اعلام اخیر طرح معامله قرن از سوی دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالت متحده امریکا، جوامع فلسطین ، جهان عرب و اسلام را شعله ور کرد وهمه در واکنش به این طرح خیانت آمیز دست به اعتراضات گسترده زدند.
در فلسطین اشغالی جوشش اعتراضی فلسطینیان به طور گسترده آغاز گردید. کرانه باختری در هفته گذشته شاهد چندین عملیات بر ضد اشغالگران صهیونیست که شاید مهمرین آنها عمیات زیر گیری پانزده نظامی تیپ ویژه گولانی با استفاده از خودرو و دو مورد حمله با سلاح سرد به نظامیان این رژیم در این منطقه مهمترین این حوادث است. همچنین درگیری تظاهرکنندگان فلسطینی در تمامی شهرهای کرانه باختری با نظامیان اشغالگر صهیونیست گزارش شده که به تیراندازی اشغالگران به سوی معترضان و شهادت بیش از چهار فلسطینی فقط در روز پنجشنبه منجر شده است. در نوار غزه نیز اعتراضات گسترده آغاز شد و تاکنون پایان نیافته است که در این اعتراضات نیروهای مقاومت چند موشک به سرزمین های اشغالی شلیک کردند. همچنین فلسطینیان مناطق اشغالی ۱۹۴۸ نیزبا برگزاری چندین تجمع به طرح ضد انسانی معامله قرن اعتراض کردند. بسیاری از تحلیلگران رژیم صهیونیستی امیدوارند که این حوادث فردی باشد و تبدیل به یک اقدام سازمان یافته در آینده نگردد.
در طرح معامله قرن امریکا و ترامپ چند پیشنهاد برای حل بحران فلسطین اعلام شده است که مهمترین آنها عبارتند از:
۱- طرح بازگشت فلسطینیان ( حدود هفت میلیون آواره ) به سرزمین مادری خود بر پایه قطعنامه ۱۹۴ شورای امنیت ملغی گردد و اسکان آنها در کشورهای میزبان آغاز شود. در حال حاضر فقط در کشورهای هم مرز بیش از چهار میلیون فلسطینی آواره هستند( سه میلیون در اردن، ۶۵۰ هزار فلسطینی در سوریه، چهارصد هزار فلسطینی در لبنان، حدود صد هزار آواره در مصر)
۲- اعتراف همه کشورها به هویت یهودی بودن اسرائیل و اینکه این سرزمین تنها از آن یهودیان است. در نتیجه این پیشنهاد یک میلیون و هشتصد هزار فلسطینی که اکنون در سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ زندگی می کنند( جدا از ۷/۴ میلیون در کرانه باختری و نوار غزه) و تابعیت این رژیم را دارند و ۱۳ نماینده، اینها را در پارلمان این رژیم نمایندگی می کنند عملا از شهروندی به مقیم تغییر وضعیت پیدا خواهند کرد. اسقاط تابعیت افراد در چارچوب حقوق بین الملل نقض حقوق انسان است.
۳- تقریبا یک سوم منطقه کرانه باختری که طبق قطعنامه ۲۴۲ و ۳۳۸ و ۱۱ قطعنامه بعدی مناطق اشغالی اعلام شده طبق این طرح به رژیم صهیونیستی واگذار می شود که شامل دهها شهرک صهیونیستی نشین و منطقه مرزی با اردن و تمامی شهر قدس و بخشی از شهر الخلیل است.
۴- شهر قدس که نماد هویت فلسطینی شمرده می شود بر خلاف قطعنامه های سازمان ملل به طور کامل به اسرائیل واگذار می شود و مسجد الاقصی قبله نخست مسلمانان تحت حاکمیت اسرائیل قرار می گیرد.
۵- اسرائیل همه شهرکهای صهیونیستی نشین خود در کرانه باختری را با بزرگراه هایی به خود وصل می کند. این اقدام منطقه فلسطینی نشین کرانه باختری به ۷۵ جزیره جدا از هم تقسیم می کند که در چارچوب طرح ترامپ با تونل به هم وصل خواهند شد.
۶- حریم هوایی کرانه باختری ، منابع آبی، و مرز دریایی غزه در کنترل امنیتی اسرائیل قرار می گیرد. طبق این طرح در حریم دریایی غزه یک جزیره مصنوعی ایجاد خواهد شد که تحت حاکمیت اسرائیل خواهد بود و ورود و خروج کالا به سرزمین فلسطینیان را کنترل می کند.
۷- دولت فلسطینی دولتی خلع سلاح شده خواهد بود و از اینرو سریعا همه جریانهای مقاومت از جمله شاخه های نظامی جنبش های حماس و جهاد و دیگر جنبش ها در غزه را باید خلع سلاح شود.
این پیشنهادهای توهین آمیز به فلسطینیان و امت اسلامی تا کنون با اعتراض وسیعی روبرو شده و همه جوامع اسلامی این اقدام را کاملا جانبدارانه از رژیم صهیونیستی قلمداد کرده و تنها چند رژیم شیخ نشین عرب خلیج فارس این طرح را قابل بررسی و فرصتی برای حل بحران می شمارند.
تحولات نظامی و سیاسی سوریه در این هفته نیز گسترده بود و ارتش سوریه با کمک همپیمانانش موفق به آزادسازی صدها کیلومتر از مناطق تحت اشغال گروه های تکفیری جبهه النصره شد. در این عملیات شهر سراقب سومین شهر استان ادلب در شمال غربی سوریه آزاد گردید و تهدید انکارا در اعزام ارتش ترکیه به منطقه و دخالت به نفع تکفیریها مانع استمرار عملیات نشد و ارتش سوریه دهها روستا و شهر را در این عملیات آزاد کرد. اکثر کشورهای غربی از جمله سه کشور امریکاِ، فرانسه و انگلیس با درخواست جلسه فوق العاده شورای امنیت خواهان آتش بس در سوریه شدند. اقای جعفری نماینده سوریه در سازمان ملل در این جلسه اظهار تعجب کرد از اینکه کشورهای غربی خواهان آتش بس با گروه های تکفیری که خود شورای امنیت آنها را تروریست اعلام کرده است و کشورهای غربی را به دوگانه رفتاری و نفاق متهم کرد. با این عملیات راه های ارتباطی حلب با دمشق به طور کامل آزاد گردید و آتشباری به غرب حلب کم خواهد شد. شکست نیروهای تکفیری در برابر ارتش ملی سوریه در جبهه ادلب نشان داد که این نیروها دچار فروپاشی جدی شده اند هر چند که ترکیه تلاش دارد اینها را برای تحقق اهداف سیاسی از پیش تعیین شده خود سرپا نگاهدارد.
در سودان ژنرال عبد الفتاح البرهان رئیس مجلس حاکمیت دوره انتقالی در این کشور با نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در کشوراوگاندا دیدار کرد. این اقدام محرمانه با لابیگری شیخ محمد بن زاید ولیعهد امارات متحد عربی هماهنگ شده بود ولی از سوی نتانیاهو افشا گردید و اعتراضات گسترده ای از سوی مردم سودان روبرو شد. البرهان اعلام کرد که موضع سودان نسبت به مسئله فلسطین تغییر نکرده و این دیدار فقط برای بررسی کمک به رفع تحریمهای امریکایی بر ضد سودان بوده که این توجیه مردم و دولت سودان را قانع نکرد. عوض بن عوف وزیر دفاع سابق و سخنگوی شورای حاکمیت با اعلام این خبر استعفا داد و اعلام کرد که در خدمت شورایی نمی تواند قرار گیرد که به آرمانهای مردم خیانت می کند. دولت سودان به ریاست عبد الله حمدوک اعلام کرد که در جریان این دیدار نبوده و ژنرال البرهان خود به تنهایی مسئولیت این اقدام را باید متحمل گردد. همچنین در این بیانیه آمده است که کشور سودان رژیم اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد و همچنان طرف متخاصم است و هرگونه دیدار با مسئولین آن نقض مواضع سیاسی این کشور شمرده می شود. بسیاری از علمای دین، احزاب و نهادهای مردمی خواهان محاکمه البرهان بخاطر این اقدام خیانت آمیز شدند و به همین علت این رویداد در آینده تبعات زیادی به دنبال خواهد داشت.
در عراق تحولات همچنان ادامه دارد. آقای محمد توفیق علاوی که مامور تشکیل کابینه انتقالی شده است همچنان تلاش می کند این ماموریت را به سرانجام برساند اما اکنون با موانع روبرو شده است. گروه های خاصی از تشکیل کابینه تکنوکرات و فراحزبی حمایت نمی کنند و همچنان بر سهمیه آنها یعنی چهار وزارت از جمله وزارت دارایی اصرار می ورزند. بعضی احزاب نیز انتظار دارند مانند سابق پنج وزارت در اختیار داشته باشند از جمله وزارت دفاع. این شرط گذاریها تا بحال مانع از تشکیل یک کابینه تخصصی و فراحزبی که خواست اصلی معترضان بوده است. آقای علاوی اعلام کرد که در صورت انسداد سیاسی از انجام این ماموریت چشم پوشی خواهد کرد. بسیاری از تحلیلگران سیاسی عراق بر این باورند که اصلاحات سیاسی دراین کشور زمانی امکان پذیر است که اجماع سیاسی صورت گیرد و اگر همچنان کردها و سنی های عرب بر سهم خواهی اصرار کنند انجام چنین اصلاحاتی ناممکن خواهد بود مگر اینکه این اقدامات به صورت قهری انجام پذیرد که به جنگ داخلی خواهد انجامید.
اما در لبنان شرایط تا حدی با عراق متفاوت بود .اقای حسان دیاب کابینه خود را تشکیل داد و نوزده وزیر پیشنهادی خود به پارلمان معرفی کرد که شش تن از آنان زن هستند. طبق عرف سیاسی لبنان هر کابینه ابتدا و در مدت حد اکثر یکماه بیانیه راهبردی خود را باید اعلام کند که عبارت از برنامه کاری آن شمرده می شود و سپس رای اعتماد کابینه به طور جمعی و فردی از پارلمان انجام خواهد شد. تا بحال ائتلاف ۸ مارس به رهبری حزب الله و جریان ملی آزاد با همپیمانانشان ۶۹ کرسی پارلمان را در اختیار دارند و در گرفتن رای اعتماد مشکلی قابل تصور برای آنان نیست. اگر با تشکیل کابینه فرایند اصلاحات سیاسی مورد نظر معترضان اغاز گردد و جامعه از آن حمایت کنند، لبنان الگویی منطقه ای در خروج از بحران خواهد بود که می تواند بر دیگر بحرانهای منطقه تاثیرگذار باشد به ویژه عراق. همچنین ادامه کار آقای حسان دیاب به عنوان نخست وزیر مستقل عملا احتکار نمایندگی سنی از سوی جریان حریری و المستقبل پایان می یابد و چه بسا ممکن است پایان پدیده حریری در عرصه سیاسی لبنان نیز قلمداد گردد.