پیامبر اکرم(ص) به حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) مأموریت دادند تا مردم سرزمین یمن را به اسلام دعوت نماید و آن بزرگوار با ورود به یمن ، نامه حضرت رسول خدا(ص) را برای مردم قبیله «حمدان» قرائت نمود که با خواندن آن و دعوت به اسلام حمدانیان جملگی مسلمان شدند و پس از آنها قبیله «مذحج» و سپس قبیله «نخع» همگی اسلام آوردند. حمدانیان در زمان خلیفه دوم به عراق (کوفه) عزیمت کردند و در آن دیار ساکن شدند و جزو پیروان سرسخت تشیع به شمار آمدند، به طوری که در زمانی که بحث خلافت امام علی(ع) مطرح بود در ترغیب آن حضرت نقش داشتند و بنا به نقلی اولین کسی که با امام علی(ع) بیعت کرد «مالک اشتر نخعی یمنی» بود.
* در زمره شهدای حماسه عاشورا ۳۴ نفر از شیعیان اهل یمن بودند.
* در کشور یمن میلیون ها نفر از سادات و فرزندان حضرت رسول (ص) زندگی می کنند.
* مهم ترین فرقه های زیدیه عبارتند از جارودید، سلیمانیه و صالحیه
* فرقه های زیدیه منسوب به زیدبن علی (ع) است گرچه او خود را امام نمی دانست، اما قیام برای خونخواهی مظلومان واقعه عاشورا موجب شد تا پیروانش او را به عنوان امام پنجم بشناسند.
* سید حسین حوثی به دلیل جانبداری از انقلاب اسلامی ایرانو حزب الله لبنان و حمایت از مقاومت اسلامی فلسطین با رژیم حاکم بر یمن دچار اختلاف شد و نهایتاً به شهادت رسید.
* در سال ۲۰۰۴ رژیم یمن با نیروی هوایی و زمینی و استفاده از هواپیماهای جنگنده و توپهای سنگین جنگ یک جانبه ای را علیه حوثی ها آغاز کرد.
* یکی از ویژگی های مکتب حوثی تاکید بر جهاد و امر به معروف و نهی از منکر است.
* حکومت مرکزی یمن بر این عقیده است که راه شیعه جعفری از شیعه زیدی می گذرد.
در جریان جنگ جمل و نبرد صفین چهره های سیاسی یمنی تلاش به سزا از خود نشان دادند که مالک اشتر نخعی ، عدی بن حاتم الطایی ، زهیر بن قیس و هانی بن عروه یمنی از جمله این افراد بودند و تنها از طایفه «بنواحمس» ۷۰۰ نفر در این نبردها حاضر بودند و همچنین «حجر بن عدی کندی» و «عمروبن حمق خزاعی» از شیعیان یمنی بودند که در زمان مغیره- حاکم کوفه- هرگاه گروهی قصد داشتند بر منابر به امام علی(ع) و حاکمان بزرگوارش ناسرا بگویند مورد تحذیر حجر و یارانش قرار می گرفتند که با ادامه این کار در زمان حکمرانی «زیاد بن ابیه» بر کوفه، وی را با سیزده تن از یارانش دستگیر و به دستور معاویه به شهادت رساندند.
در زمان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نیز بسیاری از یمنی ها در شمار طرفداران ایشان بودند بطوری که در زمره شهدای حماسه عاشورا ۳۴ تن شیعیان اهل یمن بودند، همچنین عناصر اصلی نهضت «توابین» بعد از واقعه عاشورا را یمنیها تشکیل میدادند که بعدها جان خود را بر سرعقیده شان در دفاع از اهل بیت(ع) فدا نمودند.
پس از قیام و شهادت زید بن علی فرزند امام زین العابدین(ع) فرزندان وی ادامه دهندگان راه او بودند که بعدها پایه گذار برخی حکومت های زیدی در یمن و طبرستان ایران شدند که حکومت زیدی در مناطق شمالی یمن از نیمه دوم قرن سوم آغاز شد و تا یازده قرن پایدار بود.
تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تعداد شیعیان ۱۲ امامی در یمن اندک بود ولی به برکت انقلاب اسلامی در ایران این وضع تغییر کرد بطوری که برخی تعددشان را ۲۰۰ هزار تخمین زده اند که در میان آنان نخبگان، اساتید دانشگاه، روحانیون و دیگر برجستگان یمن وجود دارد و عمدتاً در استان های صعده، عدن، مأرب و ذمار زندگی می کنند.
در کشور یمن میلیون ها نفر از سادات و فرزندان رسول خدا(ص) زندگی می کنند که شجره نامه دارند و حدود ۲۰۰ طایفه هستند و اکثر سادات یمن سادات حسنی و چند درصد از آن ها سادات حسینی هستند که به خاطر این انتساب مورد احترام مردم اند. ضمن اینکه بسیاری از شافعی مذهب ها نیز ادعای انتساب به اهل بیت(ع) را می نمایند و به این امر افتخار می کنند.
اشتراکات میان شیعیان امامیه و زیدیه
- شیعیان زیدیه هم چون شیعیان امامیه پنج تن آل عباع را معصوم می دانند، گرچه شیعیان امامیه علاوه بر پنجتن(ع) به عصمت دیگر امامان نیز معتقدند.
- شیعیان زیدیه خلافت و امامت بلافصل امام علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را قبول دارند
- شیعیان زیدیه، همچون امامیه باب اجتهاد را مفتوح می دانند.
- شیعیان زیدیه مانند شیعیان امامیه جمع بین نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشا را جایز می دانند، آنان نیز در سفر، نمازهای چهار رکعتی را دو رکعت می خوانند و در اذان و اقامه جمله «حی علی خیر العمل» را می گویند.
آنان «نماز تراویح» را بدعت می دانند و در نماز جماعت به شخص فاجر اقتدا نمی کنند و به ارسال دست ها در نماز ( یعنی نماز با دست باز) قائلند و همچون اکثریت برادران اهل تسنن دست بسته نماز نمی خوانند.
- شیعیان زیدیه نیز به قضا و قدر ایمان داشته و در همان حال انسان را در اطاعت و عصیان پروردگار مختار و آزاد می دانند و در موضوع جبر و تفویض نیز قائل به این اصل که «لاجبر و لاتفویض بل أمر بین الأمرین» اعتقاد دارند.
- شیعیان زیدیه مانند شیعیان امامیه به ظهور و قیام جهانی امام مهدی(عج) و ضرورت یاری آن بزرگوار اعتقاد راسخ دارند.
زیدیه فرقه ای هستند که پس از امام علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) ، به امامت «زید» فرزند امام سجادع قائلاند و ائمه بعدی را امام نمیدانند بلکه آنان را تنها به عنوان پیشوایان علم و معرفت میپذیرند.
زید فرزند امام سجاد (ع) در نیمه دوم قرن اول و نیمه اول قرن دوم می زیست و بر ضد هشام بن عبدالملک حاکم اموی قیام کرد و به شهادت رسید. امامان معصوم(ع) و دانشمندان امامیه، زید را به جهت دانش، تقوی و شجاعتش می ستایند و به نظر آن ها، زید مدعی امامت نبوده است و تنها به قصد امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح امور و واگذاری حکومت به ائمه (ع) قیام کرده است. با این حساب می توان خود زید را شیعه امامی دانست.
فرقه هایی از زیدیه خلافت ابوبکر و عمر را مشروع می دانند و دلیلشان جواز خلافت مفضول با وجود افضل است. اما این اعتقاد را نمی توان به زید نسبت داد و جملاتی هم که از زید در برخی کتب فرق نقل شده، تنها تفاوت دو خلیفه را با بنی امیه نشان می دهد و بنابراین نمی توان روایات صحیحی را که دال بر امامیه بودن زید است، رد کرد.
پس از زید دانشمندانی به تنظیم عقاید و احکام زیدیه پرداختند و مذهب زیدیه پدید آمد. به عقیده زیدیه تنها سه امام نخست امامیه از جانب پیامبر(ص) به امامتشان تصریح شده است و پس از امام سوم در میان امامان معصوم کسی که شرط مبارزه با ستمگران را داشته باشد نیست و لذا آنها به امامت امام سجاد(ع) و دیگران که به جهاد علنی نپرداختند، اعتقاد ندارند. در عوض زید و یحیی بن زید و محمد بن عبدالله (نفس زکیه) و عده ای دیگر را که به جهاد پرداختند امام می دانند. بنابراین یکی از تفاوت های زیدیه با امامیه در این است که زیدیه شرط امام بودن را مبارزه مسلحانه می دانند.
مهمترین فرقه های زیدیه عبارتند از جارودیه ، سلیمانیه و صالحیه. جارودیه پیروان ابی جارود، زیاد بن ابی زیاد ملقب به سرحوب هستند. به اعتقاد این فرقه پیامبر(ص) شخص امام علی ع را به مردم معرفی نکرده بلکه تنها اوصاف امام بر حق را بیان کرده و این اوصاف تنها بر آن حضرت منطبق است. این اعتقاد حدّ وسط رأی امامیه و اهل سنت است.
فرقه سلیمانیه پیروان سلیمان بن جزیر هستند و معتقدند امام به وسیله شورا و توسط مردم انتخاب می شود و مردم می توانند فرد افضل را کنار گذاشته فرد مفضول را انتخاب کنند و لذا خلافت ابوبکر و عمر صحیح است.
عقاید این فرقه به اهل سنت نزدیکتر است تا شیعه، چون به انتخاب خلیفه معتقدند. اما علت اینکه این فرقه یکی از فرق زیدیه به شمار آمده است، این است که این ها مانند آنچه به زید نسبت داده شده، قائل به جواز امامت مفضول با وجود افضل بوده اند.
فرقه صالحیه پیروان حسن بن صالح بن حی و بُتریه پیروان کثیرالنوی ملقب به ابترند. آن ها امامت مفضول را با رضایت أفضل قبول دارند. آن ها همه فرزندان امام علی(ع) را که به جهاد علنی قیام کنند، امام می دانند.
شهرستانی می نویسد : زیدیه در زمان ما در اصول دین از معتزله تقلید می کنند و در اکثر فروع دین از ابوحنیفه، و تنها در برخی از فروع از شافعی و شیعه تقلید می کنند. بغدادی می گوید : هر سه فرقه زیدیه مانند خوارج معتقدند که مرتکبین کبیره، خالد در آتش جهنم اند. [۱]
زیدیه موفق شدند در مراکش و طبرستان و یمن حکومت هایی تشکیل دهند که دیرپاترین آن ها دولت زیدیه در یمن است که در سال ۲۸۸ هـ .ق توسط یحیی از نوادگان امام حسن(ع) ، ملقب به الهادی الی الحق، تأسیس شد و تا سال ۱۳۸۲ هـ .ق که حکومت جمهوری در یمن بر پا شد ادامه داشت. امروزه نیز مهمترین پایگاه زیدیه کشور یمن است. [۲]
شایسته است قبل از بررسی اعتقادات دینی و بافت فرهنگی گروه «حوثی های یمن» مروری به تاریخچه و عقائد فرقه زیدیه داشته باشیم تا از پیشینه اعتقادات فکری و روش جهادی این جماعت آگاه شویم و سیر تحول و تطور آنان در مقاطع تاریخی مختلف را بر اساس این پیشینه مورد ارزیابی قرار دهیم .
فرقه زیدیه منسوب به زید بن علی است گرچه او خود را امام نمی دانست ، اما قیام برای خونخواهی مظلومان واقعه عاشورا ، موجب شد تا پیروانش وی را به عنوان امام پنجم بشناسند و به همین دلیل زیدیه نامیده می شوند .
زید بن علی که فردی شجاع و اهل علم و دانش بود در سال ۱۲۲ هجری قمری در دوران خلافت هشام بن عبدالملک اموی بر ضد حکومت ظلم و جور امویان در کوفه قیام کرد و با جمع کثیری از یارانش به شهادت رسید .
زیدیه بر این باورند که دعوت و قیام از شرایط «امام» است .
مذهب زیدی آمیزه ای از مکتب تشیع با اندیشه های معتزلی و اندکی از فقه مذهب حنفی است .
مذهب زیدی و شیعه دوازده امامی در فقه نزدیک به ۹۰ درصد مشترک اند .
زیدی ها به ولایت پنج تن از اهل بیت: خلافت علی بن ابی طالب (ع) ، امامت امامان از نسل امام حسین(ع) و ظهور قائم و قیام جهانی او (که به اعتقاد زیدیها بعدها متولد می گردد) باور دارند .
در سال ۳۸۴ هجری قمری یکی از علمای زیدیه به نام یحیی بن الحسین، توانست دولت زیدی را در یمن تأسیس نماید ، از این زمان تا دوره عثمانی ها با فراز و نشیب در مناطق مختلفی از یمن ، دولت امامی های زیدی در یمن حاکم بوده است .
بعد از فروپاشی عثمانی که کشورهای مختلف جهان عرب، از جمله کشور یمن تابع این امپراتوری بودند، دولت زیدی معاصر یمن مجدداً تأسیس شد و در سال ۱۹۶۲ با تغییر نظام پادشاهی به جمهوری، پرونده حکومت شیعیان زیدی وجریان منسوب به این بخش از شیعیان به طور رسمی بسته شد.
پس از برقراری نظام جمهوری در این کشور، دولت حاکم همواره ادعا می کند که حوثی ها میخواهند تاریخ گذشته و حکومت امامی های زیدی را احیاءکنند، ولی حوثی ها می گویند که ما یک جریان فکری، فرهنگی و اجتماعی هستیم که خواستار تأمین حقوق زیدی ها در یمن می باشیم. آنان تأکید دارند که حقوق آن ها توسط دولت مرکزی نقض شده و تحت سرکوب و سیاست های قهرآمیز قرار گرفتهاند. آنان اعلام کرده اند که خواهان حقوقی هستندکه در تمامی قوانین بین المللی و قانون اساسی یمن به رسمیت شناخته شده است.
یکی از امامان زیدیه به نام ابومحمد حسن بن علی فرزند امام زین العابدین(ع) ملقب به ناصرالدین اطروش۱ و از یاران محمد بن زید، پس از کشته شدن وی به دیلم مسافرت نمود و مردم را به رهبری خود فرا خواند. او اسلام را به آن دسته از مردم دیلم که هنوز بر کفر خود باقی مانده بودند، عرضه کرد و پس
از مدتی مردمان بسیاری به دست او اسلام اختیار کردند. وی توانست سومین فرمانروایی علوی طبرستان (۲۲۵- ۳۰۴ هجری قمری) را ایجاد کند.
حسن بن علی پس از مرگ از محمد بن زید در سنه ۲۸۷ بخونخواهی از محمد بن زید خروج کرد و اهالی گیلان و دیلمان با وی بیعت کردند که ظهور وی با قدرت و استیلای سامانیان همزمان بود و در آمل با یکدیگر جنگیدند و در این پیکار شکست یافت و یارانش مقتول و پراکنده شدند . اما بار دوم هنگامی که برای تسخیر طبرستان از طرف مردم دعوت شد بدلیل آنکه اسماعیل سامانی حاکم وقت به دست غلامی کشته شده بود بدون هیچ مانع توانست در آمل بقدرت برسد و سومین فرمانروایی علوی طبرستان را بدست گیرد .
از مهم ترین و معروفترین حکومت زیدی ها در ایران که با آمدن یحیی بن عبدالله به دیلم و بعد از شهادت وی توسط عباسیان در سال ۲۵۰ هـ .ق، با قدرت رسیدن داعیکبیر آغاز شد و مناطقی چون آمل ، ساری و گرگان را در برگرفت پس از او داعیصغیر (متوفی ۲۷۸ هـ .ق) و ناصر اطروش متوفی ۳۴۰ هـ.ق به قدرت رسیدند و حکومت سلسله علویان طبرستان شصت و اندی سال ادامه یافت .
حوثی های یمن
محمد عزان و محمد بدرالدین الحوثی و عبدالکریم جدبان در سال ۱۹۹۰ مؤسسه ای به نام «منتدی الشباب المؤمن» را تأسیس نمودند که شامل حوزه علمیه جهت تدریس مذهب زیدی در شهر ضحیان در استان صعده بود.
این مؤسسه در ابتدا فاقد تشکیلات و سازماندهی بود و تنها در برخی از شهرهای یمن فعالیت های محدودی داشت و هیچ گونه فعالیت سیاسی را در برنامه های خود پیش بینی نکرده بود.
در سال ۲۰۰۰ میلادی سید حسین بدرالدین الحوثی وارد این مؤسسه شد و از آنجائی که شخصیت قوی و کاریزما داشت و علاوه بر آن از زهد و تواضع برخوردار بود به عنوان رئیس جماعت «الشباب المؤمن» انتخاب گردید .
با گسترش جنگ مقاومت اسلامی فلسطین با اشغالگران صهیونیستی و تهاجم آمریکا به عراق، سیدحسین بدرالدین الحوثی که طرفدار مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین و مخالف اشغال عراق توسط آمریکا بود، اقدام به فعالیت های سیاسی کرد و با برپائی تظاهرات و فعالیت های مخالف آمریکا در اشغال عراق و محکوم کردن تجاوزات رژیم صهیونیستی و کشتار فلسطینیان، جماعت الشباب المؤمن، سردمدار فعالیت های سیاسی اعتراض آمیز مردم یمن گردید و سیدحسین بدرالدین الحوثی نیز به عنوان یک شخصیت دینی و سیاسی تأثیرگذار شناخته شد.
سیدحسین الحوثی بدلیل جانبداری از انقلاب اسلامی ایران و حزب الله لبنان و حمایت از مقاومت اسلامی فلسطین با مقامات و رژیم حاکم بر یمن دچار اختلاف گردید.
ایشان با شجاعت، سیاست های مداخله جویانه آمریکا در یمن را محکوم نمود که این امر موجب افزایش محبوبیت وی در میان پیروان همه احزاب و مذاهب در یمن گردید و باعث شد تا رژیم حاکم با ایشان مخالفت کرده و وی را تحت فشار قرار دهد.
با افزایش فعالیت های سیاسی و اجتماعی جماعت «الشباب المؤمن» در یمن رژیم حاکم بر یمن از سال ۲۰۰۲ اقدام به دستگیری پیروان حوثی نمود که بسیاری از آنان جوانان زیر هیجده سال بودند، این رژیم تا سال ۲۰۰۴ بیش از چهار هزار نفر را بدون داشتن هیچ اتهامی دستگیر و مورد شکنجه قرار داد و بدون محاکمه علنی آنان را زندانی نمود.
رژیم یمن، رهبران زیدی را متهم نمود که تلاش دارند قدرت را بدست بگیرد و نظام گذشته امامت یمن را به این کشور بازگردانند.
زمانی که رژیم پی برد با دستگیری طرفداران حوثی کار به جائی نمی برد، تصمیم گرفت با بکارگیری قوه قهریه آنان را سرکوب نماید و از آن جا که نیاز به کمک خارجی و پوشش بین المللی داشت. رئیس جمهور وقت یمن در سال ۲۰۰۴ از آمریکا دیدار نموده تا مقامات آن کشور را متقاعد سازد تا از اقدامات سرکوبگرانه مسلحانه رژیم علیه حوثی ها حمایت نماید، زیرا که حوثی های یمن دشمن مشترک علی عبدالله صالح و سیاست های آمریکا در منطقه بودند.
پس از بازگشت رئیس جمهور یمن از آمریکا وی نامه تهدید آمیزی به حسین بدرالدین الحوثی ارسال نمود و از ایشان خواست تا به پیروان خود دستور دهد که شعارهای ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی سر ندهند و در غیر این صورت سرکوب خواهند شد.
رژیم، حوثی ها را متهم نمود که پرچم کشور را پائین کشیده و پرچم حزب الله را برافراشتهاند و به این بهانه در سال ۲۰۰۴ نیروی هوایی و زمینی با استفاده از هواپیماهای جنگنده و توپ های سنگین جنگ یک جانبه ای را علیه پیروان حوثی ها آغاز کرده و هزاران نفر زیدی از دانشجویان و طلاب علوم دینی را به اتهام هواداری از حوثی ها دستگیر و زندانی نمود که برخی از حوثی ها توانستند فرار کنند و در کوه ها و مناطق صعب العبور پناه گیرند و این جنگ تا سال ۲۰۰۵ و با شهادت سیدحسین حوثی ادامه یافت.
رژیم حاکم بر یمن اقدامات سرکوب گرایانه دیگری از جمله تغییر ائمه مساجد زیدی ها و جایگزین کردن آنان با ائمه دست نشانده با گرایش سلفی و نیز بستن مراکز فرهنگی و کتابخانه های زیدی و مخالفت از تدریس مذهب زیدی در دانشگاه ها و مدارس را آغاز نمود و موجب گردید تا جنگ دیگری میان زیدی ها و نیروهای نظامی و امنیتی رژیم شعله ور گردد و رژیم زیدی ها را متهم به مزدوری ایران و حزب الله نمود. همچنین سیدحسین بدرالدین الحوثی را نیز متهم کردند که ادعای مهدویت می نماید و آنان شیعه اثنی عشری هستند.
ویژگی مکتب فکری علامه بدرالدین الحوثی :[۳]
یکی از ویژگی های مکتب فکری علامه بدرالدین تأکید بر ابعاد سیاسی و اجتماعی اسلام به ویژه امر به معروف و نهی از منکر است.
ایشان یکی از علمای برجسته شیعیان زیدی یمن است که در شکل گیری جریان فکری و فرهنگی جماعت حوثی ها نقش بسزایی دارد، ابعاد مختلف ساختار فکری، سیاسی و فرهنگی این جریان، این گروه را در حوادث یمن و بویژه شیعیان این کشور و در جامعه یمن تأثیرگذار کرده است.
ایشان در سال ۱۹۹۳ در اثر اعلام صریح برخی مواضع خود در ارتباط با عقاید زیدیه و اختلافی که با برخی دیگر از علمای زیدی ایجاد شد، هم چنین به دلیل مجموعه فضای سیاسی و فشارهایی که علیه ایشان بود، از یمن مهاجرت کردند، دوره کوتاهی را در ایران به سر بردند و دوره ای را هم در لبنان زندگی کردند.
جریان الحوثی به این دلیل به این نام خوانده می شود که نسبتی با علامه بدرالدین الحوثی و فرزندان ایشان دارد و به ویژه «سیدحسین بدرالدین الحوثی» که رهبری این جریان را در ابتدای درگیری ها با دولت عهده دار بود و در همان درگیری ها در سال ۲۰۰۴ به شهادت رسید.
یکی دیگر از ویژگی های این مکتب تأکید بر جهاد و أمر به معروف و نهی از منکر است که ناشی از تأثیرپذیری این جنبش از حرکت امام خمینی(ره) در ایران بود که به پیروزی انقلاب اسلامی در ایران منجر شد. البته این تأثیرپذیری به نوع نگاه زیدی ها در طول تاریخ به اسلام و ابعاد اجتماعی و سیاسی آن و همچنین در روش تربیتی آنان بی ارتباط نبوده است.
جریان الحوثی متأثر از اعتقادات و فقه مکتب (جارودی) زیدی ها است که جزء جدایی ناپذیر از ترکیب اجتماعی طبیعی و تاریخی جامعه یمن بشمار می آیند. اینجریان از نظر اجتماعی وسیاسیبا انقلاباسلامی ایران ومکتب فکری امامخمینی(ره) قرابت یافته است.
در واقع نوع نگاه الحوثی ها در موضوعات سیاسی و اجتماعی و تکیه آن ها بر دو اصل “جهاد” و “امر به معروف و نهی از منکر” و حساسیت آنان نسبت به سرنوشت مسلمانان و تحولات سیاسی در درون یمن و منطقه، ویژگی اساسی این جریان است.
اما به لحاظ مذهبی، ما شاهد تحول مذهبی در حوثی ها نبوده ایم بدین معنی که آنان مذهب زیدی خود را تغییر و به مذهب شیعه اثنی عشری گرایش پیدا کنند.
واقعیت این است که بین جریان های مختلف فرق شیعی دائماً نوعی داد و ستد فکری و فرهنگی وجود داشته است. بیشتر این فرق پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران متأثر از شیعه اثنی عشری بوده اند زیرا نسل جوان پیرو این مذاهب شیعی، از ادبیات سیاسی و فکری حضرت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی ایران أثر پذیرفته بودند که این امر موجب تعامل فکری و فرهنگی میان جریان های درون دیگر فرق گردید، این تأثیرگذاری به معنای گرویدن کامل به مذهب شیعه اثنی عشری نیست، هرچند تعدادی از این جوانان این گرایش را پیدا کردند. آنچه مهم است این است که زیدی های یمن از قیام امام خمینی بر علیه رژیم ظالم شاه که از نظر آنان «امام قائم به سیف» است، متأثر شده او را به عنوان امام خود دانستند زیرا شیعیان زیدی نزدیک به هزار سال بر مناطق یمن حکومت داشتند و حوثی ها که خود پاره ای مهم از مجموعه شیعیان زیدی یمن هستند، ریشه های مذهبی، تاریخی، قبیله ای، اجتماعی و مردمی در یمن دارند و امروز با جنبش خود بعد سیاسی بازتری پیدا کرده اند.
گسترش علائق امامی میان زیدیه یمن بیش از هر چیز بازتابی از انفعالی بود که زیدیه طی دو سه قرن گذشته در برابر گرایش وهابی از خود نشان داده بودند، ولی ایمان اسلامی، آنان را متمایل به انقلاب اسلامی کرد.
نویسندگان و علماء و دانشمندان فراوانی از زیدیه در حال حاضر درباره لزوم تقارب میان دو فرقه امامیه و زیدیه تأکید دارند که از آن جمله بدرالدین حوثی است که کتابی با عنوان «الزیدیه فی الیمن» نوشته و در این باره سخن گفته است، وی در جریان سرکوب زیدیه در یمن از حوزه نجف درخواست کرد تا در این باره مداخله کند. [۴]
قیام حوثی های یمن ضمن آن که نوعی وحدت میان دو مذهب امامیه و زیدیه را مورد تأکید قرار میداد به دلیل ورود در عرصه نظامی، مشکلاتی برای فعالیت های فرهنگی شیعیان پدید آورد و سبب حساس شدن دولت و ارگان های امنیتی در برابر فعالیت مؤسسات فرهنگی- مذهبی شد. در حال حاضر طرفداران احیای تفکر شیعی زیدی و امامی در یمن بسیار فعال اند.
عوامل اعلام موجودیت جنبش حوثی را می توان به عوامل داخلی وخارجی تقسیم کرد ، با این حال باید اذعان کرد که نمی توان این دو عامل را از هم تفکیک کرد زیرا نوعی تداخل میان این دو دسته عوامل وجود دارد که دراین مقاله به آن اشاره می گردد .
عامل نخست عامل داخلی و ریشه های سیاسی تشیع است:
فرقه زیدیه یکی از فرقههای تشیع به شمارمیآیدکه درمیان دیگر فرق شیعه، به تسنن نزدیکتر است. اگر از اختلافات مذهبی میان شیعه اثنی عشری وشیعه زیدیه- ازجمله (هادویه )چشم بپوشیم و نگاه ها را به سمت واقعیت سیاسی موجود توجه دهیم، نزدیکی آشکاری که میان زیدیه هادویه و زیدیه جارودیه از سویی و میان مذهب مشهورتر شیعه یعنی شیعه امامیه اثنی عشریه از سوی دیگر مشاهده خواهیم کرد.
بنابراین بستر تشیع که میان مذهب اثنی عشری و زیدی( هادویه )مشترک است به نزدیکی دیدگاه های دو مذهب در ابعاد سیاسی کمک کرده است.
با این که مبنای اندیشه سیاسی زیدیه از بدو تأسیس انتساب حاکم به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) است اما برخی از شخصیت های جریان حوثی معتقدند که این موضوع، مسئله ای تاریخی است و اکنون، تنها قانون اساسی می تواند مرجع رابطه میان حاکم و مردم باشد، اما با سخنان صریح بالاترین مسئولان جنبش حوثی که مرجع اعلای شیعه زیدی هماهنگ است .
بدرالدین الحوثی- در پاسخ به روزنامه نگاری از وی پرسیده بود بنا به فتوای شما، آیا حکومت هرکس، هرچند از اهل بیت نباشد، جایزاست؟ چنین گفته بود : ما دو نوع حکومت داریم که یک نوع آن، امامت است و این ویژه اهل بیت ع است. ما نوع دیگر احتساب یا «حسبه» نامیده می شود که هرمؤمن عادلی از این باب می تواند حاکم شود، در صورتی که حساب دین خدا را بکند (حسبه) واز اسلام حمایت کند و به نیکی امر واز بدی نهی کند، اگرچه از سلاله امام حسن(ع) وامام حسین(ع) نباشد . روزنامه نگار پرسید، چگونه این دوالگو را باهم آشتی می دهید ؟ حوثی پاسخ داد :
تعارضی وجود ندارد ، هرگاه امامت ممکن نباشد احتساب (حسبه) خواهد بود.
این موضع گویای آن است که درحقیقت همانگونه که شیعه اثنی عشری امامت را منحصر به دوازده امام می داند، شیعه زیدی( هادویه )، امامت را منحصر به نسل امامین الحسنین ع می داند و این مطلب از این سخن بدرالدین حوثی برمی آید که انتخاب ودموکراسی یک راه است، و امامت راه دیگری است .
عصام العماد از روحانیون مستبصر یمنی دراین خصوص می گوید : برخی از رهبران حوثی ها تلاش دارند که شیعیان زیدی دریمن را به شیعه واقعی که همان شیعه اثنی عشری است ترغیب کنند او تاکید می کند که حکومت مرکزی یمن براین عقیده است که راه شیعه جعفری از شیعه زیدی می گذرد و به همین علت با شیعیان زیدی برخورد کرده و تلاش می کنند تا آن را به آغوش سلفی ها بیندازد . در شرایطی که سید حسین حوثی و جنبش او درست برخلاف رژیم یمن عمل کرده و سعی کرده اند زیدی ها را به آغوش شیعه جعفری دعوت کنند او تاکید می کند که علی عبداله صالح رئیس جمهور سابق یمن که از سوی عربستان حمایت می شد اگرچه خودش زیدی است اما از وهابیون و سلفی ها حمایت میکرد .
از نظرایدئولوژیک واندیشه های حوثیها ، حسین را رهبر میدانند ، یعنی خود عبدالملک (رهبرفعلی) می گوید هرچه ما داریم از برادرم حسین دارم .
بسیاری اعتقاد دارند که حوثی ها شیعه اثنی عشری هستند ، واز لحاظ عقیدتی جعفری شده اند یا به سوی جعفری ها گرایش پیدا کرده اند .
[۱] – درباره صالحیه و بتریه بنگرید به : فرق الشیعه ، ص۵۷ ، مقالات الاسلامیین ، ص ۶۸- ۶۹ ، الملل و النحل ، ج۱ ، ص۱۶۱- ۱۶۲ ، الفرق بین الفرق ، ص۵۴- ۵۵ ، الزیدیه ، ص۸۰- ۸۲ .
[۲] – رک : الزیدیه ، ص۱۱۲ ، بحوث فی الملل و النحل ، ج۷ ، ص ۳۷۰ .
[۳] – البته این تأثیرپذیری در نوع نگاه زیدی ها در طول تاریخ به اسلام و ابعاد اجتماعی و سیاسی جریان الحوثی به این نام خوانده می شود که نسبتی با علامه بدرالدین الحوثی و فرزندان ایشان دارد که رهبر جریان درگیری با دولت بود .
[۴] – اطلس شیعه صفحه ۴۶۶٫
تاریخ مقاله: اردیبهشت ماه ۱۳۹۳