چکیده
تأمین امنیت، اساسیترین نیاز کنونی جوامع بشری است و پیوندی عمیق و ناگسستنی با شکوفایی، رشد و توسعه نظامهای سیاسی و حکومتها برقرارساخته است. امنیت اجتماعی بهعنوان یکی از مهمترین ابعاد تشکیلدهنده امنیت ملی، بیانگر پیوند و ارتباط نزدیک و تنگاتنگ میان امنیت دولت و جامعه است. پدیده امنیت اجتماعی در مسیر تحولات اجتماعی برسر راه توسعه یعنی وضعیت موجود و وضعیت مطلوب مورد توجه مردم و گروه های اجتماعی قرار میگیرد. اهتمام به مسئله امنیت اجتماعی در جامعه ناشی از افزایش سرمایه اجتماعی خواهد بود.در سطح جامعه هر چه شرایط محیطی و میزان تراکم و چگالی تعاملات اجتماعی موجود در محیطهای اجتماعی بالاتر رود، در نتیجه انسجام، اعتماد و تعامل اجتماعی بیشتر خواهد شد.در واقع، امنیت اجتماعی پاسداری از هویت ملّی است؛ بر این اساس جامعه از طریق گسترش فضای اجتماعی به دنبال حفظ الگوی هویتی خواهد بود. بر این اساس، مقاله حاضر بر آن است تا با بازخوانی اندیشههای راهگشا و روشنگر رهبری، ابعاد و مؤلفههای امنیت اجتماعی نظام جمهوری اسلامی و چالشهای فراروی آن را به اختصار برای مخاطبان بیان نماید.
مقدمه
امروزه بیش از همیشه ضرورت طراحی یک جامعه امن بر پایههای روابط و مناسبات سازگار و تعریف و تحدید مفاهیم اساسی نظیر ارزشها و ایدهالها، واقعیتها، منافع و مصالح، فرد و اجتماع، مردم و دولت، ما را به یاریگری میخواند. و این مهم جز در سایه باور به این اصل که امنیت رفیعترین ارزش یک جامعه است، ممکن نیست.با مروری بر تاریخ جوامع در مییابیم که امنیت همیشه یکی از مسائل اساسی و حیاتی بوده است. جوامع همواره با دو تهدید روبرو بودهاند. تهدیدی از بیرون و تهدیدی از درون. دشمنان خارجی و نقطه ضعفهای داخلی همیشه تهدیدهای بالقوهای بودهاند که آرامش و ثبات جامعه را در معرض خطر قرار دادهاند. بدیهی است این خطرهای بالقوه و همیشگی، حکومتها و دولتها را بر آن داشته تا برای استقرار نظم و ثبات، بیش از هر چیز به مسأله امنیت و راههای استقرار آن در جامعه بیاندیشند.
در دوران مدرن اهمیت این امر تا آن اندازه افزایش یافته است که به تعبیر برخی، کارویژه بیبدیل حکومتها در جامعه مدرن امروزی و عصر مدرنیته، ایجاد و حفظ امنیت در معنای وسیع آن میباشد. نداشتن ترس و واهمه در زندگی، امنیت جانی، مالی، شأن انسانی و حیثیت اجتماعی و در یک کلام، فقدان تهدید از چنان جایگاهی برخوردار است که خداوند تبارک و تعالی آن را به همراه آبادانی و معیشت به خود نسبت می دهد. (قریش:۳)
در سرآغاز هزاره سوّم، تکاپوی تازهای برای فهم نسبت اجتماع و امنیت آغاز شده است. از گفتمان نوینی به نام امنیت اجتماعی سخن میرود که تار و پود زیست فردی و اجتماعی را در می نوردد و چشم انداز نو و جدیدی بر مجموعه نظمهای متوالی وارد میکند. امنیت اجتماعی منوط به ایجاد وفاق عمومی در کنار نظم اجتماعی و نیز فراروی از اجرای قانون به همدلی و مشارکت مردمی و افزایش اعتماد به نهادها و حکومت در تمام سطوح حیات اجتماعی است.
درهرجامعهانسانی اندیشههای رهبران، بهطور اجتنابناپذیری در جهتگیریهای مختلف آنها تأثیر بهسزایی دارد، اما در مورد انقلاب اسلامی عنصر بیبدیل دیگری نیز دخالت دارد و آن اصل ولایت فقیه است. بنابراین اصل هرکسی نمی تواند با تبلیغات و زد و بند های پارلمانی و یا حزبی به سمت رهبری منصوب شود. رهبر بوسیله مجلس خبرگان شناسائی و نصب می شود. سطح گسترده مطالعات رهبری و صاحبنظر بودن ایشان در عرصه امنیت کشور، عنصر مهم دیگری است که ضرورت انجام پژوهشی در آثار ایشان بهمنظور یافتن جایگاه امنیت اجتماعی و تبیین خطمشیهای ارائه شده توسط شخصیتی با چنین جایگاه حقیقی و حقوقی را امری ضروری مینماید. به همین سبب این مقاله کوشیده است با توجه به تأثیرگذاری امنیت اجتماعی بهعنوان مهمترین رکن و منبع امنیت، به منظور دستیابی به جامعهای امنتر، حرکتی در راستای استخراج اهداف و خطمشیهای ترسیم شده توسط رهبری انجام دهد.
اهمیت موضوع
در هر جامعه ای، برخورداری از امنیت در هر سطحی به صورت پایدار و همه جانبه از اهداف اساسی هر نظام اجتماعی است. جامعه تا حدزیادی از بنیان های خود تأثیر میپذیرد. مؤلفههای اجتماعی از یکسو روابط اجتماعی و کارکردهای جمعی را رقم میزنند، و از جهت دیگر با توجه به جایگاه دولت یا حکومت در هر نظام اجتماعی، این نهاد اجتماعی میتواند نظام اجتماعی را در رسیدن به اهداف و عملی ساختن
برنامهها در هر بُعدی کمک نماید، بر این اساس میتوان گفت که امنیت اجتماعی از مهمترین مؤلفههای اساسی و پایدار امنیت در هر جامعهای است که هر چه میزان این مؤلفه در بین سایر عوامل پایدار امنیت قویتر و بیشتر باشد، امنیت ملی پایدارتر، کم هزینهتر و شکوفاتر خواهد بود. بنابراین نقش کار ویژههای امنیت اجتماعی در سطح هر جامعهای بر این مباحث متمرکز است که، این پدیده در سطح نظام اجتماعی باعث شده که انسان ها کنار هم جمع شوند، و از نیروهای جمعی هم بهره مند گردند؛ و در مسئولیتهای اجتماعی مشارکت داشته باشند، تا آسودهتر و راحتتر زندگی نمایند. جامعهای که میخواهد از توسعه و پیشرفت لازم و از ظرفیتها و فرصت های لازم اجتماعی و فرهنگی بهره ببرد، همواره نیازمند به این است که در هر بُعدی، از امنیت بالاخص امنیت اجتماعی بهرهمند گردد. امنیت اجتماعی در جامعه ایران در دهههای اخیر یکی از موضوعات مهمی است که مورد توجه حاکمیت و دستگاه های انتظامی و قضایی قرار گرفته است. در واقع این بُعد از امنیت در هر جامعهای در استمرار ارزشهای محوری و حیاتی نظام فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه نقش بارزی دارد، تداوم این موضوع در ساختار هر جامعهای از جمله جامعه ایران در جهت تکوین هویت اجتماعی،ایجاد انسجام جمعی و حفظ همبستگی بین شهروندان باعث میشود که انحرافات و تهدیدهای فرهنگی و اجتماعی در سطح داخلی که موجب بر هم زدن نظم و سامان اجتماعی میشود کاهش یابد.
امنیت اجتماعی بهعنوان یکی از شاخصهای عمده پدیده امنیت جزء نیازهای اساسی انسان است. بحث امنیت اجتماعی به خصوص در تأمین بهداشت اجتماعی و روانی و در کاهش آسیبهای اجتماعی و روانی، همچنین در گسترش سلامت اجتماعی و روانی اهمیت بسیاری دارد. بنابراین آرامش، رفاه، رشد، شکوفایی انسان، بروز استعدادها و خلاقیت ها و نیل به تمام کمالات انسان در سایه امنیت از جمله امنیت اجتماعی حاصل خواهد شد.
بر این اساس نظام اجتماعی در هر جامعه ای برای اعمال کارکردهایش نیازمند امنیت اجتماعی است، زیرا شرایط جدید جوامع ناشی از رشد شهرنشینی، و تغییر روابط اجتماعی موجب این شده که همبستگی های اجتماعی، مشارکتهای مدنی، سرمایههای اجتماعی روابط جمعی و….کاهش یابد و حیات جمعی به سمت فردی شدن و تضعیف کارکردهای نهادهای اجتماعی سوق یابد، و این مسائل باعث رشد آسیب های اجتماعی و بروز جرائم و انحرافات اجتماعی در حد وسیع و گسترده میگردد؛ از سوی دیگر کارویژه های نهادهای درون نظام اجتماعی در حال کمرنگ شدن و کاهش بوده است، به گونهای که ابعاد مختلف امنیت با افزایش جرائم در وضعیت بحرانی شدید قرار گرفته است و فرصتها و خلاقیتهای شهروندان در حال امحاء بوده و این مسائل باعث شده که نگرانی های بسیاری در زمینه حیات جمعی جامعه افزایش یابد. بر این اساس چنانچه ملاحظه میگردد استمرار وجوه امنیت اجتماعی می تواند امنیت جامعه و نهادهای اجتماعی را تضمین و تأمین نماید. در این نوشتار به مرور بیانات مقام معظم رهبری در خصوص امنیت اجتماعی میپردازیم.
تعریف واژهها
۱- مفهوم امنیت
امنیت در لغت بهمعنای در امان بودن، بیبیمی، آسایش، بیهراسی(معین،۱۳۷۵: ۳۵۴ ) اطمینان و سکون قلب(معلوف، ۱۳۸۲: ۱۸) میباشد. تعاریف مختلفی از امنیت ارائه شده است که به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود: لارونی مارتین، امنیت را، تضمین رفاه آتی، تعریف کرده است. (بوزان[۲]، ۱۳۷۸: ۳۱) والتر لیپمن در بیان تعریف امنیت معتقد است که هر ملتی تا جایی دارای امنیت است که در صورت عدم توسل به جنگ مجبور به رهاکردن ارزشهای محوری نباشد و چنانچه در معرض چالش قرار گیرد بتواند با پیروزی در جنگ، آن را حفظ نماید. (احمدی مقدم، ۱۳۸۹: ۳۶) و در نهایت ولفرز در تعریف مفهوم امنیت اینگونه مینویسد: امنیت در معنای عینی آن یعنی فقدان تهدید نسبت به ارزشهای کسب شده و در معنای ذهنی یعنی فقدان هراس از اینکه ارزشهای مزبور مورد حمله قرار گیرد. (نیومن، ۲۰۰۹: ۴)
در آثار مقام معظم رهبری انواعی از امنیت نام برده شده است. امنیت ملی، امنیت اجتماعی، امنیت اقتصادی، امنیت غذایی، امنیت سیاسی و امنیت فرهنگی و اخلاقی، انحاء گوناگون امنیت است که از لابلای سخنرانیهای مقام رهبری میتوان به تعریفی از آن دست یافت.
«رهبر معظم انقلاب در تعریف امنیت فرمودند: «امنیت مقولهاى است که هم کاملا واقعی و ملموس و هم بسیار گستردهاست. وقتی امنیت وجود دارد، ممکن است کسى آن را احساس نکند؛ مثل سلامتی که وقتی هست، شما آن را احساس نمیکنید؛ اما به مجرد اینکه خدای نکرده سرتان درد گرفت، آنگاه میفهمید که سلامتی یعنی چه. فرمود:”نعمتَانِ مَجْهُولَتَانِ الْأَمْنُ وَالْعَافِیَه”».(ابنبابویه، ۱۳۸۲:ج۱، ۳۴)« به مجرد اینکه گوشهای از امنیت مخدوش شود، اثر آن در زندگی مردم منعکس میگردد. بنابراین امنیت، کاملا عینی و واقعی است و با ذهنیات نمیشود آن را تأمین کرد. این فلسفهبافیهای ذهنیای که گاهی مشاهده میشود، باب محافل روشنفکری، یا حداکثر باب جلسات کارشناسی است که بنشینند راجع به ابعاد ذهنی یک مسأله بحث کنند. مردم واقعیت امنیت را میخواهند؛ آن هم در همان پهنهی گسترده؛ یعنی امنیت در محیط کار، در خانه، براى بچههایشان در مدرسه، برای بچههایشان در میدان فوتبال، امنیت براى جادهها، روستاها، شهرها و خیابانها.» (۲۵/۱۱/۷۹)
«امنیت، شعار و وظیفهى اصلى و اساسی شماست و براى زندگى مردم و یک جامعه، گاهى از نان شب واجبتر و مهم تر است. خداوندمتعال در قرآن کریم در مقام ذکر نعمتهاى بزرگ خود به جامعه، مىفرماید: «الّذى اطعمهم من جوع و امنهم من خوف»(قریش:۴)؛ یعنى گرسنگى و ناامنى در مقابل امنیت و راحتى ورفاه قرار دارد؛ اینها دو عنصر مقابل و مهمند.» (۱۵/۰۷/۸۳)
«جمهوری اسلامی – هم برای خود، هم برای دیگران – امنیّت را بزرگترین نعمت الهی میداند و برای حفظ امنیّت خود میایستد و دفاع میکند.» (۳۰/۰۱/۹۴)
«برای ایجاد امنیت باید هدفگذاری کنید؛ براساس هدفگذاری، برنامه ریزی کنید؛ براساس برنامهریزی، عمل کنید؛ بعد عمل خودتان را اندازهگیری کنید؛ آن هم نه اندازهگیری با شاخص در مقام حرف، همه میتوانند بگویند ما امنیت را برقرار کردیم یا ناامنی مستقر است؛ اما شما با آمارهای دقیق و صحیح، اول برای خودتان مشخص کنید تا بفهمید کجای راه و کجای میدان قرار دارید.»(۲۵/۱۱/۷۹)
«تزکیه عامل ایجاد امنیت در دنیا میباشد. تزکیهى اخلاقى براىیک کشور، یک امر ضرورى است؛ مهرورزى انسانها با یکدیگر، انصاف انسانها نسبت به یکدیگر، رعایت حال انسانهاى دیگر در برنامهریزى زندگى انسان، رحم و مروّت بین افرادبشر، چیزهایى است که زندگى بشر را آرامش میبخشد. اگر ملاحظه میکنیم که دنیا امروزبیش از گذشته در آتش ناامنیها میسوزد – ناامنى، امروز بزرگترین بلاى بشر یا لااقل یکى از بزرگترین بلایاى بشرى است؛ انسانها در درون خانوادهشان امنیت ندارند؛ درمحیط زندگى اجتماعى امنیت ندارند؛ در میان کشور و میهن خودشان امنیت ندارند – این ناامنى ناشى از سوء سیاستها، ناشى از قدرتطلبیها، ناشى از بىاخلاقیها، ناشى ازدورى انسان ها از تزکیه است. و اسلام ما را به تزکیه دعوت میکند و این یک قلم بسیارعمده از تعالیم اسلام است.«یتلوا علیکم ایاتنا و یزکیکم و یعلّمکم الکتاب والحکم (بقره:۱۵۱)؛ آیات الهى را تلاوت میکند و آنها را تزکیه میکند؛ آنها را تعلیم میدهد.»(۲۰/۰۵/۸۶)
سطوح امنیت
امنیت در سه سطح متفاوت از نظر کیفی در هر جامعهای قابل بررسی است:
در سطح منفعل؛ امنیت زمانی تأمین میشود که آسیب و ناامنی در جامعه ایجاد شده و نظام اجتماعی و سیاسی به صورت منفعلانه در جهت رفع و مقابله با آن از سوی دستگاههای ذیربط دست به اقداماتی
میزنند. مانند کشف جرائم و مجازات مجرمین از سوی دستگاههای انتظامی و قضایی و اطلاعاتی که موظفند این ناامنی ها را کنترل نمایند و به تأمین امنیت شهروندان بپردازند.
در سطح دوم؛ امنیت بهصورت پیشگیری فعال تأمین خواهد شد، یعنی قبل از بروز ناامنی، نظام اجتماعی و سیاسی به صورت فعال وارد عمل شده و مانع ایجاد بروز مؤلفههای ناامنی در جامعه میشود. بهعنوان مثال پیشگیری از وقوع جرم و اعمال مکانیزمهای بازدارنده انحرافات و جرائم نمونههایی از این صورت فعال امنیت میباشد.
در سطح سوم؛ امنیت در جامعه وجود دارد و به صورت فرافعال امنیت تأمین خواهد شد. در این سطح امنیت از رویکرد سلبی خارج شده و یک رویکرد ایجابی تولید میشود. در این رویکرد مؤلفههای کیفیت زندگی مورد توجه قرار میگیرد، بنابراین برای تولید این نوع رویکرد امنیتی بیشتر نیاز به تلاش فکری، علمی و پژوهشی است، به طوریکه در این رویکرد باید شاخصها و مؤلفههای امنیت را شناسایی یا طراحی کنیم که نشانگر وضعیت جدید و مطلوب میباشد.
بنابراین؛ در سطوح اول و دوم، مسئولیت و نقش اصلی برعهده دستگاههای انتظامی و قضایی است، لیکن درسطح سوم نقش اصلی را دستگاههای سیاستگذاری، برنامهریزی و تصمیمگیری در بخشهای مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایفاء مینمایند. در صورتی که رویکرد کلی، تولید امنیت نباشد، ممکن است، سیاستها، برنامه ها و تصمیمهای کلان دستگاههای حاکمیت خود مولد ناامنی باشد. بنابراین رویکرد تولید امنیت، نه تنها کیفیت زندگی اجتماعی را ارتقاء میدهد، بلکه از تولید ناامنی هم جلوگیری مینماید. ضمن آنکه بسیار کم هزینهتر از رویکرد مقابله با تهدید و ناامنی است.(سویینی،۱۳۹۰: ۳)
اهمیت امنیت از دیدگاه رهبری
«اگر ما بخواهیم ضروریات زندگى بشر را در فصول عمده خلاصه کنیم و مثلاً به دو فصل، سه فصل و حداکثر به چهار فصل برسد، یک فصل ازاین چند فصل، فصل «امنیت» است. بدون امنیت، نه خوراک لذّتى مىبخشد، نه خانواده اُنسى ایجاد مىکند و نه شغل و درآمد فایدهاى مىدهد. امنیت که نبود، هیچ چیزنیست. امنیت، مثل هوا براى انسان، به طور مستمر لازم است. اگر جامعه امنیت نداشته باشد، حالت اختناق پیدا مىکند؛ مثل مجموعهاى که هوا در اختیار نداشته باشد. این،اهمیت امنیت است. امنیت هم متعلّق به همه است. امنیتِ تهران، واجبتر از امنیتِ مردم مرزنشین جنوب و شرق و غرب کشور نیست. امنیت افراد مرفّه که از سرمایه و امکاناتى برخوردارند، واجبتر از امنیت آن کارگرى که چشمش به مزد روزانه است، نیست. لذا امنیت، متعلّق به همه است؛ نیروى انتظامى هم متعلّق به همه است.»(۲۵/۰۴/۷۶)
«اگر بخواهیم درست تشخیص بدهیم که برای پیشرفت یک کشور، امنیت چقدر اهمیت دارد، از برخورد دشمن با مقوله امنیت، میشود این را فهمید. وقتی انقلاب پیروز شد، در واقع یک مانع بزرگ از مقابل ملت ایران برداشته شد که بتواند در میدانهایی که در طول صد سال، صد و پنجاه سال عقب مانده بود، جبران عقبماندگیهای گذشته را بکند. نظام اسلامی آماده بود که هدایت مردم را در پیشرفت در همه این میدانها برعهده بگیرد و ملت ایران در زمینه علم و صنعت و خودکفایی و در زمینه مسائل فکری و عملی و مادی و معنوی به حرکت عظیمی دست بزند و آن را شروع کند. اولین کاری که دشمنان برای سنگاندازی در این راه انجام دادند، ایجاد ناامنی بود، یعنی مرزهای ما را ناامن کردند. ببینید، این نکتهی خیلی اساسی و مهمی بود.»(مقام معظم رهبری، ۱۳۷۹: ۶۸)
«حالت ناامنى واقعاً در جامعه چیز بدى است، باید با آن مبارزه کرد.امنیت موضوع مهمى است و نقش آن در زندگى اجتماعى، نقش بسیار بالایى است. آحاد ملت براى اینکه بتوانند در محیط کسب و کار و فعالیت اجتماعى و زندگى خصوصى، کار صحیح خود را انجام دهند و حتى به عبادت خدا با دل آرام و خاطر جمع مشغول باشند، محتاج امنیتند.»(۲۹/۰۴/۷۳)
«امنیت، نعمت بزرگى است. در قرآن هم راجع به امن و امنیت سخن رفته است. در هر جامعهاى، زمینهى لازم براى پیشرفتهاى مادى و معنوى، امنیت است. البته افراد برجستهاى هستند که در فضاهاى ناامن هم کارهاى بزرگى انجام مىدهند؛ در زیر فشار اختناق رژیمهاى ظالم و ستمگر – همانگونه که قبل از انقلاب در این کشور بود – کسانى بودند که در همان ناامنى هم کارهاى بزرگى مىکردند؛ لیکن شرط حرکت عظیم اجتماعى براى یک ملت، در درجهى اول «امنیت» است.» (۱۰/۰۶/۷۸)
«اگر امنیت نباشد ، اقتصاد هم نیست؛ تلاش برای سازندگی و برای افتخار آفرینی هم نیست. ناامنی، بزرگترین خطری است که یک ملت را تهدید میکند. اگر به بعضی از ملتهای دیگر نگاه کنید و ببینید که در زیر آوار ناامنی، چه مشکلاتی برایشان به وجود آمده و امنیتی که ما در طول سالهای گذشته داشتیم، چه فرصتهای خوبی را در اختیار ملت ایران قرار داده است، آن وقت اهمیت امنیت ملی برای کشور و مردم ما آشکار خواهد شد.»(۱۰/۰۶/۷۸)
«اگر امنیت نباشد، بسیارى از خیرات جامعه، از آن جامعه رخت خواهد بست. امنیت را در بخش عظیمى از زندگىو حیات اجتماعى و فردى مردم، نیروى انتظامى تأمین مىکند.» (۱۷/۰۷/۸۷)
«علم، پیشرفت، تکنولوژی، ثروت و معنویت در سایهی امنیت حاصل خواهد شد.» (۲۱/۰۷/۹۰)
«امنیت برای یک ملت جزو اساسیترین نیازها است. اگر امنیت بود، پیشرفت به وجود میآید، علم رشد میکند، اقتصاد شکوفائی پیدا میکند، سازندگی کشور امکان پیدا میکند.» (۵/۰۴/۹۲)
«مسئولیت ایجاد امنیت، پس از هوشیاری آحاد مردم، دستگاههای ذیربطاند؛ وزارت اطلاعات، وزارت کشور، نیروی انتظامی، دستگاه قضایی و.. . مهمترین مطالبهی مردم از دستگاه حکومت این است و این مهمترین مطالبه زنده از دستگاههای ذیربط است. همه باید توجه کنند و مراقب باشند. همه باید با قضایا هوشیارانه برخورد کنند. ما که نباید اجازه دهیم دشمن هرکاری که میخواهد، انجام دهد.»(۰۶/۰۱/۷۹)
خطر تهدید کننده امنیت
«امروز در منطقه ما، خطری که امنیت منطقه و تمامیت ارضی کشورهای منطقه و همسایه خود را تهدید میکند، خطر رژیم اشغالگر قدس است. ملتها و دولتهای منطقه باید این حقیقت را با تمام وجود، احساس و ادراک کنند. بدیهی است، هرکس که آن رژیم متجاوز و متعرّض و غیرقانونی را پشتیبانی می کند، در جرائم آن، سهیم و شریک است. امروز صهیونیستها و پشتیبانانشان آنقدر گستاخ شدهاند و وقاحت را بهجایی رساندهاند که در اطراف دنیا راه میافتند و علیه جمهوری اسلامی، تبلیغ میکنند! اگر ملتها و دولتهای منطقه، فراموش نکنند که نظام غاصب صهیونیستی برای چه و چگونه بهوجود آمد، گستاخی او به اینجاها نمیرسد؛ والّا ملتهای منطقه را خطر بزرگی تهدید میکند. پشتیبانان رژیم صهیونیستی هم در هر تعرّض و تجاوز و حرکتی که علیه کشورهای همسایه سرزمین مقدس فلسطین انجام گیرد، سهیم خواهند بود.»(۰۳/۰۳/۷۵)
مجازاتهای سنگین اسلام برای امنیتشکنان
«اسلام برای کسانی که محیط زندگی را ناامن میکنند و مردم را میترسانند و اخافه میکنند، مجازاتهای سنگینتری گذاشته است. اگر، هم در مورد اینها، و هم در مورد سارقان، حکم الهی جاری شود- بهخصوص کسانی که حرفهشان را این قرار دادهاند –مطمئناً به میزان زیادی تأثیر خواهد گذاشت. ملاحظه بعضی از رودربایستیهای جهانی و امواج تبلیغاتی را نکنند؛ ببینند حکم خدا چیست. حکمالهی، همه چیز را در جای خود و با میزان صحیح معین کرده است.
ناامنی اقتصادی، بخش دیگری از ناامنی است. آن کسانیکه محیطهای اقتصادی را ناامن میکنند؛ اگر کسانی سرمایههای کوچکی دارند اینها با کارهای غیرقانونی، بازرنگیها، این سرمایههای کوچک و امکانات مردم را نابود میکنند و بهسود خودشان مصادره میکنند. آنهایی که بالاتر از این، امکانات دولتی و عمومی را با زرنگیها، با تسلط بر قوانین و مقررات و گریزگاههای قانونی، به نفع خودشان مصادره میکنند و هرجا که بتوانند، از سوء استفادههای شخصی نمیگذرند؛ اینها محیطهای اتقصادی را ناامن میکنند. شما ببینید اگر در یک کشور وضع اقتصادی بیمار است، یکی از چند علت، وجود همین گریزگاههای از قانون است که کسانی میتوانند با استفاده از اینها سوء استفاده کنند و جیبهای خودشان را پر کنند و امکانات مردم و دولت را بهنفع و سمت خودشان بکشانند.
از همه اینها بالاتر، ناامنی اجتماعی است که در حقیقت ناامنی ملی، بیشتر متوجه به این نمونه است. محیطهای کار را ناامن کنند؛ محیطهای علمی را ناامن کنند؛ محیطهای دانشجویی را ناامن کنند. اینکه من قبلاً هم اشاره کردم یک مقام آمریکایی در یک ماه قبل از این، خبر داد که در ایران ناامنی وجود خواهد داشت، این ناامنی است. اینها برنامههایی دارند. بایستی، هم آحاد مردم هوشیار باشند، هم کسانی که بیشتر آماج توطئههای اینها هستند. از اول انقلاب تاکنون، بارها دشمن تلاش کرده است محیطهای کار را دچار تشنج کند و با ایجاد اعتصاب، نیروی کار را از فعالیت سازنده در کشور باز دارد. تا امروز نتوانسته است؛ اما دارند طراحی می کنند.» (۰۶/۰۱/۷۹)
۲- مفهوم امنیت ملی
در تعریف امنیت ملی، اختلاف نظر وجود دارد. این اصطلاح در دائره المعارف علوم اجتماعی، توان یک ملت در حفظ ارزشهای داخلی از تهدیدات خارجی تعریف شده است.(ترابی، ۱۳۷۹: ۱۷۹) در تعریف دیگری آمده است: امنیت ملی به معنای دستیابی به شرایطی است که به یک کشور امکان میدهد از تهدیدهای بالقوه یا بالفعل خارجی و نفوذ سیاسی و اقتصادی بیگانه درامان باشد و در راه پیشبرد امر توسعه اقتصادی، اجتماعی و انسانی و تأمین وحدت و موجودیتکشور و رفاه عامه، فارغ از مداخله بیگانگان گام بردارد. (روشندل، ۱۳۸۸: ۱۳)
از نگاه مقام معظم رهبری، امنیت ملی همان فرایند گسترده حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی است و دستیابی به آرمانهای متعالی و هموار ساختن مسیر رشد و تعالی مرهون توسعه اقتدار روز افزون سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی؛ تا بتواند با بهرهگیری از تمام ظرفیتها، امکانات و استعدادهای درونی بحرانهای ناخواسته داخلی و تهدیدهای دشمنان خارجی را یکی پس از دیگری خنثی نماید و به سلامت به سر منزل مقصود برسد. بنابراین به صراحت میتوان گفت که پرداختن همه جانبه به مقوله ابعاد مؤلفههای امنیت ملی و دوری از چالش ها و دفع تهدیدها در شرایط فعلی و حساس نظام مهمترین موضوعی است که شایسته است در دستور کار کارگزاران نظام اسلامی قرار گیرد. مقام معظم رهبری هم مسیر صعود به قله افتخارات کشور را عبور از پل های امنیت ملی می داند:
«امنیت، مقوله بسیار مهمی است و بدون امنیت، یک کشور در همه عرصه ها و صحنه های فعالیت و تلاش دچار مشکل است، در مقوله علم، در مقوله پیشرفتهای اقتصادی، در مقوله مسائل معیشتی و شهروندی، در مقوله سازندگی کشور، در همه مقولاتی که می تواند افتخارات بزرگ ملی را برای یک کشور به ارمغان بیاورد، پیش نیاز اصلی و اساسی عبارت است از امنیت.» (۱۵/۰۲/۸۴)
در باب اهمیت امنیت ملی مقام معظم رهبری فرمودند: «امنیت ملى بسیار مهم است. البته امنیت ملى، شامل امنیت داخلى و امنیت خارجى است. امنیت خارجى، یعنى آن جایى که امنیت یک کشور از ناحیهى نیروهاى خارج از این مرز تهدید مىشود؛ یا نیروهاى نظامى – مثل جنگهایى که اتفاق مىافتد – به مرزهاى یک کشور حمله کنند؛ یا تهاجم سیاسى و تبلیغاتى علیه یک کشور صورت گیرد؛ که گاهى موجب اختلال و اغتشاش مىشود؛ که این هم مکرر در کشورها دیده شده و مشکلاتى را بهوجود آورده است. امنیت داخلى، یک طیف وسیع از تلاشى است که اگر همهى مسؤولان ذىربط با همهى توان کار کنند، خواهند توانست این خواستهى بزرگ را تأمین کنند.»(۰۶/۰۱/۷۹)
«آن چیزی که حافظ امنیّت است، در درجهی بالاتری از امنیّت قرار دارد؛ مجموعهای که میتواند امنیّت کشور را حفظ کند اهمّیّت بیشتری دارد. برای همین است که با مجموعههای حافظ امنیّت -که نیروهای مسلّح ازجملهی مهمترین اینها هستند- مخالفند؛ بهخاطر اینکه اگر امنیّت نبود، علم هم نیست، اقتصاد هم نیست، ابتکار هم نیست. آن چیزی که موجب میشود یک کشور بتواند دانشمند تربیت کند، بتواند در بخشهای مختلف رشد کند، وجود امنیّت است. بستر امنیّت برای یک کشور از همهچیز مهمتر و لازمتر است. آن چیزی که حافظ امنیّت کشور است، موجب ناراحتی آنها است؛ [لذا] تلاش میکنند این امنیّتی را که در کشور وجود دارد از بین ببرند. این یکی از نکات بسیار مهم است». (۲۰/۰۲/۹۶)
«شما نگاه کنید به منطقه، منطقهی ما، منطقهی غرب آسیا و شمال آفریقا امروز غرق در ناامنی است؛ چه با حضور تروریستها و عناصر مسلّحی که غالباً از سوی دولتهای بددل و بدخواه تقویت میشوند، چه با جنگهای داخلی در بعضی از کشورها که در همهی اینها هم باز دست قدرتهای استعمارگر دنیا مشاهده میشود. ناامنی است دیگر، محیطِ ناامن است. نگاه کنید به کشورهای منطقه؛ کجا هست که این ناامنی نباشد. در بین این مجموعهی ناامن، بحمدالله با توفیق پروردگار، جمهوری اسلامی با امنیّت، با آرامش، مشغول تدارک انتخابات است. امروز دو روز به انتخابات بیشتر باقی نمانده است، بحمدالله محیط کشور محیط آرام، همراه با آرامش، همراه با سکینه است. اینها خیلی ارزش دارد؛ برادران عزیز، خواهران عزیز! اینها را باید خیلی قدر بدانیم؛ خیلی قیمت دارد. انتخاباتی در یک کشور هشتاد میلیونی به راه میافتد -که گفتند پنجاهوچند میلیون حقّ انتخاب دارند- و مردم با شور و شوق خود را آماده میکنند، امّا همهجا آرامش برقرار است؛ این خیلی با ارزش است، خیلی با اهمّیّت است. این را باید قدر دانست.« (۲۷/۰۲/۹۶)
ابعاد و وجوه امنیت ملی
اصولاً شکل بندی امنیت ملی در صورتهای مختلف خود را نشان میدهد و نظامهای سیاسی که اساس آنان بر امنیت ملی تک بعدی قوام یافته است، در برابر حوادث و ناملایمات بیشتر شکننده هستند تا
نظامهایی که امنیتشان بر چند پایه استوار است.
برجسته ترین وجوه و ابعادی که برای امنیت ملی نظام جمهوری اسلامی ایران متصور است و از جمع بندی متن راهبردهای مقام معظم رهبری استخراج شده عبارتند از: (به نقل از شیدائیان، ۱۳۸۸: ۳)
- امنیت فردی: یعنی هر فرد بتواند بدون دغدغه از امکانات عمومی بهرهمند گردد و از آزادیهای قانونی و مشروع در جهت رشد و تعالی مادی و معنوی بهرهبرداری کند و با هیچ گونه مانع و تهدیدی مواجه نگردد و کرامت انسانیش رعایت شود.
- امنیت اجتماعی: یعنی آرامش و سلامت جامعه و رشد حس تعاون و همیاری و دوری از ناهنجاری ها اخلاقی، و رعایت قانون.
- امنیت اقتصادی: فراهم بودن زمینههای درآمد مناسب اقشار میانی و پائین جامعه در حل مشکلات معیشتی و مسکن، سرمایهگذاری و اشتغال، قانونمندی و سلامت در چرخه تولید، توزیع و مصرف، بهرهوری مناسب از ذخایر و معادن، توسعه و مکانیزه نمودن بخش کشاورزی، رهایی از اقتصاد تکمحصولی، خودکفایی در صنایع مهم و کلیدی و دست یابی به تکنولوژیهای پیشرفته، تعادل و توازن در عرضه و تقاضا.
- امنیت سیاسی: تعامل احزاب و جناح های دلسوز انقلاب، پرهیز از تشنج و درگیریهای قومی و حزبی، وفاق و همدلی کارگزاران نظام، آرامش در محیطهای علمی، سیاسی و رسانه ای، فضای سالم ومناسب برای نقد منصفانه عملکردها، اقتدار نهادهای امنیتی و سیاسی در ردیابی تحرکات طراحان، براندازی نرم و اشراف بر روند شکلگیری طرحهای دشمنان و عوامل داخلی و منطقهای آنان در توطئههای فرهنگی سیاسی و نظامی، حضور همگانی مردم در عرصه های گوناگون سیاست و حمایت همه جانبه از نظام اسلامی.
- امنیت قضایی: حفظ حقوق و حرمت شهروندی، اجرای یکسان قانون برای همه متخلفان، احقاق حقوق ستمدیدگان و مظلومان، ضابطهمندی و قاطعیت در مسیر مراحل قضایی پروندههای مفسدان سیاسی و اقتصادی.
- امنیت فرهنگی: رشد اخلاق دینی، ارتقاء فرهنگ عمومی و اسلامی، پویایی و گسترش ارزشهای انقلاب و دفاع مقدس، فراهم بودن بسترهای مناسب تولید علم و تقویت جنبش نرم افزاری، استحکام پایههای معرفت دینی و ایمن سازی اخلاقی و روحی نسل جدید در برابر تهاجمات و شبیخون فرهنگی دشمنان.
- امنیت دفاعی مرزی و منطقهای: ساماندهی و تقویت نیروهای مسلح متناسب با دفع تحرکات دشمنان نظام و نبردهای نامتقارن و ناهمطراز، خودکفایی تسلیحاتی در جهت بازدارندگی تهدیدات، تعامل سالم و سازنده با همسایگان، احترام متقابل و تفاهم بر محور مشترکات سیاسی، دینی و جغرافیایی در جهان اسلام، دیپلماسی فعال و تأثیرگذار در عرصه سیاست بین الملل.
در بندهای اصل سوم و اصل بیست و دوم و یکصد و هفتاد و ششم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به وجوه امنیت ملی اشاراتی دارد و اجرای برخی از اصول و بندهای آن منوط به استقرار امنیت در نظام جمهوری اسلامی است.
نیروهای مسلح، مدافعان امنیت ملی
امنیت ملی آنچه برای نیروهای مسلح- چه سپاه و چه ارتش و چه نیروهای انتظامی- مهم است، این احساس است که آنها مدافعان امنیت ملی این کشورند. در عرصههای گوناگون، این امنیت با وظایف مختلف، میان سازمانهای گوناگون تقسیم شده است. امنیت، بسیار مقولهی مهمی است و بدون امنیت، یک کشور در همهی عرصهها و صحنههای فعالیت و تلاش، دچار مشکل است؛ در مقولهی علم، در مقولهی پیشرفتهای اقتصادی، در مقولهی مسائل معیشتی و شهروندی، در مقولهی سازندگی کشور، در همهی مقولاتی که میتواند افتخارات بزرگ ملی را برای یک کشور به ارمغان بیاورد، پیشنیاز اصلی واساسی عبارت است از امنیت. این امنیت را نیروهای مسلح تأمین میکنند.
بخشی از این امنیت، مربوط به امنیت مرزهاست. مرزهای هر کشوری در معرض تهدید و شکسته شدن بهوسیلهی نیروهای متجاوز و متعرض و زیادهخواه و قدرتهای جهانگشا قرار دارد. انسانهایی در طول تاریخ همیشه پیدا شدهاند که بقای خودشان را با فنای ملتهای دیگر همراه و ملازم دانستهاند. کشور عزیز ما، ایران، در طول قرنهای متمادی بارها و بارها مورد تعرض قرار گرفته. برای ما مردم ایران، این مسائل، دیگرمسائل تاریخی نیست. (۱۵/۰۲/۸۴)
۳- مفهوم امنیت اجتماعی
اصطلاح امنیت اجتماعی را “باری بوزان” برای اولین بار در کتاب«مردم، دولتها و هراس» (۱۹۹۱) بهکار برد. امنیت اجتماعی، تنها یکی از ابعاد رویکرد پنجبعدی او به مقوله امنیت است.
امنیت اجتماعی؛ توانایی جامعه برای حفظ هویت، منافع و ویژگیهای اساسی خود در برابر شرایط متحول و تهدیدها و نیز توانایی ارتقای وضعیت اجتماعی به سمت ارزشها و آرمانهای جامعه است. (احمدی مقدم، ۱۳۸۹: ۳۷) و یا به تعبیری دیگر، به نظر میرسد پس از اینکه امنیت فردی مورد شناسایی قرار گرفت، افراد برای تحقق و تحکیم امنیت و جایگاه خود ناگزیر از عضویت در اجتماعات یا گروههای مختلف اجتماعی هستند. این سطح از امنیت تحت عنوان امنیت اجتماعی مورد توجه و بحث قرار می گیرد. امنیت اجتماعی، نوع و سطحی از احساس اطمینان خاطر است که جامعه و گروه در آن نقش اساسی دارد. (لیدلهارت، ۱۹۹۵: ۳۴)
«مسئلهی امنیت اجتماعی بهنیروی انتظامی مربوط میشود. وظیفهی نیروی انتظامی، تأمین امنیت اجتماعی است. معنای امنیت اجتماعی این است که مردم در محیط کار و زندگی خود، احساس خوف و تهدید و ناامنی نکنند.»(۲۹/۰۴/۷۳)
«امروزدشمنان، امنیت اجتماعى و مدنى ما را هدف قرار دادهاند؛ این چیزى است که بهطورواضح و جلوِ چشم، همه مىبینند و مشاهده مىکنند. دشمنانىکه با اساس جمهورى اسلامى مخالفند، امروز بهترین راه اِعمال مخالفت خود را در این پیدا کردهاند که امنیت کشور را به خطر بیندازند. ما جزء کشورهایى هستیم که به توفیق پروردگار بیشترین امنیت اجتماعى ومدنى را داشتهایم. سالهاست که آحاد مردم با آرامش و همبستگى در امنیت زندگی مىکنند. مىخواهند این را از بین ببرند؛ مىخواهند کارى کنند که یک انسان درجامعه، بر مال و فرزند و جوان و بر تحصیل و ادامه راه خود به سوى آرمانهایى که هرشخصى دارد، هیچگونه امنیت و تضمینى نداشته باشد؛ این عیناً همان نقشهاى است که اوّلِ انقلاب طرّاحى کردند تا امنیت را از بین ببرند. آن روز هم هدف اصلى را امنیت جامعه قرار دادند. آن روز هم مىگفتند آزادى نیست و به بهانه دروغین مطالبه آزادى، امنیتى را که بتدریج مستقر مىشد، مىخواستند نگذارند مستقر شود؛ اما نظام بر این حرکتِ دشمن فائق آمد. امروز هم به بهانه دروغین و مزوّرانه مطالبه آزادیهاى مدنى،مىخواهند امنیت مدنى و اجتماعى را از بین ببرند، که باز هم فائق نخواهند آمد. بازهم دشمن در مقابل اراده ملت ایران و در مقابل ایمان و ایستادگى این مردم، بسیارضعیف و زبون است. این را دشمن بارها تجربه کرده است، باز هم تجربه خواهد کرد. بالاخره عدّهاى از مردم را دچار مشکل مىکنند. دستگاهى که در این قضایا مىتواند نقش ایفا کند، از جمله، دستگاه قضایى است. البته دستگاههاى اجرایى و سیاسى کشور هم نقشهاى مهمّ و فعّال دارند و بحمداللَّه امروز همه متوجّه مسؤولیتهاى خود در این زمینهها هستند. دستگاه قضایى هم نقش بسیار مهمّى دارد و این انشاءاللَّه با توجه به امنیت قضایى مردم و با رعایت آداب قضا در اسلام و حفظ حقوق مردم در همه مراحل قضا، تأمین خواهد شد.» (۰۷/۰۴/۸۲)
اهمیت امنیت اجتماعی از دیدگاه رهبری
در خصوص اهمیت امنیت اجتماعی؛ مقام معظم رهبری فرمودند: «خداوند متعال در مقام منّتگذاردن برقریش مىفرماید: «فلیعبدوا ربّ هذا البیت. الذى اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف. »(قریش:۳)یعنى «امنیت دادن» را به عنوان یکى از دو نعمت، مورد تأکید قرار مىدهد. آقایان اهل علم و فضلا، اگر در این خصوص به قرآن مراجعه فرمایند، خواهند دید که در آیات کلاماللَّه، مسألهى امنیت، تکرار و تأکید شده و به ایمان ربط پیدا کرده است:«فاىّ الفریقین احقّ بالامن.»(قریش:۴) کسانى که به خدا اعتقاد دارند و در راه او هستند،مىتوانند براى خودشان امنیت به وجود آورند.پس، امنیت موضوع مهمّى است و نقش آن در زندگى اجتماعى، نقش بسیار بالایى است. آحاد ملت براى اینکه بتوانند در محیط کسب و کار و فعّالیت اجتماعى و زندگى خصوصى، کارِ صحیح خود را انجام دهند و حتى به عبادتِ خدا با دلِ آرام و خاطرِ جمع مشغول باشند، محتاج امنیتند. براى تأمین این نیاز عمومى، لازم است که از طرف حاکمیت، اعمال قدرت شود. حکومت اسلامى که مظهر قدرت الهى و قدرت مردم در جامعه است، باید با اقتدار، این خواستهى عمومى انسانها راتأمین کند. چرا؟ چون آنهایى که امنیت مردم را مختل مىکنند، آدمهاى ضعیفى نیستند؛بلکه قدّارهبندها، اسلحهکشها و تروریستهایند. کسانى هستند که از تاریکىِ شب وخواب و غفلت مردم، براى ضربه زدن به زندگى آنها استفاده مىکنند. چه آن کسى که قفل خانه و دکان مردم را به قصد دزدى باز مىکند؛ چه آن کسى که در کوچه و خیابان به تهدیدِ ناموس مردم مىپردازد و آنها را به حال خود نمىگذارد و چه آن کسى که جانمردم را تهدید مىکند، در ایجاد فضاى ناامنى، دخیلند. مسلّماً با خواهش و تمنانمىشود جلوِ ایجاد ناامنى را گرفت و به مخلّینِ امنیت گفت: «از شما خواهش مىکنیم ایجاد ناامنى نکنید!» اینجا دیگر جاى خواهش نیست؛ جاى اقتدار است. لذا، نیروىانتظامى مظهر اقتدار ملّى است. مظهر آن قدرتى است که مردم آن قدرت را به کارمىبرند تا بر سر آدمِ ناامنى ایجاد کُن بزنند و مانعِ او شوند.» (۲۹/۰۴/۷۳)
«امنیت اجتماعی و امنیت فردی که میگوییم، صرفاً این نیست که شما از خانه که بیرون میآیید تا اداره یا دکّان و محلّ کسب یا مدرسه، فرض کنید کسی در خیابان به شما چاقو نزند. خب بله، این یکی از شُعب امنیت است که تعرّض جسمی به انسان نشود – بلاشک این هست – امّا در کنار این، امنیتهای رقیقتر از لحاظ رؤیت و مشاهده امّا گاهی بمراتب خطرناکتر وجود دارد. فرض کنید ناامنیای که ناشی است از ترویج موادّ مخدّر؛ اگر چنانچه محیط گردشگاه ما، محیط بوستان ما، محیط خیابان ما، محیط مدرسهی ما جوری باشد که آن کسی که وارد آنجا میشود – بخصوص جوانها؛ عمدتاً جوانها – در مقابل ترویج موادّ مخدّر ایمنی نداشته باشند، این ناامنی ناامنی خیلی خطرناکی است. اگر فرض بفرمایید جوانهای ما در مقابل کشاندن به سمت فحشا و منکرات، ایمنی نداشته باشند، این ناامنی بزرگی است. شما لابد اطّلاع دارید، ما هم گزارشهایی داریم که افرادی با خرج پول و با الهام از مراکز دستوردهنده، سعیشان این است که جوانهای ما را در محافل شبانه در جاهای گوناگون به سمت فحشا و به سمت منکرات بکشانند! این غیر از این است که حالا یک جوانی یک حرکت غلط غیر شرعی انجام میدهد؛ نه، این کشاندن جوانها به سمت منکرات ناامنی است؛ شما باید نگذارید؛ باید مانع بشوید. اینکه مثلاً فرض بفرمایید خیابان ما از لحاظ ایجاد حوادث گوناگون جسمانی ایمن باشد امّا جوان ما ایمن نباشد که او را با وسوسهها از داخل مدرسه، از داخل دانشگاه، از داخل پارک، از داخل فروشگاه، از داخل رفاقتهای خیابانی بکشانند به یک محفل شبانهای و او را با فحشا و منکرات و مانند اینها آشنا کنند یا غرق در این چیزها بکنند؛ یا تجاوزهای ناموسی؛ اینها چیزهایی است که جزو مسائل مهمّ امنیت است. یعنی اگر ما امنیتی داشته باشیم که این چیزها در آن ملاحظه نشود، این در واقع امنیت نیست.» (۶/۰۲/۱۳۹۴)
ویژگیهای امنیت اجتماعی
۱- جامع بودن: جامع بودن در حوزه امنیت اجتماعی و به طور کلی در بحث امنیت با شمولیت ارتباط پیدا میکند، یعنی هر حوزهای را که به اداره امور جامعه مرتبط میکند میتوان برای بسط امنیت اجتماعی ضروری دانست. علت این جامع بودن و شمولیت هم بر این اساس است که فرد یا جامعه از تهدید و خطر مصون باشد.
۲- تجزبه ناپذیری: فقدان امنیت اجتماعی یا هر نوع امنیتی در سطح داخلی و بین المللی باعث میشود که به کل امنیت صدمه وارد گردد.در ارتباط با این مسئله مفاهیم خودی- دیگری مهمترین پایه در بار معنایی امنیت اجتماعی و هر نوع امنیتی میباشد. در سطح کلان خودی کسی است که به اهداف ثابت امنیت اجتماعی شامل انسجام اجتماعی، وحدت ملی، تامین اجتماعی، رفاه و آسایش، حیثیت داخلی، حفظ و افزایش مشارکت مدنی، استقلال و خودکفایی معتقد است.
۳- ذاتی بودن: به معنای ضروری و نیاز غیرقابل چشم پوشی و ویژگی ناگزیر و غیرقابل گریز میباشد.
۴- متمرکز بودن بر عدالت: این مسئله مقدم بر همه امور در جامعه اسلامی می باشد. این ویژگی در نظام اسلامی شامل تمام احکام الهی، رعایت حق و قسط و مسئولیت متقابل حاکم و ملت و انصاف و شفقت بر خلق و مانند اینها میباشدکه باعث میشود امنیت اجتماعی با عدالت رابطه داشته باشد.
۵- هبستگی امنیت با سایر شئون حیات اجتماعی انسان : در واقع برخوردار بودن از امنیت در هر سطح و مفهومی به این معناست که این پدیده برای جامعه بسیار ارزشمند است و از منزلت والایی نسبت به سایر پدیدههای اجتماعی برخوردار است. به عبارت دیگر نسبت امنیت و امنیت اجتماعی به سایر امور جامعه مانند نسبت روح به کالبد است. با توجّه به این امر امروزه در هر جامعهای امنیت اجتماعی یا امنیت در هر بعدی می تواند با سایر امور همچون اقتصاد، سلامت، سیاست، دین،فرهنگ و…. رابطه داشته باشد. در واقع هر چه ابعاد حیات اجتماعی جامعه بالاتر باشد، در واقع امنیت هم بیشتر ارتقاء می یابد.
گفتمان های امنیت اجتماعی
با توجه به اینکه لغت امنیت به معنای رهایی از خطر،تهدید،آسیب از بعد اجتماعی بوده و همچنین از وجه اجتماعی این مفهوم در لغت نوعی آرامش، اطمینان، آسایش، اعتماد، تضمین و تأمین را هم به دنبال دارد، در رویکرد به مطالعات امنیتی بین حوزه جامعه شناسی و مطالعات امنیتی تفاوت وجود دارد. از بعد مطالعات جامعه شناختی دو نوع رویکرد یا گفتمان در مورد امنیت اجتماعی وجود داردکه به شرح زیر می باشد:
گفتمان سلبی
در این رویکرد یا گفتمان فقدان امنیت و یا نبود امنیت اجتماعی در جامعه باعث شده که پدیدهای به نام تهدید بوجود آید؛ راهبرد اصلی در این رویکرد امنیتی، تقویت توان نظامی برای مقابله و سرکوب دشمنان است. از این دیدگاه جنگ ادامه سیاست، البته با ابزار و وسایلی دیگر به شمار میرود و به زمامداران توصیه میشود برای افزایش ضریب امنیتی قلمروشان، در تجهیز و تقویت ساز و برگ و توان جنگیشان کوشا باشند. در این دیدگاه، امنیت در نبود تهدید نظامی معنا میشود و بنابراین سیاست امنیتی متوجه دستیابی به حداکثر توان نظامی برای تفوق بر دشمنان داخلی و خارجی، کسب امنیت است. این موج به اقتضای ماهیتش طیف متنوعی از صاحبنظران را در بر میگیرد که شاخصهای اصلی آنها محوریت عامل نظامی در تعریف و تحدید امنیت است. بر این اساس میتوان این نوع امنیت را در جدول ذیل خلاصه کرد:
امنیت | وجوه امنیت | نگرش | ابزار |
نبود تهدید | نظامی، اقتصادی | عینی و بیرونی | قدرت |
با توجه به آنچه که گذشت، وجه سلبی امنیت و سازوکارهای آن در جدول فوق آمده است. چنانکه ملاحظه میشود، خلاصی در مقابل وجوه گوناگونی از خطرات تلقی شده است؛ به عبارت دیگر بر وجه رهایی از خطر و تهدید به عنوان معنای امنیت تأکید شده است. پس امنیت را میتوان توانمندی ایجاد شرایط عاری از خطر و مشکلات تعریف کرد. این تعریف از امنیت مبتنی بر نگرش عینی و واقع بینانه از خطرات فیزیکی و مادی خارجی است، یعنی خطرات شامل موضوعات ملموس و مشخصی چون جنگ، خشونت،آشوب و غیره هستند.» (نویدنیا،۱۳۸۸: ۲۷-۲۶) با توجه به آنچه که بیان کردهایم، این رویکرد بر فقدان تهدید، دلالت نظر دارد، به این معنا که گفتمان سلبی به مفهوم نبودن خطر ، تهدید و برخورداری نسبی از آرامش و اطمینان خاطر معطوف شده است. “بوزان” هدف از این رویکرد را استقرار نظم و برقراری ثبات دانسته است. در این رویکرد، امنیت اجتماعی عبارت است از« ظرفیتی که تهدید بازیگر بیرونی، نسبت به منافع حیاتی و مهم بازیگر اصلی وجود نداشته باشد؛ بنابراین، تهدیدات در رویکرد سلبی دارای ویژگیهای زیرمیباشند:۱- مقولاتی هستند که از ناحیه فضایی بیرون تولید می شوند.۲- دارای ماهیت سخت افزاری هستند.۳- متناسب با شرایط و امکانات تحول می یابند.۴- در وضعیت تراکمی قرار دارند؛ یعنی چهره های جدید، چهره های قدیم را از بین نمیبرد.» ( بوزان،۱۳۷۸: ۵۸)
گفتمان ایجابی
در این رویکرد امنیت تنها به نبود تهدید تعریف نمیشود، بلکه با وجود تهدید در سطح جامعه، وجود شرایط مطلوب برای تحقق اهداف و درخواست های اجتماعی مد نظر قرار میگیرد. در این گفتمان امنیت به نوعی ماهیتی تأسیسی دارد،که در جامعه باید توسط خود شهروندان آن جامعه ایجاد گردد. در یک نگاه کلی این رویکرد بر این مبناست که جامعه به مرحله قابل قبولی از آگاهی و تحصیل و دانش رسیده است،که برای پاسداری از منافعش بتواند از خود حراست و نگهداری کند. در این گفتمان « امنیت، توانایی و شرایط عینی را شامل میشود که در آن بستر میتوان به منافع همگانی دست یافت. گفتنی است که مطابق این تفسیر، مفهوم امنیت نسبت به منافع عمومی نیز از اولویت برخوردار است، چرا که تحقق یا عدم تحقق منافع جمعی در گرو بود یا نبود امنیت است. بر این اساس جامعهای که در عین درگیر نبودن با تهدید خارجی یا داخلی، توان لازم را برای دستیابی به منافع جمعیاش نداشته باشد، امنیت ندارد و ناامن گفته میشود. گفتمان ایجابی را باید گفتمانی تازه در حوزه مطالعات امنیتی به شمار آورد که بیش از دو دهه از عمر آن نمیگذرد.»(نویدنیا، ۱۳۸۸: ۲۷) بر این اساس میتوان این نوع امنیت را در جدول ذیل خلاصه کرد:
امنیت | وجوه امنیت | نگرش | ابزار |
کسب قدرت | اجتماعی- فرهنگی | ذهنی و درونی | اطلاعات و بینش |
با توجه به آنچه که از گفتمان ایجابی در سطور بالا ذکر کردهایم، وجه غالب این گفتمان معطوف به ابعاد آرامش، اطمینان،آسایش به عنوان حوزه معنایی از امنیت تکیه کرده است. بنابراین امنیت را میتوان ظرفیت بهره مندی از فرصتها و تضمین منافع و ارزشها دانست.در واقع این تعریف بر نگرش ذهنی و تفسیر گرایانه از خطرات غیرمادی مبتنی است. خطراتی چون اجبار و تحمیل، تبعیض و هر آن چیزی میشود که مانع ترقی و پیشرفت باشد، و به تحقّق آرامش و اطمینان لطمه وارد میکند، باعث از بین رفتن این گفتمان از امنیت خواهد شد.
با توجّه به این نوع گفتمانهای غالب در بحث امنیت، باید به این مبحث اشاره کنیم که امنیت اجتماعی در بستر جامعه، نیازمند تواناییهای سخت افزاری و نرمافزاری است، که بتوان با این توانمندیها امکان مقابله با انواع خطرات را داشت؛ در واقع در جامعه امروز، هرچه استفاده از ابزارهای معرفتی و اطلاعاتی از سوی نهادهای آموزشی و ارتباطات جمعی در اختیار شهروندان قرار گیرد و همچنین سازوکارهای درونی کردن و جامعهپذیری به عنوان مکانیسمهای اصلی تحقق امنیت اجتماعی در بعد ایجابی بیشتر در جامعه ارتقاء داده شود، امنیت اجتماعی بیشتر بسترسازی خواهدشد. با توجه به این گفتمانها، به مقایسه بحث امنیت و امنیت اجتماعی بر اساس این دو نوع رویکرد پرداختهایم که طی جدولی در سطور ذیل این موارد
مقایسهای را ذکر نمودهایم: لازم به یادآوری است برای داشتن امنیت کامل هردو رویکرد سلبی و ایجابی اهمیّت دارد
نوع گفتمان
مولفه |
گفتمان سلبی ( منفی) | گفتمان ایجابی( مثبت) |
امنیت | فقدان تهدید و خطر | کسب فرصت و منافع |
وجه امنیت | اولیت با نظامی گری نسبت به سایر ابعاد | اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و….. |
نگرش | عینی- بیرونی | ذهنی- درونی |
ابزار | قدرت | اطلاعات و بینش |
هدف | بقاء و ادامه حیات | تکامل و توسعه |
نوع امنیت | سخت افزاری | نرم افزاری |
با توجه به آنچه در جدول ملاحظه میگردد. تحقق امنیت اجتماعی ضامن توجه به هر دو گفتمان امنیتی است و تأکید بر یک گفتمان و غفلت از دیگر گفتمان، موجب تزلزل در پایداری و قوام امنیت اجتماعی
میشود. استمرار امنیت اجتماعی در بستری پایدار و مداوم، نیاز به این دارد که توجه همهجانبهای به خطرات زندگی داشت که با جمع زدن گفتمانهای امنیت تا حدودی این امر میسر خواهد شد.
۴- تهدید
به آن دسته خطرات بالفعل و بالقوهای اطلاق میشود که ارزشهای حیاتی یک کشور از جمله تمامیت ارضی، استقلال و حاکمیت ملی، نظام حاکم و نهادهای سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی، ایدئولوژیک، فرهنگ و افتخارات ملی را به خطر اندازد. تهدیدات میتواند به درون مرزی، برون مرزی و تهدیداتی که مرز مشخصی ندارند تقسیم شود. (چگینی، ۱۳۷۳: ۱۴)
۵- هویت
برای فهم روشنتر امنیت اجتماعی لازم است به بحث پیرامون مفهوم هویت بپردازیم. مهمترین مفروض رهیافت امنیت اجتماعی، این است که بقاء و دوام هر جامعه منوط به حفظ هویت آن جامعه است.
۶- شاخص های امنیت اجتماعی
بسته به اینکه هدف مرجع امنیت چه باشد، شاخص ها نیز متفاوت میباشند. چنانچه هدف مرجع امنیت، دولت در نظر گرفته شود، تهدیدات نظامی به مثابه منبع اصلی ناامنی تلقی شده و آمادگی نظامی نیز به نخستین ابزارتحقق امنیت مبدّل میشود؛ چرا که در این چارچوب آمادگی نظامی شرط حتمی برقراری امنیت است و شاخصهای امنیت اجتماعی در این قالب طبقه بندی میشود امّا چنانکه هدف مرجع امنیت، جامعه در نظر گرفته شود، تهدیدات هویتی، منبع اساسی ناامنی بوده و پیوستگی و اتّحاد میان اعضای جامعه نیز اولین ابزار تحقق امنیت خواهد بود. (نویدنیا، ۱۳۸۲: ۱۸) بعنوان مثال تبلیغات علیه اسلام از تهدیدات شدید امنیتی برای کشور های اسلامی است.
در اینجا به بررسی دو سطح شاخصهای تهدیدات امنیت اجتماعی یعنی تهدیدات کلان و خرد می پردازیم.
تهدیدات کلان
الف- حفظ زبان و ادبیات؛ زبان یک ملت، نظام معنایی یک جامعه است و ابزاری مهم برای حفظ،
شکلگیری و انتقال هویت بهشمار میآید.(تنهایی، ۱۳۷۴: ۴۲۷ و ۴۳۵)از آنجا که به میزان حفظ زبان و تبعات آن، حفظ هویت جامعه امکانپذیر شده و امنیت اجتماعی تحقق مییابد و یا بالعکس، تعلّل در رواج کامل و تام زبان و ادبیات مکتوب، فرآیند هویتیابی افراد جامعه را آسیبپذیر کرده و آنها را در معرض خطرات و تهدیدات جدی قرار میدهد، لذا در زمره شاخصهای امنیت اجتماعی قرار میگیرد. امروز تضعیف زبان فارسی در ایران یکی از تهدیدات مهم و جدّی امنیتی است.
ب- لباس یک عضو مهم فرهنگی و تلاش در جهت تخریب الگوی پوشش و رواج بی بند وباری و فحشا از طریق پوشش یک تهدید امنیتی است.
ج- آگاهی از تاریخ و گذشته؛ شکلگیری احساسات عمیق و ریشه دار تودههای مردم و تثبیت انگارههای جمعی در یک جامعه، نیازمند جریانهای دراز مدت تاریخی و خاطرات ساخته شده از رخدادها و حوادث مربوط به آن است؛ بنابراین، خودآگاهی تاریخی و علاقه و دلبستگی نسبت به تاریخ و تحولات گذشته هر جامعه، سازنده و شکل دهنده وضعیت هویتی جامعه خواهد بود. بدین ترتیب، آگاهی از حوادث و
شخصیتهای تاریخی و بازنگری آنان برای نسل حاضر از جمله شاخصهای امنیت اجتماعی قلمداد
میشود. تخریب درک ما از تاریخ اسلام یک تهدید امنیتی برای ما که یک کشور اسلامی هستیم بشمار می آید.
د- عادات، سنن و آداب و رسوم، نشان دهنده سطحی از زندگی است که طی سالیان متمادی، ساخته و پرداخته شده و شکل گرفتهاند.(ورجاوند، ۱۳۷۵: ۷۳-۷۴) این عادات، سنن و فرهنگهای جاری در واقع بخش دیگری از فرهنگ ما را پدیدار میکند؛ چرا که افراد را در یک سری اعمال و رفتارها که ریشه در گذشته دارد، پیوند زده و موجبات همبستگی آنان را فراهم
میکند. هرگونه تلاش برای تجزیه فرهنگی و تقویت پاره فرهنگ ها یک تهدید امنیتی است.
ه- اشاعه باورها و عقاید استعماری؛ یکی از تهدیدات امنیت اجتماعی بعنوان مثال از تبلیغ مارکسیسم و لیبرالیسم بعنوان عقاید سیاسی و اقتصادی و از تبلیغ وهابیت، تروریسم و بهائیت بعنوان عقاید دینی می توان یاد کرد.
تهدیدات خرد
الف- افزایش جمعیت بدون رشد کیفی آن؛ پدیدار شدن کلان شهرهای انبوهی که استقرار کلیه امکانات و وسایل رفاهی در آنان قرار گرفته باشد و مرکز نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور باشد، سکنیگزینی غیر متعارف را بهوجود میآورد که نتیجه آن ورود سیلآسای افراد جویای شغل است(نجاتیان، ۱۳۷۴: ۲۲)اگر افزایش جمعیت بدون رشد کیفی باشد می تواند یک تهدید بشمار آید.
ب – ذرهای و اتمی شدن افراد جامعه؛ افزایش جمعیت، گمنامی را در کلان شهره رقم زده و نتیجه آن
ذرهای و اتمی شدن جمعیت است. رویکرد تهدیدزای این امر از بین رفتن و یا نبود ترس افراد از شناخته شدن است که گسترش مفاسد، جرایم و فعالیت های لمپنی را ایجاد میکند. (رفیع پور، ۱۳۷۸: ۵۷-۵۹)
ج- شکاف طبقاتی؛ بالا رفتن سطح توقعات و عدم انطباق آن با امکانات جامعه که نتیجهاش نابرابری اجتماعی است، در عمل با تعریف امنیت اجتماعی که هدفش زندگی اعضای یک جامعه (با رعایت عدالت) است، مغایرت داشته و در سه حوزه رسمی (شغل، تحصیلات و درآمد) قابل اندازهگیری است. (رفیع پور، ۱۳۷۸: ۱۹۳)
د- حاشیه نشینی؛ گسترش شهرها از کمربند آنها شروع میشود که دربرگیرنده افراد مهاجر، بیکار و دارای پاره فرهنگهای مختلف است که درصدد دستیابی به امتیازات مرکز میباشند. افراد این حوزه به شرایط خود عملاً در پی فرهنگ گزینی هستند، نه فرهنگپذیری. این افراد پذیرش و گزینش فرهنگ را با منافع مادی خود رقم میزنند و بدین دلیل در رویکرد به هنجارها، متناقض نسبت به مرکز داشته و فضای گفتمانی و عملی آنان فضایی حاشیه گونه است که عملاً این فضا در خدمت تهدیدات امنیت اجتماعی، مفاسد و نظایر اینها در میآید.
ه- یادگیری پنهان و در نتیجه ضعیف شدن امنیت اجتماعی؛سرعت، شتاب و توسعه ارتباطات که نتیجه آن یادگیری پنهان، ضعف کنترلهای اجتماعی و ورود امواج و فرهنگ های ناهمگون بدون اجازه به حریم
خانههای شخصی و اذهان افراد است، در نهایت به ضعیف شدن امنیت اجتماعی منجر میشود که در سطح، یکی از شاخص های تهدیدزای امنیت اجتماعی است.
۷- آسیب های اجتماعی
برای فهم امنیت اجتماعی، نیاز به شناخت آسیبهای اجتماعی است. آسیبهای اجتماعی را میتوان مطالعه خاستگاه اختلال ها، بی نظمی ها و نابسامانیهای اجتماعی تعریف کرد. در واقع آسیب شناسی اجتماعی، مطالعه ناهنجاری ها و پدیده های اجتماعی ناروا (نظیر اعتیاد، طلاق، خودکشی، روسپیگری، بیکاری، ولگردی، رشوه خواری، زورگیری، گدایی و …) به همراه علل آنها، به انضمام مطالعه شرایط بیمارگونه و نابسامان اجتماعی است.(ستوده، ۱۳۸۲: ۸۶)
آسیب های اجتماعی، جلوه های جزئی و فرعی تهدیدات هستند که در بالاترین حد، سلامت اخلاقی و نظم و امنیت عمومی جامعه را خدشه دار میکنند. (حق پناه، ۱۳۷۷: ۱۵۱)
از سوی دیگر، امنیت اجتماعی، برگرفته از نظم در اجتماع و به معنای آرامش و انتظام است؛ یعنی تبعیت تمامی اعضای یک جامعه از هنجارها، ارزش ها و قوانینی است که اساس قوام جامعه را تشکیل میدهند. (نویدنیا، ۱۳۸۲: ۱۰)
عوامل موثر بر بروز ناامنی اجتماعی از دیدگاه مقام معظم رهبری
در همه جوامع انسانی و در میان همه اقشار در دورانهای مختلف، انسانهایی هستند که با قانونشکنی، هنجارشکنی، با ترجیح خواستههای شریرانه خود بر خواستههای دیگران، موجبات ناامنی را در جامعه فراهم میکنند. (۱۶/۰۸/۸۶)
جمعی از اشرار با کمک و همراهی برخی از گروهکهای سیاسی ورشکسته و با تشویق و پشتیبانی دشمنان خارچی در سطح تهران، به فساد و تخریب اموال، و ارعاب و عربدهجویی پرداخته و موجب سلب امنیت و آسایش مردم شدهاند. (۲۲/۰۴/۷۸)
آنهایی که امنیت مردم را مختل میکنند، آدمهای ضعیفی نیستند، بلکه قدارهبندها، اسلحهکشها و تروریستهایند. کسانی هستند که از تاریکی شب و خواب و غفلت مردم، برای ضربه به زندگی آنها استفاده میکنند. چه آن کسی که قفل خانه و دکان مردم را به قصد دزدی باز میکند، چه آن کسی که در کوچه و خیابان به تهدید ناموس مردم میپردازد و آنها را به حال خود نمیگذارد، و چه آن کسی که جان مردم را تهدید میکند، در ایجاد فضای ناامنی دخیلاند. (۲۹/۰۴/۱۳۷۳)
آن کسانی که خواستند خاطر مردم را مغشوش، ذهن مردم را خراب و امنیت مردم را به هم بزنند، به خیال خود خواستند مردم را در مقابل یکدیگر قرار دهند و صفوف را از هم جدا کنند. اینها به مردم خیانت کردند، به انقلاب و به کشور خیانت کردند و البته باید در چارچوب قانون با اینها رفتار شود (۵/۰۹/۷۶)
… در برخی از روزنامهها … تیترهایی انتخاب و درج میشد که معنایش تشویش به ناامنی و لازمه واضح و روشن آن، ناتوانی دستگاه در استقرار امنیت بود. چه دشنامی از این بالاتر؟! چه ضربهای از این بدتر و ناجوانمردانهتر؟! این خودش عامل ناامنی میشود. (۲۵/۱۱/۷۹)
آن قلمی که برمیدارد بیست سال تلاش و مجاهدت مظلومانه و فداکارانه این ملت را در مقابله با قدرتهای زورگوی چپاولگر دشمن ظالم انکار میکند، امنیت سیاسی کشور را به هم میزند و ناامنی فکری ایجاد میکند. (۱۰/۰۶/۷۸)
در سطح جامعه، تشنج، اغتشاش، درگیری مصلحت نیست؛ این چیزی است که دشمن میخواهد. دشمن میخواهد جامعه آرام نباشد. امنیت، مهم است. دشمنان امنیت مردم دوست دارند که مردم در ناامنی زندگی کنند، ناراحت بشوند، کلافه بشوند، عصبانی بشوند؛ ما این را نمیخواهیم. ما میخواهیم مردم زندگیشان، زندگی آرامی باشد (۲۲/۰۹/۸۸)
دشمن هر جا بتواند، ایجاد ناامنی میکند. هر وقت دشمن بتواند، ناامنی نظامی و انتظامی را بر این ملت تحمیل میکند؛ کما اینکه دیدید یک بهانه کوچک یافتند و یا درست کردند و در همین ایام تیرماه، در تهران ایجاد ناامنی کردند. یا بهانه را خودشان درست میکنند، یا اگر فرض کنیم بهانه را آنها درست نمیکنند، بهانه کوچکی مییابند تا ایجاد ناامنی کنند؛ به خیابانها بیایند، شیشه بشکنند، مغازه آتش بزنند و مردم را تهدید کنند! بنابراین، دشمن از ایجاد ناامنی مأیوس و منصرف نیست. (۱۰/۰۶/۷۸)
… فکر میکردند حداقل نتیجهای که پیش میآید، این است که امنیت عمومی و اجتماعی مردم از بین میرود. این حداقل فایدهای بود که به دشمن میرسید. بهعنوان مثال همین اغتشاشات … که عدهای به خیابانها آمدند و آتش زدند و دکانها را شکستند و بانکها را دستبرد زدند و تخریب کردند … (۸/۰۵/۷۸)
یکی از هدفهای دشمن این است که با تحریک احساسات، در کشور ایجاد ناامنی بکند. حالت ناامنی واقعاً در جامعه چیز بدی است، باید با آن مبارزه کرد. (۳/۰۵/۷۹)
دشمنان میخواهند کاری کنند که یک انسان در جامعه، بر مال و فرزند و جوان و بر تحصیل و ادامه راه خود بهسوی آرمانهایی که هر شخصی دارد، هیچگونه امنیت و تضمینی نداشته باشد. (۷/۰۴/۸۲)
ما جزو کشورهایی هستیم که به توفیق پروردگار بیشترین امنیت اجتماعی و مدنی را داشتهایم. سالهاست که آحاد مردم با آرامش و همبستگی در امنیت زندگی میکنند. میخواهند اینها را از بین ببرند؛ میخواهند کاری کنند که یک انسان در جامعه، بر مال و فرزند و جوان و بر تحصیل و ادامه راه خود بهسوی آرمانهایی که هر شخصی دارد، هیچگونه امنیت و تضمینی نداشته باشد … امروز هم به بهانه دروغین و مزورانه مطالبه آزادیهای مدنی میخواهد امنیت مدنی و اجتماعی را از بین ببرند. (۷/۰۴/۸۲)
امروز دشمنان امنیت اجتماعی و مدنی ما را هدف قرار دادهاند؛ … علاوه بر امنیت اخلاقی و فرهنگی که چند سال است دشمن روی آن با شدت کار میکند … و علاوه بر امنیت سیاسی که دشمن در حرکت سیاسی کلان نظام میخواهد در آن اختلالاتی ایجاد نماید، امروز درصدد است امنیت اجتماعی و مدنی مردم را از بین ببرد. (۷/۰۴/۸۲)
دشمن ممکن است از لحاظ نظامی هم نتواند کار کند، امیدی هم نداشته باشد، اما از لحاظ فرهنگی، از لحاظ سیاسی، از لحاظ امنیتی، از جاسوسپروری، از رخنه در اعتقادات و ایمان راسخ مردان و زنان مومن این مرزوبوم ممکن است بخواهد وسیلهای برای رسیدن به اهداف شرم خودش پیدا کند. این، امنیت ما را تهدید میکند. (۲۴/۰۲/۸۸)
دشمن از راههای مختلف توطئه میکند؛ یکی از این راهها، اختلافافکنی است. هرگونه اختلافی، هر جا که باشد، برخلاف نظر اسلام و قرآن است؛ چه اختلافات سیاسی باشد، چه اختلافات قبیلهای باشد … این کار شیطان است که بین ما اختلاف بیندازد. (۳۰/۰۵/۷۰)
لزوم برخورد با ناامنسازان جامعه
تأکید ویژه اینجانب بر مقابله جدی با ناامنسازان شهر و روستا و آلودهسازان معابر شهری و بیابانی، بهخصوص در نقاط مجاور مرز، برخورد قاطع با عاملان سرقت و ناامنی اجتماعی و شیوع مواد مخدر است. (۷/۰۴/۷۹)
مراکزی که دشمن جمهوری اسلامی و ملت ایراناند، دوست دارند در میان کشور و بین مردم ناامنی، هرج و مرج، بینظمی و بیانضباطی وجود داشته باشد. در این مواقع، نیرویی که موظف به ایجاد نظم و استقرار امنیت است، باید با حساسیت بیشتری کار خود را دنبال کند. (ویژگیهای پلیس اسلامی)
این هم به عهده دستگاههای انتظامی و قضایی است که با این اراذل و اوباش و ناامنسازان محیط زندگی و کار مردم برخورد کنند، تا کسانی که به صرف اینکه یک وسیله برنده و یک حربه به دست میآورند، خیال نکنند که حق دارند هر غلطی و هر عمل نادرستی را انجام بدهند. (۶/۰۱/۷۹)
کسی که موجد ناامنی است، فرق نمیکند هر که میخواهد باشد … اگر عامل ناامنی است، باید دستگاهی که مربوط به اوست او را دنبال بکند و تا آخر پیگیری کند (۲۵/۱۱/۷۹)
در همه جوامع بشری آن طوری که در طول تاریخ مشاهده کردیم، امروز هم در همه دنیا مشاهده میکنیم … زورگیری هست، اغتشاش هست، دزدی هست، ایجاد فساد هست، ایذاء مردم هست، تجاوز به حقوق مردم هست، تجاوز به امنیت مردم هست، چه کسی باید جلوی اینها را بگیرد؟ نیروی انتظامی(۵/۰۲/۸۹)
دشمنان برای ضربهزدن به انقلاب اسلامی از شیوه آزار مردم و ناامنکردن محیط زندگی آنان نیز استفاده میکنند … دقت و هوشیاری شما در مورد امنیت محیط زندگی مردم نقش بسیار مهمی دارد (نیروی انتظامی، مرکز تحقیقات ناجا)
وقتی یک نفر، یک شرور بهوسیله شما قلع و قمع میشود، یکی از وعدههای الهی درباره امنیت تحقق یافته است (نیروی انتظامی، مرکز تحقیقات ناجا)
دستگاههای مسئول حکومتی موظفاند در هریک از قوای سهگانه برابر مسئولیتهای خود با دشمنان امنیت و وحدت کشور با قاطعیت و جدیت مقابله کنند و فتنهگران را به سزای اعمال خود برسانند (۳۰/۰۴/۸۹)
آنچه که امروز آمریکاییها از خود بروز میدهند، همان چیزی است که در طول بیست و هفت سال نسبت به ملت ایران، همیشه در ذهنشان بوده است. ابزارشان هم عبارت است از تهدید، ارعاب، تبلیغات جنگ روانی، دلسردکردن مردم، نومید کردن مردم، ایجاد دودستگی و تحریک عصبیتها … برای اینکه در مردم احساس عدم امنیت بهوجود آورند (۱/۰۱/۸۵)
مشکلات امنیت اجتماعی در محیط ملی
مشکلات امنیت اجتماعی را میتوان در چهار مقوله ذیل بررسی کرد:
الف- مشکلات سیاستگذاری
دکترین امنیت داخلی، تفاوت نگاه مسئولان سیاسی برای تأمین امنیت با نگاه مجریان، بهطوری که طرحها، دستورالعملها و تجهیزیات بهکارگیری شده در دستگاههای ذیربط برای یک نوع رفتار است؛ در حالیکه انتظار مسئولان سیاسی از نوع عملکرد این دستگاهها بهگونه دیگری است گاه می توان بصورت یک مشکل ظهور پیدا کند.
ب- مشکلات ساختاری
ساختار امنیتی را می توان در دو بخش مراجع تصمیم گیری و ارگانهای اجرایی مورد بحث قرار داد. بهعنوان نمونه ساختار پلیسی کشور در کنترل اجتماعی نیز که عمدتاً پلیس را قادر بر اجرای درست هنجارها، قواعد و قوانین اجتماعی میسازد، ضروری است؛ هر چند که بدون نظم اجتماعی پایدار، عملیات پلیسی مبتنی بر تنبیه و ترس قادر به همنوایی بلندمدت با جامعه نخواهد بود.
پ- مشکلات رفتار مدیریتی
حتی اگر فرض کنیم سیاستهای واحد امنیتی تبیین و ابلاغ شده و مشکلات ساختاری نیز با تبیین دقیق حدود و وظایف برطرف شده است، تا زمانی که رفتار مدیران امنیتی روشمند و هماهنگ نشده باشد، نمیتوان به توفیق طرحها و برنامههای امنیت اجتماع امید بست. (سیفاللهی، ۱۳۷۹: ۷۶)
ت- ضعف مبانی علمی
جمع بندی و نتیجهگیری
پیروزی انقلاب اسلامی و تثبیت و پویایی نظام جمهوری اسلامی بسیاری از معادلات سیاسی و فرهنگی دیکته شده استکبار جهانی را بر هم زد و شگفتی صاحبنظران را برانگیخت و عامل بازنگری و دگرگونی در نظامهای سیاسی بینالملل شد و سیاستهای دراز مدت استعمارفرانو را به چالش کشاند. در این نظام تمام مفاهیم و اصطلاحات سیاسی از متن آموزههای وحیانی تفسیر و تحلیل میشود تحلیل و کاربرد مفاهیم سیاسی در ترسیم سیاستهای کلی نظام در اندیشه مقام معظم رهبری بخشی از دیدگاه کلان و جهان شمول معرفت اسلامی است. یکی از این مقولات مهم در ادبیات سیاسی اسلام، مفهوم امنیت یا امنیت اجتماعی است. از نگاه انقلاب اسلامی، امنیت ملی همان فرایند گسترده حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامیاست و دستیابی به آرمانهای متعالی و هموار ساختن مسیر رشد و تعالی مرهون توسعه اقتدار روز افزون سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی؛ تا بتواند با بهرهگیری از تمامظرفیتها، امکانات و استعدادهای درونی بحرانهای ناخواسته داخلی و تهدیدهای دشمنانخارجی را یکی پس از دیگری خنثی نماید و به سلامت به سر منزل مقصود برسد. بنابراین بهصراحت میتوان گفت که پرداختن همه جانبه به مقوله ابعاد مؤلفههای امنیت ملی بالاخص امنیت اجتماعی و دوری ازچالشها و دفع تهدیدها در شرایط فعلی و حساس نظام مهمترین موضوعی است که شایسته استدر دستور کار کارگزاران نظام اسلامی قرار گیرد. مقام معظم رهبری هم مسیر صعود به قله افتخاراتکشور را عبور از پلهای امنیت میدانند.«امنیت، دغدغهی بسیار مهم این ملت است و باید دغدغهی بسیار مهم دولتهای ما و مسئولان ما باشد. از مهمترین مسائلی که میتواند معیارهای مهمی را در اختیار ما بگذارد برای تعیین دولت آینده، مسئلهی امنیت است. امنیت، جزء اولین نیازهای این کشور است. باید آن کسانیکه متصدی امور کشورند، معنای امنیت، اهمیت آن و راههای تحصیل امنیت برای این کشور را بهدرستی بدانند و بفهمند که امنیت برای کشور چقدر اهمیت دارد.»(۱۵/۰۲/۸۴)
مقام معظم رهبری تولید و حفظ امنیت اجتماعی را وظیفه یک دستگاه یا سازمان نمیدانند، بلکه آنرا برآیند فعالیت مشترک همه نظامهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی میدانند. بنابراین برای تأمین آن همه دستگاهها و سازمانها باید دخیل باشند، احساس تکلیف کنند و نقش خود را بشناسند و به آن عمل کنند.
نویسنده: مهندس محمد نادری مقدم[۱] و دکتر علی اصغر ترکاشوند
منابع و مآخذ
– احمدی مقدم، اسماعیل (۱۳۸۹). “امنیت اجتماعی و هویت”، مطالعات امنیت اجتماعی، شماره۳۲٫
– ابنبابویه، محمد بن علی (۱۳۸۲).الخصال، قم: جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه بقم، موسسه النشر الاسلامی.
– بوزان، باری (۱۳۷۸). مردم، روایتها و هراس، ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی.
– ترابی، محمد (۱۳۷۹). “ساختار نظام بینالمللی و امنیت ملی با تأکید بر جهان سوّم”، فصلنامه علمی پزوهشی علوم سیاسی، شماره۹٫
– تنهایی، ابوالحسن (۱۳۷۴). درآمدی بر مکاتب و نظریه های جامعه شناسی، گناباد: انتشارات مرندیز.
– چگینی، عباس (۱۳۷۳). اطلاعات استرتژیک، تهران: دانشکده علوم و فنون فارابی.
– حقپناه، جعفر (۱۳۷۷). “قاچاق مواد مخدر و تأثیر آن بر امنیت ملی”، فصلنامه مطالعات راهبری، سال ششم، شماره۲٫
– خامنهای، علی (۱۳۷۹). راهبردهای ولایت(۳) : نگاهی موضوعی به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال۱۳۷۸ سال حضرت امام خمینی، معاونت سیاسی نمایندگی ولی فقیه در نیروی زمینی سپاه، تهران: نمایندگی ولی فقیه در نیروی زمینی سپاه،
– رفیعپور، فرامرز (۱۳۷۸). آنومی یا آشفتگی اجتماعی: پزوهشی در زمینه آنومی در تهران، تهران: سروش.
– روشندل، جلیل (۱۳۸۸). امنیت ملی و نظام بینالمللی، تهران: انتشارات سمت.
– روی، پل (۱۳۸۲). “معمای امنیت اجتماعی”، ترجمه منیژه نویدنیا، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال ششم، شماره۳٫
– ستوده، هدایتا… (۱۳۸۲). درآمدی بر روانشناسی اجتماعی، تهران: آوای نور.
– سیفاللهی، رضا (۱۳۷۹). “جایگاه امنیت اجتماعی در امنیت ملی”، مقالات همایش تغییر و تحولات فرهنگی اجتماعی و امنیت ملی، تهران: مرکز بررسی های استراتژیک، چاپ اول.
– شیخاوندی، داور (۱۳۸۰). ناسیونالیسم و هویت ایرانی، تهران: مرکز بازشناسی اسلام و ایران.
– شیدائیان، حسین (۱۳۸۸). “امنیت ملی از نگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری”، مجله انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، شماره۱۹٫
– عطارزاده، مجتبی (۱۳۷۸). “پویش امنیتی رشد جمعیت در ایران”، فصلنامه مطالعات راهبردی، شمارگان ۵ و۶ .
– کوئن، بروس (۱۳۷۲). مبانی جامعه شناسی، ترجمه غلامعباس توسلی و رضا فاضل، تهران: سمت.
– معلوف، لویس (۱۳۸۲). فرهنگ المنجد، ترجمه محمد بندر ریگی، تهران: انتشارات اسلام، چاپ چهارم.
– معین، محمود (۱۳۷۵). فرهنگ فارسی، تهران: امیرکبیر، چاپ نهم.
– مک سوئینی، بیل (۱۳۹۰). مقدمهای بر جامعه شناسی امنیت، ترجمه محمد علی قاسمی و محمدرضا آهنی، تهران: انتشارات پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول.
– نجاتیان، حسین (۱۳۷۴). انفجار جمعیت دشواری تحصیل و افزایش بیکاری، گزارش، سال پنجم، شماره ۵۳٫
– نویدنیا، منیژه (۱۳۸۲). “درآمدی بر امنیت اجتماعی”، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال ششم، شماره۱٫
– ———- (۱۳۸۳). بررسی ابعاد امنیت اجتماعی، رساله دکتری، تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی.
– ——— (۱۳۸۸). امنیت اجتماعی، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ اول.
– ورجاوند، پرویز (۱۳۷۵). آیینهای ملی عامل حفظ وحدت ملی، گزارش، سال۷، شمارگان۷۴-۷۳٫
– هولاب، رابرت ؛ یورگن، هابرماس (۱۳۷۵). نقد در حوزه عمومی، ترجمه حسین بشیریه، تهران: اتشارات نی.
-Liddelhart, Basil (1995). Strategy: the indirect approach, London: Faber.
– Neumann, Peter R. (2009). New Terrorism, International Relations, vol 4.
مستندات بیانات مقام معظم رهبری
– اجتماع بزرگ مردم خرمآباد – ۳۰/۰۵/۱۳۷۰
– دیدار با فرماندهان و مسئولان سازمان عقیدتی، سیاسی نواحی مختلف نیروی انتظامی در سراسر کشور – ۲/۱۱/۱۳۷۰
– بیانات در دیدار مدیران مراکز سازمان صداو سیما در استانها – ۷/۱۲/۱۳۷۰
– در دیدار جمعی از اعضای نیروی انتظامی ، کارکنان سازمان تأمین اجتماعی، سازمان بهزیستی و اساتید و دانشجویان دانشگاهها – ۲۹/۰۴/۱۳۷۳
– در مانور بزرگ ولایت- ۰۳/۰۳/۱۳۷۵
– در دیدار با جمعی از فرماندهان و پرسنل نیروی انتظامی – ۲۵/۰۴/۱۳۷۶
– جمع بسیجیان به مناسبت هفته بسیج – ۵/۰۹/۱۳۷۶
– پیام به ملت رشید ایران – ۲۲/۰۴/۱۳۷۸
– بیانات در خطبههای نماز جمعه – ۸/۰۵/۱۳۷۸
– مراسم دیدار گروه کثیری از سپاهیان و بسیجیان در مشهد – ۱۰/۰۶/۱۳۷۸
– اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت رضا (ع) در مشهد مقدس – ۰۶/۰۱/۱۳۷۹
– حکم انتصاب سرتیپ محمدباقر قالیباف به فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران – ۷/۰۴/۱۳۷۹
– جمع مردم اردبیل- ۳/۰۵/۱۳۷۹
– دیدار اعضای شورای تأمین استانها- ۲۵/۱۱/۱۳۷۹
– دیدار مسئولان، قضات و کارکنان قوه قضائیه – ۰۷/۰۴/۱۳۸۲
– در دانشگاه علوم انتظامی – ۱۵/۰۷/۱۳۸۳
– درمراسم مشترک یگانهای نظامی کرمان – ۱۵/۰۲/۱۳۸۴
– سخنان در صحن جامع رضوی – ۱/۰۱/۱۳۸۵
– در دیدار کارگزاران نظام در سالروز بعثت – ۲۰/۰۵/۱۳۸۶
– هفدهمین دوره دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی – ۱۶/۰۸/۱۳۸۶
– در دیدار جمعی از فرماندهان و پرسنل نیروی انتظامی – ۱۷/۰۷/۱۳۸۷
– جمع مردم استان کردستان در میدان آزادی سنندج – ۲۲/۰۲/۱۳۸۸
– دیدار سران و معتمدان عشایر کردستان – ۲۴/۰۲/۱۳۸۸
– دیدار مردم سقز – ۲۹/۰۲/۱۳۸۸
– پیام برای حادثه خونین تروریستی در زاهدان – ۸/۰۳/۱۳۸۸
– دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون – ۲۲/۰۹/۱۳۸۸
– دیدار فرماندهان ناجا – ۵/۰۲/۱۳۸۹
– پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت هفتمین روز شهادت جمعی از مردم مومن زاهدان – ۳۰/۰۴/۱۳۸۹
– بیانات در مراسم مشترک نیروهای مسلح کرمانشاه – ۲۱/۰۷/۱۳۹۰
– بیانات در دیدار مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه – ۵/۰۴/۱۳۹۲
– در دیدار جمعى از فرماندهان و کارکنان ارتش جمهورى اسلامى ایران – ۳۰/۰۱/۱۳۹۴
– بیانات در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی – ۶/۰۲/۱۳۹۴
– بیانات در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (علیهالسلام)- ۲۰/۰۲/۱۳۹۶
– بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم – ۲۷/۰۲/۱۳۹۶
[۱]. کارشناس ارشد مدیریت دولتی
[۲].Buzan