قتل قاشقچی، قتل عام مردم یمن و سرنوشت محمدبن سلمان

0 499

عربستان سرانجام بعد از نزدیک به سه هفته مقاومت سرانجام پذیرفت که جمال قاشقچی روزنامه نگار منتقد محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در کنسولگری این کشور در شهر استانبول ترکیه کشته شده است. پیش از این عربستان مدعی شده بود که جمال قاشقچی  کنسولگری این کشور را در استانبول ترک کرده است .عربستان این موضع را در پی سفر مایک  پمپئووزیر امور خارجه دولت راستگرای ترامپ به ریاض و دیدار با ملک سلمان و محمد بن سلمان اعلام کرد. ترامپ در استانه سفر پمپئو گفته بود که قتل احتمالی جمال قاشقچی توسط افراد به گفته وی سرکش صورت گرفته است . در واقع ترامپ با این بیان راه برون رفت از بحران را به محمد بن سلمان نشان داد و محمد بن سلمان نیز دقیقا به گفته ترامپ عمل کرد و با اعلام اینکه جمال قاشقچی در حین نزاع در داخل کنسولگری کشته شده است کوشید مسئولیت قتل را به گردن عوامل امنیتی بیندازد و زمینه را برای تبرئه خود فراهم کند .بنا بر این یکی از  سوال های مطرح در این زمینه این است که علت حمایت پروپاقرص دولت ترامپ از محمد بن سلمان علیرغم نقش صریح وی در قتل جمال قاشقچی چیست ؟از دیگر سوالهای مطرح این است که چرا علیرغم اینکه عربستان تاکنون موفق شده بود بر خیلی از اقدامات ضد انسانی خود از جمله در ارتکاب جنایات جنگی در یمن سرپوش بگذارد پس چرا در مورد پرونده جمال قاشقچی چنین موفقیتی  کسب نکرد ؟ و بالاخره سوم اینکه پرونده قتل جمال قاشقچی چه هزینه های برای عربستان وشخص محمد بن سلمان ایجاد کرده و یا در آینده می تواند ایجاد بکند ؟

در پاسخ به سوال نخست در خصوص  چرایی حمایت پروپاقرص دولت ترامپ از عربستان و شخص محمد بن سلمان می توان گفت که بخشی از دلایل این امر به همان چیزی برمی گردد که خود ترامپ نیز به آن اذعان کرده و آن اینکه نگران است قرار دادهای نظامی و اقتصادی که با عربستان در خلال نزدیک به دو سال گذشته امضائ کرده به خطر بیفتد بخصوص آنکه اجرای این قرار دادها به گفته ترامپ می تواند بیش از ۶۰۰ هزار فرصت شغلی در امریکا ایجاد کند.اما به چندعامل دیگر نیز می توان   در این زمینه اشاره کرد: از جمله اینکه امریکا در استانه انتخابات میان دوره ای کنگره به سر می برد و موقعیت جمهوریخواهان و همچنین محبوبیت شخص ترامپ پایین است و لذا ترامپ و جمهوریخواهان از این نگران هستند که با استمرار بحران ناشی از پرونده جمال قاشقچی موقعیتشان بازهم تضعیف شود چراکه بارها ترامپ از عربستان و شخص محمد بن سلمان به عنوان متحد خود یاد کرده است و اکنون بر همگان مشخص شده است که عربستان و شخص محمد بن سلمان به جنایتی دست زده است که شاید به این شکل در طول تاریخ بی سابقه بوده است چراکه طبق روایت ترکیه جمال قاشقچی در همان دقایق نخست ورود به کنسولگری عربستان در استانبول توسط تیم اطلاعاتی و امنیتی عربستان که از ریاض به استانبول اعزام شده بود کشته و سپس قطعه قطعه شده و علت حضور پزشکی قانونی نیز به همین علت بوده است . اما دلیل دیگری که نگرانی ترامپ و راستگرایان حاکم بر کاخ سفید را از افشای قتل قاشقچی بر ملا می سازد این است که به نوعی سرنوشت دولت ترامپ با سرنوشت محمد بن سلمان در عربستان به هم گره خورده است و چنانکه محمد بن سلمان در عربستان زمین بخورد احتمال اینکه دولت ترامپ نیز به سرنوشت مشابه دچار شود وجود دارد. به عبارت روشنتر بررسی روند تحولات نشان می دهد که به قدرت رسیدن ترامپ در امریکا با به قدرت رسیدن نسل جدید قدرت در عربستان به رهبری محمد بن سلمان همزمان بوده واین دو  در کنار راستگرایان اسرائیلی به رهبری نتانیاهو و محمد بن زاید در امارات پروژه واحدی را دنبال می کردند که البته جناح محافظه کار انگلیس نیز با خروج از اتحادیه اروپا قصد همراهی با این پروژه را داشت اما گویا در میانه راه  با توجه به شکست اهداف بلندپروانه اعضای این پروژه  و همچنین هزینه های سرسام آور خروج از اتحادیه اروپا در تعارض گرفتار شده است .از این دید علت نگرانی  راستگرایان حاکم بر کاخ سفید از کشیده شدن پای محمد بن سلمان به قتل جمال قاشقچی را باید در سطح کلان جستجو کرد .هر چند محمد بن سلمان قرار دادهای نظامی کلانی را با این دو کشور به امضائ رساند اما به دلیل مخالفت های داخلی در عربستان بخصوص در داخل خاندان سعودی که حتی به ترور نافرجام محمد بن سلمان نیز انجامید ،نتوانست عرضه سهام آرامکو را در موعد مقررعملی کند وبعد از چند بار تعویق به سال ۲۰۲۱ موکول شد که به بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰امریکا می افتد . این در حالی است که هم دولت ترامپ می خواست ثمره این اقدام را در انتخابات میان دوره ای قریب الوقوع کنگره و در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ امریکا بچیند و هم اینکه دولت انگلیس می خواست بخشی از هزینه های سرسام آور خروج از اتحادیه اروپا را از این محل جبران کند . از دیگر سو محمد بن سلمان نیز برای تامین هزینه طرح بلندپروزانه ۲۰۳۰ هم به عرضه سهام ارامکو چشم دوخته بود و هم اینکه به جذب سرمایه گذاری های خارجی و با توجه به اینکه عرضه سهام در وضعیت کنونی غیرممکن شده لذا به جذب سرمایه گذاری های خارجی روی آورده است .در چنین شرایطی تحریم نشست جذب سرمایه گذاری خارجی در عربستان از سوی کشورهای غربی و پیشتازی امریکا و انگلیس در این زمینه که با تبلیغات گسترده دررسانه های این کشورها نیز همراه است بیشتر با هدف اعمال فشار بر عربستان و شخص محمد بن سلمان برای عرضه سهام آرامکو صورت می گیرد و این بدین مفهوم است که این دو کشور از ماجرای قتل جمال قاشقچی در پی تامین اهداف خاص خود و باج گیری هستند و خبر مربوط به اطلاع سرویس های اطلاعاتی و امنیتی امریکا از تصمیم محمد بن سلمان برای حذف جمال قاشقچی قبل از مراجعه وی به کنسولگری عربستان در استانبول در اینجا معنی پیدا می کند . اگر این دو کشور در پی مجازات واقعی محمد بن سلمان می بودند می بایست  قرار دادهای نظامی خود را با عربستان به حالت تعلیق در می آوردند و در عین حال از گزارش های مکرر سازمان ملل و دیگر نهادهای حقوق بشری در زمینه ارتکاب جنابات جنگی از سوی عربستان و شخص محمد بن سلمان در یمن حمایت می کردند و زمینه را برای ورود دادگاه کیفری بین المللی فراهم می کردند .اما همچنانکه اعلام شده ترامپ ضمن اینکه از اقدام عربستان در قتل جمال قاشقچی انتقاد کرده اما در عین حال بر اجرای قرار دادهای نظامی با عربستان تاکید کرده است که در حال حاضر بسیاری از تسلیحات خریداری شده از آمریکا در جنگ یمن علیه مردم مظلوم این کشور استفاده می شود.

در پاسخ به سوال دوم در خصوص علت ناکامی عربستان در جمع کردن پرونده قتل جمال قاشقچی علیرغم فرار از جنایت های خود در یمن وسایر کشورهای منطقه می توان به چند عامل اشاره کرد: نخست اینکه عربستان و شخص محمد بن سلمان دچار خطای محاسبه شد و به احتمال زیاد در دام سرویس های اطلاعاتی و امنیتی امریکا  و رژیم صهیونیستی افتاد .هرچند این دو همپیمان جناح کودتاگر در عربستان به رهبری محمد بن سلمان هستند و اهداف بلندپروانه مشترکی را در چارچوب طرح موسوم به معامله قرن برای خود تعریف کرده بودند اما این اواخر از محمد بن سلمان به علت امتناع از عرضه سهام آرامکو در بازار بورس امریکا  ناراضی بودند چراکه ترامپ انتظار داشت از این طریق هم اقتصاد امریکا رونق بگیرد و برگه تبلیغاتی برای جمهوریخواهان باشد و هم اینکه هزینه اجرای طرح موسوم به معامله قرن از این طریق تامین شود .دوم اینکه ترکیه و قطر از همان ابتدا به افشای سریع ماجرای قتل جمال قاشقچی در کنسولگری عربستان دراستانبول پرداختند و بدین ترتیب باب معامله و سازش را بستند .قطر از زمان به قدرت رسیدن محمد بن سلمان مورد خشم و غضب عربستان قرار گرفته و حتی طرحی برای بلعیدن قطر که به شدت از سوی عربستان تهدید می شود و بارها بقای خود را خطر دیده است داشته و ترکیه نیز از زمانی که راه خود را از عربستان در سوریه جدا کرد مورد خشم و غضب عربستان قرار گرفته به گونه ای که در مواردی از جمله کودتای سال ۲۰۱۶ ترکیه و همچنین کاهش ارزش پول ملی ترکیه در ماههای گذشته رد پای عربستان محسوس بوده است .با این پیشینه هیچ از یک دو کشور ترکیه و قطر نمی توانستند با عربستان معامله کنند و چه بسا می خواستند ماجرای قتل قاشقچی را به تسویه حساب سنگین با عربستان و شخص محمد بن سلمان تبدیل کنند که تا حدودی هم موفق شدند . از این دید روابط آنکارا – ریاض برخلاف آنچه که در ظاهر تصور می شود چندان هم عادی نبوده و به نوعی آتش زیر خاکستر بوده است. با چنین سابقه ای در صورتی که ازدواج جمال قاشقچی با خدیجه چنگیز که از خویشاوندان اردوغان به شمار می رود پا می گرفت وی می توانست به یک اهرم در دست ترکیه و قطر علیه عربستان و شخص محمد بن سلمان تبدیل شود و از این دید احتمال اینکه محمد بن سلمان به عمد دستور قتل جمال قاشقچی را در ترکیه آنهم در شهر توریستی آن صادر کرده قوت می گیرد و در واقع از این طریق می خواسته زهر چشمی هم از ترکیه و قطر بگیرد . با توجه به این موارد احتمال اینکه دولت اردوغان در برابر سوءِ استفاده عربستان از کنسولگری خود در استانبول برای قتل یکی از مخالفان خود کوتاه بیاید بعید به نظر می رسد چراکه اگر ترکیه چنین قصدی داشته اطلاعات مربوط به این ماجرا را علنی نمی کرد و در واقع علنی کردن قتل به نوعی خراب کردن پل های پشت سر و از بین بردن زمینه و امکان مصالحه بوده است. علاوه بر این به نظر می رسد هر مبلغی که عربستان حاضر می شده برای بستن پرونده بپردازد قطر مبلغی بیشتر از آن را می توانست پیشنهاد دهد و همین امر هم باعث شد که عربستان وشخص محمد بن سلمان نتواند در این ماجرا برخلاف سایر موارد از چک سفید استفاده کند و با پرداخت دلار به ماجرا فیصله دهد . سوم اینکه روزنامه واشنگتن پست که از حدود یکسال پیش همکاری با جمال قاشقچی را شروع کرده بود از همان ابتدا ماجرا وارد مسئله شد و افکار عمومی امریکا را نسبت به موضوع و جنایت صورت گرفته مطلع کرد و به دنبال آن دیگر رسانه های امریکایی و غربی نیز وارد ماجرا شدند و به کمک هم مسئله را به یک موضوع جهانی تبدیل کردند و از این طریق بحران بین المللی علیه عربستان رقم خورد .

اما اینکه چرا یک چنین سرنوشتی برای عربستان در ماجرای تجاوز به یمن رقم نخورد به چند مسئله می توان اشاره کرد: نخست اینکه عربستان از چند سال پیش از تجاوز به یمن به واسطه دلارهای نفتی روایت وارونه ارائه داد و خود را در چهره مدافع دولت یمن جا زد و اهداف خود را در زمینه تجزیه یمن پنهان ساخت.دوم اینکه تجاوز به یمن را به قطعنامه ۲۲۱۶ شورای امنیت پیوند زد و از این طریق کوشید برای تجاوز خود مشروعیت بین المللی بتراشد .سوم اینکه پای ایران را به ماجرای یمن کشاند و برای توجیه تجاوز به یمن مسئله را به گونه ایی مطرح کرد که گویی این تجاوز برای ایجاد موازنه منطقه ای و برای جلوگیری ازنفوذ منطقه ای انقلاب اسلامی ایران نیاز است .همین مسئله باعث شد که مخالفان و رقبای ایران نیز به طور خواسته یا ناخواسته در کنارعربستان  قراربگیرند و یا در قبال آن سکوت کنند و یا اینکه اقدام درخور برای مقابله با تجاوزات عربسان انجانم ندهند.با اینحال این احتمال وجود دارد در صورتی که قتل جمال قاشقچی به تشکیل پرونده علیه عربستان و شخص محمد بن سلمان منتهی شود احتمال اینکه در ادامه زمینه را برای بازکردن پرونده عربستان و شخص محمد بن سلمان در جنایات جنگ یمن فراهم کند وجود دارد زیرا محمد بن سلمان در صدر فهرستی قرار دارد که به تازگی از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل در خصوص مرتکبان جنایات جنگ یمن تهیه شده است .

اما در پاسخ به هزینه های ناشی از قتل جمال قاشقچی برای عربستان و شخص محمد بن سلمان می توان گفت که این هزینه ها گسترده بوده و ابعاد و زوایای مختلفی را شامل می شود. از جمله اینکه اعتبار عربستان بعد از این قتل بیش از پیش زیر سوال رفته و اعتماد به سفارتخانه ها و دیگر مراکز دیپاماتیک عربستان در سراسر جهان زیر سوال رفته است و همه کشورها از این نگران هستند که عربستان در دیگر مراکز دیپلماتیک خود نیز به اقدامات مشابه بزند .دوم اینکه خیلی ازکشورها و صاحبان صنایع و تجارت به تحریم  نشست  اقتصادی موسوم به داووس صحرا در عربستان دست زده اند که می تواند برنامه های بلندپروازانه محمد بن سلمان را با چالش روبرو کند چراکه نیاز وی به جذب سرمایه یه گذاری خارجی  بعد از انصراف از عرضه سهام آرامکو برای تامین هزینه طرح ها افزایش یافته است .سوم اینکه مشروعیت محمد بن سلمان برای احراز مقام پادشاهی بیش از پیش زیر سوال رفته و برخی خبرها حاکی از تلاش های داخلی در دربار برای جانشینی محمد بن سلمان است. دو چهره بیشتر مطرح است یکی محمد بن نایف است که پسر عموی محمد بن سلمان است که در اصل قرار بود وی ولیعهد شود اما محمد بن سلمان وی را کنار زد و خانه نشین کرد و دوم احمد بن عبد العزیز عموی محمد بن سلمان است که از چند ماه پیش در لندن به سر می برد و در اظهاراتی سیاست محمد بن سلمان را در اشغال یمن زیر سوال برد و مسئولیت جنگ و جنایات آن را به گردن محمد بن سلمان انداخت. گفته می شود محمد بن نایف از حمایت امریکا البته به استثنای دولت ترامپ و احمد بن عبد العزیز که از نسل قدیم قدرت به شمار می رود از حمایت انگلیس برخوردار است. در صورتی که ماجرای قتل جمال قاشقچی با ترفند مشترک دولت ترامپ و محمد بن سلمان خاتمه پیدا نکند و به برکناری محمد بن سلمان منتهی شود احتمال این که ماجرا پس لرزه های داخلی در عربستان نیز داشته باشد وجود خواهد داشت که در صورت مقاومت محمد بن سلمان می تواند عربستان را وارد تونل تاریک سازد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.