سمیرا یکه تاز در زرند در استان مرکزی بدنیا آمد و در رشته ادبیات فارسی تا کارشناسی ارشد تحصیل کرد و اکنون معلم ادبیات فارسی است. او شعر هم می گوید. با او به گفتگو نشسته ایم.
فرهنگ اسلامی: چطور به شعر علاقهمند شدید؟ اولین شعر را در چند سالگی سرودید؟ آیا هنوز در خاطر دارید؟
سمیرا یکّهتاز: پدربزرگ مرحوم بنده شاعر و مداح اهل بیت بودند .از سنین کودکی با نغمه های پرشور او و زمزمه های اشعار او لحظه های خوبی داشتم. هر چند خودم از دوران دبیرستان اولین فعالیتهای ادبیم را آغاز کردم اما هیچگاه منکر علاقه ی وافرم از همان سنین نوجوانی به ادبیات نیستم. اولین شعرم قطعه ی سپیدی بود با عنوان مادرسبزینه ها که در انجمن ادبی شهرمان قرائت کردم و بسیار مورد اقبال واقع شد . اما این گرایش به ادبیات و نوشتن متاسفانه دو سال بیشتر به طول نکشید و من در سن هجده سالگی به دلایلی از ادبیات خداحافظی کردم. پس از یک وقفه ی طولانی [حدودا دوازده سال] در سال ۹۱ با راهنمایی اساتید گرانقدرم مجدداً به دامان ادبیات بازگشتم.
فرهنگ اسلامی: آیا تا الآن از شما مجموعه شعری هم چاپ شده است؟
سمیرا یکّهتاز: بله .دو مجموعه ی شعر از من منتشر شده با نامهای ” شاید یک.روز عاشق شوم ” توسط نشر شاملو و کتاب ” مستحبات جنون ” هم اخیرا با همکاری نشر شاملو به طبع رسیده است . و در هفت کتاب مشترک با سایر شاعران مشارکت داشتم.
فرهنگ اسلامی: آیا علاوه بر شعر، دیگر رشتههای ادبیات را هم امتحان کردهاید؟
سمیرا یکّهتاز: در حوزه ی پژوهش مقاله ای با عنوان عرفان در شعر سید حسن حسینی دارم که موضوع پایان نامه ام بود. گاهی کارهای ویراستاری را هم انجام می دهم.
فرهنگ اسلامی: از سبکهای کلاسیک، نو و سپید بیشتر به کدام نوع شعر تمایل دارید؟ نظرتان در باره بقیه قالبها چیست؟
سمیرا یکّهتاز: من با اینکه با شعر سپید و نو وارد عرصه ی ادبیات شدم اما به شدت طرفدار شعر کلاسیک هستم. با احترام به تمام عزیزان سپید سرا. قالب غزل را از نظر عامه پسند بودن و خاص پسند بودنش به سایر قالبها ترجیح می دهم . چهارپاره را هم به دلیل قدرت انطباقش بر مفاهیم مورد نظر شاعر قالب تاثیر گذاری می دانم. قالبهای کوتاه مثل رباعی و دوبیتی سخت ترین قوالب شعری کلاسیک هستند .چرا که تمام اندیشه ها و جهان بینی شاعر باید در چهار مصرع قابل ارائه باشد.
فرهنگ اسلامی: نظر شما در باره شعرِ آیینی و تفاوت آن با شعر بی آئیینی چیست و چه موضوعاتی را شامل میشود؟
سمیرا یکّهتاز: شعر آیینی گستره ی بسیار وسیعی دارد و چیزی که امروزه ما از آن به عنوان آیین یاد می کنیم در حقیقت شعر متعهد به ارزشهای اسلامی و انسانی است شعر آیینی را محدود به مرثیه و منقبت نباید دانست قلمروی این شعر شامل مضامینی چون عرفان و توحید و شعر ولایی و دفاع مقدس و حتی شعرهای اخلاقی و اجتماعی و بیداری و مقاومت می شود.
مجله فرهنگ اسلامی: در باره شعرِ بانوان در گذشته و امروز نظرشما چیست؟ و چه کسانی را شاعران موفق زن میدانید؟
سمیرا یکّهتاز: جریان شعر زنانه که در زمان معاصر بسیار باب شده و با برچسب هایی نظیر نهضت فمینیست ها یا برابری حقوق زن و مرد و ….پررنگ جلوه داده شده در حقیقت ابزاری برای مطرح کردن چهره ی نویسندگان زن است و الا شاعران بسیاری از زبان غیرهمجنسهای خود اشعار بسیار موفقی سرودند. شعر زنانه و شعر مردانه نداریم. شعر در هر نقطه ای که به تجلی برسد فارغ از جنسیت , قابل ارائه می باشد و در خدمت ذهن مخاطب قرار می گیرد.
فرهنگ اسلامی: نقد شعر (چه از نوعِ نوشتاری و چه از نوعِ جلساتِ شعر) چه تأثیری بر شعرِ شاعرانِ دارد؟ آیا این به معنای وادار کردن یک شاعر به نوشتن آنگونه که منتقد از او میخواهد بنویسند، می باشد؟
سمیرا یکّهتاز: مقوله ی نقد از پیچیده ترین و حساسترین انواع پژوهش های ادبی می باشد. نقد در عین اینکه نردبان ترقی یک شاعر است ممکن است چاقوی سمی و کشنده ی احساسش هم باشد. نقد صحیح که قدما از آن به نقد سره یاد می کردند شامل گفتن از محاسن و معایب یک اثر , بدون در نظر گرفتن اسم شاعر و نویسنده است. نقد بدون غرض و با سواد تخصصی درست بزرگترین خدمت به جامعه ی نوپای ادبی است و شاعر عاقل کسی است که بدون جبهه گیری منفی از رهنمودهای صحیح برای پیشرفت و ترقی استفاده کند.
فرهنگ اسلامی: شاعر روح لطیف و حساسی دارد و از مسائل دوروبرش بیشتر از افراد عادی رنج میبرد. در دنیای امروز که جنگ منطقه مارافرا گرفت است و بیعدالتی بر جهان حاکم است، شما بعنوان شاعر چه عکس العملی نشان میدهید؟ آیا شعری در این زمینه ها دارید؟
سمیرا یکّهتاز: بله کاملا درست است. روح لطیف شاعر از کوچکترین رنجی به درد می آید و جریان سیال اتفاقات او را به دنبال خود می کشاند. شعرهایی که در این برهه زاده می شوند شعرهایی با روح عاطفی بسیار قوی , شعرهای اجتماعی تاثیرگذار و اشعار اعتراضی فوق العاده هیجان برانگیزی هستند. من بارها و بارها در مواجهه با این مسائل دست به قلم شدم و احساساتم را در قالب شعر بیان کردم.
فرهنگ اسلامی: در دنیای امروز اسلام ستیزی بوسیله امپریالیسم تبلیغ می شود، به نظر شما برای وحدت میان مسلمانان چه اقداماتی صورت بگیرد و وظیفه یک شاعر در این زمینه چیست؟
سمیرا یکّهتاز: مدتها قبل توسط عزیزی وارد یک گروه بین المللی مجازی شدم که شاعران زیادی از کشورهای مختلف در آن حضور داشتند .این گروه توسط مدیران فهیمی اداره میشد که رسالتشان شناساندن شاعران به یکدیگر بود. رفتار بسیار پسندیده ای که موجب وحدت اعضا میشد. من فکر می کنم اگر شاعران بدون تعصب کورکورانه به مطالعه و بررسی دیدگاههای سایرین بپردازند و سعی در به کرسی نشاندن حرف خود به هر قیمتی نکنند , کمک بزرگی به حفظ روابط نوع دوستی کردند .
فرهنگ اسلامی: شما چه انتظاراتی از شاعران معاصر خود دارید؟
سمیرا یکّهتاز: انتظار دارم شاعران معاصر خارج از باندبازیهای نازیبا در کنار هم باشند .همدیگر را سرکوب نکنند و سعی در حذف همدیگر به هر شکلی نداشته باشند. تعامل با هم فکرهای خود موجب تحکیم روابط ادبی می شود و به تبع آن کمک شایانی به ارتقای سطح ادبی جامعه می شود.
فرهنگ اسلامی: فضای شعر پس از انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
سمیرا یکّهتاز: بعد از انقلاب در قرن معاصر “جنگ “و اتفاقات حاشیه ای آن مهمترین عامل شکل گیری سبک جدیدی از نوشتار شد . شاید به جرات بتوان گفت بیشترین بهره ی شاعران در قرن معاصر استفاده از مفاهیم ملموس و پرتکرار جنگ , دفاع مقدس , ارزشهای جامعه,شهید و شهادت و … باشد . شاعران توانایی که در این دوره ظهور کردند بعضا ارزشهای انقلاب را دستمایه ی نگاشته هایشان کردند و در این راه موفق هم بودند. شخصیتهایی چون قیصر امین پور، سید حسن حسینی، مشفق کاشانی، حمید سبزواری، ساعد باقری، مجاهدی شخصیت های ممتاز دیگر.
فرهنگ اسلامی: از شهر زرند برایما بگویید.
سمیرا یکّهتاز: زرندیه شهرستانی هست که سابقه ی دیرین فرهنگ و هنر دارد با مردمی که از زمانهای دور به دنبال کسب وجهه ی فرهنگی بودند. آثار به جا مانده به هر شکلی از آن زمان موید این مطلب است. چندی پیش پژوهشگر و شاعر معاصر اهل زرندیه به نام آقای محمد علی چراغی پیشینه ی علمی فرهنگی شهرستان را در کتابی به نام دانشنامه ی زرند و خرقان به طبع رساندند. وضعیت شعر امروز زرندیه مانند بیشتر نقاط کشور دستخوش شرایط محیطی و فرهنگی می باشد. سالهاست که اهالی ادب اینجا با تشکیل گروههای مردم نهاد به صورت انجمن های ادبی به فعالیت می پردازند. هر چند این تشکل ها حقیقتا صورت منسجمی نداشتند اما روند پویایی را طی کردند.
فرهنگ اسلامی: و در باره جشنوارهها چه نظری دارید؟ جشنوارهها چه اندازه به رشد شعر شاعران کمک میکنند؟
سمیرا یکّهتاز: به طور کل برگزاری همایش های ادبی همان طور که از اسمش پیداست محلی برای هم اندیشی می باشد. زمانی که چند شاعر یا نویسنده در این محیط قرار می گیرند فرصت پیدا می کنند که با زمینه های فکری همدیگر آشنا بشوند . وضعیت شعر و ادب را بررسی کنند و همدیگر را بهتر بشناسند. فرصت مطرح شدن یک شخص در یک محیط وسیع تر به وجود می آید و این تعامل زمینه های رشد بیشتری را برای افراد به وجود می آورد. برگزاری کنگره های ادبی باعث می شود شاعران بتوانند به موضوعات بیشتری فکر کنند و ذهنشان را محک بزنند و از فضای شخصی ذهن خود خارج بشوند.
فرهنگ اسلامی: سمیرا یکّه تاز تا کنون در چه جشنوارههای شرکت کرده و چه رتبهای به دست آورده است؟
سمیرا یکّهتاز: بله بنده از زمان بازگشتم به ادبیات که چند سالی بیشتر نمی گذرد به کرّات به محافل بزرگ ادبی دعوت شدم و افتخار داشتم که در کنار نام آوران بزرگ ادبی کشور , مهمان برنامه های مختلف باشم. از جمله کنگره ی ملی شکوه شکیبایی زنجان، شب شعر عاشورای شیراز، همایش سرو و گل و لاله ی شیراز، ماه در غدیر سفید شهر، شعر بسیج تهران، جشنواره ی فضل نبی کاشان , جشنواره ی استانی انتظار به دفعات متعدد , جشنواره شعر بسیج اراک , شعر ولایت تفرش , شعر بصیرت تهران و …. و سایر محافل که حضور ذهن ندارم اما با کمال افتخار بخش هایی از زندگی هنری من را تشکیل دادند .
فرهنگ اسلامی: از اینکه وقتتان را در اختیارِ ما گذاشتید، سپاسگزاریم و برای شما آرزوی موفقیت روزافزون داریم.
نمونه اشعار:
۱
این جاده هم با عابران کور شبرو
چشم انتظار خنده ی مهتاب مانده
جا ماندگان, مصلوب سنگ مردگانند
امشب مسیح استجابت خواب مانده
بر صورت محبوبه ی شب می زند چنگ
ببر پلیدِ روزگارِ لاابالی
در فصل پنجم از شکنج اشک و لبخند
چه شوکرانه مرهمی ,چه سیب کالی
پای جنون را ناشیانه می گشاید
بر سطر اول از الفبای جنایت
پای دو چشم وحشی مردم فریبش
یک لشکر افتاده به خاک سرد وحشت
در ساعت صفر دروغ خیس ممتد
جایی که رویاها شبیه ابر و بادند
دستی به هم می ریزد این اشعار نو را
اینجا تمام خنده را بر باد دادند
هذیان نوشتن, مشق شبهای جنون است
خط می خورَد هر برگ این دیوان سنگین
لطفا به شهر آشوب چشمانت بیاموز
این سرزمین ,اشغالی است ! آرام و غمگین
۲
با تو یک روز دمادم به جهان می خندم
به زمین،فاصله ،تاریخ، زمان می خندم
با تو هر شعر فقط بوی تغزل دارد
که به واسوخت در این شکل بیان می خندم
مجمع الدردم و منظومه ی شب-بیداری
“کارم از گریه گذشته ست بدان می خندم”
می نشینی که بگویی غم چشمانت چند؟
تو فقط حرف بزن ،شعر بخوان،می خندم
تو که سر فصل غزلهای منی ،میبینی
به تفأل،که دلت گفت نخوان !می خندم؟
تو که باشی نَفَس زندگی ام پابر جاست
با تو با گریه هم آری ….تو بمان ،می خندم
۳
و شعر اگر که بخواند تورا خدای نگاه
غزل غزل بنویسد از آن دو چشم سیاه
از آن دو سرکش مستی که یاغی ات کرده
و گفته خون غزلگو قسم که گشته مباح
قسم به بیت مقدس قسم به بیت حرام
که گرد روی تو می گردد آب و آتش و ماه
اگر که پا بگذاری به فرش سرخ دلم
ودست خسته ی من را بگیری از ته چاه-
مرا به کوی بهشتی روانه خواهی کرد
از این جهنم خاکی از این زمین تباه
مرا که زخمیِ خارم به دست پیر زمان
جوانه باش و بزن ریشه در خیال گیاه
بگوکه فاصله ها را زمین به ما بخشید
که شعر نازک من نشکند میانه ی راه
۴
جهان, تاریک و روشن زیر باران
تو و شعر وشب و من زیر باران
شبیه ماهیان خسته از تنگ
دوبیتی های یک زن زیر باران….
خندید که خنده را خجالت بدهد
تا قلب تپنده را خجالت بدهد
با درد پرید و بال و پر زد تا باز
پرواز پرنده را خجالت بدهد
چشمان پر از ستاره یادت نرود
حال دل پاره پاره یادت نرود
ای کاش فراموشی تو خوب شود
تا عاشقیِ دوباره یادت نرود
با گمشده ها در دل شب همدردی
تاریکی و تلخی و پر از دلسردی
دنبال خودت می روی آرام آرام
با یک چمدان ,خاطره برمی گردی
جغرافیِ دل جلگه ی باران خیز است
از رفتن و از فاصله ها لبریز است
برگ آمده پاهای مرا می بوسد
همدست ترین قاتل من پاییز است
مصاحبه کننده: سید احمد شهریار