هنگامیکه ترامپ رئیس جمهور امریکا تصمیم گرفت سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه نیروهای قدس و ابو مهدی مهندس جانشین رئیس هیئت حشد الشعبی عراق را در یک عملیات ناجوانمردانه ترور کند تصور می کرد با این اقدام جنایتکارانه می تواند در امریکا به قهرمانی ملی تبدیل گردد و با این دستاورد! انتخابات ده ماه دیگر امریکا را نیز ببرد. همچنین ترامپ تصور می کرد با این اقدام ترتیبات استیضاحی که دمکرات های آن کشور علیه وی پهن کردند خنثی خواهد کرد و حقیقت اشتباه دمکرات ها در عزل یک رئیس جمهور متهور و مقتدربرای همگان کاملا آشکار گردد. با این تصور پهبادها یا هلیکوپترهای امریکا با دستور ترامپ به سوی فرودگاه بغداد حرکت کردند و دو خودروی حامل سردار سلیمانی و ابو مهدی مهندس را چند بار مورد حمله قرار دادند و پس از اطمینان از کشته شدن همه سرنشینان آسمان منطقه را ترگ گفتند. فورا ترامپ در یک کنفرانس مطبوعاتی ترور سردار سلیمانی را اعلام کرد و ایران نیز شهادت سردار را به اطلاع عموم رساند. امریکا فکر کرد که این عملیات درهمینجا ختم شد تا اینکه رهبر انقلاب و فرمانده کل قوا امام خامنه ای اعلام کرد که امریکا تاوان سختی بابت این حماقت پرداخت خواهد کرد و ایران اسلامی نمی گذارد خون شهید سلیمانی پایمال گردد. با این تهدید متقابل همه رسانه های جهان به حدس و گمان و تحلیل مشغول شدند که آیا واقعا ایران تهدید نظامی را اجرا خواهد کرد و پاسخ بعدی امریکا چه خواهد بود. بسیاری از تحلیلگران بین المللی در باره اقدام احتمالی ایران شک و تردید داشتند و به علت برتری امریکا در ابعاد نظامی و اقتصادی گفته های رهبران ایران را بلوف اعلام کردند. ولی تحلیلگرانی نیز بودند که تهدید ایران را جدی گرفته ودر جستجوی زمان و مکان و وسعت و ابعاد این عملیات بودند. زمانیکه تشییع پیکر شهید سلیمانی و مهندس در عراق آغاز و در ایران پی گرفته شد و میلیونها عاشق و دلباخته این شهدای بزرگ در این مراسم شرکت کردند ، تحولی در فهم و تحلیل این رویداد آغاز گردید . کارشناسان تیز بین قاطعانه گفتند که ایران پاسخ خواهد داد و اکنون با برگزاری مراسم تشییع در شهرهای مختلف جبهه داخلی خود و محور مقاومت را آماده می سازد تا با مشروعیت بیشتر و حمایت سیاسی و مردمی وسیعتر پاسخ دهد و این در حالی بود که جبهه داخلی دشمن شاهد اختلاف و تظاهرات بر ضد این اقدامی که به گفته آنها جان امریکائیها را تهدید می کند.
هرچه مراسم تشییع ادامه می یافت تحلیلگران به یقین می رسیدند که قاسم سلیمانی شخصیت کوچکی نبود و امریکا درگیر ماجراجوئی بزرگی شده است که ابعاد آن الان نمایان می گردد وباید برای آن هزینه سنگینی در آینده نزدیک باید بپردازد. مراسم تشییع در تهران که بیش از پنج میلیون نفر در آن شرکت کردند نقطه عطفی در حدس و گمانها در باره پاسخ ایران ایجاد کرد و امریکا یقین پیدا کرد که ایران پاسخ جدی خواهد داد و به همین دلیل همه پایگاه های خود در منطقه را به آماده باش کامل درآورد و ترامپ با تهدید به اینکه هیچ پاسخی را تحمل نخواهد کرد تلاش داشت تا ایران را از پاسخ باز بدارد. همچنین با اعزام واسطه ها به ایران و با تطمیع وتهدید تلاش وسیعی در جهت گذشت ایران از عملیات پاسخ انجام داد. در مدت چند روز تعداد میانجی های مختلف که یا در تهران حاضر شدند و یا با یکی از مسئولان ایرانی تماس گرفتند نزدیک به سی کشور بود. روز چهارشنبه یعنی پنج روز پس از اقدام جنایتکارانه و پس دفن پیکر شهید سلیمانی و دقیقا در همان ساعت ترور شهید سلیمانی ، عملیات موشکباران پایگاه های امریکایی عین الاسد در غرب عراق و پایگاه حریر در اربیل آغاز شد. جهان نفس های خود را حبس کرد و همه اعلام کردند که اکنون توپ در زمین امریکاست و قطعا امریکا که بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامی جهان است این اهانت بزرگ را تحمل نمی کند. ایران اعلام کرد که اگر امریکا اقدامی کند حمله به اسرائیل، همه پایگاه های امریکا در منطقه، و متوقف کردن صدور نفت از خلیج فارس به غرب را در گزینه های پاسخش دارد. همه منتظر موضعگیری ترامپ بودند که با تاخیر بیش از ده ساعت برگزار شد و خبر موشکباران پایگاه های امریکا در عراق را تایید کرد و به بهانه اینکه کسی در این عملیات کشته نشده خود را از پاسخ معاف کرد.
بازار تحلیل پس از حمله ایران و انصراف امریکا از پاسخ به شدت گرم شد و دیدگاه های مختلفی مطرح گردید. تقریبا اکثریت تحلیلگران اعلام کردند که صرف اقدام تهران در به مبارزه طلبیدن امریکا یک اقدام شجاعانه و بی سابقه ای بود که در آینده برای امریکا هزینه بر خواهد بود. در مدت هفتاد و پنج ساله گذشته کسی خارج از چارچوب جنگ، امریکا را تهدید و علیه آن اقدام نکرده است و حتی روسیه و چین دست به چنین ریسکی نزدند. ولی خیلی از این تحلیلگران بر این باور بودند که امریکا در این تقابل با سرنگونی موشکهای ایران دست تهران را رو خواهد کرد و به مبارزه طلبی تهران پایان خواهد داد اما اصابت موشکها به اهداف از پیش تعیین شده بدون امکان رهگیری و انهدام هیچکدام از موشکها نشان داد که تهدید ایران متکی به ایمان به خداوند متعال ، اراده مستقل وصنایع نظامی پیشرفته ای است که تمامی محاسبات امریکا را برهم زد و واشنگتن را غافلگیر ساخت. ایران با این پاسخ قواعد درگیری جدیدی با امریکا در منطقه برقرار کرد که در آینده تحت هیچ شرایطی امریکا نمی تواند بدون انتظار پاسخ به یک ایرانی در سرتاسر منطقه تعرض کند که این قواعد جدید به نفع اینده منطقه است. برخی از اظهارات مسئولان ایرانی که پاکسازی منطقه از حضور نظامی امریکا را مطرح کردند اعلام نمودند که تحولات منطقه محدود به قواعد درگیری جدید تنها با ایران نیست بلکه تبعات دیگری نیز دارد که به کل محور مقاومت مرتبط است. امریکا اقای ابو مهدی مهندس جانشین رئیس هیئت حشد الشعبی عراق را نیز ترور کرد که واکنش هایی در عراق در پی داشت و دارد. پارلمان عراق با اکثریت آرا خروج نظامی امریکا از عراق را خواستار شد و به سازمان ملل نیز علیه امریکا شکایت کرد . اگر امریکا از عراق عقب نشینی کند قطعا یک شکست است و شروع ازادسازی منطقه از نفوذ امریکا به شمار می رود و اگر نکند ، مردم مقاوم عراق آن را نیروهای اشغالگر خواهند شناخت و آنها را از عراق بیرون می کنند که در چنین گزینه ای تعداد زیادی از سربازان امریکا در عملیات مقاومت کشته و زخمی خواهند شد. در سال ۲۰۱۱ مردم عراق با مقاومت و مصوبه پارلمان امریکا را از عراق اخراج کردندکه اکنون این شرایط در حال تکرار است که در چنین شرایطی هیبت سیاسی امریکا در کنار توان نظامیش در منطقه زیر سئوال خواهد رفت.
آنچه اهمیت بسیاری دارد اینکه اکنون منطقه بر خلاف سابق در مقابل دو الگو برای انتخاب قرار گرفته است. الگوی تسلیم پذیری و سکوت در برابر توهین به رهبران و ملت ها وباجگیری مالی امریکا، یا الگوی عزتمندی، استقلال طلبی و زندگی شرافتمندانه که ایران و محور مقاومت در حال ترسیم آن هستند و شکی نیست که جوامع مسلمان بر پایه آموزه های اسلامی جز الگوی عزتمندی انتخاب نخواهند کرد و این تحولات استمرار حضور امریکا در منطقه در آینده را با چالش های جدی روبرو خواهد کرد.
حسین کربلایی
