مبارک یک کشور ورشکسته را از خود به یادگار گذاشته بود

مصاحبه آیت الله خسروشاهی

0 389

نگاهی به زندگی، فعالیتها و آثار حضرت آیت الله سیدهادی خسروشاهی

استاد سیدهادی خسروشاهی، به سال ۱۳۱۷ هـ . ش، در تبریز، در خاندانی آراسته به دین و علم و فقاهت، به دنیا آمد و تاریخ سه قرن از حیات و کوشش علمی، فقهی اجداد وی، که جملگی از علمای بزرگ و فقهای نامدار ایران و عراق در دوران خود بوده اند، این حقیقت را به خوبی روشن ‏سازد:

پدر وی، آیت‏اللَّه سید مرتضی خسروشاهی از اجله علما و فقها و مراجع صاحب رساله آذربایجان، تحصیل کرده نجف بود و از وی علاه بر رساله عملیه چاپ شده، از دیگر آثار ایشان کتاب «نثارات الکواکب علی خیارات المکاسب» و کتاب: «حدیث الغدیر» در نجف و تبریز و قم، چاپ شده است… و ایشان تألیفات دیگری نیز در فقه و اصول و مواعظ در(چهار جلد) دارند که مخطوط و موجود است… (علاوه بر استاد دو فرزند دیگر وی: آیت‏اللَّه سید ابوالفضل خسروشاهی و آیت‏اللَّه سید احمد خسروشاهی از معاریف علما و فقهای قم و تبریز بودند که در دو دهه اخیر به رحمت حق پیوسته‏اند).

پدر آیت‏اللَّه سید مرتضی، آیت‏اللَّه سید احمد خسروشاهی از علمای بزرگ عصر مشروطیت در آذربایجان بود و آثاری در فقه و اصول دارد که بعضی از آنها در حواشی کتاب والدش(تقریرات بحث التعادل و التراجیح شیخ انصاری) در نجف به چاپ رسیده است… در جریانات نهضت مشروطه، وی هوادار «خط سوم» و در واقع بدون ورود علنی در میدان مبارزه سیاسی، خواستار «مشروطه مشروعه» بوده و به همین دلیل مدتی نیز به‏عنوان اعتراض به اوضاع جاری، به نجف اشرف… هجرت کرد.

پدر آیت‏اللَّه سید احمد، آیت‏اللَّه سید محمد خسروشاهی، از شاگردان ممتاز و از تلامذه عالیمقدار محقق بزرگوار، و یگانه دوران، شیخ مرتضی انصاری است که تقریرات وی از بحث استادش در موضوع «تعادل و تراجیح» همراه «رساله باقریه» در فقه، و رساله ای در «تقیه» و رساله دیگری در «حقیقت شرعیه»، جمعاً در ۴۰۰ صفحه به قطع رحلی و بزرگ، به سال ۱۳۱۰ هـ . ق در نجف اشرف به طبع رسیده است.

پدر آیت‏اللَّه سید محمد، آیت‏اللَّه سید علی خسروشاهی، و پدر او آیت‏اللَّه سید ابوالحسن خسروشاهی، به شهادت کتب تراجم و رجال، جملگی از علمای بزرگ و فقهای نامدار عصر خود بوده‏اند…[۱]

مرحوم شیخ محمد رازی صاحب کتاب «آثار الحجه» در جلد دوم کتاب خود در مورد این بزرگواران می‏نویسد: «تمامی اسلاف این خاندان، به تقوی و علم و پرهیزکاری و طهارت و پاکی و ایثار و بذل در راه دعوت به خدا و ارشاد مردم به تعالیم اسلامی، معروفند و چرا چنین نباشد، در حالی که آنان از خاندان اهل بیت هستند و نسب آنان با ۳۵ رابطه به امام حسین بن علی بن ابیطالب‏علیه‏السلام می‏رسد…».[۲]

…استاد سیدهادی خسروشاهی در چنین خاندانی اصیل و ریشه‏دار، به دنیا آمد و در دامن پدر بزرگوارش پرورش یافت. تحصیلات مقدماتی را در تبریز به پایان رسانید و پس از رحلت والد محترم، در ۱۳۳۲ ش و در ۱۶ سالگی، عازم قم شد و در حوزه علمیه به تحصیل دروس سطح پرداخت و سپس در مراحل بالای دروس حوزوی: فلسفه، تفسیر، فقه و اصول، در حضور اساتیدی چون: آیت‏اللَّه بروجردی(به مدت چند ماه)، امام خمینی، آیت‏اللَّه شریعتمداری، آیت‏اللَّه علامه طباطبائی و بزرگانی دیگر تلمذ نمود و به دریافت اجازاتی در امور حسبیه(منوط به اذن فقها) و همچنین در مراحل علمی بالاتر – اجتهاد – و نقل حدیث از علماء و مراجع بزرگ نجف و قم و مشهد نائل آمد که از آن جمله‏اند: امام خمینی و آیات عظام: سید ابوالقاسم خوئی، سید شهاب الدین نجفی مرعشی، سید محمد کاظم شریعتمداری، سید محمدهادی میلانی، سید محمد صادق روحانی و آیت‏اللَّه شیخ آغا بزرگ تهرانی، آیت‏اللَّه شیخ مرتضی حائری، آیت‏اللَّه سید احمد زنجانی، آیت‏اللَّه میرزا عبدالجواد جبل عاملی، آیت‏اللَّه میرزا ابوالفضل زاهدی قمی و دیگران…

***
… تألیفات و آثار استاد به زبان فارسی و عربی(علاوه بر صدها مقاله در نشریات اسلامی ایران و جهان اسلام) بالغ بر ۸۰ جلد می‏شود که بیش از ۴۰ جلد آنها تاکنون بارها در داخل و خارج طبع شده و بعضی از آنها بیش از سی بار تجدید چاپ شده است. علاوه بر تألیفات و ترجمه‏ها، ۱۲۰ جلد کتاب دیگر نیز با تحقیق، توضیح و یا مقدمه و اشراف ایشان در ایران و ایتالیا و مصر و… چاپ و منتشر شده است.

از جمله آثار استاد ترجمه و تحقیق «امام علی صدای عدالت انسانی» استاد جرج جرداق در ۵ جلد و سه هزار صفحه است که بیش از ده بار و در ده ها هزار نسخه تاکنون چاپ شده است…

تدوین و  تحقیق و نشر مجموعه آثار سید جمال‏الدین حسینی(افغانی) در ۱۰ جلد و باز در بیش از سه هزار صفحه در ایران و مصر، یکی از خدمات ارزنده استاد است و در واقع این مجموعه، محصول نیم قرن تلاش و کوشش و تحقیق و بررسی در کشورهای اسلامی و عربی است.

مجموعه «حرکت‏های اسلامی معاصر» در ۲۰ جلد(تاکنون ۶ جلد آن چاپ شده است) و «اسناد نهضت اسلامی ایران» در ۱۰ جلد (دو جلد آن تاکنون انتشار یافته است) و «مجموعه آثار استاد علامه طباطبائی در ۱۶ جلد» از جمله آثاری است که استاد در تهیه و تألیف و یا جمع آوری و تحقیق و ویرایش آنها زحمت و رنج فراوان را پذیرا شده است و فقط «اهل قلم» می‏توانند بزرگی و اهمیت کار را در این حجم زیاد درک کنند!

علاوه بر تألیفات و ترجمه‏های خود ایشان، استاد همواره، در تدوین و تنقیح و نشر آثار اساتیدی چون: آیت‏اللَّه کاشف‏الغطا، علامه سید محمدحسین طباطبائی، حاج سراج انصاری، سید محمد محیط طباطبائی، سید غلامرضا سعیدی، محمد نخشب و… کوشا بوده و خدمات ارزنده‏ای در حفظ فرهنگ اسلامی و نشر اندیشه اصیل اسلامی نموده است. و به همین دلیل استاد محمدرضا حکیمی ایشان را «فرهنگبان کوشا» نامیده است.(مقدمه مکتب تفکیک، چاپ اول، –  مرکز بررسیهای اسلامی – قم)

بیشتر کتاب‏ها و آثار خود استاد خسروشاهی در زمینه‏های مسائل اجتماعی، سیاسی مورد نیاز جامعه اسلامی است و این آثار به تصدیق اهل خرد، در روشنگری نسل جوان معاصر، بی شک تأثیر بسزا و نقشی در خور اهتمام داشته است.

استاد از سال ۱۳۳۲ و تاکنون، با اغلب مطبوعات اسلامی از جمله: مکتب اسلام، مکتب تشیع، معارف جعفری، راه حق، ندای حق، وظیفه، مجموعه حکمت، نور دانش، آیین اسلام، مسلمین، آستان قدس، نسل نو، نسل جوان، استوار، پیکار اندیشه، مهد آزادی و… همکاری داشته است که مجموع مقالات مندرج در آنها بالغ بر صدها مقاله می‏گردد.. . و پس از پیروزی انقلاب، بیشترین همکاری قلمی را با روزنامه «اطلاعات» دارد.

در سطح جهانی با شرکت در کنفرانس‏ها و کنگره‏های اسلامی، در کشورهای اروپایی و اسلامی از جمله: پاکستان، مصر، الجزائر، عربستان، سوریه، قطر، ترکیه، لبنان، ایتالیا، انگلیس، آلمان، سوئیس و… به عنوان نماینده امام خمینی و یا نماینده حوزه علمیه قم فعال بوده است.[۳]

استاد در مسئله تقریب بین مذاهب اسلامی، از نیم قرن پیش از پیشگامان این حرکت اصلاحی به‏شمار می‏رود و مکاتبات ایشان با علامه شیخ محمدتقی قمی، مؤسس دارالتقریب قاهره، در نیم قرن پیش شاهد چگونگی این امر است [۴] و باز در همین راستا استاد با اغلب حرکت‏های اسلامی معاصر و رهبری آنها، در سراسر جهان اسلام ارتباط و پیوند نزدیکی داشته است.

استاد به سال ۱۳۵۲ شمسی، «مرکز بررسیهای اسلامی قم» را به مثابه واحدی از حوزه علمیه قم، تأسیس و به ثبت رساند و سپس در سال ۱۳۶۱، «مرکز فرهنگی اسلامی اروپا» را در «رم» -ایتالیا- تأسیس نمود که هر کدام از این دو مؤسسه ده ها کتاب ارزشمند در زمینه‏های اسلامی، از جمله: قرآن مجید و نهج البلاغه را به زبان های: عربی، انگلیسی، ایتالیایی، آلمانی و غیره، ترجمه و منتشر ساخته اند و این اقدام، در نشر فرهنگ اسلامی در سطح دنیا، از ارزش بالا و والایی برخوردار است.

فعالیت‏های سیاسی استاد از سال ۱۳۳۲ ش پس از آشنایی نزدیک با آیت‏اللَّه کاشانی، آیت‏اللَّه طالقانی و شهید نواب صفوی، آغاز گردید و به همین دلیل، از همان دوران تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، بارها در قم، تهران و تبریز دستگیر، زندانی و یا تبعید شده که آخرین آن تبعید به «انارک» یزد، به مدت سه سال بود که با آغاز انقلاب اسلامی، همراه دیگران آزاد شد…(در تبعیدگاه انارک یزد همراه مرحوم آیت‏اللَّه پسندیده، حضرت آیت‏اللَّه ناصر مکارم شیرازی بودند).

استاد پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نخست به مدت دو سال به‏عنوان نماینده امام خمینی‏قدس سره در وزارت ارشاد اسلامی فعال بود،[۵] و سپس به سفارت ایران اسلامی در واتیکان انتخاب شده و به مدت ۵ سال در خارج از کشور به فعالیت پرداخت که تأسیس «مرکز فرهنگی اسلامی اروپا» در رم و تأسیس دو ماهنامه به انگلیسی به نام‏های: «انکوائری»  و «امریکن ایونتس» و مجله‏ای هفتگی به زبان عربی «العالم» در لندن – با همکاری وزارت ارشاد اسلامی- از آثار این دوران است…

در ایتالیا، علاوه بر چاپ و نشر ترجمه قرآن مجید و نهج البلاغه به زبان ایتالیایی و نشر ماهنامه ای به نام «جهان نو» – به ایتالیایی-، جمعاً در مدت ۵ سال ۱۶۲ نوع کتاب و نشریه به زبان‏های: فارسی، عربی، انگلیسی، ایتالیائی و فرانسوی، منتشر نموده که در سراسر جهان توزیع گردیده است.

در مدت اقامت سه ساله در قاهره به‏عنوان رئیس دیپلماسی ایران در مصر، نیز علاوه بر حضور در محافل علمی- سیاسی و سخنرانی و مصاحبه تلویزیونی و مطبوعاتی و ده ها ملاقات با شیخ الازهر و مقامات علمی- سیاسی مصر،  بالغ بر ۵۰ جلد کتاب و نشریه، درباره انقلاب اسلامی ایران ، تشیع و اهل بیت تألیف و یا با همکاری و مساعدت ایشان در مصر منتشر گردید که این خود خدمت بزرگی در راستای‏ وحدت و تقریب بین مذاهب اسلامی است. مهمترین این آثار: نهج‏البلاغه با مقدمه استاد و شرح شیخ محمد عبده، اهل البیت فی مصر، صحیفه سجادیه، حقیقه علاقه عبدالناصر بالثوره الاسلامیه فی ایران، عبداللَّه‏بن‏سبا بین الواقع والخیال، ادعیه اهل البیت، الامام علی بن ابیطالب، الامام الحسین، الامام جعفر الصادق و الطریق الی مذهب آل البیت و عقیدتنا و… می‏باشد.

استاد علاوه بر زبان ترکی – آذری و استامبولی- و فارسی و عربی، با زبان انگلیسی و ایتالیایی هم آشنایی دارد و پس از مراجعت به ایران، از واتیکان، ضمن ادامه اشتغال در وزارت امور خارجه،(به عنوان مشاور وزیر) در دانشگاه های تهران  از جمله دانشکده حقوق و علوم سیاسی و دانشکده روابط بین‏الملل وزارت امور خارجه و غیره به تدریس پرداخت.

استاد پس از آنکه به مدت سه سال به‏عنوان رئیس نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در مصر-قاهره بود، در سال ۱۳۸۲ به ایران مراجعت نمود. و به‏عنوان مشاور وزیر در دفتر مطالعات سیاسی و بین‏المللی به تحقیق و بررسی پرداخت… استاد در قسمت ارتقاء مقام اعضاء وزارت خارجه، راهنمای بعضی از برادران در تألیف رساله آنان بود…

استاد مدت شش سال نیز با نشر فصلنامه پـُرارج «تاریخ و فرهنگ معاصر» به نشر حقایق و روشن ساختن زوایای تاریک تاریخ معاصر ایران و جهان اسلام در چندین هزار صفحه، پرداخت که بی‏شک این فصلنامه فرهنگی تاریخی، به مثابه یک منبع و مستند تاریخی ماندنی خواهد بود و همواره مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

ویژه‏نامه‏هایی هم زیر نظر ایشان از سوی مرکز بررسیهای اسلامی منتشر شد که قرار بود بالغ بر ۵۰ جلد گردد، ولی متأسفانه به علت مسافرت به خارج از کشور و اشتغالات دیگر فقط سه جلد از آنها تاکنون چاپ و منتشر شده است.

نشر مرتب هفته‏نامه «بعثت» که هم‏اکنون وارد سی امین سال انتشار خود شده و تاکنون بالغ بر ۱۴۰۰ شماره از آن منتشر شده است -و همچنان انتشار آن ادامه دارد- یکی دیگر از فعالیت‏های فرهنگی استاد است…

——————————————————————————–

[۱]  مراجعه شود به کتاب: مشکاهالمصابیح فی التعادل و التراجیح، چاپ نجف، ۱۳۱۰ه.ق-  ص۳۶۱٫

[۲]  آثار الحجه، تألیف: شیخ محمد رازی چاپ قم، ۱۳۳۲ شمسی، ج ۲، ص۲۳۳٫

[۳]  گنجینه دانشمندان،  تألیف شیخ محمد رازی، چاپ تهران، ج ۲، ص ۳۵۷ و ج ۳، ص ۳۰۹٫

[۴]  به کتاب جدیدالانتشار ایشان تحت عنوان »قصهالتقریب«، چاپ مجمع جهانی تقریب، ۱۳۸۶، مراجعه شود.

[۵]  ماهنامه وزین »صوت‏الامه« در همین دوران، به سردبیری ایشان و به مدت یکسال، منتشر گردید…

مصاحبه آیت الله خسروشاهی

– از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید تشکر می کنم.

* ریشه مشکلات مردم در کشورهای شمال آفریقا برطرف نشده و حوادث گوناگونی در انتظار آنهاست و توطئه های دشمنان آرامش و امنیت آنان را در معرض خطر جدی قرار داده است.
* قبول مسئولیت کلان پس از سقوط مبارک اصولا صحیح و منطقی نبود.
* نمی توان گفت که اخوان المسلمین از مسیر شهید شیخ حسن البناء به طور مطلق دور شده است.
* اخوان المسلمین فریب ظاهرسازی و وعده های دروغین غرب و شیوخ عرب را خورده اند.
* نخستین کسی که کودتای ژنرال ها را تبریک گفت شاه ریاض بود.
* در عرض دو روز بالغ بر ۱۲ میلیارد دلار به بهانه های مختلف به خزانه حکومت کودتا و یا جیب ژنرال ها سرازیر کردند.
* در مورد روابط دولت اخوان با ایران و شیعیان ما شاهد یک روش غیر منطقی و غیر عقلانی بودیمکه هرگز انتظار آنرا نداشتیم.
* شهید شیخ حسن البناء خود جزء موسسین «جمعیت تقریب بین مذاهب» بود که بعدها به دارالتقریب معروف شد.
* اغلب اعضای مکتب ارشاد و کادرهای برجسته کنونی اخوان علاقمند به روابط حسنه با ایران و شیعیان هستند.
* بعضی از ژنرال های باقیمانده از دوران رژیم حسنی مبارک که همچنان قدرت و فرماندهی ارتش را در اختیار دارندتحت نظر آمریکا کار می کنند.
* ژنرال عبدالفتاح السیسی تحصیل کرده در آکادمی نظامی آمریکاست و مدت ها مامور به خدمت نزد آل سعود بود.
* امروز شیعه کشی در مراکز جهان اسلام و مسلمان کشی در پیرامون جهان اسلام ادامه دارد.
* دوران اختناق جدیدی در رابطه با اخوان المسلمین در مصر و سپس تونس و... آغاز شده است.

مبارک یک کشور ورشکسته را از خود به یادگار گذاشته بود فرهنگ اسلامی

بیداری اسلامی قبل از اینکه یک تحول سیاسی باشد نوعی برانگیختگی درونی به همراه تحول فکری و فرهنگی است. در ظرف جغرافیایی تمدن اسلامی گذشته از ایران، مصر یکی از کانون  های اصلی فکر و اندیشه اسلامی بوده است. بویژه جنبش اخوان المسلمین که در سال ۱۹۲۸ میلادی در مصر بوسیله شهید حسن البناء تاسیس شد در این رهگذر قابل یادآوری است شما ریشه های بیداری اسلامی را در مصر و نیز در شمال آفریقا در کجا می بینید و آنرا چگونه ارزیابی می کنید؟

حرکت آزادی خواهانه مردم شمال آفریقا و بیداری اسلامی در کشورهای آن، سابقه دیرینه و ریشه استوار و تاریخی دارد. مبارزه مردم الجزائی، تونس، مصر و… از سالیانی دراز و دهه های پیشین آغاز شده و به ثمر رسیده بود. ولی پس از استقلال آن کشورها، متاسفانه گروهها سیاسی و عناصر فرصت طلب، مناصب حکومتی را اشغال نمودند. و قدرت را در دست گرفتند که مورد قبول و رضایت توده های مردم مسلمان نبود. روی همین اصل مبارزه مردم بر ضد رژیم های غیر مشروع و طاغوتی همچنان ادامه یافت و قیام مردمی اخیر اغلب با پیروزی همراه بود. مصر، تونس و لیبی از جمله این موارد است. و ریشه مشکلات مردم در این کشورها هنوز برطرف نشده است. و حوادث گوناگونی در انتظار آنهاست. و توطئه های دشمنان آرامش و امنیت آنان را در معرض خطر جدی قرار داده است.

۲- در جریان بیداری اسلامی در شمال آفریقا زمامدارانی سقوط کردند که از آن می توان به بن علی و حتی مبارک اشاره کرد محمد مرسی از اخوان المسلمین در مصر روی کار آمد ولی نتوانست کاری از پیش ببرد. مشکلات کار او در کجاها بود؟

عدم موفقیت حکومت اخوان در مصر علل گوناگون و متعددی دارد که بی تجربگی آقای محمد مرسی در اداره حکومت را باید عامل اصلی آن دانست.

البته به نظر من قبول مسئولیت کلان پس از سقوط مبارک اصولا صحیح و منطقی نبود. زیرا مبارک یک کشور ورشکسته از لحاظ اقتصادی، متشتت از لحاظ سیاسی و نا هماهنگ از لحاظ اجتماعی را از خود به یادگار گذاشته بود و برطرف کردن مشکلات آن، نیاز به توان زیاد و تلاش مضاعف داشت بویژه از لحاظ اقتصادی، مسئله معیشتی مردم  در اولویت اصلاح قرار داشت و متاسفانه هیچ نوع کمک یا درآمد خاص و یا بودجه کافی هم برای جبران خسارت های موجود در اختیار نبود… . به همین دلیل با تحریک دشمنان و یا عناصر و سازمانهای سیاسی که دولت آقای مرسی در اداره امور کشور سهمی به آنها نداده بود، مردم فقیر و گرسنه، به خیابان ها آمدند و ارتش هم که گویا مترصد فرصت کودتا بود به میدان آمد و دولت قانونی و منتخب مردم را بر کنار نمود.

۳- برخی معتقدند که محمد مرسی و اصولا اخوان المسلمین امروز از مسیر شهید حسن البناء جدا و منحرف شده اند. شهید حسن البناء به تقریب مذاهب اسلامی معتقد بود و به شیعیان احترام می گذاشت ولی محمد مرسی بیشتر به سیاست آمریکائی- اسرائیلی که بوسیله عربستان سعودی عملیاتی شده است چرخش نشان داد. نظر شما در این باره چیست؟

نمی توان گفت که اخوان المسلمین از مسیر شهید شیخ حسن البناء بطور مطلق دور شده است ولی باتوجه به عملکرد بعضی از رهبران کنونی اخوان مصر (مثلا مراودات آنان با آمریکا و ارتجاع عرب)باید پذیرفت که آنان مشی سیاسی درستی را در پیش نگرفته اند. و در مسیر هم آهنگی با سیاست غرب و آل سعود قرار گرفته که از لحاظ موقعیت اجتماعی بر آنها صدمه زد.

این اقدامات که باز نشانه ای دیگر از بی تجربگی و نپختگی سیاسی بود درواقع نشان داد که اخوان فریب ظاهر سازی و وعده های دروغین غرب و شیوخ عرب را خورده اندو البته دیدیم که نخستین کسی که کودتای ژنرال ها را تبریک گفت شاه ریاض بود. و به دنبال او، اذناب خلیجی و آن میدان آمدند و دیدیم که در عرض دو روز بالغ بر ۱۲ میلیارد دلار به بهانه های مختلف به خزانه حکومت کودتا و یا حبیب ژنرال ها را سرازیر کردند.

در مورد روابط با ایران و شیعیان نیز ما شاهد یک رویش غیر منطقی و غیر عقلانی بودیم که هرگز انتظار آن را نداشتیم. البته اتخاذ این روش بی تردید برای جلب رضایت آمریکا و ارتجاع عرب و سلفی های تندرو در داخل مصر بود که متاسفانه نتایج بسیار بد و منفی در پی داشت. و عواقب سوء آن تا مدت ها ادامه خواهد داشت.

البته می دانیم که شهید شیخ حسن البناء خود جزء موسسین «جمعیت التقریب بین المذاهب» بود که بعدها به دار التقریب معروف شد. مرشدهای بعدی هم که من با آنها ملاقات یا مکاتبه داشتم همچنان به تقریب بین مذاهب پای بند بودند. مانند شیخ عمر عبد المفتاح تلمسانی، شیخ حامد ابوالنصر، شیخ مصطفی مشهود، شیخ محمد مامون الهضیبی و شیخ محمد مهدی عاکف

البته اغلب اعضای مکتب ارشاد و کادرهای برجسته کنونی اخوان نیز علاقمند به تقریب و روابط حسنه با ایران و شیعه هستند. ولی شرایط تحمیل شده بر دولت مرسی، توسط آمریکا و شیوخ عرب و عوامل داخلی آنها مانند سلفی های حزب النور- مانع از رشد و تعامل این روابط گردید.

۴- نقش عوامل خارجی مشخصا آمریکا و اسرائیل در تحولات مصر چیست؟ ارتش مصر تا چه اندازه بر اساس نظرات آمریکا عمل کرده است؟

عوامل خارجی به طور مستقیم یا توسط عناصر داخلی وابسته به خود در ایجاد بحران و اسقاط دولت آقای مرسی نقش اصلی را داشتند و بعضی از ژنرال های باقیمانده از دوران رژیم حسنی مبارک که همچنان قدرت و فرماندهی ارتش را در اختیار دارند. تحت نظر آمریکا کار می کنند که در میان آنها همین ژنرال عبدالفتاح السیسی برجسته تر است و خود فردی تحصیل کرده در آکادمی نظامی آمریکاست و مدت ها مامور به خدمت نزد آل سعود بود.

اقدامات و اعترافات بعدی محافل آمریکایی و مزدوران وابسته مانند آل سعود نشان می دهد که متاسفانه در فرماندهی ارتش کسانی قرار گرفته اند که به بیعت با آقای مرسی و سوگند خود پایبند و وفادار نماندند.

۵- پدیده جوانان انقلابی را در کشورهای عربی نظیر مصر، تونس و یمن چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا آنها به مرحله ای از تحول فکری و فرهنگی رسیده اند که به خود آگاهی اسلامی دست پیدا کنند و هویت اسلامی واقعی خود را کشف کنند؟

درباره جوانان انقلابی کشورهای عربی نمی توان با یک دید کلی و واحد داوری کرد. در بعضی کشورها مانند مصر و تونس جوانان بسیاری از روی فهم و خودآگاهی اسلامی وارد میدان مبارزه شده اند. و در بعضی دیگر از بلاد مسائل دیگری بویژه فقر و گرسنگی وحشتناک و بسیار آزار دهنده آنان را به میدان آورده است. که البته این انگیزه مانع از نمود انگیزه های اسلامی اغلب آنها نمی شود. ولی در کل مسائل معیشتی را از انگیزه های جدی آنان می توان تلقی کرد.

من جمله عجیبی در نهج البلاغه دیده ام که متاسفانه تا کنون ندیده ام شارحان نهج البلاغه یا علاقمندان راه و روش امام علی (ع) به شرح و بسط مفاهیم آن بپردازند. من آن جمله را در اینجا نقل می کنم. به امید آنکه دوستان فاضل به شرح آن بپردازند:

حضرت علی (ع) خطاب به فرزندش محمد بن حنفیه می فرماید: «یَا بُنَیَّ إِنِّى أَخَافُ عَلَیْکَ الْفَقْرَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَهٌ لِلدِّینِ مَدْهَشَهٌ لِلْعَقْلِ دَاعِیَهٌ لِلْمَقْتِ » نهج البلاغه حکمت ۳۱۹- اجازه بدهید ترجمه آنرا به «نهج البلاغه منظوم» بسپارم:

سخت می ترسم که گردی مستمند          فقر بر پایت زند زنجیر و بند

زین بلا بر ایزدت آور پناه          چونکه دین را می کند خوار و تباه

می کند آشفته تدبیر و خرد          دشمنی و کینه توزی آورد

به هرحال این جمله حضرت نشان می دهد که «فقر» در زندگی، مردم را با چه مشکلات و مصائبی روبرو می سازد. و فرموده اند: «کاد الفقر ان یکون کفرا»

۶- پیش از پیدایش بیداری اسلامی به نظر میرسید هرگونه حرکت اسلامی اگر در جهان اسلام رخ دهد موجب وحدت مسلمین در مقابل دشمنان آنها خواهد شد ولی امروز می بینیم غرب می خواهد از ظرفیت اکثریت خاموش جهان اسلام با کمک تسلیحاتی و تبلیغاتی خود علیه اقلیت آگاه و مبارز آن که عمدتا از میان شیعیان هستند استفاده کند و جنگ سنی علیه شیعه به راه اندازد. آیا با چنین گمانه زنی موافق هستید؟

دشمنان اسلام پس از شناخت و ارزیابی دقیق آثار و نتایج بیداری اسلامی و وحدت مسلمانان به برنامه ریزی پرداختند. و به این نتیجه رسیدند که با زور سرنیزه و جنگ کلاسیک نمی توان بر وحدت مسلمانان غلبه کرد، این بود که به مسئله حساس اختلاف بین مذاهب را پرداختند. در اسفند ماه سال قبل (۱۳۹۱) کنفرانسی در شهر هرتزلیادر سرزمین اشغالی فلسطین برگزار شد که برنامه ریزان و استراتژیست های اروپائی، آمریکائی، و صهیونیستی در آن شرکت داشتند. در جمع بندی نهائی آن کنفرانس امده است که ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی تنها راه برای جلوگیری خطر وحدت همه جانبه مسلمانان و بستر اساسی برای حفظ امنیت اسرائیل است.

بنابراین تردیدی نیست که ایجاد این فتنه نقشته دشمنان شناخته شده اسلام است: «ولن ترضی عنک الیهود و الانصاری حتی تتبع ملتهم» هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد مگر آنکه از راه و روش آنان پیروی کنی. این تعبیر قرآن مجید عمق مسئله را روشن می سازد. و باید به فرهیختگان و علما مذاهب اسلامی هشدار داده شود که در دام این توطئه و فتنه گرفتار نشوند که «ان الفتنه نائمه لعن الله من ایقضها»

و متاسفانه بعضی از شخصیت های برادران اهل سنت در این دام افتادند و با هجمه به شیعه و ایران بر گسترش این فتنه در بلاد اسلامی دامن زدند که آثار فاجعه بار آن را در همه کشورهای اسلامی می توان مشاهده نمود. تخریب مقابر اولیاء، مراکز مربوط به اهل بیت و صحابه و صالحین همزمان با قتل عام شیعیان نمونه بارزی از این آثار است.

۷- شیعه کشی در مرکز و مسلمان کشی در پیرامون جهان اسلام ادامه دارد. در بحرین، عربستان سوریه و لبنان و پاکستان شیعیان مورد حملات تروریستی قرار می گیرند و از طرف دیگر در بوسنی و هرزگوین و میانمار مسلمانان هدف حملات تروریستی و قتل عام قرار می گیرند آیا این دو نوع نسل کشی دو روی یک سکه هستند و با هم در ارتباط هستند؟

کشتار شیعیان پیش از این، قتل عام مردم مسلمان در بوسنی و هرزگوین ناشی از همان بغض و عداوت «یهود و مسیحیت صهیونیستی» نسبت به مسلمانان است. البته شرایط، زمان و مکان در پیدایش این قبیل جنایات ضد بشری، در چگونگی آن نقش و تاثیر دارد ولی هدف کلی روشن است.

امروز قتل عام مسلمانان شیعه در بلاد مختلف عربی و غیر عربی در واقع استمرار اجرای همان توطئه ضد بشری دشمن است. ولی متاسفانه این بار عاملان این جنایات مسلمان نمایانی هستند که خود را «سلفی» می نامند. ولی از «سلف صالح» هیچ ارثی نبرده اند.

به هر حال هشیاری و بیداری علمای فرق و مذاهب اسلامی شرور این مرحله بحرانی را دفع کند. به اذن الله.

۸- نقش ناصری ها، ملی گراها و سوسیالیست ها را در مصر چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا بین آنها و اخوان المسلمین در مصر می تواند نوعی همکاری بوجود آید؟

ناصری هاو ملی گراهاو چپ ها و سکولار ها در مصر پایداری اجتماعی لازم را ندارند. در آخرین انتخابات دوره حسنی مبارک که من در مصر بودم کل سازمانهای اپوزیسیون، توانستند ۱۵ نفر را به پارلمان بفرستند. که فقط یک نفر آنان «ناصری» بود و حزب قدیمی «الوفد» هم چند نفر بیشتر نتوانست به مجلس بفرستد ولی اخوان المسلمین علی رغم اینکه «حزب منحله» نامیده می شد، توانست ۸۰ نفر را به مجلس بفرستد.

در شرایط پس از انقلاب جوانان، این نیروها در عمل حاضر به همکاری با اخوان المسلمین نشدند و به همان کینه و دشمنی قدیمی خود ادامه دادندو متاسفانه پس از پیروزی اخوان در انتخابات ریاست جمهوری، این بار آقای مرسی حاضر به همکاری عملی واقعی با آنها نشد و نتیجه آن شد که اکنون می بینید البته نباید فراموش کرد که سرازیر شدن میلیاردها دلار نفتی از سوی آل سعود و آل قطر و آل کویت و آل امارات و دیگر محافل ارتجاعی عرب در ایجاد بحران بر ضد دولت اخوان نقش اساسی و عمده را به عهده داشت.

البته پیش از انتخابات هم اگر دلارهای نفتی وهابیان و آل سعود نبود بی تردید سلفی ها تکفیری نمی توانستند آراء مردم نجیب و مسلمان مصر را که در کل «محب اهل بیت» هستند به خود اختصاص دهند اما سلفی ها با ۳۸۰ شعبه مراکز خدماتی به مشکلات معیشتی مردم فقیر مصر حتی در دورترین نقاط کشور رسیدگی کردند و توانستند ۲۵% آراء را بدست آورندو اکنون نیز همین طرح و برنامه ادامه دارد. و دیدیم که رهبر حزب «النور» سلفی در «کمیته کودتاچیان» پشت سر جناب شیخ ازهر نشسته بود و هم اکنون نیز با آنها همکاری می کند.

به هر حال اگر بحران کنونی ادامه یابد بسیار بعید به نظر می رسد که اخوان با آن گروهها به توافق و ائتلاف برسد. بلکه به نظر می رسد که دوران فشار و اختناق جدیدی در رابطه با اخوان المسلمین در مصر و سپس تونس و… آغاز شده است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.