ما تاریخ جنگ جهانی دوّم را از زبان فاتحان جنگ شنیده ایم بنابراین مطمئن نیستیم که حتما روایت جنگ جهانی دوم منطبق بر واقعیّت آن باشد ولی یک مسئله روشن است و آن اینکه آنچه در مورد رایش سوم روزنامه نگاران انگلو ساکسون نظیر ویلیام شایرر نوشته اند کاملاً بر ویژگی های رژیم حاکم بر آمریکا صدق می کند و این رژیم را باید رایش چهارم نامید. این خصوصیات چنین هستند:
۱_ نژاد پرستی:
آنچه برای رایش سوّم نقل می شود نژاد پرستی است البته آلمان در زمان رایش سوّم روابط بسیار خوبی با کشور های ضعیفی نظیر ایران آن روز داشت ولی رایش چهارم در نژاد پرستی دست همه نژاد پرستان تاریخ را از پشت بسته و حتی اکثریّت مردم کشور خود را به بردگی نوین مبتلا کرده است.
۲_ سرمایه داری حزبی:
دو حزب دموکرات و جمهوری خواه در رایش چهارم بیش از آنکه نماینده مردم کوچه و بازار آمریکا باشند نماینده سرمایه داران هستند.
۳_ توسعه ارضی:
اگر آلمان مسائل ارضی در قاره اروپا داشت، توسعه طلبی ارضی آمریکا با نماد های جدید بتمام قاره ها گسترش یافته و در نتیجه آمریکا در سراسر جهان نیروی نظامی می دارد.
۴_دروغ های بزرگ:
اگر رایش سوّم دروغ هائی گفته باشد دروغ های بزرگ آمریکا از آن دروغ ها بزرگتر است. مثل حمله به جزایر هاوائی از ژاپن به فاصله ۶۲۰۰ کیلومتر با هواپیما های یک موتوره ملخی، فتح ماه، یازده سپتامبر، مبارزه با داعش و…
با این همه مشابهت ها ممکن است در سقوط رایش سوّم و رایش چهارم باهم شبیه نباشند. رایش سوّم با حمله خارجی نابود شد ولی رایش چهارم از درون در حال فروپاشی است. نظر شما چیست؟
دنیا در حال چند قطبی شدن است