اززمان ظهور و شیوع بیماری کرونا ، بخش عمده ای ازمطالب و پوشش رسانه های جهان به انعکاس ابعاد مختلف این موضوع اختصاص یافته است . یکی از نکاتی که در این رسانه ها به چشم می خورد این است که بخش بیشتری از این مطالب به امریکا اختصاص دارد و شاید یکی از دلایل این امر تلفات انسانی و هزینه های سنگینی است که امریکا در قبال این ویروس پرداخت کرد و در عین حال لایه های شکاف طبقاتی و اجتماعی موجود دراین کشور در جریان همه گیری کرونا آشکارتر شد.
هزینه های اقتصادی و اجتماعی امریکا در قبال دشمن نامرئی کرونا
روزنامه فایننشال تایمز چاپ انگلیس:
بیکاری در زمان بحران ویروس کرونا افزایش یافته است و بسیاری از خانواده های طبقه متوسط و کارگر برای نخستین بار خواستار دریافت کمک غذایی شده اند. “تغذیه آمریکا” که بزرگترین سازمان کمک به گرسنگان و نماینده ۲۰۰ بانک غذا در سراسر کشور است، با افزایش ۷۰ درصدی مراجعه کنندگانی روبرو شده است که از زمان آغاز بحران کرونا خواستار کمک غذایی هستند. این سازمان اعلام کرد حدود ۴۰ درصد از افرادی که خواستار دریافت مواد غذایی هستند برای نخستینبار مراجعه کردند. تنها در ماه آوریل، ۴۳۳ میلیون وعده غذا عرضه کرده ایم. مایک منینگ مدیر اجرایی یکی از مراکز بانک غذا گفت: موارد زیادی از افرادی وجود دارند که برای دریافت کمک از ما در صف می ایستند و باز هم واقعا نگران هستند. شما تقریبا این احساس را دارید که آن ها به اطراف نگاه می کنند تا مطمئن شوند کسی دیگری آن ها را نمی بیند.
بانک های غذا در آمریکا حتی پیش از بحران ویروس کرونا در غذا دادن به گرسنگان در آمریکا نقشی مهم ایفا می کردند. سازمان”تغذیه آمریکا” اعلام کرد به ۴۰ میلیون شهروند کمک کرده است. در مقایسه، دولت ۳۷ میلیون آمریکایی را بر اساس”برنامه کمک تغذیه تکمیلی” واجد شرایط دریافت کوپن مواد غذایی می داند. کنگره در چهارچوب لایحه تحرک مالی به ارزش دو تریلیون دلار، مبلغ ۱۵ و نیم میلیارد دلار بیشتر را برای کوپن های مواد غذایی و ۸۵۰ میلیون دلار را برای بانک های غذا اختصاص داده است. وزرات کشاورزی همچنین در حال خرید سه میلیارد دلار مواد غذایی برای مراکز خیریه از جمله برای بانک های غذاست که بسیاری از آن ها برای بدست آوردن مواد غذایی، با مشکل روبرو شده اند.
پایگاه اینترنتی نشریه آتلانتیک:
فعالیت های تجاری کوچک تقریباً در حدود ۵۰ درصد در سطح کشور افت کرده است. صدها هزار شرکت دچار ورشکستگی شده اند. شرکت های بزرگی مانند جی کرو (J.Crew ) و نیمان مارکوس (Neiman Marcus) اعلام ورشکستگی کرده اند، در حالی که دیگران، از جمله میسی(Macy ) در حال تقلا زدن هستند. با وجود برخی اقدامات اما به سختی می توان گفت که یک سوم آمریکایی ها کار می کنند… در حالی که قانون کرز یک شروع چشمگیر بود و بزرگترین بسته محرک یا کمک مالی که تاکنون در تاریخ آمریکا امضا شده است، بود اما کافی نبود. هزاران واحد از واحد های تجاری و مشاغل کوچک نتوانستند بودجه لازم را در روزهای اول دریافت کنند و اکنون دولت های ایالتی و محلی با یک فاجعه از دست دادن درآمد مالیاتی ناشی از بخش فروش و مالیات بر درآمد روبرو هستند که می تواند آنها را وادار به کمک به صدها هزار نفر از مردم بکند و بودجه مراقبت های بهداشتی را در میانه یک بیماری همه گیر کاهش دهد. جلوگیری از یک رکود بزرگ اقتصادی دیگر، نیاز به بودجه بیشتری دارد… ۱۰ تریلیون دلار کمک اقتصادی و محرک به طرز چشمگیری بدهی آمریکا را افزایش می دهد. اما با وجود نرخ بهره حتی پایین تر از نرخ تورم پیش بینی شده، دولت فدرال اساساً می تواند پول را به صورت رایگان وام بگیرد و باید این کار را انجام دهد.
وال استریت ژورنال:
دفتر بودجه کنگره اعلام کرد بهبود اوضاع اقتصادی آمریکا که بر اثر پیامدهای ناشی از شیوع کرونا با مشکل مواجه شده است، تا پایان سال زمان خواهد برد زیرا از میزان سرمایه گذاری ها کاسته شده است و بازار کار شدیدترین بحران را از دهه ۱۹۳۰ تجربه می کند.دفتر بودجه کنگره تاکید کرد باوجود آنکه پیش بینی می شود فعالیت های اقتصادی در ماه های آینده افزایش یابد، اما تولید ناخالص داخلی آمریکا نیز در فصل چهارم ۲۰۲۰ احتمالا ۵٫۶ درصد کمتر از مدت مشابه در سال قبل خواهد بود.
گفته می شود علت کاهش رشد اقتصادی و تولید ناخالص داخلی آمریکا سقوط اقتصادی شدید و ناگهانی کنونی است، علاوه بر آنکه انتظار می رود اجرای اقداماتی که برای حفظ فاصله اجتماعی اعمال می شود، دست کم تا یک سال دیگر ادامه یابد.
دفتر بودجه کنگره برآورد کرده است که تولید ناخالص داخلی آمریکا در فصل کنونی (از ژانویه تا مارس) ۱۱٫۲ درصد کاهش یابد که بیش از چهار برابر بیشتر از کاهش بزرگ قبلی است که در سال ۱۹۴۷ روی داد.
به گزارش دفتر بودجه کنگره بیشترین کاهش رشد امسال به سرمایه گذاری در تجارت و مسکن مربوط می شود که در فصل چهارم نسبت به سال قبل به ترتیب ۱۵٫۸ و ۱۳٫۸ درصد کاهش خواهند داشت. میزان هزینه های مشتریان نیز شاهد۴٫۱ درصد کاهش خواهد بود، درحالی که خریدهای دولت احتمالا یک درصد کاهش خواهد داشت.
دفتر بودجه کنگره افزود، منبع کلیدی حمایتی اقتصاد آمریکا چهار بسته کمک اقتصادی خواهد بود که از ماه مارس تاکنون کنگره به تصویب رسانده است. برآورد می شود این بسته ها کسری بودجه فدرال را در سال مالی منتهی به ۳۰ سپتامبر ۲/۲ تریلیون دلار و در سال آینده ۶۰۰ میلیارد دلار افزایش دهد. اما براساس پیش بینی دفتر بودجه کنگره این بسته های حمایتی برای بهبود کامل بازار کار که بدترین بحران را از دهه ۱۹۳۰ تجربه می کند، کافی نخواهند بود.
دفتر بودجه کنگره همچنین پیش بینی کرده است که تعداد مشاغل آمریکا در فصل دوم از ۱۵۸ هزار و ۶۰۰ میلیون در پایان سال ۲۰۱۹ به ۱۳۳ میلیون کاهش یابد. که بیش از سه برابر کاهش اشتغال در رکود سال های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ است.
باوجود آنکه در فصل سوم امسال مشاغل به تدریج افزایش می یابد، اما دفتر بودجه کنگره معتقد است در سه ماه آخر سال ۲۰۲۱میزان اشتغال خانواده ها همچنان از قبل از شیوع همه گیری کمتر خواهد بود.
پایگاه اینترنتی روزنامه واشنگتن پست
درحالیکه تعداد فوتی های ناشی از کرونا در آمریکا از رقم یکصد هزار نفر گذشته است, این بیماری اثرات ویرانگری بر سلامت روانی مردم آمریکا گذاشته است. براساس اعلام اداره آمار آمریکا یک سوم مردم این کشور نشانه هایی از اضطراب بالینی یا افسردگی را در خود دارند.اطلاعات این مرکز نشان می دهد تعداد افرادی که از زمان شیوع بیماری کرونا دچار این علائم شده اند, افزایش جهشی داشته است.
آشکارتر شدن شکاف های اجتماعی و اقتصادی در امریکا در جریان بحران همه گیری کرونا
روزنامه نیویورک تایمز:
آمار مبتلایان و تلفات کووید ۱۹ در شهر نیویورک نشان می دهد نژاد و درآمد، عوامل اصلی هستند که تعیین می کنند چه کسی از این بیماری می میرد و چه کسی جان سالم به در می برد. این آمار،که میزان تلفات را در تک تک مناطق پستی شهر نشان می دهد، مؤید شکاف عمیقی است که شیوع این بیماری آشکار کرد. بر اساس آمار و اطلاعات جدیدی که اداره بهداشت شهر نیویورک منتشر کرد، محله هایی که تراکم جمعیت سیاهپوستان و افرادی که اصالتاً اهل کشورهای آمریکای لاتین هستند، در آنها بالاست، و همچنین ساکنان کم درآمد بیشترین آمار مرگ و میر را داشتند، در حالی که در محله هایی که کمی ثروتمندتر بودند – بیشتر در منهتن-، تقریباً هیچ تلفاتی نداشتند. این یافته ها گزارش های قبلی را درباره دو برابر بودن مرگ و میر در میان این دو گروه از ساکنان نیویورک نسبت به ساکنان سفیدپوست را تایید کرد. ویروس کرونا موجب ابتلا و مرگ شمار بسیار زیادی از ساکنان سیاهپوست آمریکا شده است. اینز بارون، عضو شورای شهر نیویورک که منطقه وی، یعنی بروکلین، شامل محله هایی است که بیشترین تلفات کرونا را در نیویورک دارند، گفت: “شاید همه ما درگیر یک طوفان باشیم، اما همه ما در یک قایق نیستیم.”
ان بی سی نیوز:
بررسی ها نشان می دهد نزدیک به ۱۹ درصد از لاتین تبارهای آمریکا یا رقمی بیش از ۴ میلیون نفر، پس از گسترش همه گیری ویروس کرونا بیکار شده اند. میزان بیکاری لاتین تبارهای آمریکا پس از آغاز همه گیری ویروس کرونا تاکنون تا نزدیک به چهار برابر افزایش یافته و این یعنی، هم اکنون یک نفر در هر پنج نفر از کارگران لاتین تبار بیکار است.
ایندیپندنت :
تحقیقات انجام شده نشان می دهد بیشتر بیماران مبتلا به ویروس کرونا که در بیمارستان های آمریکا بستری شده اند ، سیاه پوست هستند. می افزاید تعداد سیاه پوست های بستری شده در بیمارستان های آمریکا سه برابر سفید پوستان و لاتین تبارهاست.
در حالی که ویروس کرونا در سراسر آمریکا در حال گسترش است میزان مرگ و میر در میان بیماران با درآمد پایین ، جوامع پر جمعیت ، سیاه پوستان و لاتین تبارها به مراتب بیشتر از بیماران سفید پوست است. حضور چندین نفر در یک خانه ، سلامت عمومی ضعیف و دسترسی محدود به مراقبت های بهداشتی از جمله عوامل تأثیر گذار دیگر در مرگ و میر بیماران کرونایی در آمریکا محسوب می شود. اما نتایج یک مطالعه جدید نشان می دهد که این نابرابری و عدم تناسب به ویژه برای بیماران سیاه پوست حادتر است. بر اساس یک تحلیل انجام شده درباره پیشینه بیماران در شمال کالیفرنیا ، در میان افرادی که در پی بهره مند شدن از مراقبت های پزشکی ابتلا به کووید ۱۹ – بیماری ایجاد شده به واسطه ویروس کرونا هستند – بیماران سیاه پوست تقریبا سه برابر میزان بیماران سفیدپوست و لاتین تبار در بیمارستان های بستری شده اند. این عدم تناسب حتی پس از آن به قوت خود باقی ماند که محققان تفاوت های سن ، جنس، درآمد و شیوع مشکلات بهداشتی مزمن که سبب تشدید کووید ۱۹ می شوند – مانند فشار خون بالا و دیابت نوع ۲ – را مد نظر قرار دادند.
گاردین :
در حالی که سیاه پوستان تنها ۳۰ درصد جمعیت شهر شیکاگو را تشکیل می دهند ۶۰ درصد آمار مرگ و میر ناشی از بیماری کووید ۱۹ متعلق به این جامعه است . ویروس کرونا قربانیان زیادی در شهر شیکاگو گرفته است، به طوری که در ناحیه کوک این شهر نزدیک به ۶۵ هزار نفر به کرونا مبتلا شده و ۳ هزار نفر نیز جان باخته اند. اما این ویروس بیش از همه، سیاه پوستان شیکاگو را مورد هدف قرار داده است. این مسئله بیانگر نابرابری های نژادی است که از مدت ها قبل از بیماری همه گیر کرونا در این شهر وجود داشته است. شکاف نژادی مربوط به مبتلایان به کرونا در سراسر کشور دیده می شود، به طوری که داده های اخیر نشان می دهد آمریکایی های سیاه پوست سه برابر بیشتر از آمریکایی های سفیدپوست به خاطر کرونا جان می دهند. اما بر اساس مطالعه ای که اتحادیه شهری شیکاگو انجام داده، این نابرابری ها در نواحی تفکیک شده مانند شیکاگو بسیار عمیق تر است . نتایج این مطالعه نشان می دهد احتمال ابتلای سیاه پوستان شهر شیکاگو به کرونا و احتمال مرگ آنها بیشتر از سفیدپوستان این شهر است؛ این مسئله دلایل متعددی دارد، از جمله حضور بیش از اندازه این افراد در بخش صنایع خدماتی که در آن فاصله گذاری اجتماعی دشوار یا غیرممکن است، شرایط مسکن در برخی اجتماعات عمدتاً سیاه پوست است، میزان بالاتر زندانیان. بر اساس یافته های این مطالعه، فوتی های کرونایی در محله های عمدتاً سیاه پوست و فقیرنشین منفک شده از بقیه محله ها متمرکز شده اند. این مطالعه همچنین نشان می دهد تبعیض نژادی در نظام مراقبت های حوزه سلامت، عوامل محیطی در محله های عمدتاً سیاه پوست، و وجود بیماری های زمینه ای بیش از حد متوسط از عوامل میزان مرگ و میر بالاتر است.
بیش از سه چهارم از پزشکان سیاهپوست، آسیایی تبار و از اقلیت های قومی در انگلیس نگران هستند در زمان کار، به ویروس کرونا مبتلا شوند. این پزشکان اعلام کردند دسترسی نامناسب به تجهیزات محافظتی شخصی، آموزش ناکافی در خصوص نحوه قرار دادن ماسک و مدت زمان طولانی انتظار برای انجام تست کرونا موجب ایجاد این ترس در آن ها شده است که مبادا به کرونا مبتلا شوند و این ویروس را به افرادی که با آن ها زندگی می کنند، انتقال دهند. پزشکان “امپریال کالج” متوجه شدند ۴۸ درصد از همه پزشکانی که در نظرسنجی این مؤسسه شرکت کردند برای سلامتی خود نگران یا بسیار نگران بودند. که این رقم در میان پزشکان سیاهپوست، آسیایی تبار و از اقلیت های قومی ۷۶ درصد بود. حدود دو سوم افراد درباره انتقال این ویروس به افراد دیگر در خانه نگران بودند. پرفسور اندرو گادارد رئیس موسسه پزشکان رویال کالج گفت :”مسائل نزدیک آنچه ما نیاز داریم قرار ندارد. افراد تصور می کنند همه کسانی که در خط مقدم مقابله با کرونا قرار دارند حالشان خوب است و روحیه خوبی دارند ولی این نظر سنجی نشان می دهد افراد نگران هستند. تجهیزات محافظت شخصی همچنان موضوعی مهم است. انجام آزمایش بهتر شده است. ولی همچنان نگرانی هایی بویژه در خصوص وقفه های اعلام نتایج وجود دارد. ”
پایگاه اینترنتی نشریه واشنگتن پست:
تجزیه تحلیل رفتار ویروس کرونا نشان می دهد این همه گیری که ابتدا در کلان شهرهای پرجمعیت ظاهر شده بود، هم اکنون به گونه ای فزاینده در نواحی روستایی و مزارع کشاورزی و کارخانه های فرآوری گوشت و زندانهای دورافتاده و برخی تختهای بیمارستانی شیوع پیدا کرده است. تا اواسط ماه آوریل چهارده منطقه در نیویورک، میشیگان، لوئیزیانا و واشنگتن حدود نیمی از مرگ و میرهای مرتبط با ویروس کرونا را به خود اختصاص داده بود ولی از ان زمان تاکنون آمار مرگ و میر در دیگر بخشهای آمریکا افزایش یافته است. در این نواحی روستایی که ۶۰ میلیون آمریکایی را در خود جای داده است، مردم فقیرتر و مسن تر و بیشتر مستعد ابتلا به بیماریهایی مانند دیابت و چاقی هستند و بیشتر مهاجران و کارگرانی که چرخهای صنایع غذایی آمریکا را می چرخانند در مناطق زندگی می کنند.
فرید زکریا مجری و کارشناس سی ان ان :
تنها ۳۶ درصد از آمریکایی ها مدارک کارشناسی دارند و تنها ۱۳ درصد از مردم این کشور نیز تا کارشناسی ارشد یا بالاتر درس خوانده اند. با این وجود، رده های ارشد در هر بخشی پر شده از افرادی که در گروه فراطبقاتی جای می گیرند. بسیاری از افرادی که تحصیلات دانشگاهی ندارند بویژه آنانی که در مناطق روستایی زندگی می کنند بیگانگی بسیار عمیقی با این نونخبگان احساس می کنند. آنها گروه فراطبقاتی را افرادی می ببینند که سیاست گذاری هائی برای کل کشور ارائه داده اند اما این سیاست گذاری ها در واقعیت به سود طبقه ی حاکم تمام می شود. طبقه ای که در چند دهه ی گذشته زندگی بهتری برای خود رقم زده و بقیه ی مردم را در تنگدستی و فقر نگاه داشته است. در این حوزه، تجارت و مهاجرت برای نمونه به حرفه ای هایی که تحصیلات دانشگاهی دارند و برای شرکت های چند ملیتی کار می کنند کمک می کند اما به کارگران بخش صنعت آسیب می زند. از این رو هنگامی که آنان از زبان کارشناسان درباره ی اجتناب ناپذیر بودن جهانی سازی و تغییرات فناوری و نیاز به پذیرش این تغییرات می شنوند در برابر آن مقاومت می کنند چرا که با تجربه ای که در زندگی داشته اند هماوایی و همخوانی ندارد. از این رو می خواهیم بحران بیماری کووید – ۱۹ را از این چشم انداز بررسی کنیم. یک شهروند آمریکایی را در نظر بگیرید که کار بدنی انجام می دهد، راننده ی کامیون است، کارگر بخش ساخت و ساز است و یا مکانیکی است که روی سکوی نفتی فعالیت دارد و این فرد به علت قرنطینه شغلش را از دست می دهد. همچنانکه بیش از ۳۶ میلیون نفر در آمریکا هم اکنون از کار بیکار شده اند. او تلویزیون را روشن می کند و می شنود که کارشناسان پزشکی، دانشگاهیان، تکنوکرات (فن سالارها)، روزنامه نگاران دارند توضیح می دهند که چرا باید اقتصاد را تعطیل کنیم؛ به عبارت دیگر باید شما که شنونده هستید بیکار بمانید چرا که بهداشت عمومی اهمیت دارد! همه ی آنانی که دارند در تلویزیون درباره ی نیاز به قرنطینه و تعطیلی مشاغل سخن می گویند شغل و درآمد خودشان را دارند و استانداردهای زندگی را حفظ کرده اند و در حقیقت اکنون مطالبه گر شده اند و فکر می کنند دارند کار مهمی انجام می دهند. اما کارگری که شغلش را از دست داده احساس بی ارزش بودن می کند و هنگامی که به نیازمندی های روزانه ی خانواده اش می اندیشد وحشت زده می شود. آیا درک این نکته خیلی سخت است که چرا چنین افرادی ممکن است به کارشناسان بدبین باشند.دودستگی و تفرقه ای که کووید-۱۹ رقم زده، مرزبندی طبقاتی است. اداره آمار کارگران سال گذشته گزارشی منتشر کرد که به انعطاف پذیری مشاغل کارکنان در آمریکا می پرداخت. از ۲۵ درصدی که بالاترین درآمدها را داشتند بیش از ۶۰ درصد می توانستند در خانه بمانند و دورکاری کنند. در مقابل، از ۲۵ درصدی که کمترین درآمد را داشتند امکان دورکاری برای کمتر از ۱۰ درصدشان فراهم بود. در نخستین روزهای بروز بحران، تنها ۱۳ درصد از خانوارهایی که بیش از ۱۰۰ هزار دلار درآمدشان بود از کار بیکار شده یا موقتا اخراج شدند. در مقابل ۳۹ درصد از خانوارهایی که درآمدشان کمتر از ۴۰ هزار دلار بود از کار بیکار شدند.
گاردین :
بیش از ۱۰۰ نویسنده بزرگ، از جمله چند نویسنده برجسته آمریکایی-آسیایی، خواستار پایان یافتن موج خشونت و خصومت علیه آمریکایی های آسیایی تبار در آمریکا شدند. این نویسندگان می گویند ریشه این موج خشونت ها، اظهارنظرهای نژادپرستانه دولت ترامپ در زمان بحران همه گیری کرونا است.این نامه که با هماهنگی «کارگروه نویسندگان آمریکایی آسیایی تبار» و سازمان «پِن اِمریکا» تهیه شده در برهه ای نوشته شده که در آن جنایت های مبتنی بر نفرت گرایی، خشونت و سایر حملات علیه آمریکایی های آسیایی تبار و آسیایی ها در آمریکا رو به افزایش است. ازاوایل شیوع بحران کرونا، گزارش های متعددی منتشر شده که نشان می دهد مردم آمریکا در واقع آسیایی تبارها را مقصر آوردن ویروس کرونا به داخل کشور تلقی می کنند و در برخی مواقع به آنها می گویند به چین بازگردند.حمله به چینی ها در محیط های دانشگاهی، متروی شهرها و فضای مجازی صورت می گیرد. سازمان اف بی آی به ضابطین قانون در سراسر کشور هشدار داده است که اجتماعات آسیایی تبار در معرض خطر قرار دارند و دلیل این مسئله افزایش خصومت ها علیه این اجتماعات در دوران کروناست.
یکی از جدی ترین حملاتی که ثبت شده حمله با چاقو به یک مرد برمه ای به همراه دو فرزندش در ایالت تگزاس در ماه مارس بود. ضارب نوجوان به پلیس گفت به این دلیل این خانواده را هدف قرار داده که فکر می کرده آنها چینی هستند و ویروس کرونا را انتشار می دهند.
اما بخش دیگری از مطالب رسانه ها که باز یک پای آن را امریکا تشکیل می دهد به منشاء این بیماری بر می گردد که رسانه های امریکایی و غربی عموما مسئولیت ان را متوجه چین می کنند. چنین برخوردی که با واکنش و عکس العمل چین مواجه شده تنش های جاری میان امریکا و چین را افزایش داده است .
پایگاه اینترنتی نشنال اینترست:
بحران کوید-۱۹ و تجربه ای که از این رهگذر به دست آمد روابط آمریکا و چین را دستخوش تنش های بیشتر کرد و به سوی دشمنی آشکار سوق داد. اگر پیامدهای بیماری همه گیر کرونا به واگرایی گسترده در مسیرهای اقتصادی دو کشور آمریکا و چین منتهی شود – آن چنان که شواهد موید این امر است – روابط بین واشنگتن و پکن می تواند به سوی بی ثباتی هر چه بیشتر سوق پیدا کند. به احتمال زیاد، کشمکش قدرت بین این دو غول بزرگ اقتصادی همچنان ادامه خواهد یافت. این کشمکش هم طولانی و هم مملو از خطر خواهد بود.
پایگاه اینترنتی بریت بارت نیوزبه نقل از پمپئو:
برنامه «یک کمربند، یک جاده» بلندپروازانه ترین تلاش چین برای دستیابی به برتری ژئوپلیتیک منطقه ای و جهانی محسوب می شود. شماری از کشورهای آسیایی و آفریقایی با این برنامه رژیم چین موافقت و اعلام کرده اند به این طرح خواهند پیوست. اما اجرایی کردن این برنامه باعث خواهد شد کشورهای اجرا کننده با مشکلات مالی متعددی روبرو شوند. ایتالیا اولین کشور مهم غربی در این خصوص بود، اما در کمتر از یک سال بعد از اعلام موافقت ایتالیا با این برنامه، مردم این کشور با بحران شیوع ویروس کرونا مواجه شدند. نیوت گینگریچ، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، در مصاحبه ای که پیشتر با بریت بارت نیوز انجام داد توضیح داد کارگران چینی اهل استان ووهان چین در قالب توافق مربوط به برنامه «یک کمربند، یک جاده» در شمال ایتالیا مستقر شدند و این مسئله تقریبا به طور قطع نشان می دهد که ویروس کرونا از چین به ایتالیا آمده است. مایک پمپئو در بخش دیگری از مصاحبه اش تصریح می کند که آمریکایی ها نباید تنها در خصوص گسترش نفوذ چینی ها در سرزمین های بسیار دور نگران باشند. وی تاکید کرد عوامل حزب کمونیست چین در داخل آمریکا نیز تلاش می کنند نفوذ این حزب را در داخل آمریکا افزایش دهند. آنها تلاش می کنند در میان مردم و نیز در میان دانشگاه های آمریکا نفوذ گسترده داشته باشند. او می افزاید: «این مسئله با آن چه که شما در خصوص ابتکار یک کمربند، یک جاده مطرح کردید ارتباط دارد. اما این مسئله در داخل آمریکا هم مصداق پیدا می کند. من چند ماه پیش در انجمن ملی فرمانداران سخنرانی کرده و گفتم حزب کمونیست چین در تلاش است در میان فرمانداران، شهرداران، اعضای هیئت امنای مراکز آموزشی و صاحبان کسب و کارهای خصوصی رخنه کند تا دامنه نفوذش را در داخل آمریکا گسترش دهد. پلیس فدرال آمریکا (اف بی آی ) به طور عمده مسئولیت مقابله با این امر را بر عهده دارد، اما باید خاطرنشان کنم که وزارت امور خارجه آمریکا نیز در این خصوص همکاری می کند. ما در خصوص سفرهای دیپلمات های چینی در داخل آمریکا محدودیت هایی اعمال کرده ایم. این همان کاری است که چینی ها در خصوص دیپلمات های ما در داخل چین انجام داده اند. این مسئله که چینی ها تلاش می کنند دامنه نفوذشان در داخل آمریکا را افزایش دهند امر نگران کننده ای است. شما به مسئله دانشگاه ها و آزمایشگاه های پژوهشی آمریکا اشاره کردید. ابراز نگرانی ما در خصوص اقدامات دولت چین مبنی بر ایجاد و گسترش نفوذ در دانشگاه ها و آزمایشگاه های تحقیقاتی آمریکا به فعالیت هایی که مردم خوب چین در طرح های تجاری انجام می دهند مربوط نمی شود. این گونه فعالیت های مردم خوب چین در داخل آمریکا از نظر ما قابل قبول است. نگرانی ما از بابت تلاش های حزب کمونیست چین جهت اعمال نفوذش در داخل آمریکاست. در واقع، رژیم پکن تلاش می کند نفوذ خود را در جاهایی از آمریکا گسترش دهد که مجاز به انجام آن نیست. ما تمام تلاش خود را به کار می بریم تا در برابر این اقدامات چینی ها بایستیم.»
فایننشال تایمز:
کارشناسان هشدار دادند، نیروهای زبده عملیات ویژه آمریکا از آمادگی لازم برای جنگ فن آوری با چین و روسیه برخوردار نیستند. این درحالی است که دولت دونالد ترامپ تمرکز خود را از جنگ با تروریسم به سمت نبرد با رقبای ژئوپولیتیکی سوق داده است. بخش عملیات ویژه که به فعالیت برای رفع موانع و از بین بردن اهداف با ارزش بالا می پردازد، ۷۰ هزار نیرو دارد و هزینه آن در سال بالغ بر ۱۳ میلیارد دلار می شود. این بخش مسئولیت بیشتر عملیات جنگ با تروریسم را برعهده داشته است. اما مشخص نیست در عملیات پنتاگون برای استقرار مجدد نیرو در مناطق مختلف، از افغانستان گرفته تا منطقه هند – آرام به منظور مقابله با بلندپروازی های منطقه ای چین، این بخش چه نقشی ایفا خواهد کرد. ژنرال ریچارد کلارک، فرمانده ستاد فرماندهی عملیات ویژه آمریکا، این هفته در یک کنفرانس صنعتی گفت که آمریکا باید برای رقابت کردن و غلبه یافتن بر چین و روسیه به توانایی های جدیدی دست یابد. وی افزود، ستاد فرماندهی عملیاتی ویژه آمریکا باید مهارت های سایبری خود را افزایش دهد و بیشتر از ماموریت های کشتار و تسخیر که ویژگی اصلی عملیاتش در افغانستان پس از ماجرای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بود، بر مبارزه برای نفوذ تمرکز کند.جنگجویان ستاد فرماندهی عملیاتی ویژه آمریکا شامل یگان ویژه نیروی دریایی آمریکا، کلاه سبزهای ارتش و تفنگداران دریایی می شوند. مقامات دفاعی می گویند چین به منظور استفاده از آسیب پذیری های آمریکا هزینه ها و تحقیقات نظامی خود را افزایش داده و این درحالی است که روسیه در جنگ سوریه، فن آوری های جدیدی را به آزمایش گذاشته است. ژنرال مایکل مک گایر، مدیر بخش توسعه جنگی ستاد فرماندهی عملیاتی ویژه آمریکا، در کنفرانس سالانه صنعت عملیات ویژه گفت: احتمالا ما خیلی عقب تر از آنچه فکر می کنیم، هستیم. به علت شیوع ویروس کرونا این همایش برای نخستین بار به صورت مجازی برگزار شد.
پایگاه اینترنتی نشنال اینترست:
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا طی روزهای اخیر، خوشبختانه دستور کار روزهای آینده را تعیین کرده است: در حالی که بحران شیوع ویروس کرونا باعث جان باختن ۱۰۰ هزار آمریکایی شده است، اکنون زمان آن فرا رسیده است تا مسائل ارزیابی شود و عوامل مسبب آن، مقصر شناخته شوند؛ از جمله اینکه زمان طرح برنامه مجازات چین فرا رسیده است، زیرا این کشور اولین قربانی ویروس کرونا است و کرونا برای نخستین بار مردم چین را قربانی کرد. رئیس جمهور آمریکا می تواند حتی فراتر از این موضوع اقدام کند، و با دولت چین همانند همان دشمنی که هست، رفتار کند. هفته گذشته ترامپ درباره ویروس کرونا اعلام کرد: “این ویروس از چین سرچشمه گرفته است. ما از این موضوع خوشحال نیستیم. ما تنها یک توافق تجاری را امضا کردیم، و هنوز جوهر آن خشک نشده بود که این مسائل رخ داد. ما از این موضوع به آسانی چشم پوشی نخواهیم کرد.”چند هفته پیش، ترامپ اعلام کرده بود “ما از چین راضی نیستیم. ما از این وضعیت راضی نیستیم.”وی در اشاره به ایده مطرح شده توسط آلمان مبنی بر دریافت غرامت از چین، گفت “ما از مبلغ پولی سخن می گوییم که بسیار بیشتر از مبلغ مورد بحث آلمان است. ما هنوز رقم نهایی را مشخص نکرده ایم. این رقم، بسیار هنگفت است.”ترامپ همانند بخش عمده ای از نخبگان آمریکا، در حال نزدیک شدن به این نتیجه گیری ناخوشایند است که ما به علت پیشرفت های اقتصادی چین، در حال ورود به جنگ سرد جدیدی هستیم، و این درگیری، آمریکا را ملزم می کند تا مقابل پکن بایستد و بر این کشور فشار وارد کند.
رویترز:
وانگ یی دیپلمات ارشد چینی اعلام کرد اقامه دعاوی علیه چین بر سر ویروس کرونا هیچ پایه و اساس حقوقی ندارد.
وزیر امور خارجه چین همچنین گفت آنهایی که می خواهند چین را وادار به پرداخت غرامت بکنند، خیال پردازی می کنند.
جدا از اینکه واقعا کدام یک از دو طرف امریکایی و چینی درمنشاء و همه گیری ویروس مهلک کرونا نقش داشتند واینکه آیا منشاء پیدایش این ویروس عوامل طبیعی بوده و یا منشاء آزمایشگاهی داشته یک نکته مشخص است و آن اینکه بحران کرونا از دل جنگ تجاری امریکا و چین بیرون امد و این جنگ را امریکا و دولت ترامپ انهم علنا اغاز و بیان کردو این چیزی است که در عموم رسانه های غربی و امریکایی بر آن سرپوش گذاشته می شود. حال سوال مهمی که پیش می اید این است که ایا بحران کرونا جهان پسا کرونا را به سمت صلح پیش خواهد برد یا جنگ ؟
مجله فارن پالسی :
استفن ام والت یکی از نظریه پردازان معاصر روابط بین الملل در مطلبی با عنوان “آیا یک رکود جهانی می تواند سبب آغاز یک جنگ جهانی دیگر شود؟” می نویسد”: ما می دانیم که نه این همه گیری نه رکود اقتصادی سبب نمی شود وقوع یک جنگ غیر ممکن شود. جنگ جهانی اول تنها در زمانی به پایان رسید که شیوع ویروس آنفلوآنزا طی سال های ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ جهان را به نابودی کشاند اما این همه گیری سبب متوقف شدن جنگ داخلی روسیه, جنگ روسیه و لهستان یا چندین درگیری جدی دیگر نشد. رکود بزرگ که در سال ۱۹۲۶ آغاز شد, مانع از حمله ژاپن به منچوری در سال ۱۹۳۱ نشد و این موضوع به تشدید ظهور شرایط جدید در دهه ۱۹۳۰ و محتمل تر شدن وقوع جنگ جهانی دوم شد. از این رو, اگر فکر می کنید طی دوران شیوع کووید ۱۹ جنگی رخ نخواهد داد, باید بار دیگر فکر کنید. اما وقوع یک جنگ می تواند کمتر محتمل باشد. بری پوزن از موسسه فن آوری ماساچوست احتمال تأثیر همه گیری کنونی بر احتمال وقوع یک جنگ را مورد بررسی قرار داده و بر این باور است که کووید ۱۹ به احتمال زیاد سبب ترویج صلح خواهد شد. او می گوید همه گیری کنونی در حال تحت تأثیر قرار دادن قدرت های بزرگ است و این بدان معناست که این روند سبب ایجاد فرصت هایی برای کشورهایی نمی شود که تحت تأثیر این همه گیری قرار نگرفته اند و در عین حال دیگر کشورها ضعیف تر و در نتیجه آسیب پذیرتر می شوند. در عوض, این شرایط سبب می شود همه دولت های در ارتباط با چشم اندازهای کوتاه تا میان مدت خود بدبین تر شوند. زیرا دولت ها اغلب به سبب اعتماد بنفس بیش از اندازه خود وارد جنگ می شوند. علاوه بر این, ماهیت یک جنگ مستلزم آن است که دولت ها افراد زیادی را در کنار یکدیگر در اردوگاه های آموزشی, پایگاه های نظامی, کشتی ها و غیره جمع کنند و این همان چیزی نیست که شما در بحبوحه شیوع یک همه گیری خواهان آن باشید. دست کم در حال حاضر, دولت های استبدادی از همه نوعی بر روی متقاعد کردن شهروندان خود در این باره متمرکز شده اند که آنها هر چه در توان دارند برای حفاظت از منافع خود انجام می دهند. با در کنار هم قرار دادن این مسائل, این ملاحظات می توان ارائه کننده توضیحی در این باره باشد که چرا حتی یک فرد جنگ طلب و قدرتمند همانند محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی بیشتر تمایل دارد تا کارزار نظامی ناموفق و وحشیانه خود را در یمن کاهش دهد. پوزن می افزاید کووید ۱۹ احتمال روابط تجاری بین المللی را در کوتاه تا میان مدت کاهش می دهد. آنهایی که بر این باورند استقلال اقتصادی یک مانع قدرتمند بر سر راه آغاز یک جنگ محسوب می شود, ممکن است به واسطه این تحول هشدارهایی دریافت کنند . اما او خاطرنشان می کند موضوعات تجاری منبع اختلافات قابل توجهی طی سال های اخیر به ویژه بین آمریکا و چین بوده اند و سطحی از این تحولات تا حدودی می تواند تنش ها را کاهش دهد و در نتیجه احتمال وقوع یک جنگ نیز کاهش خواهد یافت. به این دلایل, خود این همه گیری برای صلح مفید است”.
بحران کرونا تنها به دو بازیگریا متهم اصلی این ماجرا یعنی امریکا و چین محدود نشده ودیگر قطب های قدرت و نهادهای بین المللی بخصوص سازمان ملل و ارکان وابسته به آن و یا حتی موضوعاتی مانند بازار انرژی را نیز به شدت تحت تاثیر قرار داده است که این موضوعات نیز از دید رسانه ها پنهان نماند.
روزنامه دیلی میل چاپ انگلیس:
شیوع ویروس کرونا در اروپا باعث شده است که حوزه اروپا با بزرگ ترین رکود کاهش از زمان اعلام ارز واحد در این منطقه مواجه بشود و در این وضع فرانسه، آلمان و ایتالیا وارد رکود شدند. آمارهای منتشر شده درباره وضع اقتصادی کشورهای اروپایی بعد از اعمال محدودیت ها و قرنطینه برای مقابله با شیوع کرونا، میزان تاثیرگذاری شیوع ویروس کرونا را در سراسر قاره اروپا نشان می دهند. اقتصاد حوزه یورو در سه ماهه اول سال جاری حدود سه ممیز هشت دهم درصد کاهش یافته است که از سال ۱۹۹۵ و از زمان اعلام ارز واحد برای منطقه اروپا تاکنون بی سابقه بوده است.
آلمان بعنوان قدرتمندترین اقتصاد حوزه یورو یکی از کشورهایی این منطقه است که به علت شیوع ویروس کرونا و تعطیلی های ناشی از آن با رکود مواجه شده است. تولید ناخالص داخلی این کشور در سه ماهه اول سال جاری حدود ۲/۲ درصد کاهش یافته که از زمان رکود بزرگ تاکنون این میزان کاهش اقتصادی در این کشور بی سابقه بوده است.
“جک آلن رِینولدز” از کارشناسان موسسه “کپیتال اکونومیکس ” گفت آمارها و ارقام رشد اقتصادی آلمان نشان می دهند که شیوع ویروس کرونا به شدت اقتصاد این کشور را تحت تاثیر قرار داده است.
فرانس پرس:
برنامه عمران ملل متحد با انتشار نتایج پژوهش خود تاکید کرد پیامدهای بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی ویروس جدید کرونا باعث شده است تا برای نخستین بار در چند دهه گذشته، توسعه انسانی پسروی کند. بر اساس نتایج این تحقیق، تنها اقدامی مشترک با هدف ایجاد عدالت و رفع گسست های دیجیتالی می توان از این روند رو به عقب در توسعه انسانی کاست. توسعه انسانی در سال ۱۹۹۰ مطرح شد و معیارهایی مانند آموزش، سلامت و سطح زندگی شاخص های جهانی برای اندازه گیری این مفهوم تعیین شد. اخیم استینر، مدیر برنامه عمران ملل متحد در گزارش خود تاکید کرد: در سی سال گذشته، جهان شاهد بحران های بسیاری بوده است، به ویژه بحران مالی بین المللی بین سال های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۹٫ هر یک از این بحران ها آسیب های سختی بر توسعه انسانی وارد کرد، اما در مجموع، پیشروی در زمینه توسعه بشری هر ساله ادامه داشت.اما به گفته این مقام سازمان ملل،کووید ۱۹ ، که به طور همزمان بر سه حوزه ، بهداشت ، آموزش و درآمد تأثیر می گذارد ، می تواند این روند را تغییر دهد. ارزیابی های برنامه عمران ملل متحد نشان می دهد با تعطیلی مدارس – و در دسترس نبودن اینترنت برای بسیاری از خانواده ها – ۶۰ درصد از کودکان در سن تحصیل از آموزش باز مانده اند. وی خاطر نشان کرد در این میان، تفاوت چشمگیری بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه وجود دارد. بدین ترتیب، در کشورهایی که سطح پیشرفت انسانی آنها پایین است، ۸۶ درصد از کودکان در سن آموزش ابتدایی نمی توانند به طور مؤثر وارد دوره سوادآموزی شوند. این روند در کشورهای برخوردار از سطح بالای توسعه انسانی، تنها ۲۰ درصد است. برنامه عمران ملل متحد در خصوص وضع اقتصاد جهان نیز اعلام کرد پیش بینی می شود سرانه درآمد جهانی در سال ۲۰۲۰، چهار درصد کاهش یابد.
پایگاه اینترنتی نشریه تایم :
کارشناسان برنامه جهانی غذا هشدار می دهند ۲۶۵ میلیون نفر در سراسر جهان ممکن است در بحرانی ” بیسابقه ” ، با گرسنگی روبرو شوند. به موجب این گزارش عارف حسین اقتصاد دان ارشد برنامه جهانی غذا وابسته به سازمان ملل هشدار داد جهان به علت شیوع بیماری کووید ۱۹ و متعاقب آن بیکاری شدید و بروز اخلال در زنجیره عرضه مواد غذایی ، با یک بحران غذایی ” بیسابقه” روبروست . عارف حسین با بیان این مطلب به تایم گفت : همه گیری کووید ۱۹ و اجرای مقررات فراگیر قرنطینه که موجب بیکاری گسترده در کشورهای جهان شده است ، مردم را آسیب پذیر کرده است و بر اساس برآوردهای برنامه جهانی غذا در ماه آوریل ، حدود ۲۶۵ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ ، یعنی رقمی حدود دو برابر آمار گرسنگان در سال ۲۰۱۹ ، با بحران گرسنگی روبرو خواهند شد. این کارشناس افزود : در شرایطی که میلیونها نفر در سراسر جهان کسب و کار خود را از دست داده اند و با کاهش شدید سطح درآمدها روبرو هستند ، تامین مواد غذایی کافی به گونه ای فزاینده برای آنها بسیار دشوار شده ا ست . همزمان اعمال مقررات قرنطینه و محدودیت های تجاری ، حمل و نقل مواد غذایی را از محل تولید به نواحی مورد نیاز به مراتب دشوارتر ساخته است و این به نوبه خود موجب اتلاف و هدر رفتن مواد غذایی می شود. وی تصریح کرد : آوارگان و ساکنان مناطق جنگ زده مانند یمن ، سوریه ، بورکینا فاسو ، و کسانی که قبل از شیوع ویروس کرونا در نواحی فقیر زندگی می کردند ، به ویژه در معرض آسیب بیشتر قرار دارند. این افراد نیازمند کمکهای بشردوستانه یا دریافت کمکهای دولتی خواهند بود که احتمالاً قبلاً نیازی به آن وجود نداشته است. همه گیری همچنین کشورهایی را که به صنایع گردشگری متکی هستند ، تحت تاثیر قرار داده است . همچنین اقتصادهایی که بخش اعظمی از مردم در آن به کار غیررسمی متکی هستند – و همچنین افرادی که در بخشهای بزرگ خدماتی و یا تولیدی شاغل هستند ، بسیار آسیب پذیر خواهند بود.جهان هم اکنون باکمبود مواد غذایی روبرو نیست ولی در صورتی که کشاورزان نتوانند به موقع به کاشت زمین های خود اقدام کنند یا طی ماه های آینده کود و دیگر اقلام مورد نیاز خود را دریافت نکنند ، نظام عرضه جهانی مواد غذایی در معرض خطر قرار خواهد گرفت وممکن است ذخایر غذایی کاهش پیدا کند.
خبرگزاری رویترز از پاریس:
در پی وقوع بحران ناشی از شیوع کووید ۱۹، انتظار می رود سرمایه گذاری در بخش انرژی در جهان در سال ۲۰۲۰ حدود ۲۰ درصد یا معادل ۴۰۰ میلیارد دلار کاهش یابد.
آژانس بین المللی انرژی که مقر آن در پاریس قرار دارد، اعلام کرد درحالی که اقتصاد جهانی درحال بازیابی خود پس از شیوع همه گیری است، این روند احتمالا تاثیرات زیادی بر امنیت انرژی و تلاش برای جایگزین کردن انرژی های پاک خواهد گذاشت.
به گزارش آژانس بین المللی انرژی، در آغاز سال [میلادی] پیش بینی می شد سرمایه گذاری در بخش انرژی در جهان در سال ۲۰۲۰ شاهد افزایش دو درصدی باشد که بیشترین رشد در شش سال اخیر محسوب می شد. در سال ۲۰۱۹ درمجموع ۸/۱ تریلیون دلار در این بخش سرمایه گذاری شده بود.
آژانس بین المللی انرژی همچنین اعلام کرد که کاهش تقاضا برای انرژی و افت قیمت ها، درآمد دولت ها و صنایع را در سال ۲۰۲۰ تا بیش از یک تریلیون دلار کاهش خواهد داد.
در پی وقوع بحران، شرکت های انرژی در سراسر جهان سرمایه گذاری های خود را کاهش داده و پروژه های خود را بایگانی کرده اند تا بتوانند منابع مالیشان را حفظ کنند.
آژانس بین المللی انرژی گفت افزایش بدهی ها پس از بحران تاثیرات منفی پایداری بر سرمایه گذاری ها خواهد داشت.
پیش بینی می شود میزان سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز تا حدود یک سوم کاهش یابد. آژانس بین المللی انرژی تاکید کرد اگر سرمایه گذاری در بخش نفت در سطح سال ۲۰۲۰ باقی بماند، سطح تولید جهانی را در سال ۲۰۲۵ حدود ۹ میلیون بشکه در روز کاهش خواهد داد که اگر سطح تقاضا به میزان قبل از بحران باز گردد، این خطر جدی برای بازارها محسوب می شود.
از دیگرسو، نحوه مدیریت بحران کرونا از سوی کشورها نیز از دید رسانه ها پنهان نماند که در مواردی با گوشه و کنایه رسانه ها مواجه شده و در مواردی هم جنبه و ماهیت نرم خبر داشته است.
پایگاه اینترنتی بلومبرگ :
هرکدام از سران جهان که نقطه ضعفی دارند، ویروس کرونا آن را پیدا می کند . هنوز زود است بخواهیم به واکنش کلی کشورهای مختلف جهان به همه گیری که چرخه حیات آن احتمالا در طول سال ها قابل ارزیابی خواهد بود، نمره دهیم. با این وجود این موضوع بدیهی است که برخی از این سران از فرصتی که برای آماده سازی کشورشان و اقدام سریع در مراحل اولیه شیوع بیماری در اختیار داشتند، به خوبی دیگران استفاده نکردند .شیوع کرونا در چین از اعتیاد مخرب مقامات محلی و شی جین پینگ، رئیس جمهور این کشور، به مخفی کاری پرده برداشت. دیدگاه جنجالی بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس، نه تنها به هدر رفتن زمان منجر شد، بلکه زندگی وی را در معرض خطر قرار داد. در آمریکا هم شیوه مدیریت آشفته دونالد ترامپ، رئیس جمهور، و سیاسی کردن موضوع به واکنش سریع و هماهنگ فدرال آسیب رساند.
نیویورک تایمز:
کشورهایی که توسط زنان اداره می شوند، ظاهرا به شکلی ویژه در مقابله با ویروس کرونا موفق بوده اند. آلمان، که توسط آنگلا مرکل صدر اعظم این کشور اداره می شود، در مقایسه با انگلیس، فرانسه، ایتالیا یا اسپانیا، نرخ مرگ و میر بسیار کمتری داشته است. در فنلاند و تایوان نیز چنین موضوعی مصداق دارد. اما نباید در خصوص عملکرد رهبران زن، به نتیجه گیری اشتباه برسیم. حضور رهبران زن در عرصه سیاسی، احتمالا نشان دهنده آن است که یک کشور، دارای نهادها و ارزش های سیاسی جامع تری است. حضور یک رهبر زن، نشانه ای است حاکی از آنکه افراد دارای پیشینه های گوناگون – و بدین ترتیب، افراد دارای دورنماهای مختلف در خصوص مقابله با بحران – می توانند جایی برای خود در عرصه سیاسی داشته باشند.
رویکرد دولت ها در بحران اخیر مقابله با ویروس کرونا، ممکن است درک و تصور از رهبری قدرتمند را تغییر دهد. آنچه که از کووید-۱۹ آموختیم آن است که در واقع، یک رهبر متفاوت می تواند بسیار سودمند باشد. شاید مردم اکنون آموخته باشند که رهبران با ملاحظه و اندیشمندی که از مخاطرات پرهیز می کنند، تا چه اندازه ارزشمند هستند.
حال مهم ترین سوالی که بعد از اثار مخرب و ویرانگر کرونا در اغلب محافل مطرح است این است که چه افقی پیش روی بشریت قرار دارد . آیا کرونا را در صورت کشف واکسن می توان پایان تراژدی دانست و یا آن چنانکه برخی محافل می گویند کرونا سرآغازی برای یک تراژدی است.
روزنامه سان انگلیس:
یک ویروس شناس چینی در بحبوحه شیوع ویروس کرونا هشدار داد جهان به زودی با همه گیری های بدتری مواجه خواهد شد و همه گیری کرونا تنها بخش کوچکی از بحرانی است که انسانها را درگیر کرده است. شی جنگلی (Shi Zhengli) که به خاطر تحقیقاتش در زمینه بیماری های حیوانات به ” زن خفاشی ” معروف است می گوید همه گیری های مرگبارتری در راه است. وی در گفتگو با تلویزیون چین با ارسال این پیام سرد و ناامیدکننده برای جهانیان اعلام کرد کشورها باید هرچه سریعتر تحقیقات خود را درباره خطر بیماری هایی که از حیوانات به انسان ها منتقل می شوند افزایش دهند. وی همچنین خواستار همکاری بین المللی گسترده تر در مقابله با همه گیری ها شد. بیش از پنج میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در جهان به ویروس کرونا آلوده شده اند و نزدیک به ۳۵۰ هزار نفر نیز جان خود را از دست داده اند ؛ بیماری که گمان می رود سال گذشته در ووهان چین از خفاش به انسان منتقل شد. شی جنگلی محقق دانشکده ویروس شناسی ووهان چین می گوید همچنانکه جهان در حال مبارزه با همه گیری کنونی است ویروس های جدید و خطرناک تری کشف می شود و چنانچه بخواهیم از ابتلای انسان ها به بیماری عفونی بعدی جلوگیری کنیم باید ازپیشتر درباره ویروس های ناشناخته ای که توسط حیوانات وحشی منتقل می شود اطلاعات کسب کنیم و هشدارهای اولیه را بدهیم. وی افزود چنانچه در این زمینه مطالعاتی انجام نشود احتمالا با همه گیری درگیری مواجه خواهیم شد.
مخلص کلام:
هنوزهیچ جمع بندی کامل درخصوص منشاء و چشم انداز کرونا وجود ندارد اما به نظر می رسد اگر چنانچه منشاء این ویروس دستکاری بشری و آزمایشگاهی بوده باشد دراین صورت احتمال اینکه حداقل برای مدتی احتمال تکراراین تراژ ی وجود نخواهد داشت اما اگر چنانچه منشائ ان عوامل طبیعی بوده باشد که در نتیجه افزایش دمای کره زمین و تغییرات ژنتیکی که به تبع آن درخیلی از موجودات روی می دهد در این صورت احتمال تکرار مسائل شبیه کرونا وجود خواهد داشت و البته در این صورت راه حل این خواهد بود که هم حفاظت از محیط زیست به یک فرهنگ عمومی در جهان تبدیل شود و هم اینکه کشورهای جهان و در راس ان امریکا و دیگر کشورهای صنعتی به عنوان بزرگترین تولید کننده گازهای گلخانه ای به دستورالعمل های مربوط به کاهش گازهای گلخانه ای که نقش اصلی در افزایش دمای زمین و به هم خوردن تعادل محیط زیست داشته ، متعهد و ملزم به اجرای ان شوند. از همه مهم تر اینکه باید در اندیشه فردگرایانه حاکم بر نظام سرمایه داری تجدید نظر شود که محیط زیست را قربانی مطامع فردی و سلطه گرانه خود کرده است.