«بر اثر بروز خطای انسانی و به صورت غیر عمد، هواپیمای مسافربری اوکراینی مورد اصابت قرار گرفته که متاسفانه موجب به شهادت رسیدن جمعی از هموطنان عزیز و جان باختن تعدادی از اتباع خارجی شد»؛ این بخشی از بیانیه ای است که ستادکل نیروهای مسلح کشورمان منتشر کرد و ضمن عذرخواهی به دلیل خطای پیش آمده، اطمینان داد پیگیر اصلاحات اساسی خواهد شد و بلافاصله مقصر را به سازمان قضایی نیروهای مسلح معرفی خواهد نمود.
به گزارش «تابناک»، متن کامل این اطلاعیه به این شرح است؛
ملت شریف و انقلابی ایران اسلامی
در پی وقوع حادثه دلخراش سقوط یک فروند هواپیمای مسافربری بوئینگ ۷۳۷ خطوط هوایی کشور اوکراین در اولین ساعات صبح چهارشنبه۹۸/۱۰/۱۸ و در بحبوحه تهاجم موشکی به پایگاه آمریکای جنایتکار و احتمال تاثیر اقدامات نظامی در این حادثه، ستاد کل نیروهای مسلح بلافاصله به منظور بررسی این احتمال اقدام به تشکیل هیات بازرسی متشکل از کارشناسان فنی و عملیاتی، مستقل از سازمان هواپیمایی کشوری نمود که نتایج بررسی شبانهروزی و دقیق این هیات به استحضار ملت شریف ایران میرسد:
۱- در پی تهدیدهای رئیس جمهور و فرماندهان نظامی آمریکای جنایتکار مبنی بر هدف قرار دادن تعداد زیادی از اهداف در خاک جمهوری اسلامی ایران در صورت انجام عملیات متقابل و نظر به افزایش بی سابقه تحرکات هوایی در منطقه، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به منظور پاسخگویی به تهدیدات احتمالی در بالاترین سطح آمادهباش قرار گرفتند.
۲- در ساعات پس از انجام عملیات موشکی، پروازهای جنگی نیروهای تروریست آمریکایی در پیرامون کشور افزایش یافته و برخی اخبار نیز از مشاهدهی اهداف هوایی به سمت مراکز راهبردی در کشور به واحدهای دفاعی واصل و اهداف متعددی در برخی صفحات رادار مشاهده شد که موجب حساسیت بیشتر در مجموعههای پدافند هوایی گردیده است.
۳- در چنین شرایط حساس و بحرانی، پرواز شماره ۷۵۲ خطوط هوایی اوکراین از فرودگاه امام خمینی (ره) حرکت نموده و در هنگام چرخش، کاملاً در حالت نزدیک شونده به یک مرکز حساس نظامی سپاه و در ارتفاع و شکل پروازی یک هدف متخاصم قرار میگیرد که در این شرایط بر اثر بروز خطای انسانی و به صورت غیر عمد، هواپیمای مذکور مورد اصابت قرار گرفته که متاسفانه موجب به شهادت رسیدن جمعی از هموطنان عزیز و جان باختن تعدادی از اتباع خارجی میگردد.
۴- ستاد کل نیروهای مسلح ضمن عرض تسلیت و اظهار همدردی با خانوادههای داغدار هم وطن و جان باختگان اتباع سایر کشورها و عذرخواهی به خاطر خطای انسانی پیش آمده، اطمینان کامل میدهد با پیگیری انجام اصلاحات اساسی در فرآیندهای عملیاتی در سطح نیروهای مسلح امکان تکرار این گونه خطاها را غیر ممکن ساخته و بلافاصله مقصر آن را به سازمان قضایی نیروهای مسلح معرفی نماید تا با خطاهای صورت گرفته برخورد قانونی صورت گیرد.
۵- همچنین ابلاغ گردید تا در اسرع وقت مسئولین مربوطه در سپاه با حضور در رسانه ملی توضیحات مشروحی را به مردم شریف ارائه نمایند.
همچنین تابناک تحت عنوان پیامدهای پذیرش دیرهنگام شلیک به هواپیما مسافربری نوشت:
«دست آخر آنکه شلیک انجام شده، هواپیما سقوط کرده، ۱۷۶ انسان عموما نخبه ایرانی جان خود را از دست داده، خانوادههایی عزادار شده، کشوری در شوک و سوگ فرو رفته، و سیاهنماییهای جهانی علیه ایران افزایش یافته است. همه اینها درست و اکنون نمیتوان آب رفته را به جوی باز گرداند.» ادامه این تحلیل را با کمی تلخیص ملاحظه می نمائید.
«جدا از خودِ این خطای بزرگ و غیرقابل چشمپوشی (که حتما کارشناسان دربارهاش خواهند نوشت و برای مردم روشنسازی خواهند کرد)، چند پیامد مهم این خبر را در زیر میآید:
نخست از همه، فروپاشی باقیماندههای اعتماد به نظام خبررسانی در کشور است. کسانی که تاکنون اندک اعتمادی به اخبار کشور داشتند، اکنون و پس از سه روز انکار قاطعانه ساقط کردن هواپیما از سوی پدافند هوایی، دیگر چگونه میتوانند به باقی اخبار منتشر شده اعتماد داشته باشند؟ اینکه سه روز چنین خبر مهمی پنهان نگاه داشته و بلکه انکار میشد، آن هم در حالیکه تقریبا همه رسانههای خارجی و کانالهای ماهوارهای فارسیزبان، همگام با مقامات غربی به شلیک پدافند هوایی ایران به این هواپیما اشاره داشتند، معنایی به جز تقدیم دو دستی مجراهای خبررسانی به خبرگزاریهای بیگانه ندارد.
مایک پمپئو بهعنوان یکی از نخستین سیاستمداران غربیای که با قاطعیت میگفت: هواپیما از سوی خود ایران ساقط شده، همان شخصی است که در یک همایش، با خنده و آشکارا میگوید زمانی که رئیس سازمان سیا بوده، در راستای منافع امریکا مدام اقدام به دروغسازی و انتشار موفقیتآمیز آنها میکردند. طبیعتا همچنان این شخص و این سازمان دروغهایی علیه منافع ایران منتشر خواهند کرد. اما تفاوت در این است که این بار اذهان جهانیان و ایرانیان آمادگی بیشتری برای پذیرش سخنان مسئولین غربی و امریکایی دارند. اگر مسئولین در همان ساعات نخستین سقوط هواپیما و پیش از آنکه مسئولین غربی این ادعا را داشته باشند، خطا را میپذیرفتند، و یا دست انکار نمیکردند، اینگونه اعتماد به مسئولین کشور فرو نمیریخت.
دوم، کم شدن قدرت مانور ایران در برابر جنایت امریکا در سرنگونی هواپیمای مسافربری بندرعباس به دوبی در سال ۱۳۶۷ است. امریکا تاکنون ادعا میکرد که خطای انسانی رخ داده بود و ایران این توجیه را نمیپذیرفت.
سوم، نا امن نشان دادن آسمان ایران برای پروازهای خارجی است. چیزی که در دو روز گذشته و با لغو پروازهای شرکت لوفتهانزای آلمان آغاز و اندک اندک به اتریش و سوئد و ترکیه هم کشیده شد. هرچند پس از این خطای رخداده در شلیک به هواپیمای ایران- اوکراین، دقت و حساسیت سامانه پدافندی کشور بالاتر خواهد رفت و تقریبا قطع به یقین میتوان مطمئن بود دیگر هرگز چنین خطایی رخ نخواهد داد، اما همان یک شلیک کافی بود تا نه تنها ترس را به دل دیگر خطوط هواپیمایی جهان بیندازد و حاضر به ریسک کردن نباشند، بلکه رسانههای غربی نیز بیگمان بر این موج سوار شده و به این فضا دامن میزنند. در این میان به جز تبلیغات روانی و منفی علیه امنیت ایران، کاهش پروازهای مستقیم به ایران و زیان شرکتهای هواپیمایی ایرانی از یکسو و کاهش استفاده از آسمان ایران برای خطوط هواپیمایی خارجی و بنابراین کاهش درآمد ایران که از این هواپیماها دریافت میکرد، از سوی دیگر قابل توجه است.
چهارم، احتمالا گردشگری خارجی کشورمان از این هم دشوارتر شود و گردشگران خارجی کمتری (دستکم در کوتاه مدت) جرأت آمدن به ایران را داشته باشند.
پنجم، همه دستاوردهای ایران در شلیک موشک به پایگاه امریکاییها در عراق (که بسیاری از کارشناسان آنرا حرکتی هوشمندانه از سوی ایران دانسته بودند که بخشی از ابهت امریکا در منطقه را فرو ریخت و شهادت سردار سلیمانی را بیپاسخ نگذاشت) اگر فراموش نشود، چنان به حاشیه رانده میشود که دیگر سخن گفتن از آن بیمعنا میشود. اکنون تیتر اخبار همه رسانههای جهان، سقوط هواپیمای مسافربری در پایتخت ایران است و نه شلیک به پادگان امریکاییها.
دست آخر آنکه شلیک انجام شده، هواپیما سقوط کرده، ۱۷۶ انسان عموما نخبه ایرانی جان خود را از دست داده، خانوادههایی عزادار شده، کشوری در شوک و سوگ فرو رفته، و سیاهنماییهای جهانی علیه ایران افزایش یافته است. همه اینها درست و اکنون نمیتوان آب رفته را به جوی باز گرداند؛ امّا دست کم با بازسازی اعتماد مردم به رسانههای داخلی و پیشگیری از تبدیل رسانههای غربی و کانالهای ماهوارهای به تنها مرجع مطئن اخبار ایرانیان بپردازند.
پرسشی که اینک مطرح است این است که چرا این خطا رخ داد و آیا نمی شد از وقوع آن جلوگیری کرد؟ و آیا کارشناسان خبره ای بر جریان خبررسانی در کشور نظارت داشته اند؟ نظر شما چیست؟