با وجود اینکه ایالات متحده امریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران رویکردخصمانه نسبت به مردم خاورمیانه بویژه مردم ایران اتخاذ کرده است اما هیچگاه از دشمنی های آن کاسته نشده است .به دنبال سرنگونی رژیم بعثی صدام در عراق که با حمله نظامی امریکا و قیام مردم عراق علیه استبداد داخلی محقق شد. دو روند در عراق اغاز شد : یکی مقابله با بقایای رژیم سابق که همچنان برای احیاءاستبداد مبارزه می کردند و ازهیچ تلاشی ولو همپیمانی با القاعده و دیگر گروههای نوظهورتکفیری از جمله داعش برای بازیابی جایگاه خود و جلوگیری از پاگیری نظام سیاسی مردمی دریغ نکردند و دومی شکل گیری نظام سیاسی جدید متناسب با ترکیب قومی و مذهبی عراق و مشارکت دادن شیعیان که اکثریت مطلق جمعّیت این کشور هستندو کردها در قدرت مرکزی بغداد است که دو این گروه حدود ۸۰ درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند اما در زمان رژیم بعثی صدام به حاشیه رانده شده بودند .
ازدیگر سو دیپلماسی به عنوان یکی از ابزارهای تامین منافع ملی بعد از فروپاشی نظام دو قطبی به دلایل مختلف از جمله ظهورو گسترش فناوری های نوین ارتباطی و نقش تسهیل کننده آنها در برقراری ارتباط با مردم و یا آغاز و گسترش موج جدید دموکراسی خواهی در کشورهای رهایی یافته از سلطه بلوک شرق و گرفتار شده در سلطه غرب و کشورهای تازه باصطلاح استقلال یافته پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دستخوش تغییرات شکلی و ماهیتی شد و به شکل گیری گونه های جدیدی از دیپلماسی در قالب های چون : دیپلماسی عمومی ، دیپلماسی رسانه ای ،دیپلماسی سایبری و دیپلماسی فرهنگی انجامید که در عین تمایز ،مشابهت هایی نیز با هم دارند . مشخصه بارز این نوع از دیپلماسی ها ابتناء آنها بر قدرت نرم است که از آن به توانایی شکل دهی علایق و اولویت ها به وسیله دارایی های باارزش ولی ناملموس از قبیل شخصیت جذاب،فرهنگ، ارزش های سیاسی و نهادها و همچنین سیاست های مشروع واخلاقی نام برده می شود.حال آنکه دیپلماسی سنتی که در چارچوب واقع گرایی معنا می یافت عمدتا بر اساس مولفه های قدرت سخت بود .
حال سوالی که پیش می آید این است که دیپلماسی جدید و به طور مشخص دیپلماسی فرهنگی از چه جایگاهی در سیاست های امریکا در فضای پسا صدام در عراق جدید برخوردار بوده است ؟آنچه این سوال را قابل تامل و در عین حال چالش برانگیزمی کند این است که بر فضای پسا صدام ناامنی ، بی ثباتی ودر مقاطعی در فاصله سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ هرج و مرج حاکم بوده که جایی برای دیپلماسی فرهنگی باقی نمی گذاشت زیرا این نوع دیپلماسی برای تاثیرگذاری نیاز به ثبات پایدار دارد و برنامه ریزی بلندمدت می طلبد ..پس باید دید امریکا چگونه از ظرفیت های فرهنگی خود در چارچوب دیپلماسی فرهنگی برای پیشبرد اهداف و برنامه های خود در عراق جدید بهره گرفته است و در یک بررسی تا چه اندازه موفق بوده است ؟برای پاسخ به این سوال نیازاست که ابتدا دیپلماسی فرهنگی با تمام مولفه های آن تعریف و تبیین شود و سپس بر اساس این مولفه ها عملکرد این بازیگر اصلی در عراق [یعنی امریکا] سنجش و ارزیابی شود.
دیپلماسی فرهنگی و مولفه های آن
برای درک جامع وکامل از دیپلماسی فرهنگی باید از چند منظر به این موضوع نگاه کرد .
ازجمله اینکه باید دیدچه تفاوتی بین دیپلماسی فرهنگی و انواع دیگر دیپلماسی از جمله دیپلماسی سنتی و کلاسیک وجود دارد .به طور کلی دیپلماسی فرهنگی در رده دیپلماسی های جدید قرار می گیرد که بامولفه های چون :آشکار بودن و ،چندجانبه بودن قابل شناسایی است و در عین حال با مشارکت دولت های بسیاری انجام می گیرد . حال آنکه دیپلماسی قدیم با ویژگی های چون :پنهان کاری، غیرمردمی بودن ، دوجانبه بودن ،عمل گرا بودن و در نهایت وضعیتی که از طرف عده کمی از دولت های بزرگ اجرا و هدایت می شود ، قابل شناسایی است .[۱]همچنین در نگاه سنتی ،دیپلماسی به عنوان مهم ترین عامل قدرت ملی سایرعوامل تعیین کننده قدرت ملی نظیر: موقعیت جغرافیایی ،خودکفایی در منابع و مواد خام ، تولیدات صنعتی ، آمادگی نظامی و جمعیت را به صورت مجموعه ای منسجم ترکیب می کندو به آنهاجهت و وزن می دهد[۲] اما دیپلماسی فرهنگی می تواند عرصه ظهور همه ظرفیت های بالقوه و قابلیت های تاریخی و علمی و هنری یک کشور در حوزه های از قبیل ادبیات و شعر و سینما و موسیقی و سایر زیرشاخه های فرهنگ و هنر شود.[۳] در ضمن دیپلماسی فرهنگی می تواند خلاقانه تر ،انعطاف پذیرتر و حتی فرصت طلبانه تروخطرناکتراز دیپلماسی کلاسیک و سنتی در بسیاری از حوزه ها طراحی و اجرا شود.[۴]همچنین در حالی که دیپلماسی سنتی بر قدرت سخت مبتنی بود اما در عصر کنونی از فرهنگ به عنوان قدرت نرم در سیاست خارجی یاد می شود و به معنای استفاده از ابزارها و مکانیسم های فرهنگی تحت عنوان معرفی و انتقال فرهنگ و تمدن یک سرزمین به سرزمین و فرهنگ دیگر است . [۵]به باور بسیاری از اندیشمندان و صاحب نظران علم روابط بین الملل ،فرهنگ و مولفه های فرهنگی “رکن چهارم سیاست خارجی را تشکیل می دهدکه در بسیاری از مواقع لایه های زیرین سه حوزه دیگر یعنی سیاست ،اقتصاد و امنیت از آن منبعث می گردد .[۶]
به لحاظ کارایی دیپلماسی فرهنگی به کشورها اجازه می دهد که با استناد به عناصر کلیدی و نفوذ دولت های خود ، به طور مستقیم با مخاطبان خارجی به انضمام مردم عادی و رهبران افکار در ارتباط باشند.[۷] همچنین دیپلماسی فرهنگی اصول راهنمای کارگزاران فرهنگی و نوعی دستور العمل فرهنگی است که روشنگرحرکت است .[۸]
به لحاظ اهداف ، هدف اساسی دیپلماسی فرهنگی ارائه دیدگاه روشن و موجه نسبت به فرهنگ ارزشی و رفتاری نظام برای بازیگران مختلف عرصه بین الملل شامل:دولت ها،سازمان های دولتی بین المللی و غیردولتی ،نهادهای جوامع مدنی و افکار عمومی است.[۹] هدف سیاسی و غیرمستقیم دیپلماسی فرهنگی آمریکا نیز ، توسعه و گسترش مناسبات و روابط سیاسی میان ملت ها و کشورها از طریق ابزارهای فرهنگی به منظور تامین منافع ملی و مطامع جهانی آمریکا است . [۱۰]اما به طور کلی می توان چندین هدف برای دیپلماسی فرهنگی بر شمرد که شامل موارد زیر هستند:۱-تاثیرگذاری بر افکار عمومی جهانی و شهروندان جامعه هدف ؛۲-ارائه چهره مطلوب به جهانیان و تغییر تدریجی برداشت ها و نگرش ها ؛۳-فراهم نمودن شرایطی برای توسعه نفوذ و استیلا برکشور هدف و یا کشورهای هدف در عرصه بین المللی ؛۴-کسب اعتبار و پرستیژبین المللی ؛۵-تنش زدایی و حل و فصل اختلافات به صورت های مسالمت آمیز .[۱۱]با اغوای رقبا و فریب آنها و کشاندن آن ها پای میز مذاکره و گرفتن تعهدات الزام آور از آنها.
به لحاظ ابزاری ،ابزارهای اصلی دیپلماسی فرهنگی شامل آموزش زبان ،مبادلات آموزشی و شیوه های دیگر تماسهای مستقیم فرهنگی اند.هدف دیپلماسی فرهنگی یک کشوری مانند آمریکا در کشورهای خارجی ، آماده ساختن جوانان و نخبگان آینده این کشورها برای تکلم به زبان کشورآمریکا و شناخت ادبیات و فرهنگ آن و به عبارت دیگر ، ایجاد زمینه های لازم برای درک و ارج گذاری بیشترگزارش ها و تصویرهای انعکاس یافته از سوی وسایل ارتباط جمعی کشورهای انتقال دهنده زبان وادبیات و فرهنگ است.[۱۲]زبان نقش اساسی در شکل گیری گفتمان های مختلف دارد .اصولا معنا از طریق نشانه ها و کدهای گوناگون به ویژه زبان تولید می شود .زبان سازنده معناست .این معنا به وسیله شکل گیری گفتمان هاست که تولید می شود .نظریه گفتمان بر نقش زبان در بازنمایی و نیز ایجاد واقعیت اجتماعی تاکید می کند.بر اساس این نظریه ، دسترسی به واقعیت به وسیله زبان میسراست.در این نظریه زبان صرفا گذرگاه انتقال اطلاعات و بازنمایی صرف واقعیت نیست بلکه ماشینی است که روابط اجتماعی را می سازد و معنادار می کند.
انتشارکتاب و تشکیل کتابخانه ها، پخش رادیو و تلویزیونی بین المللی ، برنامه های مبالات آموزشی و فرهنگی ، آموزش زبان، برگزاری نمایشگاهها و جشنواره های هنری و اعزام هنرمندان نمایشی و اجرایی به خارج از کشور از دیگر برنامه های دیپلماسی فرهنگی در پیشبردسیاست خارجی کشورهاست .[۱۳]
در مجموع دیپلماسی فرهنگی ، روایت داستان یک قدرت استیلاگر برای سایرملّت ها با استفاده از ابزارهایی از جنس اندیشه و فرهنگ است .از این دید ،دیپلماسی فرهنگی ،آنگاه معنا و مفهوم واقعی خود را پیدا می کند که کشوری برای انتقال چهار چوب نظری نهفته در فرهنگ و تمدن خود با استفاده از سازوکارها و ابزارهایی از همان جنس به تحمیل آن به سایر ملل پرداخته و آن را در سیاست خارجی خود لحاظ نماید .[۱۴]
ارزیابی دیپلماسی فرهنگی امریکا درفضای ناامنی و بی ثباتی عراق پسا صدام و متغیرهای تاثیرگذار بر آن
برای ارزیابی دیپلماسی فرهنگی آمریکا در عراق پساصدام باید یک متغیر مهم و تاثیرگذار را در نظرگرفت و آن اینکه چه حزبی در این کشور قدرت را در اختیار داشته است .این موضوع از آن جهت ضروری است که نگاه و رویکرد دو حزب رقیب دموکرات و جمهوریخواه در قبال بعضی از مسائل بین المللی و ساختار نظام بین الملل در دوره پسا جنگ سرد تاحدّی متفاوت بوده و در مواقعی که حزب جمهوریخواه بر سرکار بوده سیاست خارجی آمریکا در مسیر استفاده از قدرت سخت گام برداشته و برعکس در مواقعی که حزب دموکرات قدرت را بدست گرفته ، سیاست خارجی آمریکا به سمت استفاده از قدرت نرم چرخش پیداکرده است.با این توضیح دیپلماسی فرهنگی با توجه به مولفه های آن که بر جذابیت ، انگاره های فرهنگی و تمدنی و ارزش های مورد ادعای سیاست خارجی آمریکا مبتنی است و بیشتر با سیاست های حزب دموکرات همخوانی پیدا می کند و اینکه اساسا قدرت نرم در دوره اوباما نظریه پردازی شده و جایگاه اساسی در ادبیات روابط بین الملل پیدا کرده است ،بی ارتباط نیست .
با این معیار دو دوره متفاوت را می توان برای بررسی و ارزیابی دیپلماسی فرهنگی امریکا در عراق جدید در نظرگرفت : یکی دوره ای است که جمهوریخواهان قدرت را در دست داشته اند که به طور مشخص از سال ۲۰۰۳ یعنی زمان اشغال عراق تا ۲۰۰۸ را شامل می شود ضمن اینکه اغاز دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ را نیز می توان به این مقطع اضافه کرد و دومی دوره ای است که دموکرات ها قدرت و حاکمیت را در دست داشته اند که به طور مشخص دوره ۸ ساله ریاست جمهوری باراک اوباما را شامل می شود .
ناامنی هرج و مرج که با سرنگونی و فروپاشی رژیم بعثی صدام در عراق حاکم شد اساسا اجازه دیپلماسی فرهنگی را به دولت وقت بوش نمی داد و در این مقطع امریکا با توجه به اوضاع حاکم بر عراق در کنار اعزام نیروهای نظامی چندین هزار نیروی امنیتی خصوصی را نیز در قالب شرکت های خصوصی از جمله بلک واتر به عراق اعزام کرد و اگر چه مسئولیت تعریف شده انها حفاظت از مراکز دیپلماتیک و کنسولگری و یا شرکت های امریکایی بود اما با توجه به گستره این نیروها که تعداد آنها طبق برخی منابع تا یکصد هزار نفر نیز می رسید و دارای مصونیت قضایی بودند به نظر می رسد ماموریت اعلام نشده ای نیز برعهده این نیروها بود .اما با وجود فضای ناامنی چند عامل باعث شد که دولت وقت بوش بخصوص در اواخر اولین دوره ساله خود نیاز به اتخاذ دیپلماسی فعال را درباره عراق احساس کندو وزارت امورخارجه را برای تعیین نماینده ویژه برای پیگیری این موضوع مکلف کند .از جمله این عوامل می توان به موارد زیر اشاره کرد :۱-خاتمه یافتن پرونده تبلیغاتی سلاح های کشتار جمعی مورد ادعای امریکا در عراق که مشروعیت اشغال عراق را زیر سوال برد ۲- انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴ امریکا که شکست در آن موجب می شد راهبرد نو محافظه کاران حاکم بر دولت بوش برای اشغال عراق نیمه تمام بماند ۳- خدشه دار شدن اعتبار و وجهه جهانی امریکا بخصوص در جهان اسلام .نگرانی های فزاینده مقامات آمریکایی از تصویر مشوش ایالات متحده نزد افکار عمومی در جهان عرب و جهان اسلام توجه آنان را به استفاده از فرهنگ به مثابه یک ابزار دیپلماتیک معطوف ساخت . [۱۵]
در دوره دوم ریاست جمهوری جرج بوش پسر، امریکا نیاز و انگیزه بیشتری برای اتخاذ دیپلماسی فرهنگی پیدا کرد. امریکا در ۲۰۰۵ در یک برنامه ۱۰ ساله مبلغی معادل ۱۲۵ میلیون را برای برنامه های مربوط به تبادل دانشجو پیش بینی کرد .[۱۶]
جدا از ترمیم وجهه خدشه دار شده امریکا ، نشانه ها و شاخص ها نیز حاکی از تصمیم این کشور برای اقامت طولانی در عراق بود و در این راستا دولت وقت بوش در اولین گام برای دولت سازی در عراق پسا صدام جی گارنر سرهنگ بازنشسته ارتش را مامور تشکیل دولت عراق کرد .حتی این ایده نیز در محافل سیاسی و رسانه ای مطرح می شد که گویا امریکا می خواهد عراق را به ایالت ۵۱ خود تبدیل کند .هرچند هدف اعلامی از توافقنامه تعین وضعیت نیروها موسوم به سوفا Status Of Forces Agreement و یا توافقنامه چارچوب استراتژیک Strategic Framework agreement خروج نیروهای نظامی امریکایی از عراق و پایان دادن به وضعیت اشغال در این کشور بود اما برخی از کارشناسان از آن به قرار داد اجاره ۹۹ ساله عراق به امریکا تعبیر کردند .[۱۷] رایان کروکر سفیر وقت امریکا در عراق در جریان حضوردر کنگره به وجود این دو توافقنامه اذعان کرد و شورای روابط خارجی امریکا قرارداد دوم را در بر گیرنده همه آن مفاد باقیمانده می داند که در قرارداد اول یا SOFA به آن اشاره نشده است.[۱۸]البته همچنانکه ایاد علاوی معاون رئیس جمهور وقت عراق در پاسخ به این سوال روزنامه الشرق الاوسط که به توافقنامه امنیتی میان عراق و امریکا چگونه مینگری؟از وجود یک توافقنامه جامع دیگردرباره همکاری های سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی میان دو کشور خبر داد و گفت :” این توافقنامه صرفا توافقی سازمان یافته برای خروج نیروهای امریکایی از عراق است، ما توافقنامه استراتژیکی با کاخ سفید داریم که در آن جوانب مختلف مطالبات آمریکادر حوزه های اعتماد سازی، فرهنگی و اقتصادی نیز لحاظ شده است، و برای توجیه این اقدام گفت :این بسیار خوب است. من دولت عراق را تشویق میکنم که مشابه چنین توافقنامههایی را با دیگر کشورها بدون استثنا امضا کند”.[۱۹]البته نگاهی به مفاد توافقتنامه چارچوب استراتژیک میان امریکا و عراق نشان می دهد که دستکم دو بند آن به لزوم همکاری های فرهنگی و آموزشی میان دو کشور و حمایت امریکا از آن تاکید و تصریح دارد. از جمله بند ۷ از بخش همکاری های دیپلماتیک و فرهنگی که اشاره دارد به “ترغیب مبادلات فرهنگی، آموزشی و علمی بین دو کشور”و همچنین بند ۳ از بخش همکاری های اقتصادی میان دو کشور که تصریح دارد به تعهد امریکا در :” پایبندی به حمایت از جمهوری عراق از طریق فراهم کردن زمینه کمکهای مالی و فنی به این کشور در ساخت موسسات اقتصادی و زیرساختهای آن و در زمینه آموزش و نیز توسعه توانمندی های مختلف موسسات زیربنایی و اصولی.”[۲۰]
با به قدرت رسیدن حزب دموکرات به ریاست جمهوری باراک اوباما در انتخابات نوامبر سال ۲۰۰۸ که با برجسته شدن قدرت نرم و سپس قدرت هوشمند در اجرای اهداف سیاست خارجی همراه بود ،بسترهای جدیدی برای استفاده از دیپلماسی فرهنگی در عراق جدید فراهم شد که می توان در دو بخش:۱- برنامه های علمی –آموزشی و۲- هنری تقسیم کرد.
در بخش برنامه های علمی – آموزشی چهار برنامه در دستورکار اجرایی قرار گرفت که شامل :۱-برنامه تبادل رهبران جوان عراقی (Iraqi Young Leadership Exchange Program: IYLEP)؛۲-آموزش زبان انگلیسی در عراق؛ ۳-تاسیس دانشگاه آمریکایی در شهر عراقی سلیمانیه The American University of Iraq )
(Sulaimani: AUIS ؛ و ۴-توانمند سازی زنان عراقی برای مشارکت های اجتماعی است .
در بخش هنری نیز اجرای کنسرت های موسیقی و حتی آموزش رقص نیز دیده می شود .[۲۱]
در چارچوب برنامه “تبادل رهبران جوان عراقی “جوانان ۱۵ تا ۱۸ ساله عراقی که در مقاطع آموزشی دبیرستان و کارشناسی مشغول به تحصیل اند ،فرصت می یابند تا علاوه بر کسب آموزش های لازم برای تاثیرگذاری در جامعه خود از نزدیک با محیط فرهنگی امریکا و نیز سبک زندگی غربی آشنایی پیدا کنند.از دیگر اهداف اعلام شده این برنامه :تربیت رهبران جوان برای آینده عراق تحت نظر مستشاران آمریکائی و تقویت ارتباط بین دولت ایالات متحده با ملت عراق ،ایجاد یک کادراز جوانان عراقی در ایالات متحده امریکا که واجد حس قوی از گرایشات آمریکائی تحت عنوان مسئولیت مدنی باشند ،تعهد به توسعه اجتماعی ،آگاهی از مسائل جاری و جهانی ،مهارت های رهبری فردی ،تمایل به پرورش روابط در میان جوانان از گروه های مختلف قومی و مذهبی و ملی در عراق می باشد .[۲۲] سالانه به طور متوسط ۲۳۰ جوان عراقی با گرایش های مختلف قومی –مذهبی در برنامه تبادل دانشجو شرکت می کنند که به مدت چهار هفته برای دانش آموزان و شش هفته برای دانشجویان است .بخشی از این برنامه به صورت سخنرانی علمی در چهار دانشگاه برگزار می شود و بر محورهای کار آفرینی ،توسعه ارتباطات ، فناوری اطلاعات و رسانه ها ، رهبری ،رعایت قانون و عدالت اجتماعی و سیاست عمومی استوار است .[۲۳]
آموزش زبان انگلیسی در عراق نیز به چند طریق صورت می گیرد :بخشی از آن به واسطه سفارت امریکا در عراق صورت می گیرد که قرار بود به بزرگترین سفارت این کشور در جهان تبدیل شود . در این راستا سفارت امریکا در بغداد اقدام به تاسیس شبکه ای از معلمان انگلیسی عراقی کرده و آن را به انجمن بین المللی تی .ای .اس .ال ( Teachers of English to Speakers of Other Languages: TESOL)متصل کرده است .علاوه بر این سفارت امریکا در بغداد بسته های نوین آموزشی را در اختیار معلمان زبان انگلیسی در مقاطع مختلف تحصیلی قرار می دهد و انها را با شیوه های نوین تحصیلی آشنا می کند .
اما بخش دیگری از آموزش زبان انگلیسی یا به واسطه موسسات و نهادهای آمریکایی از جمله موسسه امیدست (Amideast )صورت می گیرد و یا در پوشش برنامه زبان آموزی اکسس(Access )دنبال می شود که این برنامه آموزش و تقویت مهارت های زبان انگلیسی را برای نوجوانان ۱۴تا ۱۸ ساله فراهم می آورد .این برنامه کمک می کند تا توانایی افراد برای مشارکت موفق در برنامه های توسعه اجتماعی و اقتصادی مربوط به همکاری کشورهایشان با آمریکا افزایش یابد و در عین حال افراد شرکت کننده می توانند در آینده نیز از بورسیه های تحصیلی و برنامه های مربوط به فرصت های مطالعاتی در آمریکا بهره ببرند .[۲۴]
دانشجویان دانشگاه امریکایی سلیمانیه نیز آن گونه که مدیر اجرایی دانشگاه به صراحت از آن یاد می کند ، اموزش های سیاسی خود را بر اساس مبانی فکری و اعتقادی پدران لیبرالیسم همچون جان لاک و مدیسون فرامیگیرند.از دیگر ماموریت های اعلامی این دانشگاه ارائه دانش و مهارت های لازم برای کسب توانمندی های رهبری به دانشجویان ، آماده شدن برای ورود به جامعه غرب گرا و مدرن ،کسب مشاغل موفق عراق ،تقویت قدرت تفکر انقیادی نسبت به غرب در دانشجو و برقراری ارتباطات به صورت عالی است.[۲۵]
در باره تقویت زنان عراقی ،یکی از برنامه هایی که آژانس توسعه بین المللی ایالات متحده
انجام می دهد ،تلاش برای “آگاه سازی زنان و مشارکت “آن هاست .در این برنامه زنان در کلاس های سواد آموزی شرکت می کنند و طی دوره یکساله سواد اولیه و آموزش های ریاضی کسب می کنند.در خلال این دوره ،جلسات تکمیلی با هدف افزایش آگاهی از تئوری های فرهنگی و اجتماعی در قالب موضوعاتی تحت عناوین دموکراسی ، حاکمیت ، انسان ،حقوق زن ،شناسایی و اولویت بندی نیازها برگزار می شود تا از این طریق همه ابزارهای ضروری را که زنان برای تبدیل شدن به رهبران قدرتمند در جوامع خود نیاز دارند ، به انها بدهد[۲۶]
در بخش هنری نیز یا سفارت امریکا در بغداد به طور مستقیم وارد عمل می شود وچهره های سرشناس موسیقی را برای برگزاری مراسم کنسرت دعوت می کند که از جمله این چهره ها می توان به ماری مکبراید و دوبز اشاره کرد و یا اینکه شرکت های مثل Battery Dance را برای برپایی مراسم رقص و یا آموزش آن به جوانان عراقی بکار می گیرد .در این آموزش ها معیارهای جنسیتی شرکت کنندگان و وابستگی آن ها به مناطق جغرافیایی خاص و تعلقات مذهبی و اجتماعی در نظر گرفته نمی شود و دختران و پسران شرکت کننده از گرایش های مختلف اعتقادی و مناسبات متفاوت اجتماعی حضور می یابند .[۲۷]
در مجموع از شواهد و قرائن موجود چنین بر می آید که با گذشت زمان به میزانی که از سطح و عمق حضور نظامی و امنیتی امریکا در عراق کاسته می شود بر گستره فعالیت های فرهنگی این کشور افزوده می شود و امریکا تلاش های آهسته و پیوسته ای را برای تثبیت حضور فرهنگی خود در عراق پسا صدام بکارگرفته است که از نیات آن برای حضوری بلندمدت در این کشور حکایت دارد .
از طرف دیگر عراق به مدت چند دهه با سرکوب و اعمال رژیم پلیسی اداره شده بود و اکثریت جمعیت این کشور از مشارکت واقعی در قدرت محروم شده بودند و در چنین فضایی سقوط رژیم بعثی به این مفهوم بود که ۸۰ درصد جمعیت خود را رها شده از بند چند دهه گذشته می دیدند .از طرف دیگر حدود ۲۰ درصد بقیه که اغلب پست های حاکمیتی و امکانات دولت را در دهه های گذشته در انحصار خود نگه داشته بودند به هیچ وجه حاضر به ترک این وضعیت نبودند و به هر طریق ممکن برای حفظ آن می کوشیدند .لذا امنیت کالای بسیار نایابی بود که کسب آن به این سادگی امکان پذیر نبود . در چنین وضعیتی آن دسته از نیروهای مبارز عراقی که در زمان رژیم بعثی صدام به ایران پناهنده شده بودند. هسته های اولیه نیروهای نظامی و امنیتی جدید این کشور را تشکیل دادند. حدود ۵هزار طلبه عراقی که در حوزه علمیه قم تحصیل کرده بودند و در سپاه بدر با جمعیتی قریب به ۲۰ هزار نفر آموزش وسازماندهی شده بودند به همراه دهها کادر سیاسی که در قالب احزاب به ویژه مجلس اعلاءآماده شده بودند وارد عراق شدند.مهاجرین و احزاب عراقی ،پس از ورود به عراق به کمک مرجعیت نجف توانستند نقش اساسی در نظام سیاسی جدید عراق ایفاء نمایند .برگزاری انتخابات ،تدوین و رفراندوم قانون اساسی ،تشکیل مجلس ،دولت ،ارتش ، پلیس و …دستاوردهای این تلاش بود.[۲۸]
.از دیگر سازوکارهایی که در خلاء ناشی از فروپاشی رژیم بعثی صدام برای تامین امنیت بکارگرفته شد تشکیل کمیته های مردمی و محلی بود که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نیز بکار گرفته شده بود .
البته نباید از این واقعیت غافل شد که استفاده از ظرفیت های دینی و فرهنگی برای تامین امنیت عراق تنها به سال های اولیه فروپاشی رژیم بعثی محدود نمی شود و ۱۱ سال بعد وقتی داعش در سال ۲۰۱۴ ظهور کرد با وجود اینکه دولت و نظام سیاسی جدید عراق ساختارهای نظامی و امنیتی را بازسازی کرده بود اما بازهم نتوانست با چالش های ناشی از ظهور داعش مقابله کند و لذا اگر اقدام به موقع مرجعیت عراق و در راس آن شخص آیت الله سیستانی در صدور فتوای جهاد کفایی نبود هیچ اطمینانی برای مقابله با خطر داعش در فرصت چند ساله وجود نداشت و از دیگر سو مسئولان نظامی و سیاسی بلندپایه امریکایی بارها در اظهارات خود تصریح و خاطر نشان کردند که مبارزه با داعش بلندمدت خواهد بود و چند سال طول خواهد کشید هرچند ائتلاف منطقه ای و بین المللی بزرگی تشکیل دادند ولی آمریکا به حیات داعش در عراق نیاز جدّی داشت و در مواقع حیاتی عملا از آن حمایت می نمود و آن را مجهز می ساخت.
ملّت عراق در عرصه سیاسی نیز بارها از ظرفیت های فرهنگی و دینی برای پرکردن خلاء های ناشی از فروپاشی نظام گذشته و شکل گیری نظام سیاسی جدید استفاده کرد و هرجا که مانعی بر سر راه آن ایجاد شد از ظرفیت های دینی و فرهنگی برای برداشتن آن استفاده نمود .البته آغاز نقش آفرینی مرجعیت در تحولات سیاسی به میانجیگری آیت الله سیستانی در برقراری آتش بس بین ارتش المهدی و نیروهای امریکایی در نجف باز می گردد اما بعدها آمریکا به رغم اصرار بر برگزاری انتخابات غیرمستقیم که می توانست به راحتی بصورت اهرم سیاسی به نفع آمریکا عمل کند، هنگام مواجه با مخالفت شدید آیت الله سیستانی از خواسته اش عدول کرد و به انتخابات مستقیم تن داد.پس از آن نامزدهای ائتلاف عراق یکپارچه را در انتخابات پارلمانی تائید کرد .[۲۹] آیت الله سیستانی در سال های بعد ضمن مخالفت با اشغال عراق و اقدامات خصمانه آمریکایی ها و گروههای تروریستی مورد حمایت عربستان سعودی و آمریکا، خواستار خروج نیروهای بیگانه از خاک کشورشان شد.[۳۰]
اما در بخش دوم یعنی آزادشدن ظرفیت های فرهنگی در فضای پسا صدام باید گفت که شاید اولین گشایشی که در این زمینه حاصل شد و در عین حال آثار سیاسی به همراه داشت بازگشایی مرزهای عتبات عالیات برای زوار ایرانی بود.انباشت محرومیت سال های دوران رژیم بعثی صدام چنان شور و شوقی درمحبان اهل بیت در ایران اسلامی ایجاد کرده بود که حتی منتظر بازگشایی مرزهای رسمی نماندند و به محض فروپاشی نظام رژیم بعثی از راههای غیر رسمی خود را برای زیارت عتبات عالیات به عراق رساندند . در این مدت سالانه بیش از ۲ میلیون زائر ایرانی برای زیارت عتبات عالیات به عراق سفر کردند و بیش از نیمی از این تعداد ،گردشگر و زائر عراقی نیز برای مسافرت به ایران آمدند.این امر بیانگر اهمیت حیاتی گردشگری مذهبی در توسعه روابط سیاسی و اجتماعی دو کشور است .همچنین به دنبال سقوط رژیم بعثی در ۱۳۸۲ ستاد بازسازی عتبات عالیات و پشتیبانی عراق تشکیل شد .فعالیت های این ستاد بر بازسازی عتبات عالیات و اماکن مذهبی عراق متمرکز شده و هم اکنون واحدهای اجرایی ، فنی -مهندسی و خدماتی در شهرهای کربلا ، نجف ، کاظمین و سامرا مستقرند .[۳۱]بخش دیگری از فعالیت های فرهنگی -مذهبی را می توان در حوزه عملکرد سازمان حج و زیارت جستجو کرد که در عراق نمایندگی هایی دایر کرده است .این سازمان با زائران ایرانی مقیم کشورهای دیگر و نیز شیعیانی که از مناطق مختلف جهان به این کشور سفر می کنند، ارتباط برقرار می کند و هر ساله تعداد زیادی مبلغ دینی به شهرهای زیارتی عراق اعزام می کند[۳۲]
همچنین حجم فعالیت های فرهنگی و اجتماعی در زمینه های مختلف همچون ارتباطات ،رسانه ای ،گردشگری مذهبی ،تبادلات دانشگاهی و سمینارهای علمی ،گسترش ارتباطات در حوره های علمیه افزایش یافت .[۳۳]
درباره دیگرمراودات فرهنگی مانند: زبان و مراودات علمی نیز باید گفت که بعد از فروپاشی نظام بعثی صدام دراین عرصه ها نیز گشایش های صورت گرفته است هرچند که اقدامات صورت گرفته در حد انتظارات نبوده است . یکی از گام های مثبتی که در این راستا برداشته شده آموزش زبان های عربی و فارسی برای دانشجویان در دانشگاههای استان های مرزی ایران است . مالک هاشمی رایزن فرهنگی ایران در کنسولگری سلیمانیه عراق در جلسه شورای روابط بین الملل دانشگاه کردستان و آیین افتتاح مرکز آموزش زبان فارسی در دانشگاه کردستان با بیان اینکه ارتباطات با دانشگاههای ایران به ویژه در دو سال اخیر پیشرفت چشمگیر و قابل قبولی داشته است افزود: از جمله مهمترین اقداماتی که در پی گسترش همکاری های علمی انجام شده، آموزش زبان فارسی است دانشگاه کردستان با استفاده از این فرصت، میتواند نقش مهمی ایفا کند[۳۴]
محمد علی اکبری رئیس دانشگاه ایلام نیز در جمع دانشجویان عراقی دانشگاه با تاکید بر تداوم دوره آموزش زبان فارسی تا تسلط کامل دانشجویان عراقی تصریح کرد: دانشگاه ایلام در نظر دارد با آموزش زبان فارسی به دانشجویان عراقی از آنها به عنوان همکار و راهنما در برنامه ها و آموزش های گروه دوم استفاده نماید.[۳۵]
البته نباید فراموش کرد که زبان فارسی از دیرباز حضور محسوس در عراق داشته و در دوره های مختلف تاریخی می توان ردپای آن را در سرزمینی که امروزه عراق خوانده می شود، یافت. زبان فارسی در طول تاریخ به شیوه های مختلف به این کشور راه یافته است . هجرت های دو جانبه خانواده های ایرانی و عراقی و تلاقی دو طرف در نجف اشرف عاملی مهم در فراگرفتن زبان فارسی توسط قشر روحانی بوده است .[۳۶] در جنوب کشور عراق نیز گروهی از شیعیان فارسی زبان هستند که با ایران روابط استواری دارند که این روابط تاکنون هرگز گسسته نشده است.[۳۷] جلال طالبانی رئیس جمهور عراق که مدت ها در ایران زندگی کرده از جمله رهبران فارسی زبان جهان بوده است. خیل عظیمی از نوجوانان و جوانان عراقی در حال فراگیری زبان فارسی هستند و آن را بعنوان زبان دوم جایگزین انگلیسی کرده اند[۳۸]. همچنین، از ویژگی های بارز حوزه علمیه نجف اشرف، فارسی بودن آن می باشد. زیرا اکثر طلاب آن از ایران، پاکستان، افغانستان و هند می باشد که در نتیجه به زبان فارسی تسلط کامل دارند .[۳۹] وجود زبان فارسی در عراق و رواج یادگیری زبان فارسی در مناطق مرزی ایران بر تفاهم بین المللی می افزاید زیرا با متکلمان زبان فارسی به راحتی می توان دیالوگ برقرار کرد وپیام صلح و دوستی را مبادله کرد و در عین حال، فرهنگ اسلامی را با زبان های فارسی و عربی بهتر می توان در میان مردم درونی کرد. در عین حال، زبان فارسی می تواند یک دروازه برای همکاری های دو ملّت باشد.
به همین ترتیب درباره مراودات علمی نیز گامی های بخصوص در استان های مرزی برداشته شده است . مالک هاشمی رایزن فرهنگی ایران در کنسولگری سلیمانیه عراق در جلسه شورای روابط بین الملل دانشگاه کردستان و آیین افتتاح مرکز آموزش زبان فارسی در دانشگاه کردستان از سفر چند هیئت علمی از ایران به منطقه اقلیم کردستان برای برقراری ارتباطات علمی خبر داد و با اشاره به وجود ظرفیت های علمی در این منطقه گفت :” دانشگاه سلیمانیه عراق ۲۸ هزار و ۵۰۰ نفر دانشجو دارد که ۲۷ هزار نفر از آنها در مقطع لیسانس و تنها هزار و ۵۰۰ نفر در مقاطع فوق لیسانس و دکترا مشغول به تحصیل هستند که این وضعیت میتواند فرصت خوبی برای جذب دانشجویان عراقی در مقاطع بالای تحصیلی باشد”.[۴۰]
درجریان سفر هیئت علمی از منطقه اقلیم کردستان به ایران نیز تفاهمنامهای برای گسترش همکاریهای علمی و فرهنگیمیان دانشگاه صلاحالدین اربیل و سازمان جهاددانشگاهی امضا شد و دفتری برای این همکاری در جهاد دانشگاهی تاسیس شد.
البته درخصوص همکاری های علمی میان ایران و عراق در خارج از منطقه اقلیم نیز تلاش هائی شده است. رهبر معظم انقلاب در دیدار با رئیس و اعضای اصلی تحالف ملی شیعیان عراق فرمودند:”تقویت دانشگاهها و استحکام بخشیدن به پایههای علم و تحقیق در عراق حتماً باید مورد توجه جدی قرار گیرد، بهخصوص آنکه آمریکاییها و دیگر دشمنان ملت عراق، بسیاری از دانشمندان این کشور را به قتل رساندهاند”.[۴۱]
ایشان در سال ۱۳۹۱ نیز در دیدار با نخست وزیر عراق، فرموده بودند”«اقتدار هر کشوری نیازمند پیش زمینه ها و ابزاری است که مهمترین آنها، پیشرفت علمی و سازندگی و خدمت رسانی به مردم است… باید در عراق که مرکز استعدادهای علمی دنیای عرب است، یک نهضت علمی آغاز شود و دانشگاهیان و نخبگان به سمت جهاد علمی سوق داده شوند.”ایشان در دیدار با رئیس جمهور عراق نیز بر آمادگی همه جانبه جمهوری اسلامی ایران برای انتقال تجربیات و توانایی های علمی، فناوری، دفاعی و خدماتی خود به عراق تاکید کردند.[۴۲]
همچنین عمده دانشجویان دانشگاه بین المللی جامعه المصطفی از کشورهای همسایه هستند.[۴۳]بیشترین در صد دانشجویان دانشگاه بین المللی اهل بیت نیز مربوط به عراق است که نزدیک به ۲۰ درصد دانشجویان این دانشگاه را تشکیل می دهد.[۴۴]
از دیگر مولفه های همکاری فرهنگی میان ایران و عراق تشکیل انجمن دوستی میان دو کشور است.این انجمن یک مؤسسه غیر دولتی و غیر انتفاعی مردم نهاد است که، ضمن رعایت قوانین جمهوری اسلامی ایران و طبق اساسنامه، فعالیت خود را در سطح ملی و بین المللی تعقیب می نماید. اعضای این انجمن را اغلب فرهیختگان علمی و فرهنگی، سیاستمداران دانشگاهیان، و اصحاب هنر و قلم که عموماً آشنا به مسائل عراق و دوستدار این کشور می باشند، تشکیل می دهند. تحکیم و گسترش روابط فرهنگی و دوستانه بین مردم دو کشور جهت پیشبرد اهداف مشترک در زمینه های فرهنگی، علمی، ادبی، هنری، آموزشی، اقتصادی، اجتماعی، ورزشی و رسانه ای هدف این انجمن می باشد. باید اذعان داشت که فعالیت های انجمن دوستی ایران و عراق زمینه های همکاری دوجانبه را افزایش می دهد و به تحکیم روابط دو کشور تأثیر مثبتی دارد و میزان همبستگی های سیاسی و فرهنگی را ارتقاء می دهد باید قبول کرد همکاری های علمی و فرهنگی ایران و عراق در مقابل تهاجم فرهنگی عظیمی که آمریکا و غرب به این دو کشور آغاز نموده ممکن است نتواند چندان تأثیر جدّی و راهبردی داشته باشد مگر آنکه در این زمینه دست به یک چاره جوئی گسترده زد. این همکاری ها می تواند به تصویرسازی مثبت از ایران و عراق بطور متقابل تأثیر مثبت گذاشته و اخبار دوکشور را دائماً در رسانه های بین المللی زنده نگاه دارد که همین امر، جمهوری عراق و ایران را کشوری فعال و پویا در عرصه دیپلماتیک معرفی می کند.[۴۵]
در مجموع همچنانکه از قراین و شواهد موجود بر می آید بعد از شکل گیری نظام سیاسی جدید در عراق، روابط فرهنگی ایران و عراق نیز دچار تحول اساسی شده به گونه ایی که در این مدت تلاش شده هم از ذخایر فرهنگی گذشته برای پاسخ به چالش های سیاسی و امنیتی و عبور از بحران های سیاسی و امنیتی پسا صدام استفاده شود و هم اینکه زمینه های جدید برای گسترش روابط و همکاری فرهنگی میان ایران و عراق فراهم شود .البته هنوز هم خلاء های اساسی بخصوص در بخش تولیدات علمی و اسلامی احساس می شود که نیاز به برداشتن گام های عملی در این زمینه است .
نتیجه گیری
هر دو کشور امریکا و انگلستان به اهمیت دیپلماسی فرهنگی برای پیشبرد اهداف و منافع خود در عراق و خاورمیانه جدید پی برده اند و هر یک به شیوه های خاص خود درصدد تحکیم پایه های دیپلماسی فرهنگی خود در این منطقه هستند.در این راستا امریکا به شیوه های متعارفی چون ترویج و گسترش آموزش زبان انگلیسی ، برگزاری دوره های اموزشی برای معلمان زبان انگلیسی و ارائه تسهیلات برای آنها ،ارائه کارگاههای اموزشی برای دانشجویان و دانش اموزان و ارائه تسهیلات برای انها و از همه مهمتر تاسیس دانشگاه در شهر سلیمانیه منطقه اقلیم کردستان عراق با نزدیک به ۲۰ هزار دانشجو اقدام کرده است و این موارد نشان می دهد که امریکا برای حضور بلندمت در عراق بخصوص در منطقه کردستان برنامه ریزی می کند و از هم اکنون برای اینده کادرسازی می کند .در مقابل انگلیس بیشتر تلاش می کند از ظرفیت های سنتی خود در میان روشنفکران عراقی استفاده کند و سرمایه گذای های فرهنگی خود را عمدتا بر این حوزه ها متمرکز کرده است . با توجه به سرمایه گذاری گسترده امریکا در عرصه دیپلماسی فرهنگی هیچ تضمینی برای حفظ استقلال عراق از نظر فرهنگی و سیاسی وجود ندارد و عراق و ایران امروز هر دو هدف تهاجم فرهنگی آمریکا و غرب قرار گرفته اند.
منابع و مآخذ
کتابها :
-اکبری ،حسین ،کابوس ژئوپولتیک عراق :تاثیر اشغال عراق بر قدرت ایران ،تهران :انتشارات موسسه مطالعات اندیشه سازان نور ، ۱۳۸۸٫
-احمدی ،سید عباس ،ایران ، انقلاب اسلامی و ژئوپولتیک شیعه ،تهران :موسسه مطالعات اندیشه سازان نور،۱۳۹۰٫
-بیکی، مهدی ، قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی لبنان)، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، ۱۳۸۹٫
-جعفریان، رسول ،تشیع در عراق ،مرجعیت و ایران ،تهران :موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ،۱۳۸۶٫
-مورگنتا،هانس .جی ،سیاست میان ملت ها : تلاش در راه قدرت و صلح ،ترجمه حمیرا مشیرزاده ،تهران : موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه ،۱۳۷۴٫
-مار، فب ، تاریخ نوین عراق، ترجمه محمد عباس پور، مشهد: بنیان پژوهش های اسلامی،۱۳۸۰٫
مقالات:
-احمدی ،سید عباس و الهام سادات موسوی ،”جغرافیایی شیعه و فرصت های ایران در قلمروهای شیعی جهان اسلام “،در مجموعه مقالات چهارمین کنگره بین المللی جغرافیدانان جهان اسلام ، زاهدان ، دانشگاه سیستان و بلوچستان، ۱۳۸۹٫
-پارساپور، روزبه ، «نقش ایران و عراق در تأمین امنیت خلیج فارس»، ماهنامه خلیج فارس و امنیت، شماره ۱۰۴، فروردین۱۳۸۵ .
-جوادی ارجمند و دیگران ،” تاثیرتهاجم نظامی امریکا به عراق بر قدرت هوشمند ایران در این کشور “،فصلنامه سیاست ،مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی ، شماره چهارم ،زمستان ۱۳۹۳٫
-جعفری ، علی اکبر و نیکروش ،ملیحه ،”منابع فرهنگی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در عراق نوین “،دو فصلنامه مطالعات قدرت نرم ،شماره ۱۲ ،بهار و تابستان ۱۳۹۴٫
-خانی ،محمد حسن ،”دیپلماسی فرهنگی و جایگاه آن در سیاست خارجی کشورها”،دانش سیاسی ،شماره دوم ، زمستان ۱۳۸۴٫
– خرازی محمد وندی آذر،زهرا،”تاثیر دیپلماسی فرهنگی بر منافع ملی کشورها”،مدیریت فرهنگی ، شماره ششم ،زمستان ۱۳۸۸٫
-سنائی، اردشیر و محمد رضا عبداله پور ، «رویارویی ایران و آمریکا: رقابت در عرصه قدرت نرم و سخت»، فصلنامه دانشکده علوم سیاسی واحد تهران مرکزی، شمارگان هشتم و نهم، پاییز۱۳۷۷٫
-سلیمی بنی ،صادق ومجاور شیخان ،محمد،”جایگاه دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی کشورها”،پژوهش در تاریخ ،شماره دوازدهم ، پاییز۱۳۹۲٫
– شیخ الاسلامی ،محمد حسن و دیگران ،”الزامات و مبانی قرآنی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در عرصه گفتمان وحدت اسلامی “،مهندسی فرهنگی ،سال نهم ، پاییز۱۳۹۳٫
-کشاورزشکری،عباس و دیگران ،”دیپلماسی فرهنگی ایران در خاورمیانه ؛تحول ارتباطات و لزوم کاربرد ابزارهای نوین “،مطالعات فرهنگ -ارتباطات ، شماره ۲۳، پاییز۱۳۹۲٫
-گوهری مقدم ،ابوذر و جعفری هرندی ،امیررضا ،”مولفه های دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده در عراق جدید “،جستارهای سیاسی معاصر ، شماره یازدهم ،بهار ۱۳۹۳٫
-یوسفی جویباری ،محمد و دیگران ،”جهانی شدن ارتباطات و تحول در مفهوم دیپلماسی “،مطالعات جامعه شناسی ، شماره ۳۵،تابستان۱۳۹۶٫
منابع اینترنتی :
-روستایی ،فرزانه ،اجاره ۹۹ ساله عراق به امریکا ، روزنامه اعتماد ، قابل دسترسی در : http://vista.ir/article/319579
-علاوی ،ایاد،۱۳۸۷، سیاست امریکا در عراق سرشار از اشتباه بود ،دیپلماسی ایرانی ،قابل دسترسی در : irdiplomacy.ir/fa/page/3608
-متن کامل توافقنامه امنیتی امریکا و عراق ،۱۳۸۷ ، قابل دسترسی در : payam-aftab.com/fa/doc/news/3207-
farsnews.com/13951201001742-
http://snn.ir/fa/news/584271-
uok.ac.ir/fa/news/story.aspx?NewsID=30923-
منابع انگلیسی:
-Amideast. (2013). ‘English Language Programs’, Retrieved From http:// amideast.org/our.
work/elt/english-language-programs/english-language-programs
-Besso, Michele (2005, 25 Nov). The News Journal
-Embassy of The United States Baghdad. Iraq (a) (2013). “Iraqi Young Leaders Exchange
Program (IYLEP)”, Retrieved From http://iraq.usembassy.gov/ileyp.html.
-Embassy of The United States Baghdad. Iraq (b). (2013). “Cultural Ambassador Mary McBride
‘Revs It Up’ in Iraq”, Retrieved From http://iraq.usembassy.gov/may2312mcbride.html.
-Mazzetti, Mark (2005, Dec). Los Angeles Times, No. 1
[۱] کشاورزشکری،عباس و دیگران ،”دیپلماسی فرهنگی ایران در خاورمیانه ؛تحول ارتباطات و لزوم کاربرد ابزارهای نوین “،مطالعات فرهنگ -ارتباطات ،سال ۱۴ ، شماره ۲۳، پاییز۱۳۹۲،ص۱۱
[۲] مورگنتا،هانس .جی ،سیاست میان ملت ها : تلاش در راه قدرت و صلح ،ترجمه حمیرا مشیرزاده ،تهران : موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه ،۱۳۷۴،۲۴۶٫
[۳] گوهری مقدم ،ابوذر و جعفری هرندی ،امیررضا ،”مولفه های دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده در عراق جدید “،جستارهای سیاسی معاصر ، سال پنجم، بهار ۱۳۹۳، شماره یازدهم ، ص ۱۲۲٫
[۴] خانی ،محمد حسن ،”دیپلماسی فرهنگی و جایگاه آن در سیاست خارجی کشورها”،دانش سیاسی ،دوره یکم،شماره دوم ، زمستان ۱۳۸۴،ص ۱۳۶
[۵] سلیمی بنی ،صادق ومجاور شیخان ،محمد،”جایگاه دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی کشورها”،پژوهش در تاریخ ،پاییز۱۳۹۲،شماره دوازدهم ،ص ۱۷۷٫
[۶] پیشین ، خانی
[۷] خرازی محمد وندی آذر،زهرا،”تاثیر دیپلماسی فرهنگی بر منافع ملی کشورها”،مدیریت فرهنگی ،سال سوم ،شماره ششم ،زمستان ۱۳۸۸،ص ۱۰۷
[۸] پیشین ،کشاورزشکری ص۱۱
[۹] پیشین ،سلیمی بنی ص ۱۷۷
[۱۰] شیخ الاسلامی ،محمد حسن و دیگران ،”الزامات و مبانی قرآنی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در عرصه گفتمان وحدت اسلامی “،مهندسی فرهنگی ،سال نهم ، پاییز۱۳۹۳، شماره هشتاد و یکم،ص ۲۲
[۱۱] یوسفی جویباری ،محمد و دیگران ،”جهانی شدن ارتباطات و تحول در مفهوم دیپلماسی “،مطالعات جامعه شناسی ،سال ۹،شماره ۳۵،تابستان۱۳۹۶، صص۳۰ -۳۳
[۱۲] پیشین ،خرازی ،ص ۱۰۹
[۱۳] پیشین ،سلیمی بنی ص ۱۸۵
[۱۴] پیشین ،خانی ،ص ۱۳۷
[۱۵] پیشین ،گوهری مقدم ص ۱۲۳به نقل از :Mazzetti, Mark (2005, Dec). Los Angeles Times, No. 1
[۱۶] Besso, Michele (2005, 25 Nov). The News Journal.
[۱۷] روستایی ،فرزانه ،اجاره ۹۹ ساله عراق به امریکا ، روزنامه اعتماد ، قابل دسترسی در : http://vista.ir/article/319579
[۱۸] پیشین
[۱۹] علاوی ،ایاد،۱۳۸۷، سیاست امریکا در عراق سرشار از اشتباه بود ،دیپلماسی ایرانی ،قابل دسترسی در : irdiplomacy.ir/fa/page/3608
[۲۰] متن کامل توافقنامه امنیتی امریکا و عراق ،۱۳۸۷ ، قابل دسترسی در : payam-aftab.com/fa/doc/news/3207
[۲۱] پیشین ،گوهری مقدم صص ۱۲۴ -۱۳۳
[۲۲]پیشین ،۱۲۵
[۲۳] پیشین، ۱۲۶
[۲۴] پیشین ، ۱۲۷
[۲۵] پیشین ،۱۲۸
[۲۶] پیشین ،۱۲۹- ۱۳۰
[۲۷] پیشین ،۱۳۰- ۱۳۲
[۲۸] جعفریان، رسول ،تشیع در عراق ،مرجعیت و ایران ،تهران ،موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ،۱۳۸۶٫
[۲۹] اکبری ،حسین ،کابوس ژئوپولتیک عراق :تاثیر اشغال عراق بر قدرت ایران .تهران :انتشارات موسسه مطالعات اندیشه سازان نور ، ۱۳۸۸، ص ۱۵۷٫
[۳۰] جوادی ارجمند و دیگران ،” تاثیرتهاجم نظامی امریکا به عراق بر قدرت هوشمند ایران در این کشور “،فصلنامه سیاست ،مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی ، دوره چهل و چهارم ، شماره چهارم ،زمستان ۱۳۹۳،ص ۷۸۸٫
[۳۱] پیشین
[۳۲] احمدی ،سید عباس ،ایران ، انقلاب اسلامی و ژئوپولتیک شیعه .تهران :موسسه مطالعات اندیشه سازان نور،۱۳۹۰،ص ۲۰۱٫
[۳۳] پیشین ،جوادی ارجمند ، ص ۷۸۵
[۳۴] uok.ac.ir/fa/news/story.aspx?NewsID=30923
[۳۵] http://snn.ir/fa/news/584271
[۳۶] بیکی، مهدی ، قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی لبنان)، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، ۱۳۸۹،ص ۲۳۹٫
[۳۷] مار، فب ، تاریخ نوین عراق، ترجمه محمد عباس پور، مشهد: بنیان پژوهش های اسلامی،۱۳۸۰،ص ۳۱٫
[۳۸] سنائی، اردشیر و محمد رضا عبداله پور ، «رویارویی ایران و آمریکا: رقابت در عرصه قدرت نرم و سخت»، فصلنامه دانشکده علوم سیاسی واحد تهران مرکزی، سال دوم، پاییز، شمارگان هشتم و نهم،۱۳۷۷،ص ۱۷۷٫
[۳۹] –پارساپور، روزبه ، «نقش ایران و عراق در تأمین امنیت خلیج فارس»، ماهنامه خلیج فارس و امنیت، سال دهم، شماره ۱۰۴، فروردین۱۳۸۵ ، ص ۵۳٫
[۴۰] uok.ac.ir/fa/news/story.aspx?NewsID=30923
[۴۱] farsnews.com/13951201001742
[۴۲] پیشین
[۴۳] احمدی ،سید عباس و الهام سادات موسوی ،”جغرافیایی شیعه و فرصت های ایران در قلمروهای شیعی جهان اسلام “،در مجموعه مقالات چهارمین کنگره بین المللی جغرافیدانان جهان اسلام ، زاهدان ، دانشگاه سیستان و بلوچستان، ۱۳۸۹،ص ۱۲٫
[۴۴] پیشین ، احمدی ، صص ۱۷۱-۱۷۲ .
[۴۵] نگاه کنید به :جعفری ، علی اکبر و نیکروش ،ملیحه ،“منابع فرهنگی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در عراق نوین “،دو فصلنامه مطالعات قدرت نرم ،سال پنجم ،شماره ۱۲ ،بهار و تابستان ۱۳۹۴ ، ص ۴۱٫
تاریخ مقاله: آبان ۱۳۹۷