سخن نخست
بنام خدا
قتل قاشقچی و مسئولیّت های غرب
سرمقاله
ماجرای ترور قاشقچی در کنسولگری عربستان در ترکیه به بزرگترین چالش رژیم سعودی مبدّل شده است. جمال قاشقچی برای یک کار اداری به کنسولگری کشورش در استامبول رفت وبرای همیشه از نظر ها ناپدید شد. با توجه به موقعیّت بین المللی او و روابط گسترده ای که در غرب و ترکیه داشت، ناپدید شدن او در کسنولگری ترکیه موجی از نفرت و انزجار را در جهان برانگیخت و موجب اظهار نظرهای گوناگون در سراسر جهان شد و بویژه کشورهای غربی در مقابل این مسئله موضع صریح و روشنی گرفتند. بنابر روایت ترکیه قاشقچی بمحض ورود به کنسولگری بازداشت و شکنجه شده و بقتل رسیده است. یک تیم پانزده نفره در کار کشتن و قطعه قطعه کردن پیکر او وبسته بندی جسد اوبرای خروج از کنسولگری عربستان در استامبول از ریاض به استامبول اعزام شده بود روزنامه ینی شفق در ترکیه گزارش داد که قاشقچی پس از یک مذاکره تلفنی با محمد بن سلمان مرد شماره ۲ رژیم عربستان به قتل رسیده است. یک دادگاه در ترکیه ۲۵ نفر شاهد را احضار کرد تا بتواند اطلاعات لازم را در مورد این ترور جمع آوری کند، آنجلا مرکل صدراعظم آلمان اعلام کرد که از این پس از ارسال اسلحه و تسلیحات نظامی به عربستان خود داری خواهد کرد تا ماجرای قتل قاشقچی روشن شود. یک مقام ترکیه ای با بیان اینکه تیم ترور سعودی با خود ارّه استخوان برداشته به روزنامه نیویورک تایمز گفت: «این اتفاق مثل فیلم جنائی عامه پسند اتفاق افتاده است» مقامات انگلیس، کانادا و سایر کشورهای غربی هر یک به فرا خور حال احساس انزجار و برائت خود را از این جنایت تأسف بار اظهار داشته اند.
حساسیت نسبت به ترور و قتل یک مرد بی دفاع در یک محوطه سربسته بوسیله یک تیم ترور پانزده نفره نشانه خوبی از انساندوستی غربی ها می توانست بشمار بیاید اگر چنانچه قبل از آن غرب درباره کشتار و قتل عام حجاج در یک راهپیمائی مسالمت آمیز در شهر مکّه در سال ۱۳۶۶–که به جمعه خونین مکّه مشهور شد- و پس از آن درباره کشتار تعداد انبوهی از زائران در منا اظهار نظر کرده و این کشتار های سنگینی که طی آنها هزاران نفر قربانی شدند را محکوم نموده بود و یا لااقل در مورد تجاوز چهارساله ارتش عربستان سعودی و امارات متحده عربی به یمن با حضور افسران و فرمانده هان آمریکائی و انگلیسی و اسرائیلی و تسلیحات آمریکائی وآلمانی و انگلیسی و… اظهار نظر کرده بود و یا در مورد قتل عام شبانه روزی زنان و کودکان یمنی و شکنجه آنها بوسیله تحریم داروئی و گرسنگی ونسل کشی آنها با بمب افکن های آمریکائی و تسلیحات اروپائی اظهار تأسف نموده بود. امروز جهان در مقابل غرب انگشت بدهان مانده است که آیا قسم خانم مرکل را باور کند که با اظهاراتش میخواهد وانمود کند که دامن سیاستمداران غرب آلوده به این جنایت ها نیست و یا دم خروس همکاری های نظامی آمریکا و اروپا با رژیم سعودی را ببیند که روزانه خروار ها بمب و مواد آتش زا بر سر و روی مردم یمن می ریزند تنها به این جرم مشخص که مردم یمن می خواهند مستقل و آزاد باشند و زیر سلطه آمریکا وغرب بوسیله عربستان سعودی و امارات متحده عربی قرار نگیرند.
غرب اگر میخواهد متهم به دو دوزه بازی نشود باید در مقابل این رخداد یک رویه روشن را در پیش بگیرد یا از این اقدام مثل سایر اقدام های دیگر رژیم سعودی حمایت کند و یا به فکر جانشینی برای رژیمی باشد که بوسیله غرب بر مردم عربستان حاکم شده و بر سر مخالفان خود همان بلائی را آورده است که برسر قاشقچی آورد.
هنوز معلوم نیست چند نفر از مخالفان عربستان سعودی به سرنوشت قاشقچی مبتلا شده اند ولی یقیناً قاشقچی اولین قربانی این رژیم نبود و شاید آخرین قربانی نیز نباشد. پیش از او دانشمند بزرگ و اسلام شناس شهید شیخ محمد باقر النمر را در عربستان طی تشریفات رسمی گردن زدند و هیچ صدای اعتراضی از گلوی غرب برنخاست و هیچ یک از مقامات غربی آن را محکوم نکردند. استمرار این وضعیّت به ادامه نفوذ جهانی غرب کمکی نخواهد کرد وشاید آن را روز بروز سست تر نیز می کند.