مهمترین اصل اسلام ناب محمدی، اصل تساوی انسانها و برابری بی قید و شرط انسانها است و دو اصل دیگر، یعنی آزادی و برادری، در کنار آن قرار دارند. به موجب این اصل که از کرامت ذاتی هر شخص انسانی نشأت میگیرد، هیچ انسانی فراتر و یا فروتر از دیگران آفریده نمیشود و تمام انسان ها، در فضیلت انسانی با یکدیگر برابر و مساوی هستند. قرنها پیش از آن که اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸م) در ماده اوّلش بر برابری فطری انسان ها تأکیدکند، خداوند متعال در آیات متعددی به آن تصریح کرده است که عبارتاند از[۱]: «ای مردم، درباره همنوعان خود از پروردگارتان پروا کنید و حقوق یکدیگر را پاس دارید؛ همان کسی که شما را از یک تن (آدم) آفرید و همسرش را از نوع او خلق کرد، و از آن دو، مردان و زنان بسیاری را پراکنده ساخت.»[۲]؛ «اوست آن کسی که شما را از یک نفس واحد آفریده است.»[۳]، در این آیه، منشأ پیدایش همه آدمیان یکی است و همه انسانها از یک ریشه معرفی شدهاند. از این رو هیچکس بر دیگری برتری ذاتی ندارد و همه با یکدیگر برابر هستند: «ای مردم، ما شما را از یک مرد و یک زن(آدم و حوّا) آفریدیم؛ بنابراین هیچ تیره و قبیلهای در آفرینش بر دیگری برتری ندارد؛ ما شما را به صورت تیرههای گوناگون و قبیلههای مختلف قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید نه آنکه به نژادپرستی روی آورید و به نژاد و تیره خود افتخار کنید و هر ملتی خود را از دیگر ملّتها گرامیتر بداند؛ به یقین گرامیترین شما نزد خدا باتقواترین شماست. خداست که معیار برتری انسانها را معین میکند، چرا که او به حقایق امور دانا و آگاه است.»[۴]. مطابق این آیه تمام انسان ها، از پدر و مادر واحدی هستند و تفاوت قبیله ها و نژادها هیچ اثری در شرافت و منزلت آنها ندارد. ملیت بههیچوجه عامل فخر نیست، پس اگر کسی بخواهد تفاخر کند، جایی برای آن نیست، چرا که همه از زن و مرد واحدی هستند.[۵] همچنین، اسلام همهی انسانها را مخاطب خود قرار میدهد و با وجود تفاوتهایی از قبیل رنگ، نژاد، زبان و منطقه جغرافیایی، پیام اسلام، عام و فراگیر است.[۶]
از آیات فوق، میتوان چنین برداشت کرد که از دیدگاه اسلام، جز تقوا و فضیلت معنوی هیچ چیز عامل تقدم و برتری به شمار نمیآید. تعلیمات اسلام طوری است که مزیت و امتیازی میان مسلمانان قرار نداده است، همه و همه با یکدیگر برادر و برابرند. از نظر اسلام، بشر خانوادهای بزرگ است. تنها یک خانواده که آن را خدا از جان واحدی پدید آورده، از آن جان زوجش را آفرید و پس از آن دو، این همه مرد و زن در سراسر زمین پراکنده شدند. اختلاف زبانها و رنگها تنها جلوهای از قدرت خداست و مایه برتری یا امتیاز نمی شود. این گونه برتری یا امتیاز، منافی با فرمان خداست؛ زیرا او ما را به عشق و برادری همگانی فراخوانده است. در مقام عبادت همه افراد در پیشگاه خدا یکسانند و عرب بر عجم، هیچ برتری ندارد. در جامعه نیز با همه افراد به طور یکسان رفتار می شود، قانون اسلام همگانی است و همه را به یک چشم می نگرد و فرصتهای کار و کوشش و تأمین نیازمندیهای شخصی نیز برای همه یکسان در نظر گرفته می شود. اسلام، نابرابری در جوامع را نمی پذیرد؛ زیرا آیینی است که بدون کوچک ترین تبعیضی همه افراد را به یک راه فرا خوانده و تمامی اقشار جامعه اعم از حاکم و محکوم، امیر و مأمور، رئیس و مرئوس، آزاده و بنده، زن و مرد، غنی و فقیر و کوچک و بزرگ در اسلام دارای یک موقعیت اند که قانون در حق همگان یکسان اجرا می شود.[۷]
علاوه بر آیات قرآن دال بر برابری و برادری انسانها، بسیاری از احادیث و سیرهی پیامبر اکرم (ص) نیز بر اصل برابری و مساوات تأکید میکند. زمانی که پیغمبر اسلام، مأمور رساندن پیام حق به مردم شد، جهان آن روز، در تاریکترین قرون به سر میبرد. اختلافات طبقاتی و برتریهای نژادی شکافهای عمیقی در میان اجتماع به وجود آورده و مردم را در فاصله زیادی از هم نگه داشته بود. ندای حضرت محمّد(ص)، که در حقیقت جوهر تعلیمات اسلام بوده، جهانیان را به فرو گذاردن تشتتهایی که باعث جنگ و اختلاف بود، دعوت کرد و از عصبیتهای قبیلگی و تفوق نژادی باز داشت و آنها را به سوی یک وحدت جامع انسانی سوق داد. مقیاسهای باطلی را که میزان سنجش عظمت و شرافت قرار گرفته بود، برهم زد و مقیاس عظمت و میزان برتری را تنها علم و تقوا قرار داد و با این اصلاح روحی و فرهنگی، اختلاف طبقاتی و امتیازات نژادی و حکومتهای ملوک الطوایفی و تفوق غنی بر فقیر و سفیدپوست بر سیاه پوست را باطل ساخت و هیچگونه فرقی بین سیاه پوست و سفیدپوست نگذاشت و همه را با یک چشم نگریسته و در مقابل قانون یکسان دید.[۸] پیامبر اکرم (ص) در حجه الوداع خطاب به مردم فرمود: «ای مردم، همانا خدای شما یکی است و همانا پدر شما یکی است، همه شما از آدم هستید و آدم از خاک آفریده شده است. هیچ برتری و فضلی برای عرب و عجم نیست مگر به تقوا»[۹] و در حدیثی دیگر میفرمایند: «مردم، همانند دندانه هاى شانه با هم برابرند»[۱۰] . در این حدیث تساوی انسانها کاملاً مشخص و مشهود است. سخن و کلام رسول مکرم اسلام (ص) برای بیان یک تفکر زیبا و پایان دادن به افتخارات اقوامی است که نسبت به یکدیگر فخر میفروختند و دیگران را به بردگی میگرفتند که همهی اینها جز روسیاهی برای صاحبان فخر نیست، زیرا خداوند تبارک و تعالی به وسیله اسلام هرگونه جاهلیت را از ما دور نمود و تفاخر به آبا و اجداد را از ما کنار ساخت و همهی انسانها را از حضرت آدم که به عنوان پدر انسانهاست، معرفی نمودهاند و دیگر با این توضیح هیچگونه نسب و عصبی به عنوان مایه افتخار محسوب نمیگردد و تنها فضیلت ها به تقوی و خصوصیات زیبای انسانی است.[۱۱] همچنین، در این حدیث رسول مکرم اسلام(ص) در ماهیت بشری انسانها را مساوی لحاظ کرده است و اقوام و قبایل از سفید، سیاه هیچکس را موجب برتری بر یکدیگر ندانسته است و انسانها را مانند دندانههای یک شانه که دقیقاً به طور مساوی قرار دارند، معرفی نموده است.[۱۲] . ذکر این نکته ضروری است که در دین اسلام برادری به دو قسم تقسیم میگردد؛ برادری دینی و برادری انسانی. در نوع اول، مکتب اسلامی براساس اصل مساوات انسانی و تسامح و تعاون مذهبی، بر برادری میان مؤمنان و اخوت میان همه ابنای بشر تأکید میکند. برادری میان مسلمانان تام، کامل و بر وحدت دین و ایمان استوار است. نماز جماعت، حج و تکلیف به زکات، همه مسلمانان را در راه تعاون اجتماعی و اعمال احسان منسجم و واحد میگرداند. قرآن کریم این برادری را مورد تصریح قرار میدهد: «مؤمنان با هم برادرند»[۱۳]. در نوع دوم، یعنی برادری انسانی، اخوت دینی، بر اخوتی شاملتر و بزرگتر -یعنی برادری انسانی- استوار میباشد. این برادری همان است که امام علی(ع) در فرمان به مالک اشتر فرمودهاند: عدهای از شهروندان هم نوع انسانی تو هستند، آنها نیز از حقوق برادری برخوردار هستند.[۱۴] این برادری مبتنی بر سه اصل میباشد: جهانی بودن رسالت پیامبر(ص)، وحدانیت خداوند و دین الهی، وحدت انسانیت و عدالت. [۱۵] بنابراین، برادری در دین اسلام علاوه بر مؤمنان شامل همهی انسانها نیز میگردد.
امام خمینی(ره) نیز با توجه به آموزههای اسلامی در زمینه برابری انسانها، بر برابری و مساوات تأکید فراوان داشتند و تنها عامل برتری را همان تقوا و عمل نیکو معرفی نمودند: «از همین اصل اعتقادی توحید، ما الهام میگیریم که همه انسانها در پیشگاه خداوند یکسانند. او خالق همه است و همه مخلوق و بنده او هستند. اصل برابری انسانها و اینکه تنها امتیاز فردی نسبت به فرد دیگر بر معیار و قاعده تقوا و پاکی از انحراف و خطاست؛ بنابراین با هر چیزی که برابری را در جامعه بر هم میزند و امتیازات پوچ و بیمحتوا را در جامعه حاکم میسازد باید مبارزه کرد.»[۱۶] «..ما میخواهیم به همه ملتها بفهمانیم که اسلام یک دین وحدت است، یک دین برادری است، دین برابری است. هیچ یک از قشرهای او بر دیگری تفوّق ندارند مگر به تقوا، مگر به پیروی از احکام اسلام…»[۱۷]
از دیدگاه امام خمینی (ره) برابری حاکم و مردم در حقوق از ویژگیهای حکومت اسلامی است. زیرا برابری حاکم با مردم در معیشت و عمل جلوهای از برابری افراد در اسلام است، و هیچ امتیازی برای حاکم وجود ندارد، همچنان که هیچ مصونیتی در برابر قوانین برای وی نیست. در اسلام حکومتی موروثی پذیرفته نشده و بر اساس طبقه نیست، بلکه تنها افراد واجد صلاحیت میتوانند به حکومت و دیگر مشاغل عمومی مانند قضاوت برسند. حضرت امام(ره) در این باره میفرمایند: «حکومت اسلامی یک همچو حکومتی است. حاکمش با آن ادنی فردش در حقوق مثل هم هستند، و عملشان اینطوری باید باشد.»[۱۸]. همانگونه که پیامبر اکرم(ص) هیج تفاوتی میان عرب و عجم، سفید و سیاه، برده و آزاد قائل نبودند و بساط برتریهای نژادی را در دوره جاهلیت برچیدند؛ رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران نیز هیچ تفاوتی میان اقشار مختلف مردم و پیروان مذاهب مختلف قائل نبودند و همه مردم را به وحدت دعوت مینمودند و آنها را برادر و برابر معرفی کردند: «همه ما باید با هم برادر باشیم؛ و همه دوستیم، همه مسلمانیم، همه اهل یک ملت هستیم، و همه باید با هم دست به هم بدهیم تا اینکه ان شاء الله این آشفتگیها رفع بشود. و شما بدانید که اگر – چنانچه – اسلام تحقق پیدا بکند، همان معانی که در صدر اسلام بود تحقق پیدا میکند؛ همان برادری که در صدر اسلام بود، همان برابری که در صدر اسلام بود، همان قطع ایادی ظَلَمه که در آن وقت بود، ان شاء الله تحقق پیدا میکند.»[۱۹]. حضرت امام (ره)، همواره بر اتحاد، برادری و برابری اقوام و پیروان مذاهب مختلف تأکید داشتند: «سُنّی و شیعه مطرح نیست در اسلام، کُرد و فارس مطرح نیست؛ در اسلام همه برادر با هم هستیم. الآن همهمان با هم نشستیم؛ برادر هستیم.
امام(ره) یکی از دلایل ترس دشمنان اسلام را، آموزهی برابری و برادری در این دین معرفی میکنند، زیرا این امر باعث وحدت میان قشرها و گروههای مختلف مردم میگردد و زمانی که وحدت وجود داشته باشد، امکان رسوخ و پیروزی دشمنان کاهش پیدا میکند: «اینها از اسلام میترسند برای اینکه اسلام دین برابری و برادری است و در آن اصلاً نژاد مطرح نیست. آن چیزی که دراسلام مطرح هست تقوا و صفا و برادری و برابری است. و اینها میدانند که اگر اسلام به آن طوری که هست در این مملکت تحقق پیدابکند، دستشان کوتاه خواهد شد.»[۲۰] از همین رو، یکی از اصول حاکم بر حقوق شهروندی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل برخورداری مردم از حقوق مساوی و منع تبعیض و برتر دانستن گروهی بر دیگران است. مطابق اصل نوزدهم قانون اساسی: «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.»[۲۱] جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اینکه برادری و برابری را در داخل کشور مورد توجه قرار داده است، در اصول سیاست خارجی و روابط با سایر کشورها نیز برادری و برابری را سرلوحهی اعمال و رفتار خود در صحنهی روابط بینالملل قرار داده است. حضرت امام(ره)، معتقدند که ایران در روابط بین الملل تا زمانی براساس آموزه برادری و برابری رفتار میکند، که سایر کشورها به اسلام و آموزههای اسلامی احترام بگذارند: «ولی دولتها بدانند که ایران، به پیروی از تعالیم اسلامی، با تمامی آنها در صورتی که به موازین اسلامی گردن نهند با برادری و برابری رفتار مینماید.»[۲۲]. برخلاف اسلام ناب مورد نظر امام خمینی(ره)، اسلام غیر اصیل و آمریکایی مروج نوعی نابرابری و عدم یکسانی میان گروه ها و افراد است و نوعی تبعیض در اسلام تحریف شده قابل رویت است؛ به گونه ای که عده ای خود را برتر از دیگران می دانند. نمونه ای از این استکبار را در رفتار حکام عربستان سعودی می توان دید.
[۱] . امان الله شفایی، کرامت انسانی و حق شهروندی با تکیه بر اصول اسلام و دیدگاه امام خمینی(س)، در کتاب آثار حقوقی و سیاسی کرامت انسان، همایش بین المللی امام خمینی و قلمرو دین، ج۵، ص ص ۳۵-۳۸۰٫
[۲] . یَاأیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهو خلق منها زوجها وبث منهما رجالاً کثیرا و نساء (سوره نساء، آیه ۱).
[۳] . و هو الذی أنشأکم من نفس واحده(سوره انعام، آیه ۹۸).
[۴] . یا اَیُّهاَ النّاسُ اِنّا خَلَقناکُم مِن ذَکَرٍ وَ انثی وَ جَعَلناکُم شُعُوباً وَ قَبایِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَاللهِ اَتقیکُم اِنّ اللهَ عَلیمٌ خَبیرٌ.(سوره حجرات، آیه ۱۳).
[۵] . سید محمد حسینی،«نظریه تساوی انسانها در حقوق بشر اسلام»، مجله فقه و مبانی حقوق، سال سوم، شماره ۹، ص ۴۹٫
[۶] . حسین جوان آراسته، مبانی حکومت اسلامی، پیشین، ص ۲۵٫
[۷] . داود صفا، جامعه شناسی قشرها و نابرابری اجتماعی از دیدگاه اسلام، پیشین، بخش سوم.
[۸] . داود صفا، جامعه شناسی قشرها و نابرابری اجتماعی از دیدگاه اسلام، پیشین، بخش سوم.
[۹] . یا اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ رَبَّکُم واحِدٌ وَ اِنَّ اَباکُم واحَدٌ کُلُّکُم لِادَمَ وَ ادَمُ مِن تُرابٍ و لیس لعربی علی عجمی فضل الابالتقوی (نهج الفصاحه: ۶۷۵ و تحف العقول، ص ۵۶ و بحارالانوار، ج ۷۶، ص۳۵۰، بحارالأنوار، محمد باقر مجلسی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۲٫)
[۱۰] . النَّاسُ سَوَاءٌ کَأَسْنَانِ الْمِشْطِ(بحارالانوار، جلد ۷۵، ص۲۵۱ و تحف العقول، ص ۳۶۸ و نوری، ج ۱۲، ص ۸۹).
[۱۱] . سید محمد حسینی، «نظریه تساوی انسانها در حقوق بشر اسلام»، پیشین، ص ۵۲٫
[۱۲] . همان، ص ۵۰٫
[۱۳] . سوره حجرات، آیه ۱۰: «انما المومنون اخوه».
[۱۴] . «او نظیر لک فیالخلق»( نهجالبلاغه، نامه ۵۳).
[۱۵] . سید مصطفی محقق داماد، «صلح و اصل برابری انسانی»، روزنامه اطلاعات، کد خبر۶۲۶۲٫
[۱۶] . صحیفه امام ، جلد ۵، ص ۳۳۸، مصاحبه با خبرنگار روزنامه انگلیسی تایمز(تبیین مواضع اسلام و سیاستهای آینده ایران)، ۱۸/۱۰/۱۳۵۷٫
[۱۷] . صحیفه امام، جلد ۱۳، ص ۴۴۵، ۵/۱۰/۱۳۵۹٫
[۱۸] . صحیفه امام، جلد ۴، ص۱۹۸٫
[۱۹] . صحیفه امام، جلد۸، ص ۱۳۳، ۲۳/۳/۱۳۵۸٫
[۲۰] . صحیفه امام، جلد۹، ص ۴۹، سخنرانی در جمع اهالی مریوان و سنندج و پرسنل گردان ۶۲(احکام مترقی اسلام)، ۲۱/۴/۱۳۵۸٫
[۲۱] . محسن ملک افضلی اردکانی، آشنایی با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، پیشین، ص۷۷٫
[۲۲] . صحیفه امام، جلد ۱۸، ص۹۶، ۱۲/۶/۱۳۶۲٫