امواج بزرگی در اقتصاد ایجاد خواهد کرد و به علت سهم بالای تجارت خارجی در اقتصاد، توقف در تجارت کالایی یا مالی موجب سکته در کل اقتصاد خواهد شد. و۲-درجهی بالای تمرکز صادرات؛ وابستگی حداقل نیمی از صادرات کشور به یک محصول خاص که موجب خواهد شد در صورت ایجاد اخلال در صادرات آن محصول، هم بخش وسیعی از تولید و اشتغال داخل و هم سهم قابل توجهی از درآمدهای ارزی کشور دچار نقصان گردد. حال اگرچه اقتصاد ایران از جهت شاخص نخست (درجهی باز بودن اقتصاد) در خطر نبود، اما با نگاه به شاخص دوم (درجهی تمرکز صادرات به دلیل صادرات نفت) کاملاً در موقعیت هشدار قرار داشت و همین نقطهی ضعفی بود که به دشمنان جمهوری اسلامی این فرصت را داد تا بتوانند درآمدهای ارزی دولت را شدیداً کاهش دهند.(خاندوزی, ۰۴/۱۰/۱۳۹۲)لذا اگر تأکیدات سالهای پیش رهبر معظم انقلاب و دیگر دلسوزان جدی انگاشته میشد، اکنون شکنندگی کمتری از این ناحیه متوجه اقتصاد کشور بود و به تبع، توان امتیازگیری ما در سیاست خارجی نیز فزونتر میگشت.لذااهمیت اقتصاد مقاومتی از آنجا ناشی میشود که هجمهی دشمنان انقلاب اسلامی برای متوقف کردن روند پیشرفت انقلاب در سالهای اخیر بیش از هر زمان دیگری بر عرصهی اقتصاد تمرکز یافته است. دشمنان در پی فشار اقتصادی به دنبال این هستند که اولاً روند پیشرفت کشور را متوقف نمایند، ثانیاً از طریق دشوارساختن زندگی اقتصادی برای مردم، اعتماد و دلبستگی ایشان را به نظام کاهش دهند و نظام جمهوری اسلامی را از درون به سمت تضعیف و نهایتاً فروپاشی ببرند.بنابراین تحریمهای اخیر اگرچه به بهانهی انرژی هستهای افزایش یافته است، اما درحقیقت با هدف مقابله با کلیّت نظام جمهوری اسلامی برنامهریزی شده است.این تحریمها برای کشور ما یک مسألهی کوتاهمدت نیست. پس برای مقابله با آنها تدبیری بلندمدت در عرصهی اقتصاد لازم است و این تدبیر، همین اقتصاد مقاومتی است که در سالهای اخیر مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است.ما در این پژوهش برآنیم تا راهکار های اقتصاد مقاومتی از منظر نهج البلاغه را مورد مداقه و بررسی قرار داده و با الهام ازفرمایشات آن امام همام راه حلی برای مشکلات اقتصادی جامعه امروزی ارائه دهیم .لازم به ذکر است بدون تردید نهج البلاغه کتابی حیاتبخش وارمغانی الهی برای جامعه بشری است این کتاب جاوید در عین آنکه بخشی از سخنان و گفتارهای امام علی علیهالسلام را در بر می گیرد بحق حاوی معارفی است که آن را در جایگاه والا پس از قرآن کریم قرار میدهد معارفی که از روح بلند و ملکوتی آن حضرت نشات میگیرد و هدایتگر انسانها در زندگی است .و از آنجا که اقتصاد از زندگی مردم جدا نیست طبیعی است که نهج البلاغه نیز از موضوعات اقتصادی که به نحوی با حکومت و زندگی در ارتباط است خالی نباشد بنابراین با نگاه به خطبه ها،نامه هاو سخنان امام گفتارهای بیشماری را در برابر دیدگان خودخواهیم دید که متضمن اندیشههای اقتصادی است و می تواند برای امروز ما راهگشا و مثمر ثمر باشد .لازم به ذکر است که منابع مورد مطالعه در این پژوهش در رابطه با سخنان امام علیه السلام ،ترجمه و شرح ابن میثم به عنوان شرح معیاروترجمه و شرح فیض السلام و شرح علامه جعفری به عنوان شروح مرتبط و مکمل مورد بررسی قرار گرفته است ومنابع ذکر شده در مقاله براساس نسخه ابن میثم آورده شده است .
پیشینه تحقیق
۱- مرحوم محمد دشتی در کتاب “امام علی (ع) واقتصاد اسلامی”که سومین جلد از سری کتابهای الگوهای رفتاری امام علی علیه السلام است به سیاست های اقتصادی آن حضرت پرداخته و می نویسد :” این مطالب و مباحث نورانی همیشه از نظر کاربردی مهّم و سرنوشت سازند، زیرا تنها جنبه نظری ندارند، بلکه از رفتارو سیره و روشهای الگوئی امام علی علیه السلام نیز خبر میدهند،امّا باید این را هم بدانیم که
رفتارهای امام علی علیه السلام برخی اختصاصی و بعضی عمومی است، که باید در ارزیابی الگوهای رفتاری دقّت شود.گاهی عملی یا رفتاری را امام علی علیه السلام در شرائط زمانی و مکانی خاصّی انجام داده است که متناسب با همان دوران وشرائط خاصّ قابل ارزیابی است، امّابعضی از رفتارهای امام علی علیه السلام زمان ومکان نمیشناسد، و همواره برای الگوپذیری ارزشمند است.”
۲- عبدالعلی آلبویه لنگرودی درکتاب “اندیشههای اقتصادی در نهج البلاغه”که ترجمه کتاب ((الفکر الاقتصادی فی نهج البلاغه))تالیف استاد ارجمند جناب آقای دکتر حائری موسوی است سعی کرده مبانی اقتصاد اسلامی را از دیدگاه آن حضرت تبیین کند و راههایی را برای حل مشکلات اقتصادی امروز ارائه دهد.
۳-مهری قبادی در پژوهشی تحت عنوان “مبانی اقتصاد مقاومتی از دیدگاه قرآن و روایات “در سال ۱۳۹۲می نویسد :”مکتب اسلام،یکی از موفق ترین و کارآمد ترین مکاتب برای بنیاد نهادن یک جامعه ی سالم بشمار می رود واز جمله مواردی که در پایداری و بقای جامعه تأثیر بسزایی دارد ،وجود اقتصادی پویا در جامعه است” . ایشان در ادامه اینگونه نتیجه گرفت که «درحال حاضر بحران های اقتصادی ،بسیاری از کشورهای بزرگ دنیا را در سراشیبی سقوط قرار داده است و اقتصاد مبتنی برسرمایه داری لیبرال نتوانسته پاسخگوی نیازهای اساسی مردم باشد .در چنین شرایطی اقتصاد مقاومتی که در رویارویی و تقابل با اقتصاد سرمایه داری و اقتصاد وابسته و مصرف کننده قرار می گیرد ،می تواند راه حل خوبی برای از بین بردن این بحران ها باشد .اقتصاد مقاومتی که، مبتنی بر مبانی نورانی قرآن کریم و اقتصاد اسلامی باشد و با تکیه برآن بتوان از مشکلات اقتصادی عصر حاضر رهایی جست.”
۴-سمانه مهدیزاده و مهدیه شیخ پور در مقاله ای تحت عنوان “نقش اقتصاد مقاومتی بر تحریم “به بررسی نقش اقتصاد مقاومتی در شکست تحریم ها پرداخته و می نویسند:”در اقتصاد مقاومتی تلاش بر این است که از تحریم ها به عنوان فرصت استفاده شود و بحران ها را پشت سر گذاشت . در اقتصاد مقاومتی هدف استفاده از توان داخلی و مقاومت در مقابل تحریم ها با ایجاد کمترین بحران است .اقتصاد مقاومتی مختص زمان تحریم و جنگ نیست ،بلکه یک چشم انداز بلند مدت پیش روی اقتصاد ایران است .در ادامه نتیجه گرفته اند جهت مبارزه با تحریم ها لازم است که اقتصاد مقاومتی در زیر بخش ها ی اقتصادی کشور وارد شود ،به خصوص در بخش کالاهای استراتژیک وارداتی و صادراتی .
۵- اصغر طهماسبی بلداجین و آذر طهماسبی بلداجین در پژوهشی تحت عنوان ” جها داقتصادی واقتصاد مقاومتی ازمنظرقرآن و اهلبیت علیهم السلام” می نویسند : جهاد اقتصادی یکی از مصادیق مهم حماسه اقتصادی می باشد که تاثیر آن در حفظ و پیشرفت کشور کمتر از دیگر جهادها نیست. اهمیّت جهاد اقتصادی تا آنجا ست که در کلام اهلبیت علیهم السلام برتر از جهاد با دشمنان در میدان های جنگ معرفی شده است و این مهم ناشی از اهمیّت استقلال اقتصادی در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان در سطح خرد و استقلال اقتصادی جامعه در سطح کلان می باشد.”ایشان در این پژوهش به بررّسی مولفه های حماسه اقتصادی از دیدگاه قرآن و اهلبیت علیهم السلام پرداخته وتصویری از مهم ترین مصادیق آن را بیان نموده اند.
مفهوم شناسی
اقتصاد ازریشه((قصد))به معنیراستی راه است(خلیلجُرّ,۱۳۶۳,ص.۱۶۴۱)ودرلغت بهدومعنی است یکی از آن دو پسندیده است که حد وسط و میانه افراط و تفریط است و”اقصدفی مشیک:دررفتارتمیانهرویرابرگزین”(لقمان:۱۹) دوم :به امری اطلاق میگردد که بین پسندیده وناپسند در نوسان است مانند آنچه که بین عدل و جور ، قریب و بعید فرض میشود.” فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد:بعضی از آنان بر خود ستم کردند و بعضی راه میانه را برگزیدند” ( فاطر:۳۲ ) (حائری, ۱۳۸۶, ص. ۱۱)و در اصطلاح اقتصاد حالت میانه و اعتدال بین زیادهروی و خست ورزی است (خلیل جُرّ, ۱۳۶۳, ص. ۲۷۴) و خداوند می فرماید: “والذین اذا انفقوالم یسرفوا لم یقتروا و کان بین ذلک قواما : و آنان که چون هزینه کنند اسراف نمیکنند و خست نمیورزند بلکه میان این دو،راه اعتدال را در پیش میگیرند”( فرقان :۶۷) همین مفهوم در کلام امیرالمومنین در نهج البلاغه به لفظ اقتصاد تعبیر شده است:امام میفرماید:”ما عال من اقتصد:هرکس میانه روی پیشه کند نیازمندنگردد”(کلمات قصار:۱۲۹ ) در نامه حضرت به زیاد آمده است:”فدع الاسراف مقتصدا: زیاده روی بگذار و میانه رو باش “( نامهها : ۲۱) در غررالحکم آمده است که فرمود :”خذا لقصد فی الامور فمن اخذا لقصد خفت علیه الموون :در کارها میانه روباش هرکس میانه روی در پیش گیرد مخارجش کم و سبک گردد”(آمدی, ص. ۵/۳۹۴)وا ین مفهوم حد وسط بین افراط و تفریط در هرچیز و شامل اخلاق و تفکر و همچنین اقتصاد به معنی اصطلاحی نیز می شود.ولفظ اقتصاد به این مفهوم متداول ورایج ،درنهج البلاغه بسیار به کار رفته است.امام علی علیهالسلام می فرماید:”من لم یحسن الاقتصاد اهلکه الاسراف”:هرکس میانه رو نباشد اسراف او را از پای درمی آورد.”(آمدی, ص. ۵۵۱/۶۴۱) همان طور که می دانیم اقتصاد دانشی است که با توجه به کمبود کالا و ابزار تولید و نیازهای بشری به تخصیص بهینهی کالاها و تولیدات میپردازد. پرسش بنیادین علم اقتصاد، به حداکثر رساندن رضایت و مطلوبیت انسانها است. اما رضایتمندی چیست؟ پاسخ به این پرسش را باید در فلسفه و انسانشناسی و زمینهی فرهنگی جستجو نمود و اینجا است که میتوان نزدیکترین رابطه میان اقتصاد و فرهنگ را جستجو نمود. فعالیت اقتصادی یک رفتار انسانی است که در هر سطحی تحلیل شود، جزئی از سایر رفتارهای انسانی تلقی میگردد که بر این اساس ناچار از پذیرش بینشها، کنشها و اعتقادات و آداب و رسوم (فرهنگ) یک ملت و جامعه است. نکتهای که مرز اقتصاد را از فرهنگ به معنای خاص آن جدا میسازد این است که در اقتصاد، باورها و اعتقادات پذیرفته میشود و به چالش کشیده نمیشود تا بتواند بیشترین رضایتمندی را تولید کند. در چنین شرایطی است که یا باید اقتصاد را بر پایهی ارزشها و رضایتمندیهای جامعه بازتولید کرد و یا ارزشهای جامعهرابارضایتمندیهایاقتصادیکهعمومابرآورندهینیازهایاساسیوغریزیانساناستتطبیقداد جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک جامعهی الگو و نمونه در عصر تمدنسازی نوین، بیشک نمیتواند روش آسان تطبیق ارزشها با غرایز را برگزیند و با تغییر ارزشهای خود ،در کمترین زمان به یک اقتصاد شکوفا به معنای برآورندهی بیشترین رضایتمندیها دست یابد.آنچه برای این ملت و نظام الگویی، ارزش یا به تعبیر اقتصادی دارای «رضایتمندی» است، دستیابی به یک روش جدید با بهرهگیری از حداکثر ارزشهای اعتقادی است. برای تحقق این مطلوب لازم است اقتصادی را پیگیری نمود که بتواند مهمترین ارزشهای این جامعه را توسعه بخشد و تحقق این ارزشها را مهمترین رضایتمندی جامعه تلقی نماید .لذاچند سالی است که رهبر معظم انقلاب رویکرد کلان کشور را حرکت در مسیر و عدالت و پیشرفت عنوان کردهاند. پیشرفتی که میتوان آن را نسخهی اصلاحشدهی توسعه با حفظ ارزشها و مطلوبیتهای فرهنگی این ملت دانست، فرایندی که در آن جامعه از یک دورهی تاریخی به دورهی جدیدی منتقل میشود و در هر مرحله از رشد خویش، ابعاد مختلف زندگی را متحول میسازد و سطوح حرکت در مسیر جدیدش را ، ترسیم میکند.
ارکان اصلی جامعه لازم به ذکر است هر جامعهای سه رکن اساسی دارد؛ فرهنگ، سیاست و اقتصاد. این سه رکن متقوم هم هستند و از بین آنها، فرهنگ نقش مهمتری دارد. بنابراین اقتصاد در تبعیت از فرهنگ عمل میکند. اساساً اقتصاد، ارزشها و جهت خود را از فرهنگ متبوع خود میگیرد. بنابراین تا فرهنگ مقاومتی نباشد، اقتصاد هم مقاومتی نخواهد شد. برای رسیدن به الگوی اقتصاد مقاومتی باید فرهنگ مقاومت را تعریف نمود.مقاومت یک باور است که اعتماد به نفس ملی و همت و کار مضاعف و نوآوری و وجدان کاری و انضباط مالی و خدمترسانی به مردم و اصلاح الگوی مصرف را در درون خود دارد و با باور به این اصول، ارزشهای خود را در عرصهی اقتصاد بازتولید میکند و قدرت اقتصادی درونزایی فراهم میسازد. مقاومت چنانکه از فرهنگ لغات برداشت میشود، تنها به معنای «ایستادگی» نیست، بلکه در کنار ایستادگی به معنای «برابری» نیز هست(فرهنگ معین ،جلد ۴). این بدین معناست که آنچه مدنظر الگوی اقتصاد مقاومتی است، ایستادگی در برابر فشارها و تحریمها و گذر از یک مرحلهی تاریخی دشوار اقتصادی و معیشتی و بلکه ایجاد توان برابری اقتصادی با ابرقدرتهای اقتصادی بهعنوان زبانِ روز ِدنیای حاضر است . رهبر معظم انقلاب در مورد اقتصاد مقاومتی فرمودند”:قوی شدن یک ملّت فقط به این نیست که تسلیحات جنگی پیشرفتهای داشته باشد؛ البتّه تسلیحات هم لازم است، امّا فقط با تسلیحات هیچ ملّتی قوی نمیشود سه عنصر اگر مورد توجّه قرار گرفتند، یک ملّت قوی میشود: یکی اقتصاد، یکی فرهنگ، و سوّمی علم و دانش. در مورد اقتصاد ، یک اهتمام بیش از متعارف لازم است تا بتوانیم اقتصاد کشور را به شکلی دربیاوریم که از آن طرف دنیا کسی نتواند با یک تصمیمگیری، با یک نشستوبرخاست، بر روی اقتصاد کشور ما و بر روی معیشت ملّت ما اثر بگذارد؛ این همان اقتصاد مقاومتی است “. (رهبری, ۰۱/۰۱/۱۳۹۳)
مؤلفه های اقتصاد مقاومتی از منظر امام علی علیه السلام و رهبری
فصل اوّل : کار و تلاش و کسب علم و دانش
یکی از مباحث ارزشمند نهج البلاغه ،طرح فرهنگ کار و تلاش است و یکی از عناصر اصلی در ساختار فرهنگی کار ،تقوای کار که همان وجدان کاری یعنی بهرهوری در فرهنگ دینی کار اسـت.بهرهوری به حداکثر رساندن استفاده از مـنابع و نیروی انـسانی اسـت.در چنین نگرشی فرد، کار را نه تنها به عنوان اسبابی برای کسب درآمد و تأمین معیشت میداند بلکه آنرا نوعی عبادت تلقی کرده کـه نزد خـداوند مـأجور خواهد بود و با انجام آن علاوه بر پاداش دنیوی بـه نوعی پاداش اخروی هم دست مییابد و همین امر موجب نشاط روحی و جسمی او میشود. امیرالمومنین علی عـلیه السـّلام دربسیاری از خطبهها،حکمتها و نامههای خود همه را به داشتن تلاش و کار و همتی بلند برای فتح قلّههای کمال و پیشرفت در همهی عرصهها وزمینهها دعوت نمودهاند ایشان میفرمایند:” مَنْ قَصَّرَ فِی الْعَمَلِ ابْتُلِیَ بِالْهَمِّ: هر که در کار کوتاهی کند به اندوه و غـم مبتلا میشود .(حکمت ۱۱۷ ) باز فرمود: ” مَنْ أَطَاعَ التَّوَانِیَ ضَیَّعَ الْحُقُوق :کـسی که تنبلی و سـستی پیـشه کند،حقوق خویش و دیگران را ضایع میکند”(حکمت ۲۲۵ ) امام علی علیه السّلام در خـطبه ۱۰۲ یـکی از عرصههای بلند همتی را کسب علم و دانش دانسته و فرمودهاند:” فَبَادِرُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِ تَصْوِیحِ نَبْتِهِ- وَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُشْغَلُوا بِأَنْفُسِکُمْ- عَنْ مُسْتَثَارِ الْعِلْمِ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ- وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تَنَاهَوْا عَنْهُ- فَإِنَّمَا أُمِرْتُمْ بِالنَّهْیِ بَعْدَ التَّنَاهِی:پس در فرا گرفتن دانش بشتابید، پیش از این که نهال آن خشک شود و قبل از این که به خود گرفتار شوید، و از به دست آوردن دانش از اهل آن باز مانید، در تحصیل آن شتاب کنید.”علامه جعفری در شرح این فراز از خطبه که امام علی علیه السّلام می فرمایند” فَبَادِرُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِ تَصْوِیحِ نَبْتِهِ “می نویسد احتمال میرود که منظور امیرالمومنین علیه السّلام از خشکیدن درخت یا ریشه یا شاخه علم، موجودیت هر فردی از انسان باشد، به این معنی که موجودیت آدمی چنان نیست که در همه دورانهای زندگی و مخصوصا پس از ورود به کهنسالی آماده فراگیری علم بوده باشد.” (جعفری, ۱۳۸۸, ص. ۲۷۵)
ودر کلام دیگر می فرمایند:” ْ فَعَلَیْکُمْ بِالْجَدِّ وَ الِاجْتِهَادِ وَ التَّأَهُّبِ وَ الِاسْتِعْدَادِ- وَ التَّزَوُّدِ فِی مَنْزِلِ الزَّاد : برشما باد به تـلاش و کـوشش،آمادگی وآمـاده شدن و جمعآوری زاد و تـوشهی آخـرت در دوران زندگی”(خطبه ۲۲۱ )در انـدیشهی حضرت علی علیه السّلام میتوان بـه صورت استنباطی کار را چنین بـیان نـمود:کار عبارت است از تلاش و کوشش انسانها بـرای آمـاده کردن زاد و توشهی آخرت در دوران زندگی در دنیای مادی. انسان الهـی از دیدگاه نهج البلاغه انسانی هدفمند،برنامهدار و آخرت گـراست . خداوند انسان را آفرید و زندگی راحت را به شرط کارو تلاش تقدیر کرد. دستیابی به روزی جز با کار و تلاش میسر نمیگردد. لذا قرآن کریم انسان را فرا میخواند تا بر روی زمین در جستجوی روزی سیر کند. “فامشوا فی منا کبها و کلوا من رزقه و الیه النشور :پس بر روی آن سیر کنید و از روزیش بخورید.”(ملک:۱۴) از رسول اکرم نیزدر این موردروایات بسیاری نقل شده است . امام علی علیهالسلام با الهام از قرآن و سنت نبوی امت اسلامی را به کار و تلاش فرا میخواندوگاهی بااشاره به زندگی حیوانات مثل مورچه می فرماید:” به مورچه بنگرید که با خردی جثهاش و لطافت اندامش نه به چشم دیده میشود و نه با اندیشه درک میگردد چگونه بر روی زمین میجنبد و روزیش را میجوید و دانه را به لانه خود میبرد”(خطبه:۲۲۷) و یا در خطبه ۱۵۴به نمونه ای دیگر از کار و تلاش حیوانات اشاره کرده و می فرماید :” خفاش به هنگام روز پلکهایش را بر روی حدقههای چشمانش فرو میخواباند و چون شب در رسد تاریکی آن را چونان چراغی برای یافتن روزی خویش به کار میگیرد تاریکی دیدگانش را از دیدن مانع نشود و او را از پرواز در اعماق ظلمت باز ندارد.و چون خورشید نقاب از روی بر گیرد و سپیدی روز آشکار شود و لانه تنگ سوسماران را روشن نماید بار دیگر دیدگان بر هم مینهد و به هر چه در ظلمت شب گرد آورده اکتفا میکند منزه است خداوندی که شب را روز او گردانید تا برای یافتن معاش در حرکت آید و روز را برای او زمان آرامش و سکون قرار داد.”وگاهی با اشاره به زندگی پیامبران مردم را به پیروی از راه و رسم آنها دعوت می کند و می فرماید :” اگر بخواهی از داود صاحب نی های نوازنده و خواننده بهشتیان بگویم ،او که به دست خود از برگ خرما زنبیلها میبافت.”(خطبه :۱۵۹ ) .در پرتو آنچه که در نهج البلاغه آمده است درمی یابیم که امام علی علیهالسلام،اندیشه اقتصادی خود را بر پایه مسئولیت پذیری استوار میکند چرا که از نظر امام علی علیهالسلام انسان، در برابر عباد(مردمان) و بلاد(سرزمینها) مسئول است. .اصل تلاش و جدیت بر پایه مسئولیت استوار است؛ جدیت یعنی کار مثمر و نتیجه بخش،چون مسئولیت با کار همراه است و بدون کار هیچکس مسئولیت نمیپذیرد؛ به همین جهت کار یکی از ارکان اقتصاد اسلامی است.ثمره کار،تولید است و ثمره مالکیت،بهره وری و هر دو از ارکان اساسی توزیع ثروت محسوب میشود. این نمای کلی مکتب اقتصادی اسلام از دیدگاه نهج البلاغه ا ست..
مقام معظم رهبری نیز روی کار و اشتغال تاکید زیادی دارند ایشان در همین رابطه فرمودند”وقتى اشتغال بود، مفاسد ناشى از بیکارى هم به خودى خود جمع خواهد شد؛ چون بیکارى به دنبال خود مفاسدى را مىآورد – مفاسد اخلاقى، مفاسد اجتماعى، مفاسد امنیتى؛ انواع و اقسام مفاسد – اشتغال که به وجود آمد، همهى اینها به خودى خود جمع میشود؛ هزینهها از دوش دولت برداشته میشود. خب، اگر بخواهیم این اشتغال تحقق پیدا کند، کار لازم دارد.” (رهبری, ۲۸/۰۷/۱۳۹۰)وهم چنین تاکید کردندکه ستون فقرات اقتصاد مقاومتی عبارت است از تولید؛ ، عبارت است از تقویت تولید داخلی؛ اگر این کار تحقّق پیدا کرد و همّتها متوجّه به این مسئله شد، مسائل کار بتدریج حل میشود، کار ارزش پیدا میکند، کارگر ارزش پیدا میکند، اشتغال عمومی میشود، بیکاری که یک معضلی است در جامعه بتدریج کم میشود و از بین میرود. اساس کار، مسئلهی تولید است” (رهبری, ۰۹/۰۲/۱۳۹۴) و در جای دیگر فرمودند”باید کارى کنیم که کالاى ایرانى به عنوان یک کالاى محکم، مطلوب، زیبا، همراه با سلیقه و بادوام در ذهن مصرف کنندهى ایرانى و غیر ایرانى باقى بماند. این باید همت مجموعهى کارآفرینى و کارگرى و متصدیان این امر باشد. البته این کار، پیشنیازهائى دارد.(رهبری, ۰۷/۰۲/۱۳۹۰)از نظر حضرت علی علیه السّلام هم یکی از ملاکها و معیارهای پیرامون کار و انتخاب شغل ،آگاهی داشتن و شناخت لازم به کار است؛زیرا کار توأم با آگاهی در مسیر زندگی و تـرّقی افـراد نـقش مؤثر دارد؛چنانکه ایشان میفرماید:” فَإِنَّ الْعَامِلَ بِغَیْرِ عِلْمٍ کَالسَّائِرِ عَلَى غَیْرِ طَرِیقٍ- فَلَا یَزِیدُهُ بُعْدُهُ عَنِ الطَّرِیقِ الْوَاضِحِ إِلَّا بُعْداً مِنْ حَاجَتِهِ- وَ الْعَامِلُ بِالْعِلْمِ کَالسَّائِرِ عَلَى الطَّرِیقِ الْوَاضِح:عمل کننده بدون آگاهی ،چون رونـدهای اسـت کـه بیراهه میرود.پس هر چه شتاب کند،از هدفش دورتر مـیشود و عـمل کننده از روی آگاهی،چون روندهای بر راه راست است.” (خطبه ۱۵۳ )میثم بحرانی در شرح این فراز می نویسد : امام علیه السّلام با این تشبیه مردم را از نادانى و ناآگاهى بیزارى مىدهد و نادان را در کارهایى که انجام مىدهد به کسى تشبیه فرموده که در بیراهه مشغول حرکت است زیرا کسى که ناآگاهانه دست به کارى مىزند، مانند کسى است که در بیراهه گام برمىدارد، و چنین کس هر چه بیشتر از راه روشن دور مىشود، بیشتر از مقصود خود دور مىافتد، امّا کسى که آگاهانه به کارى مىپردازد، مانند رهروى است که در راه روشن حرکت مىکند، از این رو بیننده باید بنگرد که آیا به سوى مقصود رهسپار است یا در حال برگشت از آن است. (بحرانی, ۱۳۷۵, ص. ۴۵۵)آن حضرت می فرماید ” حکمت گمشده مؤمن است پس آنرا فرا گیر اگر چه از فرد منافق باشد. (حکمت ۷۲ )”و هم چنین فرمود” ارزش هر مرد باندازه چیزى (هنرى) است که آنرا نیکو میداند و بکار مىبرد.(حکمت۷۳)اتفاقاًیکی از مولفه های اقتصاد مقاومتی که رهبر معظم انقلاب در بیاناتشان روی آن تاکید زیادی داشته اند بحث تولید علم و اقتصاد دانشبنیان است ایشان در این مورد فرمودند”اگر ما انشاءالله بتوانیم بنیانگذارى کارهاى اقتصادى بر پایهى دانش را پیش ببریم و به وجه غالب اقتصاد کشور تبدیل کنیم، این نه تنها به کشور قدرت اقتصادى خواهد داد، بلکه قدرت سیاسى هم خواهد داد، قدرت فرهنگى هم خواهد داد. وقتى یک کشورى احساس کرد که با علم خود، با دانش خود میتواند زندگى خود را و ملت خود را اداره کند و به دیگر ملتها خدمت برساند، احساس هویت میکند، احساس شخصیت میکند؛ این درست همان چیزى است که ملتهاى مسلمان امروز به آن احتیاج دارند.” (رهبری, ۰۸/۰۵/۱۳۹۱)
فصل دوّم : عدالت اقتصادی
۱) پرهیز از اسراف و تبذیر و فرهنگ مصرف گرایی
لازم به ذکر است که نظام اقتصادی اسلام تحقق عدالت در عرصه اقتصاد را از دو طریق دنبال می کند: از یک سو به همه افراد جامعه حق می دهد که از یک زندگی متعارف و آبرومندانه انسانی برخوردار باشند و از سوی دیگر، با اتخاذ احکام و روش هایی به دنبال متوازن کردن ثروت ها و درآمدهاست و در نقطه مقابل، هر نوع فقر و بدبختی و به وجود آمدن فاصله طبقاتی را نتیجه عدم تحقق عدالت می داند.این همان چیزی است که مقام معظم رهبری درمورد اقتصاد مقاومتی فرمودند،ایشان فرمودند :”این اقتصاد، عدالتمحور است؛ یعنی تنها به شاخصهای اقتصاد سرمایهداری مثل رشد ملّی، تولید ناخالص ملّی اکتفا نمیکند. بلکه شاخص عدالت ، عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی در جامعه بعنوان یکی از شاخصهای مهم در اقتصاد مقاومتی است، امّا معنای آن این نیست که به شاخصهای علمی موجود دنیا هم بی اعتنایی بشود؛ نخیر، به آن شاخصها هم توجّه میشود، امّا بر محور «عدالت» هم کار میشود. عدالت در این بیان و در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن است .”ایشان هم چنین تاکید کردند :”این اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، مردمبنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با ارادهی مردم، سرمایهی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا میکند. امّا «دولتی نیست» به این معنا نیست که دولت در قبال آن مسئولیّتی ندارد؛ چرا، دولت مسئولیّت برنامهریزی، زمینهسازی، ظرفیّتسازی، هدایت و کمک دارد. کار اقتصادی و فعّالیّت اقتصادی دستِ مردم است، مال مردم است؛ امّا دولت ـ بهعنوان یک مسئول عمومی ـ نظارت میکند، هدایت میکند، کمک میکند. آن جایی که کسانی بخواهند سوءاستفاده کنند و دست به فساد اقتصادی بزنند، جلوی آنها را میگیرد؛ آنجایی که کسانی احتیاج به کمک دارند، به آنها کمک میکند. بنابراین آمادهسازی شرایط، وظیفهی دولت است؛ تسهیل میکند.” (رهبری, ۰۱/۰۱/۱۳۹۳)از قرآن و روایات استفاده می شود عوامل متعددی در پیدایش و استمرار فقر و تضاد طبقاتی در جوامع انسانی نقش دارند . براساس تعالیم اسلام، سنت خداوند بر آن است که انسان ها با کار و تلاش،روزی خود را به دست آورند.در قرآن کریم می خوانیم :”هو الذی جعل لکم الارض ذلولا فامشوا فی مناکبها و کلوا من رزقه; خداوند کسی است که زمین را برای شما رام کرد، پس در اطراف آن حرکت کنید و از روزی های خداوند بخورید .”(ملک:۱۵)مردم برای ادامه حیات نیازمند مصرف کالاها و خدمات هستند و طبیعی است این مصرف اگر متناسب با درآمد و برای هدف تامین نیازهای حقیقی باشد، هیچ فرد و جامعه ای دچار فقر و عقب ماندگی نمی شود، ولی زیاده روی و بی برنامگی در مصرف، خصوصا رواج اسراف و تبذیر و فرهنگ مصرف گرایی، به سرعت توان اقتصادی را تحلیل برده، عامل گسترش فقر و فاصله طبقاتی می گردد . از این رو در اسلام با مصرف گرایی و اسراف شدیداً مبارزه شده است.قرآن کریم می فرماید:” یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد و کلوا و اشربوا و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین:ای فرزندان آدم! هنگام رفتن به مسجد خود را آراسته دارید .(از نعمت های خدا) بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی دارد.(اعراف :۳۱)حضرت علی علیه السلام در این رابطه می فرمایند :” فَدَعِ الْإِسْرَافَ مُقْتَصِداً وَ اذْکُرْ فِی الْیَوْمِ غَداً وَ أَمْسِکْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِکَ وَ قَدِّمِ الْفَضْلَ لِیَوْمِ حَاجَتِکَ:اسراف کارى را کنار بگذار و میانهروى را پیشه کن، امروز به یاد فردایت باش، و به اندازه ضرورت زندگى نگه دار، و زیادى آن را براى روز نیازت پیش فرست.”(نامه ۲۱)ابنمیثم در شرح این عبارت” قَدِّمِ الْفَضْلَ لِیَوْمِ حَاجَتِکَ”می نویسد:یعنی انسان تعداد زاید از ثروت دنیا را براى روز شدت نیازمندیش که آخرت و پس از مرگ است، به پیش بفرستد، و این دستور اشاره به انفاق مال در راه خدا مىباشد (بحرانی, ۱۳۷۵, ص. ۶۹۰)وهمچنین امام علیه السلام در حکمت ۲۸ فرمود:” کُنْ سَمْحاً وَ لَا تَکُنْ مُبَذِّراً- وَ کُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَکُنْ مُقَتِّراً : بخشنده باش، امّا اسراف کارى نکن و میانهرو باش، ولى سختگیر مباش” (قمی, ۱۳۷۵, ص. ۴۹) یا فرمود :” للمسرف ثلاث علامات: یأکل ما لیس له، و یلبس ما لیس له، و یشتری ما لیس له: براى اسراف کننده سه نشانه است می خوردآنچه برای او نیست،می پوشد آنچه برای او نیست و می خرد آنچه برای او نیست.”. (حکیمى، محمدرضا و دیگران, ۱۳۸۰, ص. ۳۱۷) و نیز فرمود ” علیک بترک التّبذیر و الإسراف و التّخلّق بالعدل و الإنصاف.: بر تو باد که ولخرجى و زیادروى نکنى و به عدالت و انصاف خو بگیرى.”(آمدی, ص. ۴۳/۴۸۰)هم چنین فرمود” من افتخر بالتّبذیر احتقر بالإفلاس: کسى که به تبذیر (ولخرجى) افتخارکند با ورشکستگى وتهیدستى تحقیرخواهد شد.”(قمی, ۱۳۷۵,ص).
۲ )توجه به محرومان
توجه به محرومان جامعه یکی دیگر ازشاخصه های عدالت اقتصادی است که به ریشه کن کردن فقر کمک می کند. سیره امام علی علیه السلام حاکی از توجه ویژه به قشر محرومان بودهاست.
امام علی علیه السلام درباره اجرای همه جانبه عدالت و کمک به محرومان می فرماید” وَ ایْمُ اللَّهِ لَأُنْصِفَنَّ الْمَظْلُومَ مِنْ ظَالِمِهِ وَ لَأَقُودَنَّ الظَّالِمَ بِخِزَامَتِهِ- حَتَّى أُورِدَهُ مَنْهَلَ الْحَقِّ وَ إِنْ کَانَ کَارِهاً:سوگند به خدا من حقّ ستمدیده را از کسى که به او ستم کرده باز مىستانم و ستمگر را مهار کرده مىکشانم، تا او را بر آبشخور حقّ وارد سازم هر چند خوش نداشته باشد” . (خطبه ۱۳۵) ابن میثم در شرح این خطبه می نویسد:”استعاره واژه قود که به معناى کشیدن است براى توصیف این معناست که او ستمکار را به ذلّت خواهد کشانید، و او را وادار خواهد کرد که حقّ را اذعان کند و به آن تن در دهد.”ودر شرح فیض الاسلام در رابطه باهمین موضوع آمده است “و ستمکار را با حلقه بینى او مىکشم (مانند شتر که در بینیش حلقه کنند و مهارش را بکشند) تا اینکه او را به آب خور حقّ وارد سازم اگر چه بآن بىمیل باشد .” در جای دیگر می فرماید: به خدا اگر هفت اقلیم را با آنچه زیر آسمانهاست به من دهند تا خدا را نافرمانی نمایم و پوست جویی را از مورچه ای به ناروا بربایم چنین نخواهم کرد.(خطبه ۲۱۵ ) ایشان در نامه ای به یکی از فرماندارانش می نویسد: بر آنچه از مال خدا نزد تو جمع مىشود به دقت توجه کن و از آن به افراد عائلهمند و گرسنگانى که نزد تو هستند بده و به آنان که تهىدست و نیازمندند برسان .(نامه ۶۶) درحکومت امام علی علیه السّلام میبینیم آن حضرت به نکات بسیار ظریفی در این رابطه توجه داشته و نسبت به اجرای عدالت در حق محرومان جامعه به مسئولان حکومتی توصیه هایی داشته اند .ایشان در نامه ی به مالک اشتر نخعی به او توصیه می فرماید تا در امر احترام به حقوق محرومان جامعه و ادای حقوقشان حتی تفاوتی میان مستضعفان قائل نگردد و همه را به یک چشم بنگرد تا مستضعفان احساس تبعیض ننمایند و حقوق آنها به درستی از جانب دولتمرد اسلامی اداگردد.لذا می فرماید:” فَإِنَّ لِلْأَقْصَى مِنْهُمْ مِثْلَ الَّذِی لِلْأَدْنَى- وَ کُلٌّ قَدِ اسْتُرْعِیتَ حَقَّه :همانا حقوق محرومان از نزدیکان و اقربا با فرودستان غریب یکسان است و به درستی که وظیفهی تو ادای حق همهی آنهاست.”(نامه ۵۲ )یکی از توصیههای موکد امام علیه السلام به زمامدار اسلامی، رعایت حال مستمندان و رسیدگی به وضع محرومان جامعه است. طبقهی فرودست در جامعهی عدالتخواه میبایست مورد اکرام، توجه و احترام حاکمان اسلامی باشد. تحقق «عدالت» و گسترش آن که یکی از اهداف عمدهی ایجاد دولت اسلامی و اجرای قوانین و مقررات اسلامی است، در گرو رفع فقر و تهیدستی، ایجاد و تعادل اقتصادی میان کلیهی اقشار جامعه و دادن امکانات بالسویه به کلیه اقشار جامعه در جهت رشد و تعالی معنوی و مادی است. از این رو، زمامدار اسلامی، مسئولیتی بسیار مهم در برابر طبقهی محروم و در حمایت از مستضعفان وتهیدستان دارد.ایشان در همین مورد فرمودند :” ثُمَّ اللَّهَ اللَّهَ فِی الطَّبَقَهِ السُّفْلَى مِنَ الَّذِینَ لَا حِیلَهَ لَهُمْ- مِنَ الْمَسَاکِینِ وَ الْمُحْتَاجِینَ وَ أَهْلِ الْبُؤْسَى وَ الزَّمْنَى- فَإِنَّ فِی هَذِهِ الطَّبَقَهِ قَانِعاً وَ مُعْتَرّا………………….:سپس خدا را خدا را در باره گروه زیردستان درمانده و تهىدست و گرفتار رنج و زحمت و ناتوانى، زیرا بعضى از افراد این گروه دست نیاز پیش این و آن دراز مىکنند و برخى دیگر چنین نیستند روى ابراز نیاز ندارند و اظهار نیاز نمىکنند. و براى رضاى خدا آنچه را که در باره حقوق ایشان بدان مأمورى، انجام بده، و بخشى از بیت المال را که از غلّات و منافعى که از زمینهاى به غنیمت گرفته شده به دست آمده است، در هر شهرى براى آنان معیّن کن، زیرا دورترین ایشان همان سهمی را دارند که نزدیکترین آنها دارند. (نامه ۵۲ ) و در فراز دیگر از همین نامه در مورد محرومان جامعه می فرماید ” همواره در فکر مشکلات آنان باش، و از آنان روى بر مگردان، به ویژه امور کسانى را از آنان بیشتر رسیدگى کن که از کوچکى به چشم نمىآیند و دیگران آنان را کوچک مىشمارند و کمتر به تو دسترسى دارند. سپس در رفع مشکلاتشان به گونهاى عمل کن که در پیشگاه خدا عذرى داشته باشى، زیرا این گروه در میان رعیّت بیشتر از دیگران به عدالت نیازمندند، و حق آنان را به گونهاى بپرداز که در نزد خدا معذور باشى.من از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم بارها شنیدم که مىفرمود: «ملّتى که حق ناتوانان را از زورمندان، بى اضطراب و بهانهاى باز نستاند، رستگار نخواهد شد»(نامه ۵۲) یکی از توصیه های مقام معظم رهبری هم برای اجرای اقتصاد مقاومتی فساد ستیزی است چرا که مهم ترین عامل فقر و بدبختی گروهی از انسان ها و به وجود آمدن تضاد طبقاتی، ساختار ناسالم نظام اقتصادی حاکم بر جوامع و وجود روابط ظالمانه بین افراد است.در موارد دیگر مقام معظم رهبری در مورد محرومان و اقشار ضعیف جامعه فرمودند :” عدالت، یعنی کمک به مردم محروم و ضعیف. عدالت، یعنی این که برنامهها و حرکت کلی کشور، در جهت تأمین زندگی مستضعفان باشد. عدالت، به معنای این است که کسانی که در زیر سایهی سنگین نظام طاغوتی، از حقوق خود محروم ماندند، به حقوقشان برسند. عدالت، یعنی اینکه عدهی خاصی برای خودشان حق ویژهیی قائل نباشند. عدالت، یعنی اینکه حقوق انسانی و اجتماعی و عمومی و حدود الهی، یکسان بر مردم اجرا شود. اگر جلوی کسانی که با تکیه بر فریب و زور و یا بر اساس کارهای ناصحیح و مبتنی بر عقلهای مادی و منحرف از معنویت، توانستند به چیزهایی که حق آنها نبوده است، دست پیدا کنند، گرفته شود تا فرصتی برای ادامهی کار خود پیدا نکنند، عدالت تحقق پیدا کرده است. البته، کمک به مظلومان و محرومان، شامل کمکهای فردی هم میشود، اما قضیه بالاتر از اینهاست; زیرا تحقق زندگی عادلانه به این است که کمک نظام و تشکیلات و حرکت آن، در جهت کمک به مستضعفان باشد.(رهبری, ۲۲/۱۲/۱۳۶۸)
۳ )رعایت حقوق کارگر
یکی از مسائل مهم در اقتصاد دیروز و امروز جهان، مسئله کار و کارگری است، رابطه حقوق کارگر و کارفرما بر یکدیگر فقط امروز نیست که در دنیا مطرح شده بلکه در اسلام که همواره اجرای عدالت یکی از اهداف مهم آن بوده است،به حمایت از حقوق کارگر و دفاع از حقوق بشرى و مدنى اوپرداخته و در همین رابطه فرامین و نصوصى از پیامبر و اهل بیت صادر و بیان شده است.در تعالیم اسلام بر حقوق نیروی کار تاکید فراوانی شده و غصب دستمزد کارگران یا کم دادن آن در ردیف گناهانی بزرگ قرار گرفته است . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: “ان الله غافر کل ذنب، الا من احدث دینا او اغتصب اجیرا اجره او باع حرا : خداوند هر گناهی را می آمرزد مگر این که کسی دینی بسازد، یا مزد کارگری را غصب کند یا شخص آزادی را به بردگی بفروشد (عاملى, ۱۴۰۹ ق, ص. ۱۰۸) . در روایت دیگری میفرماید:” ایها الناس، من انتقص اجیرا اجره، فلیتبوا مقعده من النار: ای مردم، هرکس مزد کارگری را کم بدهد بایستی جایگاه خود را در آتش جهنم آماده بیند .” ( (حکیمى، محمدرضا و دیگران, ۱۳۸۰, ص. ۴۵۷) امام علی علیه السلام در موارد متعدّدی به این مهمّ توجّه کرده و مسائل را گوشزد فرموده اند، ایشان در فرمان خود به مالک اشتر نیز به وى تذکر داده است که “أَنْصِفِ اللَّهَ وَ أَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ- وَ مِنْ خَاصَّهِ أَهْلِکَ- وَ مَنْ لَکَ فِیهِ هَوًى مِنْ رَعِیَّتِکَ- فَإِنَّکَ إِلَّا تَفْعَلْ تَظْلِمْ- وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللَّهِ کَانَ اللَّهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ- وَ مَنْ خَاصَمَهُ اللَّهُ أَدْحَضَ حُجَّتَهُ- وَ کَانَ لِلَّهِ حَرْباً حَتَّى یَنْزِعَ أَوْ یَتُوبَ- وَ لَیْسَ شَیْءٌ أَدْعَى إِلَى تَغْیِیرِ نِعْمَهِ اللَّهِ وَ تَعْجِیلِ نِقْمَتِهِ- مِنْ إِقَامَهٍ عَلَى ظُلْمٍ- فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ دَعْوَهَ الْمُضْطَهَدِینَ- وَ هُوَ لِلظَّالِمِینَ بِالْمِرْصَاد :با خدا و با مردم نسبت به خود و خویشاوندان نزدیک، و رعایایى که هواخواه آنها هستى به انصاف رفتار کن، زیرا اگر رعایت انصاف نکنى ستم کردهاى، و هر کس با بندگان خدا به ستم رفتار کند، خداوند به جاى بندگان، خود با او دشمنى خواهد کرد و خدا استدلال هر که را با او در ستیز باشد نادرست گرداند، و چنان کسى تا خود دارى نکند و توبه ننماید، با خداوند در ستیز است، و هیچ چیز مانند ستمکارى، باعث تغییر نعمت خدا و زود به خشم آوردن او نمىشود، زیرا خداوند، دعاى ستمدیدگان را مىشنود و در کمین ستمکاران است. “ودر فرازی دیگر از همین نامه در مورد حقوق کارمندان می فرماید ” ثُمَّ أَسْبِغْ عَلَیْهِمُ الْأَرْزَاقَ- فَإِنَّ ذَلِکَ قُوَّهٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِصْلَاحِ أَنْفُسِهِمْ- وَ غِنًى لَهُمْ عَنْ تَنَاوُلِ مَا تَحْتَ أَیْدِیهِمْ: سپس روزى فراوان بر آنان ارزانى دار، که با گرفتن حقوق کافى در اصلاح خود بیشتر مىکوشند، و با بىنیازى، دست به اموال بیت المال نمىزنند.” در رابطه با مسائل و حقوق کارگران حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به مشکلات موجود در حوزههای کارگری، نظیر اخراج کارگران، بیکاری، تعویقها و مشکلات معیشتی تأکید کردند:” این مشکلات با حرف حل نمیشود بلکه اقدام و ابتکار میطلبد……. بایدمصرفکنندگان باانصاف ، با درک مصلحت کشور، چشم بر برندها و مارکهای خارجی ببندند و با مصرف کالاهای داخلی به کمک هموطنان کارگر، بشتابند. (رهبری, ۰۹/۰۲/۱۳۹۴)ایشان در همین رابطه فرمودند :” جامعهی کارگری ما حقّاً و انصافاً جامعهی نجیبی است. …….مسئولین باید قدر این جامعهی عظیم کارگری را بدانند که مشکلات را تحمّل میکنند و کار میکنند. پاداش این نجابت این است که همه تلاش کنند انشاءاللَّه این مشکلات را برطرف کنند؛ خدای متعال هم یقیناً به کسانی که نیّت خوب دارند و کار خوب میخواهند انجام بدهند و بهسمت هدفهای خوب دارند حرکت میکنند کمک خواهد کرد.”(همان)
۴)اجرای عادلانه نظام مالیاتی
از منظر امام علی علیه السلام یکی از عوامل رشد اقتصادی و از بین بردن بی عدالتیهای اقتصادی و اصلاح امور مردم ، سامان دهی به امر مالیات و وصول عادلانه خراج از مردم است . به اعتقاد امام علیه السلام اقتصاد جامعهی اسلامی بر اساس وصول مالیاتهای مردم پی ریزی میشود و اصلاح اقتصاد دولت اسلامی امکان پذیر نیست مگر اینکه برساختار امور مالیاتی، نظمی سامان یافته حاکم گردد. پرهیز از اخذ بیش از حد مالیات از صاحبان کسب و پیشه، یکی از اساسیترین خط مشی اجرایی برای اصلاح امور مالیاتی حکومت اسلامی است .ایشان در این رابطه به مالک اشتر می نویسند :” وَ تَفَقَّدْ أَمْرَ الْخَرَاجِ بِمَا یُصْلِحُ أَهْلَهُ- فَإِنَّ فِی صَلَاحِهِ وَ صَلَاحِهِمْ صَلَاحاً لِمَنْ سِوَاهُمْ- وَ لَا صَلَاحَ لِمَنْ سِوَاهُمْ إِلَّا بِهِمْ- لِأَنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ عِیَالٌ عَلَى الْخَرَاجِ وَ أَهْلِه:و در امر اخذ مالیات و عوارض چنان نظارت داشته باش که سامان دهی و اصلاح مالیات دهندگان در آن باشد. چه سامان دهی به مالیات و مالیات دهندگان، سامان دهی به سایر امور دولتی و افراد جامعه را به دنبال دارد، و امور دیگر آحاد جامعه سامان نیابد مگر بعد از نظم دهی به امور مالیات دهندگان، چه اینکه مردمان همگی- در امور اقتصادی- به مالیات و مالیات دهندگان وابستهاند و هزینه خوار آنانند.” (نامه ۵۲ ) یکی از مشکلات فعلی جامعه ما نیز عدم اجرای عادلانه نظام مالیاتی است که باعث شده بعضی از افراد مرفه از پرداخت مالیات طفره رفته وبعضاً بیشترین فشار مالیاتی به دوش اقشار کم درآمد جامعه بار شود . مقام معظم رهبری در همین رابطه فرمودند “عزیزان من! مالیات یک فریضه است. ما امروز از ضعفا مالیات میگیریم – از کارمند مالیات میگیریم، از کارگر مالیات میگیریم، از کاسب جزء مالیات میگیریم – امّا از فلان کلانْسرمایهدار، فلان درآمددارِ بیحسابوکتاب مالیات نمیگیریم؛ فرار مالیاتی دارند؛ اینها جرم است؛ فرار مالیاتی جرم است.” (رهبری, ۲۹/۱۱/۱۳۹۳)
فصل سوّم : داشتن اخلاص در کار و روحیه جهادی
از نظر امام علی علیه السّلام اخلاص از ملاکها و معیارهای دیگر در کـارها و فعالیتهااست.علی علیه السّلام فرمود:”خیر العمل ما صحبه الإخلاص:بهترین عمل آن است که با اخلاص همراه باشد”(آمدی, ص. ۳۸۸))باز میفرماید:”صلاح العمل بـصلاح النـیۀ :صلاح و درسـتی عمل به خالص بودن نیّت است .” (آمدی, ص. ۴۵۲)در کلام دیگردر صفات بنده ی پرهیزگار می فرماید :”قدم خالصاً وعمل صالحاً :خالصانه گام بردارد و عمل نیکو انجام دهد “(خطبه ۷۳ )در همین رابطه می توانیم به این بیان رهبری اشاره کنیم که فرمودند :” اقتصاد مقاومتی با حرکت عادی موفق نمیشود. کار بزرگ، حرکت جدی و پرتلاش میخواهد. تحرک جهادی و مدیریت جهادی برای این کارها لازم است. اقتصاد مقاومتی روحیّهی جهادی لازم دارد. ملّت ما از اوّل انقلاب تا امروز در هر جایی که با روحیّهی جهادی وارد میدان شده، پیش رفته؛ این را ما در دفاع مقدّس دیدیم، در جهاد سازندگی دیدیم، در حرکت علمی داریم مشاهده میکنیم. اگر ما در بخشهای گوناگون، روحیّهی جهادی داشته باشیم؛ یعنی کار را برای خدا، با جدّیّت و به صورت خستگیناپذیر انجام دهیم – نه فقط به عنوان اسقاط تکلیف – بلاشک این حرکت پیش خواهد رفت. “(رهبری, ۰۱/۰۱/۱۳۹۳) جهاد در لغت به معنی کارزار کردن و جنگیدن در راه حق است(معین, ۱۳۶۰, ص. ۱۲۵۷)و از «جهد» به معنی غایت مشقت یا سختکوشی مشتق شده است و در اصطلاح فقها چنین تعریف میشود: گذشتن از مال و جان در راه بالا بردن کلمهی اسلام و برپا داشتن شعائر ایمان. طبق این تعریف مجاهد نیز به کسی گفته میشود که با طیب خاطر در فراخنای دشواریها گام گذاشته و هر آنچه از قدرت و توانایی به کف دارد برای رسیدن به هدف خود بهکاربسته و در سنگلاخ پیکارها، سرفرازی را جستجو کند. با این تعریف میتوان دید که این فریضه صرفاً محدود به جبهههای فیزیکی نبرد با دشمن نمیشود بلکه در هر عرصهای که نیاز به سختکوشی و در راه یک هدف الهی باشد میتوان به جهاد مبادرت ورزید. عرصهی اقتصادی نیز یکی از حوزههایی است که هماینک بیش از هر زمان دیگری نیازمند روحیه ی تلاش و عمل جهادی شده است. مفهوم جهاد اقتصادی تفاوتهای بنیادینی با دیگر انواع اقدامات اقتصادی دارد. واژهی جهاد در آموزهی جهاد اقتصادی قداستبخش است و فعالیت اقتصادی را از هرگونه سودجویی، مالاندوزی، ثروتطلبی و فردگرایی سودمحورانه مبرا میسازد. زیرا هدف مجاهد فقط رضایت خداست و به همیندلیل هم، جهاد اقتصادی به عنوان یک عبادت و وسیلهای برای دستیابی به اهداف بسیار والا انجام میگیرد. جهاد فریضهای است که با هدف الهی و در راستای گسستن زنجیرهای اسارت از تن و روح آدمی صورت میپذیرد و هنگامی که این فریضه در کنار مقولهی اقتصاد قرار بگیرد علاوه بر گسستن زنجیرهای استثمار از دستان اقشار مستضعف، آنان را به سوی زندگی شرافتمندانه و انسانی رهنمون میسازد.
فصل چهارم : داشتن برنامه ریزی صحیح اقتصادی
لازم به ذکر است ایجاد تناسب بین هزینه ها و درآمدها و تنظیم آن ها براساس اولویت ها و ضرورت ها بر هر فرد و خانواری ضروری است . چه بسا غفلت از برنامه ریزی صحیح، خلل هایی در زندگی به وجود می آورد که به سادگی قابل جبران نیست، گاهی نیازهای ضروری و مهم برآورده نمی شود، در مقابل درآمد صرف چیزهایی می شود که اهمیتی ندارند .
امام علی علیه السلام فرمودند:”لا فَقرَ مَعَ حُسنِ تَدبیر:با برنامه ریزى صحیح ، فقر پدید نمى آید .” (قمی, ۱۳۷۵, ص. ۱۰۰)
و در کلام دیگر می فرماید: “حسن التدبیر یمنی قلیل المال و سوء التدبیر یفنی کثیره : برنامه ریزی صحیح اقتصادی مال اندک را افزایش می دهد و برنامه ریزی غلط مال فراوان را نابود می کند . ” (قمی, ۱۳۷۵, ص. ۹۹)
واز جمله توصیه امام علیهالسلام به کمیل این است:” یَا کُمَیْلُ هَلَکَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْیَاء :مردهاند آنان که گنجوران مالند گرچه به ظاهر زندهاند”(حکمت ۱۳۴ ) پس سرمایه میتواند انسان را از پای در آورد یا در صورت استفاده درست از آن او را سعادتمند گرداند. امام علی علیه السلام دراین باره می فرماید: ” عَجِبتُ لِلبَخیلِ یَستَعجِلُ الفقرَ الذی مِنهُ هَرَبَ و یَفُوتُهُ الغِنَی الذی إیّاه طَلَبَ فَیَعیشُ فی الدّنیا عَیْشَ الفُقراء و یُحاسَبُ فی الاخرهِ حِسابَ الأغنیاء:در شگفتم از برای شخص بخیل که میشتابد به سوی تنگدستی و فقری که از آن گریزان است و مال و ثروتی را که میجوید از دست میدهد، لذا در دنیا مانند فقیران زندگی میکند و در آخرت مانند توانگران به حسابش رسیدگی میشود.” ( حکمت ۱۱۶)
امام علی علیه السّلام فرمودند:” البُخلُ جِلبابُ المَسکَنَهِ: بخل، جامه فقر و تهیدستی است.”.(کلینی, ۱۴۰۷ ق, ص. ۲۰)برنامه ریزی اقتصادی هم برای زندگی فردی و هم برای کل جامعه لازم و ضروری است.یکی از نمونه های مهّم برنامه ریزی صحیح اقتصادی در جامعه این است، کاری کنیم که اقتصاد کشور قوی بشودو این در صورتی محقق میشود که اقتصاد مایه و مادّهی خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از تواناییهای مردم خودمان به دست آورد.این همان چیزی است که رهبری برآن تاکید داشتند بعنوان اقتصادی درونزا . ایشان در این مورد فرمودند :”اقتصاد مقاومتی ،اقتصادی درونزا است .یعنی مایهی خود و مادّهی خود را باید از درون کشور و از امکانات کشور و از تواناییهای مردم خودمان به دست آورد. اقتصاد مقاومتی, اقتصاد بدون نفت, اقتدار درونزا است و بارها ما گفتهایم کارى کنید که وابستگى مالى کشور به نفت کم و کم وکمتربشود”. ایشان فرمودند: ” سه عامل اساسی اقتدار ملّی اینها است: اقتصاد قوی و مقاوم، علم پیشرفته و روزافزون، و حفظ روحیّهی انقلابیگری در همه بخصوص در جوانها؛ اینها است که میتواند کشور را حفظ کند؛ آنوقت دشمن مأیوس خواهد شد.ایشان در این رابطه فرمودند:”اگر نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ میگوید سیاست خارجیمان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند؛. امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه یک نگاه کاملاً غلط و عقیم و بیفایده است. همین تحریمهایی که امروز علیه ملّت ایران اعمال میشود، دلیل محکم و متقنی است بر غلط بودن این نگاه؛ یعنی شما وقتی که به امید قدرتهای خارجی نشستید تا آنها بیایند اقتصاد شما را رونق بدهند و با زیر بار آنها رفتن، اقتصاد را رونق بدهید، آنها به حدّ کم قانع نیستند.” (رهبری, ۰۱/۰۱/۱۳۹۴) لازم به ذکراست در سالهای اخیرمقام معظم رهبری دائماًنسبت به اعتماد به قدرتهای خارجی و خطر غافلگیرساختن دشمن به مسئولین هشدار داده اند ” امام علی علیه السلام هم در رابطه با تعامل با دشمن می فرماید :” مبادا صلح و سازشى را که رضاى خدا در آن است از دست بدهى، زیرا که صلح و سازش باعث آسایش سپاهیان و برطرف شدن غمها و امنیّت کشور است. ولى پس از صلح با دشمن، سخت بر حذر باش، زیرا چه بسا که دشمن هدفش از سازش و نزدیکى غافلگیر ساختن بوده باشد. بنا بر این جانب احتیاط را بگیر، وخوشگمان مباش(نامه ۵۲ )
فصل پنجم : جلوگیری از شکل گیری انحصار
شکل گیری انحصار،یکی ازمواردی است که موجب فقر و محرومیت و تشدید فاصله طبقاتی می گردد . در بازار انحصاری از طرفی تولید در سطح پایین قرار دارد در نتیجه بیکاری گسترش می یابد و از طرف دیگر، به جهت کمیابی محصول، قیمت ها در سطح بالا هستند در نتیجه فشار مضاعف بر اقشار محروم وارد می شود .لازم به ذکر است آزادی یکی از مواهب ارزشمند خداوند برای انسان است و در عرصه اقتصادی، وجود بازارهای آزاد عامل پیشرفت و توسعه و رفاه انسان هاست، ولی همانند هر نعمت دیگری اگر از آن به صورت صحیح استفاده نگردد چه بسا خود تبدیل به مشکل و عامل بدبختی گردد . اگر در همه زمان ها و مکان ها تمام انسان هااز سطح آگاهی، موقعیت اجتماعی و اقتصادی، هوش و استعداد یکسانی برخوردار بودند شاید وجود آزادی های مطلق امری مطلوب و پسندیده بود، ولی با اختلاف مراتب انسان ها از این جهات، اعطای آزادی مطلق زمینه ساز تسلط اقلیتی بر اکثریت و پدیدار شدن انحصار خواهد بود. در زمینه اقتصاد، وجود آزادی های نامحدود موجب می شود صاحبان قدرت و سرمایه و استعدادهای برتر، با سوء استفاده از قدرت چانه زنی بر دیگران مسلط شده، روابط اقتصادی را همیشه به نفع خود تمام کنند . احتکار کالاهای ضروری مردم، انحصارها، رقابت های ناسالم برای ورشکست کردن رقبا، گران فروشی، ترویج فساد و فحشا برای فروش کالا، تولید و توزیع کالاهای غیر ضروری و احیانا فاسدکننده اخلاق و بنیان های خانواده چون مواد مخدر و مشروبات الکلی، و در یک جمله فدا کردن مصالح و منافع جامعه برای رسیدن به سود شخصی، از آثار زیانبار آزادی های نامحدود در عرصه اقتصادی است، که امروزه تقریبا تمام اقتصادها بدان گرفتارند. امام علی علیه السلام در فرازهای مختلف برای اجرای عدالت نسبت به هرگونه سودجویی، مالاندوزی، ثروتطلبی و فردگرایی سودمحورانه هشدار داده است . ایشان در نامه ای به مالک اشتر نخعی بعنوان فرماندار مصر می نویسد :” وَ اعْلَمْ مَعَ ذَلِکَ أَنَّ فِی کَثِیرٍ مِنْهُمْ ضِیقاً فَاحِشاً- وَ شُحّاً قَبِیحاً- وَ احْتِکَاراً لِلْمَنَافِعِ وَ تَحَکُّماً فِی الْبِیَاعَاتِ- وَ ذَلِکَ بَابُ مَضَرَّهٍ لِلْعَامَّهِ- وَ عَیْبٌ عَلَى الْوُلَاهِ فَامْنَعْ مِنَ الِاحْتِکَارِ- فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص مَنَعَ مِنْهُ- وَ لْیَکُنِ الْبَیْعُ بَیْعاً سَمْحاً بِمَوَازِینِ عَدْلٍ- وَ أَسْعَارٍ لَا تُجْحِفُ بِالْفَرِیقَیْنِ مِنَ الْبَائِعِ وَ الْمُبْتَاعِ- فَمَنْ قَارَفَ حُکْرَهً بَعْدَ نَهْیِکَ إِیَّاهُ فَنَکِّلْ بِهِ- وَ عَاقِبْهُ مِنْ غَیْرِ إِسْرَاف : و بدان که- با وجود طبیعت نیک آنان- بسیاری از بازرگانان دست تنگ و بخیلند و حرص و آزی زشت دارند. کالاها را احتکار میکنند و در خرید و فروش، منافع خود را مصرانه دنبال میکنند. این احتکار و سودجویی برای قاطبهی مردم زیان آور است و برای زمامداران، ضعف حکومت داری است. پس، از احتکار جلوگیری کن که همانا فرستادهی خدا صلی الله علیه وآله وسلم از آن جلوگیری میفرمود. میبایست معاملات به آسانی انجام پذیرد و عدل و انصاف در آن رعایت گردد و به نرخهایی انجام پذیرد که در آن نه به فروشنده زیان رسد و نه به خریدار. پس بعد از اعلان ممنوعیت احتکار، اگر فردی به احتکار دست زد بر او سخت گیر و مجازات کن ولی در کیفر او زیاده روی مکن.”(نامه ۵۲ ) یکی از مسائلی که همواره اقتصاد کشورهای در حال توسعه را تهدیدمی کند قاچاق کالای خارجی است. این امر علاوه بر خروج ارز بدون عوارض گمرکی و مالیاتی موجبات نابودی اقتصاد ملی را به همراه دارد.کالاها با قیمت بسیار نازل وارد بازار مصرف می شود و تولید کنندگان داخلی قدرت رقابت با آنها را ندارند و در نتیجه دچار رکود اقتصادی و در پایان ورشکستگی را برای تولید کنندگان به همراه خواهد داشت. از سوی دیگر شکستِ شرکتهای تولید کننده محصولات داخلی، باعث بیکاری کارگران، وارد آوردن فشارهای سنگین اقتصادی بر قشرهای آسیب پذیر و عدم تحقق برنامه های اقتصادی و سیاسی و طرح های توسعه ی اقتصادی می شود .مشکلی که در حال حاضر جامعه ما با آن روبرواست و مقام معظم رهبری دائما ًنسبت به این امر هشدار داده اند . از طرفی دیگر مسئولان و کارگزاران هر حکومتی، خواص و نزدیکانی دارند که برخی از آنها چشم به استفاده از امکانات و بهره جویی و لذّت بردن از اموال را دارند که میتوانند در اقتصاد سالم کشور اختلال ایجاد کنند.امام علی علیه السلام به کارگزاران خود اکیداً توصیه میکند که از چنین عناصر خطرناکی بپرهیزند.یکی از سیاست های اصولی اسلام مبارزه با انحصار و رانت خواری است . امام علی علیه السلام در این باره به فرماندار خود می فرمایند: “إ ِیَّاکَ وَ الِاسْتِئْثَارَ بِمَا النَّاسُ فِیهِ أُسْوَه : در چیزهایی که مردم در آن ها برابرند از ویژه سازی و انحصارطلبی پرهیز کن .”(نامه۵۲) سپس حضرت در مورد اطرافیان فرصت طلب زمامداران می نویسند: “ثُمَّ إِنَّ لِلْوَالِی خَاصَّهً وَ بِطَانَهً- فِیهِمُ اسْتِئْثَارٌ وَ تَطَاوُلٌ وَ قِلَّهُ إِنْصَافٍ فِی مُعَامَلَهٍ- فَاحْسِمْ مَادَّهَ أُولَئِکَ بِقَطْعِ أَسْبَابِ تِلْکَ الْأَحْوَالِ- وَ لَا تُقْطِعَنَّ لِأَحَدٍ مِنْ حَاشِیَتِکَ وَ حَامَّتِکَ قَطِیعَهً- وَ لَا یَطْمَعَنَّ مِنْکَ فِی اعْتِقَادِ عُقْدَهٍ- تَضُرُّ بِمَنْ یَلِیهَا مِنَ النَّاسِ- فِی شِرْبٍ أَوْ عَمَلٍ مُشْتَرَکٍیَحْمِلُونَ مَئُونَتَهُ عَلَى غَیْرِهِم : سپس بدان برای زمامدار ،خاصان و صاحبان اسراری است که انحصارطلب و دست درازند، در داد و ستد با مردم عدالت و انصاف را رعایت نمی کنند، ریشه ستم آنان را با قطع وسایل آن از بیخ برکن، به هیچ یک از اطرافیان و بستگان خود زمینی از اراضی مسلمانان واگذار مکن، به گونه ای با آنان رفتار کن که قراردادی به سود شان منعقد نگردد که مایه ضرر به سایر مردم باشد، خواه در آب رسانی یا هر عمل مشترک دیگر، به طوری که هزینه های آن را بر دوش دیگران تحمیل کنند . (نامه۵۲)امـام عـلیهالسلام بـا تمام قدرت در مقابل این امتیازخواهیها و باجخواهیها ایستادگی کرد. واز همان ابتدای حکومت شروع به مبارزه با انحصار و رانت خواری کـرد و هـرچه تـوانست زمینها و اراضی که عثمان به اطرافیانش واگذار کرده بود را به بیتالمال بازگرداند و به توصیههای دوستان مصلحتاندیش هم توجهی نفرمود و با صلابت و قدرت مثالزدنی در این خصوص فرمود: “وَاللّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّساءُ وَ مُلِکَ بِهِ الاْءِمـاءُ لَرَدَدْتُهُ، فَإِنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَهً، وَ مَنْ ضاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَق : به خدا سوگند اگر به اموال مسلمین دست یابم اگر چه مهر زنان شده باشد یا به وسیله آنها کنیزان خریدارى شده باشد آنها را به بیت المال برخواهم گرداند، زیرا در عدالت گشایش همگانى است. آن که عدالت را سختى و تنگنا مىداند ستم برایش سختتر و تنگناى بیشترى دارد.(خطبه ۱۴ ) امیرالمؤمنین علیه السلام چنان در برخورد باامتیاز خواهی اطرافیان و افراد صاحب نفوذ مصّربودند که بسیاری از دوستان و یاران خود را از دست دادند وبسیاری از آنـان چون اهل ویژهخواری و امتیازخواهی بودند وقتی دیدند که امیرالمؤمنین علیهالسلام به هیچ قیمتی به آنها امتیاز نمیدهد، به سوی دربار معاویه که با انواع امتیازات، جبهه باطل را تقویت مـیکرد فـرار کـردند. معاویه نیز اهـل امتیازدادن بود و از همین راه بـسیاری از طـرفداران ضعیفالنفس علی علیهالسلام را جذب دستگاه خود نمود. امام علیهالسلام در مورد این عده از افراد طی نامهای به فرماندار خود چنین نوشته است:”فَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ رِجالاً مِمَّنْ قِبَلَکَ یَتَسَلَّلُونَ إِلی مُعاوِیَهَ فَلا تَأْسَفْ عـَلی ما یَفُوتُکَ مِنْ عَدَدِهِمْ، وَ یَذْهَبُ عَنْکَ مِنْ مَدَدِهِمْ. فَکَفی لَهُمْ غَیًّا وَ لَکَ مِنْهُمْ شافِیًا فِرارُهُمْ مِنَ الْهُدی وَ الْحَقِّ، وَ إِیضاعُهُمْ إِلَی الْعَمی وَ الْجَهْلِ، وَ إِنَّما هُمْ أَهْلُ دُنْیا مُقْبِلُونَ عَلَیْها، وَ مُهْطِعُونَ إِلَیْها.قَدْ عَرَفُوا الْعـَدْلَ وَ رَأَوْهـُ وَ سَمِعُوهُ وَ وَعَوْهُ، وَ عَلِمُوا أَنَّ النّاسَ عِنْدَنا فِی الْحَقِّ أُسْوَهٌ فَهَرَبُوا إِلَی الاْءَثَرَهِ : به من خبر رسیده که گروهی از مردم مدینه به سوی معاویه گریختهاند، برای از دست دادن آنان متأسف نباش… آنان دنیاپرستانی هـستند کـه شتابان در پی آن میدوند. آنان عدالت را شناختند و آنرا دیدند و شنیدند و به خاطر سپردند و فهمیدند که همه مردم از نظر حق در نزد من برابر هستند و لذا به سوی جایی که امتیازدهی در آنجا وجود داشـت گریختند.”(نامه ۶۹ )مقام معظم رهبری نیز در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی برای ایجاد امنیت اقتصادی فرمودند :” ، باید صحنهی اقتصادی امنیت داشته باشد؛ اگر امنیت را میخواهیم، بایستی دست مفسد و سوءاستفادهچی و دورزنندهی قانون و شکنندهی قانون بسته بشود؛ مبارزهی با فساد این است؛ این باید جدی گرفته بشود.” (رهبری, ۲۰/۱۲/۱۳۹۲)ایشان در مورد مبارزهی جدّی با بدحسابهای بانکی فرمودند :” یک عدّهای هستند از تسهیلات بانکی، بناحق و نادرست استفاده میکنند؛ برای یک کار تسهیلات میگیرند، در کار دیگری آن را مصرف میکنند که مصلحت کشور نیست؛ بعد هم بدهی خودشان را با بانکها تسویه نمیکنند؛ اینها واقعاً مجرمند. بنده نمیگویم هرکسی بدهکار بانکی است مجرم است؛ نه، یکی هست ممکن است بدهکار بانکی باشد، [ولی] کمک هم باید به او کرد؛ هستند مواردی که حتّی بدهکارند ولیکن بایستی کمک هم به او بکنند امّا بعضی هم هستند که باید مورد مؤاخذه قرار بگیرند، مورد سؤال قرار بگیرند. این کارها باید در کشور انجام بگیرد.” (رهبری, ۲۹/۱۱/۱۳۹۳)
فصل ششم :انتخاب مدیران شایسته
مقوله فساد ادارى و اقتصادى،موضوعى است که کموبیش در اکثر کشورها و جوامع،بهویژه در کشـورهاى جـهان سوم و در حال توسعه و کشورهایى که داراى ساختار استبدادى هستند مورد توجه است.از طرفى،موضوع فساد در تمام زمانها گریبانگیر دولتها و دغدغههاى فکرى بسیارى از اندیشمندان و متفکران سیاسى بوده اسـت .متأسفانه سیستم ادارى ایران به گونهاى طراحى شده که جـذب نـیروى انـسانى آن بعضاً کمتر براساس شایستگى،دانایى،توانایى و تعهد صورت گرفته است و گاهى اوقات نگرشهاى سلیقهاى،روابط دوسـتى،خویشاوندى و قومى در ادارات و دستگاههاى اجرایى،معیار و محور پذیرش و جذب نیروى انسانى شده است. در نتیجه، در فـرآیند جـابهجایى قدرت،ممکن است کسانى در مناصب قرار بگیرند که بیشترین وابستگى را به جریان سیاسى پیروز داشته باشند،نه اینکه مدیرانى توانا،پاکدامن و تابع نظام و مجرى قانون باشند. در چنین وضعیتی طبیعى است مصادر تخصصى و کلیدى،که عرصه تصمیمگیرى و برنامهریزى همراه با اختیارات بعضا گسترده ادارى و مالى است بـه کسـانى واگذار می شود که فاقد برخوردارى از شایستگىهاى علمى،عملى، مدیریتى اخلاقى و ظرفیتهاى متناسب با مسئولیتهاى محوله باشند.شکى نیست که منشأ فساد از همین نقاط آغاز مىشود و به تعبیرى مىتوان گفت بـخش قـابل تـوجهى از شیوع فساد ادارى و مالى تابعى از عـدم تـوانمندى مـدیران و کارشناسانى است که اشراف به حیطه کارى در مسئولیتهاى محوله ندارند و با تصمیم گیریهای نامعقول و غلط زمینه رشد فساد اقتصادی و مالی را رقم می زنند.از طرف دیگر به دلیل ساختارهاى ادارى و اجرایى غیرشفاف و غیرپاسخگو،و عدم قاطعیت لازم بعضى از سازمانها و نهادها و مراجع نظارتى،بازرسى و حـتى در مـوارد قـضایى برخورد قاطع با این افراد صورت نمىگیرد.به همین دلیل اغلب چـهرههاى کلیدى و اصلى فساد با ترفندهاى مختلف و عدم به جا گذاشتن ردپای لازم و مستقیم از خود، در امان و مصون باقى مىمانند و عناصر غیرکلیدى مـورد شـماتت قـرار مىگیرند.حضرت على علیه السلام در خصوص معیارهاى گزینش و انـتخاب کارگـزاران مىفرمایند:”پس از میان آنان افرادى که در حقگویى از همه صریحترند انتخاب کن.در امور کارمندانت بیاندیش و پس از آزمـایش بـه کارشـان بگمار و با میل شخصى و بدون مشورت با دیگران آنان را به کارهاى مختلف وادار مکن؛زیرا نوعى سـتمگرى اسـت.کارگزاران دولتى را از میان مردمى باتجربه و باحیا از خاندانهاى پاکیزه و باتقوا که در مسلمانى سابقه دارنـد،انـتخاب کن .”(نامه ۵۲) یک امر بدیهی این است که بسیاری از تئوری های پویای اقتصادی به علت ضعف اجرایی در عمل دچار تزلزل میشود و بدون نظارت و بازرسی دقیق هیچ سیاست اقتصادی نمیتواند در اجرا و عمل موفق باشد. امام علی علیهالسلام در این مورد بسیار سختگیر بودند لذا شخصا به نظارت و بازرسی دقیق عملکرد کارگزارانش میپرداختند از این رو وقتی عثمان بن حنیف در مهمانی یکی از ثروتمندان حاضر میشود امام برای او نامهای عتابآمیز مینویسد:” فَاتَّقِ اللَّهَ یَا ابْنَ حُنَیْفٍ وَ لْتَکْفُفْ أَقْرَاصُکَ- لِیَکُونَ مِنَ النَّارِ خَلَاصُکَ : پس ای پسر حنیف از خدا بترس به همان چند قرص نان اکتفا کن تا از آتش رهایی یابی”(نامه ۴۴ ) و به زیاد بن ابیه چنین فرمود:” وَ إِنِّی أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَماً صَادِقاً- لَئِنْ بَلَغَنِی أَنَّکَ خُنْتَ مِنْ فَیْءِ الْمُسْلِمِینَ شَیْئاً صَغِیراً أَوْ کَبِیراً- لَأَشُدَّنَّ عَلَیْکَ شَدَّهً تَدَعُکَ قَلِیلَ الْوَفْرِ- ثَقِیلَ الظَّهْرِ ضَئِیلَ الْأَمْرِ وَ السَّلَامُ : من صادقانه به خدا سوگند یاد مىکنم که اگر به من خبر رسد که در بیت المال مسلمین چیزى اندک یا بسیار به خیانت برداشتهاى، آن چنان بر تو سخت بگیرم که تو را، کم مایه و سنگین بار و ناچیز و ناتوان کند، و السلام .”(نامه ۲۰ ) ونیز به او فرمود:” فَدَعِ الْإِسْرَافَ مُقْتَصِداً- وَ اذْکُرْ فِی الْیَوْمِ غَداً- وَ أَمْسِکْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِکَ- وَ قَدِّمِ الْفَضْلَ لِیَوْمِ حَاجَتِکَ- أَ تَرْجُو أَنْ یُعْطِیَکَ اللَّهُ أَجْرَ الْمُتَوَاضِعِینَ- وَ أَنْتَ عِنْدَهُ مِنَ الْمُتَکَبِّرِینَ- وَ تَطْمَعُ وَ أَنْتَ مُتَمَرِّغٌ فِی النَّعِیمِ تَمْنَعُهُ الضَّعِیفَ وَ الْأَرْمَلَهَ- أَنْ یُوجِبَ لَکَ ثَوَابَ الْمُتَصَدِّقِینَ- وَ إِنَّمَا الْمَرْءُ مَجْزِیٌّ بِمَا أَسْلَفَ وَ قَادِمٌ عَلَى مَا قَدَّمَ وَ السَّلَامُ : اسراف کارى را کنار بگذار و میانهروى را پیشه کن، امروز به یاد فردایت باش، و به اندازه ضرورت زندگى نگه دار، و زیادى آن را براى روز نیازت پیش فرست، آیا امیدوارى که خداوند، پاداش فروتنان را به تو دهد، در حالى که تو نزد او از متکبران مىباشى و آیا طمع دارى که پاداش صدقه دهندگان را به تو دهد، در حالى که تو در عیش و خوشگذرانى فرو رفته، ناتوان و بیچاره و بیوهزن و درویش را از آن بهره نمىدهى و همانا که انسان به آنچهکردهاستپاداشیابد،و به سویآنچه پیش فرستاده روى آورد. و السلام”(نامه ۲۱ )
و نیز به یکی از کارگزارانش نوشت: “أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ بَلَغَنِی عَنْکَ أَمْرٌ- إِنْ کُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ رَبَّکَ- وَ عَصَیْتَ إِمَامَکَ وَ أَخْزَیْتَ أَمَانَتَکَ- بَلَغَنِی أَنَّکَ جَرَّدْتَ الْأَرْضَ فَأَخَذْتَ مَا تَحْتَ قَدَمَیْکَ- وَ أَکَلْتَ مَا تَحْتَ یَدَیْکَ فَارْفَعْ إِلَیَّ حِسَابَکَ- وَ اعْلَمْ أَنَّ حِسَابَ اللَّهِ أَعْظَمُ مِنْ حِسَابِ النَّاسِ وَ السَّلَام : از تو خبری به من رسید اگر چنان باشد که خبر دادهاند پروردگارت را خشمگین ساختهای و بر امام خود عصیان ورزیدهای و امانت را خوار و بیمقدار شمردهای مرا خبر دادهاند که زمین از محصول عاری کردهای و هر چه در زیر پایت بوده برگرفتهای و هر چه بدستت آمده خوردهای حساب خود را نزد من بفرست و بدان که حساب کشیدن خدا از حساب کشیدن آدمیان شدیدتر است.” (نامه ۴۰ )در جای دیگر آن حـضرت خطاب به مالک اشتر در مورد مجازات کارگزار خیانتکار مىفرماید:”او را خوار و خیانتکار بشمار و طوق بدنامى به گردنش بیفکن”.(نامه ۵۲ )بدون تردید وجود یک ساختار اداری سازمان یافته و مدیران منضبط تأثیر بسزائی در اجرای سیاستهای اقتصادی دارد.گاهی سیاست اقتصادی در اثر نداشتن مدیران اجرایی متعهد و آگاه با شکست روبرو میشود . مقام معظم رهبری هم در موارد مختلف نسبت به این امربه مسئولین توصیه هایی داشته اند که ما فقط به ذکر دو مورد آن بسنده می کنیم .ایشان در دیدار اعضاى هیأت دولت با اشاره به نامه حضرتعلی علیه السلام به مالک اشتر فرمودند :یک جملهی دیگر از این نامهی مبارک این است: «ثم انظر فی امور عمّالک»؛ کارها و امور کارگزاران خودت را مورد توجه قرار بده. اول، انتخاب کارگزاران است؛ «فاستعملهم اختباراً»؛ با آزمایش آنها را انتخاب کن؛ یعنی نگاه کن ببین چه کسی شایستهتر است. همین شایستهسالاریی که امروز بر زبان ماها تکرار میشود، به معنای واقعی کلمه باید مورد توجه باشد. امیرالمؤمنین علیهالسّلام هم در اینجا به آن سفارش میکنند : نه از روی دوستی و رفاقت کسی را انتخاب کن، که ملاکها را در او رعایت نکنی – فقط چون رفیق ماست، انتخابش میکنیم – نه از روی استبداد و خودکامگی؛ انسان بگوید میخواهم این فرد باشد؛ بدون اینکه ملاک و معیاری را رعایت کند یا با اهل فکر و نظر مشورت کند، بعد خصوصیات این افراد را ذکر میکند: اهل تجربه باشند، اهل حیا باشند و …؛ بعد میرسد به اینجا که «ثم اسبغ علیهم الارزاق»؛ وقتی کارگزار خوبی را انتخاب کردی، زندگیش را تأمین کن. من همیشه به مدیران میگویم، در گذشته هم گفتهام، الان هم به شماها میگویم؛ دائم مأموران و منتخبان خودتان را زیر نظر داشته باشید؛ دائم نگاه کنید و از اینها غافل نشوید. دیدهاید که نگهبانها در شب نورافکنهایی را دائم میچرخانند و گوشهها را نگاه میکنند؛ شما هم همینطور باید بهطور دائم امور را زیر نظر داشته باشید و نگاه کنید؛ بنابراین از کار، کارگزارانتان غفلت نکنید. «ثم تفقد اعمالهم»؛ یعنی از کارهای اینها جستجو کن، ببین کار انجام میدهند یا نه؛ درست انجام میدهند یا نه؛ آیا تخلفی در کارهایشان وجود دارد یا خیر. «و ابعث العیون من اهل الصدق و الوفاء علیهم»؛ کسانی را که چشم و گوش تو هستند، بگمار تا کارهای اینها را نگاه کنند. «فأن تعاهدک فیالسّر لامورهم حدوه لهم علی استعمال الامانه و الرفق بالرعیه»؛ این موجب میشود که اینها بتوانند امانت را بیشتر حفظ کنند. “(رهبری, ۱۷/۰۷/۱۳۸۴)رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اقشار مختلف مردم قم در تاریخ۱۸/۱۰/۸۲در باره ویژگی نمایندگان مجلس فرمودند :”کسی که می آید به مجلس‚ باید با تقوا باشد‚ اولین شرط تقواست‚ (ان اکرمکم عندالله اتقاکم). دیگر این که‚ باید طرفدار محرومین باشد‚ بداند که در کشور محرومیت هست و سعی و همت او باشد که رفع محرومیت کند. باید ضد فساد هم باشد و با فساد مالی و اقتصادی بشدت و بجد، از بن دندان و نه به لفظ، مخالف باشد، تا با فساد مبارزه کند. و البته توانمند، با اخلاص و عالم هم باشد. صلاحیت بر اساس این مسایل است.”
نتیجه گیری
در جهان پیشرفته امروز، وجود قوانین و تصمیم های صحیح اقتصادی، می تواند سرنوشت و آیندهیجامعه را تحت تأثیر قرار دهد تا جایی که گسترش تکامل معنوی جامعه و فراهم نمودن زمینه های اندیشه توحیدی و دفاع از کیان جامعه اسلامی و مبارزه با مفاسد اخلاقی منوط بر اقتصاد سالم است .بنا براین اقتصاد سالم، پویا و اسلامی می تواند جامعه را به رشد و تکامل دنیوی و اخروی برساندوامکانات وسیعی برای رشد سایر استعدادهای انسانی فراهم سازد و نداشتن نظام اقتصادی درست و عدم کارآیی آن باعث اختلال در امکانات رشد و شکوفایی دیگر بخش های زندگی انسان می شودو این مهم در پرتو برنامه ریزی درست اقتصادی بر میآید. لذا یکی از موضوعاتی که رهبر انقلاب در سالهای اخیر بر آن تأکید داشتهاند برنامهریزی اقتصادی صحیح وپویا تحت عنوان اقتصاد مقاومتی بود .و در این رابطه یک الگوی علمی و عملی متناسب با نیازهای اقتصاد ی ارائه دادند که دارای مؤلفه های به شرح ذیل است:مبتنی بر فرهنگ مقاومت ،متکی به امکانات داخلی و تولید داخلی ،مردم بنیاد ،دانش بنیان ،عدالت محور ،متکی بر روحیه جهادی ،فساد ستیز ومتکی بر فرهنگ متناسب با اقتصاد مقاومتی (پرهیز از اسراف و تبذیر ،پرهیزاز هرگونه مال اندوزی،ثروت طلبی ،سودجویی ،و هرگونهفردگراییسودمحورانه)در بررسی مؤلفه های اقتصادی از منظر امام علی علیه السلام به این نتیجه می رسیم که مؤلفه های اقتصاد مقاومتی رهبری کاملاًمنطبق بر نظرات امام علی علیه السلام می باشد و می توان نتیجه گرفت اگر در جامعه تلاش همگانی در جهت کسب علم ودانش و کار و اشتغال ،اجرای عدالت اقتصادی به معنای واقعی کلمه که همان پرهیز از اسراف و تبذیر و فرهنگ مصرف گرایی و توجه به محرومان و رعایت حقوق کارگران است همراه با اجرای عادلانه نظام مالیاتی ،داشتن اخلاص در کار و روحیه جهادی ،داشتن برنامه ریزی صحیح اقتصادی ،جلوگیری از شکل گیری انحصار و در راس همه انتخاب مدیران شایسته صورت گیرد اقتصاد مقاومتی در جامعه عملیاتی میشود و در این صورت می توان یک الگوی عملی به عنوان اقتصاد اسلامی به دنیا معرفی کرد . انشاءالله
فهرست منابع
اصلاحی, غ. (۱۳۸۹). عدالت و عدالت محوری در نهج البلاغه . شماره ۱۷و۱۸ (ص. ۳۷-۲۰). مجله پژوهش های نهج البلاغه .
آمدی, ع. غررالحکم و دررالکلم (جلد ۱و۲). (م. ع. انصاری, مترجم)
آملی, ع. ا. (۱۳۵۵). ترجمه و شرح نهج البلاغه . آستان قدس رضوی .
بحرانی, م. (۱۳۷۵). ترجمه و شرح نهج البلاغه (جلد ۳). (ف. م. زاده, مترجم) چاپ اول: آستان قدس رضوی.
جعفری, م. (۱۳۸۸). ترجمه و تفسیر نهج البلاغه. موسسه تدوین ونشر آثار علامه جعفری.
حائری, م. (۱۳۸۶). اندیشه های اقتصادی در نهج البلاغه . چاپ دوم : بنیاد نهج البلاغه .
حسنی ،مهدی ؛نصر دهزیری ،الماس. (۱۳۹۳). اقتصاد سیاسی و اقتصاد مقاومتی؛ مقایسه تحریم های اقتصادی در دودهه ۱۳۳۰و۱۳۹۰٫
حکیمى، محمدرضا و دیگران. (۱۳۸۰). الحیاه (جلد ۴). (ا. آرام, مترجم) چاپ: اول: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
خامنه ای, ع. (۱۳۹۱). اقتصاد مقاومتی از دیدگاه مقام معظم رهبری حفظه الله.
خاندوزی, ا. (۰۴/۱۰/۱۳۹۲). تجربیات جهانی مقاومسازی اقتصاد.
خلیل جُرّ, د. (۱۳۶۳). فرهنگ لاروس. (ح. طبیبیان, مترجم) امیرکبیر.
دشتی, م. (۱۳۶۸). روش های تحقیق در اسناد و مدارک نهج البلاغه. چاپ اول: نشر امام علی علیه السلام.
دشتی, م. (۱۳۸۶). امام علی (ع) و اقتصاد اسلامی . چاپ اول : انتشارات مشهور.
دشتی, م. (۱۳۷۹). ترجمه نهج البلاغه. چاپ سوم: موسسه حضور.
رهبری. (۲۰/۱۲/۱۳۹۲). • بیانات در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی.
رهبری. (۲۰/۱۲/۱۳۹۲). بیانات در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی.
رهبری. (۰۱/۰۱/۱۳۹۳). بیانات در حرم رضوی.
رهبری. (۰۱/۰۱/۱۳۹۴). بیانات در حرم رضوی.
رهبری. (۰۸/۰۵/۱۳۹۱). بیانات در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکتهای دانشبنیان.
رهبری. (۰۷/۰۲/۱۳۹۰). بیانات در دیدار جمعی از کارگران.
رهبری. (۰۹/۰۲/۱۳۹۴). بیانات در دیدار جمعى از کارگران سراسر کشور.
رهبری. (۲۹/۱۱/۱۳۹۳). بیانات در دیدار مردم آذربایجان .
رهبری. (۲۸/۰۷/۱۳۹۰). بیانات در دیدار مسئولین اجرائی استان کرمانشاه.
رهبری. (۲۲/۰۷/۱۳۹۴). در دیدار شرکت کنندگان نهمین همایش ملی نخبگان فردا.
رهبری. (۱۷/۰۷/۱۳۸۴). دیدار اعضاى هیأت دولت .
رهبری. (۰۹/۰۲/۱۳۹۴). دیدار جمعى از کارگران سراسر کشور.
رهبری. (۰۶/۰۶/۱۳۹۲). دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت .
رهبری. (۲۲/۱۲/۱۳۶۸). دیدار مسؤولین و مردم در سالروز ولادت حضرت امام زمان (عج).
سید مرتضی هزاوئی ؛ علی زیرکی حیدری,. (۱۳۹۳). اقتصاد مقاومتی؛ نماد مدیریت جهادی در اقتصاد سیاسی ایران. مجله مطالعات انقلاب اسلامی , شماره ۳۷ (صفحه ۹ تا ۲۶).
عاملى, م. ب. (۱۴۰۹ ق). وسائل الشیعه (جلد ۱۹). چاپ: اول: مؤسسه آل البیت علیهم السلام.
فاطمه فتحی؛سهیلا پرستگاری . (۱۳۹۱). همت و کار مضاعف از دیدگاه نهج البلاغه. مجله کوثر (۱۰۵تا ۱۲۲).
فیض الاسلام, ع. (۱۳۷۹). ترجمه و شرح نهج البلاغه. چاپ پنجم: انتشارات فقیه.
قرآن کریم .
قمی, ا. ن. (۱۳۷۵). جلوه های حکمت. چاپ دوم: دفتر تبلیغات اسلامی.
کلینی, م. ب. (۱۴۰۷ ق). الکافی. جلد۸: دار الکتب الإسلامیه.
مشفق, م. ع. (۱۳۸۹). آسیب شناسی اجتماعی فساد اداری و اقتصادی در ایران. شماره ۵۲ (ص. ۱۷۲-۱۴۵). مجله پژوهشنامه.
معادیخواه, ع. (۱۳۷۲). فرهنگ آفتاب. چاپ اول: نشر ذره.
معین, م. (۱۳۶۰). فرهنگ فارسی. چاپ اول : امیرکبیر.
موسویان, س. (۱۳۸۹). عدالت، محور آموزه های اقتصادی اسلام.
همدانی, ن. (۱۳۸۶). بیت المال در نهج البلاغه. چاپ دوم : بنیادنهج البلاغه .
Economic policy and the Resistance Economy from the Perspective of Holy Imam Ali (as)
Khadijeh Joorasti Fard
Master of Science , Science and Education Nahj-al-balagheh , International University of Imam Reza, in Mashhad ,E-mail:kh.joorasti@gmail.com
Abstract .With the advent of the Islamic Revolution, the global arrogance system paid in full force to fight and win the war ended and the lack of military victory, aggression extended to other areas. One of these arena was met with widespread attacks, economic arena and widespread who meet a lot of pressure. The space for resistance against these pressures and sanctions will stay secure from the global crisis and finally achieve growth and prosperity, economic solution was resistance from the leader. Given that Islam school, is one of the most successful and the most efficient schools in solving problems, and the only Islamic state after the Prophet state be , Imam Ali’s rule.
We want by comparing between orders of the supreme leader with orders of the Holy Imam Ali (as) in Nahj-al-balagheh investigate and scrutinize practical approach of resistance economy from the perspective of Holy Imam to provide practical directions for solving economic problems .
Keywords: Resistance economy, Nahjolbalaghe, Imam Ali, leadership