سخن نخست
ایرانی و کالاهای ایرانی
سال ۱۳۹۷ آغاز شده است:چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران. در نخستین ماه این سال،سالروز ولادت امام امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب(ع)و مبعث گرامی پیامبر(ص)بزرگ اسلام قرار داشته است.با وجود آنکه امسال چهلمین سال پیروزی انقلاب است شاید انتظار این بود که نامگذاری امسال با توجه به این مناسبت صورت پذیرد ولی امسال،سال«حمایت از کالای ایرانی»نام گرفته است؟چرا؟
بنظر میرسد نوع نامگذاری برای امسال،از نوع تهدیداتی که امروز ایرانی و انقلاب اسلامی با آن روبروست، پرده بر می دارد.
و ما را متوجه نکات مهمی در این زمینه می کند.اولین نکته آنکه خطری که انقلاب را تهدید می کند بیشتر از درون است تا بیرون و بیشتر خطر اجتماعی و فرهنگی است تا خطر سیاسی و نظامی ولی مانند یک خطر نظامی می تواند چالش های جدّی برای کشور ما بوجود آورد.
متأسفانه بدلیل سیاست های غلط اقتصادی و پیروی از نسخه های وارداتی و غربی و استعماری توزیع درآمد در کشور ما بصورت کاملاَ نا عادلانه در آمده است. عده ای که در اقلیت هستند بدلیل شدّت آسایش هیچ مسئله ای ندارد ،جز پر کردن شکمشان و خالی کردن زیر شکمشان صاحبان نا حقوق های نجومی و ثروت های باد آورده.آنها که خرید های خود را در سوئیس و اگر نشد در ترکیه و اگر نشددر دوبی انجام می دهند.نوکیسه های تازه بدوران رسیده ها.اشعث بن قیس های شکم گندۀدوران ما.عده ای نیز که آنها هم اقلیت هستند نیز بدلیل شدت فقر هیچ مسئله ای جز همان دو مسئله ندارند.یک لقمه نان می خواهند که بخورند.یک لقمه دیگر هم برای آنکه بتوانند ازدواج کنند و همسری داشته باشند.این دو گروه مخاطبان پیام نوروزی مقام معظم رهبری و سخنان سال ۱۳۹۷ ایشان نیستند.گروه اوّل بدان دلیل که گوششان بدهکار این حرفها نسیت.
شکم هایشان از حرام پر شده است و برو روی لعبت غرب هوش و خردشان را برده است و اگر روزی منافعشان اقتضا کند حاضرند مثل ابن سعد به میدان کربلا بروند تا بتوانند به نان ری برسند.گروه دوم نیز مخاطب فرمایشات مقام معظم رهبری نیستند چون پولی ندارند که کالای ایرانی بخرند چه برسد به کالای خارجی.پس مخاطب فرمایشات مقام معظم رهبری چه کسانی هستند؟
***
مخاطب فرمایشات مقام معظم رهبری مردمی هستند که اکثریت جمعیّت کشور را تشکیل می دهند نه مرفهین بی درد و نه بینوایان دردمند.مردم کوچه بازار. من، شما و او.ما کسانیکه نه آنقدر ثروت داریم که دردی نداشته باشیم و نه آنقدر درد داریم که ندانیم ثروت چیست و چه مفهومی دارد.ما که اکثریت مطلق جمعیت این کشوریم ،مخاطبان فرمایشات مقام معظم رهبری هستیم .تا همین جای بحث معلوم شد که چشم امیدی به کلان سرمایه دارانی که اتفاقاَ قدرت اقتصادی را به قدرت سیاسی پیوند زده اند و میلیاردها خرج می کنند تا به مسند برسند و در مسند در اندیشه اندکه چگونه به مکنت برسند و در پرواز از بین مسند و مکنت برای ملّت نکبت می آفرینند نمی توان داشت چون گوش آنها بدهکار این حرف ها نیست و چشم امیدی هم به بینوایان سیه بخت نمی توان داشت چون نه مسند دارند و نه مکنت و جز نکبت تا کنون نصیبی نداشته اند.اگر امیدی هست به مردمی است که در صحنه انقلاب هستند هر چند در صحنه سیاست و عرصه قدرت اقتصادی نباشند.
ما چرا باید از کالای ایرانی حمایت کنیم؟
کالاهای ایرانی را باید حمایت کرد تا پول کشور به جیب کارگران و کار آفرینان و زحمتکشان ایرانی برود.اشتغال افزایش یابد بیکاری کاهش یابد،خلاقّیت بیشتر شود و رونق اقتصادی افزایش یابد و اعتماد بنفس عمومی بالا رود و تحریم های ظالمانه خارجی بی تأثیر شود و قدرت ملّی بالا رفته و اقتدار سیاسی کشور بیشتر شود و دشمن در اهداف تخریبی که در عرصه سیاست،اقتصاد ،جامعه و فرهنگ دارد ناکام گردد.بنظر
می رسد این مسائل زیاد گفته شده و احتیاج به تکرار و تأکید بیشتر نیست ولی ما چرا از کالاهای ایرانی حمایت نمی کنیم.
دلایل این امر را باید در مسائل زیر جستجو کرد.
۱- کالای ایرانی نمی تواند با کالای خارجی از نظر قیمت و کیفیت رقابت کند و دلیل آن مربوط به سطح تکنولوژی و بازار مصرف است.وقتی که کارخانه ای کالائی را با تکنولوژی بسیار بالا برای یک بازار یک میلیارد نفری تولید می کند هم قیمت آن پائین می آید و هم کیفیت آن بالا می رود و تولید کننده ایرانی نمی تواند با یک تکنولوژی متوسط و یا یک بازار کوچک چنین کالائی رابطور رقابت پذیر تولید کند این حقیقت را مصرف کننده ایرانی باید بداند و کالای ایرانی را بخرد حتی اگر قیمت آن بالاتر و کیفیت آن پائین باشد بخصوص هنگامیکه مسئولان نمی توانند جلوی قاچاق کالا و دامپینگ را بگیرند.
۲- ما هنگام خرید کالا گاهی گرفتار خود خواهی های کوته نظرانه می شویم و نیاز آنی خود را بر نیاز آتی کشور ترجیح می دهیم در حالیکه اگر میخواهیم کشوری توسعه یافته داشته باشیم برای این هدف بزرگ که در آینده تحقق خواهد یافت باید زحمت بکشیم. و مصلحت عمومی را بر فرصت طلبی و خود خواهی کوته نظرانه خو دترجیح دهیم.
۳- خرید کالای خارجی مانند استفاده از اصطلاحات فرنگی و پذیرش بدون فهم و درک نظریه های غربی از علائم بیماری عقده حقارت هستند. دیده شده که کالای ایرانی اگر با نام خارجی عرضه شود خریداری می شود ولی همان کالا باقیمت پائین تر و کیفیت بالاتر اگر با نام جنس ایرانی عرضه شود خریداری برای آن پیدا نمی شود. این کارکرد عقده حقارت است. براین بیماری روانی باید چیره شویم.
۴- ما گرفتار ثنّویت شخصیّت فرهنگی نیز شده ایم. اگر از ما بپرسند چرا باید قوانین راهنمائی رانندگی رعایت شود دلایل مفصل حقوقی ،اجتماعی، ترافیکی و …….. ارائه می کنیم ولی هنگام رانندگی خودمان قوانین و قواعد رانندگی را رعایت نمی کنیم .
مابر این چهار ضعف اساسی باید غلبه کنیم.
نتیجه:
کالای ایرانی رابخریم ولو از مشابه خارجی گران تر باشد و این کار را سرمایه گذاری در راه امنیَت،تولید و اشتغال کشور بدانیم منافع ملی را بر منافع شخصی ترجیح دهیم و از خرید کالاهای خارجی ننگ داشته باشیم و بدانیم ما خود باید آغاز کننده باشیم.
***
ولی دولت چه باید بکند. دولت باید مناطق آزاد را [ که باید سکوی صادرات می شدند و نشدند و دروازه واردات شدند ] جمع کند و مرزها را کنترل کند و جلوی بازار قاچاق را بکیرد و با فساد اداری مبارزه کند. انشاءالله
***
ولی ملّت نباید منتظر دولت باشد. چون دولتمردان – که هریک الحمدالله مشغله فراوان دارند باندازه کافی گرفتار هستند و شاید نتوانند به این مسائل برسند. ملّت باید بعنوان یک امت از امامش پیروی کند و فرمایشات مقام معظم رهبری را مورد عمل قرار دهد و تا می تواند از خرید کالا های خارجی خودداری کند.