فرهنگ اسلامی: بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای راشد لطفاً ابتدا خودتان را برای مخاطبین ما معرفی بفرمایید و بفرمایید که چطور شد که به حوزۀ مطالعات فرهنگی روی آوردید ؟
راشد: من عبدالرضا راشد هستم متولد سال ۱۳۴۹ در شهرستان مشکین شهر در استان اردبیل به واسطۀ حضور برادرانم در جریان انقلاب اسلامی از همان دوران کودکی با سیاست آشنا شدم. به دلیل این که برادرم نمایندۀ دورۀ اول مجلس از دشت مغان بود بسیار زود با شخصیتهای سیاسی-اجتماعی کشورمان آشنا شدم. به واسطۀ جلساتی که در منزل برادرم برگزار میشد بالطبع من هم به مسائل اجتماعی وارد شدم. من تحصیلات در رشتۀ روابط بینالملل تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه دادم و در حال حاضر دانشجوی دورۀ دکترا در رشتۀ مطالعات امنیت ملی دانشگاه عالی دفاع ملی هستم. ابتدای کار اداری من در وزارت کشور بود. مدتی در شهرستان خدابنده استان زنجان رئیس ادارۀ سیاسی و سرپرست بخشداری بودم. در سال ۷۸ به مجمع جهانی اهل بیت منتقل شدم و در آنجا مسئول ادارۀ مربوط به کشورهای مستقل مشترکالمنافع شدم. قریب ۲۲ سال است که من با حوزۀ آسیای میانه، قفقاز و ترکیه آشنا هستم و از نزدیک مسائل آنها را پیگیری میکنم. بعد از مدتی مدیرکل امور اجتماعی در مجمع جهانی اهل بیت شدم. سپس به دفتر نمایندگی ولی فقیه در جمهوری آذربایجان رفتم و به عنوان نمایندۀ ولی فقیه مشغول به کار شدم. مجددا مدیر کل اروپا و امریکای مجمع جهانی اهل بیت شدم و نهایتاً مدیر کل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اردبیل شدم. همزمان مدیرکل حوزۀ استانداری و مشاور استاندار شدم. مأموریت من در سال ۹۲ تمام شد و مجددا به عنوان مشاور امور بینالملل به مجمع جهانی اهل بیت برگشتم. طبق درخواستی که از من شد در اسفند ۹۳ با سمت وابستۀ فرهنگی جمهوری اسلامی به استانبول رفتم و تا مهر ماه سال ۹۷ هم در آنجا بودم. من با کشور ترکیه بیگانه نبودم و سیاست، فرهنگ و اقتصاد آن را میشناختم. سالیان سال بود که به دلیل علاقۀ شخصی و این که ترکیه را کشور مهمی میدانستم در جریان فعالیّتم در مجمع جهانی اهل بیت مسائل آن را پیگیری میکردم. علاوه بر این برادر من سرکنسول ایران در استانبول و ارض روم بودند. بنابراین از این طریق هم با ترکیه آشنا بودم، به طوری که در منزل ما موضوعات مربوط به ترکیه مورد بحث قرار میگرفت. به دلیل شناختی که از کشور ترکیه داشتم میدانستم که اگر وارد این حوزه شوم میتوانم خدمت کنم و موفق باشم. مأموریّت دیگر هم به من پیشنهاد شد ولی من با پیشنهاد جناب آقای دکتر ابوذر ترکمان به استانبول اعزام شدم.
فرهنگ اسلامی: شما به عنوان کارشناس مسائل فرهنگی ترکیه چه دورنمایی را از وضع فرهنگی ترکیه ترسیم کنید؟
راشد: در واقع جمهوری فعلی ترکیه قسمتی از میراث امپراطوری بزرگ عثمانی است. امپراطوری بزرگی که سالیان سال در اروپا و آسیای غربی در مسند قدرت بوده و امروز در جایجای این منطقه بویژه کشور ترکیه بقایای فرهنگی آن امپراطوری بزرگ دیده میشود. این آثار را نه تنها در ترکیه بلکه در کشورهای اسلامی نیز میبینیم. لذا ترکیه مانند ایران قسمتی از یک تمدن بزرگ در تاریخ است که نام آن تمدن اسلامی است بنابراین مسائل مربوط به فرهنگ جزء اولویتهای کشور ترکیه فعلی هم هست. همانطور که عرض کردم به دلیل این که مردم ترکیۀ فعلی خاطره تمدن بزرگ دوران عثمانی را داشتند و حضورشان در کشورهای اسلامی با زمینه های فرهنگی همراه بوده و به همین دلیل توانسته بودند دوام بیاورند و در نهایت با دسیسۀ بزرگ انگلیسیها سلسله پادشاهی عثمانی از هم پاشیده شد و به جای آن حکومت آتاتورک که از اهالی یونان امروز بود جانشین گردید بنظر می رسد چیزهایی را که رسانهها در مورد مسائل فرهنگ غربی و غربی شدن جمهوری فعلی ترکیه مطرح میکنند، به آن گونه نیست که گویای هویت راستین کشور ترکیه باشد. به نظر من ترکیه یک کشور اسلامی است و فرهنگ اسلامی در آن کشور جایگاه خودش را دارد. شاخصهای فرهنگی در کشور ترکیه جایگاه خاص خود را دارد. دولت مردان با علایق مختلف میآیند و میروند ولی سبک زندگی که در بین مردم وجود دارد، تحت تأثیر تاریخ مردم این کشور است وقتی که روم شرقی روی به اسلام آورد و مردم روم شرقی مسلمان شدند امپراطوری عثمانی نیز شکل گرفت. بنابراین فرهنگ ترکیه و کشورهای دیگری در اروپای شرقی رنگ و بوی اسلامی دارد. ضمن این که هر جائی در دنیا میتواند متأثر از فرهنگهای مختلف باشد و جمهوری ترکیه هم از این قاعده مستثنی نیست. لیکن اسلام به عنوان اصل مهم در جمهوری ترکیه مورد توجه است. وجود مساجد و معابد مهم، بزرگ و کثیر در این کشور مؤید این واقعیّت است. وجود تصوف در ترکیه نشانه ای است که فرهنگ اسلامی را نشان میدهد. امروز شهر استانبول [اسلامپل] به شهر هزار مسجد مشهور است. البته مساجد استانبول بیش از اینهاست و تعداد نمازگزاران آنها کثیر هستند. در وقت نماز حضور متدینین و مومنین در مساجد بطور چشمم گیر دیده میشود. به نظر من اینها میتواند شاخصهای فرهنگی در ترکیه باشد. چیزی که ترکیه را مخصوصاً در حاکمیت فعلی متمایز میکند نگاه این کشور به استفاده از این زمینه فرهنگی بعنوان قدرت نرم است. غرب که نگران جاذبه حقیقت اسلام در میان فرهیختگان کشورهای مختلف است می کوشد با استفاده از روش های مختلف در میان نخبگان و فرهیختگان نفوذ کند. بورسهای تحصیلی به دانشجویان خارج از کشور میدهند. سمینارهای مختلفی در کشورهای مختلف از جمله ترکیه با موضوعات اسلامی و دینی برگزار میشود. اهمیتی که به فرهنگ داده میشود بسیار چشم گیر است غرب در مسیری حرکت کردهاند که در آینده همچنان میخواهند بازیگر مهم در منطقه بشوند. خودشان هم میدانند زمینهساز همۀ اینها بحث فرهنگ است و این موضوع را در دستور کار خودشان قرار دادهاند. بحث ترویج زبان ترکی استانبولی را به شدت پیگیری میکنند. به نظرم میرسد همۀ اینها میتواند مؤید این نظر باشد که بازی با اهرام فرهنگ در جمهوری ترکیه از جایگاه بالایی برخوردار بوده و هست. حاکمیت فعلی هم با استفاده از صبغۀ گذشتۀ خودشان و تاریخ و تمدن عثمانی و با استفاده از ابزارهای فرهنگی به دنبال نقش جدید هستند.
فرهنگ اسلامی: چند تا روزنامۀ کثیرالانتشار در ترکیه هست؟
راشد: در ترکیه ۲۵ تا روزنامۀ کثیرالانتشار هست. از قبیل روزنامۀ ملیت، روزنامۀ صبا، روزنامۀ وطن، روزنامۀ آیجونلت، روزنامۀ جمهوریت، با عناوین مختلف که هر کدام آبشخورهای فرهنگی خودشان را دارند. چون بحث رسانۀ یکی از مسائل مهم است.
فرهنگ اسلامی: تیراژ آنها چقدر است؟
راشد: امروزه تیراژ واقعی را هیچ کدام از روزنامهها اعلام نمیکنند. بعضی از روزنامهها ممکن است دو روز یک بار چاپ شود که اگر بخواهم همۀ آنها را اسم ببرم شاید بالغ بر چهل روزنامه را بتوان عنوان کرد. به نظر میرسد بعضی از روزنامهها که از امکانات دولتی هم استفاده میکنند تا یکصد هزار نسخه تیراژ دارند.
فرهنگ اسلامی: اگر روزنامهها را به سه دستۀ اسلام گرا، اسلام گریز و اسلام ستیز تقسیم کنیم گرایشات آنها چگونه است؟ چند درصد اسلام گرا هستند؟
راشد: اگر بخواهیم وضعیت امروز کشور ترکیه را ترسیم بکنیم باید بین قبل از روی کار آمدن حزب و بعد از روی کار آمدن آک پارتی [حزب عدالت و توسعه] تفاوت قائل شویم. باید بین آک پارتی قبل و بعد از کودتای جولای ۲۰۱۵ نیز تفاوت قائل شویم. قبل از روی کار آمدن حزب آک پارتی حزب حاکم حزب جمهوری خلق ترکیه بوده است. حزب آتاترک که اعضای آن به افراد لائیک هستند. افرادی هستند که تا انتخاب میشدند اسلام گریز و اسلام ستیز بودند. بالطبع رسانهها هم از اینها تأثیر میگرفتند. اکثرا روزنامهها و مجلات و گاهنامههای گوناگون با گرایشات ضد اسلامی در کشور ترکیه تولید و توزیع میشد. میتوان گفت به تناسب حزب حاکم رسانهها هم از این موضوع مستثنی نبودند. در دولت جدید هم همین جور است. به دلیل این که دولت آک پارتی ظاهراً با گرایشات اسلامی بر سر کار آمده است، بالطبع باید ضوابط اسلامی را هم رعایت بکنند. همچنان که همسر رئیس جمهور فعلی با حجاب در مناظر عمومی ظاهر میشود در نتیجه نمیتوانند روزنامههای اسلام ستیز به آن صورت داشته باشند. امروز بر اثر حضور آک پارتی اکثر روزنامهها متأثر از سیاست دولت است. مخصوصاً بعد از کودتا یک اختناق در کشور ترکیه به وجود آمده و با روزنامهها و رسانههای مخالف، برخورد شده است. بعضاً بسته شده و سردبیران و برخی از روزنامهنگاران مخالف به زندان افتادند.
فرهنگ اسلامی: این درست است که در ترکیه در طول دهها سال بعضی از خبرنگاران سربهنیست شده و میشوند؟ بعضی میگویند ترکیه اصلاً طوری بوده که همیشه خبرنگاران در آنجا امنیت لازم را نداشتهاند. آیا همینطور است؟
راشد: من هم این را شنیدهام. ولی در وضعیت فعلی برخوردهای خیلی جدی با افرادی که مخالف و منتقد دولت باشند صورت میگیرد. به همین جهت من در جواب سؤال شما که فرمودید بین اسلام گرا و اسلام ستیز و اسلام گریز تفکیک قائل شویم، اگر تعداد اندکی هم روزنامه داشته باشیم که بعضاً لائیک باشند به خاطر نقش سوپاپ اطمینانی است که میتوانند داشته باشند. در ترکیه از روزنامه ها بعنوان ابزار استفاده می شود.
فرهنگ اسلامی: یعنی دولت همواره و کاملاً بر رسانهها مسلط است؟
راشد: بله! کاملاً بر رسانهها مسلط است. دولت بر همۀ کانالهای تلویزیونی، ایستگاههای رادیویی، روزنامهها و گاهنامهها تسلط کامل دارد. بعد ازکودتا دولت از این فرصت بهتر استفاده کرد. تهدیداتی که در آینده میتوانست متوجه حزب حاکم باشد. با توجه به این که از ابزار علاقه مردم ترکیه به دین استفاده میکردند توانستند مخالفین زیاد خودشان را از رسانهها دور کنند. امروز رسانهها کاملاً در اختیار حزب حاکم است.
فرهنگ اسلامی: وضع انتشارات کتاب از نظر تنوع، موضوعات، میزان نفوذ در جامعه چطور است؟
راشد: آدم نمود این پدیده را در نمایشگاههای کتاب میتوانست ببیند. نمایشگاه کتاب استانبول که مهمترین رویداد بینالمللی فرهنگی در زمینۀ کتاب است چند سالی است که بسیار مورد توجه دولت قرار میگیرد. البته نسبت به ایران در وضعیت پایینتری قرار داشتند و دارند، منتهی در صدد جبران این فاصله هستند. با توجه به تنوع کتاب و حضور ناشرین مختلف به نظر میرسد که این دولت زمینهساز توجه دادن جدی به بحث کتاب است. به نظر من تازه این راه را شروع کردهاند و در حزب حاکم به دنبال این سیاست هستند. کتاب هم به عنوان ابزار نفوذ در القای سیاستهای حاکمیت و مطرح کردن اندیشههای حزب حاکم در فضای داخلی و بینالملل است و به دنبال ارائۀ یک الگوی حکومتی هستند که بگویند هم میشود مسلمان بود و هم روش و مدیریت غربی را پذیرفت.
فرهنگ اسلامی: وضع سینما چطور است؟ آیا سینما هم در ترکیه در اختیار دولت است؟
راشد: من با افرادی که در این زمینه فعال بودن صحبت میکردم و به آنها میگفتم در ایران سالانه صد فیلم ساخته میشود، برایشان خیلی قابل توجه بود. یعنی فکر نمیکردند در جمهوری اسلامی این قدر فیلم ساخته شود. معنای آن این است که در آن طرف کمتر از این تعداد فیلم ساخته میشود. زمانی که میخواهند صنعت سینما را در ترکیه با ما مقایسه کنند خودشان را خیلی پایینتر از ما میبینند. حتی بهترین کارگردان آنها که صحبت میکرد همیشه به ما میگفتند در این صنعت شما از نظر کمیت خیلی از ما جلوتر هستید. سناریوهای فیلم های سینمائی بعد از انقلاب در ایران متفاوت است با سناریوهایی که در جمهوری ترکیه هست. من یادم میآید در محافل مختلف که هفتۀ فیلم برگزار میکردیم استقبال خوبی از فیلمهای ایرانی میشد. بعضاً فیلمهایی که از ایران میآمد فیلمهای درجۀ یک هم نبود. چون برخی از فیلمهای حوزۀ دفاع مقدس را کمتر مجوز میدادند. ولی حتی فیلمهای با موضوعات اجتماعی هم مورد توجه قرار میگرفت. خودشان میگفتند چقدر بعضی از کارگردانهای شما خوب میتوانند مسائل را بیان کنند. این حرف از یک طرف بحث عدم آزادی بیان را هم در کشور همسایۀ ما میتواند برساند که منتقدین یا هنرمندان حرف خودشان را به راحتی نتوانند ارائه دهند. البته ترکیه کارگردانهای خوبی مثل آقای جیران دارد. آقای جیران یک فیلم ساخته بود که من الآن نام آن را حضور ذهن ندارم ولی این فیلم را به خاطر رفاقتی که با آقای کیارستمی داشته با ایشان میسازد. آقای کیا رستمی هم فیلم زیر درخت زیتون را بر اساس نگاهی که آقای جیران به سینما داشت ساخته است. آنها خودشان را شاگردان مکتب سینمای کیارستمی و حاتمی کیا میدانند. میتوان گفت در صنعت سینما از نظر کمیت فیلمهای زیادی را تولید میکنند اما از نظر کیفیت بستگی به نگاه حاکمیتی دولت دارد که آیا اجازۀ ساخت فیلمهای انتقادی داده بشود و یا داده نشود.
فرهنگ اسلامی: وقتی میفرمایید حکومت بر بازار نشر و مطبوعات و سینما تسلط دارد آدم این طور میفهمد که سیستم اطلاعاتی ترکیه دقیق کار میکنند یعنی کاملاً بر اوضاع مسلط هستند. کما این که در اتفاقی که برای خاشوقچی افتاد دیدیم که سازمان امنیت ترکیه از اتفاقاتی که داخل کنسولگری عربستان افتاد فیلم و نوار صدا داشت. آیا سازمان امنیت ترکیه این قدر قوی هست؟ قبل از این که حزب عدالت توسعه روی کار بیاید بعد از سالها که حزب جمهوری خلق سر کار بود [که حزب کاملاً سکولار بود] و اصلاً در قانون اساسی ترکیه هم گفته میشد این رژیم، رژیم سکولار است و برای مدّت کوتاهی هم تحت تأثیر فشار افکار عمومی مرحوم اربکان و حزب رفاه به قدرت رسید ولی اربکان ناچار به استعفا شد و بعد هم دادگاهی و محاکمه شد. چطور شد که حزب عدالت توسعه توانست قدرت را در ترکیه به دست بگیرد؟ در حالی که نهادهای حاکمیتی از پیش سکولار بودند. هنوز هم قدرتمندانه حاکم بر شرایط هستند.
راشد: این خیلی سؤال سختی است. موقعی که اربکان سر کار آمد به نظرم میرسد کار ازدست نیروهای امنیتی و از دست آمریکاییها در رفت که این اتفاق افتاد. یعنی این موضوع مطرح است که سیستم امنیتی آنها که قوی و در واقع دانش آموختۀ مکتب غرب است و از ابزارها و امکانات آنها استفاده میکنند؛ چه اتفاقی است که این حادثه رخ میدهد و کار از دستشان در میرود؟ به نظرم آنها مرحوم اربکان را میشناختند. چون سوابق وی را میدانستند. بعد از این که اربکان روی کار میآید در آنجا گفته میشد سفیر آمریکا پیش اربکان میرود و میگوید چند تا کار را نباید انجامدهی! یکی این که نباید با ایران روابط گرمی داشته باشی! روابط گردش مالی با ایران ازیک حد مشخص نباید بیشتر باشد.موضوع مخالفت با اسرائیل نباید برای شما محوریت داشته باشد. مرحوم اربکان خلاف این دستورات را انجام میدهد. هم به ایران میآید و هم بحث «دی هشت» را مطرح میکند که به نظر من استراتژی خیلی مهمی بود و امروز هم ما میتوانیم آن را پیگیری کنیم و آن را احیاء کنیم و از این فرصت استفاده بکنیم. وبالاخره موضوع اسرائیل را مطرح میکند و از جمله جاهایی که کار از دست نیروهای امنیتی در ترکیه در رفته است شاید حضور مرحوم اربکان باشد. دوستانی که الآن بر سر کار هستند شاگردان مرحوم اربکان هستند و در آن مکتب درس خواندهاند. همۀ افرادی که الآن بر سرکار در حزب حاکم هستند سالیان سال شاگردی اربکان را داشتند. به نظر میآید که اتفاقی میافتد. آن اتفاق همان بحث نفوذ است که الآن در کشور خودمان هم مطرح است. یعنی غرب میتواند از روش خاصی که خودشان طراحی میکنند نفوذ کند. برخی افراد بدون این که خودشان بخواهند وارد میدان بازی آنها میشوند. بعد از این که متوجه میشوند دیگر راه برگشت ندارند. یک نقل قول را مطرح میکنند. میگویند زمانی که اردوغان شهردار بوده مدتی زندانی میشود. موقعی که زندانی بوده ایشان شعری را میخواند و کارکردهای اجتماعی و سیاسی مسجد را در شعری متذکّر می شود و برای همین شعر زندانی میشود. در زندان چه اتفاقی میافتد؟ برای خیلیها این جای سؤال است. خود من بحث نفوذ را قبول دارم. یعنی انسانها مخصوصاً افرادی که تشنۀ قدرت هستند موقعی وارد بازی دشمن میشوند که دروجودشان انحصارطلبی باشد. دشمن هم آنها را شناسایی میکند و با جنس کار خودش باآنها وارد تعامل میشود. یعنی اگر بخواهند به یک کشور اسلامی بیایند میگویند اینجا اگر دولت ظواهر اسلامی داشته باشد برای تأمین منافع ما در آینده بسیار مناسبتر خواهد شد. کشور ترکیه کشوری با ۹۸ درصد مسلمان است و امروز دیگر نمیشود که در آنجا اسلام در حاشیه باشد و دولت کاملاً سکولار باشد. چون این دولت اصلاً با ماهیت مردم مسلمان جور در نمیآید. به همین خاطر دشمن سیاستهای خود را بین آنهایی که در آینده نفع خودشان را پیگیری میکنند برنامهریزی میکند و نهایتاً برای سالیان سال در پوشش اسلام می مانند و کار خود را انجام میدهند و از جنس خود مسلمانها و اسلام گراها و افرادی که میتوان به آنها نفوذ کرد و به غرب متمایلتر و در سیاست متعادلتر هستند و سازش را قبول دارند استفاده میکنند. گفته میشود این طیفی که الآن هست طیف سازش کارانۀ حزب آقای اربکان است. جملهای را مطرح میکنند که آقای اربکان میگوید: آقای اردوغان انگور بود ولی شراب شد.
فرهنگ اسلامی: لطفاً در مورد وضع بازار کتاب، وضعیّت زبان و ادبیات فارسی در ترکیه و نقش سه زبان عربی، فارسی و ترکی در جهان اسلام برای ما صحبت کنید.
راشد: به نظر من یکی از مهمترین موضوعاتی که ما میتوانیم به آن توجه کنیم بحث زبان فارسی است. که آن را در جای خودش عرض میکنم. در مورد حزب عدالت و توسعه نقطهنظرات زیادی را میتوان مطرح کرد.
فرهنگ اسلامی: قبل از اینکه شما فرمایشات خود را مطرح کنید نکته ای را عرض کنم شما فرمودید ترکیه وارث امپراطوری عثمانی است و این حرف هم کاملاً صحیح است. البته امپراطوری عثمانی هم وارث امپراطوری روم شرقی است. یعنی اینجایی که الآن ترکیه واقع شده همان بیزانس است. قسطنطنیه همان کنستانتین پل است. مردم ترکیه از نسل همان رومیهای قدیم هستند. روم شرقی پلی بین شرق و غرب بود یعنی یک سرش شبه جزیرۀ بالکان بود و یک سر دیگرش شبه جزیرۀ آناتولی. بعد سوریه و لبنان و اردن و قسمتهایی از عراق و فلسطین امروز و مصر و… جزء این امپراطوری بود، طوری که دریای مدیترانه جزء آبهای داخلی روم محسوب می شد. یعنی امپراطوری روم کشوری بود که در دو ساحل شمالی و جنوبی دریای مدیترانه زمین داشت. بنابراین دو امپراطوری بزرگ در این منطقهای که عرض کردم وجود داشته است. اول روم شرقی و دوم امپراطوری عثمانی! هر جا که یک امپراطوری بزرگ به وجود بیاید فرهنگها و تمدنهای بزرگ به وجود میآید. همین الآن آثار باستانی که در شبه جزیرۀ آناتولی هست کم نیست. خود مسجد ایاصوفیا اول کلیسا بوده و بعد مسجد شده است. خط مردم ترکیه رسمالخط سایر مسلمانان یعنی همان رسمالخط قرآن بوده است. تمام مواریث فرهنگی امپراطوری عثمانی در رسمالخط قرآنی ثبت شده بود. آتاترک که خودش اهل مقدونیه بود و اساساً ترک نبود. ولی اسم خودش را آتاترک گذاشت و خود را پدر ترکها نامید. کما این که میشل عفلق هم که پدر حزب بعث شد یونانیالاصل بود ولی پدر اعراب شد. آتاترک که آمد رسمالخط این مملکت را عوض کرد و یک ملت با یک تصمیم و فرمان سیاسی بیسواد شدند. دیگر نسلی که در ترکیه بوجود آمد قادر به استفاده از میراث فرهنگی نیاکان خودش نبود. آنها بدستور آتاترک رسمالخط قرآنی را کنار گذاشته بودند و رسمالخط لاتین را جانشین کرده بودند. به این وسیله تمام انسانهایی که در ترکیه زندگی میکردند از میراث و هویت فرهنگی خودشان محروم شدند. آیا الآن اقدامی صورت میگیرد که دوباره این ملت با هویت و فرهنگ و تمدن و تاریخ خودش آشنا شود؟
راشد: همانطور که فرمودید این مسئلۀ مهمی است. تا انجایی که در کشور ترکیه برای استفاده از قدرت نرم ضرورت دارد تلاش انجام میدهد. این تلاش یک سری موانعی هم دارد. مهمترین مانع آن بحث زبان و خط است. اینها به واسطۀ خط لاتین نمیتوانند با دنیای اسلام ارتباط برقرار کنند. این مانع بسیار بزرگی است که بر سر راه حزب حاکم ترکیه وجود دارد و خودشان این را به خوبی دریافت کردهاند. زمانی آتاترک در سال ۱۳۲۴ میآید یک سری اقدامات ضد اسلامی انجام میدهد. آتاترک مثل رضا شاه معتقد بود که دین اسلام عامل عقب ماندگی ملتهاست.
فرهنگ اسلامی: آیا آتاترک از اسلاوها بود؟
راشد: بله! ازاسلاوها بود.
فرهنگ اسلامی: یعنی او پدر ترکها است ولی اسلاو است. اسلاو نام قومی است که در صربستان نیز زندگی می کند.
راشد: ایشان محدودیتهایی برای علویان به وجود آورد. محدودیتهای جدی برای حوزۀ دین اسلام به وجود آورد. طبق آن چیزی که طرفداران ایشان بیان میکنند آتاترک با عوض کردن رسمالخط توانست جمهوری ترکیه را شکل دهد. یک عده هم معتقدند که این ادعا دلیل قانع کنندهای نیست. ولی به واسطۀ این که خود آتاترک از ترکها نبود به هر دلیلی تصمیم گرفتهاند که این اتفاق بیفتد. امروز در نسخ خطی سلیمانیه که مجموعۀ بسیار بزرگی است و میتوان به عنوان یکی از گنجینه مهم جهان اسلام از آن نام ببریم، گفته میشود بالغ برصد هزار نسخۀ خطی وجود دارد که چهل درصد آن عربی و سی درصد به زبان ترکی عثمانی و رسمالخط قرآنی. بیست درصد از این نسخ هم به زبان فارسی است و باقی هم به زبانهای مختلف دیگر است. سی درصد اینها به زبان عربی است که اینها نمیتوانند بخوانند. سی درصد به زبان ترکی است کهباز آن را هم نمیتوانند بخوانند. امروز آن حلقۀ مفقودهای را که دولت و حزب حاکم برای آن کاری نمیتواند انجام دهد، همین بحث رسمالخط خودشان است. منتهی اخیرا دولت ترکیه آموزش زبان ترکی عثمانی را در دستور کار خودش قرار داده است و در مدارس خود آن را تدریس میکنند.
فرهنگ اسلامی: با چه رسمالخطی؟
راشد: با رسمالخط عربی و ترکی عثمانی!
فرهنگ اسلامی: مثل این که این موضوع رسانهای نشده است؟
راشد: رسانهای شده است. این اقدام مثبتی است. اموز مردم ترکیه با گذشتۀ خودشان هیچ ارتباطی ندارند. من بارها در جلسات که با اساتید دانشگاه صحبت میکردم به آنها میگفتم شما موقعی که نمیتوانید آثار گذشتگان خود را بخوانید با گذشتۀ خودتان چه ارتباطی میتوانید برقرار کنید؟ اخیرا دارند ترجمۀ آن کتابها را انجام میدهند.
فرهنگ اسلامی: یعنی با رسمالخط لاتین انجام میدهند!
راشد: بله! البته این کار غلط اندر غلط است. ولیکن این کار را در دستور کار خودشان قرار دادهاند و دارند انجام میدهند. دو مطلب را خدمت شما عرض کنم یکی این که بحث همزمانی آتاترک و رضا شاه مطرح شد. رضا شاه در سال ۱۳۲۳ سفری به ترکیه میکند. این اولین و آخرین سفر خارجی او بوده است. این سفر سه روزه طراحی شده بود ولی ۲۴ روز طول میکشد. برای من این پرسش مطرح بودکه چه اتفاقی در این سفر افتاد. رضا شاه قزاق و ضد دین بود ولی این ضدیّت بروز و ظهور نداشت، چه اتفاقی در این مدّت افتاده و چه صحبتهایی شده است؟ خیلی به دنبال پاسخ این پرسش گشتم و با افراد متعددی صحبت کردم. برخی از مطالب را در روزنامهها پیدا کردم اکثر روزنامهها را من خواندم. روزنامههای ملیت، حریت، جمهوریت آن موقع را خواندم. همۀ آنها به شاه به زبان فارسی خیرمقدم گفته بودند. استقبال عجیبی شده بود. در ارض روم از او استقبال میشود. آتاترک دستور میدهد چادر بزرگی بزنند. آتاترک از او دو تا مطلب را میخواهد. یکی این که قطعه زمین ۸۰۰ هزار متری متعلق به ایران در مرز را از او میخواهد. این که بعضاً گفته میشود که پهلویهای پدر و پسر تمامیت ارضی کشور را حفظ کرده اند اشتباه است انها گذشته از بحرین این زمین را هم داده اند. تنها در جمهوری اسلامی این اتفاق افتاده که برای خاکمان میجنگیم و یک وجب آن را به دشن نمی دهیم رضا شاه دستور میدهد آن قطعه زمین را در اختیار ترکها قرار میدهند. این قطعه زمینی که شاه بخشیده امروز مرز جمهوری نخجوان و جمهوری ترکیه شده است.
فرهنگ اسلامی: یعنی نخجوان را به آنها داده است؟
راشد: نه، آن محدوده در اختیار ما بوده و ما با نخجوان مرز داشتیم. ترکها هیچ ارتباطی با جمهوری آذربایجان نداشتند. ما از یک گوشۀ این قطعه زمین با نخجوان مرز داشتیم آن قطعه زمین را به آتاترک میبخشد و جمهوری ترکیه با جمهوری خود مختار نخجوان ارتباط مییابد.
فرهنگ اسلامی: جمهوری خودمختار نخجوان تحت سلطه روسها بوده؟
راشد: جزء آذربایجان شوروی بوده است. به هر حال چه مذاکراتی انجام میشود که استقبال عجیبی از او میشود و آتاترک رضا شاه را به عنوان برادر خود خطاب میکند و با همدیگر ترکی صحبت میکنند. رضا شاه به خاطر این که از طرف همسرش به تبریز میرسد ترکی میدانست و با آتاترک ترکی صحبت میکند و از این جور بذل و بخششها هم به آتاترک کرده است.
نکتۀ دیگر این که در سال ۱۳۲۰ مردم ترکیه تلاش میکنند که با اروپاییها بجنگند که به جنگ چالان کاله که جنگ نهایی معروف شده است در این گیرودار آتاترک موفق میشود و بقدرت می رسد جمهوریت را تشکیل میدهد. همزمان با آن سرکنسول ایران در ترکیه به نام «ناصر برخیا» به پارتیزانهای ترکیه در مقابل اروپاییها کمک میکرده است. زمانی که آتاترک این خبر را میشنود از رضا شاه میخواهد ناصر برخیا بعد از این که خدمتش تمام شد به ترکیه تحویل دهد. یعنی حتی کارمند خودشان را هم میبخشیدند. میگویند ناصب برخیا بعد از اتمام خدمت تابعیت ترکیه را پذیرفت و بعد از چند سال کشته شد و گفتند خودکشی کرده است.
فرهنگ اسلامی: علت خودکشی او چه بود؟
راشد: علت خودکشی او معلوم نیست. موقعی که من در استانبول بودم در اوایل انقلاب اسلامی یک روز یک گروه ژاپنی با یک گروه ترک پیش من آمدند و گفتند که ما میخواهیم فیلم بسازیم و شما به ما کمک کنید. گفتم فیلم شما چیست؟ گفتند ما میخواهیم تصویر فرودگاه مهرآباد را داشته باشیم. یک بخش از سناریوی آنها را خواندم. خودشان رفتند یک جایی را پیدا کردند و به شکل فرودگاه مهرآباد درآوردند. داستان این بود که فیلم مشترکی را داشتند میساختند. امپراطور ژاپن به امپراطور عثمانی تبریک میگوید امپراطور عثمانی بعد از چند ماه در پاسخ یک گروه هنری و موسیقی را اعزام میکند. اینها با کشتی میروند و موقع برگشتن کشتی دچار سانحه میشود. یک روستای ژاپنی نزدیک بوده که میآیند اجساد را دفن میکنند و مصدومین را مداوا میکنند. بعد از مدتی مصدومین وارد کشورشان میشوند این یک بخش فیلم است. بخش دیگر فیلم جنگ ایران و عراق را نشان میدهد که صدام تهران را موشک باران میکند. در زیر زمین و پناهگاهی یک دیپلمات ترک با یک دختر ژاپنی آشنا میشوند. دختر ژاپنی میگوید که مدرسۀ ما اینجا است و حدود ۴۰۰ دانشآموز داریم و نمیتوانیم بچهها را از اینجا ببریم. تنها هواپیمایی هم که ورود میکند ترکیش ایر و وابسته به ترکیه است. دیپلمات مکاتبه میکند و با نخست وزیر صحبت میکنند. نخست وزیر میگوید: همچنان که ژاپنیها در آن موقع به ما کمک کردند الآن وقت جبران آن است. هواپیمای ترکیه در فرودگاه مهرآباد مینشیند و ژاپنیها را سوار میکند و به ترکیه میبرد. این واقعه معلوم نیست افسانه است یا نیست. اما از این استفاده کردند و یک ساعت سفیر کشور ژاپن کنار نخست وزیر داود اوغلو نشست و فیلم را با هم دیدند و درگوشی صحبت کردند. ما را هم دعوت کرده بودند و در پشت سر آنها نشسته بودیم. من به دوستانم گفتم اگر چه جنگ چالدران بین ترکیه و ایران رخ داده ولی هرگاه برادران و خواهران مسلمان ما از طرف غربی ها هدف حمله قرار گرفته اند داوطلبانی از ایران به آنجا رفته اند و از مسلمانان کشور ترکیه دفاع کرده اند. بعنوان مثال: در «چالان کاله» که شهری است که آخرین جنگ با اروپائیان در آنجا انجام شده که به آن جنگ «کورتوموش» یعنی پیروزی نهایی میگویند. در آنجا سنگ قبرهایی هست از نوشتههای روی آن میفهمیم که طرف از تبریز آمده و در کنار امپراطور عثمانی با اروپایئان جنگیده است. میگویند سنگ قبری هست که نشان میدهد طرف از کرج یا جاهای دیگر آمده تا در مقابل غربی ها از مسلمانان ترکیه دفاع کند یا طلایی از ترکیه برای درس خواندن به قم آمده بودند و در جنگ تحمیلی در کنار رزمندگان اسلام جانباز یا شهید شدند. این فداکاری ها و جانبازی ها که مسلمانان در راه دفاع از همدیگر انجام می دهند قابل تقدیر است و باید سوژه ساختن فیلم های سینمائی شود. منافع ملّی ما در گرو همکاری های متقابل بین دولت های ایران و ترکیه است. اگر امروز توفیقاتی داریم در حقیقت نتیجۀ همکاری دو کشور ایران وترکیه است. من از آن فداکاری هائی که ناصر برخیا در آن موقع در ترکیه کرد، برای روابط همکاری خودمان استفاده میکردم. نه این که به عنوان ابزار نگاه کنم. بلکه من به آن اعتقاد داشتم. در ترکیه مثلی هست که میگویند «همسایه به خاکستر همسایه احتیاج دارد». این واقعیت است و ما نمیتوانیم برویم با کسان دیگری همسایه شویم.
فرهنگ اسلامی: مسئله از همسایگی بالاتر است. بالاخره ما مسلمان و با هم برادریم. شما گفتید که ناصر برخیا با پارتزینها ترک همکاری می کرد. آنها دقیقاً با چه کسانی می جنگیدند؟
راشد: با غربیها!
فرهنگ اسلامی: غربیها آمده بودند ترکیه را گرفته بودند؟
راشد: بله، آخرین مجادلهای که بین اروپائیان و اواخر عثمانی میشود.
فرهنگ اسلامی: آن موقع در رأس حکومت چه کسی بوده؟
راشد: آخرین پادشاه عثمانی یعنی سلطان عبدالحمید!
فرهنگ اسلامی: یعنی وقتی سلطان عبدالحمید با غربیها درگیر میشود عدهای ازایران میروند و به نفع امپراطور عثمانی میجنگند.
راشد: بله، چون امپراطور عثمانی مسلمان بوده و پای اسلام در میان بوده است. به نظر میرسد که انحلال و سقوط امپراطور عثمانی به ضرر اسلام بود. در آن موقع بعضی از مجتهدین ما در حمایت از امپراطور عثمانی فتوا دادند. چون امپراطور اسلامی بود و با غربی ها در حال جنگ بوده است. اینها در یک مقطع اتفاق افتاده است. نکتۀ دیگر این که من با بعضی از سفرای کشورهای اروپایی که مذهب مردم آنها کاتولیک است صحبت میکردم میگفتند: آن زمان که ما میشنیدیم که بعضی میخواهند تعرضهای ایذایی انجام دهند همین ترکها از سفارتهای ما حمایت میکردند.
فرهنگ اسلامی: یعنی شما میفرمایید از الفتی که بالقوه بین همۀ مسلمانها هست [حتی مسلمانان و مسیحیان کاتولیک] باید برای تحکیم روابط استفاده کنیم و این حرف شما کاملاً صحیح است!
فرهنگ اسلامی: و در حقیقت آدم این طور میفهمد که غربیها تسلط خودشان بر بقایای امپراطور عثمانی را با تجزیه این امپراطوری امکان پذیر ساختند. آنجاهایی که جدا کردند که جدا کردند مثلاً عربستان را جدا کردند و به وسیلۀ آل سعود بر آن حاکم شدند. اردن را جدا کردند و به وسیلۀ ملک حسین بر آن جا حاکم شدند. خود رومیه و شبه جزیره آناتولی که قسمت مرکزی امپراطوری عثمانی بود را هم تغییر نام دادند و به وسیلۀ آتاترک بر آن مسلط شدند. آیا این طور است؟
راشد: این نگاه وجود دارد که این تحولات را در راستای سیاستهای دراز مدت قدرتهای خارجی باید بررسی نمود اساس سیاستهایی که انگلیسیها در منطقه داشتند مبتنی بر تفرقه و تجزیه بود. همچنان که بر ما فردی مثل رضا خان را مسلط کردند، همین اتفاق در کشور همسایه افتاد.
فرهنگ اسلامی: و ظاهر شاه در افغانستان!
راشد: بعدها این مثلث بین ایران و ترکیه و افغانستان شکل گرفت که روابط بسیار نزدیکی با همدیگر داشتند. هماهنگیهایی که بین ایران و ترکیه و افغانستان وجود داشته به نظر میرسد فرد بزرگتری این هماهنگیها و ارتباطات را انجام میدهد. امروز هم همین اتفاق دارد میافتد. اتفاقاتی که در عربستان رخ میدهد در همی راستا است. اگر ما مدتی بعد شاهد یک کودتا در عربستان باشیم نباید تعجب کنیم. چون آمریکا و انگلیس این طرح را دارند با هم می ریزند.
فرهنگ اسلامی: کودتای سکولار خواهد بود یا وهابی؟
راشد: قطعاً سکولار خواهد بود. وهابیّت امروز مانند مارکسیسم یک مهره سوخته است ممکن است نوعی سکولاریزم با نقاب اسلامی را بر عربستان حاکم کنند.
فرهنگ اسلامی: ظرفیتهای فرهنگی بین دو کشور ایران و ترکیه وجود دارد مثلاً ما قبلاً مبادلۀ فیلم داشتیم. یک موقع تلویزیون ایران سریالهای ترکی را نشان می داد. هر چند بعضی از سریال های ایرانی اگر در خارج ایران بنمایش درآیند تأثیر مثبت ندارند ولی بعضی از سریال ها بخصوص سریال های تاریخی اثر مثبت دارند.
ظاهراً در ترکیه گرایش به سریالهای ایران مثل سریال حضرت یوسف خیلی زیاد بوده است.
راشد: بحث روابط فرهنگی دو کشور است. ایران و ترکیه دو کشور قدرتمند و تمدن ساز منطقه هستند. هم امپراطور عثمانی و هم امپراطور صفویه دو قدرت بزرگ و متعلق به مسلمانان جهان بودند همیشه هم این دو با همدیگر رقابت داشتهاند. در عین این که رقابت داشتند تأثیر و تأثر فرهنگی بوده است. ضمن اینکه جمعیت قابل توجهی از مردم ترکیه علوی هستند.
یعنی حداقل حدود ۱۵ الی ۲۰ درصد مردم ترکیه علوی هستند.
من بالای ۱۸ درصد جمعیّت ترکیه را پیرو مذهب تشیّع و علوی میدانم.منتهی ایران و ایرانیان همیشه درباریان و مورد توجه نخبگان ترکیه بوده است. میدانید که موقعی که سلجوقیان از بین میروند امپراطوری عثمانی شکل میگیرد. از ذکاوت زمامداران عثمانی شخصیتهای فرهنگی و هنری ایران را به دربار خود دعوت میکرده اند.
فرهنگ اسلامی: سلجوقیان چرا از بین رفتند؟ آنها تا اروپای شرقی جلو رفته بودند.
راشد: مسائل مختلفی را مطرح میکنند. همین بلائی که دامن گیر عثمانی شد یعنی دخالت خارجی و مسائل داخلی این امروزیترین و قدیمیترین عادل زوال و انحطاط قدرتهاست.
فرهنگ اسلامی: سلاجقه هم به وسیلۀ غربیها از بین رفتند؟
راشد: بله! مطالعات من این را نشان میدهد.
فرهنگ اسلامی: پایتخت سلجوقیان در کجاها بوده؟
راشد: مدتی در کاشان و یزد و مدتی هم در آناتولی و ارض روم بودند ولی موقعی که امپراطوری سلجوقی از بین میرود و امپراطور عثمانی روی کار می آید آنها در همه جا افراد شاخص فرهنگی را ا دعوت میکنند. فضای بدی که بعد از سلجوقیان در داخل ایران به وجود آمده بود، سبب می شود افراد زیادی به رومیه دیروز و ترکیه امروز مهاجرت میکنند و با رغبت خودشان میروند.
فرهنگ اسلامی: یعنی آن موقع ایران امروز و ترکیۀ امروز یک کشور بوده است؟ یعنی تاریخ مشترک ما بوسیله سلجوقیان با تاریخ ترکیه و اروپای شرقی یکی میشود؟
راشد: بله! ولی بعد از این که امپراطوری عثمانی شکل میگیرد ما میبینیم که سلطان سلیم قانونی کۀ از شاهان معروف عثمانی است منصبی به نام شهنامه خوانی داشته یعنی یک نفر هر روز برای سلطان شاهنامه به زبان فارسی میخوانده است. آن موقع سلاطین عثمانی بهترین نقاشان ما را دعوت میکنند. بهترین خطاطان ما را دعوت میکنند. شعرای ما را به دربار میبرند.
فرهنگ اسلامی: و این همان موقعی است که زبان دربار عثمانی هم فارسی است؟
راشد: بله! اصلاً زبان دیوانسالاری عثمانی زبان فارسی بوده است. عجیب است که هر کجا حکومتهای ترک آمدهاند زبان رسمی آنها زبان فارسی بود. تیموریان هم همین جور بودند.
فرهنگ اسلامی: خود صفویه و قاجاریه ترک بودند ولی زبان مورد علاقه آنها و زبان رسمی دربارشان زبان فارسی بود.
راشد: این قدمت وقدرت زبان فارسی را نشان میدهد و ما باید از آن پاسداری بکنیم. لذا ما میبینیم که در زمان عثمانی و صفویه این ارتباطات فرهنگی با قدرت وجود دارد. یکی از دوستان کتابی نوشته بود صد شاعر ترکیه که به زبان فارسی شعر سروده بوند را در این کتاب معرفی کرده بود. صد شاعر ترکیهای به زبان فارسی شعر گفته اند و به زبان فارسی دیوان داشته باشد. خود بعضی از شاهان عثمانی به زبان فارسی شعر میسرودند. شاهزادهها زبان فارسی را در مدارس یاد میگرفتند. مهمتر از این مسئله اسلام به واسطۀ زبان فارسی در بالکان و در شبه جزیره آناتولی و رومیه نفوذ پیدا کرد. یعنی مردم اروپای شرقی اسلام را از اعراب یاد نگرفتند. اسلام را از ایرانیها یاد گرفتند. ایرانیهایی که مسلمان شده بودند و متون عربی را به زبان فارسی ترجمه کردند و اروپائیان در شرق اروپا از روی زبان فارسی ترجمه کردند و از زبان فارسی استفاده کردند. مسئلۀ مهمتر این است که نه تنها در ترکیه، بلکه در بالکان افراد متخصص به خود من میگفتند یکی از بهترین شروحی که بر حافظ و گلستان سعدی نوشته شده «سودی بُسنوی» است. سودی بوسنوی مال بوسنی است. زبان فارسی را از کجا یاد گرفته؟ از عثمانیها یاد گرفته است. سودی بوسنوی زبان فارسی را یاد میگیرد و بر حافظ شرح مینویسد که امروز در کتابخانههای سلیمانیه موجود است. دوستان ما آن را فهرستنویسی کردند و سیدی آن را دارند و در ایران چاپ کردند. یعنی در عین کشمکش سیاسی همواره روابط فرهنگی بوده است. منتهی بعد از انقلاب اسلامی به دلیل ترسی که غرب از صدور انقلاب اسلامی داشت در مقابل انقلاب اسلامی و ایران صفآرایی میکنند. درست است ما قبل از انقلاب اسلامی هر دو در بلوک غرب قرار داشتیم. هر دو مجبور به همکاری در سطح رسمی بودیم. ولی امروز رابطه مردم ترکیه و مردم ایران رابطه بین دل هاست نه تنها دولت ها.
فرهنگ اسلامی: البته در گذشته ارتباطات به اندازه امروز نبوده است. در حال حاضر سالانه دو میلیون مسافرت از ایران به ترکیه میشود.
راشد: شاید زیر دویست هزار نفر هم سالانه از ترکیه به ایران می آیند. منتهی داوطلبانی که از ایران به ترکیه رفتند در اوایل جنگ جهانی اول بوده است. از این طرف هم این طور بوده است. از این طرف هم افراد متعددی به دلیل روابط اسلامی و فرهنگی به وجود آمده در حال رفت و آمد بوده اند.
فرهنگ اسلامی: بهرحال ما مردمی که در ظرف جغرافیائی تمدن اسلامی زندگی می کنیم یک ملّت هستیم و ترکیه نیز بخشی از همین ظرف است.
راشد: بعد از انقلاب مشکلاتی به وجود میآید. مسائل سیاسی به وجود میآید ولی روابط با فراز و فرودهائی همواره وجود داشته است با روی کار آمدن حزب آک پارتی این روابط بهتر هم شده است. امروز تفاهمنامههای همکاری، فرهنگی بین دو کشور هست و همکاری به صورت رسمی انجام میگیرد. در واقع رایزنهای فرهنگی متولی روابط رسمی فرهنگی بین دو کشور هستند وفعال هستند و همکاری میکنند. بالطبع سازمان فرهنگ ارتباطات اسلامی متولی پخش مناسبتها و روابط فرهنگی بینالمللی است که از جمله ترکیه هم فعال است.
فرهنگ اسلامی: پروفسور رمضان جزء تیم اعزامی دانشگاه مرمره به تبریز بود. از ایشان پرسیدند ارزیابی شما از این سفر چه بود؟ گفت: با وجود این که من به بیست کشور دنیا سفر کردم ولی اینجا برای من خیلی جذاب بود. یکی از دلایل آن این است که ما یکدیگر را بخوبی درک می کنیم.