سرنوشت محمد بن سلمان در پشت پرده ابهام

0 44
جهان عرب دوران حساسی را می گذراند. احساس ناکامی در جهان عرب یک حس رایج است که آمیخته با نوعی عذاب وجدان نیز هست. دلایل این احساس می تواند عواملی از این قرار باشد:
۱_ احساس شکست در مقابل اسرائیل و ناکامی در بازیابی سرزمین های از دست رفته
۲_  احساس خیانت از سوی رهبران عرب که دیروز دم از مبارزه با اسرائیل می زدند و امروز دم از اتحاد با اسرائیل می زنند.
۳_ احساس بیگانگی با رژیم های حاکم بر بسیاری از کشورهای عربی
۴_ احساس نیاز به مشروعیت سیاسی، مشارکت اجتماعی و حضور مردم در صحنه تعیین سرنوشت عمومی
۵_  اختناق، سرکوب و ارعاب بیرحمانه توده های عرب
۶_  وجود الگوی موفقی به نام جمهوری اسلامی در ایران که استقلال و عزّت این کشور را تضمین نموده و به نیروهای آزادیخواه در سطح منطقه کمک می کند.
این واقعیات اجتماعی و سیاسی در کنار پیروزی هائی که نیروهای مترقی و پیشرو عرب در مبارزه با اسرائیل با الهام از انقلاب اسلامی در ایران و با حمایت جمهوری اسلامی ایران به دست آوردند و در جنگ‌های ۳۳ روزه و ۲۲ روزه و ۵۱ روزه در لبنان و غزه ارتش اسرائیل را غافلگیر و زمینگیر نمودند، شرایط را برای محافل سیاسی غرب که از رژیم های مرتجع و سرکوبگر در جهان عرب حمایت می‌کنند دشوارتر نموده است. پیروزی های اخیر رزمندگان یمنی در مقابل ائتلاف غربی – عربی – عبری که با پرچم عربستان سعودی به یمن حمله کرده اند نیز بر حساسّیت اوضاع افزوده است.
در چنین شرایطی بود که پروژه «بهار عربی» در ذهن تئوریسین های غربی شکل گرفت و غرب کوشید با حذف چهره های شاخص سرکوبگر در جهان عرب به حفظ حضور نهادینه شده خود در میان اعراب ادامه داده و بدین ترتیب بود که بن علی و حسنی مبارک از صحنه سیاست حذف شدند ولی نفوذ غرب در این دو کشور حفظ شد. نسیم بهار عربی ولی هرگز به ریاض نرسید چون حکومت ریاض یکی از ستون های اصلی اقتدار غرب در منطقه است و پس از اسرائیل دومین رکن اقتدار غرب در منطقه به شمار میرود. تنها نتیجه ای که پروژه بهار عربی برای غرب داشت سرنگونی معمر القذافی و چیرگی تروریست هائی که از سوی عربستان حمایت می شوند بر سرنوشت کشور نفت خیز لیبی در سواحل جنوبی مدیترانه بوده است. ولی غرب در دیگر هدف اعلام شده اش که همانا سقوط بشار اسد دشمن شماره یک اسرائیل در جهان عرب بود ناکام ماند و بالاخره شکست خورد.
شکست دوّم غرب در جهان عرب در سرکوب نیروهای مترقی و پیشرو در یمن بود و این دو شکست اوضاع را در منطقه به ویژه عربستان سعودی، بحرین و سودان بسیار حساس و پیچیده نموده است.
تجربه موفق پروژه بهار عربی در تونس و مصر، برخی از محافل سیاسی غرب را بفکر تکرار این پروژه در عربستان سعودی انداخته است. بی تردید اگر بنا باشد غرب بین اقتدار جهانی خودش و ادامه سلطنت آل سعود یکی را انتخاب کند حتماً اولی را انتخاب خواهد کرد و این احتمال به معنی در پشت پرده ابهام قرار گرفتن حکومت محمد بن سلمان و سرنوشت اوست. چندی پیش روز نامه واشنگتن پست محمد بن سلمان را با صدام حسین مقایسه کرد و نوشت محمد بن سلمان، صدام حسین جدید است و همانطور که حمایت غرب از صدام در جنگ هشت ساله با ایران به ضرر غرب تمام شد حمایت غرب از محمد بن سلمان نیز بضرر غرب تمام خواهد شد. این مقایسه از آن جهت اهمیّت دارد که به یک واقعیّت تاریخی اشاره می کند و آن ضرورت تکرار الگوی رفتار غرب در مقابل صدام، در شرایط کنونی در مقابل محمد بن سلمان است. مفهوم ساده این طرح چنین است:« یک مهره را حذف کن تا بتوانی نفوذ نهادینه شده خود را حفظ کنی. درست مثل الگوی تونس و مصر. بگذار محمد بن سلمان هم برود مگر بن علی و حسنی مبارک رفتند اوضاع در این دو کشور برای ما بهتر نشد»؟
اهمیت تحلیل و دیدگاه واشنگتن‌پست در آن است که امروز می‌بینیم در جهان عرب انتقادهای صریح و آشکار از بن سلمان آغاز شده است و نویسندگان مصری- کشوری که با آل سعود پیوند عمیقی دارد- نیز تیغ قلم انتقادگر خود را به سمت سینه بن سلمان نشانه رفته اند و رسماً از فساد دربار آل سعود سخن به میان آورده اند.
 یک نمونه از این نشانه روی ها را در تحلیل کمال الهلباوی تحلیلگر مصری مشاهده می کنیم.
«به گزارش مشرق، کمال الهلباوی نویسنده و تحلیلگر مصری در مقاله خود در سایت رای الیوم با عنوان «عربستان و آینده» نوشت: وزیر دارایی عربستان در ویدئوی اخیر خود به درآمدهای نفتی عربستان اشاره کرد و گفت که درآمد امسال عربستان از نفت فقط ۲۳۹ میلیارد ریال عربستان خواهد بود. به این وزیر محترم می گویم که من وارد موضوع قیمت نفت یا سهمیه نفت و یا حساب و کتاب نمی شوم، اما به این نکته اشاره می کنم که این درآمد هنگفت نیز کفاف ۴۸۰ میلیارد ریال پرداخت حقوق سالیانه کارمندان دولت سعودی را نمی دهد و ۲۰۰ میلیارد دلار درآمد دیگر عربستان نیز تنها برای تعمیر و نگهداری از تاسیسات موجود کفایت می کند. بنابراین هزینه های پروژه های جدید از کجا باید تامین شود؟ بیشتر بخوانید: واشنگتن ست: بن سلمان صدام جدد است الهلباوی افزود: خود وزیر دارایی عربستان در این ویدئو به این سوال اینگونه پاسخ داده است که باید رفتار و الگوی مصرف را تغییر داد. اما مشکل این است که منظور وزیر از تغییر رفتار و الگوی مصرف چیست؟ فکر می کنم از نظر این وزیر و حاکمان سعودی، منظور از تغییر رفتار و الگوی مصرف، حذف یارانه های دولتی است که برای کاهش رنج و مشکلات طبقات پایین جامعه اختصاص یافته است. به نظر می رسد که شهروندان و شرکت ها و کارگران خارجی باید این تغییر رفتار و الگو را متحمل شوند. این نویسنده تصریح کرد: وزیر دارایی عربستان در ویدئوی خود پیامدهای اقتصادی تغییر رفتار و الگوی مصرف را نیز بسیار عمیق دانسته و از جمله به کاهش شدید رشد اقتصادی، بسته شدن بسیاری از شرکت ها، اعمال مالیات بر کارگران خارجی، کاهش سطح معیشت مردم، کاهش حداقل ۳۰ درصد قدرت خرید مردم در طول چهار تا پنج سال و کاهش فرصت های شغلی برای فارغ التحصیلان جدید اشاره کرده و گفته است که واقعیت دردناک این است و باید به شیوه ای درست با آن برخورد شود. الهلباوی تصریح کرد: سوالم این است که منظور وزیر دارایی عربستان یا سیاست دستگاه حاکمه از شیوه درست برخورد با این واقعیت دردناک چیست؟ فکر می کنم منظور وزیر دارایی عربستان تغییر رفتار و الگوی مصرفی است که در مرحله آینده به خرید خودروی ارزان تر، آپارتمان کوچکتر، رعایت الگوی مصرف برق، بی نیازی از کارگران خدماتی، پس انداز از دخل و خرج، فکر نکردن به ترک شغل حتی در بخش خصوصی، توسعه ندادن کسب و کار به خاطر کاهش ۴۰ درصدی فروش و افزایش ۳۰ درصدی هزینه ها، افزایش دستمزد کارگر خارجی به حدود ۱۰ هزار ریال در سال ۲۰۲۰ میلادی ختم شود. کد خبر ۹۸۵۹۱۲ تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ – نویسنده مصری: مشکل عربستان ظلم و استبداد است – مشرق نیوز ۲۰۱۹/۲۵/۸ ۲/۲ نویسنده-مصری-مشکل-عربستان-ظلم-و-استبداد-است این نویسنده خاطرنشان کرد: وزیر دارایی عربستان در طرح مشکل اقتصادی بسیار صریح صحبت کرد، اما به تمام علل واقعی وضعیت موجود در این کشور نفت خیز که همه علل فساد در آن را می دانند و در سه مورد زیر خلاصه می شود، نپرداخت. نخستین عامل فساد در عربستان، حقوق اعضای خاندان حاکم و مصرف و ریخت و پاش های گسترده آنها یا تن دادن به سلطه آمریکا و به ویژه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا است. عامل دوم جنگ ها و توطئه هایی است که عربستان درگیر آن است. واردات سلاح برای مقابله با دشمنان خیالی به ویژه همسایگان از جمله یمن و سوریه و درگذشته نیز عراق – خواه با تمایل داخلی یا دیکته خارجی- در چارچوب همین عامل می گنجد. اما سومین عامل واقعی فساد و وضعیت نامطلوب اقتصادی، پروژه های توسعه و آبادانی شکست خورده است؛ با وجود اینکه از منابع هنگفت مالی داخلی و منابع انسانی داخلی و خارجی برای اجرای این پروژه ها استفاده شده است. دشمن آشکار امت اسلامی و سلطه گران غربی نه تنها جای هیچ گونه اصلاحات و گوش شنوایی اما ظلم و استبداد با حمایت علمای درباری و از سوی افراد هوسران و سرسپرده به ِ برای نصیحت ها در عربستان باقی نگذاشته است بلکه باعث شده تا به افراد ناصح و خیرخواه نیز به دیده شک و تردید نگاه شود و برخی مخالفان با زندان، بازداشت و حذف فیزیکی روبرو شوند که جمال خاشقجی روزنامه نگار منتقد رژیم سعودی از جمله آنها بود و در کنسولگری عربستان در شهر استانبول ترکیه به طرز فجیعی به قتل رسید. الهلباوی خاطرنشان کرد: وزیر دارایی عربستان در سخنان خود به مبالغ هنگفتی که آمریکا از عربستان به چنگ آورده، اشاره ای نکرده است؛ به ویژه ۴۵۰ تا ۴۶۰ میلیارد دلار که ترامپ سال گذشته از عربستان گرفت و یک میلیون فرصت شغلی در آمریکا ایجاد کرد. سرنوشت مبالغ هنگفت سپرده گذاری شده در بانک های غربی و حساب های محرمانه و غیرمحرمانه و .. نیز چه شده است؟ این نویسنده تاکید کرد: ذهنیت حاکم در جهان عرب و بارزترین آنها ذهنیت محمد بن سلمان ولیعهد کنونی عربستان که باکمال تاسف از حمایت علمای درباری و دربار برخوردار است، از دلایل شکست های امت اسلامی و گسست و ضعف آنها و اشغال مقدسات آنها است. این ذهنیت است که کشورهای امت اسلامی را وارد درگیری های خونین و جنگ های متعدد از جمله در یمن، سوریه، عراق، لیبی و سومالی و نظایر آن کرده است. ذهنیت درگیری به ویرانی منجر می شود. ذهنیت دشمن تراشی خیالی، ذهنیت فرار و صد البته عادی سازی روابط با دشمن واقعی امت اسلامی نه تنها نمی تواند راه حل های درست یا پیشرفت به همراه داشته باشد بلکه ویرانی پشت ویرانی و خرابی پشت خرابی به همراه می آورد. چه بسا میزبانی بحرین از به اصطلاح نشست مربوط به طرح سازش آمریکایی موسوم به “معامله قرن” که با تشویق عربستان انجام شد، گواه روشنی بر مدعای من باشد.»
ظاهراً تندتر از این نمی توانست یک تحلیلگر مصری از اوضاع عربستان سعودی انتقاد کند. آیا او از پشت پرده سیاست غرب در عربستان اطلاعات منتشر نشده ای دارد؟ و اطمینان دارد که تاریخ مصرف محمد بن سلمان تمام شده است؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.