از شکل گیری پدیدهی ویدیوکلیپ در ایران نزدیک به بیست سال میگذرد اما این پدیده چنان که باید مورد توجه قرار نگرفت. اصلیترین دلیل آن هم بالا بودن هزینهی تولید این قطعات بوده است. گذشته از مسئله مدیریت که علیرغم شکلگیری این پدیده و پیشرفتهای نخستین آن به توقف نهایی و ساخته شدن آثار ارزان و با کیفیت پایین انجامید. اما به هر حال نمیتوان نقش ویدیوکلیپ و تواناییهای آن را در تصویری ساختن عناصر خیال انگیز هنری نادیده گرفت.
آنچه این مقاله در پی آن است، روشن ساختن عناصر خاص ویدیوکلیپ و تواناییهای آن در شکل دادن به ذهنیتهای مخاطبان است.
مقدمه
تواناییهای بالقوهی تطابق و هماهنگی میان ویدیوکلیپ با خصوصیات و ویژگیهای فرهنگی / هنری ایران اسلامی زمینهای را پدید میآورد که راه را برای ساخت و پرداخت سریع این قالب هنری در ایران باز میکند. بدیهی است که این مسئله نیاز به توجه بیش از پیش را دارد.
ویدیوکلیپ توانایی فراوانی در نزدیکی و ورود به مرزهای خیال آدمی دارد و از این لحاظ شاید به عنوان یکی از شاخههای مجموعهی هنرهای نمایشی توان بیشتری برای نزدیکی با خصوصیات هنری داشته باشد و به این ترتیب میتوان از آن به عنوان قالبی مناسب برای پیریزی مضامین خیالانگیز، ذهنی و استوار بر رمز و راز در یک قالب نمایشی و بصری نام برد. از این دیدگاه میتوان این نکته را مدنظر قرار داد که شاید یکی از هدفهای ساخت و یدئوکلیپ در ایران، علاوه بر کاربردهای اجتماعی، کوشش برای دستیابی به این مرز، به تصویر کشیدن قدرت خیال و نزدیکتر کردن هنرهای نمایشی و تصویری با مضامین بکر عرفانی در ایران اسلامی است. ناگفته پیداست که تمامی این ویژگیها در قالبی از مسایل روز اجتماعی نیز قابل طرح و ارائه است.
ویدیوکلیپ با به کارگیری سه عنصر موسیقی، شعر و تصویر زمینهای خیال انگیز پدید
میآورد که توانایی شکل دادن به رؤیاهای آدمی را دارد. هنگامی که عناصر تصویری ویدیوکلیپ بر پایهی شعر و موسیقی جان میگیرند، خیال پردازی در تک تک اجزای تصاویر خود را
مینمایاند و این سرآغاز راه است برای تصویری کردن فکر.
عناصر هنر اسلامی
هنر اسلامی زمینهای است که با نقوش تزئینی گل و گیاهان و در مواردی با تصاویر حیوانات و گاه انسان شکل میگیرد. اما آن چه اهمیت دارد انتزاعی بودن و خیال انگیزی این طرحها است.
چنان که “گاه تماشاگر در برابر چنین فضاهایی خویشتن را برابر با فضایی سیال و بیکران و اسرار آمیز احساس میکند” (جنسن، ۱۳۵۹، ص۱۹۴). از این رو هنر ایران اسلامی همواره در تلاش بوده تا اثری دلپذیر و زیبا، مطابق با نیازهای جسمی، روحی و فطری انسان فراهم سازد. از طرفی هنرمندان، بسیاری از مفاهیم فرهنگی و مذهبی را با زبان نمادین طرحها و نقشها بیان کردهاند که این خود جلوهای از فضای اجتماعی زندگی هنرمند بوده است. این نقوش گاه به سمت نقوش هندسی، زمانی در قالب نقوش منحنی و اسلیمی و یا گاه به شکل صور نجومی سوق داده شدهاند. در حقیقت این آثار انعکاسی از جهانبینی و تفکر فلسفی جامعهای است که هنرمند براساس آن، سنتهای هنری را در طول ادوار تعدیل کرده است. (خزایی، ۱۳۸۱، ص ۱) در واقع هنر ایران اسلامی در تلاش است تا با نقوشی انتزاعی و نمادین فضاهای ذهنی خلق کند و بیننده را از جهان مادی پیرامون خود جدا سازد. از این رو اثر هنرمند تقلید از طبیعت نیست بلکه نمادی است ذهنی از مفهوم طبیعت و مخلوق باطن هنرمند است. کار دیگر هنرمند در این است که بیصورت را با تمثیل صورت ببخشد. بنابراین عینیت بخشیدن به ذهنیت و بیان تصور و تخیل قاعدهای میآفریند تا فضایی دیگرگون شکل گیرد. به عبارت دیگر صورتی بیرونی، وجود ندارد تا عینیت را کفایت کند. بلکه اصول صورت را با قاعدههای تصور و تخیل عرضه میکند تا بیننده خود با تصویر خویش و در محدودهی آن اصول و قواعد صورتی بسازد که دل خود او توانسته است در محدودهی طرح هنرمند به وجود آورد. (خزایی، ۱۳۸۱، ص ۲) به همین سبب است که در هنر ایران اسلامی هنرمند آن چه را میخواهد تصویر میکند، نه آن چه را که در محیط واقعی پیرامون وجود دارد.
این خصوصیت در هنر ایران اسلامی زمینهای مناسب را برای تصویرسازی ذهنی در ویدیوکلیپ فراهم میسازد که باید در جای خود مورد بحث قرار گیرد. هنر ایران اسلامی از متافیزیک و عالم معنا وام میگیرد تا همواره صوری از خیال بیافریند. در این اندیشه، ذهن مدام از مجاز به حقیقت، از ظاهر به باطن و از بیرون به درون رخنه میکند تا نه فقط انسان را بهتر بشناسد، بلکه اساساً دریابد که نقش او، موقعیت و جایگاه او در لایتناهی پیرامونش چیست. (ندایی، ۱۳۷۵، ص۱۳۴)
اما این هنرمند، خود یک انسان است، پس طبعاً از نظر گاه همین موجود خاکی به آن اصل و به آن غایت هستی شناسانه مینگرد. همین امر، موجبات تحولی عظیم را در هنر شرقی مؤمن به باورهای ادیان آسمانی فراهم میآورد: این که به مکاشفات، خیال پردازیها و حالتها و کیفیات روحانی و معنوی متوسل شود تا به هدف خود، یعنی ترسیم فضای عالم ورای ماده، دست یابد. (ندایی، ۱۳۷۵، ص ۱۳۵) همین خصوصیت باعث نمادین شدن هنر ایران اسلامی و کارکرد رمزگانی تصویر در این هنر میشود.
رمزگان تصویری
نمود فضاهای خیالی در تصویر عنصری نمادین و رمزگانی به تصویر میافزاید. ویدیوکلیپ با به کارگیری این رمزگان تصویری نوعی خیال انگیزی پدید میآورد که به همراه خصوصیات و ویژگیهای دیگری چونان ایجاز فراوان، استقبال از فرمهای جدید و متنوع بصری، جسارت در طرح، ترکیب و تلفیق دیگرگون و غیرکلیشهای فرم و محتوا و کوشش برای رسیدن به نوعی ایدهآل کیفی تصویری زمینهای گسترده برای شکلگیری هنر ایران اسلامی در فرمهای بصری ایجاد میکند. رمزگانی ]در تصاویر[ وجود دارند که چیزهایی به تصویر میافزایند و رمزگانی وجود دارند که در تصویر حل میشوند. (احمدی، ۱۳۷۱، ص ۱۲۶) به همین دلیل در زمان خواندن هر تصویر مدام عناصر آن را با مفاهیمی دیگر جایگزین میکنیم. این خصوصیت در ویدیوکلیپها وجود دارد و هم از این روست که ساختار بصری و جذاب و شکیل آنها تا به این حد خاصیت تاثیرگذاری، القاکنندگی و کوبش عاطفی و حسی دارد، به نحوی که تکرار چند بارهی آن برای مخاطبان واحد نیز، تاثیری سوء برجذابیت و طراوت آن وارد نخواهد ساخت. پخش ویدیوکلیپ از تلویزیون تاثیرات خاص خود را داراست.
زیرا فراشد فنی تبدیل موضوع به تصویر و دریافت از سوی تماشاگر در هر رسانه، شکل خاص خود را دارد. (احمدی، ۱۳۷۱، ص۱۲۶) اما گونهای از رمزگان را مخاطب به سهم خود از اثر درک میکند که ارتباط آنها را با زندگی هر روزی خود باز میشناسد. گروه سومی نیز برای رمزگان تصویری میتوان در نظر گرفت و آن ابعادی است که به گونهای مادی در اثر هنری وجود ندارد بلکه از پس از تصویر دو بعدی میتوان به آن ساحت سوم دست یافت۱. همهی این سه گروه رمزگان تصویری را میتوان در ویدیوکلیپ به گونهای مشخص بازیابی نمود.
در ویدیوکلیپ حداقل سه عنصر اصلی حضور دارد که این چهار عنصر چنان با هم تنیده
میشود که مجموعهی واحدی پدید میآید. این عناصر عبارتند از: کلام، موسیقی، تصویر که در واقع این سه عنصر در قالب درام قرار میگیرد. مجموعهی این عناصر میتواند از جنبهی تئوریک و نظری تاثیرگذاری بیشتری از تک تک این عناصر داشته باشند. با این تعبیر کلیپ را میتوان مجموعه و ترکیبی از این عناصر دانست که در انتقال حس، پیام و حال و هوای خاص که مورد نظر سازندهاش بوده است، امکانات بیشتری فراهم میکند.
ویدیوکلیپ و هنر ایران اسلامی
خصوصیاتی از ویدیوکلیپ که بر شمردیم سبب میشود که کلیپ بیش از آن که با بخش آگاه ذهن مخاطبش در تماس و اصطکاک قرار بگیرد، با ناخود آگاه او ارتباط برقرار کند. وجود حرکت آهسته (اسلوموشن)۲ نیز به همین دلیل است. بسیاری از ترفندهای تصویری در ویدیوکلیپ در این جهت است که فضا تا حد امکان جنبهی ذهنی پیدا کند. اما به نظر آن چه از یک کلیپ موفق در ذهن رسوب میکند و ماندگار میشود، حس کلی است که در نهایت از ترکیب این عناصر برای او باقی میماند.
از سوی دیگر ویدیوکلیپ مانند جنس خود تصویر، عینیت بخشیدن و مادی کردن مفاهیم ذهنی است. در واقع ویدیوکلیپ در ذات خود پدیدهای است ذهنی و از این جهت با قالبهای سورئال و قالبهایی که حس و حال را در شرایط کاملاً عینی و ملموس مطرح نمیکند قرابت پیدا میکند و این اساساً با درک ما از دنیا و جهانبینی و خصوصیتها و خلق و خوی فرهنگی ما تناسب بیشتری دارد. این همان رمزگانی است که ژان پل سیمون از آن به عنوان رمزگان انسان شناسیک تعبیر میکند و رمزگان نقاشیهای سورئالیستی را در فیلم «یک شب، یک قطار» اثر آندره دلوو بازیابی میکند. (ر.ک. احمدی، ۱۳۷۱، ص ۱۲۷)
عنصر دیگری که باید آن را مدنظر قرار داد موسیقی است. فرصت الدوله شیرازی دربارهی تاثیرات موسیقی ایران مینویسد: «در اوقات تغنی آواز هر چند اختلاف است اما آن چه قدما اصلح دانستهاند و تجربهها در این باب کردهاند بدین تفصیل است … که فی الواقع، هر آوازی راکه هر وقت سرایند با حسن صوتی مؤثر است، الااینکه در مقام خود به طریقی که حکما تعیین کردهاند خوانده شود اثر آن زیادهتر خواهد بود، خاصه برای شخص مریض۳. (فرصت شیرازی، ۱۳۶۷، ص ۱۵) بنابراین جنس موسیقی ایران در شکل سنتی آن، موسیقی حسی است. از طرف دیگر موسیقی ایرانی اساساً دنباله روی شعر و کلام بود. نقش جدی کلام در موسیقی برای فضاسازی و القای هر چه بهتر مفهوم کلام بوده است. در زبان شعر،شاعر بدون آن که محدودیتی برای خود تصور کند، ذهنیت خود را پرواز داده و هیچ محدودیتی برای خود قائل نمیشود. این موضوعها برای تبدیل شدن به تصویر، با اشکالاتی روبرو است که عینیت بخشیدن به مضامین و مفاهیم عرفانی را با تنگناهای جدی روبرو میسازد و از این جهت نهایت ایده آل برای ویدیوکلیپ در ایران شکل دهی ما به ازای تصویری برای همین موسیقی حسی است.
موسیقیهای محلی ایران، موتیفها، ملودیها و حس و حالهای بسیار زیبایی دارد و تحرک آن سبب ایجاد جلوههایی خاص میشود که حالت تکرار و سکونی که گاه در بخشهایی از موسیقی سنتی (آوازهایی که فاقد وزن و ریتم خاص هستند) احساس میشود در این موسیقی وجود ندارد. نمونهی بسیار زیبای این کاربرد، ویدیوکلیپ «نوایی» ساخته رامین حیدری فاروقی است که در آن موسیقی محلی تربت جام به عنوان موسیقی اصلی کلیپ مورد استفاده قرار گرفته است.
بررسی نمونهای ویدیوکلیپ ایرانی
برای این بررسی یک نمونه خاص از ویدیوکلیپهای ایرانی را برگزیدهام: «نوایی»، ساخته رامین حیدری فاروقی. نوایی با استفاده از یک قطعه موسیقی محلی و قدیمی، مضمونی عرفانی را به تصویر میکشد که با به کارگیری صحیح عناصر هنر ایرانی فضاسازی صحیحی مییابد. این قطعه به زعم من یاد آور بیت معروف خواجه شیراز، حضرت حافظ است که میفرماید:
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد آن چه خود داشت زبیگانه تمنا میکرد
به عبارت دیگر، نوایی جستجویی و در نهایت گذار از مراحل مختلف و جدال با پلیدی است. ساختار مرحلهای آن جلوهگر ساختار اسطورهای اغلب داستانهایی از این دست است. مرد در روندی رو به رشد به جلوهای از کمال دست مییابد که نهایت داستان است.
قرینهسازیهای بصری که از عناصر اصلی هنر اسلامی است در دکوپاژ۴ تصویری این قطعه جلوهای خاص یافته است. مانند هنگامی که زن سطلی را در چاه رها میکند و در نمای بعد مرد سطلی بدون آب را از چاه بیرون میکشد یا ضربه زدن بر سیمهای ساز در کنار ضربه زدن بر تارهای دار قالی. اما زیباترین نمای کلیپ جایی است که زن چراغی بر تاقچه میگذارد دوربین پایین میآید بر زمین مجموعهای از میوهها (انار، انجیر، گندم و زیتون) دیده میشود. از نمونههای تصویرسازی ایرانی در این کلیپ میتوان به میزانسن۵ نمادینی اشاره کرد که سایهی محملی بر پشت شتر بر زمین دیده میشود درست به هنگامی که خواننده میخواند: به نازی که لیلی به محمل نشیند و یا باز شدن هفت در پیاپی که نمود گذار از هفت مرحلهی عشق است و در پس هر کدام مرد خود را در حال رقصی سماع گونه میبیند. پایان کلیپ بازگشت مرد به خانهای است که نشانهای از پیوندی دوباره دارد و صدای کودکی که نمادی است از تولدی دوباره.
نتیجهگیری
ویدیوکلیپ جلوهای از برخورد هوشمندانه با فرم است که کوتاهی زمان سبب ایجاد ظرافت و ایجاز در بیان شده است. به همین دلیل در ساخت ویدیوکلیپ، میتوان همه قواعد را در هم شکست و قواعد تازهای کشف کرد. ویدیوکلیپ مهیاترین و گستردهترین امکان تجربهگری است و جایگاهش را باید فراتر از کارآموزی و تجربه اندوزی اولیه دانست. امکانات کامپیوتری نیز زمینهای مناسب برای تصویری ساختن هر چه بیشتر ذهنیتهای خیالانگیز هنر ایران اسلامی در اختیار سازندگان ویدیوکلیپ قرار میدهد. نتیجه آنکه باید برای شناخت امکانات گستردهی ویدیوکلیپ در زمینهی هنر ایرانی دست به تجارب عملی زد تا با نوآوریهای گوناگون به مرزهای خیال اندیشمندان و هنرمندان ایران اسلامی وارد شد.
پینوشتها
- برای مطالعه بیشتر در زمینهی رمزگان تصویر رجوع کنید به احمدی، بابک، از نشانههای تصویری تا متن، ص ۱۳۴-۱۲۶
- اسلوموشن Slow motion تکنیکی که در آن حرکت آهستهتر از واقعیت به نمایش درمیآید. برای این کار باید سرعت فیلمبرداری بیش از سرعت نمایش باشد. مثلاً اگر سرعت عادی فیلمبرداری را ۲۴ کادر در ثانیه در نظر بگیریم، سرعت ۴۸ کادر در ثانیه در هنگام فیلمبرداری و سپس نمایش آن در سرعت عادی (۲۴ کادر در ثانیه) سرعت حرکت سوژه را نصف حالت عادی نشان خواهد داد.
- همچنین مرحوم عبدالقادر مراغهای، موسیقیدان قرن هشتم هجری، در کتاب مقاصد الالحان مینویسد: «باید دانست که هرشدی از شدود، یعنی هر دوری از دوایر اثنی عشر (مقامات دوازده گانه موسیقی ایران) وآوازها و شعبات (گوشهها) در نفوس، تاثیر ملذ (لذتبخش) باشد و آن تاثیر مختلف باشد. چه بعضی را تاثیر قوت و شجاعت و بسط بوده و آن سه دایره است: عشاق و نوا و بوسلیک. راست و حسینی و اصفهان را تاثیر بسطی لذید (انبساط خاطر و شادی) اما حجاز و زنگوله و عراق را تاثیر در نفوس تحیر و شوق (سرگشتگی و ناشکیبایی و بیقراری) باشد و اگر بر ابیات مناسبه تلحین کنند،آن زودتر اثر کند.» ر.ک، مراغهای، عبدالقادر،مقاصد الالحان، در تاثیر نغم ادوار و طریقه مباشرت در عمل و ساختن تصانیف، ص ۱۰۱٫
- دکوپاژ یا Shooting Script فیلمنامهی فنی مخصوص فیلمبرداری است که اجرای نماها پیش از فیلمبرداری توسط کارگردان در آن مشخص میشود.
- میزانسن mise en scene به معنای چیدن بر صحنه ترکیب عناصر تصویر برای خلق فضاسازی است. حرکت دوربین، حرکت بازیگران، نورپردازی و ارتباط اینها با هم و دیگر عناصر تصویر،اجزای میزانسن را تشکیل میدهند.
منابع و مآخذ
- احمدی،بابک، از نشانههای تصویری تا متن، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۱
- جنسن، هـ . و. ، تاریخ هنر، ترجمهی پرویز مرزبان، تهران، انتشارات انقلاب اسلامی، ۱۳۵۹
- خالقی، روح الله، نظری به موسیقی، تهران، انتشارات صفی علیشاه، ۱۳۷۳
- خزایی،دکتر محمد، هزار نقش، تهران، انتشارات موسسه مطالعات هنر اسلامی، ۱۳۸۱
- دوری، کارل. جی، هنر اسلامی، ترجمهی رضا بصیری، انتشارات فرهنگسرا، ۱۳۶۳
- عبدالقادر مراغهای، مقاصد الالحان، به اهتمام تقی بینش، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۶
- فرصت الدوله شیرازی، بحور الالحان، به اهتمام محمد قاسم صالح رامسری، انتشارات فروغی، ۱۳۶۷
- ندایی، امیرحسن، پژوهشی در باب ویدیوکلیپ، دفتر هماهنگی پژوهشهای برنامهای معاونت سیما، ۱۳۵
تاریخ مقاله: اردیبهشت ماه ۱۳۹۳