مقدمه و طرح مساله
روز دهم اردیبهشت، دولت آلمان در اقدامی غافلگیر کننده و بدون ارائه دلیل قانع کننده اعلام کرد که فعالیتهای حزبالله در خاک این کشور ممنوع است و آن را بعنوان یک «سازمان تروریستی» می شناسد و از روز یازدهم اردیبهشت حمله به بعضی از مساجد و مراکز فرهنگی در آلمان آغاز شد و بیش از هزار نفر از افرادی را که به نوعی با حزبالله ارتباط داشتند، دستگیر شدند. این بدان معناست که هرگونه شعار دادن و برافراشتن پرچم به نفع حزب الله در آلمان جرم محسوب می شود آلمان این حملات را با پوشش گسترده رسانهای تصویری و حضور خبرنگاران در مکانهایی که به آنها حمله شد انجام داد.این اقدام بلافاصله با استقبال آمریکا، عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی همراه شد و وزارت خارجه آمریکا پنجشنبه از اقدام آلمان برای ممنوع کردن فعالیتهای حزبالله لبنان در خاک این کشور اروپایی تقدیر و وزارت خارجه عربستان سعودی نیز از این اقدام آلمان استقبال کرد و از دیگر کشورها نیز خواست تصمیمی مشابه بگیرند. ریاض همچنین مدعی شد که این اقدام، گام مهمی در چارچوب مبارزه با تروریسم در سطح جهانی و منطقهای است.«اسرائیل کاتص» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز روز پنجشنبه در صفحه توئیتر خود نوشت: “من از دولت آلمان به دلیل این تصمیم مهم برای رد کردن سازمان تروریستی حزبالله، تقدیر میکنم”.
چرایی اقدام آلمان
اینکه چرا المان دست به این کار زده پاسخ روشن است و ان اینکه تحت فشار امریکا و صهیونیسم حزب الله را تروریستی اعلام کرده است. ریچارد گرنل سفیر امریکا در برلین کل سفارت آمریکا در آلمان به مدت دو سال با دولت آلمان و بوندستاگ همکاری داشت تا این ممنوعیت اجرایی شود.المان دربرابر فشارهای لابی صهیونیسم همواره آسیب پذیربوده و تا اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی به این رژیم باج وغرامت می داده با اینحال این مورد نشان داد که رژیم صهیونیستی با اتحادیه اروپا موفق نبوده و لذا به صورت موردی با المان پیش رفت. در قضییه الحاق شهرک ها به فلسطین اشغالی به عنوان بخشی از طرح موسوم به معامله قرن، اروپا با این رژیم مخالفت می کرد و اکنون این رژیم به واسطه المان می خواهد بین اروپا دودستگی ایجاد کند.
البته در گذشته اتحادیه اروپا بخش نظامی حزب الله را تروریستی اعلام کرده بودند و اکنون اتفاقی که با موضع المان و پیش از ان با انگلیس افتاد این است که بخش سیاسی حزب الله هم مشمول این برچسب می شود. سال گذشته «نیلسن آنن» معاون وزارت امور خارجه آلمان در مصاحبهای با هفتهنامه اشپیگل اعلام کرده بود که برلین قصد ندارد شاخه سیاسی حزبالله لبنان را در فهرست «سازمانهای تروریستی» قرار دهد. بروکسل عموما مایل بود تا با فعالیت سیاسی حزب الله در اروپا مدارا شود. در واقع، به استثنای هلند و بریتانیا، اکنون آلمان تنها دولت اروپایی است که فعالیت حزب الله را ممنوع اعلام کرده است. این تصمیم دولت آلمان عملا یک تنبیه دست جمعی برای مردم لبنان و مهاجران لبنانی در خاک آلمان است و اقدامی کاملا ضد انسانی و غیرحقوقی است.
همراهی با پروژه جدید اشوب سازی ۱۴ مارسی ها و مفسدان اقتصادی لبنان
اقدام المان درست در زمانی رخ داد که دولت حسان دیاب برای اولین بار در تاریخ لبنان برنامه اقتصادی را در دستور کار دارد که در ان علاوه بر فقرزدایی پیگیری پرونده های فساد مالی نیز در اولویت قرار گرفته که این مسئله افرادی مثل حریری، جعجع و جنبلاط را نگران کرده است. اینکه دولت در لبنان به فکر فقرا باشد و برنامه ای برای فقر زدایی ارائه دهد در تاریخ لبنان سابقه نداشته است. از این دید المان با اقدام اخیر خود با کمک امریکا و رژیم صهیونیستی به کمک این مفسدان شتافته اند. مافیای فساد و قدرت با تمام قدرت در برابر برنامه اصطلاحات حسان دیاب ظاهر شده اند که با شجاعت تمام وارد این عرصه شده و از حمایت مقاومت و رئیس جمهور برخوردار است. آن ها حتی ویترین های مذهبی خود را نیز به صحنه اورده اند. حمله به بانک ها، بستن خیابان ها و ایجاد مزاحمت برای مردم از شیوه های آشوب طلبان است و این برخوردها در صیدا و طرابلس بیشتر است. برخی نشانه ها حاکی از توزیع سلاح حتی سلاح های نیمه سنگین در بین هواداران ۱۴ مارس است و برخی از کارشناسان حوادث امروز لبنان را به حوادث قبل از جنگ داخلی در سال ۱۹۷۵ تشبیه می کنند که در ان مقطع نیز توازن قومی و مذهبی به هم خورده بود. در این راستا حریری با نخست وزیران سابق دیدار داشته و دیداری تازه بین سفرای امریکا و عربستان صورت گرفته و در این حال این تهمت به دولت حسان دیاب زده می شود که دولت حزب الله است .در چنین وضعیتی اتخاذ چنین اقدامی از سوی دولت آلمان این ذهنیت را ایجاد کرده است که گویا این کشور نیز در پروژه دور جدید آشوب سازی در لبنان که با رهبری سفیر امریکا صورت گرفته، مشارکت دارد و یا وادار به این کار شده است. به اعتقاد برخی از کارشناسان بین تحولات اخیر لبنان و خالی کردن بانک ها از دلار، بازگشت سعد حریری به صحنه سیاسی، هدف قراردادن برخی مراکز در سوریه توسط رژیم صهیونیستی و همچنین قرار گرفتن حزب الله در فهرست گروه های تروریستی، پیوند و ارتباط وجود دارد که حاکی از یک سناریو و طراحی حساب شده است. ایجاد بحران در لبنان و یا قرار دادن حزب الله در فهرست گروه های تروریستی در راستای سیاست اعلامی امریکا وغرب مبنی بر مقابله با قدرت و نفوذ منطقه ای قرار دارد و لذا این رویکرد نه در لبنان بلکه در یمن هم دنبال می شود و در همه کانون های محور مقاومت بحران سازی ادامه دارد.
تضعیف موقعیت منطقه ای آلمان
آلمان از جمله کشورهایی است که توانسته بود اعتماد حزب الله را جلب و در موارد متعدد میان این حزب و رژیم صهیونیستی در تبادل اسرا میانجیگری کند. البته آلمان هم از این مسئله در جهت نقش آفرینی در منطقه خاورمیانه استفاده می کرد و اکنون با این اقدام یکی از پایه های اصلی خود را از دست داده آن هم در شرایطی که به اعتقاد دوست و دشمن موقعیت حزب الله و نیروهای مقاومت در منطقه روبه افزایش است و در حالی که خیلی از کشورهای جهان در مقابله با کرونا مستاصل شده اند دولت لبنان علیرغم اینکه در انواع بحران های مالی و اقتصادی دست و پا می زند اما به همت حزب الله و نیروهای مقاومت توانست در مهار کرونا موفق عمل کند و برگه موفقیت جدیدی را بنام خود ثبت کند. در ماههای اخیر و بعد از گسترش کرونا در اروپا خیلی کشورهای اروپایی به سمت این رفتند که سیاست مستقلی را از امریکا دنبال کنند و همه پیشبینیها حاکی از این بود که آلمان استقلال سیاست خارجی خودش و اروپا را به ویژه در قبال مسائل بینالمللی رهبری خواهد کرد. محاسبات سیاست بینالملل بر این منطق در حال برنامهریزی بود که اروپا در آینده نزدیک، سیاستی مستقلتر نسبت به امریکا در پیش خواهد گرفت. همه تصور میکردند که آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان که علنا و بارها مخالفت خود را با تکرویها و حماقتهای رییسجمهور امریکا نشان دادهبود، تلاش خواهد کرد تا جایگاه قدرتمندتر در رهبری یک بلوک مستقل از امریکا در پیش بگیرد. آلمان همه موقعیت مستقل و بیطرف خودش را فراموش میکند و دست به اقدامی میزند که به هیچ عنوان با منافع این کشور سازگار نیست.. از اینرو به اعتقاد کارشناسان اقدام المان در زدن برچسب تروریست به حز الله یک اشتباه راهبردی است و نشان میدهد آلمان نه تنها در برابر فشارهای آمریکا بلکه در برابر محافل صهیونیستی نیز سر تعظیم فرود میآورد و تسلیم آنهاست. خطرناکی این تصمیم در دو مسئله خودش را نشان میدهد: نخست آن که لابی صهیونیسم یا محافل صهیونیستی توانستند طرحها و نقشههای حمایت از اسرائیل را به برخی از کشورها و سازمانهایی که بیطرفانه و عاقلانه در برابر منازعه عربی و اسرائیلی ایستاده بودند تحمیل کنند و از علل تغییر مواضع چنین کشورهایی به عنوان مثال آلمان آن است که این کشورها دیگر منازعه عربی اسرائیلی را نمیبینند بلکه عادیسازی عربی اسرائیلی و حتی رویکرد سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و اطلاعاتی به اسرائیل را میبینند!موضوع دوم و خطرناک در این تصمیم و پیامدهای آیندهاش نیز علت یا استدلال چنین تصمیمی است که میگوید نظریه حزبالله نابودی رژیم صهیونیستی یا نابودی اسرائیل است. پیام تصمیم برلین آن است که هر کس با اسرائیل میجنگد، تروریست است.در آینده نزدیک شاید شاهد گامهایی باشیم که باعث شود شعار یا اصل دیگری مطرح و گفته شود هرکس که با اسرائیل با سلاح یا قلم یا ابراز عقیده و نظر مخالفت کند، او تروریست است.
ترویست وصله نچسب به حزب الله
از دیگر نقدهای وارده به رویکرد جدید المان در قبال حزب الله به ماهیت اتهامی برمی گردد که به حزب الله زده است. حزب الله برخلاف آنچه تصور و بیان می شود نه یک گروه و شبکه بلکه یک پدیده اجتماعی است که از دل مردم جوشیده و در پارلمان و دولت لبنان هم نماینده دارد و تروریستی اعلام کردن آن یعنی توهین همزمان به مردم، دولت و پارلمان لبنان است. حزب الله در لبنان تنها یک حزب کوچک نیست، بلکه بسیار بزرگ بوده و فراکسیون بزرگی در مجلس نمایندگان دارد و از سوی هم پیمانان مخلص و وفادار مسلمان و مسیحی مورد حمایت گسترده قرار دارد.
به لحاظ عملکردی هم حزب الله در خط مقدم مبارزه با تروریست های تکفیری قرار داشت و اگر فداکاری های آن نبود چه بسا پروژه تروریسم تکفیری در تجزیه کشورهای عربی منطقه همچون عراق و سوریه به امارات های تکفیری تاکنون اجرا شده بود و کشورهای اروپایی از جمله آلمان را یکی پس از دیگری در معرض تهدیدهای خود قرار می داد و از این دید کشورهای اروپایی از جمله آلمان مدیون مبارزاتی است که محور مقاومت از جمله حزب الله در مبارزه با تروریسم تکفیری انجام داد.
از این دید به اعتقاد ناظران کشورهای اروپایی از جمله آلمان نیاز به بازنگری در مفهوم تروریسم دارند و تاکنون نبود مرز دقیق بین تروریسم و اصل حق دفاع مشروع موجب شده است که رژیم صهیونیستی کشورهای غربی را یکی پس از دیگری در پوشش مبارزه با تروریسم با خود همراه سازد و بدین ترتیب آنها را در جنایات خود شریک کند و دستکم بخشی از مسئولیت اقدامات خود را متوجه آنها سازد. رژیم صهیونیستی تاکنون از این شیوه برای فریب امریکا و انگلیس استفاده کرده بود و آلمان در برابر فشارهای لابی صهیونیسم همواره مقاومت می کرد اما بعد از گسترش کرونا در اروپا که برخی از کشورهای این اتحادیه را با رکود مواجه کرده تسلیم این فشارها شده و این خود جای سوال دارد که آیا مسئولان آلمانی ردپایی از رژیم صهیونیستی در این ماجرا پیدا کرده اند یا نه؟
نتیجه گیری
به هرحال آنچه مسلم است اینکه اقدام دولت آلمان در تروریستی اعلام کردن حزب الله نه با سیاست این کشور در جایابی درمنطقه همخوانی دارد و نه با ویژگی ها و مختصاتی که برای تروریسم و گروه های تررویستی تعریف می شود. حزبالله لبنان در تمام دوران موجودیتش در حال دفاع از حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و مرزهای لبنان بوده است. این همواره رژیم صهیونیستی بوده است که در طول دهههای گذشته به لبنان تجاوز کرده، حاکمیت لبنان را زیر پاگذاشته و مناطقی از خاک این کشور را به اشغال درآورده است. در جنگهای سال ۱۹۷۸، سال ۱۹۸۲ و سال ۲۰۰۶ بدون استثنا این اسراییل بود که به لبنان حمله کرد و حزبالله و دیگر گروههای لبنانی از خود و خاک خود دفاع کردهاند. آنچه هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان بیان کرده است کاملا بیمبنا و سوال برانگیز است. بر این مبنا، پیش از هر چیز دولت آلمان باید رژیم صهیونیستی را تروریست تلقی میکرد و فعالیتش را در خاک آلمان ممنوع اعلام میکرد. همه خبر دارند که مقاومت اسلامی حزبالله در لبنان پایگاه مردمی بسیار گسترده و قدرتمندی دارد. نه فقط در میان شیعیان بلکه در میان دیگر مذاهب و به ویژه در میان مسیحیان، حزبالله از محبوبیت بالایی برخوردار است. حزبالله یک نیروی مقاومت ملی لبنان محسوب میشود که همواره از حاکمیت لبنان دفاع کرده است، نه بهطور اختصاصی از یک گروه شیعی یا مسلمان . از اینرو اقدام المان در تروریستی اعلام کردن حزب الله اهانت به مردم، دولت و پارلمان لبنان محسوب می شود.