مقاومت اسلامی و جنگ سوم غزه

0 128

در جهان امروزی، تحولاتی چون جنگ‌ و صلح‌، فارغ از تأثیرگذاری و تأثرات منطقه‌ای و جهانی نمی تواند باشد و با وجود آنکه نظام دو قطبی بین‌المللی برای بیش از دو دهه است که فروپاشیده است ، اما قواعد آن نظام، تا حد زیادی همچنان پابرجاست. بحران اوکراین که به بزرگترین چالش میان روسیه و کشورهای غربی طی دوران پس از نظام دو قطبی تبدیل شده ، یکی از مصادیق این رفتاربه شمار می‌رود. حوادث و تحولات خاورمیانه نیز شدیداً تحت تأثیر متغیرهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است. جنگ سوم غزه مصداق بارزِ مدعای فوق است. این جنگ هر چند که میان رژیم صهیونیستی و گروه‌های مقاومت اسلامی فلسطین مستقر در نوار غزه رخ داد اما در حقیقت جنگِ میان جبهه مقاومت اسلامی و محور صهیونیستی- ارتجاع عربی بوده است که ایران به عنوان رهبر و هدایت کننده معنوی گروه های مقاومت اسلامی نقش اصلی را در پشتیبانی از رزمندگان مقاوم فلسطینی بر عهده داشته است. نقش بی بدیل ایران در جنگ سوم غزه از یکسو موجب تثبیت و تحکیم جایگاه منطقه‌ای انقلاب اسلامی ایران شده و از سوی دیگر ایران اسلامی باید منتظر تبعات و پیامدهای سیاست‌ها و اقدامات خود در این عرصه از سوی زیان دیدگان جنگ یعنی رژیم اسراییل و آمریکا نیز باشد.

در سطور زیر به این دو سوال پاسخ داده می‌شود:

۱- مواضع و اقدامات ایران در قبال جنگ سوم غزه چه بوده است؟

۲- جنگ اخیر ، چه تأثیری بر جایگاه منطقه‌ای انقلاب اسلامی ایران داشته و توازن منطقه‌ای جدید چگونه تبیین می‌شود؟

الف- مواضع و اقدامات ایران

در جریان جنگ ۵۰ روزه رژیم اسراییل علیه نوار غزه، سران جمهوری اسلامی ایران به صراحت به حمایت از فلسطینی‌ها برخاستند. علاوه بر این، جامعه اسلامی ایران و نهادهای مردمی- رسانه‌ای اقدامات شایسته‌ای در این راستا به عمل آوردند.

مواضع : در جنگ سوم غزه، به دلیل طولانی شدن نبرد و خسارات سنگین واکنش‌های متعدد و گوناگونی از جانب سران جمهوری اسلامی ایران نشان داده شد. مقام معظم رهبری اصطلاح «رژیم کودک‌کش» را وارد ادبیات سیاسی فلسطین نمودند. علاوه بر این، ایشان به نکاتی اساسی در اظهاراتشان طی این ایام اشاره کردند. مقام معظم رهبری از یکسو خواستار تسلیح کرانه باختری از سوی علاقمندان به مسئله فلسطین شدند و اعلام کردند که ملت فلسطین برای دفاع از خود نیاز به سلاح دارد. از سوی دیگر ناتوانی اسراییلی‌ها در کنترل جنگ و غافلگیری‌های این رژیم در برابر ابتکارات مقاومت اسلامی فلسطین، سبب شد تا حضرت آیت‌ا…  العظمی خامنه‌ای اعلام کنند: «جنگ غزه از نمونه‌های معجزه‌آساست. یک منطقه کوچک با توانایی‌های محدود کاری کرد که رژیم صهیونیستی  را به عنوان نماد غرب به زانو درآمد و مردم غزه با وجود اصرار رژیم صهیونیستی برای پذیرش آتش بس ، آن را تا پذیرفته شدن شروط خود نپذیرفتند» ایشان پیروزی مقاومت غزه را نشانِ قدرت مسلمانان دانستند و اعلام کردند «مسلمانان قوی هستند و می‌توانند هرگونه جنگ طلبی را به چالش بکشند و از خود دفاع کنند.»

دکتر حسن روحانی ریاست جمهوری ایران ، طی جنگ غزه مواضع و اقدامات متعددی داشت. ریاست جمهوری که همزمان ریاست سازمان غیرمتعهدها را نیز بر عهده دارد در قبال جنگ غزه اقدامات متعددی نمود. ایشان از یک طرف در پیامی به رؤسای کشورهای اسلامی خواستار به کارگیری همه توان جهان اسلام برای لغو فوری و کامل محاصره نوار غزه و کمک به مردم مظلوم فلسطین شد. به اعتقاد وی وحدت و انسجام کشورهای اسلامی علیه دشمنان در این برهه زمانی ،بیش از هر زمان دیگری ضروری است. وی کمک به فلسطینی‌ها و جلوگیری از اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی را مسئولیت مشترک همه نهادهای بین‌المللی و کشورهای آزادیخواه جهان دانست. علاوه بر این او در قالب تماس تلفنی یا ارسال نامه، با امیر کویت، رئیس جمهور اندونزی، نخست وزیر ترکیه پادشاه بحرین و چندین دولتمرد در کشور های اسلامی  ارتباط برقرار کرد و تلاش کرد تا بر اتحاد جهان اسلام به عنوان راهکار اصلی مقابله با رژیم اشغالگر قدس تأکید کند. از طرف دیگر وی به انتقاد از مجامع حقوق بشری و شورای امنیت پرداخت که در قبال این جنگ کوتاهی نمودند. آقای روحانی طی اظهاراتی در جمع اعضای کمیته فلسطین جنبش عدم تعهد که به صورت فوق العاده در تهران جلسه برگزار شد، اظهار داشت : کم تحرکی محسوس و برخورد انفعالی مجامع بین‌المللی به ویژه شورای امنیت سازمان ملل در اعمال فشار به رژیم صهیونیستی برای توقف جنایات ضد بشری آن، جسارت و گستاخی این رژیم را به حدی رسانده که در نهایت بی رحمی مانع ارسال کمک‌های بشردوستانه و مواد غذایی و درمانی برای تأمین احتیاجات ضروری و مداوای آسیب‌دیدگان شده است. او همچنین با رؤسای کشورهای مؤسس و تأثیرگذار جنبش غیر متعهدها و رئیس اتحادیه عرب و سایر کشورهای منطقه تماس‌های تلفنی داشت.

مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ سبب شده بود تا دکتر ظریف وزیر امور خارجه در وین به سر برد. از همین رو آقای روحانی از آقای ظریف خواست تا از همه امکانات جنبش غیر متعهدها برای محکومیت و مقابله با جنایات صهیونیست‌ها استفاده شود. در همین راستا وزیر امور خارجه و وزارت متبوع طی اظهارات و بیانیه‌های متعدد در این راستا، اقدام نمود. همچنین در نشست سازمان همکاری‌های اسلامی در جده (۱۹/۴/۱۳۹۳) حمیدرضا دهقانی نماینده دائم ایران در این سازمان از شورای امنیت، شورای حقوق بشر و دیوان کیفری بین‌المللی خواست تا اقدامات فوری علیه جنایات اسراییل اتخاذ کنند.

مجلس شورای اسلامی نیز در قالب اظهارات ریاست مجلس ، بیانیه دسته‌جمعی اعضای آن و همچنین اظهارات نائبان رئیس و اعضای کمیسیون امنیت ملی و دیگر نمایندگان به تجاوزات صهیونیست‌ها، عکس‌العمل نشان داد. دکتر علی لاریجانی رئیس مجلس با اشاره به اینکه خباثت و سبوعیت رژیم صهیونیستی در این جنگ بیشتر از گذشته شده است ،افزود امروز دولت‌های غربی ، حتی دبیر کل سازمان ملل به جای اینکه از مردم مظلوم غزه حمایت کنند با صهیونیست‌ها ابراز همدردی می‌کنند و از حمله به مدارس این سازمان در نوار غزه ان طور که شایسته است واکنش نشان نمی دهد .

اقدامات: جمهوری اسلامی ایران اقدامات متعددی را در دو سطح رسمی و مردمی در قبال حمایت از مردم فلسطین انجام داده است. در سطح رسمی برگزاری اجلاس یک روزه وزیران خارجه کمیته فلسطین جنبش عدم تعهد در تهران با حضور ۴۰ کشور جهان یکی از این اقدامات است. در این اجلاس دکتر روحانی ضمن سخنرانی خواستار اتحاد آنان در قبال جنایات رژیم اسراییل شد. برگزاری کنفرانس‌های متعدد ، نشست‌های علمی و تحلیلی از سوی مؤسسات مطالعاتی حامی فلسطین همچون موسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی علمی ندا، جمعیت دفاع از ملت فلسطین ، برگزاری راهپیمایی‌های متعدد به ویژه راهپیمایی روز قدس که در روزهای میانی جنگ واقع شده بود، ارسال کمک‌های مردمی به فلسطین که با هماهنگی وزارت خارجه صورت گرفت، بخشی از اقدامات مردمی در حمایت از مردم فلسطین بوده است. نگارش و انتشار نامه‌های سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس  دکتر محسن رضایی به گروه‌های مقاومت فلسطین به همراه اعلام آمادگی ایران برای حمایت تسلیحاتی از مقاومت نوار غزه و تسلیح کرانه باختری گوشه ی دیگری از فعالیت‌های قابل ذکر است ، تلاش‌های جدی رسانه‌ها و خبرگزاری‌هایی چون فارس ، قدسنا، مهر، ایرنا، ایسنا، تسنیم و…غیره  نیز بخشی از فعالیت‌های سازمان‌های غیر دولتی و رسانه‌ای است.

ب- جنگ غزه و جایگاه منطقه‌ای مقاومت اسلامی

جنگ ۵۰ روزه غزه آثار و پیامدهای قابل ملاحظه‌ای در عرصه منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای به جا گذاشته است. دو محور مقاومت اسلامی به رهبری ایران و محور تروریسم به رهبری اسراییل و عربستان، تلاش نمودند تا ضمن به حداکثر رساندن عواید خود از این نبرد، از آسیب‌ها و عوارض آن برای خود ممانعت نمایند. به بیان دیگر هر چند که گروه‌های مقاومت اسلامی فلسطین در برابر ارتش رژیم تروریستی اسراییل قرار داشتند اما فی الواقع حامیان منطقه‌ای آنان کمتر از خود آنان از پیامدهای مثبت و منفی آن متأثر نشدند.

عربستان سعودی ، امارات متحده عربی ، اردن و مصر به دنبال تضعیف حداکثریِ حماس و جنبش جهاد اسلامی فلسطین بودند و از همین رو اخبار و نشانه‌های زیادی در همدستی آنان با نیروهای اسراییلی منتشر شده است. اما ترکیه و قطر در پی برجسته شدن نقش خود به عنوان حمایت از اخوان المسلمین و جنبش حماس بودند و در عین حال درصدد کاهش نفوذ محور مقاومت اسلامی و به ویژه جمهوری اسلامی ایران بودند. سرانجام رژیم صهیونیستی به دنبال اهداف متعددی چون تولید ارعاب و تأمین حداکثری منافع خویش از طریق نابودی یا تضعیف شدید مردم و مقاومت فلسطین و کاهش جایگاه منطقه‌ای مقاومت اسلامی بوده است. حال آیا این جنگ اسباب ارتقای جایگاه و افزایش نفوذ منطقه‌ای مقاومت اسلامی را فراهم کرد و یا سبب تقویت سیاست تروریستی رژیم اسراییل شده است ؟

پیامدهای این جنگ برای مقاومت اسلامی را می‌توان در سطور زیر به طور مختصر اشاره کرد:

۱- شکست بازدارندگی رژیم اسراییل: به علت خصومت حاکم، قاعدۀ جمع جبری صفر (برد یک طرف با باخت طرف دیگر همراه است) بر روابط اسراییل و مردم منطقه حاکم است و طبیعی است که شکست بازدارندگی نظامی اسراییل در برابر گروه‌های مقاومت اسلامی فلسطینی در حقیقت به معنای پیروزی محور مقاومت محسوب می‌شود. شکسته شدن قدرت بازدارندگی نظامی اسراییل امری است که از زبان مطبوعات و تحلیلگران جامعه رژیم صهیونیستی و سران این رژیم مطرح شده است. بر اساس نظرسنجی کانال دو اسراییل ، ۷۳ درصد اسراییلی‌ها معتقدند که عملیات نظامی علیه نوار غزه قدرت بازدارندگی این رژیم را تضعیف کرده است. همچنین یوزی لانداو وزیر گردشگری رژیم صهیونیستی اقرار کرد جنگ تروریستی با غزه، قدرت بازدارندگی اسراییل را به شکل خطرناکی تحت تأثیر قرار داد.

۲- بازگشت مسئله فلسطین به اولویت‌های منطقه‌ای: دقت در اولویت‌های رسانه‌ای و سیاسی منطقه خاورمیانه طی چندسال‌ اخیر و ماه‌های قبل از جنگ غزه مبین این واقعیت است که مسایلی چون درگیری داخلی دولت سوریه با تروریست‌ها، پدیدۀ تروریستی داعش در عراق ، سرکوب اخوان المسلمین به وسیله دولت نظامی السیسی در مصر، کشمکش‌های سیاسی- فرقه‌ای در لبنان ، مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ ، بحران اوکراین و… در اولویت اخبار و تحلیل‌های رسانه‌ای و اظهارات سیاسی مقامات رسمی کشورهای منطقه بوده است و مسئله فلسطین در حقیقت امری فرعی و حاشیه‌ای قلمداد می‌شد. اما جنگ ۵۰ روزه غزه توان بازگرداندن این قضیه به رأس اولویت‌های منطقه‌ای را داشت و بار دیگر موجب شد تا نگاه افکار عمومی و سازمان‌های جهانی به مظلومیت مردم غزه و فلسطین و تجاوزات رژیم صهیونیستی معطوف شود. این امر که خواسته مردم منطقه نیز بود، طبیعتاً در این فضا یکی از اولویت‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پررنگ‌تر شده و مسایلی که به صورت تصنعی و توسط صهیونیست‌ها برجسته شده بود به محاق رفت.

۳- ایجاد فضای ضد اسراییلی و تعویق فضای عادی‌سازی: در حالی که شرایط و تحولات کشورهای منطقه در دوره قبل از جنگ ۵۰ روزه به سوی نزدیک‌تر شدن منافع اسراییلی‌هابا منافع برخی کشورها همچون عربستان ، ترکیه، قطر ، اردن (به ویژه در سوریه) حرکت می‌کرد اما این جنگ سبب شد تا از یکسو جوی ضد اسراییلی درمیان مردم کشورهای منطقه از آن جمله کشورهای قطر و ترکیه ایجاد شود و از سوی دیگر عربستان ، امارات ، اردن و مصر نیز بالاجبار در سطح اخبار و اظهارات به سمت فاصله گرفتن از رژیم اسراییل سوق داده شدند. به انضمام اینکه حرکت‌ها و اعتراضات گروهی نیز موجب تقویت مقاومت اسلامی در مقابل تروریسم صهیونیستی و متعاقباً ایجاد فضای لازم برای همزیستی بیشتر میان گروههای فلسطینی شده است.

۴- تقویت محور مقاومت اسلامی: رسانه‌های معارض و معاند با جمهوری اسلامی ایران طی سال‌های اخیر به دلیل حمایت ایران اسلامی از نظام ضد صهیونیستی بشار اسد رییس جمهور منتخب سوریه ، تبلیغات ضد ایرانی شدیدی به راه انداختند تا سعی کردند وجهۀ منطقه‌ای و ضد اسراییلی ایران تا حدی مخدوش شود. به دنبال جنگ غزه (۲۰۱۴) و حمایت‌های صریح ایران اسلامی از محور مقاومت اسلامی فلسطین به ویژه طرح موضوع تسلیح کرانه باختری توسط مقام معظم رهبری و تقدیر و تشکر رهبران مبارز فلسطینی از ایران ، چهره واقعی ایران اسلامی را نشان داد و به بیان دیگر تبلیغات محور تروریستی به رهبری اسرائیل تا حد زیادی خنثی و افشا گردید.

۵- کارآیی سلاح ایرانی: جنگ سوم غزه را باید جنگ شگفتی آفرین مقاومت اسلامی علیه رژیم صهیونیستی نامید. عمدۀ غافلگیری‌ها در عرصه نظامی و با پرتاب موشک‌های دوربرد فلسطینی به شهرهای تل اویو ، نتانیا و حیفا، شاهکار تونل‌ها که به هلاکت تعداد قابل توجهی از نظامیان اسراییلی منجر شد و عملیات دریایی و پهپادها صورت گرفت. به اعتراف ناظران سیاسی، ایران سهم اصلی را در تجهیز مقاومت اسلامی فلسطین به سلاح‌های جدید داشته است و این در حالی است که اسراییلی‌ها از همان تاکتیک‌ها و شیوه‌های قدیمی رزم و نبرد برای تهاجم نظامی خود استفاده کردند. از همین رو، کمکها و مشاوره‌های ایران اسلامی، برای اولین‌بار موازنه دیوار تروریسم و ارعاب صهیونیستی را در هم شکست والگوی جنگ نا متقارن تبدیل به کابوس اصلی اسراییلی‌ها شد وانان  را وادار ساخت تا پس از ۵۰ روز به شروط فلسطینی‌ها گردن نهند.

۶- یکدستی مواضع جبهه مقاومت: در حالیکه در سالهای گذشته برخی رسانه‌ها و جریان‌ها، نسبت به لزوم حمایت از فلسطینی‌ها و مقاومت ضد اسراییلی تشکیک ایجاد نموده بودند اما جنگ اخیر و خوی تجاوزگری و وحشی‌گری صهیونیست‌ها موجب شد تا همه جریانات و شخصیت‌های سیاسی بر لزوم حمایت از فلسطینی‌ها متحد و متفق باشند. این موضوع نه تنها در رسانه‌ها و فضای مجازی متبلور بود بلکه در راهپیمایی‌ها به ویژه راهپیمایی روز قدس کاملاً نمایان بود که به اعتراف همگان بزرگترین تظاهرات روز قدس در چند دهه اخیر بوده است.

۷- ایجاد فضایی برای بازگشت حماس به محور مقاومت: تحولات سوریه و اشتباه حماس در حمایت از مزدوران و تروریست‌های ضد حکومت بشار اسد موجب شد تا نه تنها این جنبش حمایت سوریه را از دست بدهد. بلکه جایگاه این جنبش در محور مقاومت نیز تضعیف شود. از همین رو نیز ارتباط سران حماس به ویژه اعضای دفتر سیاسی آن با محور مقاومت ضد صهیونیستی به پایین‌ترین حد خود رسیده بود. اما جنگ اخیر فضای لازم را برای ایجاد ارتباط جدید و ابراز حمایت محور مقاومت ضد صهیونیستی از مقاومت فلسطین هموار ساخت و مکالمات تلفنی مشعل با دکتر لاریجانی و دکتر ظریف و تقویت ارتباطات جنبش‌های حزب‌ا… و حماس در این راستا قابل تحلیل و تفسیر است.

 

نتیجه‌گیری

جنگ نابرابر غزه و تخریب وحشیانه این باریکه توسط صهیونیست‌ها نشان داد که این رژیم نه به اصول انسانی پایبند است و نه قواعد حقوقی را مراعات می‌کند بلکه تنها زبان زور و سلاح مقاومت را می‌فهمد. پس تسلیح کرانه باختری و تقویت نظامی گروه‌های مقاومت نوار غزه و آمادگی همیشگی نیروهای مقاومت اسلامی لازم و ضروری است. علاوه بر این، شرایط منطقه‌ای نقش بسزایی در زمان و کیفیت حملات این رژیم داشته است. در این رابطه نیز بایدمردم منطقه تلاش کنند تا از عادی‌سازی روابط رژیم صهیونیستی با برخی دولت های عربی منطقه ممانعت به عمل اورند ملت های مسلمان باید دولت های خائن و مزدور را از اریکه قدرت به زیر بکشند تا بتوانند شاهد آزادی فلسطین باشند. طبیعتاً تقویت حس ضد اسراییلی میان مردم منطقه و نگرانی ووحشت سران منطقه‌ای در عادی‌سازی روابط با اسراییلی‌ها، عاملی بازدارنده و مهم در تصمیم‌سازی‌های آنان در قبال مقاومت فلسطین است.

تاریخ مقاله: دی ماه ۱۳۹۳

نویسنده: سلمان رضوی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.