درروزهای اخیر بازار جهانی با افت بی سابقه مواجه شده و در کنار شوک ناشی از کرونا ، شوک دیگری به اقتصادجهانی وارد شده است و نگرانی های گسترده ای دراقتصادهای نفتی و همچنین برای تولیدکنندگان نفت پرهزینه شیل درامریکا بوجود آورده است .
نفت خام آمریکا برای تحویل در ماه مه که سررسید آن سه شنبه ( ۲ اردیبهشت)به پایان می رسید به سطح باورنکردنی منفی ۴۰ دلار در هربشکه رسید که روز را با قیمت بیش از ۱۷ دلار بر بشکه آغاز کرده بود و در نهایت در قیمت منفی ۶۳/ ۳۷ دلار به کار خود پایان داد که حکایت گر کاهش ۵۵ دلاری این نفت معادل سقوط برابر با ۳۰۵ درصد فقط در یک روز بود. این ریزش روزانه بزرگترین سقوط تاریخ نفت نیز شد. منفی شدن قیمت نفت به این معناست که وقتی تولیدکنندگان مجموع هزینه و درآمد خود را محاسبه می کنند، هزینه های تمام شده آنها بیشتر از درآمدها است. هراس از تکرار آن باعث ریزش های حدود ۲۰ درصدی قیمت ها در سایر سررسیدهای نفتی شد. با تداوم مازاد عرضه نسبت به تقاضا تا چند هفته آینده، بهای نفت برنت با شش دلار و ۲۴ سنت معادل ۲۴ درصد کاهش، در ۱۹ دلار و ۳۳ سنت در هر بشکه بسته شد. بهای معاملات وست تگزاس اینترمدیت آمریکا با هشت دلار و ۸۶ سنت معادل ۴۳ درصد کاهش، در ۱۱ دلار و ۵۷ سنت در هر بشکه بسته شد.
کارشناسان دلایل زیادی برای این اتفاق نادرعنوان کرده اند که برخی از آنها از هفته ها قبل در حال وقوع بود. مهمترین دلیل ضعف بازار نفت ، نامتوازن بودن آن در دو سمت عرضه و تقاضا به دلیل شیوع کرونا در جهان است که به کاهش شدید فعالیت های روزانه و اقتصادی منجر شد و همچنین جنگ نفتی عربستان و روسیه در ماه قبل بود که باعث مملو شدن بازار از بشکه های نفت بدون مشتری شده است. البته پیش از کرونا بازار نفت به صورت بالقوه با ۸ میلیون بشکه مازاد عرضه مواجه بوده است. با شیوع کرونا تقاضای جهانی نفت کاهش پیدا کرد و مازاد عرضه نسبت به تقاضا افزایش یافت و در نتیجه قیمت نفت سقوط کرد. با پیدا نشدن خریداری برای نفت که تخمین زده شده به ۳۰ درصد کل تقاضای جهانی معادل نزدیک به ۳۰ میلیون بشکه در روز در ماه جاری میلادی (آوریل) رسیده است، این محموله ها راهی انبارهای نفتی می شوند. اما با منتشر شدن خبرهایی مبنی بر پر شدن قریب الوقوع این انبارها، فعالان بازار که قرارداد ماه مه نفت خام آمریکا را در اختیار داشتند چاره ای جز فروش این قراردادها در بازار آتی حتی با قیمت های منفی نداشتند. در حال حاضر تمام مخازن ذخیره سازی دنیا تکمیل شده است و این موضوع تنها مربوط به آمریکا هم نیست. در حال حاضر کشورهای تولیدکننده، نفت خود را روی آب نگه می دارند. مثلا آمریکا الان حدود ۱۵۰ میلیون بشکه نفت روی آب دارد و تمامی مخازن زیرزمینی آن اشباع شده است.
در این میان هریک از کشورها که در معرض سقوط بهای نفت قرار گرفته اند اتخاذ کرده اند. امریکا که بعد از به قدرت رسیدن ترامپ و اتخاذ سیاست های یکجانبه از سوی ان نقش اساسی در سقوط بهای نفت داشته است اکنون که متوجه شده سقوط بیش از حدی بهای نفت دامن این کشور از جمله شرکت های نفتی یان کشور را گرفته است به تلاش ها ی دیرهنگام برای بازگرداندن ثبات به بزار نفت دست زده است . در این راستا دولت ترامپ در تلاش برای دو برابر کردن میزان وام ها برای شرکت های انرژی کوچک تر آمریکایی تحت بسته کمک اقتصادی ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون دلاری است که به تازگی تصویب شده است. صنعت نفت و گاز آمریکا بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار بدهی به وام دهندگان دارد. دولت قرار است اوراق قرضه شرکتهای تولید نفت صخره ای( شیل) را خریداری و پشتیبانی کند. این شرکت ها به دلیل وام هایی که گرفته بودند، به شدت در تلاش بودند تا با افزایش تولید خود، این وام ها را باز گردانند. ترامپ همچنین برنامه های پر کردن ذخایر نفت استراتژیک آمریکا را اعلام کرده که حدود ۷۷ میلیون بشکه را از بازار جمع خواهد کرد. کنگره آمریکا تاکنون حاضر نشده است منابع مالی لازم برای این برنامه را تایید کند زیرا دموکرات ها مخالف کمک به صنعت نفت هستند در حالی که کارکنان بیکار و سایر بخش های اقتصاد هم به کمک نیاز دارند. همچنین دولت فدرال آمریکا ظاهرا سرگرم مذاکره با ۹ شرکت برای کرایه فضا در ذخایر نفت استراتژیک این کشور است. این ذخایر ۷۱۳ میلیون بشکه نفت ظرفیت دارند و سطح استفاده از آنها در حال حاضر ۶۳۵ میلیون بشکه است.به گفته لری کادلو مشاور اقتصادی کاخ سفید با توجه به کاهش شدید قیمت نفت، هیچ راه سریع و ساده ای برای کمک به تولیدکنندگان متضرر نفت در این کشور وجود ندارد.
از دیگر سو روسیه به عنوان بزرگترین تولید کننده نفت غیر عضو اوپک حداقل در ظاهر خود را نگران نشان نمی دهد. الکساندر نوواک وزیر انرژی روسیه گفته است هیچ دلیلی برای هراس از افت قیمت نفت آمریکا (نفت شیل) وجود ندارد و بازار نفت برای اجرای توافق “اوپک پلاس” در ماه مه میلادی تحت فشار قرار گرفته است. این نشان می دهد که روسیه که با ورود به جنگ نفتی با عربستان در تسریع روند سقوط بهای نفت نقش داشته است اکنون راه نجات از این معضل را دراجرای توافق نفتی می داند که به تازگی در میان کشورهای تولید کنندگان اوپک و غیرعضو اوپک ایجاد شده است. در این راستابرخی اعضای اوپک پلاس، که امضا کننده توافق همکاری کاهش عرضه جهانی نفت هستند، برای چاره اندیشی درباره شرایط بازار نفت یک نشست غیررسمی از طریق ویدیوکنفرانس برگزار کردند و اجرای مصوبات دهمین نشست فوقالعاده وزارتی اوپک پلاس طی کنفراس ویدیویی در تاریخ ۱۲ آوریل (۲۴ فروردین) را برای کاهش عرضه نفت در سه مرحله ضروری دانستند که از یکم ماه مه (۱۲اردیبهشت) اجرایی میشود.اعضا همچنین از رئیس دورهای اوپک خواستار ادامه برگزاری منظم چنین نشستهایی برای مشورت درباره شرایط بازار نفت شدند. خط پایه و مبنای محاسبه تولید برای همه کشورهای حاضر در این توافق به جز عربستان و روسیه ماه اکتبر سال ۲۰۱۸ میلادی تعیین شد، در حالی که مبنای محاسبه تولید برای روسیه و عربستان روزانه ۱۱ میلیون بشکه در نظر گرفته شده است.کشورهای ایران، لیبی و ونزوئلا همچنان از این توافق کاهش تولید که قرار است از یکم ماه مه سال ۲۰۲۰ میلادی (۱۲ اردیبهشتماه ۹۹) اجرایی شود، مستثنی هستند.مکزیک تنها مخالف نحوه تخصیص سهمیه کاهش تولید در نهمین نشست فوقالعاده اوپک پلاس در روز پنجشنبه (۲۱ فروردینماه) بود، بر این اساس مکزیک در این توافق روزانه ۱۰۰ هزار بشکه (آمریکا به جای مکزیک روزانه ۳۰۰ هزار بشکه از تولید خود میکاهد) تولید خود را کاهش میدهد.اوپکپلاس از ۱۳ کشور عضو اوپک و ۱۰ کشور غیرعضو این سازمان (روسیه به علاوه ۹ تولیدکننده دیگر نفت) از سال ۲۰۱۷ میلادی با همکاری یکدیگر بهمنظور بهبود شرایط بازارهای جهانی نفتخام، رشتهای از توافقهای کاهش تولید را اجرا کردند. اوضاع نابه سامان حاکم بر بازارجهانی نفت لزوم پرهیز ازیکجانبه گرایی و الزام به تصمیمات جمعی را برای اعضای خاطی اوپک را نیز یاداوری و خاطرنشان کرد. عربستان که طی سال های اخیر بعد از به قدرت رسیدن محمد بن سلمان نقش اساسی در به حاشیه راندن اوپک و تقویت نقش انحصاری خود بر این سازمان داشته است امروزه بیش از هر کشور دیگر درمعرض اثار و پیامدهای آشفته بازارنفتی قرارگرفته است. به گزارش بلومبرگ سقوط بهای نفت در بازارهای نفتی ساعت اقتصادی عربستان را به عقب بازگردانده و آن را به عمیق ترین رکود در دو دهه گذشته همراه با کسری بودجه قابل توجه رسانده است. شیوع کرونا در حال تعطیل کردن بخش بزرگی از اقتصاد ۷۷۹ میلیارد دلاری عربستان است که باعث بیکاری گسترده خواهدشد. در مجموع به اعتقاد کارشناسان قیمت نفت در آینده، بستگی به قاطعیت کشورهای تولیدکننده در کاهش عرضه نفت در بازار دارد. درحال حاضر مازاد عرضه در بازار چیزی حدود ۲۷ میلیون بشکه است و اگر کاهش عرضه صورت نگیرد؛ قیمت نفت به صفر نزدیک تر و نزدیک تر خواهد شد.
انچه دراین میان نگران کننده است احتمال افزایش قحطی و گرسنگی در جهان به دلیل بحران ناشی از کرونا و متعاقب آن سقوط بی سابقه بهای نفت است.برنامه جهانی غذا به عنوان یکی از نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد هشدار داد همه گیری ویروس کرونا به دلیل پیامدهای اقتصادی فاجعه بار خود خطر دو برابر شدن افراد در معرض گرسنگی در جهان و وقوع فاجعه بشردوستانه را به دنبال دارد. این نهاد با اشاره به خطر وقوع فاجعه انسانی جهانی گفت شمار افرادی که به شدت از گرسنگی رنج می برند ممکن است به دلیل همه گیری کووید – ۱۹ دو برابر شود و در پایان سال ۲۰۲۰ به بیش از ۲۵۰ میلیون نفر برسد.به گفته یک مقام ارشد فقیرترین کشورهای جهان در نتیجه عالم گیری کرونا، کاهش درآمدهای ارزی، محدودیت های صادراتی بر غذا و فروپاشی زنجیره عرضه در جهان با ناامنی غذایی و سوء تغذیه مواجه هستند. طبق اعلام برنامه جهانی غذا ممکن است به دلیل پیامدهای ناشی از گسترش کرونا شاهد بروز قحطی در ۳۶ کشور جهان باشیم. همچنین طبق هشدار سازمان بین المللی کار بحران کووید – ۱۹ تاثیر مخربی بر روی کارگران و کارفرمایان از طریق خسارات گسترده بر تولید و مشاغل در همه بخش ها دارد. به گفته مدیر سیاست گذاری سازمان بین المللی کار جهان کار بدترین بحران بین المللی از زمان جنگ جهانی دوم را پشت سر می گذارد. تاثیر اقتصادی همه گیری احتمالا شدید و پایدار است. موسسه تحقیقاتی مک کنزی سه شنبه هشدار داد در اروپا رکود اقتصادی ناشی از ویروس کرونا می تواند بر وضعیت کار ۶۰ میلیون کارگر چه در زمینه کاهش دستمزدها و چه اخراج آنها تاثیر بگذارد. این موسسه اعلام کرد همه گیری می تواند نرخ بیکاری در اروپا را در ماه های آینده دو برابر کند. این امار نشان می دهد که بحران های موازی همه گیری کرونا وسقوط ازاد بهای نفت هرچند اثار و ÷یامدهای مخرب بر اقتصادهای پیشرفته و اقشار مرفه جوامع نیز برجای گذاشته است اما اثار و پیامدهای ان برای کشورهای فقیر و کمتر توسعه یافته و همچنین اقشار ضعیف و کم در امد در داخل این کشورها به مراتب بیشتر و گسترده تر است و این توجه ویژه برنامه ریزان بین المللی ، منطقه ای و داخلی کشورها را می طلبد.