استضعاف از ریشه ضعف به معنای ضعیف شمردن و ضعیف کردن است و مستضعفان که اسم مفعول از همین باب است، در فرهنگ اسلامی به افرادی اطلاق میگیرد که بر اثر مظالم مستکبران از جهات گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی یا عقیدتی در فشار واقع شدهاند.[۱] به طور کلی، «مستضعف» کسی است که ناتوانش ساخته و قدرتش را از او گرفته باشند. بنابراین، مستضعف با ضعیف فرق دارد. ضعیف کسی است که خود به خود ناتوان است، ولی مستضعف کسی است که بر اثر ستم های دیگران به ضعف کشیده شده است؛ خواه این تضعیف از نظر فکری و فرهنگی باشد یا از نظر اخلاقی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و… .[۲]
حضرت امام در تعریف استضعاف اشاره میکنند که مستضعفان، ضعیف نیستند، بلکه از ناحیهی مستکبران و قدرتمندان ضعیف حساب میشوند: «قضیه استضعاف همین است؛ نه اینکه خدا میفرماید ضعفا. ضعفا نه، مستضعفها. یعنی آنهایی که قدرت دارند، قدرت ایمان دارند، و آنها نمیفهمند و اینها را مستضعف حساب میکنند میگویند اینها ضعیفند..»[۳] با توجه به تعریف حضرت امام(ره) از مستضعف، ایرانِ قبل از انقلاب اسلامی مستضعف محسوب میشود، نه به این معنا که ضعیف و ناتوان بوده، بلکه توسط ابرقدرتها ضعیف محسوب میشد: «ما همه جزء مستضعفین هستیم، یعنی ما اشخاصی بودیم که ابرقدرتها ما را ضعیف میشمردند، ما را هیچ میدانستند، ما میخواهیم از این جهت بیرون بیاییم.»[۴]. مردم ایران قبل از انقلاب، حتی توسط رژیم پهلوی نیز ضعیف محسوب میشدند: «این طبقهای که آن بالانشینها اینها را پست میشمردند میگفتند طبقه پایین. منطق مستکبرین همین بود که استکبار میکردند تکبر میفروختند بر جامعه؛ ملت ما را طبقه پایین حساب میکردند. بالا کی بود؟ آقای «آریامهر» و آن دستجات خودش! آنها بالاها بودند؛ و همه شما را و همه ما را و همه ملت را حساب نمیآوردند. چیزی نیستند اینها!»[۵]در حالی که مستضعفان مجهز به قدرت ایمان و شهادتخواهی هستند، مردم ایران نیز در انقلاب اسلامی ایران با قدرت ایمان در مقابل ارتش مجهز رژیم پهلوی ایستادگی و مقاومت کرد: «شما ایمان دارید، قوّت ایمان در شماست و حس شهادت خواهی.»
طبق آموزههای دین اسلام، مستضعفان موظف به اعتراض و مبارزه علیه مستکبران هستند. حضرت امام (ره) هدفِ آموزههای دین اسلام را نابودی مستکبرین میدانند. از نظر ایشان مستضعفین باید با الهام و پیروی از تعالیم قرآن، سیرهی پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین، به قیام علیه مستکبرین بپاخیزند و از حق خود دفاع کنند: «اسلام برای همین مقصد آمده است و تعلیمات اسلام برای همین معناست که مستکبری در زمین نباشد و نتوانند مستکبرین مستضعفین را استعمار و استثمار کنند. ما به تَبَع تعالیم عالیه قرآن و آنچه از اسلام و سیره رسول اکرم و ائمه مسلمین به دست آوردیم و از سیره انبیا – چنانچه در قرآن نقل میفرماید – به دست آوردیم، آن است که مستضعفین با هم مجتمع شوند و بر مستکبرین ثَوْره[۶] کنند و نگذارند حقوق آنها را ببرند.»[۷]. طبق آیات قرآن[۸]، اگر تمام درها و تمام راهها بهروی مستضعفان بسته بود و به هیچ وجه قادر به مبارزه، اعتراض و انتقاد و به کار بستن عقیدهی خود نبودید، باید هجرت نمود. ضعیفانی که خود را یکپارچه در اختیار مستکبران قرار داده و تابع و پیرو راه و رسم غیرخدایی و غیرانسانی آنها هستند، بههمان سرنوشتی گرفتارند که مستکبران گرفتار میشوند. خداوند در قرآن کریم، سوره غافر به صراحت به این امر اشاره کرده است:[۹]«اهل دوزخ با یکدیگر بحث و گفتوگو میکنند. ضعیفان به مستکبران میگویند: ما تابع شما بودیم، آیا قسمتی از آتش را از ما دور میسازید؟ مستکبران میگویند: همهی ما در آتشیم. خداوند میان بندگان حکم کرده است.»[۱۰]. خداوند در قرآن کریم، در کنار دعوت به مبارزه و قیام علیه مستکبرین، وعده پیروزی به مستضعفین داده و آنها را وارثان زمین معرفی کرده است: «اراده ما بر این قرار گرفته است که به مستضعفین نعمت بخشیم، و آنها را پیشوایان و وارثین روى زمین قرار دهیم.»[۱۱]. این آیه قانون کلی در زمینه پیروزى حق بر باطل و ایمان بر کفر، در همه ی دوران و زمان ها است. حضرت امام(ره)، ضمن اشاره به این آیه، معتقدند خداوند هیچگاه خلف وعده نمیکنند و همواره حامی و پشتیبان مستضعفین جهان هستند: «این اسلامی است که طرفدار «مستضعفین» است: و نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اْستُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الوارِثِینَ وعده فرموده، و عمل خواهد شد.»[۱۲]؛ «…خداوند همیشه با مستضعفان است و حق همواره بر باطل غلبه کرده و ایمان همیشه فایق شده است….»[۱۳]. از دیدگاه حضرت امام(ره)، برای محقق شدن وعدهی خداوند، مستضعفان جهان باید با هم متحد شوند و به مبارزه با مستکبران بپردازند، زیرا رمز پیروزی، وحدت و توکل به خداوند است: «به شرط اینکه مستضعفین وحدت کلمه را از دست ندهند؛ اقشار با هم باشند. همان طوری که تا اینجا همه با هم بودند و نهضت را با وحدت کلمه و اتکال به خدای عالم به اینجا رساندند و سدهای بزرگ را شکستند، از این به بعد هم با هم باشند؛ رمز را حفظ کنند؛ کلید پیروزی را حفظ کنند. اگر این رمز که وحدت کلمه و اتکال به خدای عظیم و توجه به اسلام بزرگ باشد، محفوظ بماند، اگر این رمز را حفظ کنند، پیروزی با آنهاست – پیروزی نهایی.»[۱۴].
پیروزی انقلاب اسلامی، نمونهای از تحقق وعده خداوند در زمینه پیروزی مستضعفین بر مستکبرین بود. این نهضت و انقلاب میتواند الگو و سرمشق برای تمام مستضعفان جهان باشد از دیدگاه امام(ره)، رژیم پهلوی مستکبر بود و به همین خاطر با این رژیم مقابله نمود: «ما از خداوند میخواهیم که این نهضت اسلامی و نهضت انسانی سرمشق باشد از برای تمام مستضعفین، و هشدار باشد بر مستکبرین.»[۱۵] ایشان در جایی دیگر بیان داشتند: «.باید این نهضت در تمام عالم – نهضت مستضعف در مقابل مستکبر – در تمام عالم گسترده شود. ایران، مبدأ، و نقطه اول و الگو برای همه ملتهای مستضعف [باشد]. ملتهای مستضعف ببینند که ایران با دست خالی و با قدرت ایمان و با وحدت کلمه تمسک به اسلام، در مقابل قدرتهای بزرگ ایستاد و قدرتهای بزرگ را شکست داد. ما مستکبرین ایران را از صحنه بیرون کردیم، و به جای آن مستضعفین نشستند…»[۱۶] در این انقلاب، نقش اصلی را مستضعفان و مستمندان برعهده داشتند، از این رو، امام خدمت به این قشر از مردم را توصیه میکند و میفرمایند: «در حقیقت، سنگینی بار انقلاب از زمان ستمشاهی تا زمان پیروزی و تا امروز به عهده آنان است و همه، مرهون آنان هستیم»[۱۷]. از این رو، ایشان مستضعفان جهان را به قیام علیه مستکبرین و رهاسازی خویش از ستم آنها دعوت مینمود: «و ای مستضعفان جهان! برخیزید و هم پیمان شوید و ستمگران را از صحنه برانید؛ که زمین از خداست و وارث آن مستضعفانند.»[۱۸] .
[۱] . عباسعلی عمید زنجانی و محمدمهدی توکلی، «مبانی دینی اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه حقوق(مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی)، دوره ۴۲، شماره ۲، ۱۳۹۱،ص ۲۲۳٫
[۲] . ولیالله باقری، مستضعفان از دیدگاه اسلام، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، چاپ اول، قم،۱۳۸۴، فصل اول.
[۳] . صحیفه امام، جلد ۱۰، ص۱۲۱-۱۲۲٫
[۴] . صحیفه امام، جلد ۷، ص۳۶۹٫
[۵] . صحیف امام، جلد۱۰، ص۱۲۱٫
[۶] . انقلاب یا شورش مردمی.
[۷] . صحیفه امام، جلد۷،ص۱۱۷٫
[۸] . سوره نساء، آیات ۹۷و۹۸٫
[۹] . احمد بهشتی۲، «مستضعف کیست؟»، درسهایی از مکتب اسلام، سال بیستم، شماره ۲، اردیبهشت۱۳۵۹، ص۲۴٫
[۱۰] . سوره غافر، آیه ۴۷٫
[۱۱] . وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ. (آیات ۵ و ۶، سوره قصص).
[۱۲] . صحیفه امام، جلد ۱۰، ص۱۲۱، بیانات امام خمینی در جمع اعضای هیأت فاطمیون تهران، ۴/۷/۱۳۵۸٫
[۱۳] . صحیفه امام، جلد، ص ۸۹، سخنرانی با حضور سفیران ایران در فرانسه، ۲/۲/۱۳۵۸٫
[۱۴] . صحیفه امام، جلد ، ص۲۹۳٫
[۱۵] . صحیفه امام، جلد۷، ص۱۱۸، سخنرانی در جمع هیأت اعزامی از لیبی، ۴/۲/۱۳۵۸٫
[۱۶] . صحیفه امام، جلد ۷، ص۲۹۲، سخنرانی در جمع گروهی از مسلمانان پاکستانی و هندی مقیم ایران،۲۴/۲/۱۳۵۸٫
[۱۷] . صحیفه امام، جلد ۱۹، ص۱۵۶٫
[۱۸] . صحیفه امام، جلد ۱۱، ص۳۷۶٫