در جریان فرآیند تاریخی بیداری اسلامی و عملیات سیاسی – اجتماعی بهار عربی فرصتی پیش آمد تا محمد مرسی در مصر به عنوان ریاست جمهوری دست یافت. البته آنچه باعث شد که امپریالیزم آمریکا از یک مهره کار کشته و سر سپرده همچو حسنی مبارک دست بکشد و به سپارش عنوان ریاست جمهوری مصر به سیاستمداری از اخوان المسلمین تن بسپارد، مجموعه مبارزات مسلمانان در آسیای غربی و شمال آفریقا بود. انقلاب اسلامی ایران دم آمریکا را مثل یک موش نیم جان گرفته و از کشور بیرون انداخته بود. در لبنان و یمن و عراق و سوریه گروههای پیشرو با سلطه آمریکا بطور چشمگیری درگیر شده بودند انبوهی از مطالبات مردمی بروی هم انباشته شده در شمال آفریقا، مسلمانان رابه سوی یک انقلاب بنیادین پیش میراند در این شرایط بود که عملیات بهار عربی در میدان التحریر قاهره[و پیش از آن در تونس] آغاز شد و حسنی مبارک بعنوان یک مهره سوخته کنار زده شد و رئیس ارتش مصر –که از دست نشاندگان آمریکا بود و هست- در مقابل دوربین تلویزیون به ملّت مصر سلام نظامی داد و محمد مرسی طی انتخابات نسبتاً آزاد به ریاست جمهوری مصر رسید در حالیکه آمریکا در گرد او مهره چینی کرده بود و یکی از این مهره ها السیسی بود و هست.
محمد مرسی ولی از این پیروزی بزرگ و موقعیّت دیریاب، جوگیر شد و فریب بازی آمریکائی ها را خورد و تا انتهای همکاری با آمریکائی ها پیش رفت و نهایتاً بوسیله آمریکا سرنگون، دستگیر، زندانی، محاکمه و محکوم شد و در اسارت جان سپرد.
مجموعه شرایط در عراق کاظمی را به پست نخست وزیری این کشور رسانیده است و یکی از مهمترین این شرایط حشد الشعبی است که با آمریکا در عراق مبارزه می کند ولی ظاهراً کاظمی نیز راه مرسی را در پیش گرفته و در جهت کسب رضایت و محبّت آمریکا می کوشد وتلاش دارد کاری کند که از آنها نمره قبولی بگیرد ولی آیا کاظمی می داند که روزی آمریکائی ها از پشت به او خنجر خواهند زد یعنی روزی که بوسیله کاظمی موانع سر راه سلطه خود بر عراق را بر داشته باشند و آن گاه مهره مورد نظر خود را بروی کار خواهند آورد و کاظمی اگر نسبتاً شانس بیاورد سرنوشت مرسی را در پیش خواهد داشت وگرنه بدون دستگیری و محاکمه بوسیله عوامل آمریکا ترور و اعدام خواهد شد.
آیا کاظمی از تاریخ عبرت گرفته است؟ نظر شما چیست؟