رسانه ها  و بیداری اسلامی

0 331

مقدمه:

انقلاب اسلامی ایران  ازابعاد مختلفی ازجمله ارتباطات؛ در زمره مهمترین تجربیات قرن بیسنم میلادی قرار دارد بهانه آغاز این انقلاب ونخستین جرقه آتشی که درخرمن رژیم شاهنشاهی افتاد، چاپ مقاله ای توهین آمیز در روزنامه اطلاعات، در دی ماه سال ۱۳۵۶بود.پس از انتشار این مقاله اولین اعتراض مردمی با هدایت روحانیت،در شهرقم با هجوم ماموران به مردم معترض  به خاک وخون کشیده شد.مراسم بزرگداشت شهدای انقلاب در قالب اربعین های پی درپی ؛فریاد های خاموش را به بانگ بلند مردم در کوچه وخیابان تبدیل  کرد.هر چهل روز یک بار شهرهای ایران شاهد عزاداری وراهپیمایی مردم با شعار های انقلابی و اسلامی بود .رژیم طاغوت به شدت از انتشار اخبار نهضت اسلامی مردم خودداری می کرد وهمین امر باعث اعتصاب روزنامه نگاران وتعطیلی آن ها شداما جریان خبررسانی متوقف نشد.هنوز هم تصاویزی از آن دوران موجود است که نشان می دهد مردم با خون خود بردیوارها شعار نویسی می کردند.برروی کاغذ خبر می نوشتند وفرامین رهبر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی را دست به دست به یکدیگر می رساندند ویا شفاهاً به اطلاع همه می رساندند.تجربه اطلاع رسانی در انقلاب اسلامی ،تجربه ای است از تقابل رسانه های کوچک دربرابر رسانه های بزرگ؛سخنرانی های امام در شهر نجف اشرف وپاریس برروی نوار کاست ضبط می شد وسپس از طریق تماس تلفنی به تهران وشهرستان ها منتقل می شد ،سپس ازروی نوار کاست ضبط شده از تلفن به صورت شبنامه درسراسرکشور توزیع می شد .این شبکه گسترده اطلاع رسانی توانست برشبکه رادیو-تلویزیون شاهنشاهی غلبه کند.فراموش نکنیم که درآن زمان شاه درکنار قدرت ارتش به قدرت رادیو-تلویزیون اشاره می کرد.اما هیمنه واقتدار این رسانه بزرگ دربرابرشبکه های اطلاع رسانی کوچک وپراکنده مردمی درهم شکست ودوران تازه ای از ارتباطات واطلاعات درایران آغازشد.

”*

سه دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ،اکنون جهان شاهد« بیداری اسلامی »درشمال آفریقا وکشورهای عربی درغرب آسیا است که در آنها شعارها واهداف مشترک است گرچه نبردرسانه ای به شیوه های متفاوتی در جریان است  درمصررسانه های جدید وبه ویژه شبکه های اجتماعی خط ارتباطی جوانان انقلابی بوده است.آن ها توانستندبا استتوس های خود با سرعتی غیرقابل باور به ساماندهی مردم برای حضور درمیدان التحریروپیروزی برحسنی مبارک دیکتاتور نائل شوند.دربحرین شیوه های سنتی وعظ وخطابه درمساجد،توانست مسلمانان را دربرابر آل خلیفه ساماندهی کند.شاید به همین دلیل بود که حاکم بحرین درکنار کشتار خیابانی مردم به تخریب مساجد پرداخت.درتونس اما اینترنت حرف اول رازدوجوانان دربرابر بن علی از پخش نوارهای ویدئویی در شبکه یوتیوپ بهره بردند.تونسی ها نمی توانستند به مساجدبروند زیرا سال ها بود رفتن به مساجد مجوزدولتی می خواست!حضوربدون مجوزدرمساجدبادستگیری ومجازات همراه بود.درتونس یعنی همان کشوری که رییس جمهورش دوبار اجلاس سران جامعه اطلاعاتی را میزبانی کرده بود. سانسور وکنترل رسانه ها درجامعه بیدادمی کرداما این جوانان مسلمان وانقلابی بودندکه جامعه اطلاعاتی اسلامی رارقم زدند.با این همه ،نقش انقلاب اسلامی ایران درباروری شکوفه های انقلاب اسلامی درکشورهای عربی وتحولات رسانه ای آن ها انکارناپذیراست.

****

ازسوی دیگر، پیروزی انقلاب اسلامی ایران تجربه گرانبهایی برای صاحبنظران و محققان ارتباطی در حوزه نظریه‌های توسعه ونوسازی جامعه است.اگر توسعه ارتباطات را گامی در جهت توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بدانیم بیشتر به اهمیت این تجربه پی می بریم.

چندتن از محققان غربی،پس از جنگ جهانی دوم  به طرح مباحث توسعه به سبک غرب در کشورهای موسوم به جهان سوم، از جمله ایران پرداختند وراه حل توسعه را در نسخه های غربی منحصر دانست مندرج از جمله این محققان «دانیل لرنر»آمریکایی است.

دانیل لرنر در الگوی پیشنهادی خود هرچند به نقش «استفاده از وسایل ارتباط جمعی» در توسعه می پردازد، اما اودر نتایج تحقیقاتش نه تنها نقش اسلام در تحرک اجتماعی جوامع اسلامی را نادیده گرفت بلکه «سنت» وبه دنبال آن و بر اساس نگرش خود مذهب را به عنوان عامل عقب ماندگی جوامع اسلامی قلمداد نمود.

تجربه انقلاب اسلامی براساس تحقیقات محققانی چون:الیهوکاتز والوین تافلر؛ پس از بهمن ماه ۱۳۵۷، خلاف گفته های «دانیل لرنر» را به اثبات رساند.

این تجربه باعث شدتا دوصاحب نظرعرصه مطالعات توسعه: «رابرت بلان» و«علی بنو عزیزی »،(که یکی از مخالفان پیروزی انقلاب اسلامی است!)،همچون «ماکس وبر»،جامعه شناس معروف آلمانی، بار دیگر به نقش برجسته و موثر مذهب وارتباطات دینی در امر توسعه کشورهای مذهبی بپردازند و «مطالعات نوسازی جدید» را رقم بزنند.

بکارگیری واژه «بهارعربی» به جای بیداری اسلامی نوعی جعل به حساب می آید،زیرا متن اصلی رویدادها ی کشورهای حوزه بیداری اسلامی سرشاراز آرمانها وشعارهای اسلامی است.اما دولت های غربی به عمد تنها بر بعد دموکراسی خواهی بیداری اسلامی تاکیدمی کنند. درحالیکه درعمل نیز رای مردم مصربه قانون اساسی منبعث ازشریعت اسلامی ،سندی روشن بر«بیداری اسلامی» در کشورهای عربی است.برای اثبات این مدعاعلاوه برمصر به بررسی وضعیت چندکشوراسلامی دراین زمینه می پردازیم.

 

۱-ازاستبدادتا بیداری ورهایی

وضعیت ناگواری که رسانه ها درکشورهای اسلامی تا قبل ازبیداری اسلامی داشتند،وضعیتی تلخ ودردناک است.تقریبا در همه مطالعات کتابخانه ای چه درکشورهای عربی وچه درکشورهای غیرعربی وضع رسانه هایکسان بود:سانسوردولتی اجازه انتشار وقایع جاری را نمی داد.من این توفیق را داشتم که قبل از آغاز بیداری اسلامی درشمال آفریقا،سفرهایی به کشورعربستان داشته باشم.این سفرها خوشبختانه بعداز رهایی تعدادی از کشورها(تونس،لیبی ومصر) نیز ادامه یافت ومشاهدات من در این سفرها برواقعیت جاری ثبت شده دراسناد،صحه گذاشت:

در کشورهای عربی ،وضعیت تقریبا به همان گونه ای بود که درسفرهای متعدد به کشور عربستان شاهدبودم.درزمان تحصیل در دوره دکتری، درفاصله دی ماه ۱۳۸۱تا تیرماه ۱۳۸۲؛تحقیقی با کمک دکتر مهدی محسنیان راد دربار وضعیت رسانه های جمعی در کشورهای اسلامی انجام دادیم.سهم من از این تحقیق بررسی وضعیت در۷کشور عربی شمال آفریقابود که شامل کشورهای مصر،لیبی،تونس،مراکش،تونس ،سودان والجزایرمی شد.(مسعودی،۱۳۸۲).وضعیت سانسور،کنترل ونظارت بر رسانه های جمعی این کشورهاواقعا اسف بار بود وانتشار گزارش تحقیق را دریک کشور اسلامی ناممکن می کرد.هیچ مسلمانی راضی نبود چنین تصویرتلخ ودردناکی را ببیند وباورکند.درتابستان ۱۳۸۲ که بررسی های ما از وضعیت  رسانه ها در کشورهای اسلامی به پایان رسید.تنها نتیجه ای که گرفتیم وضعیت بحرانی ودرحال انفجار این کشورها بود که زیر سلطه دیکتاتورهای وابسته به آمریکا،اجازه نفس کشیدن به رسانه هارا نمی دادند.مهمترین مشکل حاکمان کشورهایی مثل تونس ظاهری دموکراتیک وباطنی دیکتاتوری بود. بن علی رییس جمهور تونس ،دومین اجلاس سران جامعه اطلاعاتی را بعد از اجلاس ۲۰۰۳ژنو درسال ۲۰۰۵ در تونس برگزارکرد !واین درحالی بودکه خبرگزاری ها چندماه قبل از برگزاری اجلاس از احتمال لغوشدن آن خبرمی دادند وعلتش را هم فضای بسته این کشور، و نیز برخورد با دموکراسی در آن کشور، می دانستند.

۲-مصردردام استبداد

یافته های تحقیق ما بخوبی وضعیت تاریک رسانه ها در مصر وجریان بسته گردش اطلاعات را به نمایش می گذاشت.

درمصربه دنبال ترورانورسادات رییس جمهور مصر درسال۱۹۸۱وسپس با تصویب قانون مطبوعاتی جدید؛آزادی مطبوعات کاهش یافت ودرسپتامبر۱۹۸۱مطبوعات حزبی توقیف شدندوبسیاری از روزنامه نگاران مصری روانه زندان ها شدند.(تکیه ای ،۳۱:۱۳۷۵).درپی قدرت گرفتن حسنی مبارک شکل جدیدی از سانسور درمصر رواج یافت: مدیران مسئول وسردبیران جرایدبراساس پیشنهاد شورای مطبوعات وحکم رییس جمهوری تعیین می شدند.روند دادن امتیاز به مطبوعات به گونه ای بود که تنها نزدیکان وبستگان حسنی مبارک می توانستند امتیاز نشریه داشته باشند.البته این امتیازها منبعی پرسود برای صاحبانش بود زیرا آن ها امتیاز نشریه اشان را به اشخاص واحزاب اجاره می دادند والبته اگر آن ها مطلبی خلاف میل صاحب امتیاز می نوشتند بلافاصله صاحب امتیاز، نشریه را از اجاره دهنده پس می گرفت واو علاوه برعدم همکاری صاحب امتیاز دچار مجازات زندان ویا جریمه نقدی هم می شد.پس کنترل مطالب وتایید صاحب امتیاز درواقع سانسور غیرمستقیم مطبوعات از سوی  رییس جمهور بود.

برای مثال اخوان المسلمین ازسال ۱۹۸۶مجله لواءالاسلام را ازخانم فاطمه حمزه صاحب امتیاز سعودی الاصل اجاره کرده ومنتشر می کردندکه به دلایلی که گفته شد هیچگاه به طور منظم چاپ نمی شد. این مجله در جریان بحران خلیج فارس به علت اتخاذ مواضعی خلاف نظر خانم حمزه توقیف شد!پیش ازاین هم هفته نامه الاسره العربیه که در مقطعی بیانگر مواضع اخوان المسلمین بودکه کارش به بن بست رسیده بود.

دراین کشور اسلامی ،رییس جمهور با انتشار نشریات قبطیان،مسیحیان کاتولیک وارتدکس مخالفتی نداشت چون اغلب درتایید سیاست های دولت می نوشتند.اما مسلمانان به دلیل انتقاد از سیاست های غیراسلامی دولت مصر وبخصوص نزدیکی اش با آمریکا واسراییل؛حق انتشار نشریه نداشتندونشریات اجاره ایشان همواره درخطر توقیف قرارداشتند.

ما معمولا مصر وجهان عرب را با روزنامه معروف الاهرام وسردبیر نام آشنایش حسنین هیکل می شناسیم.این روزنامه که از سال ۱۸۷۵میلادی درمصر منتشر می شود در روزگار حسنی مبارک یک میلیون و۲۰۰هزارنسخه تیراژداشت.درحالیکه روزنامه «مایو»ارگان رسمی حزب حاکم(الحزب الوطنی الدیمقراطی)فقط۸هزلرنسخه تیراژداشت.درسال۱۳۷۶سردبیرروزنامه الاهرام به دلیل دفاع از وزیر کشورحسنی مبارک!تحت تعقیب قضایی قرار می گیرد.جریان از این قرار بود که نشریه الشعب «حسن الالفی»وزیرکشور مصر رابه فسادوسوءاستفاده از قدرت متهم کرد والاهرام درصدد دفاع از او برآمداما دادستان مصربه دلیل آن که پرونده وزیر کشور درمرحله تحقیق است نباید فعلا چیزی در این باره نوشت،حکم تعقیب قضایی سردبیر الاهرام را صادرکرد!(کیهان،۱۷/۶/۱۳۷۶ص۶). [درحالیکه نشریه الشعب مورد مواخذه دادستان قرار نگرفت. ظاهرا وزیر کشور مورد غضب حسنی مبارک واقع شده بود.]

دردوره مبارک مطبوعات تنها محدودیت درانتشار اخبار داخلی را تحمل نمی کردند.درسال ۱۳۷۵دایره مطبوعات سازمان تبلیغات مصر به تمام روزنامه هاونشریات این کشوردستوردادازدرج انتقادعلیه کاخ سفیدوچاپ کاریکاتورمادلین آلبرایت وزیر خارجه آمریکا خودداری کنند.

پرداختن به اخبار بستگان رییس جمهور هم جرم بود.یونایتدپرس روز۲۰تیرماه ۱۳۷۶گزارش داد:دوناشر وچهار روزنامه نگاریک گروه انتشاراتی به اتهام بدنام کردن دوپسر وخانواده حسنی مبارک دردادگاهی درقاهره محاکمه شدند.

سانسور وکنترل مطبوعات درمصر به اندازه ای بود که نویسندگان را از پرداختن به مسایل اجتماعی مانند فقروفاقه مردم،بازمی داشتندومی گفتند دولت اسراییل از این مطالب مهم علیه دولت مصر  سوءاستفاده می کند.تلویزیون ای.ان.ان درسال ۱۳۷۷گزارش داد:مطبوعات مصر ازچاپ اخبارمربوط به افزایش یا اعمال فسادموسسه های بین المللی پول برمصرومقایسه اوضاع کنونی با گذشته منع شده اند.پس از ژانویه ۱۹۹۸دایره محدودیت های روزنامه نگاران بازهم افزایش یافت وقوه قضاییه علاوه برجریمه نقدی ،روزنامه نگاران را بازداشت می کرد .درحالی که تا قبل از این تاریخ فقط جریمه نقدی می شدند.

درسال۱۳۸۷یکصدروزنامه نگار وروشنفکرباتمدید دوباره ریاست جمهوری حسنی مبارک مخالفت کردند.آن ها درتوماری نوشتنددرهمه پرسی چهارمین دوره ریاست جمهوری مبارک «نه»خواهندگفت.یک سال بعد این مخالفت ها اوج گرفت ومیلیون ها مصری تحقیر شده فریادزدند:«الشعب یرید اسقاط النظام»،(مردم خواهان سقوط نظام اند).

مردم مصر که به بارنشستن انقلاب تونس را شاهد بودندبا استفاده از تجارب جوانان تونسی دراستفاده از رسانه های جدید مانند:فیس بوک،یوتیوب وتوئیتراعتراض های خیابانی خود را ساماندهی می کردند.وائل غنیم یکی از این جوانان بود که از طریق شبکه اجتماعی فیس بوک توانست تعدادزیادی از جوانان را به میدان التحریرقاهره بکشاند.درعوض رژیم حسنی مبارک،درتاریخ۹بهمن ۱۳۸۹ودرآستانه راهپیمایی گسترده مردم علاوه برقطع اینترنت،سرویس پیام های کوتاه تلفن های همراه راهم قطع کرد.وائل غنیم ودیگر جوانان که قطع اینترنت را پیش بینی می کردند درهمان روز با نوشتن پلاکاردهایی به مناطق فقیر نشین قاهره رفتند ومردم را از روز وساعت راهپیمایی با خبر کردند.سرانجام حکومت سانسور وکنترل حسنی مبارک در روز ۲۲بهمن ۱۳۸۹سقوط کرد ومسلمانان به رهبری اخوان المسلمین قدرت را دردست گرفتند

هرچند مصر درطول تاریخ نقش برجسته ای درتحولات سیاسی ،اجتماعی وفرهنگی کشورهای عربی داشته است اما «بیداری اسلامی» این بار درکشور کوچک تونس سرنوشت سازشدواعتراض های سرکوب شده مردم را به کف خیابان ها کشاند.

۳-پیش بینی بیداری اسلامی

به نظر من هرخبرنگار ی که اندک شم خبری داشت می توانست فرارسیدن بیداری مردم مسلمان را درکشورهای عربی پیش بینی کند.در سال ۱۳۶۶ که عضو شورای سردبیری روزنامه ابرار درتهران بودم با مطالعه روند تحولات درکشورهای عربی منطقه خلیج فارس وکمک های بی شائبه آن ها به رژیم درحا ل زوال صدام حسین درعراق، «بیداری اسلامی »را پیش بینی کردم ودر سرمقاله ای که با عنوان «بحران ارتجاع»، روز ۲۵مردادماه ۱۳۶۶درابرارمنتشرشد.نوشتم:«چندی است که رژیم های کویت وبحرین با بحران بیداری اسلامی مواجه شده اند.وبالاخص کویت که از طرفی به علت کاهش قیمت نفت گرفتار کسری بودجه است وبازاربورس این کشورجیب شیوخ را پرمی کرد که با ورشکستگی روربروشد».حال اگر بپرسید چرا این گونه نشد؟صرف نظر از پیش بینی من دراین مقاله مبنی برحمله صدام به کویت که دنیا شاهدش بودودلیلش همین ورشکستگی وقطع کمک هایش به صدام بود.باید بگویم «بیداری اسلامی»درکشورهایی به وقوع پیوست که فاقد درآمد نفتی بودند.مانند مصروتونس ویا درآمد نفتی داشتنداما رهبران عاقل وفهیمی نداشتند.مانندمعمرقذافی درلیبی.براین اساس موفقیت انقلاب اسلامی درکشورهایی چون کویت وبحرین تحت شعاع حمایت های بی دریغ کشورهای مرتجع منطقه وآمریکا قراردارد.هرچند مردم دراین کشورها به ماهیت ارتجاعی حاکمان پی برده باشند.

۴-تونس :آغاز بیداری

در کشور آفریقایی تونس پس ازآن که حبیب بورقیبه با کودتای زین العابدین بن علی نخست وزیر تونس ازکاربرکنارشدانتظار می رفت رسانه های جمعی درتونس وضعیت مناسب تری پیدا کننداما این گونه نشد.پروفسورحمیدمولانا استادارتباطات دانشگاه واشنگتن دی.سی آمریکا درسال ۱۳۷۴درروزنامه کیهان نوشت:

«امروز فعالیت گروه ها ونشرمطبوعات تحت کنترل دولت است ویا این که سازمان های حقوق بشردراروپا وآمریکا(ازجمله وزارت خارجه آمریکاوکنگره آن)تونس را ازجمله کشورهای خفقان زده وناقض آزادی می دانندمعذالک روابط سیاسی واقتصادی اروپا وآمریکا با تونس دوستانه ودرحال توسعه است». (کیهان،۲۲/۴/۱۳۷۴ص۱۶). اعتراض های مردمی پس از وقوع خود سوزی جوانی گمنام وفقیربه نام محمد بو عزیزی درشهرکوچک سیدی بوزیداز۱۸دسامبر۲۰۱۰میلادی شروع شد وظرف مدت سه هفته با فراربن علی به عربستان ،حکومت اورا ساقط کرد.رادیو دویچه وله آلمان دروب سایت خودپرسید: انقلاب یاس در تونس، نخستین انقلاب آنلاین؟وسپس یادآورشد:« آیا شبکه‌های اجتماعی می‌توانند کاتالیزور تغییرات سیاسی باشند؟

خیزش انقلابی مردم تونس که در نیروی محرکه آن اثری از افراط گرائی به چشم نمی خورد، یک دیکتاتوری ۲۳ ساله را در چهار هفته برانداخت. انقلابی که تثبیت پیروزی‌اش معادلات سیاسی در جهان عرب را دگرگون خواهد کرد.

برخی از تحلیلگران سیاسی از «تاثیر دومینویی»انقلابها در جهان عرب سخن می‌گویند و معتقدند این انقلاب ها می‌توانند نقطه آغاز موج مردم سالاری در جهان استبدادزده و مستبدپرور عرب باشد. اما آنچه صاحب‌‌نظران بر سر آن بحث می‌کنند، تاثیر اینترنت و شبکه‌های اجتماعی آنلاین بر تحولات سیاسی بی‌سابقه‌ای است که در یک کشور آفریقایی رخ داده است.

برخی آن را «انقلاب توییتری» می‌خوانند، گروهی آن را «انقلاب ویکی‌لیکس» می‌دانند، بعضی آن را «انقلاب رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی» می‌پندارند و گروهی دیگر با رد همه این فرضیه‌ها، آن را «انقلابی انسانی» می‌دانند و گروه‌های دیگر را «تکنو اتوپیایی» می‌خوانند؛ یعنی کسانی که نگاه ساده‌انگارانه و ایده‌آلیستی به تکنولوژی‌های نوین دارند».(نوروزی،۱:۲۰۱۱).

« از زمان آغاز اعتراضات در تونس، در رسانه‌های داخلی این کشور به‌خاطر سانسور گسترده و فشارها و تهدیدات دولت، هرگز به این اعتراضات بهایی داده نشد و این توییت‌های فعالان آنلاین و کاربران عادی، ویدئوهای آپلودشده در یوتیوب و دیلی‌موشن، پست‌های وبلاگی و نوشته‌های فیس‌بوکی بود که مردم این کشور را در جریان رویدادهای سیاسی قرار می‌داد. ضریب نفوذ اینترنت در تونس ۳۳ درصد و ضریب نفوذ تلفن همراه ۸۵ درصد است».(نوروزی،۲:۲۰۱۱).

۵-لیبی ،انقلاب خشونت آمیز ومسلحانه

درجماهیرعربی لیبی برای اولین باردرسال ۱۸۶۶میلادی ودرزمان تسلط عثمانی هابا انتشارمطبوعات آشنایی داشتندودرهمان زمان اولین روزنامه این کشوربه نام «طرابلس الغرب»به صورت بسیارابتدایی منتشر می شد.مطبوعات لیبی درطول تاریخ این کشور ازدوره عثمانی ها گرفته تا دوران استعمار ایتالیا وسپس دوره سلطنت ملک ادریس سنوسی ودردوره جماهیر،دستخوش دگرگونی های زیادی شد.

درتحقیق ما مشخص شد که درسال ۱۹۶۹معمرقذافی دریک سخنرانی خواستاراصلاحات محتوایی بعضی ازجرایدشدودرچهارهم سپتامبر۱۹۷۲موسسه عمومی مطبوعات تاسیس شدودردهم اکتبر۱۹۷۳شورای رهبری انقلاب فاتح،انتشارروزنامه شخصی البلاغ را لغو کرد وهمه امکانات ووسایل آن را دراختیاردولت جماهیری قرارداد.(امیرشاهی،۳۴:۱۳۷۷).

انقلاب فاتح ۳۵ روزنامه ومجله راکه درشهرهای مختلف لیبی منتشرمی شدندمتوقف کرد.درسال ۱۹۷۲قانون جدیدمطبوعات جایگزین قوانین سابق شدوکلیه مطبوعات کشورملی اعلام شدند. (امیرشاهی،۱۳۷۷) [بخوانید:دولتی شدند] سانسور وفشار قذافی برمطبوعات ورادیو تلویزیون دولتی تا روزهای آخرحکومتش ادامه داشت اما سرانجام اعتراضات از روز ۱۳ ژانویه ۲۰۱۱ آغاز شد و از روز ۱۷ فوریه (روز خشم) به اوج خود رسید و به تدریج به شورش مردمی کشید و بدنبال آن مخالفان حکومت معمر قذافی، شهرهای شرقی و نیمی از شهرهای شمال غربی لیبی را در دست گرفتند. در درگیری‌ها حدود ۶۰۰۰ نفر از مردم انقلابی  کشته‌شدندآن ها بوسیله اسلحه و ماشینها و هواپیماهای جنگی دولت هدف قرار گرفتند. شورای امنیت ضمن محکومیت کشتارها، قذافی را مجرم جنایت جنگی معرفی کرد. در شهر بنغازی (شهر عمر مختار) دولت موقت با ریاست وزیر مستعفی دولت تشکیل شد. آمریکا و اروپا گزینه مقابله نظامی با قذافی را برگزیدند وپس ازچندماه جنگ وگریز در شهرها، در ۲۲اوت مخالفین به طرابلس نفوذ کردند و وارد میدان سبز شدند. مخالفان در ۲۳ اوت توانستند با گذر از باب العزیزیه به محل اقامت قذافی وارد شوند. علی‌رغم اینکه گزارش‌های قبلی حضور قذافی و خانواده‎اش در باب‌العزیزیه را تأیید می‌کرد، مخالفان اثری از آنان نیافتند. سرانجام در ۲۸ مهرماه سرت آخرین پایگاه معمرقذافی سقوط کرد و معمر قذافی کشته شد. ۲۸مهرماه ۱۳۹۰ (۳۰اکتبر۲۰۱۱) انقلاب لیبی به حکومت سرهنگ قذافی پایان داد.

۶- وضعیت یمن:

رئیس جمهور یمن علی عبدالله صالح هم شباهت زیادی با سرنوشت قذافی درلیبی داشت.اوهم پس از ماه ها کشتارمردم وخونریزی ،سرانجام به عربستان پناه برد وقدرت را به دیگران واگذارکرد.

۷-مغرب:نمونه ای دیگر

وضعیت رسانه ها در کشورمراکش(مغرب)،هم شباهت زیادی با کشورهای دیگری که مورد بررسی ما بودند،داشتند.دخالت های دولت مراکش درکارروزنامه نگاران وعدم همکاری مدیران مطبوعات با خبرنگاران ،وضعیت نامناسبی را به وجود آورده بودکه حاصل آن وجود سانسوروبرخوردشدیدبا روزنامه نگاران بود.شهررباط پایتخت مغرب اغلب شاهداعتصاب روزنامه نگاران به دعوت اتحادیه ملی مطبوعات مغرب بود.بیداری اسلامی دراین کشور باعث تغییرنسبی اوضاع مطبوعات ورسانه های دیگر دراین کشورشد.

۸-الجزایر:سانسورمطبوعات

درکشورالجزایر،تمامی مسائل مربوط به رسانه های گروهی ازجمله مطبوعات درتملک دولت و اخباری که مورد بررسی و ارزیابی ازطرف حاکمان قرارگرفته وپس ازاعمال نظرهای بسیارمجازشمرده شده وسپس به اطلاع مردم می رسد. دراین کشور هرگاه روزنامه نگاری به  یکی ازاعضای برجسته دولت ویا نظامی الجزایری اهانت روا می دارد تا مدت سه سال زندان را باید تحمل کند. درسال ۱۳۷۸شمسی نیز انتخابات ریاست جمهوری با حضورتنها یک نامزدانتخاباتی برگزارشد!شش نامزدانتخابات ریاست جمهوری الجزایر به دلیل جمایت ارتش از«عبدالعزیزبوتفلیقه»رییس جمهوروقت واحتمال تقلب،درانتخابات نامزدی خودرا پس گرفتند.

وضعیت اطلاع رسانی درکشورهایی چون:بحرین وعربستان هم با مطالعه دیگر همکلاسی ها بیانگر همین تصویری بود که ما از ۸ کشور عربی مسلمان بدست آوردیم.

۹-مشاهدات از ۵کشورعربی

درسال ۱۳۹۱من سفرهایی  به ۵کشورترکیه،عربستان،سوریه،عراق ولبنان داشتم.درترکیه شاهد حضور مسلمانان وسکولارها،کنار یکدیگردرجامعه بودم. در عراق ولبنان هم شاهد جریان آزاداطلاعات واستفاده گسترده جوانان از اینترنت وفضای مجازی بودم.درعربستان به شرحی که قبلا داده بودم فیلترینگ همچنان ادامه دارد.در سوریه ودرآغاز اعتراض های خیابانی،اینترنت درکافی نت ها جوانان دمشقی را به کاربرانی فعال تبدیل کرده بود.جوانان طرفدار حکومت بشار اسد بودند واز به قدرت رسیدن سلفی ها ومخالفان رییس جمهور ،بیم داشتند.مخالفان بشاراسد به همین دلیل به جای استفاده از اینترنت وشبکه های اجتماعی از بخش های خبری ماهواره ای تلویزیونی« الجزیره» قطر و«العربیه» عربستان که حامیان اصلی اشان در تامین سلاح وجنگ های خیابانی بودند،استفاده می کردند.بشقاب های ماهواره ای برهرپشت بامی دیده می شد و منعی هم برای استفاده ازشبکه های ماهواره ی درسوریه ندیدم.اصولا در عربستان ،ترکیه،لبنان وعراق هم هیچ کسی از جمع آوری این بشقاب هامطلبی به میان نمی آورد اما نظارت وکنترل وحتی سانسور مطبوعات ورادیو-تلویزیون در این کشورها به شکل قانونی اش جاری وساری بود.

مشاهدات من خاکی از آن بود که نظارت قانونمند بر جریان آزاداطلاعات بسیار مثمر ثمرتر از نظارت غیرقانونی ودلبخواهی دولت هادر کشورهای اسلامی است.ظهور رسانه های جدید در پی چهار انقلاب فناوری های اطلاعاتی وارتباطی براین نظر من تاکید می کند.

۱۰-هردهسال یک انقلاب رسانه ای

کلارا شیه(Clara Shih)درکتاب«دوران فیس بوک:شبکه های برتربرای ایجادتولیدبهترورسیدن به مخاطبان جدید وفروش بیشتر مدیران»که چاپ دوم آن درسال ۲۰۰۹منتشرشد.فیس بوک را به عنوان شبکه ای برای مدیریت روابط با مشتری معرفی می کند .(Shih, 2009:2).

ازنظر کلارا شیه :«تقریبا درهردهه ای یک فناوری جدید ظهورکرده که به طوراساسی عرصه بازرگانی راتغییر داده است.(Ibid:11).

اوبه چهارانقلاب فناوری اطاعاتی دردهه های اخیر اشاره می کند:انقلاب اول دردهه ۱۹۷۰میلادی با اختراع شمارشگرهای  پردازنده مرکزی (mainframe  computing)آغاز شد.ازاین اختراع در خطوط هوایی،بانکداری،علم مهندسی وبازرگانی استفاده شد.دومین انقلاب در دهه۱۹۸۰ وبا روی کار آمدن رایانه ای شخصی (PC)رقم خوردکه با رایانه اپل مکینتاش تجلی پیدا کردودانشگاه هارابه استفاده از رایانه ترغیب نمود.دهه ۱۹۹۰راباید دهه انقلاب اینترنت نامیددهه ای که رسانه های جدیدیا دیجیتال،جایگزین رسانه های قدیمی وآنالوگ شدند.(Gane and Beer,2008:6) ودهه ۲۰۱۰میلادی بی گمان به شبکه های اجتماعی به عنوان انقلاب چهارم تعلق دارد(Ibid:11).این عصر را پل لوینسون (Paul Levinson)استادمطالعات ارتباطات ورسانه دانشگاه فوردهام نیویورک دوران پیدایش رسانه های جدید جدید(new new media) می نامد.او رسانه های جدید را به مثابه بنزین  سوخت رقابت های انتخاباتی آمریکا درسال ۲۰۰۸می داند که مواد این سوخت راوبلاگ ها،فیس بوک ویوتیوپ تامین می کنند. لوینسون می نویسد:«رسانه های جدید جدیددربرگیرنده رسانه هایی است که ازرسانه های جدید،جدیدتر هستند.همانگونه که رسانه های کلاسیک جدیدمانند ایمیل ووب سایت از رسانه های قدیمی مانندروزنامه ها وتلویزیون تفکیک می شوند.رسانه های جدید همچنان که می دانیم بخش هایی از زندگی مارا در ۵سال اخیر پرکرده اند.تعدادی هم نتوانستند در۴سال اخیر دوام پیداکنند.دانشجویان وتعدادزیادی از کارشناسان وارد به جزئیات استفاده از رسانه ها هستندبرای این که آن هابیشتر اوقات از رسانه ها استفاده می کنند.دانشجویان به یوتیوپ نگاه می کنندوهنگامی هم که استاد درکلاس درس درحال تدریس است،درحال فرستادن یا گرفتن متن توئیت هااز طریق گوشی های آیفون وبلکبری اشان  هستند.اما این رسانه های جدیدجدیدکمتربه صورت گسترده ویا جزئی  درکلاس های درس وکتاب های درسی ویا کتاب های غیردرسی موردبحث واقع می شوند.[کتاب]رسانه های جدید درصدد فهمیدن این مطلب واصلاح حذف این بحث ها است،.(Levenson,2009:1).لوینسون سپس لیستی از رسانه های جدید را ارائه می کند:وبلاگ ها،یوتیوپ،ویکی پدیا،دیگ،مای اسپیس،فیس بوک،توئیتر،سکندلایف وپادکست ها.رسانه هایی که به افزودن اطلاعات ومتعاقب آن نظارت بیشتر کاربران براین اطلاعات منتهی می شود.

نتیجه

دراین مقاله مروری مشخص شد که رسانه ها نقشی انکارناپذیر درارتباطات وایجادامواج بیداری اسلامی درکشورهای اسلامی تحت سلطه دولت های وابسته واستبدادی داشته اند.درایران اسلامی نقطه آغازین انقلاب از درج مقاله ای توهین آمیز در روزنامه اطلاعات درسال ۱۳۵۶رقم زده شدوشیوه های ارتباطی رهبری انقلاب ومردم دراستفاده از رسانه های کوچک به سرنگونی دولت استبدادی انجامید.مطالعات ومشاهدات درکشورهای اسلامی نشان دادکه این کشورها ازرسانه هایی مسقل برخوردارنبوده اند.دولت های مستبدحاکم برمسلمانان ،علاوه برسانسور وخفقان مردم را به شیوه های گوناگون تحقیر کردند.مطبوعات ورادیو-تلویزیون در اداره وتملیک دولت ها بودند.اما با اولین جرقه درکشورتونس این رسانه های جدیدبودندکه علاوه براطلاع رسانی درساماندهی انقلابیون نقشی بی بدیل بازی کردند.وبلاگ ها ووب سایت ها به ویژه شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک ،یوتیوپ وتوئیتربه مقابله با رسانه های دولتی برخاستندوبا انتشار اخبار وفیلم های ویدئویی نه تنها درکشورخودشان بلکه درهمه نقاط جهان گزارش لحظه به لحظه حرکات انقلابی خودرا به جهانیان رساندند.دراین میان برخی از مستبدان  مانند حسنی مبارک درمصر وبن علی درتونس با دریافت پیام های مردم بدون مقاومت وخونریزی زیاد پاپس کشیدند اما در کشورهایی چون لیبی ویمن ایستادگی دولت ها باعث خشونت وقربانی شدن مردم شد.این ایستادگی ها البته راه بجایی نبردوروسای جمهور این کشورها هم راهی جز واگذاری قدرت نداشتند.دربرخی کشورها مانندمغرب گرچه دولت سقوط نکرد اما رسانه ها از وضعیت بهتری برخوردارشدند ونسیم آزادی در آن وزیدن گرفت.با فرارسیدن دوران رسانه های جدید جدیدپیش بینی می شود مردم مسلمان وانقلابی امکانات بیشتری رابرای مقابله رسانه ای با دولت های مستبد به دست آورند.این امکانات استفاده ازرسانه های کوچک دربرابررسانه های بزرگ دولتی را تبدیل به استفاده ازرسانه های جدیدجدیددربرابررسانه های بزرگ کرده است وتحولات ناشی ازانقلابات فن آوری هم درآینده برامکانات مبارزه با دولت های استبدادی خواهدافزود.

 

 

پانوشت ها:

-امیرشاهی،ذوالفقار،(۱۳۷۷)،مباحث کشورهاوسازمان های بین المللی/۱۰۰لیبی،تهران:موسسه چاپ وانتشارات وزارت امورخاجه

-خاکرند،سعید،(۱۳۷۲)،«سودان گذرگاه اسلام به قاره سیاه،قسمت چهل ونهم»درروزنامه کیهان،۱۹/۵/۱۳۷۲

-مسعودی،امیدعلی،(۱۳۸۲)،مقاله تحقیقی” وسایل ارتباط جمعی درمصر،الجزایر،سودان،تونس،مراکش ولیبی”زیرنظردکترمهدی محسنیان راد،درس ارتباطجمعی درکشورهای اسلامی،دوره دکتری علوم ارتباطان،دانشگاه علامه طباطبایی.

-نوروزی،احسان،(  ۲۰۱۱ )،« انقلاب یاس در تونس، نخستین انقلاب آنلاین؟»،در:

http://www.dw.de/  ۱۹/۰۱/۲۰۱۱

 

 

 

-Gane,Nicholas and Beer,David,(2008),New Media,NY:berg.

Levinson,Paul,(2009),New New Media,Boston:penguin academic-

-Shih,Clara c.(2009),The Facebook Era Tapping Online Social Network to Build Better Products ,Reachn New Audiences,and Sell More Stuff,Boston:Pearson Education Inc.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.