میزگرد «بررسی فرصت ها، تهدیدات، قوّت ها و ضعف های سیاسی جمهوری اسلامی ایران»
دکتر بهشتیپور: بسم الله الرحمن الرحیم. ما در این جلسه میخواهیم راجع به قوتها، فرصتها و تهدیدهای سیاسی صحبت کنیم، یعنی قوتها و ضعفها باهم دیده شود، فرصتها و تهدیدها هم باید با همدیگر دیده شود هر کدام از آنها ناگفته بماند، بحث ما ابتر خواهد بود.
* چهل سال مقاومت جمهوری اسلامی ایران در مقابل امپریالیزم جهانی یک دستاورد درخشان است
* حضور مردم در صحنحه نظام جمهوری اسلامی ایران را بیمه کرده است
* تشیع یکی از نقاط قوّت جمهوری اسلامی ایران است
* تروریسم یکی از ارکان قدرت رژیم صهیونیستی است
* گسترش آموزش عالی در کشور یکی از نقاط قوّت کشور است
* امروز ما باشکاف نسلی روبروئیم
*مردم ایران نظام جمهوری اسلامی را دوست دارند ولی از ناکارآمدی ها گله مندند
* انقلاب اسلامی دوستان و دشمنان خود را غافلگیر کرد
* یک حرکت خزنده برای احیاءشرایط قبل از انقلاب در ایران وجود دارد
* حرکت های خزنده علائم هشدار دهنده هستند
* انتظار نبود که با پیروزی انقلاب تمام پلشتی هایکباره از بین برود
* ولایت فقیه و رهبری از نقاط قوّت نظام جمهوری اسلامی است
* پرچم جمهوری اسلامی یعنی نماد هوّیت اسلامی ملّت ایران
* ناب ترین قرائت از اسلام ، قرائت تشیّع است
* رمز بقای ما تسلیم ناپذیری ماست
* نسل جوان امروز شب و روز بوسیله دشمن بمباران تبلیغاتی می¬شود
* موقعیّت ژئوپلتیک ایران یکی از نقاط قوّت ایران است
* بر اساس سند ۲۰۳۰ شورای اطلاعات ملّی آمریکا ، آمریکا تا ۱۲ سال دیگر هژمون نخواهد داشت
* عدم شناخت دشمن موجب ناکارآمدی در مقابل آن می شود
* امام خمینی و مقام معظم رهبری یک دید بلند مدت و نوگرایانه برای انقلاب و کشور داشته اند
* سواحل خلیج فارس و دریای عمان می تواند منبع تولید کار و ثروت برای کشورباشد
* باید مدیریت پیش دستانه و آینده نگرانه داشته باشیم
* مال حرام اولین چیزی که از بین می برد ایمان و اعتقاد است
* قدرت اسرائیل رو به افول گذاشته است
* انقلاب اسلامی خواهان تغییر وضع موجود به نفع مسلمانان جهان است
* یکی از نقاط قوّت ایران بسیج مردمی است
* ترامپ در حدّی نیست که بتواند وضعیّت بدیلی در خاورمیانه بوجود آورد
* اسلام هویت ملّی ایران است
رویوران: من روی محور قوتها که عنوان اول بحث هست تمرکز میکنم ،خود برپایی نظام مردم سالاری اسلامی در ایران به عنوان یک الگوی جدید مبتنی بر باورهای اسلامی و نگاه امتی، یک دستاورد بسیار بزرگی است . به عبارت دقیق تر استمرار نزدیک به ۴۰ سال انقلاب خودش یک نکتۀ بسیار مهمی است اگراین تجربه را با جنبش های اسلامی درسایر کشورها مقایسه کنیم مشاهده می کنیم که اساساً قابل مقایسه نیست. هیچ کدام از تجاربی که دنبال ایجاد نظام اسلامی بودند قادر به استمرار نبودند وشکست خوردند ولی در ایران موضوع کاملاً متفاوت است. بحث دومی که در اینجا وجود دارد حفظ استقلال کشور است به هر حال این نظام با جنگ مواجه شد جنگ هشت سالهای که یکی ازطولانی ترین جنگ ها در قرن بیستم بود، این نظام با فشارها و تهدیدهای براندازی نظام و فشارهای اقتصادی مواجه بودعلی رغم همۀ این فشارهاکه برای تغییرآرمان ورفتار نظام صورت میگرفت و می گیرد این نظام پابرجا ماند به نظرم این یک نقطه قوت بسیار بزرگ است که یک نظام مستقل و آزاد چهل سال بتواند در مقابل امپریالیسم مقاومت بکند اگر این مقاومت را بخواهیم مقایسه کنیم با بسیاری از مقاومت هایی که بوده [فرضاً به عنوان نمونه ویتنام که سالها با آمریکا جنگیده الان تبدیل به حیاط خلوت آمریکا شده و سرمایه گذاران آمریکایی در آنجاحضور مستقیم دارند وتأثیرگذاری بسیار زیادی آمریکا بر سیاستهای این کشوردارد.] حفظ استقلال به نظرم دستاورد بسیار بزرگی است. بحث سوم حفظ اجماع ملی در کنار نظام است نظامی که ازهمه سو مورد حمله است، واقعیت این است درحوادث اخیرکه اتفاق افتاد[ قبل از آن ۸۸ و قبل از آن هم حوادث۷۸ ]علی رغم همۀ حوادثی که اتفاق افتاده این حضور مردم است که نظام را بیمه کرده حضور و اجماع مردم در کنار نظام و در حمایت از نظام است که این توطئهها راخنثی حفظ کرده و این اجماع عمومی درکنارنظام درعین پذیرش جابجایی قدرت بین جریانهای سیاسی تحت سقف نظام یک پدیده بی بدیل در کشورهای اسلامی است، قانون اساسی خودش دستاورد بسیار بزرگی در داخل ایران به شمار میآیدکه برای بسیاری از کشورها یک الگوست. نکته چهارمی که به نظرم اهمیت فوق العادهای دارد این است که این الگو در منطقه تا حدّی در سطح ملّت ها پذیرش پیدا کرده و این نکته خیلی مهمی است این الگودر داخل ایران علی رغم بعضی از مشکلات توفیقهای بسیار زیادی هم داشته و کاستیهایی هم در بُعد اقتصادی و فرهنگی متاسفانه عمدتاً وجود دارد که بیشتر ناشی از عملکردهاست نه الگواما به عنوان یک الگو در منطقه پذیرش فوق العادهای دارد در عراقی که رژیم حاکم بر آن ابتدای انقلاب کاملاً در مقابل ما بوده الان مردم عراق کاملاً در کنار ما هستند و نیروهای هم پیمان با ما و همفکر با ما در عراق بسیار گسترده هستند علی رغم حضورنظامی آمریکا، واشغال این کشور، و اقداماتی که در این کشورکرده اند و برنامه هائی که دارندمردم عراق با ما هستند. من مدتی پیش به عراق رفته بودم و قرار بر این بود که در دو دانشگاه دربغداد صحبت کنم در هر یک از این دودانشگاه که رفتم گفتند نان ما را آجر نکن گفتم چطور؟ معلوم شد رایزنی فرهنگی آمریکا به این دانشگاه ها کمک مالی داده و اکثر اساتید رادر پروژههای جاسوسی خود شریک کرده و اکثر اساتید درگیر آن پروژهها هستند و دریافتیهایی بیش از حقوق خودشان از این پروژهها دارند و میگفتند علی رغم اینکه آمریکا این همه سرمایه گذاری میکند اما این نفوذ ایران اسلامی است که تعیین کنندهاست الان اگر شما به وضعیّت انتخاباتی و هم پیمانیهای انتخاباتی در عراق نگاه بکنید محور اصلی میل اجتماعی حشد الشعبی بعنوان نمادی است که باانگیزه اسلامی و با کمک انقلاب اسلامی ایران و با دستور مرجعیت تشیّع در آنجا شکل گرفته است .اصلاً عناوین ائتلافها، همه دال بر دستاوردهائی است که حشد الشعبی داشته وآن دستاوردها به عنوان مهم ترین دست مایه درانتخابات شمرده میشود. در سوریه، لبنان، فلسطین و در افغانستان و کلاً در منطقه این نفوذ و پذیرش گفتمان انقلاب اسلامی مشهود است و این به نظرم دستاورد بزرگی است و علی رغم همه مشکلاتی که وجود داشته و کارشکنی هائی که شده و قطعاً هیچ کاری بدون اشکال نیست اما من تصور میکنم این دستاوردها هم کم نبوده و نیست و میتوان گفت که این ها مهم ترین نکاتی است که در ارتباط با نقاط قوت جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی ایران در سطح داخل و منطقه می توان به آنها اشاره کرد.
بختیاری: اگر بخواهیم نقاط قوت جمهوری اسلامی ایران را در نظر بگیریم اولین نقطه قوت جمهوری اسلامی ایران انسجام مذهبی مردم و شیعه بودن اکثریت مطلق مردم ایران است که میتواند عامل انسجام و یکپارچگی و منبع قدرت باشد . بحث ملیت میتواند غرور ملی را تحریک بکندوگاه منجر به افزایش همبستگی شود اما تشدید آن میتواند منجر به ناسیونالیسم افراطی شود از منظرجغرافیای فرهنگی، ایران اسلامی یکی از هفت اقلیم تمدنی جهان است و از هر دونوع نماد ملی و دینی برخوردار است نمادهای ملی مثل زبان و ادبیات فارسی و نمادهای مذهبی عاشورا وشهادت وظلم ستیزی و انتظار برای ظهورامام زمان .
ایران می تواند کانون همگرائی در آسیای غربی باشدیکسری تهدیداتی هست که میشود آنهارا در سطوح امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تقسیم کرد در واقع تهدیداتی برای اسلام وجود دارد و جمهوری اسلامی به عنوان یکی از کانونهای جهان اسلام با این تهدید ات مواجهاست یکی از این تهدیدات هجوم تمدن غرب به حوزۀ تمدن اسلامی است دیگری مسئله اسرائیل و تلاش برای ایجاد خاورمیانه بزرگ بوسیله تجزیه کشورها و مداخلات خارجی درمنطقه است و مسئله دیگرروابط تمدن اسلامی با سایر تمدنها است که هنوز بصورت جدی بررسی نشده است یکی فرسایش تهدید دیگر از سوی قدرت آمریکا برای منطقهاست منطقه غرب آسیا به شدت از سوی قدرتهای بزرگ خصوصاً امریکا و اروپاتهدید می شود موفقیت ایران در مبارزه با تروریسم یک قوّت فرصت آفرین است. افزایش بیداری و خودآگاهی در منطقه میتواند برای ما فرصتهایی ایجاد بکند. مردم منطقه از مداخلات زیان بار غربی ها نگران هستند و عملا یک احساس ناامنی از این وضعیت دارند. این احساس ناامنی با واقعیت انقلاب اسلامی که خواستار تغییر وضع موجود به نفع مسلمانان است برای ما یک فرصت ایجاد میکند .فرصت بعدی کاهش دولتهای متخاصم در همسایگی با ایران است یعنی در مرزهایمان تخاصم کمتر داریم وفرصت دیگر افزایش نقش ایران در نهادهای بین المللی است ارکان اساسی قدرت رژیم صهیونیستی که تروریسم یکی از آنهاست در حال ضعیف شدن است. یکی بحث جوخههای ترور است که عملاًدرجنگ ۳۳ روزه لبنان وجنگ ۲۲ روزه غزه عملاً دیدیم که جوخههای تروراسرائیل نتوانست آن عملکردی که مورد نظر حامیان رژیم صیهونیستی را داشته باشد وحمایت قدرتهای بزرگتر ازاسرائیل را میبینیدکه رو به افول گذاشته یا جنبشهایی که در خود اروپا دارد علیه اسرائیل اتفاق میافتد در واقع میبینیم رژیم صیهونیستی نتوانسته اهداف خودش را به عنوان قدرت منطقه ای اجرا کند و این میتواند نقطه قوتی برای ایران باشددرسند ملی آمریکا آمده بود. که ما باید از اطلاعات علیه کسانی که قصد ضربه زدن به منافع ملی ما را دارند استفاده کنیم و اینکه ما در فضای اغتشاشات اخیر هم دیدیم که عملاً information یا اطلاعات بعنوان یک سلاح مورد استفاده قرارگرفت ازاطلاعات یا رسانههای اجتماعی به عنوان یک ابزار برای بی ثبات کردن کشورهدف استفاده شده ازاطلاعات به عنوان اسلحه عملاً در اغتشاشات هم استفاده شد، تحریک مخاطبین، تحریک جوانان به اغتشاش را باید جدی گرفت عملیات نفوذ تاکتیکهای مختلفی دارد، تکنیکها و تاکتیکهای آن بررسی شده اینکه چطوریک پیام را به مخاطب برسانند و به عنوان ابزارجنگی ازآن استفاده کنند .این مسئله یک تهدید جدی است، چون میتواند برای تحریک افکار عمومی از آن استفاده شود، حتی بازیگران غیر دولتی مثل القاعده و داعش هم از این تکنیک استفاده کردند تا توانستنددرافکار عمومی ایجادرعب ترس ووحشت کنند. و عملاً امنیت داخلی کشورهای موردنظر را با چالش جدی مواجه کنند. و در واقع افکار عمومی رادر راستای اهداف خود تحت تاثیر قرار دهنددر این شرایط کاهش اعتماد عمومی به رسانه ملی میتواند مشکلاتی در سطح امنیت ملی ایجاد کند .
امیری: واقعیت این است که ما میتوانیم ضعف و قوت را با هم ببینیم فرصت و تهدید را هم با هم ببینیم ولی در واقعیت در بعضی مواقع تفکیک و مرزبندی بین آنها واقعاً کار مشکلی است و از پیچیدگیهای این مسئله دقیقاً همین است الان در جامعۀ خودمان با مواردی مواجه هستیم که از یک منظر فرصت است واز منظردیگر تهدید است یا هم قوت است و هم ضعف است الان بهرحال کشور موفق شده یک تعداد انبوهی از قشر تحصیل کرده را پرورش دهد، وتربیت کند و به جامعه تحویل دهد این یک قوت است این کار بسیار سنگینی برده، هزینۀ بسیار زیادی صرف شده، اگر شما درجات توسعه را هم نگاه کنید آن چیزی که خود سازمان ملل انجام داده این است که توسعه انسانی آخرین رتبه توسعهاست فرض بر این است که تربیت انسان خیلی زمانبر و هزینه بر است همین که کشور توانسته شرایطی را بوجود آورد که در دورترین نقاط هم مردم به آموزش عالی دسترسی دارند از یک نظر نقطه قوت است ولی همین که الان این قشر تحصیل کرده با بحران بیکاری مواجه شده است و بیشترین بیکاران ما در همین حوزه هستند، بنابر این یک وضعیّت در آن واحد نقطه قوت و نقطه ضعف هم هست ما از یک طرف انتظارات را بسیار بالا بردیم بهرحال مدل شکست انتظارات از یک منظر بحث خطرناکی است از یک طرف انتظارات نیروی جوان بالا رفته ولی از یک طرف متناسب با آن جایگاه برای اینها نیست بنابر این در آن واحد یک قوت ،ضعف هم هست بهرحال اگر بخواهیم خیلی خلاصه مطرح کنیم جمهوری اسلامی ایران بر همان ۴ کلید واژه استقلال آزادی جمهوری اسلامی خلاصه میشود و این روح نظام سیاسی جدیدی است که با وقوع انقلاب اسلامی پا به عرصه وجود گذاشت و هیچ سابقهای هم قبل از آن وجود نداشت الان این ۴ عنصر در کنار هم یک نقطه قوت است و از ویژگیهای جمهوری اسلامی ایران با هم دیدن اینها بود.شما اگر به بقیه انقلابهای دنیا نگاه کنید این توازن و تعادلی که در انقلاب اسلامی ایران پیش آمد به این شکل نبوده در دنیا در برخی مقاطع استقلال قربانی آزادی شده یا آزادی قربانی استقلال شده است . در جمهوری اسلامی ایران این چهار عنصر به هم طنیده شده اند و این یک نقطه قوت است و همین است که جمهوری اسلامی ایران را علی رغم این همه تهدیدات و فشارها تا اینجا نگه داشته اما اگرالان این درهم تنیدگی سست شود یک تهدید خواهد بود ویک نقطه قوت ممکن است به یک نقطه ضعف تبدیل شود. یکی دیگراز نقطه قوتهای نظام قدرت بسیج مردمی است این که چگونه نظام بتواند علی رغم تفاوتها و سلیقهها و کثرتی که در جوامع امروزی با آن مواجه هستیم وحدت ایجاد کند و این کثرت را به وحدت تبدیل کند و قدرت بسیج مردمی را بالا ببرد با اتفاقاتی که اخیراً افتاد مشخص شد که خوشبختانه هنوز قدرت بسیج مردمی در ایران بالا هست ولی اگر با دهههای قبل مقایسه شود شاید بتوان گفت یک مقدار ضعف دیده میشود بخصوص الان که ما با شکاف نسلی روبرو هستیم و این انقلاب اسلامی با تمام مولفه هایش در واقع برای نسل جدید به خوبی و بصورت فراگیر تبیین نشده و این بهرحال خودش یک نقطه ضعف محسوب میشود. الان از اعتمادعمومی در کشورها به عنوان یک شاخص سرمایه اجتماعی استفاده میشود حتی بحثهای تئوریک بسیار غنی دربارۀ آن موجود است و حتی در برخی از کشورهای پیشرفته دپارتمان برای تحقیق پیرامون آن تعریف کردند در کنارسایر دپارتمان ها نظیر دپارتمان جامعه شناسی، علوم و……… الان بحث اعتماد عمومی به قدری مهم هست که ما هم برای آن یک دپارتمان تعریف کنیم .اعتماد به مثابه سرمایه اجتماعی باید مورد مطالعه قراربگیرددر هرمقطعی چیزی ملاک سنجش سرمایه مطرح میشود یک زمانی طلا بود،یا در دوره ای در برخی از کشورها دلار بود ولی الان میگویند بزرگترین و بالاترین سرمایۀ یک کشور میزان اعتمادی است که درآن کشور وجود دارد چون اگر اعتماد باشد سرمایه مادی پشت آن میآید ولی اگر اعتماد نباشد آن هم از بین میرود و ما مصداقهای آن را در جامعه میبینیم و شاید در خیلی از کشورها بهرحال قابل مشاهدهاست از این منظر میشود گفت در مقایسه با اول انقلاب که اعتماد در نقطۀ اوجش بود در واقع میشود گفت به نوعی افول دیده میشود و شاید بتوان گفت برخی از اتفاقات یا بعضی از تسویه حسابهای سیاسی هم که اتفاق میافتد کاملاً به این افول دامن میزند همین بحث های فیشهای حقوقی و باقی مسائل به نظرم در واقع این افول را تشدیدکرده که دراینجا موضوع شبکههای اجتماعی وفضای مجازی اهمیت پیدا میکنداین شبکه ها جایگزین شبکههای رسمی شدند و میتوانند هم در افزایش اعتماد و هم در کاهش آن موثر باشند. در بحث ضعفها به یک شاخص دیگر میتوان اشاره کرد : به« دوقطبی شدن جامعه » و یک ضعف هم که شاید بتوان گفت ریشه مدیریتی داشته بحث کارآمدی و ناکارآمدی که متاسفانه در این عرصه هم ضعفهایی را میبینیم ، مردم ما نظامشان را واقعاً دوست دارند اما از ناکارآمدیها واقعاً گله دارند در بخش فرصت و تهدید من فقط به شاخص اشاره بکنم به نظر من مهم ترین فرصتی که ایران پیدا کرده این است که توانسته خیلی از شاخصهای قدرت منطقهای را بدست بیاورد طبق شاخصهایی که خیلی از متخصصان برای قدرت منطقهای ذکر میکنند الان میتوان گفت بسیاری از این شاخصها را جمهوری اسلامی ایران داردکه اگرتثبیت شودبه منزله توسعهاست من فکر میکنم منشاء بسیاری از ائتلافها در منطقه پروژهای است که در هوش تجاری ترامپ هست آنها نگرانند که اگرقدرت منطقهای ایران تثبیت شود اگر باز ایران بتواند از طریق قدرت سیاسی یا قدرت سخت با کمک قدرت نرم و قدرت هوشمند این موقعیت را تثبیت کند و همان کاری که آمریکا بعد از جنگ دوم کرد و از پیروزی سیاسی فرصتهای اقتصادی برای خودش ساخت و موقعیّت جهانی خود را تثبیت کرد.اگر ایران بتواند از موقعیت های خود استفاده کند می تواند فرصت های اقتصادی بدست بیاورد. بزرگترین تهدیدی که الان علیه جمهوری اسلامی ایران وجود دارد از جانب غرب است .غرب شمشیر از رو بسته است مثلث راست گرایان آمریکا و راست گرایان اسرائیل و تروریسم تمام کوشش خود را علیه انقلاب اسلامی بکار گرفته اند اساساً خود پروژه ترامپ یک طرح هدف گذاری شده علیه انقلاب اسلامی ایران است و هدف دیگر آنها محو فلسطین از جغرافیای سیاسی است.
زورق: انقلاب اسلامی دوستان ودشمنانش را غافلگیر کرده وظاهرا قرار نبود چنین اتفاقی بیفتد در نتیجه نه ما برای آیندۀ انقلاب استراتژی داشتیم و نه دشمنان ما قادر به پیش بینی این انقلاب بوده اند ما داریم از خود دفاع میکنیم آنها دارند به ما حمله میکنند. من در اندیشه ترامپ یک استراتژی روشن نمیبینم. او در حدّی نیست که بتواندوضعیت بدیلی را در خاورمیانه ایجاد بکند نکتۀ دیگر اینکه اسلام هویت ملی ماست و عناصر آن هویت مردم ما را بوجود آورده اند به عنوان مثال اگر پدیده عزاداری امام حسین را نگاه کنیم آن را یک پدیده فرامذهبی و فرادینی در ایران خواهیم یافت یعنی ارامنه هم در مراسم عاشورا شرکت میکنند. مسلمانان اهل سنّت هم دراین مراسم حضور دارند عدهای میخواهند عناصر اسلامی هویت ملی ما را از هویت ملی ما جدا کنند و بگویند که شما دو هویت دارید یکی هویت ملی و دیگری هویت مذهبی. ما باید هوشیار باشیم فریب نخوریم اصل این حرفها فریب و نیرنگ سیاسی است چون می داند عامل وحدت و حرکت و کوشش و مبارزه و جانفشانی در کشور ما ایمان اسلامی است میخواهد این راز قدرت را از ما بگیرد .آنقدر که ملت ما از اسلام الهام گرفته و شخصیتش بر اساس آن ساخته شده آنقدر از آرش و داریوش الهام نگرفته است ، کوروش و داریوش به اصرار غرب در ایران بازخوانی می شوند. بیشترین فراوانی در بین اسامی جهان را نام محمد داردما متعلق به ظرف جغرافیایی تمدن اسلام هستیم یک سر این ظرف جغرافیایی اقیانوس هند وسردیگرآن اقیانوس اطلس است و شامل شبه جزیره ایبری هم میشود آسیای غربی و شمال آفریقا سرگذشت مشترک و سرنوشت مشترک دارد وتمام مفاخر تمدن اسلامی از این حوزه هستند و این انقلاب پدیدهای است که در این ظرف اتفاق افتاده نقطه آغازانقلاب در ایران ولی پهنای اثر آن ظرف جغرافیائی تمدن اسلامی است ما باید بدانیم که متعلق به چه زمینه تاریخی هستیم و چه گذشته و در نتیجه چه آینده ای خواهیم داشت .نکته دیگر این است که باید نگران حرکتهای خزنده در داخل ایران بود به یک شکلی دارد تلاش میشود که شرایط قبل از انقلاب ایران در ایران احیا شود.اگر قبل از انقلاب دو کارخانه آبجوسازی در ایران وجود داشتند که شراب تولید می کردند حالا هم همان دو برند ودو مارک باشند و ماءالشعیر تولید کنند .اگر اسم لاتین یک تیم فوتبال عوض شده و نام فارسی برای آن گذاشته شده حتماً آن نام لاتین دو مرتبه احیاء گردد. مرتب از وضع موجود انتقاد می شود و از مدیران کنونی مذّمت می شود و تاریخچه بعضی از مؤسسات که قبل از انقلاب تاسیس شده اند بازگوئی می شود . چهل و چندمین سال تأسیس فلان مرکز آموزش عالی و یا کارخانه و یا بانک و یا مؤسسه دیگری .از طرف دیگر تابلوهای راهنمایی قبلا سرعتها را به زبان فارسی نشان میدادند الان دارند به زبان لاتین نشان میدهند. پیش از این زبان فارسی مورد حمایت بود، الان تکلم به زبان انگلیسی افتخار شده وثانیه شمارهای سر چهارراه ها هم بزبان لاتین است. گاهی کلاس های درس در دانشگاههای ما تبدیل به کلاس های آموزش اصطلاحات انگلیسی در درسهای مختلف شده است. و از خود درس و بحث و علم و دانش چندان خبری نیست بعضی از استادها سر کلاس میآیند وبیشتر اصطلاحات انگلیسی را درس میدهد بدون اینکه دانشجویان را در آن رشتۀ علمی، که هر چه میخواهد باشد [جامعه شناسی، سیاست، اقتصاد، مدیریت و ……] واقعا پرورش دهد و یک حرکت علمی به آن دهد اگر نسلی بوجود آید که دستش نسبتاً تهی است نه دین دارد، نه علم دارد، نه پول دارد، نه امید دارد، نه آینده دارد، نه تعلق دارد مجموعهای از «نه» هاست واگر بتوانند این قشر را سازماندهی کنند از آن می توانند علیه انقلاب یک تهدید بوجود آورند (این یک خطر است مثل یک بمب است ،مثل ماده منفجرهاست )،در اغتشاشات اخیر دیدیم کم کم دارد این سازماندهی صورت میگیرد این روزها ماشین هائی شبیه ماشین های داعش در خیابانها دیده می شوند .پرقدرت و قابل کار در کویر و سنگلاخ و کوهستان ،ماشین هائی که بدردحمل و نقل بین دو شهر یا حتی حمل ونقل داخل شهر هم نمیخورند شاسیها را خیلی بالا بردند موتور را دست کاری کردند که در شرایط خاصی کار بکند بعضیها حتی علائم نظامی دارند یعنی رنگ آنها رنگ ماشینهای نظامی است یا حالت استتار در جنگل را دارند که در جنگلها از آن استفاده شود اگر اغتشاشات به جایی برسد میتوانند روی هر یک از این ماشینها یک دوشکا بگذارند ومسلسلهای نیمه سنگین نصب کنند و کشور را به آشوب بکشند. این روزها ماشین ها با شیشه های دودی بسیار دیده می شوند . اگرمجموعه ای از علائم نگران کننده در کنار هم مشاهده شوند : بی کاری ،جنگ روانی علیه انقلاب اسلامی ، بی بندوباری ،مواد مخدر ،شبیخون فرهنگی،جنگ های جناحی،نابسامانی های اجتماعی و عدم کارائی در برخی از دستگاهها در کنار دشمن خارجی آماده به کار که هم در داخل کشورمیتواند تولید اغتشاش کند و هم درخارج کشورپایگاههائی رادارد.درآن صورت این مجموعه باید ما را بیدارتر کند و هوشیارتر نماید.گفته میشود ما در داخل کشور چهار میلیون نفرمعتادداریم. هرمعتاداگریک خانواده۴ نفره داشته باشد میشودگفت که حدود ۱۶ میلیون نفر بطور مستقیم و غیر مستقیم با مسئله اعتیاد دست و پنجه نرم میکنند. ازطرف دیگر گفته می شود ۱۵- ۱۶ میلیون پرونده قضایی داریم اگر چنین باشد این حرکتهای خزنده به نظرم علائم هشدار دهنده هستند و تنها امیدی که وجود دارد این است که برادرانی که در حوزه های امنیّت واطلاعات کار میکنند مواظب این حرکتها باشند ومهارت،آموزش،انگیزه وتجهیزات لازم برای مقابله با آنهاوجود داشته باشددرکنارنظم،کنترل وسازماندهی که لازمه این کارهاست واینکه بتوانند با این زمینه حساس برخورد کنندمسئله دیگر اینکه ما هنوز نتوانستیم بین دموکراسی و بروکراسی رابطه متوازن برقرار کنیم این یک نقطه ضعف ماست دموکراسی بسیار خوب است ولی نباید بروکراسی تضعیفکند امروزسازمانهای غیررسمی در داخل سازمانهای رسمی در حال شکل گرفتن هستند و منافع ملی دارد قربانی سازمانهای غیررسمی میشود این هم یک سرفصل است که در ذیل آن میتوان باندازه یک دائرهالمعارف سخن گفت.
اشعری: تصور من این است در همان اوایل انقلاب هم انتظار نداشتیم که با توجه به پیروزی انقلاب یکباره همۀ پلشتیها و ناهنجاریها از بین برود بالاخره قبل از انقلاب افرادی بودند و بعضیها آلوده به ناهنجاریهائی بود انقلاب اسلامی شکل گرفت همه متحول نشدند البته این اتفاق برای عدهای افتاد ولی برای همه این اتفاق نیفتاد تصور من این است که هر چه از مبدا تاریخ انقلاب به این سمت آمدیم یک مقدار اوضاع شفاف تر شده چون من سالهای زیادی معلم بودم درمدرسه با خانوادهها ارتباط داشتم خیلی از مسائلی که ما امروز نگران آنها هستیم به این صورت نیست. دین گریزی اینطوری نیست خیلی از نظرسنجیها این را نشان میدهد من اخیراً در یک جلسهای بودم که در وزارت ارشاد بود چند گزارش تحقیق آنجا آوردم ارائه دادم من نمیخواهم بگویم ما در معرض هیچ خطرنیستیم میخواهم بگویم ما از اول انقلاب در معرض انواع تهدیدات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بودیم و همه تجربهها را موافقین، مخالفین، محاربین انجام دادند و داریم جلو میرویم آنها تجربههای جدیدی را دارند به کار میگیرند ما در یک جا موفقیم و در جاهایی سستی به خرج میدهیم در مجموع اتفاق جدیدی نیفتاده . بعضی ابزارهای آنها اضافه شده و آنها دارند از این ابزارها بهره میگیرند که باز از این هم میتوانیم به عنوان فرصت از آن استفاده کنیم و کارهایمان را انجام دهیم اما اینکه تهدیدها و آنچه که ما در داخل نگران آن هستیم در بیرون هم اتفاقات خوبی دارد در جاهایی میافتد بنابراین تصور من این است که در تحلیل اوضاع نگران کننده نباید باشد و با روحیه و امید به اینکه ما ۴۰ سال علی رغم همه تهدیداتی که هست انقلاب سر پا مانده وایران به یک قدرت منطقهای تبدیل شده و در یک حوزههایی پیشرفتهای خیلی خوبی داشته است بهرحال از این نظر کشور جوان هستیم انقلاب فعلاً ۴۰ سالش است و یک ناپختگیهایی در اداره امور داریم ولی به نظر من خطر جدی تهدیدمان نمیکند .
قزوه: با توجه به اینکه کار من ادبیات هست یک رجوعی به این مدلها و ماتریسهایی که راجع به استراتژی بود یک نگاهی کردم و واقعاً فکر میکنم که کار دانشگاهها این است که این مدلها را نه تنها به وزارتخانهها و سازمانها ببرد بلکه حتی به یک شرکت کوچک ازاینها باید استفاده شود. مسئله اصلی کشور ما مدیریت است . مدیریت است که با کیفیت کالا و خدمات را بالا ببرد و هزینه را پائین بیاورد و گرنه با صرف هزینه های هنگفت تولیدکالاوخدمات که هنری نیست وبسته شدن کارخانه ها، بالارفتن هزینه ها و سطح زندگی و مشگلاتی از این قبیل همه موضوعاتی هستند که با مدیریت ارتباط مستقیم پیدا میکنند . بروکراسی ما مانند نهنگ به ساحل افتاده است . باید این نهنگ با علم مدیریت مجددا به دریا برگردد. نقاط قوت نظام ما اوّل در رهبری است در رأس آن ها با اختلاف بسیار زیادی بحث رهبری است تا امروزما دو رهبر داشتیم امام خمینی و مقام معظم رهبری و این رهبران هر دو حکیم بودند در مقابل آنها ترامپ که یک شارلاتان و شومن است، او چیزی از حکمت نمیداند اگر به او بگویید راجع به منطق و فلسفه و شعر صحبت کند مسلماً نمیتواند صحبت کند ولی جملات امام و مقام معظم رهبری راجع به فلسفه و ادبیات بسیار حکیمانه است اصلاً خودشان شاعرند، خودشان حکیمند خودشان فیلسوفند، خودشان عرفان را میشناسند اهل تفکر هستند و به برهان وصل هستند پس بزرگترین نقطه قوت ما بحث رهبری است و بعد فرهنگ مقاومتی که داشتیم ببینید ما تا به حال در طول تاریخ جنگهایی که داشتیم خیلی جاها که شکست خوردیم خیلی از قلمرو اسلامی خود را از دست دادیم ولی در این جنگ ۸ ساله که اتفاق افتاد روبروی ما ۴۴ کشور بود که همه به ارتش صدام کمک میکردند و آنها را به عنوان متجاوز شناختیم یک قول بسیار قشنگی از آقای مرتضی سرهنگی است که واقعاً در ادبیات مقاومت کار کردند وعمرشان را در این کار گذاشتند او میگوید صدام از نظامیها و بسیجیهای ما شکست نخورد صدام از مادران ایرانی شکست خورد آنها که بچه هایشان را به قربانگاه میبردند سه شهید میداد باز چادربر سر میکرد با آن سن بالا میرفت و میگفت من خودم هم حاضرم بیایم شوهرم هم حاضر بیایداین فرهنگ مقاومت است. امروز ما ۱۰ هزار کتاب راجع به فرهنگ مقاومت داریم در جنگهای گذشته چنین چیزی نداشتیم در جنگ چالدران چنین چیزی نداشتیم در همین دوره مشروطیت آیا مبارزه نبود؟ آیا زنان تبریز در ماجرای چالداران روی سربازان عثمانی آب جوش نمیریختند میریختند ولی اینها کجاست؟ خاطراتش کجاست؟ کجا عنوان شده؟ کجا به عنوان خاطره آمده؟ نیامده! ولی در این جنگ آمده در این جنگ یک فرهنگ مقاومت داریم اگر در نهایت اتفاق خوبی افتاد بخاطر فرهنگ مقاومت بوده است بحث دیگر استکبارستیزی است ما به عنوان یک نکته قوت آن را میشناسیم و مقام معظم رهبری خیلی روی بحث استکبارستیزی تأکید میکنند واقعاً ما که در جمع شعرا و ادیبان خدمتشان رفتیم بارها روی این موضوع تأکیدکرده اند ،دردو اتفاق که افتاد یکی درسال ۸۸ بود و دیگری در سال ۹۶ درهر دو مورد آنچه امنیت کشور را حفظ کرد ارزشها و هویت اسلامی ملّت ما بود آن فضای عاشورا بود که به نمادهای عاشورا و به حضرت سیدالشهدا جسارت شده بود و پرچمها ی عاشورا آتش گرفته بود اینجا هم پرچم جمهوری اسلامی یعنی نماد هویت اسلامی ملّت ایران مورد اهانت قرار گرفت و موجب خشم مردم شد.
امیری مقدم: چند نکته عرض میکنم اول اینکه این جلسه که برگزار شده اگر واقعاً انقلاب سال ۵۷ به همه اهدافش رسیده بود، الان جلسهای با این موضوع نمیگذاشتیم ما احساس میکنیم نقاط ضعف داریم یک دغدغهها و نگرانیهایی داریم جلسه گذاشته میشود تا بحث کنیم واین نقاط ضعف را تبدیل به نقاط قوت کنیم این نکته اول است پس اگر این هست یک مقدار بحث باید از حالت کلیشهای خارج شود و اصلاً هدف ما باید این باشد که واقعاً نقاط ضعف را بیشتر ببینیم و تهدیدات را بیشتر ببینیم نکته دوم بحث ما ایران نیست بحث ما انقلاب اسلامی است که در یک ظرفی به نام جمهوری اسلامی با این محیط جغرافیایی و با این مردم شکل گرفته فکر نمیکنم اصطلاحاتی وجود داشته باشد که نشان دهد کل انقلاب اسلامی محدود به همین سرزمین است ناب ترین قرائت از اسلام قرائت تشیّع است و مبنا هم مردم هستند یعنی هم در دین ما و هم در مذهب ما و هم در انقلاب اسلامی مردم مبنای کار ما هستند یعنی اگر مردم را داشتیم و مردم ما را پذیرفتند، تودۀ انقلاب اسلامی را پذیرفتند، به آن پایبند بودند و استمرارش دادند در واقع ما موفق بودیم اگر مردم نباشند بطور طبیعی ما در هدفمان شکست خوردیم. پس بنابراین جمهوری اسلامی یعنی انقلاب اسلامی و انقلاب اسلامی یعنی ایران با این یک مجموعه از پدیدهها که باید به آنها نگاه کرد بر این اساس بحث نقاط ضعف و نقاط قوت مطرح هست.یکی از نقاط قوت همین است که ما چهل سال است با این همه دشمنی و توطئهها ماندیم این از نقاط قوت است ما بعد از چهل سال هستیم این همه علیه ما توطئه شده، این همه دشمن داشتیم، جنگ داشتیم ولی با اتکال به خدا هستیم دوم اینکه مهم ترین نکتۀ قوت ما بعد از تشیع مسئله رهبری است یعنی هم حضرت امام و هم مقام معظم رهبری اگر نبودند انقلاب نمیتوانست تداوم پیدا کند . سوم اینکه مردم در صحنحه بودند و هستند از روز اول تا امروز واقعا مردم پای انقلاب ایستادند هرجا ما مدیران دچار مشگل و کمبود شدیم مردم به صحنحه آمدند و به ما یاری رسانیدند، و ترمیم کردند بعد از رهبری و ساختارباید از مردم یاد کرد. واقعاً مردم بودند که پای انقلاب و کشور ایستادند و کشور را تا به امروز حفظ کردند نوع ساختار که امروز نظام جمهوری اسلامی دارد نظیر سال۵۷ نیست، امروز کشورساختار دارد، تشکیلات دارد سازمان دارد، فکر دارداحزاب دارد سیستم نظامی وامنیتی قوی دارد و از لحاظ علمی پیشرفت کرده است موقعی که انقلاب کردیم ساختمان چند طبقه و پل هائی که امروز داریم را نداشتیم، الان برج میسازیم از لحاظ علمی پیشرفت کرده ایم و این جزو نقاط قوت ماست وباید به آن توجه بکنیم ما کشوری هستیم که از روزی که انقلاب کردیمتا امروز با نظام جهانی سلطه درافتادیم این در افتادن به این معنی نبود که همین طور سرمان را میاندازیم ومیرویم و هر چه شد،شدیا پیروز میشویم یا شکست میخوریم، نه ما ضمن این مبارزه ،میخواستیم بمانیم . امام فرمود که حفظ این نظام از اوجب واجبات است .اگر این نظام سیلی بخورد اسلام هزار سال دیگرنیز نمیتواند سر بلند کند .ما کشوری بودیم که در راه مبارزه پیش رفتیم و رفتیم تا این پیروزیها را بدست آوردیم البته هزینه هم دادیم و هرجایی که لازم بود انعطاف بخرج دادیم ولی تسلیم نشدیم یعنی فرق ما با دیگر حکومتها انعطاف پذیری و سلطه ناپذیری بوده است، لیبی تمام تجهیزات اتمی خود را تحویل داد وپی کار ش رفت ولی ما درمدار مذاکره پیش رفتیم ولی هیچ وقت تسلیم نشدیم و کوشیدیم تا دوباره بایستیم به ایستادگی و مقاومت ادامه دهیم. به نظر من رمز بقای ما همین تسلیم ناپذیری ماست خسته نشدیم و کناره نگرفتیم نه اگر هم دیدیم مقصد دور است و توان ما بیش از این حد که هست نیست، نفسی گرفتیم و دوباره خود را احیا کردیم بنابر این خردگرایی در کشور ما وجود دارد می دانیم با چه کسی صحبت میکنیم و تعامل مینمائیم اگر مقاومتی در کشورهای دیگر هست بالاخره مرکزش دراینجاست، این کشور عقلانی فکر میکند وخردگراست ونهادسازی کرده است . ما قدرت ملی بسیار قوی داریم،مولفههای قدرت ملی ما بسیاربسیارقوی است هر پارامتری را که نگاه کنید میبینید که نیرومند است. آمریکا همین الان با قدرت نظامی و اقتصادی اش از ۲۰ کشور بعد از خودش قویتر است اما همین آمریکا در عراق نقاط ضعف دارد و فرسایش پذیراست ما نتوانستیم به همه اهداف این انقلاب برسیم ولی به بسیاری از اهداف انقلاب که مهمترین آنها استقلال کشور است رسیده ایم از طرف دیگر مردم هم احساسات دارند و هم تعقل . همه مردم هم مثل قشر فرهیخته ای که مبارزه میکند نیستند،نمیشود بگوییم همه مردم مثل این جمع فرهیخته عقلانی فکر کنید مردم بعضا نیازهای آنی و عاجل خود را به آرمانهای بلند و طولانی مدت ترجیح میدهند مخصوصأ هنگامی که مشاهده کنند بعضی از نخبگان در تحمل مشکلات همراه آنها نیستند. در چنین شرایطی ممکن است قدرت ملی فرسایش پذیر شود . درجامعه اماکنی هست که در آنجا فرهنگ انقلاب حضور ندارد و فرهنگ دیگری حاکم است میخواهم بگویم ما از موقعیت منحصر بفردی که داشته ایم نتوانسته ایم بطور کامل و شایسته استفاده کنیم چرا نتوانستیم؟ یعنی در واقع موقعیت منحصربفرد کشورما میتوانست منبع ثروت کشور باشد واقعا باید فکر کنیم که راههای حذف این شکافها چیست؟ ما شکاف طبقاتی داریم ما شکاف بین نسلی داریم نسل بعد از ما حرف ما را نمیفهمدچون بوسیله دشمنان ماشب و روز بمباران تبلیغاتی میشود. نقاط ضعف ما دراین شکافها برای کشورمیتواند بسیار مشکل ساز شود . فساد در کشور ما بچشم میخورد ولی نمیتوان گفت که همه گیر شدهاست و بدتر ازفساد ترویج فساد توسط خودمان است در همه جای دنیا فساد وجود دارد راه مبارزه با فسادهم خیلی روشن است. گفتمان مبارزه بافساد گفتمان بسیار مقدسی است ولی در مبارزه بافساد باید جدیّت داشت ملک سلمان صد شاهزاده را در یک هتل زندانی کرد و گفت پول !………. پول میدهید و از هر کدام هر چقدر تیغش برید گرفت. ما مفسدین را گرفتیم یکی ۳ هزار میلیارد، یکی ۱۰ هزار میلیاردچقدر از این پول اختلاس شده به بیت المال برگشت؟ این سوال را مردم از ما میکنند خیلی از ارزشهای ما تغییر کردهاست ببینید عید نوروز میشود، عید فطر میشود، عید قربان میشود صدا و سیما برنامه میگذارد در این برنامه ها ایثارگر میآورد، رزمندۀ به جبهه رفته میآورد، ورزشکار میآورد، خواننده میآورد هنرپیشه میآورد چه انتظاری از همه مردم دارید که در الگوهایی که به او ارائه میکنیم دچار سرگردانی نشود؟. ما پاره ای از الگوهای خود را از دست داده ایم و الگوی دیگری به جای آنها آوردیم من سوال میکنم امروز بعضی از مجریان تلویزیونی گروه مرجع نسل جوان هستند یا برخی از روحانیون حوزه و اساتید دانشگاه ؟ و آن مجریان از چه شخصیتی بهرمند هستند که میتوانند شاخص باشند؟
نظام حاکم برجهان امروز بدلیل جنایت هائی که علیه اکثریت بشریت انجام داده است منفور اکثریت مردم جهان است و به همین دلیل هرکه پرچم مبارزه با آن را بدست بگیرد محبوب جهانیان میشود یکی از دلایل حمایت مستضعفین جهان از انقلاب اسلامی ایران مبارزۀ این انقلاب با نظام حاکم برجهان امروز است رویارویی ما با نظام سلطه دارد روزبه روز بیرونیتر، واقعی تر، دقیق تر و حساستر میشود. بعضی از رژیم های عربی برخلاف میل ملّت ها یشان بصورت آشکار با استکبارجهانی متحد شدند تا به مبارزه باانقلاب اسلامی بپردازند.امروزرژیمهای حاکم بر عربستان سعودی و امارات بیشتر ازآمریکا از انقلاب اسلامی احساس خطر میکنند ولی نقاط قوّت را باید در کنار نقاط ضعف دید. اگر پایگاه بین المللی انقلاب اسلامی در میان ملّتها نیرومند است ولی شکاف طبقاتی در داخل کشور میتواند ما را آسیب پذیر سازد.
ایزدی: قوتها را با بحث ولایت فقیه شروع کردید مجله هم مجلۀ فرهنگ اسلامی است .من ۱۰نقطه
قوت را اضافه کردم اینها را سریع میخوانم در قسمت قوتها یکی موقعیت ژئوپلیتیک ایران هست اگر ما یک موقعیت ژئوپلیتیک داریم ودر حوزه منابع طبیعی نفت و گاز بهرحال رتبه اول دنیا هستیم اینها را به عنوان قوتهای کشور میشود گفت. در بخش فرصتها چین یک فرصت است نکتۀدیگری که شاید در قسمت فرصتها بخواهد اضافه شود بحث افول تمدنی غرب است . قدرت آمریکا دارد افول پیدا میکند در سند ۲۰۳۰ شورای اطلاعات ملی آمریکا آمده بود که تا سال ۲۰۳۰ که حدود ۱۲ سال دیگر است آمریکا هژمون نخواهد داشت و دنیا چندقطبی میشود و تبدیل به شبکه میشود شبکه کشورها با هم تعامل میکنند نهاد اطلاعاتی آمریکا، ۱۵ بنیاداطلاعاتی دارد National Intelligence Cancer شورای اطلاعات ملی یکی از این بنیادها هست این بنیاد اطلاعاتی آمریکا دارد اعلام میکند که اگر ما یک زمانی ابرقدرت بودیم الان دیگر نیستیم :۲۰۳۰ دیگر آمریکا ابرقدرت نیست به نظرم افول آمریکا یک فرصت برای انقلاب اسلامی است . در رابطه با تهدیدها بد نیست توجه به تذکرّات مقام معظم رهبری شود فرمایشات ایشان در این حوزهها زیاد است بحث نفوذ را ایشان در حوزه تهدیدها چند سال است که تکرار میکنند نفوذ فرهنگی، سیاسی، اطلاعاتی. این تهدید است میتواند برجسته شود. از جمله تهدیدها اختلاف بین نخبگان سیاسی و رقابتهای مضرسیاسی است که در کشور داریم . دعواهای جناحی که معمولاً به ما ضربه میزند اینها جزو تهدیدات است که باید به آن توجه شود. تهدید دیگر تفکر غرب گرایانه در کشور است اعتقاد به غرب هست در بخش قبلی گفته شد اگر فرصت افول قدرت غرب هست از طرف دیگر تهدید غربزدگی هم هست و اعتقاد به تمدن غرب میتواند تهدید باشد. در بخش ضعفها ،ضعف بروکراسی کشوریک ضعف جدّی است.بروکراسی شامل سه قوّه میشود. دعواهای جناحی جزء نقاط ضعف ماست.یک ضعف دیگرکه ما داریم عدم شناخت دشمن است و طراحیهای طرف مقابل، نخبگان سیاسی ما بعضاً دشمن را نمیشناسند ولی دشمن ما را میشناسد. عدم شناخت دشمن منجر به ناکارآمدی در مقابله با آن میشود این است که برخی در زمین دشمن و به نفع دشمن بازی میکنند. در دشمن شناسی به نظرم ضعیف هستیم به طور کلی مطالعات کشورهای دیگر و مطالعات منطقهای در کشور ما ضعیف است الان با سرعت بسیار زیاد ایران دارد جایگاهی منطقه ای پیدا میکند در زمان امپراطوری عثمانی ،عثمانیها به ما اجازه نمیدادند که در جغرافیای امروز عراق و سوریه حضور داشته باشیم بعدها انگلیسیها و فرانسویها به ما اجازه نمیدادند و بعد آمریکاییها اجازه نمی دادند ولی امروز هستیم این فرصت بین المللی برای جمهوری اسلامی ایران بوجود آمده و دارد افزایش پیدا میکند منتها آن عقبه کارشناسی که داخل کشور باید از این فرصت استفاده بکند و شرایط محیطی رابشناسد مسئلۀ مهمّی است . عدم شناخت کارشناسانۀ منطقه و جهان جزء ضعف های ماست و موجب ناکارآمدی در دیپلماسی عمومی میشود. یکی دیگر از ضعفهای ما ضعف در کیفّیت نظام آموزشی است.
مبینی: این بحثها من را به سالهای پیش برد . تقریباً اوایل دهه ۱۳۸۰ ما در این حوزه ها اندیشه ورزی میکردیم ما آن موقع مسائل ۸۸ را نداشتیم ولی بحران۷۸ را داشتیم و نشستهای تقریباً فشردۀ ۶-۵ ماهه داشتیم و یک جمع بودیم که مینشستیم و بحث میکردیم که چه پدیدههایی ممکن است در آینده بروز کنند و برای نظام ما خطرساز باشند و چه ظرفیتهایی ممکن است وجود داشته باشند که ما را توانمندکند امام خمینی و مقام معظم رهبری یک دید بلند مدت و نوگرایانه برای انقلاب و کشور داشته اند ولی سایر نهادها متناسب با این دید بلند برنامه ریزی نکرده اند و این پدیده را به یک فکر عمومی مبدل نساخته اند یکی از مسائلی که مورد توجه ما قرار گرفت این بود که تاریخ ۵۰۰ سال اخیر ایران را مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم آیا عوامل تکرار پذیری در آن وجود دارد یا خیر. همچنین موقعیت ژئوپلتیک و قدرت ملّی ایران بررسی شد ضمنا به این نکته رسیدیم که دو دهه اوّل انقلاب را با تمام توان در جهت دفاع مقدس و سازندگی کوشیده ایم برنامه های قبل از انقلاب را هم مرور کردیم. همچنین روی شاخص های علمی و جایگاه ایران در عرصه تولید علم کار کردیم و نیز فرهنگ را و پویائی فرهنگ اسلامی ایران را مورد مطالعه قرار دادیم و آمایش سرزمینی را نیز مورد مطالعه قرار دادیم توسعه فرهنگی ،توسعه اجتماعی و توسعه سیاسی را نیز مورد مطالعه قرار دادیم و به این نتیجه رسیدیم که در ۲۰ سال آینده با شش چالش روبرو هستیم . نخست چالش توسعه یافتگی یا توسعه نیافتگی. ما سالهاست که درپی توسعه ایران هستیم . دوم چالش فکری ما ممکن است دچار رادیکالیسم ، تحّجرو خرافه پرستی و یا لیبرالیسم و سکولاریسم گردیم . چالش سوم تشیّع انگلیسی ، تشیّع مورد حمایت انگلیس که در پوسته سنّتی است ولی هسته آن وابستگی کامل به استعمار انگلیس است.چالش چهارم سلطه جوئی آمریکا در منطقه چالش پنجم پروژه جهانی سازی که تهدید است در مقابل پروسه جهانی شدن میتواند فرصت زا نیز باشد و چالش ششم بروکراسی ایران است که تولید نارضایتی می کند.حالا در دل این پژوهش ها آمدیم و نهاد علم را یعنی دانشگاه را در حوزه علوم اجتماعی بعنوان پیشتاز مورد توجه قرار دادیم نهاد علم کارکرد سیاسی، علمی و تجاری و اقتصادی دارد آن موقع بحث بر سر این بود که هر نحلۀ فکری که حاکم میشودیک نتایجی را ببار میآورد. هر ۳-۲ دههای یک نحلۀ فکری خاص در ایران حاکم بوده است ما رفتیم حتی detail کردیم رشتههایی که در مناطق ایران سازمان داده شد از لحاظ دفتر توسعه و برنامه ریزی رشتهها در کدام مناطق چه رشتههایی با چه اهدافی است تا یک مقدار دیگر ریز شد که آمایش رشتهها که مثلاً حوزۀ فنی و مهندسی در کجا بیشتر توسعه پیدا کرده یا علوم انسانی. من الان که نگاه میکنم میبینم که این چالشها هیچ گونه تغییر نکرده است . در جهت دوم اندیشیدیم که اگر این چالش ها را پیشفرض مان بگیریم که وجود دارد راه حل ما در مقابل این چالشها چه است؟ مفهوم چالش را هم این گونه تعبیر کردیم اگر تهدیدها با ضعفهای ما آمدند وجمع شدند شمارا آسیب پذیرمی کنند و اگر قوتها و فرصتها آمدند به شما توانمندی و مزیت میدهند اما یک احتمال هم بدهیم که همزمان هر چهار تا با هم بروز پیدا میکند مفهومی به نام چالش ساختیم و در مرحلۀ سوم در چالشها که غربالگری کردیم رسیدیم به چالشهای استراتژیکی که ۶ تا چالش شد. آن هدفهایی که گفتیم ایران کشوری توسعه یافته، قدرت اول علمی، اقتصادی منطقه، هویت اسلامی، الهام بخش برای جهان اسلام، تعامل موثر با جهان از دل این شش چالش بیرون آمد میخواهیم ببینیم پس از دودهه چه تغییرات و تحولاتی انجام شده حالا میشود دقیق تر و ریزتر روی آن چالش ها صحبت کرد. ما به این بحث رسیدیم که اگر به درون جغرافیای ایران امروز تمرکز کنیم پاسخگوی چالش هایمان نیستیم حوزه جغرافیایی را باید به حوزه تمدن منتقل کنیم همه عقبههای قومی ما که در کشورهای پیرامون است ممکن است تهدید شوند و در یک رویکرد فرصت میشوند فقط درونمان را سازماندهی بکنیم تا اقمار پیرامونی را در حوزه تمدنی بتوانند مدیریت کنند. امروز اگر بنشینیم و بگوییم چکار باید بکنیم من چند نکته به آن چالشها اضافه میکنم نکته اول این است که حاشیه بر پیرامون غالب شده چه در کلانشهرها، چه در روستاها و چه در شهرهای کوچک یعنی حاشیه نشینی الان دارد بر مرکزیت و مدیرّیت غلبه میکند این حاشیه نشینی ساختاریافته نیست، هویت دار نیست، شدیدا نیازمنداست، معترض است، دنبال رفع تبعیض است و هر آن هم به هر وسیلهایی یابوسیله هر کسی تحریک پذیر است. یک دفعه به منطقه حاشیه نشینی درکرج رفتم از بچههای دانشکده دوره دکترا همراهم بودند گفتند ما تو را به آنجا ببریم، یک نگاهی بکن موقعی که من رفتم چیزهای عجیب و غریبی دیدم اصلاً باورم نمیشد مثلاً جوانی دیپلم دارد بیکار است، ۶-۵ نفر با همدیگر هستند هر آن آنجا هر کسی بخواهد شور و شعفی بپا کند به راحتی میتواند بکند وقتی که به آن رسیدگی نشد در اغتشاش هائی که شد بعضی رفتند و در دادگاه نشستند ببینند که قاضی از متهم چه میپرسد و اینها چه پاسخ میدهند، شرایط شان چه هست اغلب میگفتند که چهار تا خواهر و برادر هستیم پدرمان یک کشاورز بوده الان امکانات ندارد هر چه نامه برای دولت قبل و دولت فعلی نوشتیم به ما پاسخ ندادند به نظر شما اگر دعوتمان کردند که به تظاهرات بیاییم باید برویم یا نه. این هم در اصفهان تکرار شد، هم در ولایت ما شهرکرد تکرار شد هم در علی آباد کتول تکرار شد هم در مشهد تکرار شد و هم در شیراز. من از بچههائی که وکیل هستند میپرسم شما که رفتید هر پروندهای پرسش کنید و بپرسید چون میخواستم دستم بیاید که چه اتفاقی دارد میافتد این یک بحثی است که باید به آن برسیم بحث دوم الان بروکراسی حاکم بر پیشرفت شده و همه منابع کشور را میخورد محصول آن هم تولید نارضایتی است شما در هر دستگاه اداری، قضایی، اجرایی تشریف ببرید کسی که میرود با رضایتمندی بیرون نمیآید چه کسی که کارش حل میشود و چه کسی که کارش حل نمیشود .آن که کارش حل میشود با یک منابعی حل میکند و برای کسی که حل نمیشود آن منابع را ندارد و حل نمیشود وقتی ساختار بودجه کل کشور را هم نگاه میکنید میبینید ۹۴ درصد جاری دارد محصولی برای رفاه مردم ایجاد نمیکنیم یکی از علما میگفت که ما دچار حالتی شدیم که هم کم کاریم، هم پرخوریم، هم چاقیم و هم مدعی.دچار حالتی نشدیم که لاغر باشیم، پر کار باشیم، سختگیر و کم ادعا باشیم . نسل اول انقلاب نسل الان نشانگر این دو پدیدهاست یعنی این را باید از لحاظ فرهنگی تحلیل کرد. نکته سومی که الان باید به آن اضافه بکنیم من با خیلی از آقایان دولت رفیق هستم و هیچ تعارضی با آنها ندارم با آنها خیلی رفاقت دارم ولی دولت پلن A داشت که برود مذاکره کند ولی پلن B ندارد که کشور را اداره کند.شرایط کشور ما به لحاظ منابع محیطی این طور نیست من تقریباً دو سالی است که تمرکز کردم روی آن چیزی که مقام معظم رهبری اشاره کردند روی توسعه دریامحور، تمرکز کردم ببینم که ما از خرمشهر تا چابهار چه امکاناتی داریم و چکار میتوانیم بکنیم به راحتی میشود بسیاری از مسائل را با سکونتگاه های کنار دریا، وبهره برداری از منابع و ذخایر موجود و صادرات گرایی سامان داد یعنی ما کشور فقیری نیستیم که نتوانیم ده میلیون نفر را در یک دوره ده سالهای سر کار ببریم واقعاً کشور فقیری نیستیم تصمیم گیری و ارادۀ ما باید ببینیم چگونه هست. من یک زمانی چشم انداز کشور هند را بررسی میکردم در برنامۀ آنها سالیانه ۲۰ میلیون شغل است، ما طی ۲۰ سال میخواستیم ۲۰ میلیون شغل داشته باشیم شما نزدیک ۲۰۰۰ کیلومتر در این منطقهای که گفتم مرز دارید در هر کجای آن که دست بگذارید، کنار ساحلش که بروید کنار هر جزیره اش که بروید کنار هر جای آن بروید میبینید مخزن نفت دارید یا یک مخزن گاز دارید یا یک جزیره دارید یا بندرگاه دارید این طوری خودمان را دستپاچلفتی تصور میکنیم که نتوانیم مسئله را حل کنیم .شاید که یک اولویتهای دیگری در تصمیم گیری آمده برای قوای تصمیم گیر ما آنها اولویت شده است، یعنی خودمان را مشغول این طور کارها کردیم که زجرآور است و برای این باید یک فکری کرد و حالا بعد که وارد بحث رسانه ها میشویم که رسانههای ما چکار دارند میکنند فضای مجازی در دست کسانی است که مشروعیت حاکمیت را قبول ندارند برای این پدیده باید یک فکری بکنیم ماتعارضات درونی داریم،پدیده های بیرونی میآیند و از این زمینه ها استفاده میکنند بهرحال باید روش مناسب برای احصاء عوامل استراتژیکمحیطیدرنظرگرفتهشود.یعنی عوامل سیاسی،اقتصادی،زیست محیطی،تکنولوژیک،اجتماعی و بالاخره ارزشها سپس باید فرصت ها ، تهدیدات،قوت ها،و ضعف ها برآورد شود تا به چالش ها برسیم و آنگاه چالش های استراتژیک را لیست کنیم و روش مدیریت پیش دستانه وآینده نگرانه داشته باشیم فرصت های محیطی را شکار کنیم . محیط خارجی را با دید چالش و تهدید بنگریم و محیط داخلی را با نگاه قوّت و فرصت مطالعه کنیم و چالش های استراتژیک را[۱۲-۷ چالش]با نگاه رفع ضعف ها و بهره گیری از قوّت ها و فرصت ها و تمرکز بر درون گرائی برون نگر مدیریت کنیم با توجه به بازارپانصد میلیون نفری همسایگانمان،سرمایه اجتماعی،مشروعیت،کارآمدی،بروکراسی،توسعه رضایتمندی،تحصیل منابع انسانی و مالی کشور،توسعه دریا محوربا تمرکزبر دریای عمان و خلیج فارس و سازمان دهی در زمینه ایجاد کسب و کار برای ۱۰ میلیون نفر و طراحی ساختار اجتماعی،اقتصادی و سیاسی مناسب برنامه ریزی کرده و این خط مشی در الوّیت کاری ما قرار گیرد.
شفیعی:سعه صدر یکی ازنقاط قوّت ملّت ماست. نکته دوم وفاداری مردم به نظام است وفاداری و سماجت و ارادۀ بالای طرفداران نظام به پای نظام هست به هر حال سپاه باشد، بسیج باشد، خانواده شهدا باشد، مردم عادی باشد، آنهایی که این انقلاب را دوست دارند، تا آخر هستند و حضور پیدا میکنند در این بحث تهدیدات حالا با اینکه تهدیدات عنصر بیرونی هست ولی به نظر من شبکه مجازی باید به لیست تهدیدات اضافه شود. لذا یکی از تهدیدات جدی برای ما فضای مجازی است در بحث نقاط ضعف به تضعیف اعتماد عمومی و کاهش سرمایه اجتماعی باید توجه کرد، ناکارآمدی هست ، فساد مالی هست ،چالش دیگر تطابق با تحولات محیطی است.
مؤمنیراد: اصولا ما اگر بخواهیم یک ارزیابی دقیقی از انقلاب اسلامی در آستانه ۴۰ سالگی داشته باشیم باید گفت به نظر میرسد ما در جاهایی دچار تضاد و تناقض شدیم در حقیقت این تضاد و تناقضها ما را رهنمون میکند به اینکه کجا قوتمان و کجا ضعفمان هست یا تهدیدها و فرصتهای ما کجاست. ما بیکاری داریم و این مشکل اساسی و اصلی کشورمان است ولی شرایطی داریم که اگر یک تولید کننده بخواهد به سمت تولید برود در پیچ و خم بروکراسی بیچاره می شود و از تولید به سمت دلالی حرکت می کند. یعنی بیکاری مشکل عمده ماست ولی با تولیدکننده و کسی که میخواهد شغل ایجاد کند این گونه برخورد میشود. ما بیکاری داریم ولی به سمت واردات کالاهای خارجی میرویم یعنی نمیرویم که مشکل را که بیکاری است حل بکنیم ما مشکل بودجه داریم ولی این بودجه را بهینه هزینه نمیکنیم برای یک دانشجوی دکتری و ارشد چقدر هزینه میشود تا میرسد به نقطهای که فارغ التحصیل میشود و بعد این را خیلی راحت صادر میکنیم یعنی حاصل ۴۰ سال تلاش یک دانشجوی صاحب استعدادمان در دانشگاه شریف و جاهای دیگر خیلی راحت میگذاریم برود ما بودجه نداریم ولی با همین مشکلات بودجهای کالاهایی مانند سنگ پا وارد میکنیم .
بهشتیپور: اخیراً شتر هم وارد کردیم یکی از اقلام واردات شتر بود
مؤمنی راد: بهترین رهبرراداریم ولیحرف اوراگوش نمیدهیم به لحاظ سوق الجیشی و موقعیت های
استراتژیک بالا آب [دریای خزر ]پایین آب [خلیج فارس ودریای عمان ]چقدر از این موقعیت استفاده میکنیم و رویکرد ما نسبت به دریا و آب چگونه است در حالی که از کم آبی هم داریم مینالیم. ما با داعش برخورد میکنیم و خطر تروریسم را از منطقه دور می کنیم ولی از نتایج این تحول باید به درستی استفاده کنیم. ما در علوم هسته ای،نانو تکنولوژی و سلول های بنیادی پیشرفت کردیم و از ثمرات آن باید بهره برداری کنیم. ولی در جاهایی داریم با آزمون و خطا عمل می کنیم. این گونهاست که ما دچار تضاد و تناقض میشویم در جاهایی خیلی درخشان ظاهر شدیم و در جاهایی خیلی ضعیف بصورتی که باور کردنی نیست ،یا این سرمایه عظیم اجتماعی، و اعتماد عمومی به نظام، هر حاکمیت دیگری بود میتوانست بیشترین استفاده را بکند.گاهی قهرمانان استفاده حداقلی از منابع حداکثری هستیم فراموش کردیم هر جا شهدا، فرهنگ جهاد و شهادت توانسته عملیاتی شود موفق بودیم هر جا نبوده، موفق نبودیم .ما آرایش حقوقی درستی نتوانستیم بگیریم آرایش حقوقی بین المللی راجع به آنچه که در دنیا بر علیه ما دارد کار میکند نکردیم یکی از ضعف ها همین است یکی
از مشکلات ما این است که نوع نقدمان برای کارکرد دولت و غیردولت، یک نقد سازنده نیست. یعنی ما معمولا برای حل یک مسئله یک راه حل پیشنهاد نمیدهیم عموماً این طور است من تجربه شخصی دارم جاهایی که وارد شدیم و یک پیشنهاد سازنده دادیم و به نتیجه هم رسیدیم .
متقی: من نقطه تمرکزم را روی یک موضوع میگذارم و آن بحث مربوط به ترمیدور است ترمیدور به معنای این است که قالبهای ارزشی در یک جامعه چه معنایی دارد و چه نشانهای دارد بعضی فکر میکنند ترمیدور به معنای تغییر ساختاری است نه؛ اول تغییر ارزشی شکل میگیرد، برای مدتها طولانی این تغییرات ارزشی در بافت و ساخت نظام سیاسی کار ویژه خودش را دارد و بعد در یک فضایی که هیچکس فکرش را نمیکند، تغییرات ساختاری یا نشانههای آسیب ساختاری مشخص میشود. نگاه کنید این شعارهایی که در اغتشاشات داده شد نشانههای این شعارها تماماً از حدود سه سال پیش در جامعه خودش را منعکس کرد چگونه؟ فقط کافی است آمار انتخابات براساس مشارکت و رابطه مشارکت با طبقه اجتماعی و اقتصادی را بررسی کنیم.چگونگی رای دادن کسانی که در انتخابات مجلس دهم سال ۹۴ رای دادند رامطالعه کنیم و می بینیم تغییرات معناداری در دو حوزه بوجود آمد یک طبقه شهری متوسط رو به بالا تحت تاثیر شبکههای مجازی، شبکههای اجتماعی و آنچه را که در آن طرف مرزها تولید میشد در اینجا بازتولید شد و بعد انعکاس پیدا کرد. طبقه متوسط رو به بالا میزان مشارکتشان به بالای ۷۰ درصد رسید طبقه متوسط به پایین آن کسانی که از خیابان جمهوری به پایین زندگی میکردند میزان مشارکتشان در انتخابات ریاست جمهوری به زیر ۵۰ درصد رسید این واقعیت دارد چه چیزی را میگوید؟ دارد این مسئله را میگوید که یک طبقه اجتماعی در فضای حاشیهای قرار گرفته. یکی از کارهایی که انجام شد این بود که کارتهای بانکی افرادی که در اغتشاشات دستگیر شدند را بررسی کردند دیدند اکثر این افراد (حدود ۹۰ درصد) میزان پولی که در حساب خود دارند زیر ۱۰۰ هزار تومان است برخی از مواقع شما میخواهید پولی از بانک بگیرید میبینید افراد میخواهند دریافت پول بکنند ۳-۲ دفعه میزنند آخر ۱۵ هزار تومان میگیرند یک جوان میخواهد پول منتقل کند ۳۰ هزار تومان، ۵۰ هزار تومان یا ۷۰ هزار تومان منتقل میکند این خودش یک نشانهاست نشانۀ یک نوع جدایی فضای طبقاتی که از نسل پیشین جدا میشود. این جدا شدن از نسل پییشین همه جا بوده در جنبش دانشجویی ۱۹۶۹ فرانسه شعارشان چه بود؟ شعارشان این بوده که ۴۰ ساله به بالا دشمن است. کسی که ۴۰ سال به بالا دارد دشمن است چرا؟ میگوید چون محافظه کار است در جنبش ۱۹۶۸ فرانسه حتی حزب کمونیست فرانسه هم این مجموعه جنبش دانشجویی را محکوم کرد یعنی مجموعههای ساختاری در برابر موجهای جوانان ساختارشکن موضع گیری کردند. اما این مسئله واقعیت را تغییری نداد در جامعۀ ایران ما در یک فضای ترمیدوری قرار داریم که این ترمیدور نشانههای مختلفی دارد اول اینکه قبلاً در آغاز انقلاب اسم بچههایی که متولد میشد همه مذهبی بود از سال ۵۳-۵۲ تا سال ۶۹-۶۸ حالا شما از سال ۱۳۹۰ به بعد ببینید که بعضی از اسامی چه ویژگیهایی دارد نکته دومی که در این فضای ترمیدوری یعنی تغییر معنایی میتوانیم به آن توجه داشته باشیم کسانی بودند که در آمریکا دانشجو بودند درس و کار و بار را رها کردند و آمدند اینجا پای کار آمدند پای انقلاب و جنگ آمدند. نکته ای که وجود دارد این است که همان کسانی که دیروز از آمریکا به ایران آمدند امروز یک عده از ایران بچه هایشان را به آمریکا میفرستند یک عده هم از همان افراد آن زمان یا بچه هایشان را میفرستند یا سرمایه شان را میفرستند بیاییم این فضا را یک بررسی تبارشناسانه بکنیم تا معیار اعتقاد نخبگان را بسنجیم. در بسیاری از جاها مجموعههایی که مسئولین نظارتی اقتصادی بودند، مدیرکل بودند، معاون بودند سر آخر خودشان صاحب شرکت شدند خودشان صاحب یک فضای مالی و اقتصادی متفاوت. یک بحث هست که ما زیاد جدی نمیگیریم و آن مال حرام است. این مال حرام اولین چیزی را که از بین می بود اعتقاد است، آرمان است، غیرت است چابکی دیگر وجود ندارد، پای کار دیگر نیست این بحث خیلی جدیای است .مخملباف در آن فیلم عروسی خوبان ۲۰ وچند سال پیش این بحث را داشت .حرام خوری خوشمزهاست .این خیلی هشدار جدیای بود .امروز این فضا گسترش پیداکرده.نکته دیگر حوزه کسانیکه مسئولیت دارند. این افرادی که مسئولیت دارند نه تعهد دربرابر بروکراسی دارند و نه دربرابرجامعه تعهّددارندو نه در برابر رهبری تعهّد دارند امسال ماه مبارک
که اساتید خدمت مقام معظم رهبری رفته بودند شاهد بودم یک وزیر محترم که تازه این وزیر خیلی آدم متدینی است، خیلی من خاطره خوبی از ایشان دارم یعنی خیلی متفاوت است با افراد دیگر از نظر من آدم ساده و سالمی است میخواست خداحافظی بکند از مقام معظم رهبری پرسید شما فرمایشی ندارید که من مرخص شوم فرمودند ما که هر چه میگوییم هیچ کس گوشش بدهکار نیست چه فرمایشی من داشته باشم این چیزی بود که امسال ماه مبارک شاهدش بودم این وضعیت وجود دارد و این ترمیدور شکل گرفته به موازات این ترمیدوری که شکل گرفته ما در یک فضای گسترش قرار گرفتیم. بحث توسعه و توسعه یافتگی وتوسعه نیافتگی نیست بحث به نظر من بحث گسترش است. این بحث گسترش، مشکلات خاص خودش را ایجاد میکند .گسترش هزینه بر است حالا این گسترش را در حوزههای مختلف در نظر بیاورید.دانشگاههای ما گسترش پیدا کرده.شهرهایمان گسترش پیدا کرده، تعداد استان هایمان گسترش پیدا کرده، جمعیتمان گسترش پیدا کرده، نفوذ منطقهای ماگسترش پیدا کرده همه اینها هزینه بر است. یک تئوری در رابطه با قدرت وجود دارد که میگوید چه مولفۀ قدرتی است که ضد قدرت است آن مسئلۀ گسترشی که نتوانید مدیریتش کنید، گسترشی است که نتوانید منافع تان را همسو بکنید. روی یک مسئله مراکز تحقیقاتی کار میکنند. من مصاحبۀ آقای نیلی را خواندم گفتند دانشگاه تهران در هرسال ۲۰۰۰ پایان نامه دکترا تولید میکند من به این مسئله کمّی کاری ندارم من به این کار دارم که در حوزه رشتۀ خودم، چند کار اصیل کاربردی که نیازهای حکومت را تامین کند وجود دارد؟ بنابراین تحلیلی که من دارم این است که انقلاب در یک نقطه پارادوکسیکال قرار دارد، این نقطه پارادوکسیکال چیست؟ قدرت و ضد قدرت است که در هم تنیدهاست و دارد با هم جدال میکند قدرتش مبتنی بر ایدئولوژی و آرمان انقلاب و معرفت انقلاب است و آن قالبهای جوهری انقلاب است، ضد قدرتش بحثهای انقلابی نمایی و دینداری نمایی است. نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که این نقطۀ پارادوکسیکال، حوزه آسیب پذیر ماست. نکته دیگر ابهام بویژه در ارتباط با نخبگان است . من میخواهم نتیجه بگیرم که نقطۀ قدرتمان وضعفمان حدودا در یک جا است و آن نقطه فضای پارادوکسیکالی است که وجود دارد. آخرین صحبتی که در فضای رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری در ایران انجام شد و ارزشی بود صحبت های یکی از کاندیداها بود وقتی که دارم بررسی میکنم به لحاظ ادبیات انتخاباتی در ۵ سال گذشته بحثهای او آخرین صحبت ارزشی در فضای رقابتهای انتخاباتی بود در دوره اخیر هر ۶ کاندیدا درباره توسعه رفاه صحبت کردند حالا سوالی که وجود دارد این است که آیا جامعه لائیک است که نخبگان لائیک میشوند؟ آیا درون نخبگان لائیک است که جامعه در آن فضایی قرار میگیرد که در حوزههای ادبیات سبک و برنامههای زرد و ادبیات زرد و نشریات زرد علاقه نشان میدهد این را من نمیدانم اتحاد شوروی را که در آن دوران مربوط به خودش بررسی میکردم مهم ترین مشکلی که پیش آمد برای اینکه فضا تغییر پیدا کرد، این بود که ادراک نخبگان تغییر پیدا کرد آقای یلتسین لمپن بود مشروب به او میچسبید و میگفت وقتی که آدم درغرب مشروب میخورد دیگر دوست ندارد برود مسکو. آقای گورباچوف که آدم به قول معروف ساختاری بود ولی به قول دکتر ایزدی خوب فرایند را نشناخته بود در کنگره ۲۷ حزب کمونیست در سال ۱۹۸۷ آمد بحث خودش را مطرح کرد. اتحاد شوروی ۹۹۹۱ فرو نپاشیددرسال ۸۷ فروپاشید این ۴ سال آن دوران گذاری بود که فضای معنایی تبدیل به فضای ساختاری شد .زمانی که گلاسنوست و پروستاریکا را مطرح کرد و گفت علت اصلی عقب افتادگی ما این هست که با آن قالبهای اندیشهای رقابت آزاد جهان غرب هماهنگی نداریم .امروز من این را به شما بگویم بعضی از نخبگان ما جامعه را محافظه کارکردند امروز در نظر بعضی جنگ و مقاومت معنای چندانی ندارد، امروز همه جا صحبت از رئیس جمهور صلح و وزیر خارجه صلح و دیپلماسی صلح است ،آنقدر غیرت داشته باشید در برابر اندیشۀ ترامپی که سند امنیت ملی اش را منتشر کرد میگوید منافع ملی از طریق قدرت، دیپلماسی ازطریق قدرت،سیاست خارجی ازطریق قدرت،بدست میآید. خیلی جالب است!دنیامسئله اصلیاش مسئله قدرت است ما که مسئله اصلی مان مقاومت است و این مبنای بقای ماست همه جا صحبت میشود از صلح به گونۀ هراسناک در رابطه با جنگ حرف زده میشود تازه آدرس غلط هم میدهیم من به عنوان یک کسی که حداقل ۳۰ سال پیش مقالۀ علمی پژوهشی در بحث آمریکا نوشتم میخواهم بگویم آمریکاییها نه در دوره ترامپ دنبال عملیات نظامی علیه ما بودند نه در دوره باراک اوباما. بحث دورۀ باراک اوباما ingagment بحث دوره ترامپ فعلی براندازی براساس نیروی نظامی نیست. این سایت psis که مربوط به وزارت دفاع آمریکا و CIA میشودرا مطالعه کنید. من مقالهای دیدم که آیا عملیات نظامی مربوط به چه سالی است ۲۰۱۲، ۲۰۱۳، ۲۰۱۱، ۲۰۱۴ آیا برای منافع امریکا مطلوب است بررسی میکند میگوید اصلاً مطلوب نیست. میگوید زدن فوردو امکان پذیر است؟ میگوید اصلاً زدن فوردو امکان پذیر نیست نتیجه این وضعیت چه میشود؟ نمیگویم برای ما چه شد ولی برای آمریکا پیروزی بدون جنگ شد و بهترین وضعیت برای نظام سلطه این است که فروپاشی بدون جنگ صورت بگیرد این بحثهای ترمیدوری که من خدمتتان میگویم و آن قالب معنایی است مبنای اصلی تفکر جهان غرب است. دارند روی این مسئله کار میکنند و مبنای اصلی آن هم این است که براساس تولید پیام و تکثیر آن در فضای شبکهها یک نوع مشروعیت زدایی حاصل شود. حالا مشکل چیست؟ چرا این این طوری شده؟ چرا کارآمدی پایین آمده؟به این دلیل که
در حوزه اقتصاد یک قانونی به نام قانون گریشام وجود دارد قانون گریشام چه میگوید؟ میگوید پول بد پول خوب را از بازار بیرون میکند شما یک پول نو داشته باشید اول آن پول کهنه ات را خرج میکنی پول نو میماند ارز معتبر داشته باشی آن پولی که اعتبار کمتری دارد را خرج میکنید آن باز خارج از بازار باقی میماند .این وضعیت مربوط به فضای نخبگان است.
میرطاهر:
بحثی که آقای مطهری، حتما آقایان مستحضر هستند فکر کنم در کتاب انقلاب اسلامی مطرح میکنند تبدیل جنبش به نهاد است و این وضعیتی است که الان تا حدّی به آن دچاریم وضعیتی است که به نظر من در صدر اسلام هم پیش آمده بود یعنی یک جنبش انقلابی که پیامبر (ص) شروع کرد حکومتی را بنیان گذاشت که این حکومت بعد از ۲۵ سال که در سال ۳۵ هجری بود به حضرت امیر رسید در دوران فترت از رحلت پیامبر تا آغاز حکومت امام علی دیدیم که جامعه اسلامی دچار یک تحول ماهوی شده همان تحولی که آقای دکتر متقّی گفتند به نظر من شبیه همان ترمیدور در جامعه اسلامی ما رخ داد آن زمان اصحابی که خودشان در جنگهای بزرگ جانفشانیها کردند ولی بعدها به زراندوزی و مال اندوزی و دنیاطلبی پرداختند و اساساً آرمانها فراموش شد اوضاع طوری شد که بعد از دوره ۵ ساله حضرت امیر و زمانی که حضرت امام حسن (ع) به حکومت رسیدند اساساً وضعیت جامعه به گونهای شده بود که خود حضرت مورد سوء قصد قرار گرفت و خنجر به پایشان زدند و ناچار به کناره گیری از حکومت شدند و در نهایت جامعه اسلامی به دامان بنی امیه سقوط کرد. در مورد خیلی از تحولات انقلابی چنین روندی را مشاهده کردیم در مورد وضعیت کنونی خودمان من خودم احسا س کردم تا حدی که میشد در مورد نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدها صحبت شد و شخصاً مایلم بیشتر در مورد تهدیدات خارجی صحبت کنم ولی در عین حال مایل هستم برخی از نقاط قوت و ضعف را هم بشمارم در مورد نقاط قوتی که ما داریم به نظر من موقعیت ژئوپلتیکی ایران در منطقه یکی از بزرگترین نقاط قوت ما هست که اساساً ایران را تبدیل به کشوری کرده که نمیشود آن را نادیده گرفت . یا شاخصهای مثبتی که در واقع در مولفههای ملی ایران وجود دارد عبارتند از جمعیت، منابع طبیعی قدرت نظامی و اثرگذاری در سطح منطقه است و از همه مهم تر موقعیت ایدئولوژیکی ایران است که به نظرم در موقعیت کنونی یکی از نقاط قوت ما محسوب میشود. اما در مورد نقاط ضعف وجود اشکالات ساختاری در نظام اقتصادی، فساد مالی و اداری، ناکارآمدی سیستم مدیریتی، افزایش شکافهای اجتماعی و طبقاتی، بحران هویت و شکاف نسلی، نظام تحریمها و تأثیرات منفی، بحران بیکاری است در بُعد فرصتها بحثی که اینجا هست یکی موقعیت برتر ایران هست، توانمندی بازدارنده ایران است با توجه به صنایع موشکی و وجود مولفههای قدرت، وجود ائتلاف در سطح منطقهای که عملاً الان بصورت نوعی هماهنگی بین ایران سوریه و روسیه و تا حدی ترکیه شکل گرفته و از همه مهم تر اهمیت غیرقابل انکار ایران در سیاستگزاری منطقهای و جهانی هست اما نقطه تمرکز بنده تهدیداتی است که الان با آن مواجه ایم البته تهدیدات در بُعد داخلی همان نقاط ضعفی است که ما عنوان کردیم اما یادتان باشد تهدیدات یک بُعد خارجی هم دارد نوع تهدیداتی که ما امروز با آن مواجه هستیم را من به دو دسته تقسیم میکنم تهدیدات فرامنطقهای و تهدیدات منطقه ای. در مورد تهدیدات فرامنطقهای بزرگترین تهدیدی که اکنون متوجه ایران هست، از جانب آمریکا است در مورد آمریکا ما هر چند از اول انقلاب تا الان با گسترههای متفاوتی از تهدید مواجه بودیم اما به نظر من در برهه کنونی در واقع میزان و ماهیت تهدیدات علیه انقلاب اسلامی ایران به شدت افزایش پیدا کرده و توجه به آن را ضروری میکند مهم ترین سندی که از جانب بزرگترین تهدید فرامنطقهای ایران یعنی آمریکا منتشر شد سند استراتژی امنیت ملی ۲۰۱۷ آمریکا است که در این سند در واقع ایران در کنار دو بازیگر فرامنطقهای یعنی چین و روسیه، در کنار یک بازیگر منطقهای دیگر یعنی کره شمالی به عنوان تهدیدات اصلی امریکا تلقی شدند .این یک نکتهاست دوم اتهاماتی که در این سند علیه ایران مطرح میشود که در واقع من تصور میکنم اتهاماتی است که گستره بسیار زیادی را در بر میگیرد اولاً این نوشته آمریکائی ایران را به عنوان بزگترین عامل تروریسم در سطح جهان معرفی میکند یعنی آنچه آمریکا هست را به ایران نسبت میدهدو ثانیاً ایران را متهم میکند به گسترش صنایع هستهای و موشکی واین نیز فرافکنی دیگری است، سوم سیاستهای بی ثبات کننده ایران در سطح منطقه مطرح میکنداین فرافکنی سوم است، چهارم حمایت ایران از گروههای آزادیخواه این ها اتهاماتی است که آمریکا در این سند مطرح کرده و در واقع تهدیدی هم که مطرح میشود تهدید ناشی از توان ائتلاف سازی آمریکا ست یعنی آمریکا به دنبال ایجاد نظام موازنه مد نظر خودش در منطقه است که این نظام موازنهای که در راستای اهداف آمریکا شکل میگیرد به احتمال قوی همراه خواهد بود با همراهی کامل عوامل منطقهای آمریکایعنی عربستان سعودی و اسرائیل. نکته مهم دیگر که به تهدید فرامنطقهای آمریکا به نظر من برمی گردد این است که ظاهراً آمریکا قصد دارد حضور نظامی خودش را در منطقه نه تنها تثبیت کند بلکه توسعه دهد. آخرین نشانه این سیاست آمریکا بحث تشکیل نیروی ۳۰ هزار نفره در شمال سوریه است که اساساً متشکل از کردهای سوریه خواهد بود و به نظر من تشکیل این نیرو به معنای این خواهد بود که آمریکا قصد دارد برخلاف مصالح ملّت های منطقه سیاست های مربوط به حمایت از تروریسم و بی ثبات سازی کشورهای مستقل و پیشرو منطقه را بشدّت تعقیب کند.در واقع نکته دیگر تهدیداتی هست که در سطح منطقهای ایران با آنها مواجهاست تصور بنده این است که یکی از مهم ترین تهدیدات در سطح منطقهای از ناحیه اسرائیل علیه ایران است نوع تهدیداتی که اسرائیل علیه ایران مطرح میکند از یک بعد به نظر من بُعد وجودی دارد بُعد وجودی یعنی همان گونه که ایران خواهان وجودملّت قلسطین است، از آن سمت اسرائیلیها هم جدی ترین هوادار نابودی نظام اسلامی در ایران هستند. این در واقع یک تأثیر و تاثر دوسویه هست اقداماتی که اسرائیل علیه ایران سامان داده به نظر من در چند رده مختلف است یکی از مهم ترین ردهها که تا همین اواخر هم جریان داشت پشتیبانی یا حمایت مستقیم اسرائیل از گروههای تروریستی تکفیری در سوریه و در عراق است که بصورت پشتیبانی لجستیک و تسلیحاتی و درمان تروریستها نماد پیدا کرد. مورد دیگر که در این زمینه به نظرم مطرح است تلاش اسرائیل برای نفوذ در پیرامون ایران است. ببینید الان دو منطقه است که اسرائیل حضور کاملاً ملموسی در آنها دارد یکی جمهوری آذربایجان است و دیگری اقلیم کردستان. در جمهوری آذربایجان تمرکز اقدامات اسرائیل بر فعالیتهای اطلاعاتی جاسوسی و براندازی علیه مردم جمهوری آذربایجان و نیز علیه ایران است و در اقلیم کردستان در واقع به نظر من اسرائیل به دنبال این است که برخلاف میل مردم کردستان عراق از ظرفیت های این منطقه علیه ملّت ها و مردم منطقه استفاده کند ،تلاش مشخص در این زمینه همان بحث برگزاری همه پرسی در اقلیم کردستان بود مورد دیگری که اسرائیلیها در این زمینه دنبال کردند مقابله با توانمندی موشکی ایران است که در واقع این کار را برای این انجام میدهندکه بتوانند برگ برنده محورمقاومت را در تقابل نظامی احتمالی بین حزب الله و اسرائیل از دست محور مقاومت بگیرند که این کار در قالب توسعه سه نوع سامانه ضد موشکی گنبد آهنین، فلاکم داوود و سیستم موشکی آرگون علیه موشکهای بالستیک محور مقاومت انجام میدهد مورد دیگر از تهدیدات منطقهای بر میگردد به تهدیداتی که عربستان سعودی علیه انقلاب اسلامی ایجاد کرده مخصوصاً از زمانی که در واقع تیم حاکمیتی جدید به رهبری ملک سلمان و پسرش محمد بن سلمان شکل گرفته تهدیداتی که به نظر من رژیم سعودی علیه اسلام مطرح میکند اول حمایت فعالانه از گروههای تروریستی تکفیری در سوریهاست. دوم تشدید تبلیغات ضد انقلاب اسلامی است. سوم حمایت از گروههای ضداسلام ناب محمدی در کشورهایی مانند لبنان یا کشورهای حاشیه خلیج فارس. بحث تلاش برای تضعیف توان بازدارندگی راهبردی ایران نیز مطرح هست بحث تلاش مستقیم عربستان برای تقویت و تجهیز گروههای تروریستی مطرح هست که در نقاط مرزی ایران مخصوصاً در کردستان و سیستان بلوچستان فعالیت میکنند و در نهایت تلاش عربستان برای شکل گیری یک ائتلاف سه جانبه علیه انقلاب اسلامی در سطح منطقهاست.