پان ترکیسم از آتاتورک تا اردوغان

2 780

ناسیونالیست ها خنجر هائی در دست دارند که با آنها سینه ملّت محمد را پاره پاره کرده اند یکی از آن خنجر  ها پان ترکیسم است.

احیاء اتحاد جهان ترک، شعار های اغلب سیاست وزرانی است که با حمایت غرب بر کشور های ترک زبان ، بویژه در جمهوری ترکیه، حاکم شده و موجبات تحریک  خوشایند عوام ، در راستای جذب آرای انتخاباتی ، عنوان و ایراد می گردد. در این رابطه، رهبران شش کشور ترک زبان منطقه، ( ترکیه- آذربایجان- ترکمنستان-  قرقیزستان- قزاقستان-ازبکستان ) طی اوایل سپتامبر سال ۲۰۱۹٫م، در بیشکک قرقیزستان،گرد هم آمدند و ششمین نشست اتحادیه کشورهای ترک زبان را برگزار کردند. جالب آنکه خط رسمی و رایج در تمام این کشور ها انگلیسی و یا روسی است.

  برگزاری نشست مذکور،از چند منظر حائز اهمیت است:

  • رئیس جمهوری پیشین ازبکستان که، یکی از مخالفان سرسخت تشکیل این اتحادیه بود، حضوری افتخاری در این نشست داشت و علاقمندی خود را برای ورود رسمی به آن اعلام کرد.
  • با تغییر الفبا به الفبای لاتین، اکثر کشورهای عضو شورای همکاری کشورهای ترک زبان با داشتن فضای زبانی مشترک و خط لاتین؛ فرصت‌های بیشتری برای همکاری عمیق در حوزه اطلاعات یافتند که دستاورد مهمی برای نفوذ فرهنگی انگلیس محسوب می‌شود.
  • تحولات ژئوپلتیک در پی نقش های جدید ترکیه در منطقه.
  • حضور نخست‌وزیر مجارستان، که در زمینه بحران مهاجرت؛ اغلب خواهان مدل سیاسی خصمانه در چارچوب اتحادیه اروپا است، به عنوان مهمان افتخاری در این نشست .
  • راهبرد جدید  آنکارا ، تشکلِ منطقه‌ای،  جهت مقابله با دیگر فرایندهای جهانی.
  • تاکید رجب طیب اردوعان، رئیس جمهوری ترکیه، بر واژه جهان ترک .
  • تحولات مربوط به ممنوعیت فعالیت جریان های اسلامی نظیر فتح الله گولن در آسیای مرکزی.

درآغاز دهه ۱۹۹۰٫م، جمهوری ترکیه تلاش‌هایی در جهت گرفتن جایگاه روسیه در آسیای مرکزی انجام داد. ترکیه در آن زمان، شرایط مساعدی برای انجام این کار داشت. زیرا:

  • فعالیت های آنکارا در منطقه مورد حمایت آمریکا بود، واشنگتن، ترکیه را به عنوان مدل، الگویی برای منطقه خاور میانه، مقابله با انقلاب اسلامی ایران ، مد نظر قرار داده بود.
  • اقتصاد ترکیه از طریق تعامل با اتحادیه اروپا ، به ویژه آلمان به طور فعال توسعه یافت و آنکارا برای اجرای طرح ‌هایش در آسیای مرکزی، منابع کافی در اختیار داشت.
  • روسیه در آن زمان، تا حد زیادی از منطقه خارج شده بود.

جمهوری ترکیه،طی تشویق و تحریک غرب به رهبری آمریکا، وظیفه و قصد دارد در بلند مدت مانعی در مقابله با حرکت های مردمی و اسلامی در آسیای مرکزی داشته باشد. این مسئله با ایده‌های«پان‌ترکسیم» و« نئوعثمانیسم » کاملا تطابق دارد. با این حال، دستیابی به این هدف به دلیل حضور بازیگران سیاسی جدی مانند: روسیه، چین، جمهوری اسلامی ایران و….، در این منطقه بسیار دشوار است. بازیگران مذکور، تقویت نفوذ منطقه‌ای ترکیه را بر خلاف آزادی و امنیت در منطقه می نگرند. البته ، در اواخر سال‌های ۱۹۹۰ .م، موقعیت ترکیه در آسیای مرکزی  تغییر کرد.زیرا:

  • فقدان منابع مالی، جایگاه سیاسی کافی ترکیه برای اجرای پروژه‌های بزرگ خود در این منطقه
  • عدم احترام آنکارا به سیاستهای برخی کشورهای آسیای مرکزی.
  • عدم نیاز قزاقستان به حمایت های ترکیه، به دلیل حمایت مستقیم و نفوذ شدید واشنگتن .
  • تاجیکستان که جزو کشورهای ترک زبان نبود، در مدار ترکیه قرار نداشت .
  • جمهوری ترکیه ،فقط در ترکمنستان و قرقیزستان ، قادر به حفظ نفوذ نسبی خود گردید.

در چنین شرایطی دولت ترکیه توجه بیشتری به همکاری فرهنگی در چارچوب جهان ترک داشت ولی علی رغم همه عوامل مذکور،  تقاضا های آنکارا به خوبی در آسیای مرکزی مورد استقبال قرار نگرفت. چنان چه ، قزاقستان از اجرای درخواست ترکیه مبنی بر بستن موسسات آموزشی اسلامی مرتبط با گولن امتناع ورزید.

در حال حاضر، ترکیه روابط بسیار پیچیده ای با آمریکا و نیز کشورهای  اروپایی دارد. اقتصاد ملی ترکیه در بحران عمیقی قرار دارد. آنکار به جز همکاری های فرهنگی، موردی برای ارایه به کشورهای ترک زبان آسیای مرکزی، ندارد. فعالیت  های تولیدی، ساخت و ساز ترکیه به دلیل کمبود منابع مالی، در کشورهای آسیای مرکزی، محدود شده  است. اینک ،چین، جایگزین ترکیه شده و پروژه‌های بزرگ خود را توسط  شرکت‌ها ی چینی در منطقه محقق می سازد.  بخش نفت و گاز قزاقستان هم تحت کنترل آمریکا و چین قرار داشته،  گاز طبیعی ترکمنستان و ازبکستان هم عمدتا به چین صادر می‌شود. بنابراین، ترکیه پتانسیل تکنولوژیک قابل توجهی در اختیار نداشته و امکاناتش در صنایع سبک به راحتی توسط دیگر کشورهای خارجی ، نظیر : چین-  ویتنام-  بنگلادش و غیره، جایگزین می‌شود.

 ترکیه در آسیای مرکزی تنها یکی از بازیگران سیاسی خارجی جدی است و نفوذ خاصی در آنجا ندارد. امکانات ترکیه در حوزه سیاست و اقتصاد در سطح منطقه‌ای بسیار محدود است. در استان ادلب سوریه  فعالیت های تشکیلات مسلحانه « حزب اسلامی ترکستان» ، فرصت های مناسبی  برای ورود سازمان اطلاعات ملی ترکیه« میت» به کشورهای آسیای مرکزی ایجاد کرد و تهدیدی جدی برای تمام کشورهای منطقه در پی داشت. دولت حزب عدالت و توسعه اردوعان، به طور طبیعی، در پی روندها ایجاد دولت های مستبد مبتنی بر ترکیب « اسلام گرایی تکفیری + ترک گرایی» در آسیای مرکزی است، این مسئله مخالف منافع ملی رقباء است. بنابراین، آنان سیاست جلوگیری از اقدامات منطقه‌ای آنکارا را اجرا می‌کنند. تشدید فعالیت ترکیه در آسیای مرکزی بنا به دلایل زیر موجبات نگرانی رقباء را فراهم می سازد:

  • تقویت مواضع منطقه‌ای آنکارا به طور ناگزیر به تقویت گروههای تروریستی تکفیری محلی دراین منطقه منجر خواهد شد
  • مسکو، از سویی به دلیل وابستگی های ترکیه به غرب و ناتو، به آنکارا ، اعتماد ندارد، از سویی گسترش نفوذ ترکیه در آسیای مرکزی تنها از طریق کاهش نفوذ روسیه، امکان‌پذیر است، بر همین اساس، مسکو تمام اقدامات آنکارا در آسیای مرکزی را با دقت رصد، تجزیه و تحلیل می کند.
  • آمریکا، اتحادیه اروپا ، رژیم غاصب اسرائیل ، به ترکیه تحت حاکمیت اردوعان، بعنوان اهرمی که توانست بوسیله کمک به تروریسم دولت ضد صهیونیستی سوریه را تضعیف کند می نگرند.

البته،  در شرایط فعلی کشور قطر ، در صورت تطابق منافع اش با ترکیه؛ از آنکارا حمایت کند. اما در این صورت،  تداوم حمایت های : عربستان سعودی-  امارات متحد عربی ، از اردوغان کاهش یافته است.

مسلما، آسیای مرکزی ، در بلند مدت، الویت سیاست خارجه ترکیه است. اگر چه اینک، ترکیه بیشتر در مسئله بحران های :  سوریه – کرد ها-  عراق – مسائل قفقاز جنوبی،  مداخله دارد و حمایت های خارجی اش، تکیه بر باکو، است و می کوشد بخشی از تروریست ها را در قفقاز بکار گیرد.

  در منطقه آسیای مرکزی ، پیش تر ، سازمان‌هایی ظهور یافتند که هدفشان سازمان‌دهی منطقه، بدون حضور بازیگران خارجی بود. به عنوان مثال، در سال ۱۹۹۴٫م،  قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان « سازمان همکاری اقتصادی آسیای مرکزی»را تشکیل دادند که در ماه مارس سال ۱۹۹۸ .م، تاجیکستان هم به این سازمان ملحق شدو روسیه از سال ۱۹۹۹٫م، موقعیت ناظر در این سازمان را در اختیار داشت. طی  ماه ژوئن سال ۱۹۹۹ .م، گرجستان، ترکیه، اوکراین هم؛ چنین موقعیتی را بدست آوردند. در چارچوب همکاری اقتصادی آسیای مرکزی،بیش از ۱۶۰ سند چندجانبه پیرامون همکاری به امضا ء رسید و در مورد اجرای بیش از ۵۰ پروژه اقتصادی مشترک تصمیم‌گیری شد. ضمن آن که کشورهای عضو سازمان مذکور« بانک همکاری و توسعه آسیای مرکزی» و« شورای بین دولتی مسائل دریاچه آرال» و  نیز « کمیسیون  همکاری اقتصادی آسیای مرکزی» را تشکیل دادند.

« شورای کشورهای ترک زبان» نمی‌تواند اهداف سیاسی، نظامی، جدی داشته باشدو فقط در راستای تحقق راهبرد های بین المللی ، عینیت می یابد.  شورا ی مذکور ،با بلوک نظامی، سیاسی – سازمان پیمان امنیت جمعی –تفاوت های بنیادی دارد، با توجه به مداخله جدی ترکیه در درگیری‌های مسلحانه خاورمیانه ، تصفیه مکرر نیروهای مسلح و نیرو های امنیّتی از عناصر مسلمان ناراضی،  شورای مذکور، جایگاه چندان مهمی در منطقه نخواهد داشت. امکان همگرایی گسترده در چارچوب شورای کشورهای ترک زبان ، بعید است، روسیه و نیز چین، جلوی این همگرایی را خواهد گرفت. اما در صورت حمایت تاشکند و قزاقستان، این همگرایی منطقه‌ای امکان پذیر خواهد بود.

  « اتحادیه اقتصادی اوراسیا» کشورهای روسیه، ارمنستان، بلاروس، قزاقستان ،  قرقیزستان را از لحاظ اقتصادی متحد ساخت. ممکن است در آینده تاجیکستان هم به این سازمان ملحق شود. قزاقستان و قرقیزستان به دلیل مزایای اقتصادی در این اتحادیه باقی خواهند ماند. بنابراین، نمی‌توانند به طور هم زمان همگرایی اقتصادی خود را در دیگر سازمان‌ها تقویت کنند. در عین حال، ازبکستان سیاست اقتصادی بسیار مستقلی را اجرا ء می‌کند. بنابراین، شک و تردید زیادی در همگرایی اقتصادی واقعی کشور های عضو شورای کشورهای ترک زبان وجود دارد. ترکمنستان هم که در پی رهبری جهان ترک  است، بطور جدی مشارکتی ندارد. نکته جالب کنار ماندن ایران از این اتحادیه هاست که دلیل آن نگرانی غرب از گسترش انقلاب اسلامی در این منطقه است.

« سازمان همکاری شانگهای» سازمان منطقه‌ای است که ظرفیت اش با ظرفیت شورای همکاری کشورهای ترک زبان ، قابل قیاس نیست. شورای همکاری کشورهای ترک زبان، فقط در حوزه فرهنگ فعالیت  محدودی خواهد داشت،  چرا که تمام تلاش‌ها برای استفاده از آن در دیگر حوزه‌ها به طور ناگزیر باعث می‌شود که این شورا به سرنوشت سازمان همکاری اقتصادی آسیای مرکزی دچار شود، یعنی  توسط دیگر سازمان های منطقه ای قوی تر، جذب و حل گردد.

ورود ازبکستان به شورای همکاری کشورهای ترک زبان در مرحله اول، آن را تقویت می‌کند. اما اهداف سیاسی خارجی تاشکند و آنکارا تفاوت زیادی با هم دارند. بدین ترتیب، ازبکستان همچنان به برقراری روابط با امریکا ادامه داده و هرگز، آن را به خطر نمی‌اندازد. بنابراین، ظهور رقابت پنهانی بین تاشکند- آنکارا در شورای مذکور، اجتناب ناپذیر است. از این نقطه نظر، ازبکستان در آینده به مانعی برای توسعه شورای همکاری کشورهای ترک زبان تبدیل خواهد شد.

جمهوری اسلامی ایران، از منظر فرهنگی، عقیدتی، در آسیای مرکزی نفوذ تاریخی دارد.  اگر چه شکل‌گیری اتحاد کشورهای ترک زبان ، مشکل جدی برای ایران در پی نخواهد داشت، اما مستلزم نظارت دائمی بر فعالیت اتحاد مذکور است، زیرا اگر ترکیه سعی نماید، از طریق گروههای تکفیری،  نفوذ خود را در آسیای مرکزی را گسترش دهد، ایران در مقابل خطری که امنیّت و آزادی مردم آسیای مرکزی تهدید می کند بی تفاوت نخواهد ماند.

نتیجه گیری:

جمهوری ترکیه از زمان آتاتورک تا امروز،  یکی از بازیگران سیاسی خارجی جدی درمنطقه  آسیای مرکزی است که بصورت اهرمی در دست قدرتهای غربی قرار داشته است امکانات ترکیه در حوزه سیاست، اقتصاد در سطح منطقه‌ای بسیار محدود است. ضمن آن که فرآیند شکل‌گیری اتحاد کشورهای ترک زبان بسیار متناقض است،  ظهور رقابت برای رهبری منطقه‌ای؛ در این شورا اجتناب ناپذیر است، رقابت پنهانی بین تاشکند- آنکارا ، در آینده به مانعی برای توسعه شورای همکاری کشورهای ترک زبان تبدیل خواهد شد. ترکمنستان هم که در پی رهبری جهان ترک  است، بطور جدی مشارکت و همکاری نمی کند. اسرائیل و ترکیه امروز در جمهوری آذربایجان با یکدیگر همکاری دارند.

ولی سایر بازیگران سیاسی خارجی ، مانع جدی فرآیند شکل‌گیری اتحاد کشورهای ترک زبان، در حوزه‌های سیاسی،  اقتصادی ، نظامی، خواهند گردید. اتحاد کشور های ترک زبان ، فقط در حوزه فرهنگ  تحت عنوان « شورای همکاری کشورهای ترک زبان» فعالیت محدودی خواهد داشت، چرا که تمام تلاش‌ها برای استفاده از آن در دیگر حوزه‌ها به طور ناگزیر باعث می‌شود که این شورا به سرنوشت « سازمان همکاری اقتصادی آسیای مرکزی»  دچار شود، یعنی ، توسط دیگر سازمان های منطقه ای قوی تر، جذب و حل گردد.

بهرحال پان ترکیسم مانند پان عربیسم و… همچنان یکی از خنجر هائی است که با آن  وحدت مسلمانان جهان تهدید می گردد.

منابع:

موسسه مطالعات آسیای مرکزی و افغانستان

پایگاه تحلیلی ایران‌شرقی- کد خبر:۱۶۵۵- تاریخ:  ۱۵/۰۷/۱۳۹۸

مصاحبه با «ولادیمیر یوسی اف» معاون رئیس موسسه مطالعات کشورهای مشترک المنافع

2 نظرات
  1. سینا می گوید

    مقاله بسیار خوبی بود

  2. محمدپور می گوید

    تشکر از جناب مرجانی نژاد مطلب ارزشمند و ریشه یابی خوب بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.