در میان نظریههای ارتباطات جمعی، مجموعهای از نظریههای هنجاری وجود دارد که به تشریح بایدها و نبایدهای حاکم بر وسایل ارتباطجمعی در جوامع مختلف می پردازد؛ تقسیم بندی سیبرت و همکارانش اولین مجموعه از این دست بهشمار می رود. در این میان رویکرد لیبرالیستی با افت و خیزی قابل توجه تا به امروز همراه بوده که حاصل آن را میتوان در شکلگیری نظریه نئولیبرالیستی یا همان نظریه مسئولیت اجتماعی رسانههای جمعی دنبال نمود؛ بیشک مسئولیت اجتماعی در بداهت امر مفهومی کلی و ارزشی میباشد لکن این معنا در ادبیات نظری رسانههای جمعی از حیث مبادی، مبانی و حتی گاه اصول با رویکرد سنتی لیبرالیستی تعارضی نداشته و عملاً مقولهای جهت دستیابی رسانههای غربی به اهداف دنیای مدرن میباشد؛ لذا علیرغم ارزشی بودنِ این مفهوم، قهراً نمیتوان بالجمله از این ادبیات نظری در چارچوب رویکرد دینی به رسانه استفاده نمود. در مقابل، رسانه آرمانی در نگاه رهبران انقلاب اسلامی نه تنها کاستیهای منطق نئولیبرالیستی غرب را نمایان می سازد بلکه ظرفیتها و امکانات ساختاری و محتوایی رسانه اسلامی را نشان میدهد. امام خمینی(ره) و رهبری انقلاب اسلامی در موضع سیاستگذاریکلان رسانهای با بهرهمندی از تفکر اسلام ناب محمدی و با نگاهی هنجاری، جایگاه رسانههای جمعی را در راستای تعالی انسان و جامعه مورد توجه قرار داده و در پرتو فرهنگ اسلامی آنها را جهت نیل به مسئولیت الهی و انسانی خویش آگاه می سازند.
* رسانه آرمانی در نگاه راهبران انقلاب اسلامی نه تنها کاستی های منطق نئولیبرالیستی غرب را نمایان می سازد بلکه ظرفیت ها و امکانات ساختاری و محتوایی رسانه اسلامی را نشان می دهد.
* میلتون فریدمن از بنیانگذاران مکتب پولی شیکاگو و برنده جایزه نوبل در اقتصاد مسئولیت اجتماعی سازمان ها را به حداکثر رساندن سود قلمداد می کند.
* بر اساس آنچه در دنیای سرمایه داری اصلت می یابد اهتمام به سودگرایی و سرمایه داری می باشد که این مهم توسط سازمانها و با التبع سازمانهای رسانه ای مورد توجه قرار گرفت. در این راستا رسانه ها با تولید و پخش برنامه های جذاب و احساسی در پی کسب سود بیشتر برآمدند.
* گرچه مسئولیت اجتماعی بنابود نواقص کاربردی رسانه های لیبرال را بر طرف سازد اما به واقع با جذب شدن در فضای کاپیتالیستی غرب تنها زمینه ای جهت نمایش آستین مخملین پلورالیسم فرهنگی از پس دست آهنین مونوپولی رسانه ای را فراهم آورد.
* در فرهنگ اسلامی معنای مسئولیت اجتماعی متفاوت و البته گسترده است. به دین معنا که هر فردی علاوه بر اندیشیدن در مصالح خود و مسئولیت نسبت به خود نسبت به افراد جامعه و همنوعان خود نیز مسئولیت دارد.
* امام خمینی: این سازمان باید صد در صد به صورتی باشد که با نهضت و انقلاب اسلامی بسازد نه اینکه ما بگوئیم رادیو و تلویزیون اسلامی هست ولی ببینیمیک حرفهایی در آن زده می زنند که به اسلام و انقلاب اسلامی لطمه می آورد.
* امام خمینی: وصیت من به مجلسشورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و روسای جمهور ما بعد و شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هر زمان آن است که نگذارید این دستگاههای خبری و مطبوعات ومجله ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند.
مقدمه
امروزه حضور گستردهی رسانه های جمعی در جهت دهی به افکار عمومی جهان از واقعیات انکار ناپذیر می باشد که دنیای معاصر را تحت تأثیر قرار داده است. این معنا تا بدانجا پیش رفته که عصر حاضر را عصر رسانه ها نامیده اند. رسانه های جمعی بر اساس کارکرد های اطلاع رسانی ، آموزشی و تفریحی در سیر تاریخی خود گونه های متعددی از متون رسانه ای را به نمایش گذاشته اند، مع الوصف در تاریخ رسانههای جمعی نقاط عطفی به چشم می خورد که از لحاظ نظری حائز اهمیت است.
بدین معنا تغییرات و تحولات عمیق در نیمهی نخست قرن ۲۰ از جایگاه ممتازی برخوردار است چه اینکه وجوه تکنیکی رسانه و مآلاً پدیدآمدن رسانههای جدید فضایی متفاوت را برای جامعه، صاحبان قدرت و دست اندرکاران رسانه رقم زد. فضایی که علاوه بر اینکه نوع نگاه به انسان را دستخوش تغییراتی می نمود، مشی اخلاقی رسانهها را نیز متأثر میساخت چرا که جامعهی غربی با رشد تکنولوژی رسانه، مسائل جدیدی را پیشرو میدید که با برخی مبانی موجود در ذات مدرنیته در تعارض بود. قهراً این معنا در حوزهی رسانههای جمعی با موضوعیت یافتن آزادی و علی الخصوص آزادی بیان عنوان می گردید. دغدغه آزادی مطبوعات پس از جنگ جهانی دوم و همینطور در جریان جنگ سرد شکل به اوج خود رسید. این در حالی بود که طبق فلسفه ی سیاسی غرب آزادی بیان برای رسیدن به جامعه ای آزاد از آرمان های جامعه ای لیبرال- دموکراتیک بشمار می رفت. مآلاً این قبیل نگرشها موجب شد تا عزمی برای چگونگی مواجهه با این مسائل و مشکلات پدید آید.
از این حیث نظریهی مسئولیت اجتماعی یا همان نظریه نئولیبرال مدنظر قرار گرفت.مسئولیت اجتماعی بواسطه بار ارزشی موجود در مفهوم خویش نظراً و عملاً همیشه مورد توجه اصحاب رسانه در کشورهای در حال توسعه بوده است؛ چه اینکه سایر نظریات عموماً در مفهوم و منطوق خویش تأثیرپذیری از فضای فرهنگی مولّد خود را نشان میدهند اما این نظریه بواسطه مفهوم ارزشی و جهانشمول خود قابلیت تطبیق با ادبیات فرهنگی جوامع سنتی را نیز ممکن میسازد فلذا از سویی جذابیت و از سوی دیگر اقبال اصحاب رسانه موجب نوعی بازتعریف از آن گشته که مآلاً بدون توجه به مبادی و مبانی آن منجر به تفسیری انسانی، اجتماعی و حتی گاه الهیاتی در قالب فریضه امربهمعروف و نهیازمنکر از این معنا شده است.
بیشک این قبیل اختلافات محتوایی در نظام فکری و معنایی غرب را نباید فقط در ساختاری صوری پردازش نمود، در غیر اینصورت مفاهیم به غیر مقتضای خود تحول یافته و قهراً نقضغرض خواهد شد. از این حیث با نگاهی تحلیلی ناظر به مبادی و مبانی مسئولیت اجتماعی رسانهها و عبور از مفهوم به ظاهر جذاب آن میتوان رویکرد آرمانی و انقلابی به رسانههای جمعی در فضای دینی را مورد تبیین قرار داد.
اصول و مبانی نظریه مسئولیت اجتماعی رسانه ها
برای تحلیل مسئولیت اجتماعی باید به مبنای لیبرالی آن توجه نمود چه اینکه اساساً این دو نگاه در راستای ارزشهای جامعه غربی لکن فارغ از مفهوم صرفاً با الفاظی متفاوت تقریر شدهاند؛ نظریهی لیبرالی از همان ابتدا مورد انتقاد بود چرا که از دو منظر ساختی و محتوایی همواره اشکالاتی را در حوزه رسانه نشان میداد؛ از طرفی طبق این نظریه در جامعهای با نظام سرمایه داری تنها کسانی میتوانند آراء و افکار خود را در قالب رسانه ارائه دهند که از توان مالی بالایی برخوردار بوده و امکان نشر عقائد خود را داشته باشند، از طرف دیگر از حیث محتوایی نیز به تعبیر سیبرت(۱۹۵۶: ۷۰-۷۱)[۳]برخی از اطلاعاتی که رسانهها به جامعه میدهند غلط بوده و لاجرم ملاک و مناط تشخیصِ مفید یا مضر بودن رسانهها خود مردم می باشند.
ایجاد مفهوم مسئولیت اجتماعی در دهه ۴۰ و ۵۰ جهت فروکاستن اثرات نگاه اطلاقگرای لیبرالی و در راستای تقویت دموکراسی رسانه ای در آمریکا مورد توجه قرار گرفت؛ نظریهی مسئولیت اجتماعی از آنجایی ایجاد شد که افرادی که تاکنون محروم بودند امکان بروز عقائد یافتند. اوج این مفهوم در دهه۱۹۶۰ بود که کمیتهیF.C.C کاملاً بر رسانهها مسلط شد و ضمن تهدید رسانهها از آنها میخواست استانداردهای حرفهای خود را بالا ببرند، از آن به بعد دادگاه عالی آمریکا نیز به مسئلهی رسانهها توجه نمود. در دهه۱۹۸۰ در فضای مقررات زدایی، رسانهها اعلام کردند که نیازی به مقررات دولتی وجود ندارد، لذا رفتهرفته قدرت F.C.C نیز کاهش یافت تا جایی که بعد از مقرراتزدایی فضای رسانهها به سمت سود دهی بیشتر سوق پیدا کرد(ویتیکر، ۲۰۰۸: ۱۱-۱۲)[۴].
نظریهی نئولیبرالسیم رسانهای در اصل برای توضیح شرائط مطلوبِ مطبوعات ایجاد گردید، اما به تدریج در مورد رسانههای الکترونیک نیز بکار رفت(البران، ۲۰۰۹: ۵۹)[۵]. بنابراین نظریه مسئولیت اجتماعی نیز تنها محدود به فضای نظری در چهار نظریه مطبوعات باقی نماند و خیلی زود علاوه بر ادبیات نظری، حوزهی کاربردی رسانههای جمعی را نیز در بر گرفت تا آنجا که در دهه ۱۹۶۰ ایالات متحده مبتنی بر ایدهی مسئولیت اجتماعی رادیوی ملی عمومی[۶](NPR) و خدمات پخش عمومی[۷] (PBS)را به منظور پخش برنامههای آموزشی و اجتماعی تأسیس نمود(هیبرت، ۲۰۰۰: ۴۷)[۸]. رفتهرفته این نظریه دامنهی گستردهای را از انواع گوناگون مطبوعات چاپی تا نهادهای عمومیِ سخنپراکنی در برگرفت که از طریق روندهای دموکراتیک پاسخگو بودند(مک کوئل،۱۳۸۸: ۱۶۹).
بدینسان مسئولیت اجتماعی در میان نظریات کلاسیک جایگاه متمایزی یافت چه اینکه در ابتدایی ترین دسته بندی سیبرت و همکارانش نیز ضمن نقد سه نظریهی اقتدارگرایی (سانسور پیش از نشر) ، شوروی (کنترل دولتی) و حتی لیبرالی (محدودیت بواسطه ی آزادی رسانه)، نظریه مسئولیت اجتماعی را بر سایرین ترجیح می دهند.
طبق نگاه پیترسون (۱۹۵۶: ۸۲)[۹] به عنوان نظریه پرداز مسئولیت اجتماعی خواستگاه اجتماعی این نظریهی مرجح با اعتقاد به سود رساندن در جامعه موضوعیت می یابد که در نیمه نخست قرن بیستم مورد نظر کسب و کار و تجارت قرار گرفت.
میلتون فریدمن[۱۰] (۱۹۱۲-۲۰۰۶) از بنیانگذاران مکتب پولی شیکاگو و برنده جایزه نوبل در اقتصاد نیز در یک نگاه گلی مسئولیت اجتماعی سازمانها را به حداکثر رساندن سود قلمداد میکند. بدین معنا سازمانها به شرط رعایت مقررات بازی و در یک رقابت آزاد تا جایی که میتوانند باید سود خود را افزایش دهند. البته دولت نیز باید مراقب باشد که سازمانها مطابق با مقررات رفتار نمایند (قلی پور،۱۳۸۰: ۲۷۵). این مطلب از آن جهت اهمیت مضاعف مییابد که رسانه نیز یک سازمان بوده و حداکثر رساندن سود در آن نیز موضوعیت مییابد چنانکه مک کوئل(۲۰۰۵: ۲۸۳-۲۸۴)[۱۱] ضمن توجه به رسانههای سودمحور در مجموع سود را به عنوان اولین هدف یک سازمان رسانهای تلقی میکند.
هربرت آلتشول[۱۲] استاد روزنامهنگاری دانشگاه ایندیانا نیز ضمن اینکه اصطلاح مسئولیت اجتماعی را وابسته به نظام اخلاقی و ارزشی دنیای غرب می داند آن را با فلسفهی سودگرایی بنتام و جان استوارت میل که از قرن نوزدهم، انگلستان و ایالات متحده را فراگرفته مرتبط دانسته است(۱۳۷۴: ۱۰-۱۳). براین اساس آنچه در دنیای سرمایهداری اصالت می یابد اهتمام به سودگرایی و سرمایهداری میباشد که این مهم توسط سازمانها و بالتبع سازمانهای رسانه ای مورد توجه قرار گرفت. دراین راستا رسانهها با تولید و پخش برنامههای جذاب و احساسی در پی کسب سود بیشتر برآمدند.
امروزه در عرصهی رسانه های جمعی با اینکه لفظ مسئولیت اجتماعی همچنان جذاب است لکن بواقع جنبهای را که به آن هویت بخشی نموده ، حفظ نکرده بلکه تبدیل به معنایی شده که دنیای مدرن را نیز نتوانسته به اهدافی که در ابتدا برای آن در نظر گرفته بود برساند. چنانکه آلتشول (۱۳۷۴: ۱۰ -۱۳) از متفکرین نظریههای هنجاری ضمن توجه به نقش ممتاز کمیسیون هاچینز در باب کردن اصطلاح مسئولیت اجتماعی، این مفهوم را چنان مبهم می داند که به تعبیر او تقریباً هر معنایی را می توان جای آن گذاشت. لذا گرچه مسئولیت اجتماعی بنا بود نواقص کاربردی رسانههای لیبرال را برطرف سازد اما بواقع با جذبشدن در فضای کاپیتالیستی غرب تنها زمینهای جهت نمایش آستین مخملین پلورالیسم فرهنگی از پس دست آهنین مونوپولی رسانهای را فراهم آورد.
در یک نگاه کلی میتوان چنین گفت که رویکرد لیبرالیستی و نئولیبرالیستی در باب رسانههای جمعی در اصول بنیادین بر یکدیگر منطبق بوده لکن در اصول کاربردی در برخی موارد با یکدیگر تفاوتهایی را نشان می دهد. لذا گرچه این دو نظریه از حیث معرفتشناسی، انسان شناسی، اقتصاد حاکم، سیاست حاکم، میزان کنترل، نظارت، هزینه، قدرت و مالکیت ، استقلال حرفهای ، رابطه با جامعه، تولید محتوا ، میزان تعهد و رابطه با منابع تولید محتوا، تصور رسانه از نقش خود در جامعه و نوع ارتباط با مخاطب با فلسفه لیبرالیسم همسو بوده و بالمآل ظرفیت، قابلیت و محدویت رسانه ها متأثر از این معنا می باشد اما مضافاً نظریه نئولیبرالیستی علاوه بر آزادی به مسئولیت اجتماعی و مصالح اجتماعی با منطقی پلورالیستی اهمیت داده فلذا در بادی نظر منافع کلی جامعه را در کنار منافع خصوصی کمپانی های رسانه ای مورد توجه قرار می دهد؛ بنابراین فرهنگ حاکم بر نئولیبرالیسم رسانه ای برخلاف نظریه سنتی لیبرالیسم به رویکرد اصاله الجمعی اهتمام ورزیده و سعی در برقراری تعادلی میان فردگرایی و جمع گرایی می نماید.
اما در رویکرد نئولیبرالیستی در بادی عمل به حسب سیاست دموکراتیک غرب همچنان نگاه کاپیتالیستی و بنتامیستی بازار در کنار خلاقیت و حقیقتجویی در رسانه های جمعی موضوعیت یافته است؛ بنابراین آرمان مسئولیت اجتماعی حتی جهت نیل به فضای پلورالیستی نیز محقق نگردیده است چه اینکه طبق منطق بازار، سرمایه داری رو به تمرکز و ادغام و مآلاً تشکیل زنجیره های بهم پیوستهی رسانه ای پیش رفته و امکان تحقق خرده رسانه های مستقل و تکثر رسانه ای را منتفی نموده است. بنابراین با سودگراییِ بیش از پیش رسانه ها، نئولیبرالیسم رسانه ای از اصول کاربردی و متمایز خود دور شده و خواسته یا ناخواسته با اصول بنیادین لیبرالیسم جرح و تعدیل گشته است؛ بر همین اساس متفکرین نئولیبرال، مسئولیت اجتماعی را عملاً لفظی جذاب و در عین حال مبهم و بلا معنا قلمداد می کنند؛ مع الوصف می توان تشابه بنیادی و تفاوت کاربردی میان رویکرد سنتی لیبرال و رویکرد مدرن نئولیبرال به رسانه های جمعی را طبق جدول ذیل مقایسه نمود.
ردیف | رویکرد
معیار |
لیبرالیسم | نئولیبرالیسم |
۱ | فرهنگحاکم | فردمدار | جامعهمدار |
۲ | سیاست حاکم | دمکراسی غربی | دمکراسی غربی |
۳ | اقتصاد حاکم | سرمایهداری | سرمایهداری |
۴ | مالکیت | خصوصی، سهامی | خصوصی، سهامی |
۵ | سودبرندگان | گروهی خاص | کل جامعه |
۶ | جهت ارتباط | کاملاً افقی | تاحدی افقی |
۷ | استقلال حرفهای | کامل | کامل |
۸ | نحوه کنترل | بازار آزاد افکار، دادگاه | افکار عمومی، رفتار مخاطبان، افکار حرفهای |
۹ | نظارت | پس از انتشار | پس از انتشار |
۱۰ | تقابل | آزادی مخاطب عام خواستههای مخاطب | مسئولیت اجتماعی آزادی |
۱۱ | خطوط قرمز | افترا، تهمت، فتنهانگیزی | نادیده گرفتن جدی حقوق خصوصی و ارزشهای اجتماعی |
۱۲ | محتوا | منفعل قابل تغییر | تاحدی فعال، کثرتگرا |
۱۳ | نقش اجتماعی | بازار | بازار کنترلشده |
۱۴ | ارزش های خبری | مصالح اجتماعی | اولویتهای توسعه |
۱۵ | رابطه با جامعه | منفعت | منفعت |
۱۶ | انسانشناسی | آزادی مطلق، حقیقتجو | آزادی مشروط، حقیقتجو، سودجو |
۱۷ | اهداف | اطلاعرسانی، سرگرمسازی، کشف حقیقت | اطلاعرسانی، سرگرمسازی، به عرصه بحث کشیدن مجادلات |
جدول مقایسه میان دو رویکرد لیبرالی و مسئولیت اجتماعی (جبلی،۱۳۸۳)
معنای مسئولیت اجتماعی در فرهنگ اسلامی
در فرهنگ اسلامی معنای مسئولیت اجتماعی متفاوت و البته گسترده تر است؛ بدین معنا که هر فردی علاوه به اندیشیدن در مصالح خود و مسئولیت نسبت به خود نسبت به افراد جامعه و همنوعان خود نیز مسئولیت دارد، لکن این مسئولیت به تعبیر آیت الله مصباح در عرض مسئولیت خداوند نیست بلکه در راستا و شعاع آن قرار دارد(۱۳۸۲: ۱۳۸-۱۴۰).از این حیث مسئولیت اجتماعی دایره گستردهتری را از حیث کمی و کیفی در برمیگیرد؛ به عبارت دیگر نه تنها مصادیق مسئولیت در برابر جامعه حسب دستورات و تقریرات شارع دامنه وسیعتری را نشان می دهد بلکه از نظر کیفی نیز در حوزه رسانههای جمعی منتهی به تکثرگرایی فرهنگی و رسانه ای نمیشود و لذا فارغ از اصول بنیادینِ متفاوت با رسانه های لیبرال و نئولیبرال در اصول کاربردی نیز با آموزه های عملی مانند تعلیم و تربیت، رشد و تعالی فرد و جامعه، آزادی و عدالت در جهت آرمانگرایی موضوعیت مییابد.
در این راستا موضع سیاستگذاری معاصر انقلاب اسلامی با توجه به فلسفه دینی رسانه به نقش رسانهها در تعلیم و تربیت اقشار اجتماعی می پردازد. بدین سان امام و رهبری با رویکردی هنجاری علاوه بر اهتمام به محتوای دینی رسانه، ساختار دینی حاکم بر رسانه را نیز مدّنظر قرار داده و توصیه مینمایند که از این ابزار در انتقال مبانی و معانی انسانی و الهی بهره گرفته شود(باهنر،۱۳۸۹). براین اساس نظر به قابلیتها و محدویتهای هنجاری رسانه های لیبرال و نئولیبرال می توان رویکرد رهبری انقلاب اسلامی را با لحاظ اصول بنیادین و کاربردی رسانه های آرمانی مطمع نظر قرار داد چه اینکه از این طریق نه تنها وجوه افتراق آن با نگرش سابق نمایان می گردد بلکه در ساحت هنجاری نیز نمودی کاربردی از رسانه های مطلوب اسلامی تبیین خواهد گشت.
معیارهای هنجاری رسانه آرمانی
این بخش محصول پژوهش نگارندگان با تکنیک تحلیل محتوای کیفی در خصوص نگرش هنجاری به رسانه های جمعی از دیدگاه رهبری انقلاب اسلامی است که با توجه به موضوع مقاله، ناظر به معیارهای رسانه مطلوب و آرمانی بوده و برپایه مجموعه سخنانی که از سوی ایشان پس از پیروزی انقلاب مطرح شده، در منابع گوناگون جستجو و استخراج شده است.
طبق بررسیهای به عمل آمده[۱۳] در نگاه رهبری کارکرد و وظیفه رسانه در قالب تهذیب و تعالی فرد و جامعه موضوعیت می یابد چنانکه بواقع سخن از تفریح و سرگرمی در آراء و افکار ایشان نیز نه استقلالاً که در ارتباط و جهت نیل بدین مقصود می باشد. از این حیث نوع نگاه هنجاری رهبری به رسانه های جمعی را می توان با توجه به معیارهایی مورد تحلیل و تطبیق قرار داد؛ چه اینکه هر کدام از این معیارها نمودی از اندیشه ایشان در راستای تبیین اصول بنیادین و کاربردی رسانه های آرمانی و رسانه های مطلوب اسلامی می باشد.
۱) نظام فرهنگی حاکم بر رسانه اسلامی:اسلام مدار
منظور اصول، سیاستها و چارچوب بینشی است که رسانه باید بر مبنای آنها فعالیت کند و اهداف خود را بر اساس آن تنظیم کند. براساس نظر رهبری، جهت کلی سیاستهای برنامهسازی بایستی منطبق با آموزههای اسلامی باشد، ضمن اینکه نظر اسلام در مورد انسان به دو اصل مبتنی بر شناخت بُعد مادی و معنوی او استوار است و در این زمینه امام خمینی (ره) میفرماید:
«این سازمان باید صددرصد به صورتی باشد که با نهضت و انقلاب اسلامی بسازد، نه اینکه ما بگوییم رادیو و تلویزیون اسلامی هست، ولی ببینیم یک حرفهایی در آن میزنند که به اسلام و انقلاب اسلامی لطمه وارد میآورد…»
(صحیفهنور، ج ۱۲،ص ۸۵)
«رسانههای گروهی به ویژه صدا و سیما، این مراکز آموزشی و پرورشی عمومی، میتوانند خدمت گرانمایهای به فرهنگ اسلام و ایران نمایند»
(صحیفهنور، ج ۱۹، صص۱۱۰ـ۱۰۹)
آیتا.. خامنهای مهمترین مصادیق فرهنگ اسلامی ـ ایرانی را شامل موارد زیر میداند: استحکام بنیانهای اعتقادی و دینی، آشنایی با مبانی معرفتی اسلام و قرآن، شناخت تاریخ کشور و افتخارات ملت به ویژه در دورانهای نزدیک به امروز، شناخت درست امام خمینی (ره) قلّه بلند تاریخ معاصر و اندیشههای سیاسی تابناک و پایههای حرکت عظیم انقلابی او، احساس عزّت و سربلندی به خاطر درسی که ایرانیان در دوران پیروزی انقلاب و دفاع مقدس به جهان دادند. فراگرفتن خصلتهایی که میتواند نسل کنونی را به اعتلاء و عظمت برساند، مانند دینداری و دانشپژوهی، وجدان کار و انضباط، شجاعت و پاکدامنی و جوانمردی، آگاهی سیاسی و خلوص انقلابی و امانت و محبت و برادری، استقلال و آزاد منشی… وظیفه اصلی صدا و سیما آن است که در طی همهی برنامههای خود هدف برآوردن این نیازهای حیاتی را در نظر بگیرد و از سمت و سوی آن بیرون نرود.
(منشور صدا و سیما، ص ۱۴۹، بیانات ۵/۳/۱۳۷۸)
۲) نظام سیاسی حاکم بر رسانه: ولایت فقیه
در این زمینه با توجه به قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی و قبول این مسئولیت از سوی رهبران نظام رسماً مسئولیت نظام سیاسی حاکم بر رسانه برعهده ولایت فقیه است. تا آنجا که بصورت خاص اصل یکصد و دهم قانون اساسی از اختیارات رهبری را نصب و عزل و قبول استعفا مربوط به رئیس سازمان صدا وسیما میداند.
«در صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تأمین گردد. و نصب و عزل رییس سازمان صداوسیما ی جمهوری اسلامی ایران با رهبران نظام است و شورایی مرکب از نمایندگان رییس جمهور و رییس قوه قضاییه و مجلس شورای اسلامی(هرکدام دو نفر) نظارت بر این سازمان خواهند داشت. خط مشی و ترتیب اداره سازمان و نظارت بر آن را قانون معین می کند.»
(مجموعه قوانین ومقررات سازمان صداوسیما،۱۳۸۲،ص۸ )
از این حیث در نگاه رهبری، صدا و سیما باتوجه به اهمیت آن، نسبت به دیگر ارکان نظام جمهوری اسلامی مستقل میباشد، بدین معنا رسانه میتواند همه گونه انتقاد سازنده را با بیطرفی و بدون وابستگی به هیچ یک از قوا یا نهادهای اجتماعی پخش نماید.
۳) نظام اقتصادی حاکم بر رسانه(روش تأمین هزینه): بیت المال[۱۴]
با توجه به بیانات مقام رهبری میتوان نظر ایشان را درباره روش تأمین هزینه سازمان وبه عبارت دیگر اقتصاد حاکم بررسانه بدین صورت تفسیر کرد که تأمین بودجه این سازمان از طریق هزینه بیتالمال صورت می پذیرد؛ چرا که با توجه به اصل تفکیک قوا در جمهوری اسلامی دولت جزئی از نظام جمهوری اسلامی است.
«باید رادیو- تلویزیون توجه به این معنا داشته باشد که این از بیت المال مسلمین است، باید وقتش صرف چیزهایى که مربوط به مصالح مسلمین نیست، نشود، مسئولیت دارد اینها.»
(صحیفه امام، ج۱۹،ص۳۷۵)
در این باره مقام معظم رهبری نیز می فرماید:«این صدا و سیما که متعلق به این ملت است ـ دولت هم که متعلق به این ملت است ـ و با پول جیب این ملت اداره میشود نمیتواند بزرگترین مصلحت ملت را نادیده بگیرد و فدا کند….»
(www.wilayah.ir/pr/bayanat/speeches/69.70/bayan202/p.6)
۴) مالکیت: متعلق به مردم
همانطور که در قسمت روش تأمین هزینه اشاره شد، مالکیت رسانه، در جمهوری اسلامی، متعلق به مردم است نه یکی از قوای سه گانه.
«رادیو- تلویزیون و مطبوعات مال عموم است- چنانچه شما هم همین اعتقاد را دارید که عموم بر آنها حق دارند» در جای دیگر ایشان می فرمایند؛ «روزنامهها مال طبقه سوم است، مال طبقه اول نیست و این هم نیست که همهاش مال حکومت باشد و از چیزهای حکومتی بنویسید، این صحیح نیست. به نظر من روزنامهها برای همه مردم است و همه مردم در آن حق دارند»
(صحیفه امام، ج۱۹،صص۳۶۱ و ۳۶۳)
در این باره مقام معظم رهبری می فرماید:
«اینجا متعلق به همه مردم است و مردم به اینجا علاقه دارند و آن را متعلق به خودشان میدانند اگر میبینید گاهی از برنامهای گله میکنند یا اظهار عدم رضایت میکنند و توقعی را ابراز میدارند اینها به خاطر این است که اینجا را مال خودشان میدانند.»
(چشمهنور، ص ۳۸۵، بیانات ۹/۵/۱۳۷۵)
۵)سود برندگان: کل جامعه وجهان اسلام
آنچه از فحوای بیانات رهبری نظام مشخص می گردد ،این است که رسانه هم در زمینه جامعه و مردم ایران وظیفه دارد و هم رسالتی بین المللی در مقابل کل جهان اسلام دارد ،یعنی خروجی تولیدات آن باید هم به نفع عامه مردم ایران باشد ،و هم دیگر مسلمانان جهان.
«آنچه از همه آن دستگاه ها بیشتر رابطه با انسان دارد ،تلویزیون است….رادیو هم همه جا هست ،لکن فقط از راه سمع است.آنچه که در همه کشور،یعنی آن دهاتی که در خانه است،در مرکز وهیچ هم سواد ندارد ، لکن چشم وگوش دارد از رادیو وتلویزیون استفاده می کند،هم استفاده سمعی می کند،هم استفاده بصری»
(صحیفه نور،ج۸،صص۱۷۶-۱۷۵)
«حرکت اصلی حرکت سالهای آتی سازمان صداوسیما باید بر توجه کامل به کیفیت برنامه ها ،برنامه ریزی دقیق ونظارتی جامع استوار باشد تا برنامه ها وتولیدات صداوسیما که حاصل تلاشها وفعالیتهای این سازمان است با اهداف ونیازهای جامعه اسلامی منطبق باشد….»
(منشور صدا وسیماص ۱۱۰،بیانات ۱۶/۴/۱۳۷۹)
«صدا و سیما به نهضت بیداری جهان اسلام بپردازد.»
(www.wilayah.ir/pr/bayanat /83.9.11/ p.19)
۶) جهت ارتباط: عمودی ـ افقی
منظور از جهت ارتباط نوع رابطه ای است که باید رسانه با جامعه وبا مردم داشته باشد .آیا برنامههای این رسانه باید یک سویه به جهت مردم از بالا به پایین باشد یا هنرمندان و صاحبنظران جامعه نیز در آن نقش دارند براساس این دیدگاه این ارتباط دو سویه است. از نظر جهت ارتباط رسانه(عمودی و افقی) بعض دیدگاههای هنجاری ـ ارتباطی رهبری می تواند به معنای افقی یا عمودی بودن جهت ارتباط رسانه باشد .
«ذهن مردم را به آنچه باید بفهمند هدایت کنید ….»(چشمه نور، ص۲۹۷، ۲۹/۱۱/۱۳۷۰)
«لازم است برای تعمیق محتوا وتأثیر گذاری در مخاطب برنامه ریزی کنید …»
(منشور صداوسیما ،ص۲۰۱، بیانات ۲۹/۱۱/۱۳۷۰)
رهبری انقلاب معتقد هستند که جهت ارتباط رسانه نباید صرفاًًٌ یک طرفه باشد، بلکه موفقیت رسانه را در استفاده از ظرفیتها واستعدادها و جنبههای مثبت جامعه، امکانات و افراد آن میداند و تأکید دارد رسانه باید با تمام توان از این ظرفیتها استفاده نماید بیان میدارد که وظیفه صدا وسیما است که ببیند مسیر ملت وهدف ملت چیست و مطابق هدف ملت عمل کند ودر خدمت ملت باشد.
(صحیفه نور ج ۷ ص ۲۰)
«ماباید به مردم ارزش بدهیم، استقلال بدهیم و خودمان کنار بایستیم و روی خیر وشر کارها نظارت کنیم ولی اینکه تمام کارها دست ما باشد، رادیو تلوزیون دست ما باشد اما آن بیچارهها که کار می کنند هیچ چیز دستشان نباشد، ولی ما که هیچ کاره هستیم دست ما باشد، به نظر من این صحیح نیست …»
(صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۲۰۶)
۷) استقلال حرفهای: در حدود قانون ومصلحت کشور
منظور از استقلال حرفهای، میزان آزادی خبرنگاران و مسئولان رسانه در رابطه با انجام وظایف حرفه ای رسانهای است. بنا به نظر امام خمینی (ره) در هر مملکتی آزادی در حدود قوانین است در حدود قوانین آن مملکت است. مردم آزاد نیستند که قانون را بشکنند مملکت ایران مملکت اسلامی است و قوانین ایران قوانین اسلام است.[۱۵]
(صحیفه نور، ج ۶، ص ۲۷۱)
«ما آزادی در پناه اسلام میخواهیم، استقلال در پناه اسلام میخواهیم، اساس مطلب اسلام است.»
(صحیفه نور، ج ۶، ص ۲۵۹)
«آزادی قلم و آزادی بیان معنایش این نیست که کسی بر ضد مصلحت کشور قلمش آزاد است که بنویسد… بیان آزاد است که مطالبی اگر دارد بنویسد.»
(صحیفه نور، ج ۶، ص ۱۹۲)
۸) نحوه کنترل: از طریق قانون
بنا به نظر رهبری نظام نحوه کنترل فعالیت افراد وسازمان ها از طریق قانون وابزار های قانونی است و آزادی افراد وسازمان ها در حدود قوانین مملکت است وکارگزاران آزاد نیستند قانون را بشکنند. واگر کسانی بخواهند ،قانون را بشکنند و مصالح نظام را نادیده بگیرند با آنها از طریق قانون برخورد می شود.
(صحیفه نور، ج ۶، ص ۲۷۱)
«از تولید ـ بخصوص در سیما ـ باید مراقبت بشود… باید در تمام طول مدت کار، ابزارها و چشمها و بینشهای سرشار از بصیرتی مراقبت داشته باشند ببینند چیزی از آب در میآید.»
(www.wilayah.ir/pr/bayanat/speeches bayan202/p.10-11)
۹) نظارت: پیش، حین وپس از انتشار
درمورد حدود نظارت بر برنامههای رسانه، دیدگاه مقام رهبری بر اساس بیان اطلاق اهمیت محتوای اسلامی و در راستای مصلحت کشور هم ناظر بر نظارت قبل از انتشار، هم در حین انتشار و هم بعد از انتشار را شامل میشود.
«اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و رؤسای جمهور ما بعد و شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هر زمان آن است که نگذارید این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجلّهها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند.»[۱۶]
(وصیتنامه، صص ۱۹۵ـ۱۹۴)
بر این مبنا درمورد حدود نظارت بر برنامههای رسانه، دیدگاه مقام رهبری نه تنها بدیهاً ناظر بر نظارت قبل از انتشار، بلکه در حین انتشار و بعد از انتشار را نیز شامل میشود. چنانکه مقام معظم رهبری در این زمینه می فرمایند؛ «باید نظارت در حین تولید داشته باشیم و نظارت کیفی داشته باشیم که چقدر محتوا دارد برنامهها و سرکشی کنید مبادا پولی خرج شود بیهوده که بعد مجبور باشید اشکالاتش را برطرف کنید.»
(www.wilayah.ir/pr/bayanat/83/9/11.p21-22)
۱۰) تقابلها
منظور از تقابلها این میباشد که رسانه در جهتگیریهای خود و مقابل با اهداف خود با چالشها و موانعی روبروست که باید آنها را شناسایی و متناسب با آن سیاستگذاری کند و نسبت به آن غافل نباشد. با توجه به اهداف رسانه ملی و دیدگاههای رهبران نظام انواع تقابلهایی که در این حوزه تعریف میشود و رسانه ملی بهمنظور رسیدن به اهداف خود که همان اهداف نظام اسلامی است، باید به آنها توجه کند، سه محور مهم آن عبارتند از:
الف- ارزشهای اسلامی ـ انقلابی در برابر اهداف استکبار جهانی
«شما باید واقعاً در مقابل این حرکت موذیانه رسانههای خارجی سینه سپر کنید و هر جا رسانهها روی نقطهای تکیه میکنند شما پادزهرش را اگر قبلاً ندادهاید بعداً بدهید. رسانههای ما باید خیلی قوی در مقابل تبلیغات دروغین اینها بایستند.»
(منشور صدا وسیما، ص ۱۸۱، بیانات ۷/۵/۱۳۶۹)
«فرهنگ مهاجم بیگانه از رده نمایشها و برنامههای سرگرمکننده بیش از گفتگوی رویاروی بر ذهن و عمل مردم اثر میگذارد و از این اثر گذاری ناخواسته هوشیارانه و… خردمندانه جلوگیری شود.»
(منشور صدا و سیما، ۲۳/۱۱/۱۳۷۲)
جهت تقابلی و ارزشی رسانه مطلوب برای دستیابی به محتوای انسانی و اسلامی قهراً مستلزم ساختاری دینی و دست اندرکارانی بدور از انحراف و اعوجاج می باشد چنانکه امام خمینی در مورد هم راستایی قالب و محتوای رسانه چنین می فرمایند؛ «اگر بنا باشد رادیو تلویزیون در خدمت دستهای و یا گروهی که منحرف هستند و اعوجاج دارند قرار داده بشود، ممکن است که سرتاسر مملکت را به فساد بکشد، از این جهت شما موظفید هم وظیفه شرعی و هم وظیفه قانونی دارید که دستگاه رادیو تلویزیون را از گروههایی که منحرف هستند… و در خدمت آنها بودهاند تصفیه کنید و اشخاصی که فاسد هستند که موجب فساد میشوند را هم تصفیه کنید….»
ب ـ امید بخشی در برابر امید زدایی
«… جهت گیری اساسی صدا و سیما باید درست نقطه مقابل همان جهتگیری باشد که آنها[رسانههای بیگانه] دارند… آنها میخواهند افق مقابل چشم جوانان را تیره و وهمآلود جلوه دهند. درست نقطه مقابل آنها حرکت کنید.»
(www.wilayah.ir/pr/bayanat/83/2/28.p8
«مأیوس نکنند ملت را، بگویند توانا هستیم… اگر این نویسندهها، این گویندهها به جای اینکه به هم اشکالتراشی بکنند به جای اینکه به جان هم بریزند با هم امید در ملت ایجاد کنند، اطمینان در ملت ایجاد کنند، استقلال روحی در ملت ایجاد بکنند [بدانند] ما تا آخر پیروز هستیم.»
(صحیفهنور، ج ۱۳، صص ۲۸۷ـ۲۸۶)
ج ـ آموزندگی در برابرانحراف
«رادیو تلویزیون از تمام رسانههایی که هست حساستر است. رادیو تلویزیون میتواند یک مملکت را اصلاح کند و میتواند به فساد بکشد.»
(صحیفهنور، جلد ۸، ص ۱۷۵)
«اگر این دستگاه آموزنده باشد برای همه ملت آموزندگی دارد و اگر انحراف داشته باشد همه ملت را به انحراف میکشد.»
(صحیفهنور، جلد ۹، ص ۱۷۵)
۱۱) نبایدها(خطوط قرمز):ضدیت با اهداف نظام اسلامی
نبایدها و خطوط قرمز ،محدودیتهای محتوایی و تابوهای رسانه ای هستند و معمولا با اهداف و فلسفه کارکرد رسانه، در تضاد بوده و طیف گسترده ای را شامل می شوند در مورد نبایدهای هنجاری رسانه یا ناهنجاریها میتوان گفت این نبایدها شامل تمام برنامههایی میشود که از نظر رهبری نظام مطابق با اهداف، سیاستهای نظام، اسلام و انقلاب نباشد.
این نبایدها در تمام حوزههای وظایف رسانه قابل تعمیم است، مخصوصا ً در حوزه کارکردی رسانه که شامل مواردی چون بد آموزی، ابتذال، ترویج نا امیدی، انحراف، افترا، تهمت، فتنهانگیزی، حقوق خصوصی، ارزشهای اجتماعی و غیره را شامل می شود که در مجموع در تضاد با ارزشها، سیاستها و مصالح نظام است.
لذا آیتا.. خامنهای در زمینه مواردی که نباید در رسانه مطرح شوند میفرماید:
«..اگر هر کدام از برنامههای صدا و سیما در جهت ارزشهای اسلام و انقلاب نباشد، من با هیچ کدام از آنها رودربایستی ندارم. …»
(چشمهنور،ص ۲۸۸ـ۲۸۷، بیانات ۲۹/۱۱/۱۳۷۰)
۱۲) محتوا: وحدت در عین کثرت
این رسانه وحدتگراست و متعلق به جمهوری اسلامی است ولی این بدان معنا نیست که دیگر اندیشهها حق طرح دیدگاههای خود را نداشته باشند. در چارچوب ارزشها و قوانین جمهوری اسلامی همه گروهها میتوانند از آن استفاده ببرند و به طرح اندیشههای خود بپردازند.
«رادیو و تلویزیون باید مستقل و آزاد باشند و همه گونه انتقاد را با کمال بیطرفی منتشر سازند.»
(صحیفهنور، ج ۱۲، ص ۸۵)
«وظیفه مهم این است که مراقبت شود از این دستگاه بطوری که محتوایش یک محتوای جمهوری اسلامی باشد…»
(صحیفه نور، ج ۱۰، ص ۱۱)
«لیکن این آزادیها باید در چارچوب ارزشها و مصالح نظام باشد. در جهت مخالف سیاستهای نظام نباید هیچ حرکتی در برنامهها بهوجود آید.»
(چشمهنور، ص ۳۰۱، بیانات ۲۹/۱۱/۱۳۷۰)
۱۳) نقش اجتماعی رسانه: دانشگاه ـ مدرسه
رسانه حکم معلم و شاگردی با مردم دارد، بایستی طوری باشد که صاحبنظران فرهنگی اسلامی بتوانند در زمینه رسانه ارائه طریق کنند. عبارت اسلاممدار مبتنی بر فرهنگ اسلامی حاکم بر نظام جمهوری اسلامی ایران است که در طول رسالت خدامدار بودن رسانه است. منظور این است که رسانه در بعد اجتماعی چه وظیفه ای دارد. ضمن اینکه این رسانه دانشگاه عمومی است، با توجه به تأکید مقام رهبری نظام در زمینه آموزشی بودن این رسانه در بیاناتی حتی با عنوان مدرسه عمومی نیز به آن اشاره شده است.
ایشان در این باره میفرماید:«رسانههای گروهی بهویژه صدا و سیما، این مراکز آموزش و پرورش عمومی میتوانند خدمتهای گرانمایهای را به فرهنگ اسلام و ایران نمایند.»
(صحیفهنور، ج ۱۹، صص ۱۱۰ـ۱۰۹)
«صدا و سیما را یک دانشگاهی بدانید برای تدریس اصول اسلامی انقلابی، برداشت ما از صدا و سیما این است…» (منشور صدا و سیما، ص ۱۱۵ ،بیانات ۷/۵/۱۳۶۹)
۱۴) ارزشهای خبری(ملاکهای گزینش): مفید در جهت خدمت به ملت، اسلام و انقلاب
توجه و تأکید رهبری انقلاب به ملاک های تولید محتوای رسانه جمعی مبین این امر است که پرداختن به مسائل جدی و اهتمام به موضوعات مفید در جهت اسلام و انقلاب و در راستای خدمت به ملت از اهمیت بالایی برخوردار است. بدین معنا هر آنچه موجب تعالی جامعه در سطوح مختلف گردد محتوایی مفید و ارزنده در رسانه تلقی می شود.
«نشریه، بسیار خوب است و در صورتى که محتواى آن محتواى آموزنده باشد و دست اندر کاران آن متعهد باشند، این نشریه رأس همه امور مىشود…ما باید نشریاتمان مفید باشد و اخلاق جامعه را اصلاح کنیم»
(صحیفه امام، ج۱۴،ص۳۸۵)
«مطبوعات باید این توجه را داشته باشند که چیزهایى که براى ملت مفید نیست در روزنامهها ننویسند»
(صحیفه امام، ج۱۹،ص۳۷۵)
«از این جهت، این سازمان باید صد در صد به صورتى باشد که با نهضت و انقلاب اسلامى بسازد. نه اینکه ما بگوییم رادیو- تلویزیون اسلامى هست، ولى ببینیم یک حرفهایى در آن مىزنند که به اسلام و به انقلاب اسلامى لطمه وارد مىآورد»
(صحیفه امام، ج۱۲،ص۲۹۱)
«مىخواهیم که رادیو تلویزیونمان که پیشتر در خدمت طاغوت بود، حالا در خدمت خدا باشد؛ در خدمت اسلام باشد و اسلام مىخواهد که همه مسائل جدّى باشد»
(صحیفه امام، ج۹،ص۴۵۶)
«شما باید نگاه کنید و ببینید ارزشهای اسلام و انقلاب چیست. این ارزشها را به دست بیاورید، شوخی و خندهمان هم باید در این چهت باشد، کار روی افکار عمومی مردم ـ همه باید دراین جهت باشد. باید مراقب باشیم اشتباه نکنیم.»
(چشمهنور، ص ۲۸۷، بیانات ۲۹/۱۱/۱۳۷۰)
«سالمسازی برنامههای هنری رادیو تلویزیون و تقویت هر چه بیشتر جهتگیریهای اسلامی و تربیتی در این برنامهها باید دراولویت قرار گیرد.»
(منشور صدا و سیما، ص ۱۲۶، بیانات ۲۳/۱/۱۳۶۳)
۱۵) رابطه با جامعه :آموزش ـ اصلاح ـ هدایت
از نقش تعریف شده برای رسانه می توان نوع وشکل رابطه آن با جامعه را دریافت..لذا با تحلیل نظریات رهبری می توان دریافت شکل رابطه رسانه می تواند آموزش –اصلاح و هدایت گری باشد.
«از اول راجع به رادیو تلویزیون همیشه این مطلب را گفتم که اینجا باید اصلاح بشود وبا اصلاح این ،خیلی از امور اصلاح می شود.»
(صحیفه نور،ج۱۲،ص۱۷۹-۱۸۰)
«صدا و سیما به عنوان یک دستگاه تأثیرگذار بر رفتار، اندیشههای سیاسی، عقاید مذهبی و فرهنگ عمومی، باید هدایتگر جامعه در جهت خیر و صلاح باشد.»
(منشور صدا و سیما، ص ۱۲۸، بیانات ۵/۷/۱۳۷۳)
۱۶) انسان شناسی (انسان ایدهآل ،طراز اول و محصول رسانه):انسان اهل فکر و عمل [۱۷]
رسانههای جمعی از منظر رهبری نه تنها در ساحت فکر و نظر بلکه در عرصه رفتار و اعمال انسان نیز باید مفید و مربی باشد لذا جهت گیریِ انسان شناختیِ رسانه آرمانی در محتوای آن، جهت تعالی و رشد چنین انسانی و با اهداف و اغراض الهی محقق می گردد؛
«مجله باید در خدمت کشور باشد…انسان درست کند، انسان برومند درست کند، انسان متفکر درست کند تا برای مملکت مفید باشد. مجله باید وقتی کسی بخواند، ببیند، اگر عکس دارد، عکسی باشد که تهییج کند برای این که مقابله با دیگران بکند. اگر مطلبی دارد، مطلبی باشد که بسیج کند این را برای حفظ استقلال خودش، برای حفظ آزادی خودش، برای حفظ مملکت خودش».
(صحیفه امام، ج۸،ص۴۹۸)
رهبری انقلاب نیز انسان شناسی مطلوب رسانه آرمانی را در پرتو انقلاب اسلامی مورد توجه قرار داده و براین باورند که؛« مخاطب ایده آل و هدف والای رسانهها در پیام رسانی به انسانها و تأثیر گذاری بر آنها این است که آنان انسانهایی متدین، انقلابی و فرزانه باشند.
(چشمهنور، ص ۲۵۱، بیانات ۸/۱۱/۱۳۷۰)
و در جایی دیگر، مقام معظم رهبری بعضی ویژگیهای انسان ایدهآل و مورد نظر اسلام و انقلاب را چنین بازگو میکنند:
«صدا و سیما اثرگذار بر مردم باشد، این یعنی متدین کردن مردم، یعنی انقلابی کردن، آشنا کردن مردم با ارزشهای انقلاب یعنی بالا آوردن سطح فکری مردم، یعنی مردم را از حالت عوامی به شکل فرزانگان درآوردن یا به منطقه فرزانگی نزدیک کردن، یعنی این که مردم عامی نباشد.»
(چشمهنور، ص ۳۹۰، بیانات ۹/۵/۱۳۷۵)
۱۷) اهداف: انسان سازی وتحقق سیاستها ومصالح نظام جمهوری اسلامی
مقام رهبری مهمترین هدف رسانه را انسان سازی می داند و بیان می نماید به منظور دستیابی به این هدف که تشکیل نظام اسلامی بر پایه آن شکل می کیرد انقلاب اسلامی سیاستها ومصالحی دارد که در فرآیند انتخاب و تولید برنامههای رسانه ملی این سیاستها و مصالح باید مورد توجه قرار گیرد.
«باید رادیو- تلویزیون مربى جوانهاى ما، مربى مردم کشور باشد، نه اینکه مطالبى در او گفته شود که مخالف با وضعیت کشور است، مخالف با مصلحت کشور است، و جوانهاى ما را جورى بار مىآورند که براى خودشان نباشند، براى دیگران باشند»
(صحیفه امام، ج۱۲، ص۳۲۵)
«… و رادیو تلویزیون سرتاسر مملکت را همچو کنند که همهاش محتوا؛ محتواى اسلامى، موافق مصالح کشور، موافق مصالح اسلام»
(صحیفه امام، ج۱۱،ص۲۰۳)
«من به همه اشخاصی که قلم در دستشان است، زبان گویا دارند میخواهم سفارش کنم که متوجه باشند که قلم آنها، زبان آنها در حضور خداست، فردا مؤاخذه دارد …صحبت سر نظام است، نظام اسلام است … مطرح نظام جمهوری اسلامی است، ما مکلفیم به حفظ او، همه نویسندهها مکلفند به حفظ نظام»
(صحیفه امام، ج۲۰، ص: ۱۲۷)
«آن هدفی که ما از کل صدا و سیما در نظر داریم یعنی تأثیرگذاری بر روی مخاطبان خودمان مردِمان، زنِمان، ایرانیمان حتّی غیرایرانیان و کشاندن آنها به سمت انسان مطلوب و ایدهآل است.»
(چشمهنور، ص۲۵۲، بیانات ۸/۱۱/۱۳۷۰)
«سالمسازی برنامههای هنری رادیو تلویزیون و تقویت هر چه بیشتر جهتگیریهای اسلامی و تربیتی در این برنامهها باید دراولویت قرار گیرد.»
(منشور صدا و سیما، ص ۱۲۶، بیانات ۲۳/۱/۱۳۶۳)
نظریههای هنجاری به تشریح بایدها و نبایدهای حاکم بر وسایل ارتباط جمعی در جوامع مختلف می پردازد و نشان می دهد که فعالیت نهادهای رسانه ای در یک جامعه باید در چارچوب چه اصول و مقرراتی انجام گیرد؛ از تقسیم بندی چهارگانه سیبرت و همکارانش تا کنون نظریه های هنجاری تحولات گوناگونی را تجربه نموده است که نمایانگر تغییرات و شاخص های تأثیرگذار فرهنگی و اجتماعی بر آنها میباشد.
تحقیقات در این حوزه موجب تقویت نظریهی موجود و یا تکوین نظریه های هنجاری جدید بومی بوده است. چنانکه در دهه ی ۷۰ و ۸۰ پژوهشی در باب اخلاق صورت گرفت که این بررسی و تحقیق مبانی نظریهی مسئولیت اجتماعی را تقویت نمود(ریچاردز،۲۰۰۵: ۱۰)[۱۸] یا چنانکه در نتایج تحقیقاتی که ویلیام راگ در کتاب رسانه های جمعی عربی در مورد رسانههای ۱۸ کشور عربی آورده است ، ضمن ردّ تجویزِ نظریه های هنجاریِ مرسوم در کشورهای جهان (بطور کلی)، طبقهبندی چهارگانه ی رسانههای عربی(مطبوعات جنبشی، نظام رسانهای وفادار ، – نظام رسانه های لبنان – ، نظام رسانهای انتقالی) مورد توجه قرار گرفته است.(راگ، ۲۰۰۴: ۲۴)[۱۹]
مع الوصف رویکرد انتقادی به نظریههای هنجاری با تغییر و تحولات، در سِیر دسته بندیهای جاری و بصورت موازی صورت پذیرفته است چه اینکه هر کدام از این دسته بندی ها یا برمبنای چهار نظریه یا در مقابل آن مورد توجه قرار گرفته اند. بدین معنا در میان اصحاب رسانه نیز برخی از نظریات در حاق واقع در راستای تحقق اهداف خویش ملحوظ شد لکن در مورد بعضی دیگر فاصلهی میان نظر و عمل حفظ شد و مآلاً نظریه، آبستن انتقاداتی گردید؛ چنانکه رویکرد نئولیبرالی تجلی یافته در نظریه مسئولیت اجتماعی مبین چنین معنایی می باشد.
هدف این نظریه آن بود که جوامع بهتری بسازد، اما اگر امروز به استانداردهای واقعی زندگی نگاه کنیم درمییابیم که هنوز به تمام معنا سطح و کیفیت استانداردها بالاتر نرفته است.(بران، ۲۰۰۸ : ۱۱۷)[۲۰]. روند انتقادات از نظریه مسئولیت اجتماعی تا بدانجا پیش رفته که ریچاردز (۲۰۰۵: ۸)[۲۱] استاد روزنامه نگاری دانشگاه استرالیای جنوبی براین باور است که نمیتوان این نظریه را یک نظریه ی کامل در نظر گرفت .چه بسا بزرگنمایی شده که به آن اطلاق نظریه شده است چرا که این نظریه خیلی از سؤالات و مسائل حل نشده را باقی میگذارد. مثلاً اگر مردم حق دارند که در مورد مسائل دولتی اطلاع داشته باشند چرا رسانهها در این مورد موظف می باشند؟ چرا خود دولت این کار را نمیکند؟ چرا رسانهها باید آزاد باشند؟ و رسانه ها آزادند که چه فعالیتی بکنند؟ اگر رسانهها مسئولیتشان را انجام ندهند چه اتفاقی میافتد؟و…
به واقع نگاه نئولیبرال به رسانه های جمعی امری جامع الاتفاق نیست که همه آن را به یک نحو تعریف کرده و بالتبع از آن پیروی نمایند یعنی مسئولیت اجتماعی یک وجه پیشینی دارد که در ابتدای راه مانع از حرکت جریان نظریه می گردد و آن نسبی ، گنگ و مبهم بودنِ مسئولیت اجتماعی است. براین مبنا هیچ راه حلی نیز که همه روی آن اتفاق نظر داشته باشند و آن را به اجرا بگذارند دست یافتنی نیست. بالمآل دامنه انتقادات بدین نگرش قهراً محدود به اصول کاربردی نظریه نخواهد بود چه اینکه بسیاری از رهیافت های منبعث از آن در ساحت عمل و نظر متأثر از بنیان های فلسفی و اخلاقی غرب می باشد[۲۲] که نمود بارز آن را می توان در ویژگیهای ۲۴گانه این رویکرد ـ در جدولِ مقاله، به تفصیل بیان شدـ مورد توجه قرار داد.
در مقابل، امام خمینی و آیه الله خامنه ای برپایه فرهنگ انقلاب اسلامی و با رویکردی آرمانی رسانه های جمعی را مدنظر قرار می دهند؛ رهبری انقلاب نه تنها رسانه را بستری جهت تحقق معنای خدمت به ملت در موضوعات گوناگون مادی و معنوی قلمداد می کنند بلکه آن را به مثابه محلی جهت رشد فکری و رفتاری و در راستای تعالی فرد و جامعه تلقی می نمایند. طبعاً با این نگاه ساختار و محتوای رسانه آرمانی مانند رسانه نئولیبرالیستی محدود به اهداف مادی نخواهد بود بلکه دامنه گسترده ای از نیازهای بشری را در برمیگیرد که تجلی گاه مکتب تبلیغی و تربیتی اسلام میباشد. نمود بارز این نگاه را میتوان در بازخوانیِ اندیشهِ شیعیِ رهبرانِ نظام اسلامی بر اساس شاخصهای ۱۷گانه فوق مورد مطالعه و تحلیل محتوای کیفی قرار داد.
فهرست منابع
- آشنا، حسام الدین و رضی، حسین،«بازنگری نظریههای هنجاری رسانهها و ارائهدیدگاهی اسلامی»، فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق(ع)، سال اول، شماره چهارم، (تابستان۱۳۷۶): ۲۰۷-۲۴۶٫
- اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران؛ تهران، دفتر طرح وبرنامهریزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۱٫
- آلتشول، جیهربرت، «مسئولیت اجتماعی راز پراز ابهام روزنامهنگاری»، فصلنامهی رسانه، ترجمهی احمد میر عابدینی، سال ششم، شماره اول،(بهار ۱۳۷۴): ۱۰-۱۳٫
- باهنر، ناصر و روحانی، محمد رضا، فلسفه و هنجارهای کارکردی رسانه های جمعی از منظر امام خمینی رحمه الله علیه، پژوهشنامه متین، شماره ۴۶، بهار ۱۳۸۹٫
- جبلی، پیمان،بسوی الگوی هنجاری تلویزیون بین المللی جمهوری اسلامی ایران، دانشکده فرهنگ و ارتباطات/ دانشگاه امام صادق(ع) ،۱۳۸۳٫
- چشمه نور، (بیانات آیتا.. خامنهای در جمع مدیران سازمان) تهران، شورای ایثارگران صدا و سیما، انتشار با همکاری و هماهنگی واحد نشر آثار مقام معظم رهبری، ۱۳۸۰
- خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (چاپ و نشر عروج)، چاپ چهارم، ۱۳۸۵٫
- خمینی، سید روح الله. صحیفه نور، تهران: مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۷۰٫
- روحانی، محمدرضا ، تحلیل ارتباطی امربه معروف و نهی ازمنکر و نظریه مسئولیت اجتماعی رسانه های جمعی، دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات / دانشگاه امام صادق(ع)، ۱۳۸۹٫
- غفوریان، محمد، مجموعه قوانین و مقررات سازمان صدا و سیما، تهران، سازمان صدا وسیما، ۱۳۸۲
- قلی پور، آرین، جامعه شناسی سازمانها :رویکرد جامعه شناختی به سازمان و مدیریت، تهران: سمت،۱۳۸۰٫
- مصباح یزدی، محمدتقی، دروس فلسفهی اخلاق، تهران :انتشارات اطلاعات ،۱۳۸۲٫
- مک کوئل، دنیس، نظریه های ارتباطات جمعی، ترجمهی پرویز اجلالی، تهران: دفتر مطالعات و توسعه ی رسانه ها، ۱۳۸۸٫
منابع انگیسی:
- Baran, Stanley& Davis, Dennis, Mass Communication Theory: Foundations, Ferment, and Future , Boston :Cengage Learning,2008.
۲-Fourie, Pieter, Media Studies: Policy, Management and Media Representation, V. 2, South Africa: Juta and Company Ltd, 2010.
۳-Gupta, Om, Encyclopaedia Of Journalism And Mass Communication, New Delhi: Gyan Books,2006.
۴-Hiebert, Ray& Gibbons, Sheila, Exploring mass media for a changing world, Buchbeschreibung :Routledge, 2000.
۵-Hutchins, Robert, commission on freedom of the press: A Free and Responsible Press, Chicago: University of Chicago, 1947.
۶-McQuail , Denis, McQuail’s mass communication theory, 5th ed, London : sage publication2005.
۷-McQuail , Denis, McQuail’s Reader in Mass Communication Theory, London : sage publication,2002.
۸-Ostrowska, Boguslawa, Comparative Media Systems: European and Global Perspectives, Hungary :Central European University Press, 2010.
۹-Peterson, Theodore (& others), Four Theories of the Press: The Authoritarian, Libertarian, Social Responsibility, and Soviet Communist, Urbana: University of Illinois Press, 1956.
۱۰-Richards, Ian, Quagmires and quandaries: exploring journalism ethics, Australia: UNSW Press, 2005.
۱۱-Rugh, William, Arab mass media: newspapers, radio, and television in Arab Politics, USA: Greenwood Publishing Group, 2004.
۱۲-Siebert, Fred (& others), Four Theories of the Press: The Authoritarian, Libertarian, Social Responsibility, and Soviet Communist, Urbana: University of Illinois Press, 1956.
۱۳-Whitaker, Wayne& Ramsey, Janet, Mediawriting: print, broadcast, and public relations, New York: Taylor & Francis, 2008..
[۱]. عضوهیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) e-mail: nbahonar@yahoo.com
[۲]. دانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی دانشگاه تهران e-mail:rohani@ut.ac.ir
[۳] Siebert, 1956:70-71
[۴] Whitaker,2008: 11-12
[۵]Albarran, 2009:59
[۶] National public radio NPR
[۷] Public broadcasting service PBS
[۸] Hiebert,2000:47
[۹] Peterson, 1956:82
[۱۰] Milton Friedman
[۱۱] McQuail,2005:283-284
[۱۲] Herbert Altschull
[۱۳] نگارندگان براساس تبیین فلسفه رسانه از دیدگاه امام خمینی رحمه الله علیه ، ضمن تحلیل محتوای کمی مجموعه گسترده ای از سخنان و رهنمودهای ایشان وظایف و کارکردهای رسانههای جمعی را نیز مورد بررسی قرار داده اند که برای مطالعه بیشتر می توان ر.ک: (باهنر ، ۱۳۸۹)
[۱۴] با توجه به اینکه در بخشهای مختلف این پژوهش در زمینههای روش تأمین هزینه سازمان، مالکیت، هدفها و تشکیلات مختلف، امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری بیاناتی را فرمودهاند، به جهت تطابق با بیانات رهبری خوانندگان گرامی میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر، کلیات اساسنامه سازمان صدا و سیما را در این زمینه مطالعه فرمایند. (رک: مجموعه قوانین و مقررات سازمان صدا و سیما ۱۳۸۲)
[۱۵] نظر به اعلام نظر کلی بنیانگذار جمهوری اسلامی مبنی بر آزادی رسانهها در چارچوب قواعد و قوانین، خوانندگان محترم می توانند نگاهی گذرا به قانون خطمشی کلی و اصول برنامههای سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که در سال یکهزار و سیصد و شصت و یک در مجلس شورای اسلامی به تصویب و تأیید شورای محترم نگهبان رسیده است، داشته باشند. این قانون مشتمل بر مقدمه و شصت و پنج ماده و یک تبصره است. (رک: مجموعه قوانین و مقررات سازمان صدا و سیما ۱۳۸۲ صص ۲۸ـ۲۰)
[۱۶] . با عنایت به اینکه یکی از تأکیدات حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری لزوم نظارت بر عملکرد پیامآفرینان سازمان صدا و سیما است، خوانندگان گرامی میتواند در مورد نحوه اجرای اصل ۱۷۵ قانون اساسی در بخش نظارت برعملکرد سازمان صدا و سیما مصوب ۱۱/۷/۱۳۷۰ مجمع تشخیص مصلحت نظام به اصل منابع مراجعه کنند. (رک: مجموعه قوانین و مقررات سازمان صدا و سیما ۱۳۸۲ صص ۳۰ـ۲۹)
[۱۷] با توجه به اینکه بالاترین مرجع برای تعریف و بازشناسی ویژگیهای «انسان» مورد نظر اسلام و انقلاب، شورای انقلاب فرهنگی است، لذا خوانندگان گرامی میتوانند دیدگاه مطرح شده در مورد انسان را که جزء اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی است و در سال ۱۳۷۱ طی ۲۸۸ جلسه به تصویب رسیده و مؤید بخش قابل توجهی از نظر اسلام و انقلاب در مورد «انسان» است مراجعه نمایند. (رـک اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ۱۳۷۱ ـ صص ۹ـ۸)
[۱۸] Richards,2005 : 10
[۱۹] Rugh,2004: 24
[۲۰] Baran, 2008:114
[۲۱] Richards, 2005:8
[۲۲] برای مطالعه بیشتر در مورد سیر تکوین نظریات هنجاری و علی الخصوص نظریه نئولیبرال رسانه های جمعی و همچنین تحلیل و بررسی اصولی و بنیادی این نظریات می توان رک. (روحانی، ۱۳۸۹)