اقدام رژیم صهیونیستی به نفوذ به منطقه خان یونس در جنوب نوار غزه وتلاش برای به اسارت گرفتن نورالدین برکه یکی از فرماندهان ارشد حماس در این منطقه با هدف به دست آوردن اطلاعات نقشه تونل های زیر زمینی مقاومت وتغییر معادلات نظامی در نبرد آینده با مقاومت در غزه بود، اما پاسخ مقاومت و نوآوری عملیاتی آنها نه تنها این عملیات را برهم زد که معادلات جدیدی برپا کرد و دشمن را وادار به اعتراف به شکست کرد که این شرایط به استعفای وزیر جنگ رژیم صهیونیستی انجامید و می تواند امکان سقوط کابینه رژیم صهیونیستی در آینده نزدیک و اعلام انتخابات زود رس را نیز به دنبال داشته باشد.
با انجام این عملیات آدم ربائی، اسرائیل آتش بس با نوار غزه را نقض کرد و با ارسال گروهی مسلط به زبان عربی با لباس زنانه همراه با یک مرد تصور می کرد که یکی از دقیق ترین عملیات آدم ربائی را به نتیجه خواهد رساند اما اتفاقی که افتاد این بود که مقاومت با برتری میدانی ، ماموریت این گروه آدم ربائی را کشف و با آن درگیر شد و هرچند که نور الدین برکه در این درگیری به شهادت رسید اما فرمانده این گروه عملیات ویژه اسرائیل کشته و جانشین او نیز به شدت زخمی شد و اسرائیل با اعزام چند هلیکوپتر و آتشباری سنگین، زمینه فراری دادن بقیه افراد این گروه را از مهلکه فراهم کرد.
مقاومت در برابر این تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی و برای حفظ معادله بازدارندگی تصمیم به پاسخگویی گرفت که در این پاسخ و درگیری دو روزه حدود پانصد موشک شلیک شد و این واکنش خالی از نوآوری تسلیحاتی و ابتکار عملیانی نبود و دشمن در برابر این آمادگی بی نظیر مقاومت راهی جز تسلیم وپذیرش مجدد آتش بس در پیش خود ندید. در این جنگ سه روزه نکات مهم سیاسی و نظامی اتفاق افتاد که نیاز به تحلیل گسترده دارد:
– در این عملیات روشن شد که عرصه عملیاتی رخنه و ربایش و یا ترور رژیم صهیونیستی در نوار غزه تنگ شده و بیداری گروه های رصد و اطلاعات مقاومت شرایط گذشته را کاملا تغییر داده است. استفاده از ماشینهای مدنی با شماره غزه و استفاده از لباس زنان هیچکدام زمینه موفقیت عملیات را فراهم نکرد.
– استفاده مقاومت از سلاحهای جدید مانند موشک ضد زره کورنیت و نیز موشکهای نقطه زن، اسرائیل را به شدت غافلگیر کرد و نشان داد که سرویس های اطلاعاتی اسرائیل توان کنترل نیروهای مقاومت را ندارند و مقاومت در به دست آوردن سلاح لازم و یا ساخت آن از توان کافی برخوردار است.
– استعفای وزیر جنگ رژیم صهیونیستی پس از عملیات و اعتراف به ناتوانی در برابر مقاومت اسلامی فلسطینیان و احتمال از بین رفتن اکثریت پارلمانی دولت نتانیاهو و اعلام انتخابات زودرس پارلمانی نشان از عمق بحران این رژیم در مقابل پاسخ کوبنده مقاومت اسلامی است. این تحولات توان سیاسی مقاومت در تحت تاثیر قرار دادن جامعه صهیونیستی را نمایان می سازد.
– استفاده از موشک کورنیت در اصابت اتوبوس نظامی و استفاده از موشک های نقطه زن نشان داد که مقاومت توان اسیب رسانی به دشمن را دارد و این توان یک نوع معادله بازدارندگی با دشمن برقرار کرده است. تا کنون مقاومت در غزه به علت محاصره کامل ضعیف ترین حلقه محور مقاومت به شمار می آمد و دشمن صهیونیستی در چند سال اخیر هر بار که از محور مقاومت عصبانی می شد به غزه حمله می کرد اما در این دور از درگیری، مقاومت ثابت کرد که در ضغیف ترین حلقه خود توان خلق معادله بازدارندگی رادارد و این شرایط جدید معادلات در منطقه را به نفع محورمقاومت تغییر می دهد.
– در عرصه رسانه ای مقاومت در این دور درگیری کار بزرگی کرد و تقریبا اصابت اتوبوس و انفجار پرچم و اصابت گروه های تجمع دشمن را با تصویر به نمایش گذاشت و نشان داد که در عرصه رسانه ای پیشرفت قابل توجهی داشته و این دشمن را به شدت عصبانی کرد به گونه ای که به شبکه الاقصی وابسته به حماس در غزه حمله کرد که این رفتار چیزی جز ورشکستگی میدانی و سیاسی نیست.
– در این دور از جنگ تمامی عملیات مقاومت در ستاد مشترک مقاومت اداره شد و این ابتکارجدید نشان داد که نیروهای مقاومت تنها در بعد مقاومت با رژیم اشغالگر قدس اتفاق نظر ندارند بلکه تصمیم دارند در بعد عملیاتی نیز هماهنگ باشند. شکی نیست که حجم گروه های مقاوم یکسان نیست اما هدف بزرگ آنان را به حدی نزدیک کرد که رقابت متعارف تشکیلاتی کم رنگ شد.
– در این درگیری دو روزه حجم آتش مقاومت در قیاس با دفعات قبل به اعتراف دشمن سنگین بود و گفته شده که بین چهارصد تا پانصد موشک از سوی مقاومت شلیک شد که این حجم آتش حتی از سوی حزب الله در جنگ ۳۳ روزه نیز شلیک نشده بود. این رفتار نشان داد که مقاومت با این پاسخ کوبنده از ذخیره سلاح کافی برخوردار است . این رفتار مقاومت، دشمن صهیونیستی را وادار کرد تا برآوردهای خود را در باره تعداد موشک های مقاومت در غزه به پانزده هزار موشک افزایش دهد.
– استعفای بی سابقه وزیر جنگ رژیم صهیونیستی پس از این درگیری ها شاخص مهمی است که نه تنها فروپاشی جبهه داخلی دشمن را نشان می دهد که سردرگمی در برابر جبهه مقاومت را کاملا نمایان می سازد. اظهارات ایهودا باراک نخست وزیر سابق این رژیم پس از درگیری در اینکه اسرائیل قدرت بازدارندگی خود را از دست می دهد اهمیت زیادی دارد و تظاهرات شهرک نشینان صهیونیست بر ضد دولت پس از درگیری نیز مؤید این مطلب است.
– شکست سیستم گنبد آهنین رژیم صهیونیستی در برابر آتشباری مقاومت دستاورد دیگری است که مقاومت فلسطین در میدان به دست آورد. به اعتراف فرماندهان رژیم صهیونیستی سیستم گنبد آهنین تنها ۲۰% از موشک های مقاومت را رهگیری و منهدم کرده است. اسرائیل و امریکا بیش از یک دهه است با اختصاص دادن چندین میلیارد دلار و به کارگیری حدود چهارصد دانشمند و کارشناس در ایجاد و تکمیل سیستم پدافندی گنبد آهنین تلاش دارند توان مقاومت را خنثی کنند اما تلاش مقاومت در تولید و پیشرفت موشکهای خود این تلاش دشمن را در هر دور از درگیری خنثی می کند و ثابت می سازد که در عرصه ساخت سلاح از دشمن جلوتر حرکت می کند.
– با حوادث اخیر درغزه، در معادله کلان منطقه ای تغییرات مهمی رخ داده است. استکبار جهانی با ایجاد رژیم صهیونیستی در قلب جهان اسلام و مسلح کردن آن به انواع سلاحهای اتمی، شیمیایی، و بیولوژیک در کنار سلاحهای پیشرفته کلاسیک در صدد بود که این منطقه را تحت سلطه کامل خود در آورد و گوش به فرمان سازد اما با پیروزی انقلاب اسلامی ایران نه تنها پدیده مقاومت در برابر زیاده خواهی دشمن در ایران بوجود آمد که یک جبهه گسترده مقاومت در سر تا سر منطقه شکل گرفته که در حال حاضر از سه جبهه غزه، لبنان، و سوریه این زائیده غرب در منطقه را در محاصره گرفته است و به علت توان بازدارندگی آنها قادر به درگیری وتغییر این معادلات نیست. این شرایط مهمترین علت شکست طرحهای تسلیم پذیری منطقه مانند معامله قرن است و شکی نیست که این معادلات مقاومت متکی به جبهه وسیع مردمی، آینده منطقه را تعیین خواهد کرد.