شهید سید حسین حوثی و انقلاب یمن

0 357

حوثی ها

شهید سید حسین حوثی و انقلاب یمن:

سید حسین حوثی طباطبائی یکی از مهم ترین چهره های سیاسی و شیعه زیدی است که در تاریخ معاصر یمن، تحولات بزرگی در این کشور پدید آورده است . اهمیت این تحولات ، زمانی روشن می شود که شرایط سیاسی و اجتماعی یمن به صورت کلی و شرایط خاص شیعیان زیدی را از نزدیک بشناسیم و تحولات سه سال اخیر این کشور را در چار چوب بیداری اسلامی نیز مورد کالبد شکافی تحلیلی قرار دهیم .

* علی عبدالله صالح در سال ۱۹۸۰ با کودتا قدرت را در دست گرفت و بر پایه آموخته ها و شیوه های حزب بعث عراق، حزب کنگره ملی را به عنوان حزب حاکم در یمن تأسیس کرد.
* شهید سید حسین حوثی با الگو قرار دادن امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران سعی کرد تفکر زیدی را بر پایه تجربه امام متحول سازد.
* پس از احراز ارتباط یهودیان یمن با رژیم صهیونیستی، حوثی ها اقدام به اخراج یهودیان از استان صعده کردند و حمایت کامل خود را از آرمان فلسطین، حزب الله لبنان و سید حسن نصر الله اعلام کردند.
* دولت یمن طی چهار جنگ در سال های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ در ابعاد وسیع به حوثی ها حمله ور شد ولی هر بار به دلیل ناتوانی نیروهایش ناگزیر به پذیرش آتش بس گردید.
* توسعه سیاسی در یمن با پیشتازی حوثی ها آغاز شده است.

حسین رویوران شهید سید حسین حوثی و انقلاب یمن

شرایط سیاسی یمن :

رژیم علی عبد الله صالح که در سال ۱۹۸۰ میلادی به قدرت رسید ، و به مدت ۳۲ سال با شدت عمل و خفقان و سرکوب حاکمیت را در چنگ خود نگه داشت و استمرار بخشید ، شاید در سرتاسر منطقه از لحاظ استبداد و شدت سرکوب شبیه ترین نظام به رژیم صدام حسین رییس جمهور معدوم عراق بود .

صالح که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش یمن شده بود ، از اوایل دهه شصت میلادی به انقلابیون و هواداران جریان قومی ، ناصری پیوست و هوادار برپایی نظام جمهوری به جای رژیم امامان زیدی گردید . او که یک زیدی (صالحی) است ، به علت جنگ با امامان زیدی به مذهب شافعی نزدیک تر شد و اساسا مذهب زیدی صالحی به مذاهب سنی نزدیک تر از بقیه شاخه های زیدی به شمار می آیند . صالح به سرعت مراتب ترقی در ارتش یمن را طی کرد و در دهه هفتاد میلادی برای ارتقای نظامی به عراق اعزام شد تا در دانشکده علوم نظامی ارتش عراق دوره ستاد را طی کند . در این مدت اقامت چند ساله صالح در عراق ، وی با شیوه های حزب بعث در برپایی نظام تک حزبی و انحصار در قدرت و سرکوب مخالفان از نزدیک آشنا شد و این تجربه به شدت او را تحت تاثیر قرار داد .

در سال ۱۹۸۰ صالح با کودتا ، قدرت را در دست گرفت و بر پایه آموخته ها و شیوه های حزب بعث عراق، حزب کنگره ملی را به عنوان حزب حاکم تاسیس کرد و شیوه های بعثی عراق را در یمن الگوبرداری نمود . از هنگام به قدرت رسیدن صالح در یمن ، دولت بعثی عراق همواره از او حمایت کرد و امکانات مالی و نظامی بسیاری به اوتقدیم کرد. پس از چند ماه از به قدرت رسیدن صالح ، رژیم صدام حسین سر کرده حزب بعث عراق در سال ۱۹۸۰ به جمهوری اسلامی ایران حمله کرد برای اینکه جریان انقلاب اسلامی ایران را با شکست مواجه سازد . دولت یمن به رهبری صالح به سرعت از این اقدام جنگی عراق حمایت کرد و با اعزام چند گردان از واحد های ارتش یمن به عراق ، در این جنگ تجاوزگرانه شرکت داشت . این موضع گیری رسمی یمن ، شیعیان زیدی را با بحران های متعددی مواجه ساخت . چراکه این مذهب بر پایه قیام بر ضد ظلم و همبستگی با مظلوم نهاده شده و بر اساس آموزه های دینی اگر یک سید علوی از اولاد فاطمه (ع) در راس یک قیام قرار گیرد ، خود را مکلف به یاری آن ها می دانند . در این مدت سید بدر الدین طباطبایی حوثی که بزرگ ترین مرجع شیعیان زیدی بود ، این رفتار دولت یمن را محکوم کرد ، ولی خفقان دولتی به حدی بود که این مخالفت ها شنیده نشد . موضع رژیم صالح در حمایت از تجاوز رژیم صدام حسین به جمهوری اسلامی ایران ، شیعیان زیدی را با تضادهای فکری و رفتاری مواجه ساخت ، چراکه این مذهب بر اساس آموزه های دینی ، خود را مکلف به حمایت از نهضت اما خمینی می دید درحالی که موضع رسمی نظام چنین اجازه ای به ان ها نمی داد و به همین علت در دوران هشت ساله جنگ ، شیعیان زیدی به شدت دچار محدودیت های مختلف شده و تحت سرکوب شدید قرار گرفتند .

با بازشدن فضای سیاسی در یمن، زمینه مناسبی برای بروز و ظهور نهضت حوثی فراهم گردید . در آغاز تعدادی از جوانان انقلابی زیدی در ماه مه ۱۹۹۰ دور هم جمع شده و حزبی را تاسیس  کردند که آن را حزب حق نامیدند . سید حسین حوثی پسر ارشد مرجع بزرگ شیعیان زیدی در میان این جوانان قرار داشت و به علت برجستگی فکری و هوش سرشار، به سرعت مراتب ترقی و تکامل سیاسی را طی کرد . در سال ۱۹۹۳ با برگزاری اولین انتخابات پارلمانی در یمن ، سید حسین حوثی با یک نفر دیگر از حزب حق از سوی مردم انتخاب شده و به مجلس ملی یمن راه پیدا کردند . سید حسین حوثی از تریبون مجلس نظریه پردازی های جدید خود را ارائه می کرد و اهداف و مرام این حزب را اجرای شریعت اسلامی ، احیای امر به معروف و نهی از منکر و حرکت برای تحقق وحدت اسلامی و احیای مجدد تمدن اسلامی می دانست .

سید حسین حوثی با الگو قرار دادن امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران سعی کرد تفکر زیدی را بر پایه تجربه امام متحول سازد . او همواره از امام خمینی به عنوان فردی عادل و متقی یاد می کرد و دعوت او به اسلام ناب را انکار ناپذیر می شمر د. او در مقابل همگان می گفت که امام خمینی تنها مرجع اسلامی است که حج را به معنی قرآنی شناخت و به برائت از دشمنان اسلام در مراسم حج اعتبار مجدد بخشید . سید حسین حوثی تاکید می کرد که هیچ کس در مقابل خدا عذری ندارد با بودن امام خمینی و راهنمایی های او که انعکاسی از اسلام راستین محمدی است حجت را بر همگان تمام کرد . او درباره حزب لله لبنان نیز می گوید آن ها گروهی از مومنین هستند که روحشان سیراب از قرآن است و عملشان جهاد خالص در راه خدا است . این رفتار سید حسین از سوی تعدادی از شخصیت های زیدی ناخوشایند نمود و اقدام سید حسین حوثی را در تبعیت از امام خمینی ، نوعی عبور از مذهب و ویژگی های خالص آن دانستند . اظهارات سید بدرالدین طباطبایی حوثی پدر حسین در تایید این اظهار نظر های فرزندش ، چند کتاب در رد شبهه ها مخالفان تالیف کرد وعملا مذهب زیدی را تا حد زیادی به مذهب امامی اثنی عشری نزدیک کرد واینگونه به بسیاری از تعارضات فکری در درون مکتب زیدی پایان داد . در این فرآیند ، آقای حوثی پدر آثار متعددی تالیف و منتشر کرد از جمله کتابی در تفسیر قرآن با عنوان” الثقلین ” و نیز کتاب ” تحریر الافکار ” که در بیش از ۵۰۰ صفحه تالیف شده و از سوی مجمع جهانی اهل بیت در تهران منتشر شد و همچنین کتابی در نقد ابن شهاب زهری داوودی معروف تحت عنوان” الزهری حدیثه و سیرته” که توسط موسسه زید بن علی در یمن به چاپ رسید . علاوه بر آن اثر معروفی را به نگارش درآورد در رد بر وهابیت تحت عنوان” الایجاز فی الرد علی فتاوی الحجاز”، که همگی این آثار در جهت احیای مجدد مذهب زیدی به شمار می رو د . پس از سقوط نظام امامت متوکلی در سال ۱۹۶۲ نوعی سرخوردگی عمیقی بر اتباع مذهب زیدی در یمن مستولی شد ولی پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تلاش های فکری سید بدر الدین حوثی موفق شد به این سرخوردگی ها پایان داده و زمینه موفقیت های سیاسی زیدی ها را نیز فراهم سازد .

سیدحسین حوثی ودفاع از استقلال یمن :

سید حسین حوثی با تحولات سیاسی سریع یمن احساس کرد که حزب حق نمی تواند آرزو های سیاسی او را تامین کند و به همین علت در سال ۱۹۹۷ از این حزب خارج شد و سازمان جدیدی تحت عنوان تنظیم الشباب المومن (تشکل جوانان مومن) را تشکیل داد و تمرکز فعالیت این سازمان را در استان صعده قرار داد . سید حسین احساس کرد که زمان باز گرداندن زیدیان به عرصه سیاست فرا رسیده و حضور آنان می تواند به استقلال یمن و بهبود شرایط اجتماعی و سیاسی ان ها کمک کند . این تشکل جدید ابتدا فعالیت های فرهنگی را در محور کار خود قرار داد ولی برخورد منفی و امنیتی دولت یمن با این جریان و تکرار کردن ادبیات بعثی های عراق در وابستگی شیعیان زیدی به ایران و محکوم کردن موضع گیری حوثی ها بر ضد آمریکا و اسراییل ، حوثی ها را به سمت مقاومت در مقابل دولت کشاند . اظهارات سید حسین حوثی در مشروعیت نداشتن نظام کودتایی صالح و ضرورت اصلاح ساختار سیاسی و جابه جایی قدرت بر اساس حاکمیت مردم ، روابط دولت و حوثی ها را متشنج کرد . پس از مهاجرت جمعی از یهودیان صعده به اسراییل و احراز ارتباط یهودیان یمنی و رژیم صهیونیستی ، حوثی ها اقدام به اخراج یهودیان از منطقه صعده کردند و حمایت کامل خود را از آرمان فلسطین و حزب الله لبنان و قهرمان مقاومت ضد صهیونیستی یعنی سید حسن نصر الله اعلام کردند . پس از این تحولات شعار مرگ بر آمریکا ، مرگ بر اسراییل ، لعنت بر یهود شعار اصلی جنبش جوانان مومن گردید . پس از حمله آمریکا به عراق و سقوط رژیم صدام حسین در بغداد ، رژیم صالح از بعثی های عراق خواست تا به این کشور مهاجرت کنند که این اقدام با محکومیت گسترده حوثی ها مواجه شد و آن را رفتاری ضد مردمی شمردند که احساسات اسلامگرایان را جریحه دار ساخته است .

در سال۲۰۰۴ ارتش یمن در اقدامی غافلگیرانه به مراکز حوثی ها در استان صعده حمله کرد که در این درگیری ها ۵۰۰ نفر کشته شد . در این حمله سید حسین حوثی و چند صد نفر از همفکرانش در نزدیکی کوه مران ناجوانمردانه به شهادت رسیدند .

پس از شهادت سید حسین حوثی ، پدر او علامه سید بدرالدین طباطبایی حوثی علی رغم کهولت سن رهبری این جنبش را شخصا به دست گرفت و از زیدی ها خواست تا در برابر تجاوز دولت مقاومت کنند . عرصه درگیری با این تحول گسترش یافت و مناطق رزامات ، حیدان ، مران ، آل شافعه و هجره را در بر گرفت و ارتش چند روستا را در منطقه هجره که همگی سادات علوی هستند ، قتل عام کرد و جنایت بزرگی بر ضد آنان انجام داد .

قیام حوثی ها یکبار دیگر نشان داد که زیدیه همچنان مانند قرون گذشته بیشتر از گرایش های فرهنگی همچنان از ظرفیت مبارزه و انقلاب برخوردارند . همچنین فعالیت شماری از رهبران زیدیه و همگرایی با شیعه امامیه موجب شد که علمای نجف و قم در برابر تحولات یمن بی تفاوت نباشند . آیت الله العظمی سیستانی ، بزرگترین مرجع حوزه علمیه عراق طی پیامی از دولت یمن خواست تا به این تجاوزات بر ضد شیعیام پایان دهد . سه تن از مراجع قم نیز طی بیانیه هایی از مقاومت مشروع زیدی ها اعلام حمایت کرده و ا ز دولت یمن خواستند عملیات نظامی بر ضد شیعیان را متوقف کند . این حرکت ها در تاریخ روابط زیدیه و امامیه یک حرکت ابتکاری به شمار می آید که سابقه نداشته است .

یحیی فرزند سید بدر الدین حوثی که نماینده مجلس یمن و از مصونیت پارلمانی برخورداربوده است ، پس از تهدید های مکرر از صنعا خارج شد و به اروپا رفت . عبد الملک حوثی  پسر کوچک سید بدر الدین حوثی علی رغم اینکه ۲۵ سال بیشتر نداشت، به علت اینکه حافظ کل قرآن و سخنوری توانا بود ، از سوی پدر به رهبری تشکل جوانان مومن تعیین گردید و همه مسوولان این جنبش با او بیعت کردند . در سال  ۲۰۰۷، دولت یمن سند همکاری نظامی با آمریکا امضا کرد که بر پایه آن قرار شد نیرو های آمریکایی به بهانه مقابله با تروریزم ، برخی از واحد های ارتش یمن را آموزش دهند . همچنین سید عبد الملک حوثی تصمیم دولت صالح برای اجازه دادن به آمریکایی ها برای بازگشایی زندان در جزیره سوقطرا در دریای عرب را محکوم کرد و حمله مکرر هواپیما های بدون خلبان آمریکایی را بر ضد مردم غیر نظامی و ترور یمنی ها را نوعی دخالت در امور داخلی و مباح دانستن سرزمین یمن شمرد . سید عبد الملک با اعلام وفاداری به خط شهید سید حسین ، این اقدام دولت صالح را منافی با استقلال کشور دانست و آن را محکوم کرد . پس از این موضع گیری ، درگیری میان دو طرف طی چهار جنگ در سال های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ در ابعاد بسیار وسیع تر از گذشته آغاز گردید که هر بار به علت ناتوانی نیروهای دولتی با اتش بس متوقف می شد. دولت یمن اعلام کرد که جنبش حوثی یک حرکت ارتجاعی است که می خواهد یمن را به دوران امامان زیدی بازگرداند و در مقابل سید عبد الملک حوثی همواره تاکید می کرد که صالح استقلال ملی را با تمکین در مقابل آمریکا و عربستان به چالش کشیده و این شرایط برای هیچ یمنی آزاده قابل تحمل نیست . دولت یمن ادعا کرد که حوثی ها در صدد ترور سفیر آمریکا در یمن بودند و با این بهانه جنگ را بر ضد حوثی ها آغاز کرد و از آمریکا خواست تا از دولت یمن در این جنگ حمایت کند . این جنگ ظالمانه بر ضد زیدی ها که کمی بیش از دو سوم جمعیت یمن را تشکیل می دهند ، میان آنان ایجاد وحدت کرد و علی رغم ورود آشکار نیروی هوایی و گارد مرزی عربستان سعودی در عملیات نظامی بر ضد حوثی ها وثبت گزارش هایی درباره ورود آمریکا از طریق حملات هوایی ، ولی دولت موفق به سرکوب حوثی ها نشد و حوثی ها پس از دخالت عربستان در جنگ چند نقطه مرزی را تصرف کرده و حدود ۱۰ کیلومتر به داخل مرز های عربستان سعودی پیشروی کردند و تعدادی از نظامیان سعودی را به اسارت گرفتند. در مقابل این تحول ، دولت سعودی ناگزیر شد همه اتباع خود را تا عمق ۲۵کیلومتری مرز خالی کند و این منطقه را نظامی اعلام نماید . در درگیری سال های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ شمار زیادی از نیرو های دولتی کشته شدند و صد ها تانک ، نفربر ، و خودروی نظامی ارتش یمن به غنیمت حوثی ها در آمد . این تحولات ، دولت را وادار کرد باری دیگر به آتش بس تن در دهد وعملیات نظامی بر ضد حوثی ها را پایان بخشد .

جنبش حوثی ها و بیداری اسلامی :

قیام های مکرر حوثی ها بر ضد نظام استبدادی در یمن و ایستادگی و مقاومت آن ها در برابر ماشین سرکوب نظام ، شرایط قیام در یمن را فراهم ساخت . با آغاز موج بیداری اسلامی در تونس و مصر، مردم یمن با توجه به شرایط داخلی به سرعت به این موج پیوستند و از ۱۴ ژانویه سال ۲۰۱۱ تظاهرات در سرتاسر یمن آغاز شد و جوانان در میدان تغییر صنعاء تحصن کردند . مخالفت با دولت در بخش جنوبی این کشورنیز آغاز گردید که برخی ها تلاش داشتند در جهت واگرایی و بازگشت به شرایط گذشته از ان بهره برند . نظام صالح در برابر این نارضایتی های گسترده ابتدا سعی کرد با سرکوب آن را مهار سازد ولی مقاومت و ایستادگی مردم این اقدام دولت را خنثی کرد . پیوستن بخش هایی از نیرو های نظامی و کارکنان دولت و سفرا به صفوف معترضین ، شرایط را برگشت ناپذیر ساخت و نگه داری صالح در حاکمیت هزینه بر و ناممکن گشت . در ۱۹ مارس ۲۰۱۱ استان صعده در شمال یمن به طور کامل به دست مردم آزاد شد که حوثی ها در این اقدام نقش محوری ایفا کردند . در ۳ ژوئن سال ۲۰۱۱ با حمله مخالفان یمنی به کاخ ریاست جمهوری ، صالح زخمی شد و برای درمان به ریاض پایتخت سعودی رفت . حمایت اشکار ریاض از صالح ، مردم را وادار به مطرح کردن شعارهای بسیاری بر ضد سعودی کرد . شدت عمل و سرکوب بستگان صالح که در فرماندهی ارتش ، گارد ریاست جمهوری ، و پلیس قرار داشتند نتوانست اراده مردم بر تغییر را متوقف سازد و سرانجام مهمترین حامی نظام استبدادی یمن یعنی رژیم عربستان سعودی ناچار به پذیرش تغییر صالح گردید . صالح در نوامبر ۲۰۱۱ تحت فشار مردم ناگزیر شد از قدرت کنار رفته و قدرت را به دولت انتقالی با نخست وزیری محمد سالم باسندوه واگذار کند که طبق توافق ، قرار بود این دولت ظرف ۳ماه انتخابات پارلمانی برگزار و قدرت را به منتخبین مردم تحویل دهد . در ۲۵ فوریه سال ۲۰۱۲ پارلمان منتخب یمن آقای عبد ربه منصور هادی را به عنوان رییس جمهور انتخاب کرد و با آغاز گفت و گو های ملی میان همه گروه های سیاسی و اجتماعی انتظار می رود شرایط یمن بر پایه خواست مردم در اینده دگرگون گردد .

آنچه مسلم است یمن یکی از ۱۰ کشور فقیر جهان است و توسعه سیاسی و اجتماعی در این کشور محدود و عقب ماندگی در ابعاد مختلف مشهود و گسترده است و این رشد سیاسی که در قیام سه ساله مردم یمن دیده شده است ، مدیون جنبش حوثی است که دیوار ترس را شکست و فریاد انقلاب و تغییر سیاسی و اجتماعی را سر داد . صالح همواره می گفت یمن ۲۰میلیون نفر جمعیت دارد و  ۵۰میلیون قطعه سلاح در دست این مردم وجود دارد و تضعیف دولت ، جامعه را به سوی جنگ داخلی خواهد برد . یکی دیگر از موضوعاتی که صالح بر آن انگشت می نهاد این که جامعه یمن ، جامعه قبیله ای است و ادامه اعتراض و درگیری ، قبایل را در مقابل یکدیگر قرار خواهد داد اما رشد و توسعه سیاسی که با پیش قراولی حوثی ها در یمن انجام گرفت ، این جامعه را تا حد زیادی دگرگون کرده بود و سرکوب ها و ترور های هدفمند نظام صالح نتوانست جهت گیری های تضاد بر ضد نظام را به سوی جنگ داخلی و یا قبیله ای ببرد و حرکت مردم در یمن یک تحرک مدنی و مترقی به نمایش گذاشت که قطعا در آینده ابعاد جامعه شناختی آن باید مورد بررسی قرار گیرد .

تاریخ مقاله: اردیبهشت ماه ۱۳۹۳

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.