تجربه تمدن های بشری نشان می دهد که مصرف زدگی و بی توجهی به شیوه ها و نوع مصرف تولیدات در جامعه می تواند سقوط و فروپاشی جوامع را به همراه داشته باشد و هر کشوری نیز برای مقاوم سازی اقتصاد، نیازمند یک الگوی مصرف صحیح می باشد. این موضوع در حالی است که اقتصاد مقاومتی در جمهوری اسلامی ایران ارتباط وثیقی با شیوه و نوع مصرف در جامعه دارد؛ به گونه ای که مصرف صحیح، اعتدالی و شاکرانه می تواند وسعت رزق و برکت اقتصادی را به ارمغان بیاورد. از این رو، مصرف شاکرانه در فرایند اقتصاد مقاومتی می تواند برکت اقتصادی را به همه آحاد ملت هدیه بخشد و شکنندگی اقتصاد ملی را کاهش دهد. با توجه به این اهمیت، مقاله حاضر با بهره گیری از روش تحلیلی-توصیفی و مطالعات کتابخانه ای به این موضوع بپردازد که نوع مصرف در فرایند اقتصاد مقاومتی چه تاثیری بر جامعه دارد و این موضوع از دو منظر مصرف شاکرانه و کفران نعمت مورد بررسی قرار می گیرد و تاثیر هر کدام از این الگوهای مصرف بر روند برکت و یا هلاکت اقتصادی مورد مداقه قرار خواهد گرفت.
- به جای مقدمه؛ عبرت از تجارب تاریخی
«امروز وظیفهی شکر، یکی از بزرگترین وظایف ماست. “و اذ تأذّن ربّکم لأن شکرتم لازیدنّکم” خیلی آیهی مهمی است؛ هم تشویق است، هم تهدید است. اگر شکر کردید، ازدیاد نعمت دنبالش هست و برکات الهی پیدرپی خواهد رسید؛ اگر کفران کردید، عذاب خدا دنبالش است.»[۲]
تاریخ اقتصادی بشر نشان می دهد که اسراف و زیاده روى در مصرف اقتصاد جامعه را تباه مىکند و مهم تر اینکه جامعه را به سوى رفاه زدگى و تجمل پرستى سوق مىدهد و این از عوامل حتمى سقوط یک جامعه است و سبب مىشود که جامعه از ارزشهاى معنوى و اخلاقى نهى شود و از خدا و مکتب انبیا فاصله بگیرد. براى بازدارى جامعه از اسراف و زیاده روى در مصرف، ضمن اینکه مردم را از این کار نهى مىکند، مىفرماید: خداوند اسرافکاران را دوست ندارد و آنها را در ردیف کافران و ستمگران و فاسقان قرار مىدهد. در آیات مختلف نیز چنین آمده که خدا آنها را دوست ندارد.[۳]
«ویل دورانت» در نگاهی به تاریخ جهان می گوید: یک ملت با سخت کوشی به وجود می آید، و با خوش گذرانی نابود می شود. «ورن و بدیان» اعتقاد دارند نسلی از انسان ها که باعث رشد یک تمدن می شوند سخت کوش، منضبط و کم هزینه هستند و نسلی که باعث نابودی یک ملت می شوند، فرصت طلب، ولخرج و خوش گذران هستند و قناعت را عیب می دانند. چنین ملتی از درون تهی شده است و در مقابل هرگونه اعمال قدرت خارجی آسیب پذیر است. [۴]
پس، اسراف و اتراف مقدمه سقوط ملت هاست؛ بررسی و تحلیل بیشتر وسائل حیاتی جامعه ممکن است بهتر موجب آگاهی و هشیاری افراد آن جامعه گردد. از این رو دانشمندان و جامعه شناسان اسلامی از این وظیفه بزرگ غفلت نکرده و در کتاب های خود به بررسی و تحقیق این موضوع حیاتی پرداخته اند. «ابن خلدون» در کتاب معروف خود (مقدمه ابن خلدون) در فصل هجدهم باب دوم تحت عنوان فراخی معیشت و تجمل و فرو رفتن در ناز نعمت، از موانع پادشاهی و کشورداری است می گوید: «هر گاه قبیله ای به نیروی عصبیت خویش به برخی از پیروزی ها نائل آید به همان میزان به وسائل رفاه دست می یابد و با خداوندان ناز و نعمت و توانگران در آسایش و فراخی معیشت شرکت می جوید، و به میزان پیروزی و غلبه ای که بدست می آورد و به نسبتی که دولت به آن قبیله اتکاء می کند از نعمت و توانگری دولت بهره و سهمی می برد و اگر دولت از لحاظ قدرت و نیرومندی در حدی باشد که هیچ کس در بازستاندن فرمانروایی یا شرکت جستن در آن نتواند طمع بندد آن قبیله نیز به حاکمیت دولت اعتراف می کند و به همین اندازه خرسند می شود که دولت روا می دارد از نعمت بهره مند گردد و اعضای آن قبیله را در گردآوری خرابها شرکت دهد و دیگر آرزوهای بلند در سر نمی پروراند که به درجات و مناصب دولت یا به دست آوردن موجبات آن نایل آید. بلکه تنها همت آن قبیله این است که نعمت و عادات و شیوه های پادشاهی را در ساختمان ها و پوشیدنی های نیکو فرا گیرد و هر چه بیشتر بر مقدار آنها بیفزاید و در بهتر کردن و زیبایی آنها به تناسب ثروت و وسایل ناز و نعمتی که به چنگ می آورد بکوشد و از متفرعات آنها برخوردار گردد و پیداست که در این صورت رفته رفته از خشونت بادیه نشینی قبیله کاسته می شود و عصبیت و دلیری آنان به سستی و زبونی تبدیل می گردد و از گشایش و رفاهی که خداوند به ایشان ارزانی می دارد متنعم و برخوردار می شوند و فرزندان و اعقاب ایشان نیز بر همین شیوه پرورش می یابند. بدانسان که به تن پروری و برآوردن نیازهای گوناگون خویش می پردازند و از دیگر اموری که در رشد و نیرومندی عصبیت ضرورت دارد سرباز می زنند تا اینکه این حالت چو خوی در سرشت آنان جای گیر می شود و آن گاه عصبیت و دلاوری در نسل های آینده ایشان نقصان می پذیرد تا سرانجام به کلی زایل می گردد و سرانجام زمان انقراض آنان فرا می رسد و به هر اندازه بیشتر در ناز و نعمت و تجمل خواهی فرو روند به همان میزان به نابودی نزدیک تر می شوند تا چه رسد به اینکه داعیه پادشاهی در سر داشته باشند. زیرا عادات و رسوم تجمل پرستی و غرق شدن در ناز و نعمت و تن پروری شدت عصبیت را که وسیله غلبه یافتن است در هم می شکند و هر گاه عصبیت زایل گردد نیروی حمایت و دفاع قبیله نقصان می پذیرد تا چه رسد به اینکه به توسعه طلبی برخیزند و آن وقت ملتهای دیگر آنان را می بلعند و از میان می برند. بنابراین آشکار شد که فراخی معیشت و تجمل خواهی از موانع پادشاهی و کشورداری است.»[۵]
- رویکرد مفهومی و نظری
۲-۱٫ برکت در جهان بینی توحیدی اقتصاد مقاومتی
اسباب این جهان، منحصر به ظواهر و مادیات نیست، بلکه در ماورای عالم مادی، امور دیگری به نام معنویات وجود دارد که ارتباطی بس دقیق با مادیات و ظرافتی قابل تحسین دارد. یکی از این امور معنوی، واژه برکت و مشتقات آن است که در قرآن به صورتهای مختلف به کار رفته است[۶] و مقوله برکت یکی از پرکاربردترین مفاهیم اقتصادی در ادبیات اسلامی است که در حوزه های مختلفی به کار رفته است و معادل «ازدیاد کمّی و کیفی در رزق» در نظر گرفته شده است که اعمال غیر اقتصادی انسان ها بر نتایجی که از فعالیت های اقتصادی شان حاصل می شود اثر مستقیم دارد و در میزان بهره مندی آنها از منافع مالی آن فعالیت ها موثر می باشد که بر رشد اقتصادی و فرایند اقتصاد مقاومتی تاثیرگذار است.[۷]
برکت به معنای با فیض، زیاد، فراوان است. مفسران قرآن، برکت را به معنای “خیر سودمند” دانستهاند[۸]. برکت به معنای پایداری خیر الهی در چیزی و رشد و افزایش آن، درخواستی است که هر انسان مومن از خدا دارد. برکت در چیز خوبی نیز به معنای پایداری خیر و رشد و بهره گیری بهینه و کامل از آن است.[۹] به اعتقاد مطهری، برکت عبارت از نموّ در خیر است.[۱۰]
- نوع برخورد با نعمت های الهی در پیشرفت های الحادی و موحدانه
در قرآن مجید دو نوع پیشرفت اقتصادی تبیین شده؛ یکی در چارچوب جهانبینی توحیدی است؛ یعنی برای جامعهی موحد و مومن محقق میشود، که خیر و برکت برای آنهاست و علاوه بر دنیا در آخرت نیز نصیب آنها میشود. نوع دوم از پیشرفت اقتصادی، در چارچوب جهانبینی الحادی، یعنی برای ملحدان ایجاد میشود که همان سنت استدراج است و عذابی در ظاهر نیکوست. مبانی کلامی پیشرفت اقتصادی در چارچوب جهانبینی توحیدی و الحادی بررسی آن دسته از عقاید است که منجر به این دو پیشرفت اقتصادی شده و زمینه آنها را فراهم میکند؛ که شامل مبانی خداشناختی، انسانشناختی و فرجامشناختی میشوند. مبانی خداشناختی پیشرفت اقتصادی، آن دسته از افعال و سنن الهی است، که موجب بروز پیشرفت اقتصادی برای مومنان و ملحدان میشود، سنت امداد، در هر دو پیشرفت مشترک است؛ اما سنت رزق موجب پیشرفت توحیدی و سنن امهال، مکر و عذاب موجب پیشرفت الحادی میشوند. مبانی انسانشناسی پیشرفت، بیان ویژگیهای اعتقادی و عملی انسانهایی است که مشمول هر یک از دو نوع پیشرفت اقتصادی میشوند، که این تعریف جدید به نظر میرسد؛ ایمان، تقوا، اقامهی کتاب آسمانی و …موجب پیشرفت توحیدی و نسیان، تکذیب و اتراف موجب پیشرفت الحادی میشوند. عقاید موحدان و ملحدان نسبت به فرجام دنیا و قیامت، مبانی فرجامشناختی پیشرفت را تشکیل میدهد، که در کنار سایر عقاید آنها منجر به پیشرفت توحیدی و یا الحادی میشود. پرداختن به این عنوان نیز در مقولهی پیشرفت جدید میباشد. ایمان به روز قیامت و بیم ناکی از این روز، پیشرفت توحیدی و تکذیب قیامت، پیشرفت الحادی را نتیجه میدهد.[۱۱] به تناسب اهمیت و مکانت ممتاز پیشرفت اقتصادی در سرنوشت جامعه ی انسانی بحث از موانع توسعه اقتصادی نیز از اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است که کفران نعمت، ناسپاسی و سرمستی از نعمت از جمله آسیب های جدی اقتصاد اسلامی و مقاومتی محسوب می شوند.[۱۲] با این اوصاف، در پیشرفت موحدانه که توحید و معنویت در فرایندهای اقتصادی حاکم است، شکر نعمت و به تبع آن، برکت اقتصادی نیز وافر است و در نقطه مقابل، اقتصاد ملحدانه و الحادی به دلیل کفران نعمت و عدم معنویت در فرایندهای اقتصادی، بی برکتی و تشویش اقتصادی بر اقتصاد ملی حاکم است و شکنندگی آن بسیار زیاد است.
البته باید توجه داشت که فرد یا جامعه ممکن است که در معرض آزمایشات الهی نظیر بلایای طبیعی، ابتلای به ناامنی و کمبود اقتصادی، نقص مال، نفس و ثمر، و غیره قرار گیرند که با صبر و استقامت در برابر این مصائب می توان از پاداش الهی برخوردار شد که دست یابی به رزق وسیع یکی از آنها می باشد.[۱۳]
- مصرف اعتدالی و شکر نعمت؛ بسترهای ازدیاد برکت در اقتصاد مقاومتی
یکی از چیزهایی که ایجاد کننده برکت در سیستم اقتصادی است، «مصرف اعتدالی و شکر نعمت های الهی»[۱۴] است. هرمقدار که سپاس و شکر نمودن از نعمت های بیکران الهی در خشکی و دریا، آسمان و زمین و زیر زمین افزون شود، برکت هم ازدیاد می یابد. یکی از راهکارهای افزایش برکت در جامعه ایمانی، انفاق است و باید اذعان داشت یکی از ارکان ایمان به شمار می رود و طبق آیات قرآن هم سنگ نماز و جهاد در راه خداست. این اهمیت به این دلیل است که انفاق علاوه بر تأثیر تربیتی و خودسازی فردی، آثار اجتماعی و اقتصادی بسیاری نیز همراه دارد و انفاق یک اصل بسیار مهم و ارزشمند از اصول اخلاقى اسلام است که نقطه ی مقابل انفاق ربا است؛ زیرا انفاق برخلاف ربا نشر رحمت و محبت و نظم و امنیت اجتماعی است که خداوند در قرآن کریم ربا را به شدت نهی نموده است، تا آنجا که گناهان کبیره دیگر تا این حد مورد نکوهش و مذمت واقع نشده اند. علت این تأکیدهای بسیار قرآن بر حرمت ربا این است که آثار شوم سایر گناهان کبیره، تنها بخشی از ابعاد زندگی آدمی از جمله فساد ظاهری جامعه و اعمال ظاهری افراد را در بر می گیرد، «ربا و حاکم شدن دشمنان اسلام» بنیان دین و نظام اجتماعی انسانی را مختل می سازد. ضمن اینکه خداوند نیز خیر و برکت را از اموال رباخواران می گیرد و رباخواری سبب بطلان عبادات ایشان می شود[۱۵] و برکت از جامعه رخت بر می بندد.
براساس اندیشه های برخی از متفکران اسلامی و ایرانی، شرط اساسی این است که در چارچوب نگرش اسلامی به اقتصاد مقاومتی بنگریم. در واقع، اگر ذکر می شود که اقتصاد مقاومتی در چهارچوب اقتصاد اسلامی محقق می شود پس باید ویژگی های اقتصاد اسلامی در اقتصاد مقاومتی نیز وجود داشته باشد و سه ویژگی عمده در اقتصاد اسلامی وجود دارد: «شکر، عدالت و معنویت». شکر یک واژه اسلامی است و به زیان اقتصاد یعنی استفاده بهینه از امکانات و مدیریت صحیح منابع. البته آنچه در اقتصاد اسلامی مورد توجه است شکر عملی[۱۶] است. این مفهوم در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری ابلاغ کرده اند نیز مشهود است. از جمله ویژگی های اقتصاد مقاومتی که تعادل پایدار درونی را تضمین می کند، عدالت است. عدالت جزء لاینفک اقتصاد اسلامی است و چنان که می بینیم در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی نیز در چهار بند به آن پرداخته شده است و افزایش سطح درآمد اقشار مستضعف و متوسط مورد تاکید قرار گرفته است. در حقیقت می توانیم دو نوع الگو را در اقتصاد و سبک زندگی مطرح کنیم که یکی اقتصاد رحمانی یا وحیانی است و دیگری الگوی نفسانی است. اقتصاد مقاومتی که رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح کردند بخشی از الگوی رحمانی سبک زندگی است. در مورد ویژگی سوم یعنی معنویت نیز باید اذعان داشت در نظام های دیگر نیز مفهوم کارایی و عدالت به کار رفته است ولی نظام های اقتصادی غیراسلامی فاقد ویژگی معنویت در اصل خود هستند. در حالی که شکر و عدالت شرط لازم اقتصاد اسلامی است و معنویت شرط کافی آن است. به عبارت دیگر، اقتصاد با ویژگی شکر و عدالت باید وسیله ای برای تقرب هر چه بیشتر بندگان خدا از طریق کسب فضائل و معنویات باشد.[۱۷]
- الگوی مصرف شاکرانه
در الگوی «مصرف شاکرانه» نیز «شکر» راه بهره برداری صحیح از نعمت های الهی است.[۱۸] پس اگر یک قریه، شهر، کشور یا امتی نیز شکرگذار نعمت های الهی باشد و از کفران نعمت و ناسپاسی رهایی یابند، آن جامعه تبدیل به یک جامعه قوی و پر از نعمت با سه صفت امنیت، اطمینان و رزق و روزی زیاد می شود. در فرایند اقتصاد مقاومتی، یکی از راهکارهای مقاوم سازی بدنه اقتصاد کشور این است که باید کفران نعمت های الهی تقلیل یابد و به جای آن، شکر نعمت فزونی یابد که همین شکران نعمت، «برکت» را به مملک ارزانی خواهد داشت؛ زیرا خداوند رحمان و رحیم به واسطه بهره گیری اعتدالی از نعمت ها و به جای آوردن سپاس در برابر این انعام الهی، سیستم اقتصادی کشور را امن، قوق، پر رونق و آباد می سازد و در یک جمله اختصاری، اقتصاد مملکت با برکت می شود. به تعبیر زیبای مولوی:
شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند
در این زمینه می توان به تعبیر زیبای علامه طباطبائی در تفسیر المیزان مشاهده نمود: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیَهً کانَتْ آمِنَهً مُطْمَئِنَّهً یَأْتِیها رِزْقُها رَغَداً: و این مثلى است که خداى تعالى آورده قریهاى را شرح مىدهد که تمامى ما یحتاج اهلش را فراهم نموده و این نعمت ها را با فرستادن پیغمبرى برایشان تمام کرده و بحد کمال رسانده است، آن پیغمبر ایشان را به آنچه مایه صلاح دنیا و آخرتشان است، دعوت مىکند و آنان به نعمت هاى او کفر مىورزند و آن فرستاده را تکذیب مىکنند، خدا هم نعمتش را به نقمت و عذاب مبدل نمود، و در این مثل هشدار و زنهار از کفران نعمت هاى خدا است بعد از آنکه ارزانى داشته، و کفر به آیات او است بعد از آنکه نازل کرده. و در آن زمینهچینى شده براى حلال و حرام هایى که بعداً ذکر مىکند، و از تشریع حکم، یعنى تحلیل و تحریم بدون اذن خدا نهى مىفرماید، همه این ها که گفتیم استفادهاى بود که از سیاق آیات کریمه مىشود چون هر یک از این آیات، نظر به آیه بعدش دارد. پس سه صفت براى قریه مورد مثل ذکر مىکند که متعاقب همند، چیزى که هست وسطى آنها که مساله اطمینان باشد به منزله رابطه میان دو صفت دیگر است، چون هر قریهاى که تصور شود وقتى امنیت داشت و از هجوم اشرار و غارت گران و خون ریزی ها و اسیر رفتن زن و بچهشان و چپاول رفتن اموالشان و همچنین از هجوم حوادث طبیعى از قبیل زلزله و سیل و امثال آن ایمن شد مردمش اطمینان و آرامش پیدا مىکنند و دیگر مجبور نمىشوند که جلاى وطن نموده متفرق شوند و از کمال اطمینان، صفت سوم پدید مىآید، و آن این است که رزق آن قریه فراوان و ارزان مىشود، چون از همه قراء و شهرستان هاى اطراف آذوقه بدانجا حمل مىشود، دیگر مردمش مجبور نمىشوند زحمت سفر و غربت را تحمل نموده براى طلب رزق و جلب آن بسوى قریه خود بیابانها و دریاها را زیر پا بگذارند و مشقتهاى طاقتفرسایى تحمل کنند. پس اتصاف قریه به این سه صفت که عبارت است از: امن و اطمینان و سرازیر شدن رزق بدانجا از هر طرف، تمامى نعمتهاى مادى و صورى را براى اهل آن جمع کرده است و بزودى خداى سبحان نعمت هاى معنوى را در آیه بعدى که مىفرماید: “وَ لَقَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ” بر آن نعمت ها اضافه مىفرماید، پس این قریه قریهاى است که نعمت هاى مادى و معنوى آن تام و کامل بوده است. در جمله” فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ” تعبیر” بِأَنْعُمِ اللَّهِ” که جمع قلت نعمت است، براى اشاره به اصناف سهگانه نعمت، یعنى امنیت و اطمینان و آمدن رزق است و کلمه “اذاقه: چشاندن” استعاره براى رساندن کمى از عذاب است، و چشاندن گرسنگى و ترس مشعر بر این است که آن خدایى که این دو را مىچشاند قادر است بر دو چندان کردن و زیاد کردن آن به حدى که نتوان اندازهاى برایش تصور کرد، و چگونه قادر نباشد، و حال آنکه او خدایى است که تمامى قدرت ها به دست او است. آن گاه لباس را به گرسنگى و ترس اضافه نموده، فرمود: خدا چشانید به آن قریه لباس ترس و گرسنگى را. و این تعبیر دلالت دارد بر احاطه؛ همانطور که لباس بر بدن احاطه دارد، و اشاره دارد بر اینکه این مقدار اندک از گرسنگى و ترس که خدا به آنان چشانید از هر سو بر ایشان احاطه یافت و راه چاره را به رویشان بست، پس چه حالى خواهند داشت در وقتى که خدا بیش از این، آن را به ایشان بچشاند»… «سپس در آخر، آیه را با جمله” بِما کانُوا یَصْنَعُونَ” ختم فرمود، تا دلالت کند بر اینکه سنتى که خدا در مجازات شکر و کفر دارد هم چنان پاى بر جا و مجرى است. بنا بر این، معناى آیه این است که خداى متعال مثلى زده است، و آن مثل قریهاى است که اهلش از هر شرى که جان و عرض و مالشان را تهدید کند در امنیت بودند، و براى روزى، حاجت به پیمودن کوه و دشتى نداشتند، رزق پاک و بسیارى از هر سو بطرف ایشان سرازیر بود، اهل این قریه به این نعمتهاى الهى کفران کردند، و شکر آن را بجا نیاوردند، خدا هم به اندکى از نقمت و عذاب خود گرفتارشان کرد، و آن نقمت اندک، گرسنگى و ترس بود که چون لباس بر آنان احاطه کرد، و این در قبال کفرانى بود که بطور استمرار به نعمتهاى خدا مىورزیدند. ” َ لَقَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ وَ هُمْ ظالِمُونَ”. این آیه نعمت معنوى اهل قریه را خاطر نشان مىسازد، که خدا بر نعمت هاى مادیشان اضافه کرد، و در این نعمت معنوى صلاح معاش و معادشان بود، چون از کفران به نعمت هاى خدا زنهارشان مىداد، و آثار شوم و شقاوتبار آن را برایشان شرح مىداد، لیکن رسول خود را تکذیب کردند، با اینکه از خودشان بود و او را کاملا مىشناختند و مىدانستند که او به امر الهى دعوتشان مىکند و به راه رشاد و سعادت جدى ایشان را مىخواند، ولى با این حال ظلم کردند، و لذا عذاب الهى ایشان را بخاطر ظلمشان بگرفت.[۱۹]
از این رو، اگر جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به تعالی خویش مترصد دست یابی به امنیت همه جانبه، اطمینان مستحکم و رونق اقتصادی و پیشرفت با برکت است، نیازمند درونی سازی شکر نعمت در جامعه(مسئولین و مردم) است؛ زیرا مصرف نعمت الهی که با حمد و سپاس خالصانه همراه باشد، برکت و خیر در چرخه حیات ملی نمایان می شود و این همان چیزی است که اقتصاد مقاومتی به آن نیاز دارد. شکر نعمت و رضایت حقیقی نسبت به داده های خداوند کریم، سبب مقاومت روحی و استقامت فیزیکی در برابر ناملایمات اقتصادی، فشارهای دشمنان و آزمایش های الهی در حوزه مال و دارایی خواهد شد.
هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد خداش در همه حال از بلا نگه دارد
در عین حال، بهره برداری از نعمت های موجود در جامعه براساس الگوی شکر محوری، زمینه های عدالت پروری اقتصاد، اعتدال گرایی مصرف، عادلانه نمودن توزیع مال و دارای و ثروت های ملی، رفع فقر و نداری های ملی، کاهش آسیب پذیری های های ناشی از مصرف بی رویه و افراطی، استقلال جامعه از محصولات وارداتی غیرضروری، استحکام اقتصادی امت و حکومت اسلامی و غیره را فراهمی می آورد که همین موضوع، مقاوم کننده اقتصاد خرد و کلان خواهد بود.
۳-۱٫ نقش ایمان در اقتصاد
ناخوشایندى از جهاد علیه دشمن، ناشى از جهل به پیامدهاى خیر و برکتآفرین آن می باشد[۲۰]: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسى أَن»[۲۱] از این رو، اگر مومنین می دانستند که در جنگ اقتصادی، جهاد علیه دشمن(جهاد اقتصادی) می تواند چه ارج و قربی داشته باشد، همگان سعی و همت خویش را برای جهاد اقتصادی به کار می بستند که در آن خیر و برکتی فراوان است.
ایمان و تقوا در جامعه اسلامی بسترساز برکت همه جانبه خواهد بود که در سایه آن، عدالت، امنیت، رفاه، آسایش و ترقی تحقق خواهد یافت و به تعبیر زیبای شهید مطهری؛ «معنى الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ، ایمان به نهان و ایمان به مددهاى غیبى و نهانى است، منتها مددها براى شخص به مقیاس شخصى، براى اجتماع کوچک به مقیاس اجتماعى و براى جهان بشریّت به مقیاس جهانى است. حکومت واحد جهانى سراسر عدالت، سراسر امنیّت، سراسر برکت، سراسر رفاه، سراسر آسایش، سراسر خوبى و سراسر ترقّى خواهد بود.»[۲۲] از این رو، خیر و برکت بسیار در جامعه قرآنی نمود می یابد و اگر جامعه ایمانی تمامی قلب، گفتار و کردار خود را منطبق با قرآن قرار دهد و عمل کننده حقیقی آن باشد، خیر و برکتی نازل می گردد که مشکلات مادی و زودگذر توانایی ایجاد رخنه در او را ندارند.
براساس اعتقاد علامه طباطبائی، «در آن(قرآن) برکت و خیر کثیر است و مردم را به سوى استوارترین راه هدایت نموده و خداوند به وسیله آن کسانى را که در پى تحصیل رضاى اویند به راه هاى سلامت رهبرى مىکند، مردم در امر دنیایشان از آن منتفع شده اجتماعشان متشکل و قوایشان فشرده و آرایشان متحد مىشود، و در نتیجه صاحب زندگى طیب و پاکى مىگردند. جهل و هر رذیله اخلاقى از قبیل بخل و کینه از میانشان رخت بربسته در زیر سایه سعادتشان از امنیت و رفاه عیش کامیاب مىگردند و در آخرت از پاداش بزرگ و نعمت جاوید برخوردار مىشوند.»[۲۳] بنابراین، جامعه قرآنی، جامعه ای مستحکم و دارای استحکام ساخت درونی خواهد بود. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص بیان می دارند: «نظام اسلامى و جامعهى اسلامى با انس روزافزون با قرآن استحکام درونى پیدا می کند؛ و استحکام درونى آن چیزى است که جوامع را در راههاى مطلوب خودشان و بهسوى مطلوب هاى خودشان قادر می سازد و قدرت برخورد با چالش ها به جوامع می دهد. باید در درون مستحکم بود؛ این استحکام درونى به برکت انس با قرآن حاصل می شود. انس با قرآن ایمان را تقویت می کند، توکّل به خدا را زیاد می کند، اعتماد به وعدهى الهى را زیاد می کند، ترس و خوف از مشکلات مادّى را در انسان کم می کند، انسانها را تقویّت روحى می کند، اعتماد به نفس می دهد، راههاى تقرّب به خدا را براى انسان روشن می کند. فواید و منافع انس با قرآن در این بخش اینها است.»[۲۴]
پس، ایمان و تقوا از علل و اسباب برکت می باشند. بدین شرح که برکت ارتباط تنگاتنگی با خدا و ایمان به او دارد؛ زیرا وقتی سخن از برکت می کنیم به معنای خیر الهی به بنده از طریق دوام بخشی به خیری و کثرت آن است. بنابراین، در ذات برکت، ایمان به خدا نهفته است. کسی خواهان برکت است که باور داشته باشد که خداوند منشا خیر و افزایش و کثرت و تداوم آن است. از این رو در آیات قرآنی به صراحت از رابطه مستقیم ایمان به خدا و برکت، سخن به میان آمده است. خداوند در این باره می فرماید: «وَلَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُرَی ءَامَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالاَرْضِ؛ اگر اهل آبادی ها ایمان می آوردند و تقوا می داشتند، برکت هایی را از آسمان و زمین، بر آنان می گشادیم.»[۲۵] رهبر انقلاب اسلامی در این باره اعتقاد دارند:
«در زمینهى توجه به عنصر معنوى در این فعالیت ها؛ در همهى تلاش هاى ما، آن چیزى که به تلاش ما برکت مىدهد و اراده و عزم ما را راسخ مىکند، توکل و توجه به خداى متعال و اخلاص است.»[۲۶]
۳-۲٫ انفاق مال در مقاوم سازی ثروت های ملی
یکی از چیزهایی که ماندگاری دارایی ها و ثروت های ملی را تضمین می کند، انفاق و کمک به دیگران است. اگر در جامعه ای بخل و بی توجهی به محرومان و مستضعفان افزایش یابد، برکت از آن جامعه رخت بر می بندد. از این رو، یکی از راه های مقاوم سازی اقتصاد، انفاق ملی است؛ به این معنا که امت اسلامی به فکر رفع نیازهای عمومی افراد بی بضاعت باشد و از دارایی ها و ثروت موجود برای برآورده کردن نیازهای اساسی محرومین همت گمارند. از این رو، اگر در جمهوری اسلامی ایران به فقرا و محرومین توجهی نشود، اقتصاد ملی با تکانه ها و بحران های متعددی مواجه خواهد شد و بی برکتی در جامعه موج می زند و در همین راستا، اقتصاد شکننده و پوشالی به وجود خواهد آمد.
آیه شریفه “کَذلِکَ الْعَذابُ وَ لَعَذابُ الآخِرَهِ اکْبَرُ لَوْکانُوا یَعْلَمُونَ در واقع هشدارى است به تمام کسانى که به نوعى قصّه زندگى آنها مشابه داستان «اصحاب الجنّه» مىباشد، مىفرماید: «این گونه است عذاب(خداوند در دنیا)، و عذاب آخرت از آن هم بزرگتر است، اگر مىدانستند»؛ یعنى، هر کسى که داراى امکانات و اموال و ثروتى است و به شکلى مىتواند به نیازمندان کمک کند؛ ولى بخل بورزد و نه خود قدمى در این راه بردارد و نه اجازه دهد دیگران چنین کارهاى خدا پسندانهاى انجام دهند، مطمئن باشند که عذاب دنیا و آخرت در انتظار آنهاست؛ البتّه لازم نیست همواره صاعقه آسمانى، هستى بخیلان را بر باد دهد؛ بلکه خداوند در هر زمانى مأموران ویژهاى براى این کار در نظر مىگیرد؛ آفتها، جنگها، سیلابها، بیمارىهاى لاعلاج، خشکسالىها، بى برکت شدنها و مانند آن، همه مأموران الهى در این زمینهاند.[۲۷]
۳-۳٫ ایستادگی در برابر رذیلت های اخلاقی در جریان مقاوم سازی اقتصاد
وابستگی کشورهای توسعه نیافته به کشورهای قدرتمند صنعتی نهتنها امنیت خارجی آنها را تهدید میکند، بلکه امنیت داخلی آنها را هم به مخاطره میافکند. تهدید نرم اقتصادی به الگوهای رفتاری اقتصادی یا اقدامات اقتصادی غیر خشونتآمیزی گفته میشود که از سوی بازیگر یا بازیگرانی مشخص علیه بازیگر یا بازیگران مشخص دیگری از طریق اقناع یا القا به کار گرفته شده، امنیت ملی آنان را با خطر مواجه میکند. لذا در حوزه ی اقتصادی هر گونه اقدام سیاسی، فرهنگی از جانب دشمن که عدم توانایی دولت در تأمین نیازها و رفاه اقتصادی مردم را القاء کند و نیز اقداماتی که الگوی توسعه غیر بومی را حاکم ساخته یا فرهنگ حاکم بر اقتصاد را به گونهای مغایر با مبانی ارزشی تغییر دهد یا موجب رسوخ نظریههای جدید اقتصادی مبتنی بر لیبرالیسم شود و منجر به تأثیرگذاری منفی بر انواع سرمایههای ملی مانند سرمایههای اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی شود، در زمره تهدیدهای اقتصادی محسوب میشود. تهدیدهای اقتصادی به تهدیدهایی گفته میشود که هدف یا ابزار آن اقتصادی باشد. به علت همین تهدیدهای اقتصادی بود که امام راحل به استقلال اقتصادی اهمیت میدادند و منظورشان از استقلال اقتصادی همانا برچیده شدن بساط غارتگری و چپاولگریهای استعمار و وابستگان سرسپرده آنان بود. از مظاهر این استقلال در اندیشه امام(ره) میتوان به خودکفایی کشاورزی و صنعتی، ایجاد مراکز عمرانی، افزایش تولید انرژی و بالا رفتن ذخایر ارزی مملکت اشاره کرد. بنابراین تهدید اقتصادی یکی از مسائل مهم در اندیشه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری محسوب میشود.[۲۸]
با توجه به همین مسائل است که اقتصاد مقاوم صرفاً به معنای ایستادگی در برابر تهدیدات اقتصادی بیرونی و دشمنان آشکار خارجی نیست بلکه مقاومت در برابر رذایل داخلی نیز می باشد؛ مقابله با پلیدی ها و نواقص درونی اقتصاد نظیر ربا، احتکار، سودجویی افراطی، بی توجهی به انفاق، بی عدالتی، گسترش حرام، بانک های ربوی و کاهش قرض الحسنه، کاهش کار تولیدی و ازدیاد مصرف گرایی تجملی، اسراف و تبذیر، بی توجهی به احکام شرعی در معاملات و غیره باید مورد توجه قرار گیرد و در صورت عدم مدیریت این تهدیدات درونی، پایه های اقتصاد کشور را سست و لرزان می کنند که در برابر هر فشار و تهدید بیرونی سر تسلیم فرود می آورند.
۳-۴٫ تقوای اجتماعی و اقتصادی به مثابه بستر تحقق آرمان های اقتصاد مقاومتی
ایمان به خداوند نیز مقتضی ایمان به اموری چون ایمان به غیب از جمله عوالم دیگر غیر از عالم ماده و دنیا، عالم فرشتگان، عالم آخرت، حساب و کتاب و جزا در روز قیامت، بهشت و دوزخ، ارسال رسولان، انزال کتب آسمانی و انجام اعمالی چون نماز و انفاق و مانند آن است که در یک کلمه تقوای الهی است. مفهوم تقوا هر چند که به معنای وقایه و سپر گرفتن از خشم خداست؛ ولی این وقایه زمانی تحقق می یابد که از نواهی الهی اجتناب و به اوامرش عمل شود. پس مراد از تقوا چنین معنای عام و فراگیری است. از این رو در جلب نظر الهی و کسب برکت، دو شرط اساسی ایمان و تقوا در کنار هم مطرح شده است و خداوند می فرماید «اگر اهل آبادی ها ایمان می آوردند و تقوا می داشتند، برکت هایی را از آسمان و زمین، بر آنان می گشادیم.» به این معنا که اسباب اصلی در برکت که انسان می بایست بدان توجه کند و اهتمام نماید، ایمان و تقواست و بقیه امور در حکم بستر و زمینه ساز برای این دو امر عمل می کنند. خداوند در آیات ۲ و ۳ سوره طلاق بر نقش تقوا در افزایش روزی و بهره مندی شخص از نعمت و خیر الهی از جایی که گمان نمی کند، تاکید می کند و مردم را به تقوا تشویق و ترغیب می کند تا برکت را در آن بجویند.[۲۹] در کتاب “معارف قرآن”، این ارتباط دوسویه این گونه تشریح شده است که «سنت برکتزایى ایمان و تقواى عمومى؛ یعنى هرگاه افراد جامعه به ایمان و تقوا گرایش یابند، خداوند درهاى برکت آسمان و زمین را بر آنها خواهد گشود و نعمتها را از بالا و پایین به آنها خواهد رساند. آیات زیر نیز به این سنت الهى تصریح دارد: «یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا الَیْهِ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یَزِدْکُمْ قُوَّهً الى قُوَّتِکُمْ: (هود به قوم خود گفت:) اى قوم من از پروردگارتان طلب آمرزش کنید و بهسوى او روآورید تا(بارانِ) آسمان را پى در پى بر شما بفرستد و نیرویى بر نیروى شما بیفزاید.» البته این سنت جزیى از سنت «تأثیرگذارى اعمال در نظام آفرینش» است که هم شامل اعمال خوب است و هم اعمال بد. ایمان و تقوا برکتزاست و کفر، شرک، ظلم و گناهان فساد و مصیبتبار. آیه زیر نیز به «فسادآورى و مصیبتزایى» کفر و ظلم و شرک تصریح دارد: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ ایْدِى النَّاسِ: به خاطر دستاورد(بد) مردم، فساد در خشکى و دریا ظاهر شده است.»[۳۰]
البته نباید این گونه پنداشت که ایمان و تقوا صرفاً پدیده ای فردی است. بلکه ایمان و تقوای اجتماعی نیز مطرح است که پدیده برکت را از سطح فردی به حوزه ای فراخ تر می کشاند و کل جامعه به واسطه تقوای اجتماعی از ایمنی، صلابت و رفاهیت برخوردار می شوند. براساس چنین بینشی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی از اقتصاد مقاومتی به مثابه تقوای اجتماعی یاد می کنند: «تقوا چیست؟ تقوا عبارت است از آن حالت مراقبت دائمی که موجب می شود انسان به کجراهه نرود و خارهای دامنگیر، دامن او را نگیرد. تقوا در واقع یک جوشنی است، یک زرهی است بر تن انسان باتقوا که او را از آسیب تیرهای زهرآگین و ضربههای مهلک معنوی محفوظ و مصون می دارد؛ البتّه فقط هم مسائل معنوی نیست. «وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَه مَخرَجاً وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِب؛ در امور دنیوی هم تقوا تأثیرات بسیار مهمّی دارد، این تقوای شخصی است. عین همین مسئله در مورد یک جامعه و یک کشور قابل طرح است. تقوای یک کشور چیست؟ تقوای یک جامعه چیست؟ یک جامعه، بخصوص اگر مثل جامعهی نظام جمهوری اسلامی آرمان های والا و بلندی داشته باشد، مورد تهاجم است؛ مورد هجوم تیرهای زهرآگین است؛ این هم تقوا لازم دارد. تقوای جامعه چیست؟ در بخش های مختلف تقوای اجتماعی را می توان تعریف کرد؛ در بخش اقتصاد، تقوای جامعه عبارت است از اقتصاد مقاومتی. اگر در مورد اقتصاد می خواهیم در مقابل تکانههای ناشی از حوادث جهانی یا در مقابل تیرهای زهرآگین سیاست های معارض جهانی آسیب نبینیم، ناچاریم به اقتصاد مقاومتی رو کنیم. اقتصاد مقاومتی عامل استحکام است در مقابل آن کسانی و آن قدرت هایی که از همهی ظرفیّت اقتصادی و سیاسی و رسانهای و امنیّتی خودشان دارند استفاده می کنند…این می شود تقوای اجتماعی ما در زمینهی مسئلهی اقتصادی.»[۳۱]
این تقوای اجتماعی در عرصه اقتصادی نیز، خیر و برکتی عظیم برای جامعه به ارمغان خواهد آورد که تحصیل حیات طیبه و دوری از مفاسد اقتصادی و آسیب های اقتصادی را تسهیل می نماید. به اعتقاد رهبر معظم انقلاب اسلامی، تعالی و پیشرفت در عرصه های اقتصادی، اجتماعی، علمی، سیاسی و سایر حوزه ها ناشی از برکت اسلام است و از این رو، باید شاکر این نعمت ها باشیم. ایشان در این خصوص به صورت مفصل بیان می کنند: «ملت ما در زمینهى علم، در زمینهى عمران، در زمینهى سیاست بینالملل، در زمینهى ارتقاى آگاهىهاى گوناگون، در زمینهى ساخت زیربناهاى عظیم کشور، در زمینهى بهدست آوردن قدرت فناورى و احیاى استعدادهاى مردمى، و در بسیارى از زمینههاى دیگر، پیشرفتى داشته است که در گذشته حتّى تصور آن را هم نمىکرده؛ این به برکت اسلام است. ما هرگز ادعا نمىکنیم که در برنامههاى انقلاب، بهنگام و بهروز پیش رفتهایم و در آنجایى که باید باشیم، هستیم؛ نه، اما این کمکارىِ ماست. ما مسئولان در ردههاى مختلف اگر بیشتر و بهتر کار کنیم، بدون شک موفقیت ها بیشتر خواهد شد. امروز هم موفقیت هاى بسیارى داریم. امروز ملت ما قوى است؛ دولت ما قوى است؛ زیربناهاى کشور آماده است و پیشرفت علمى و استخراج استعدادهاى جوانان ما محیرالعقول است. ما مىتوانیم حرکت خود را شتاب دهیم؛ و این کار را هم ملت ما خواهد کرد و به فضل پروردگار و به حول و قوهى الهى پیشرفت مىکنیم. امروز پرچم اسلام، پرچم دیندارى، پرچم شجاعت و پرچم نوآورى در زمینهى سیاست در دست ملت ماست…خدا را شکر مىکنیم که ارادهى ما محکم است؛ راهمان روشن است؛ مردممان مؤمناند و مکتب سیاسى امام، زنده و درخشنده است. دشمنان ما هم قدرت ملت را فهمیدهاند و به آن اعتراف کردهاند. در زمینهى مسائل گوناگون جهانى و بینالمللى، مواضع ما مستقل است. ما تحت تأثیر کسى قرار نمىگیریم و به سراغ جنجال و تنشآفرینى نمىرویم؛ اما ظلم را محکوم مىکنیم؛ با ظالم اعلام مخالفت مىکنیم و از مظلوم اعلام حمایت مىکنیم.»[۳۲]
۳-۵٫ آثار شکران نعمت در اقتصاد ملی
در گفتمان اقتصادی انقلاب اسلامی، شکرگزاری از نعمتهای الهی، آثار و نتایج ارزشمندی نظیر فراوانی روزی(سعه رزق)، خیر و برکت، ماندگاری نعمت و در امان ماندن نعمت از بلا و نقمت میباشد. به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب اسلامی با استعانت از سوره حمد تاکید می کنند که برای پاسداشت نعمت ها باید شکرگزار آنها بود تا آنها را از دست نداد: «آنچه مهم است، این است که کسی که از سوی پروردگار عالم نعمت میگیرد، در مقابل آن چه روشی از خود نشان خواهد داد. در سورهی حمد میخوانید که «صراط الّذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضّالّین» یعنی کسانی که نعمت هم میگیرند، ممکن است «مغضوب علیهم» شوند؛ مثل بنیاسرائیل. بارها خدای متعال به بنیاسرائیل فرمود: «اذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم» آنها مورد نعمت خدا قرار گرفته بودند. در سورهی حمد، «مغضوب علیهم» به بنی اسرائیل تعبیر شده است. بنابراین، نعمت را که گرفتیم، باید مواظب باشیم که بعد از تسلّم نعمت، شکرگزار آن باشیم تا جزو مغضوب علیهم و یا ضالّین نشویم. راهش هم این است که شکر کنیم.»[۳۳]
برکت در اقتصاد مقاومتی می تواند زمینه ساز آزادی، رفاه، استقلال، امنیت، سعه رزق و غیره باشد که در پرتو ایمان و تقوا صیانت شوند. به تعبیر آیت الله خامنه ای؛ «ایمان و تقوا که باشد، برکات آسمان و زمین جاری خواهد شد. برکات آسمان، همان فتوح معنوی است، همان رحمت الهی است، همان تقرب الیاللَّه است، همان استغفار ملائکهی آسمان و حمَلهی عرش برای بندگان خدا در روی زمین است. برکات ارض، یعنی همهی آنچه که به زندگی زمینی انسان ارتباط پیدا میکند؛ یعنی آزادی، یعنی رفاه، یعنی استقلال، یعنی امنیت، یعنی سعهی رزق، سلامت بدن و از این قبیل. اگر ایمان و تقوا باشد، هم آن برکات و هم این برکات برای بشر وجود دارد.»[۳۴] در مقابل این نعمت ها باید شکر به جای آورد. حال مراد از شکر چیست؟ به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی؛
«شکر چیست؟ شکر، چند پایهی اصلی دارد: اول، شناختن نعمت و توجه پیدا کردن به آن است. آفتِ اول ما این است که به نعمت توجه نمیکنیم؛ نعمت سلامت را جز بعد از مریض شدن و ناقصالعضو شدن نمیفهمیم؛ نعمت جوانی را جز بعد از پیر شدن، درست تشخیص نمیدهیم؛ اشکال کار این است. نعمت امنیت را جز بعد از دچار شدن به ناامنی نمیفهمیم… دوم، نعمت را از او دانستن. سوم، از خدا سپاسگزار بودن. نه اینکه بگوییم نعمت را خدا داده و وظیفهاش بوده که بدهد؛ نه، بلکه بدهکار بودن در مقابل خدای متعال. و چهارم، این نعمت را به کار گرفتن؛ مثل یک پلّکان. وقتی نعمتی را به شما میدهند، این پلهای از یک نردبان است که پایتان را روی آن گذاشتهاید، تا بالا بروید؛ حالا نوبت پلهی بعدی است. اگر دسترسی به پلهی بعدی پیدا کردهاید، پس این هم یک نعمت است؛ از آن استفاده کنید و پایتان را روی آن بگذارید و بروید بالا. آن کسی که دسترسی به پلّکانِ نردبان پیدا میکند، اما پایش را روی آن نمیگذارد، شکر نکرده است. شما ببینید خود این شکر با این ارکان، چه نعمت بزرگ خدایی است. امام حسین(ع) در دعای عرفه عرض میکند که من اگر هر کدام از نعمت های تو را شکر کنم، خود آن شکر، یک نعمت است؛ پس من اگر تا آخر دهر زنده بمانم، با همهی وجودم گواهی میدهم که شکر یک نعمت تو را نمیتوانم بهجا بیاورم؛ چون همین که آن نعمت را شکر کنم، خود اینکه توفیق شکر پیدا کردهام، یک نعمت دیگر است و باید آن را شکر کنم و همینطور تسلسل پیدا میکند تا ابد. خودِ شکر، یک نعمت است. اولاً، وقتی شکر کردید، این شکر موجب ذکر میشود؛ متوجه خدا میشوید؛ خود شکر انسان را ذاکر میکند. ثانیاً، شکر به ما صبر میدهد. شکر نعمت یکی از خواصش، دادن صبر و پایداری است. در دعا میخوانیم: «اللهم انی اسئلک صبرالشاکرین لک». وقتی شما شکر میکنید، نعمت را میشناسید و موقعیت را درک میکنید؛ امکانی را که خدا در اختیار شما گذاشته است، به یاد میآورید و امیدوار میشوید. این امید، پایداری شما را زیاد میکند. لذا لازمهی شکر، صبر است. یکی از دستاوردهای شکر، قدرت پایداری و ایستادگی در میدانهای دشوار است. یکی از خواص شکر، مغرور نشدن است. بعد هم خدای متعال وعده کرده است افزایش نعمت را؛ «لازیدنّکم» . وعدهی الهی صدق است و ساز و کار روشنی هم دارد. همین که عرض کردیم، نشاندهندهی این است که خودِ شکر، نعمت را زیاد میکند. شکرِ پلهی اول، انسان را به پشتبام میرساند. شکر، وظیفهی ماست.»[۳۵]
۳-۶٫ اعتماد به وعده های الهی در شرایت سخت اقتصادی
می توان بیان داشت در فرایند اقتصاد مقاومتی نیز ممکن است دشمن از توانمندی اقتصادی زیادی برای ضربه زدن به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران برخوردار باشد و افسران جنگ اقتصادی غرب از پتانسیل ها و منابع زیادی به لحاظ کمی برخوردار باشند ولی اعتماد به کمک الهی در امت اسلامی می تواند کمیت را به کیفیت تبدیل نماید و براساس ایمان و توکل به خداوند متعال، رزق الهی و برکت بر جامعه مستولی گردد و حربه های دشمنان اینگونه خنثی گردد. جوانه زدن امید در درون فشارهای اقتصادی معاندان نظام سیاسی اسلام، از ویژگی های بارز ایمان و توکل به الله است که جمهوری اسلامی ایران بارها این مسئله را به چشم دیده است. برپا کردن اقتصاد اسلامی در اوایل انقلاب اسلامی، تقویت پایه های اقتصاد ملی در هشت سال جنگ تحمیلی، رونق های اقتصادی در شرایط سخت تحریم در دهه سوم و چهارم انقلاب اسلامی و… نمودهایی از این اعتماد به وعده های الهی و امداد غیبی می باشد. به همین دلیل مدیریت جهادی در فرایند اقتصاد مقاومتی باید از عنصر کلیدی «اعتماد به وعده های الهی» برخوردار باشد و به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی؛ «عامل مهمّ مدیریّت جهادی عبارت است از خودباوری و اعتماد به نفس و اعتماد به کمک الهی. اینکه من نام مبارک امام باقر(ع) و نام مبارک امیرالمؤمنین و تبریک ایّام مبارک رجب را در طلیعهی عرایضم عرض می کنم، بهخاطر این است؛ در همهی کارها توکّل به خدای متعال و استمداد از کمک الهی کنیم؛ به کمکهای الهی اعتماد کنیم. وقتی شما از خدای متعال کمک میخواهید، راهها بهسوی شما باز می شود: وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجًا ، وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لایَحتَسِب. این رزقی که در این آیه و در آیات دیگر گفته شده است، به شکل های مختلفی به من و شما می رسد؛ گاهی شما ناگهان در ذهنتان یک چیزی برق میزند، می درخشد، راهی باز می شود؛ این رزق الهی است؛ در یک برههی فشار، ناگهان یک امید وافری در دل شما بهوجود میآید؛ این همان رزق الهی است. بنابراین اعتماد به کمک الهی؛ بهکارگیری هوش و دانش که این هم یکی از ارکان مقاومت اقتصادی است.»[۳۶] در بیانی دیگر آمده است: «درباره سیاست های اقتصاد مقاومتی، کار بزرگی شروع شده، این کار بزرگ را ما می توانیم انشاءالله با همت، با توکل به خدای متعال، قدم به قدم، با شتاب متناسب و لازم پیش ببریم. و جوری هم هست که به اعتقاد من آثار و نتایج آن بلندمدت هم نیست؛ برنامهها برنامههای بلندمدتی است، لکن نتایج آن خیلی زود به دست خواهد آمد انشاءالله؛ یعنی شروع ثمرات این کار و احساس عمومیِ مردم برای شیرینی نتایج این کار انشاءالله دیر و دور از دسترس نیست. انشاءالله امیدواریم در همین دولت، با پیشرفتی که انجام میگیرد، با کاری که انجام میگیرد، مردم این را احساس کنند و ثمرات این حرکت عمومی و بزرگ را بچشند. از خدای متعال می خواهیم که به همهی ما کمک کند، همهی ما را هدایت کند، ضعف های ما را به ما نشان بدهد، ما را بینای ضعف ها و نقص های خودمان قرار بدهد، آنچه را موجب رضای او است به ما الهام کند و ما را موفق به انجام آن قرار بدهد.»[۳۷]
- الگوی کفران نعمت و اقتصاد شکننده
بی توجهی به وعده های الهی سبب سقوط رزق و برکت از جامعه شده و در شرایط سخت و ناامنی ها، روزنه های امیدی برای بازکردن قفل های موجود یافت نمی شود. در نقطه مقابل اقتصاد مقاوم، اقتصاد شکننده و لرزان قرار دارد که علت اصلی چنین مشکلی در عرصه اقتصادی، فقدان ایمان و تقوای الهی است و در مرحله دوم، کفران نعمت است. ناسپاسی در برابر نعمت های بی کران الهی می تواند آثار منفی ای نظیر ناامنی، تنگدستی، تنگی رزق و غیره را به همراه بیاورد. رهبر انقلاب اسلامی بیان می دارند: «در مقابل شکر چیست؟ کفران نعمت. کفران نعمت، نقطهی مقابل این چیزهاست. به نعمت توجه نکردن و غفلت کردن از اصل نعمت، چیزی است که خیلی از ماها دچارش هستیم؛ یا نعمت را انکار کردن؛ یا آن را از خدا ندانستن؛ یا به نعمت خداداده مغرور شدن، که غرور ملازم با سقوط است و وقتی انسان غرور پیدا کرد، ساقط میشود؛ اینها کفران نعمت است. “و ضرب اللَّه مثلاً قریه کانت امنه مطمئنه یأتیها رزقها رغدا من کل مکان فکفرت بأنعم اللَّه فاذاقها اللَّه لباس الجوع و الخوف”؛ جامعهای راحت و برخوردار از نعم معنوی و مادی الهی کفران نعمت میکند و خدا ناامنی و تنگدستی را بر او تحمیل میکند. نتیجهی کفران نعمت، این است.»[۳۸]
ناسپاسی در برابر وفور نعمت های الهی، کفران آنها و فقدان شکر در برابر تمامی شرایط مناسبی که در جامعه وجود دارد، می تواند اقتصاد را شکننده سازد و حتی ملت را در آزمایشات گوناگون با شکست مواجه سازد. ناامنی، دلهره و ترس اقتصادی، تنگدستی و فقر عمومی، گرسنگی و نبود امنیت غذایی، فساد های بی شمار اقتصادی و مالی، رواج بی عدالتی و.. می تواند از دستاوردهای شوم و منفی کفران نعمت و مصرف غیرشاکرانه باشد.
نتیجه گیری
گفتمان اقتصادی انقلاب اسلامی بر اصلاح الگوی مصرف مادی تاکید دارد و با توجه به اصول اقتصاد اسلامی، باید نحوه مصرف تولیدات، کالاها، محصولات و… در جامعه مدیریت شود و مصرف عمومی جامعه چه در حوزه مردم و چه در حوزه کارگزاران نظام باید مبتنی بر انصاف، اعتدال، طیب بودن، متناسب با شرایط زمان و مبتنی بر الگوهای صحیح باشد. در عین حال، پرهیز از کفران نعمت و فزونی شکر نعمت در جامعه، برکت اقتصادی را افزایش می دهد و می تواند از آسیب ها و چالش های اقتصادی جامعه بکاهد. بنابراین، اقتصاد مقاومتی در جمهوری اسلامی ایران برای ازدیاد برکت و وسعت رزق در جامعه نیازمند الگوی اقتصاد شاکرانه است و به هر میزان که شکر نعمت، پاسداشت انعام الهی و مصرف صحیح نعمت ها در جامعه فزونی یابد، به همان میزان آسیب پذیری اقتصاد ملی کاسته می شود و در نقطه مقابل، به هر میزانی که کفران نعمت در جامعه رواج یابد، نه تنها تهدیدات اقتصادی توسعه می یابد بلکه کیان نظام اسلامی به شدت مورد تهدید قرار می گیرد زیرا مصرف زدگی و کفران نعمت یکی از پایه های اصلی فروپاشی تمدن ها است و به لحاظ عقیدتی، یکی از ناامنی های اقتصادی و فرهنگی در نظام اسلامی محسوب می شود.
منابع
قرآن کریم.
اصغر هادوی، «برکت افزایی و برکت زدایی»، ماهنامه پاسدار اسلام، سال سی و سوم، شماره ۳۹۳-۳۹۴، آبان و آذر ۱۳۹۳٫
اکبر هاشمى رفسنجانى، فرهنگ قرآن، پیشین، جلد۱۰، ص۱۴۶٫
انسیه کاشانی، مبانی کلامی پیشرفت اقتصادی در چارچوب جهان بینی توحیدی و الحادی از دیدگاه قرآن و روایات، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم حدیث،۱۳۹۲٫
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای شیراز در تاریخ ۱۴/۰۲/۱۳۸۷٫
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار انس با قرآن در تاریخ ۰۸/۰۴/۱۳۹۳٫
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار سفرا و رؤساى نمایندگىهاى سیاسى ایران در خارج از کشور در تاریخ۰۷/۱۰/۱۳۹۰٫
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار کارگران در گروه صنعتى مپنا در تاریخ ۱۰/۰۲/۱۳۹۳٫
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان نظام در تاریخ۰۲/۰۴/۱۳۹۴٫
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در تاریخ ۲۹/۰۳/۱۳۸۵٫
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نمایندگان مجلس در تاریخ۰۷/۰۳/۱۳۷۶٫
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینى(ره) در تاریخ۱۴/۰۳/۱۳۸۳٫
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی درجلسه تبیین سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی در تاریخ۲۰/۱۲/۱۳۹۲٫
حسین ایمانی یامچی، «برخی از موانع توسعه ی اقتصادی در قرآن و سنّت»، چهارمین همایش ملی قرآن کریم سفینه النجاه عصر، آذربایجان، دانشگاه شهید مدنی،۱۳۹۰٫
رسول میرزایی، «عوامل مادی ومعنوی ایجاد برکت در زندگی و مال»، روزنامه کیهان، شماره۲۰۷۷۴، بیست و پنجم اردیبهشت ماه۱۳۹۳٫
رسول میرزایی، «عوامل مادی ومعنوی ایجاد برکت در زندگی و مال»، روزنامه کیهان، بیست و پنجم اردیبهشت۱۳۹۳٫
زهرا زاهری، برکت از دیدگاه قرآن و حدیث، پایان نامه کارشناسی ارشد علوم قرآن، دانشکده اصول الدین،۱۳۹۰٫
سمیرا رشید مرادی الوار، نقش امر به انفاق و نهی از ربا در تعادل اقتصادی و اجتماعی از دیدگاه قرآن، پایاننامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه پیام نور، دانشکده علوم انسانی،۱۳۹۳٫
سیدمحسن بهشتی نژاد، برکت و جهاد اقتصادی، اصفهان، پارس ضیاء،۱۳۹۱٫
سیدمحمدجواد قربی، «تهدید و امنیت اقتصاد از منظر امام خمینی(ره)»، ماهنامه پیام انقلاب، شماره۷۶، آبان۱۳۹۲٫
سیدمحمدحسین طباطبائی، ترجمه تفسیر المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه،۱۳۷۵٫
سیدناصر حسینی، فرهنگ کار و خوداتکایی، قم، انتشارات دارالفکر،۱۳۸۵٫
عبدالرحمن بن محمد ابن خلدون، مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمدپروین گنابادی، تهران، نشر کتاب،۱۳۴۷٫
عبدالله جوادی آملی، اسلام و محیط زیست، تنظیم و تحقیق عباس رحیمیان، قم، مرکز نشر اسراء،۱۳۹۴٫
فرشته محیطی، «برکت و راه دست یابی به آن»، روزنامه کیهان، شماره ۲۰۲۵۰، هجدهم تیرماه۱۳۹۱٫
گروهی از نویسندگان، معارف قرآن، پژوهشکده تحقیقات اسلامى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، تهران، اداره آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه،۱۳۸۷٫
محسن نصری، اقتصاد رضوی(ع): مبانی اقتصاد مقاومتی از دیدگاه امام رضا(ع)، اصفهان، راه عشق،۱۳۹۲٫
محمد حکیمی، امام رضا(ع): زندگی و اقتصاد، مشهد، آستان قدس رضوی، شرکت به نشر،۱۳۹۴٫
محمدعلی اسماعیل زاده اصل، «رشد اقتصادی و الگوی ذهنی انتظارات مصرفی»، مجموعه مقالات دومین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، تهران، پیام عدالت،۱۳۹۲٫
محمدعلی متفکر آزاد، «راه های میان بر برای ظهور و شکوفایی اقتصاد مقاومتی»، فصلنامه علوم انسانی اسلامی(صدرا)، ویژه نامه اقتصاد مقاومتی، زمستان۱۳۹۳٫
مرتضی مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، تهران، انتشارات صدرا،۱۳۷۹٫
مهرداد نجفی، مفهومشناسی برکت و جایگاه آن در اقتصاد اسلامی، پایاننامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، دانشکده اقتصاد و معارف اسلامی، ۱۳۹۳٫
ناصر مکارم شیرازى، مثالهاى زیباى قرآن، قم، نسل جوان،۱۳۸۲٫
نصرت الله جمالی، عوامل سقوط حکومت ها در قرآن و نهج البلاغه، قم، انتشارات نهاوندی، ۱۳۷۸.
یعقوب جعفرى، تفسیر کوثر، قم، انتشارات هجرت،۱۳۷۶٫
نویسنده: سیدمحمدجواد قربی[۱]
[۱] . دانش آموخته کارشناسی ارشد پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی
[۲]. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در تاریخ ۲۹/۰۳/۱۳۸۵٫
[۳] . یعقوب جعفرى، تفسیر کوثر، قم، انتشارات هجرت،۱۳۷۶، جلد۴، ص۴۴٫ ۳
[۴] . محمدعلی اسماعیل زاده اصل، «رشد اقتصادی و الگوی ذهنی انتظارات مصرفی»، مجموعه مقالات دومین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، تهران، پیام عدالت،۱۳۹۲٫
[۵] . عبدالرحمن بن محمد ابن خلدون، مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمدپروین گنابادی، تهران، نشر کتاب،۱۳۴۷-۱۳۴۵، جلد۱، صص۲۶ ۸-۲۶۷ و نصرت الله جمالی، عوامل سقوط حکومت ها در قرآن و نهج البلاغه، قم، انتشارات نهاوندی، ۱۳۷۸.
[۶] . زهرا زاهری، برکت از دیدگاه قرآن و حدیث، پایان نامه کارشناسی ارشد علوم قرآن، دانشکده اصول الدین،۱۳۹۰، صص۵-۴٫
[۷] . نک: مهرداد نجفی، مفهومشناسی برکت و جایگاه آن در اقتصاد اسلامی، پایاننامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، دانشکده اقتصاد و معارف اسلامی، ۱۳۹۳، بخش چکیده.
[۸]. فرشته محیطی، «برکت و راه دست یابی به آن»، روزنامه کیهان، شماره ۲۰۲۵۰، هجدهم تیرماه۱۳۹۱، ص۶ و ر.ک: اصغر هادوی، «برکت افزایی و برکت زدایی»، ماهنامه پاسدار اسلام، سال سی و سوم، شماره ۳۹۳-۳۹۴، آبان و آذر ۱۳۹۳، صص۵۷-۵۶٫
[۹] . رسول میرزایی، «عوامل مادی ومعنوی ایجاد برکت در زندگی و مال»، روزنامه کیهان، شماره۲۰۷۷۴، بیست و پنجم اردیبهشت ماه۱۳۹۳، ص۶٫
[۱۰] . مجموعه آثار شهید مطهری، جلد۱۷، ص۵۶۳٫
[۱۱] . انسیه کاشانی، مبانی کلامی پیشرفت اقتصادی در چارچوب جهان بینی توحیدی و الحادی از دیدگاه قرآن و روایات، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم حدیث،۱۳۹۲، بخش چکیده.
[۱۲] . حسین ایمانی یامچی، «برخی از موانع توسعه ی اقتصادی در قرآن و سنّت»، چهارمین همایش ملی قرآن کریم سفینه النجاه عصر، آذربایجان، دانشگاه شهید مدنی،۱۳۹۰٫
[۱۳] . عبدالله جوادی آملی، اسلام و محیط زیست، تنظیم و تحقیق عباس رحیمیان، قم، مرکز نشر اسراء،۱۳۹۴، صص۲۳۲-۲۱۱٫
[۱۴] . نک: سیدناصر حسینی، فرهنگ کار و خوداتکایی، قم، انتشارات دارالفکر،۱۳۸۵،جلد۱۱، صص۳۵-۳۱٫
[۱۵] . سمیرا رشید مرادی الوار، نقش امر به انفاق و نهی از ربا در تعادل اقتصادی و اجتماعی از دیدگاه قرآن، پایاننامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه پیام نور، دانشکده علوم انسانی،۱۳۹۳٫
[۱۶]. شکر در فرایند اقتصاد مقاومتی باید در سه حوزه نمود داشته باشد؛ شکر قلبی، شکر زبانی و شکر عملی. در عین حال، ارتباط شکر نعمت های الهی با احسان و انفاق ملی می تواند یک اقتصاد مقاوم، پویا و متعالی را به وجود آورد.
[۱۷] . محمدعلی متفکر آزاد، «راه های میان بر برای ظهور و شکوفایی اقتصاد مقاومتی»، فصلنامه علوم انسانی اسلامی(صدرا)، ویژه نامه اقتصاد مقاومتی، زمستان۱۳۹۳، ص۱۱۰٫
[۱۸] . محمد حکیمی، امام رضا(ع): زندگی و اقتصاد، مشهد، آستان قدس رضوی، شرکت به نشر،۱۳۹۴،ص۴۷، سیدمحسن بهشتی نژاد، برکت و جهاد اقتصادی، اصفهان، پارس ضیاء،۱۳۹۱، صص۵۶-۵۴ و محسن نصری، اقتصاد رضوی(ع): مبانی اقتصاد مقاومتی از دیدگاه امام رضا(ع)، اصفهان، راه عشق،۱۳۹۲، صص۱۲۰-۱۰۳٫
[۱۹] . سیدمحمدحسین طباطبائی، ترجمه تفسیر المیزان، جلد۱۲، صص۵۲۴-۵۲۲٫
[۲۰] . اکبر هاشمى رفسنجانى، فرهنگ قرآن، پیشین، جلد۱۰، ص۱۴۶٫
[۲۱]. آیه ۲۱۶ سوره مبارکه بقره.
[۲۲] . مجموعه آثار شهید مطهری، جلد۳، ص۱۵۰٫
[۲۳] . ترجمه تفسیر المیزان، جلد۷، ص۳۸۷٫
[۲۴] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار انس با قرآن در تاریخ ۰۸/۰۴/۱۳۹۳٫
[۲۵] . آیه۹۶ سوره مبارک اعراف.
[۲۶]. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار سفرا و رؤساى نمایندگىهاى سیاسى ایران در خارج از کشور در تاریخ۰۷/۱۰/۱۳۹۰٫
[۲۷] . ناصر مکارم شیرازى، مثالهاى زیباى قرآن، پیشین، جلد۲، ص۳۳۰٫
[۲۸] . سیدمحمدجواد قربی، «تهدید و امنیت اقتصاد از منظر امام خمینی(ره)»، ماهنامه پیام انقلاب، شماره۷۶، آبان۱۳۹۲، ص۳۲٫
[۲۹] . رسول میرزایی، «عوامل مادی ومعنوی ایجاد برکت در زندگی و مال»، روزنامه کیهان، بیست و پنجم اردیبهشت۱۳۹۳، ص۶٫
[۳۰] . گروهی از نویسندگان، معارف قرآن، پژوهشکده تحقیقات اسلامى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، تهران، اداره آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه،۱۳۸۷، جلد۲، ص۱۱۰٫
[۳۱] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان نظام در تاریخ۰۲/۰۴/۱۳۹۴٫
[۳۲] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینى(ره) در تاریخ۱۴/۰۳/۱۳۸۳٫
[۳۳] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نمایندگان مجلس در تاریخ۰۷/۰۳/۱۳۷۶٫
[۳۴] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای شیراز در تاریخ ۱۴/۰۲/۱۳۸۷٫
[۳۵] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در تاریخ ۲۹/۰۳/۱۳۸۵٫
[۳۶] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار کارگران در گروه صنعتى مپنا در تاریخ ۱۰/۰۲/۱۳۹۳٫
[۳۷] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی درجلسه تبیین سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی در تاریخ۲۰/۱۲/۱۳۹۲٫
[۳۸] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در تاریخ ۲۹/۰۳/۱۳۸۵٫