دکتر متقی: آمریکا دنبال دموکراسی نیست

0 576

[اشاره: میزگرد بررسی مسائل سیاسی و اجتماعی در آمریکا با شرکت علی اکبر اشعری، فوآد ایزدی، حسین رویوران، سعد الله زارعی، محمد حسن زورق، نادر طالب زاده،  احمد کاظم زاده و ابراهیم متقی برگزار شد که در اینجا قسمت آخر این میزگرد را ملاحظه می کنید]

 

متقی: بسم الله الرحمن الرحیم! بحث اول ماهیت و چگونگی اعتراضات است. واقعیت این است که در جامعۀ آمریکا مسئلۀ سیاه‌پوستان، رنگین پوستان، اعتراضات اقتصادی و اجتماعی، اعتراض به پلیس مسئلۀ جدیدی محسوب نمی‌شود. آمریکا جامعۀ پر تناقضی است. درست است که درون آن نظم و سیستم وجود دارد اما نظم و سیستمش مکانیکی است. ارگانیک نیست. دورکیم این بحث را دارد که نظم‌های مکانیکی دچار فرسایش می‌شوند. وقتی دچار فرسایش می‌شوند در وضعیت پوسیدگی یا خوردگی قرار می‌گیرند. آنجا دورانی است که از درون در وضعیت چالش‌های تعصّب آمیز اجتناب‌ناپذیر قرار می‌گیرند. مارکس بحثی را به نام انقلاب مطرح می‌کند و اصلاً انقلاب را مکانیکی نمی‌داند. با نظریۀ انقلاب مارکس کاملاً متفاوت است. قالب‌های اندیشه‌ای مارکس یک نوع قالب دیالکتیکی است که مبتنی بر تضاد درونی ساخت اجتماعی و اقتصادی است. به همین دلیل است که از نگاه مارکس انقلاب‌های واقعی مربوط به جهان توسعه‌یافته‌ای است که تضادهای اقتصاد سرمایه‌داری آن گسترش پیدا می‌کند. این وضعیت را آمریکا دارد. آمریکا کشور انواع تضادهای فرهنگی و اجتماعی است. ساخته شدن آمریکا بر اساس غلبه و زور شکل گرفته و در این فضای غلبه  روز به روز قوی‌تر شده‌است. ما نسبت به ادبیات سیاسی آمریکا بیگانه‌ایم. بعضی از ما ایرانی‌ها احساس شیفتگی نسبت به آمریکا داریم. به قول آن آمریکایی که گفت: ایرانی‌ها می‌گویند Yankee Go Home, Take Me with You! آمریکایی برو خانه‌ات و مرا هم با خودت ببر! این شیفتگی بعضی از  ایرانی ها است آنها که در دهه ۱۹۷۰ در آمریکا بوده اند حتماً با اندیشه‌های سی رایت میلز آشنائی دارند. کتاب نخبگان قدرت او به فارسی ترجمه شده‌است. میلز نخبه گرای انتقادی است. نخبه‌گرا یعنی چی؟ یعنی آمریکا را عدۀ محدودی اداره می‌کنند. می‌گوید:۳هزار نفر هستند که آمریکا را اداره می‌کنند. میلز نظریۀ بُعد دوم قدرت را ارائه می‌دهد و بر اساس آمریکا این بحث را مطرح می‌کند. اصلاً اروپا با آمریکا از لحاظ ساخت اقتصادی، ساخت اجتماعی، خدمات عمومی و تعلق جامعۀ به ناسیونالیزم به هم شباهت ندارند. ویژگی‌های آمریکا شبیه ویژگی‌های عراق است. عراق یک کشور پر تناقض است. به همین دلیل است که عراق یک کشور پر خشونت است. خاطرم هست زمانی که ما دانشجو بودیم یک نفر فرانسوی کتاب صد میلیون عرب را نوشته بود. بحث آن مربوط به عراق و خشونت است. واقعیت‌های آمریکا را انگلیسی‌ها خوب بیان کردند. گراهام گرین کتاب آمریکای آرام را نوشته‌است. یا الکس هیل بحث ریشه‌ها که مربوطبه قبل از انقلاب است را نوشته و ما زمانی که دانشجو بودیم این کتاب‌ها را می‌خواندیم. این واقعیت‌های ساخت اجتماعی را تبیین می‌کند. تمام این‌ها می‌گوید: آمریکا یک کشور پر تناقض است. بحث‌های آمریکا هم همین وضعیت را دارد. بنابراین مسائل مربوط به اعتراض همیشه وجود داشته‌است. اما این اعتراض نهفته بوده‌است.

 اولین بار در آمریکا اعتراض کی گسترش پیدا کرد؟ زمانی که در اروپا اعتراضات شکل گرفت. جنبش اجتماعی ماه می بعد از فرانسه این مسئله خودش را به ایالات متحده منتقل کرد. نیکسون در رابطه با جنگ ویتنام می‌گوید: ما جنگ ویتنام را در میدان جنگ نباختیم بلکه جنگ را در خیابان‌های شهرهای» آمریکا باختیم. پس این یک بحث جدی است. اما ویژگی آمریکایی‌ها این است که چون ادارۀ امورشان مبتنی بر مدیریت بحران و داشتن سیستم است جامعه‌شناسی در آنجا اصلاً با جامعه‌شناسی در کشور ما هماهنگی ندارد. جامعه‌شناسی در آمریکا یعنی امنیت اجتماعی! یعنی تو چگونه جامعه را کنترل کنی. چه نیروهایی مجموعه را کنترل کند. بنابراین بحث اصلی که در آمریکا وجود دارد بحث اعتراض و نیروی گریز از مرکز است. اما این نیرو سازمان و ساختار ندارد. سرکوب شده‌است .

مجموعه‌ای هستند که هر روز اخلاق، فرهنگ، پرچم، زندگی و رویای آمریکایی را بازتولید می‌کنند. در کجا بازتولید می‌کنند؟ در فضای رسانه‌ای بازتولید می‌کنند. نظریه‌پرداز دیگری شخص نظریۀ بُعد سوم قدرت را بیان می‌کند. یک نسخه از کتاب بُعد سوم قدرت را عماد افروز با همین نگاه رادیکال به قدرت ترجمه کرده‌است. نسخۀ دیگری از کتاب را فرهنگ رجائی با عنوان قدرت خیر الهی یا شر شیطانی ترجمه کرده‌است. حوزۀ کارش قدرت است. آمریکایی‌ها تفکرشان قدرت است. اصلاً آمریکایی به دنبال دمکراسی نیست. آمریکایی به دنبال جمهوری است. اروپایی‌ها به دنبال دمکراسی هستند. ولی هیچ وقت آمریکایی‌ها نمی‌گویند ما به دنبال دمکراسی هستیم. ذهنیت اصلی آمریکایی، ذهنیت جمهوری با یک رئیس جمهور عوام گردن کلفت است. طی صد سال در آمریکا فقط دو نفر دکتر رئیس جمهور بودند. ویلسون که در سال ۱۹۱۲ رئیس جمهور شد و دیگری هم اوباما بود که در سال ۲۰۰۸ رئیس جمهور شد. فرهنگ آمریکایی این است که یک رئیس جمهور عوام می‌خواهد. یک نفر مثل ترامپ را می‌خواهد. ترامپ چکار می‌کند؟ نفرت پراکنی و قلدری می‌کند. ترامپ یک سخنرانی در برابر گروه اقدام جمهوری خواهان و طرفداران خاص خودش داشت. من یک ساعت پای تلویزیون نشستم که ببینم چه می‌گوید؟ مشتاق حرف زدن ترامپ شدم. به هرکه دوست داشت با استعاره‌های بسیار قوی فحش داد. از خودش و بچگی و خانواده‌اش گفت. گفت: پدرم به من گفته که پشت میز ننشین. پول و قدرت پشت میز بدست نمی‌آید. گفت ما پیمانکار بودیم. برو سر ساختمان. اگر یک میخ افتاده بردار و صاف کن و بگذار استفاده شود. یک نوع عمل‌گرایی وجود دارد. ترامپ هم بیدی نیست که از این بادها بلرزد. این فضای حوزۀ جمهوریّت در ایالات متحده‌است. بحثی که دنیل زیبلات و استیون لویتسکی در رابطه با این که دمکراسی‌ها چگونه می‌میرند و با نگاه انتقادی در مورد ترامپ نوشته اند به نظر من خیلی ایده‌آلیستی نوشته‌اند. یک تفکر شبه لیبرالی وجود دارد که آن‌ها نقد می‌کنند. این قالب‌های نقدی ترامپ عموماً از موضع لیبرالی فرتوت است.

 من از دو سال قبل از این که ترامپ بیاید در نشریات و روزنامه‌های مختلف مطلب منتشر می کردم. حداقل قبل از انتخابات ترامپ من طی سه ماه ۵تا مطلب در مهر نامه زدم. بحث‌های مربوط به پدیدۀ ترامپ بود. ترامپ نیاز جامعۀ آمریکایی در سال ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ است. همان‌طور که سیاه‌پوستان یک واقعیت در آمریکا هستند، ترامپ هم واقعیت در آمریکاست. این سیاه‌پوستان در برابر ترامپ! به همین دلیل من می‌گویم جامعۀ آمریکا، جامعۀ پر تناقضی است. حالا بحث این است که آیا این فرآیند گسترش پیدا می‌کند؟ کنترل می‌شود ولی به قول دکتر ایزدی آتش زیر خاکستر است و باقی می‌ماند. چه کسانی این بحث‌ها را مطرح کردند. کتاب Who Are We هانتینگتون را مرور کنید.با عنوان چالش‌های هویت در آمریکا به فارسی هم ترجمۀ خوبی شده‌است. تمام بحث‌های کتاب هانتینگتون مبتنی بر اطلاعات اداره آمار آمریکایی است. این بحث را می‌کند که ناسیونالیسم در آمریکا چه وضعیتی دارد؟ می‌گوید: قبل از ۱۱سپتامبر در فلان خیابان سه تا پرچم آمریکا بود. یک عرق فروشی، یک مرکز دولتی و یک خانه متعلق ب یک پیرمرد! بعد از ۱۱ سپتامبر بیش از ۱۰هزار پرچم در آن خیابان برافراشته شد. به همین دلیل است که این بحث می‌تواند وجود داشته باشد که آیا ۱۱سپتامبر چه معنایی دارد و چه نیرویی وجود داشته است؟ کتاب کاستل که تحت عنوان حوزۀ هویت در آمریکابه فارسی هم ترجمه شده بخشی به نام قدرت ملیشیا دارد. مجموعه‌ای که این‌ها به دادخواهی قتل عام دیوید کورِش و یارانش ساختمان دولت فدرال را در سال ۱۹۹۴ در اوکلاهما سیتی منفجر کردند. بحث‌هایی که در فضای آمریکا وجود دارد به آن مجموعه استناد می‌کند. عده‌ای در آمریکا بحثشان این است که آمریکا باید برای آمریکایی باشد. این جملۀ آمریکا برای آمریکایی با تفسیرهای مختلف وجوددارد. خیلی‌ها می‌گویند : آمریکا نباید پلیس جهان باشد. وقتی ترامپ رأی آورد یکی از بحث‌هایی که داشت این بود که گفت : این هزینه‌های نظامی که دارید می‌کنید اگر خرج فلان کار می‌کردید و صلح انجام می‌دادید به این مزایا دست پیدا می‌کردید. ولی هزینه‌های نظامی و امنیتی آمریکا در دورۀ ترامپ به اوج خودش رسید. بعد از جنگ جهانی دوم فقط در دورۀ یک رئیس جمهور آمریکا روند کاهشی داشته‌است. آن هم در دورۀ بیل کلینگتون و بعد از دوران جنگ سرد بود. رویکرد او هم رویکرد اقتصادی بود. نگاهش این بود که باید اقتصاد آمریکا را با ارائۀ خدمات سروسامان دهد. یک نفر آدم قوی تکنوکرات به نام آلبرت گور یا ال گور معاونش بود. کتاب گور با عنوان نبرد با بوروکراسی به فارسی ترجمه شد. این چالش‌های آمریکا خیلی شکننده بود. اما اینقدر شکننده نیست که فرو بریزد. همه به ساخت قدرتش نیاز دارند. این فضایی است که به قول معروف گسل‌ها وجود دارد. اما مسئله‌ای به نام پارادایم جدید وجود دارد. پارادایم جدید بزرگ از قالب‌های اثباتی ساختاری آمریکایی است. بحث پارادایم جدید را یک نفر فرانسوی به نام آلن تورن مطرح کرد. کتاب او هم به فارسی ترجمه شده‌است. وی معتقد است غرب خیلی نمی‌تواند الهام‌بخش باشد. ناسیونالیسم فرانسوی خیلی قوی است. هاور مورس ۱۵سال پیش در اردیبهشت سال ۱۳۸۴ به تهران آمد. هاور مورس گفت: دیگر غرب حرفی برای گفتن برای جهان سوم ندارد. هاور مورس یک آدم قوی ناسیونالیست آمریکایی است. با این که به انگلیسی مسلط است حتی یک کتاب به زبان انگلیسی ننوشته‌است. او می‌گوید: تحولاتی که در ایران در حال شکل گرفتن است الهام بخش است قبلاً غرب الهام‌بخش بود. استادان علوم اجتماعی باید به ایران بیایند و این‌ها را تئوریزه کنند. چون این در جهان باز تولید می‌شود. بحث سیاه‌پوستان و رنگین پوستان در آمریکا بحث هویت است. یک تئوری هم وجود دارد که آقای دکتر ایزدی هم به آن اشاره داشت. تئوری تحولات دموگرافیک! تغییرات دموگرافیک در هر جایی که اتفاق می‌افتد معادلۀ قدرت را بر هم می‌ریزد. شیعیان در لبنان ۶۰سال پیش جمعیتشان محدود بود جایگاهشان هم در ساخت سیاسی محدود بود. رئیس مجلس و رئیس‌جمهور از سنی‌ها و مسیحی‌ها بودند. امروز این حاشیه به مرکز آمده‌است. به چه دلیل؟ به دلیل این که تغییرات دموگرافیک به وجود آمده‌است. در آمریکا چنین فضایی وجود دارد و رو به پیش است. تحولات بنیادین که در آمریکا شکل می‌گیرد مربوط به ۲۰۴۰ به بعداست.

 ما چه باید بکنیم؟ امام بحث‌هایی را تحت عنوان انقلاب اجتماعی داشتند. بحث‌های امام یک آموزۀ جدی است. تفکر امام با چریک‌های فدایی، حزب توده، مجاهدین خلق، احزاب اسلامی و حزب ملل اسلامی متفاوت بود. اندیشۀ انقلاب امام یک اندیشۀ تحول اجتماعی بود. امام صبور بود. یک سیاستمدار باید صبور باشد و مسائل را در افق ببیند و حرکت هم بکند. حرکتمان چه باید باشد؟ تولید فکر وحتی فیلم باید باشد. در اعتراض با همان فیلمسازان و نویسندگان آن‌ها باشد. در آمریکا روح ناسیونالیزم به شدت افول پیدا می‌کند. این در موسیقی، شعر و فیلم‌های آن‌ها به خوبی مشهود است. اما نکته مهم این است که هنوز Big State قوی است. هنوز نهادها را شدید کنترل می‌کنند و کل مجموعۀ روشنفکری هم با آن‌ها هستند. اینجاست که مارکوزه کتاب انسان تک ساحتی را می‌نویسد. کتاب انسان تک ساحتی را برای ایران ننوشته‌است. برای حوزه‌های روشنفکری داخل آمریکا نوشته‌است. مارکوزه یک آدم الکی نبوده‌است. او عضو CIA بوده‌است. عضو OSS بوده‌است. کتابی تحت عنوان انقلاب یا اصلاح وجود دارد که مصاحبه‌ای با مارکوزه است. در آن مصاحبه از او سؤال می‌کند تو که یک آدم فرهیخته‌ای هستی به چه دلیل عضو سیا بودی؟ او توضیح می‌دهد که من در سرویس اطلاعاتی آمریکا در کجا کار می‌کردم و به چه دلیل این کار را می‌کردم. بنابراین فضای آمریکا فضای پر چالشی است.

 اما بحثی را ما در تئوری‌های انقلاب داریم. حوزۀ ساخت قدرت بزرگتر از حوزۀ جنبش اجتماعی است. اگر تفکر ما در رابطه با جنبش اجتماعی این باشد که بخواهیم به آن فرایندی نگاه کنیم، نتیجه می‌گیریم. هیچ ضرورتی نیست که همین امروز نتیجه حاصل شود. این فضای اجتناب ناپذیری و آن تحول اصطلاحا تسهیل کننده باشد. ما باید تسهیل کننده تولید کنیم. او می‌گوید: جمهوری اسلامی اقتدار آفریده‌است. او سلیمانی را مرکز اقتدار می‌داند. می‌گوید : من احساس اقتدار می‌کنم. می‌گوید: وقتی یاد تجزیه بحرین می‌افتم به اعلیحضرت و زمامداران و خودم فحش می‌دهم. به چه دلیل؟ به این دلیل که جمهوری اسلامی هیچ کدام از این کارها را نکرد. نکته‌ای که جالب و بنیادی‌تر است قالب نمادینی است که وجود دارد. قالب نمادین سلیمانی چیست؟ مرد عمل است. اهل درجه و سپهبدی و سرلشکری نیست. یک نیروی محیط عملیاتی است. با یک قالب آرمانی که رابطۀ بین خودش، خدا و نظام سیاسی و مرکزیت نظام سیاسی را تعریف می‌کند و بر آن اساس حرکت می‌کند. در بین سیاه‌پوست‌ها فراز و نشیب وجود دارد. شکل‌های جدیدی از اعتراضات اجتماعی به وجود می‌آید. اما اعتراضات اجتماعی در آمریکا ماهیت برهم انباشتگی دارد. تراکمی است. وال استریت شکل می‌گیرد، ساکت می‌شود. ۱۰سال بعد جنبش سیاه‌پوستان پیش می‌آید. آن سفید پوستانی که الآن اضافه شدند چه کسانی هستند؟ آن‌ها قالب جنبش وال استریت است که به این اضافه شده‌است. نیروی جنبش مقاومت یا نیروی جنبش انقلابی که وجود دارد ضد نظام سرمایه‌داری و ضد نظام قدرت و ضد الیگارشی قدرت در ایالات متحده‌است. این هم ساکت می‌شود. اما به قول اهل ادب چند سال دیگر ققنوس وار از درون آن چیز دیگری ایجاد می‌شود. اما در هر مرحله هم ساخت آن متنوع‌تر می‌شود و هم نیروهای آن گسترش بیشتری پیدا می‌کند. ضمن این که فضای نقد و مقابله‌ی آن در نقطۀ مقابل نمادهاست. این مجسمه‌ها برای آمریکا نماد است. پرچم برای آمریکاییها نماد است و نماد آن چیزی است که به قول شریعتی توتم است. شریعتی می‌گوید: قلم توتم من است. نمادها توتم آمریکایی‌ها هستند. شریعتی می‌گوید من دستم را می‌شکنم ولی قلمم را از دست نمی‌گذارم. وقتی قلم بخواهد بشکند یعنی چیزی که به عنوان جوهر از نوک آن تراوش می‌کند با روح اجتماعی و انقلابی ناسازگار است. ب نظر من این حرکت ها روز به روز دارد گسترش پیدا می‌کند. اما آنچه درآمریکا در حال شکل‌گیری است یک جنبش اجتماعی جدید است.

این جنبش اجتماعی جدید سه ویژگی دارد: ۱) ایدئولوژی ندارد. پس فراگیر است. ۲) سازمان‌دهی هم ندارد. بنابراین بقائ بیشتری دارد. ۳) رهبری هم ندارد.

به نظر من این ساخت در قالب جنبش‌های اجتماعی جدید است. جنبش‌های اجتماعی جدید سازمان‌دهی، رهبری و ایدئولوژی ندارد. اما یک اعتراض هوشمندانه‌ای به عنوان ماهیت هویتی است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.