انقلاب اسلامی رخدادی است که پس از پنج انقلاب سکولار در ربع آخر قرن بیستم در ایران بوقوع پیوست و در کنار آنها یک لا اله الا الله را بوجود آورد و سبب تغییرات بنیادین در رژیم سیاسی ، نظام ارزشهای اجتماعی و ساختار قدرت در ایران و مناسبات بین المللی ، حرکت های انقلابی و ضد انقلابی در ظرف جغرافیائی تمدن اسلامی و موضع گیری های جدی قدرت های بین المللی از جهات نظامی ، سیاسی ، اقتصادی وتبلیغاتی علیه آن گردید بگونه ای که امروز احساس خطر از این انقلاب در اظهارات رژیم های حاکم بر کشور های غربی کاملا مشهود است.
تبلیغات اسلامی کنشی است فعال و تاثیر گذار برای رسانیدن فروشنده کالا و خدمات وخریدار آنها به یکدیگر با رعایت همه ضوابطی که اسلام در نظر گرفته است.
وبازرگانی اسلامی عملیات مبادله کالا و خدمات در سطح جامعه با در نظر گرفتن معیار ها وضوایط اسلامی است.
هدف غائی همه احکام اسلامی تحقق دو ارزش عالی است که عبارتند از عدالت و آزادی.
عدالت به معنی وضع شیء در جای خود و یاتساوی عمل و عکس العمل و یا پاداش مساوی در برابر کار مساوی ویا اجرای قانون خدا در میان بندگان خداست ونه قانون هر قانون گذاری غیر از خدا.
این تعریف که برخی از عدالت می کنند وآن را اجرای قانون می دانند کاملا بی معنی است زیرا همه ستمگران مجریان قوانین خود هستند از آنجمله شهرک نشین های صهیونیست که خانه فلسطینی ها را اشغال کرده اند.
و آزادی بدین معنی که بین انسان بعنوان موجود ممکن محدود که استعداد سیر الی الله را دارد و خدا بعنوان وجود مطلق که سرچشمه همه خیر ها و کمالات است هیچ مانعی نباید وجود داشته باشد
این تعریف از آزادی که انسان آزاد است هر فعلی را مرتکب شود مشروط به آنکه ضرری به دیگران نرساند کاملا بی معنی است . زیرا انسان در گستره ای از فعل وانفعالات اجتماعی قرار دارد و هر تصمیمی که در مورد خود می گیرد بصورت تردید نا پذیری بروی دیگران تاثیر می گذارد . به عنوان مثال وقتی کسی خودکشی می کند یک حفره در جامعه ایجاد می شود و چندین نقش فرزندی و همسری و پدری یا مادری وهمکاری از بین می رود . فرق است بین کودک یتیم از یک خانواده نابسامان و کودکی که زیر سایه والدین خود پرورش یافته و استعداد هایش شکوفا میگردد.کما اینکه فرزند یک معتاد و یا یک قمار باز و یا یک همجنس باز با فرزند انسانی که به موازین اخلاقی و عهود اجتماعی پای بند است از شرایط یکسانی برخوردار نیستند.
از طرف دیگر باید گفت انقلاب اسلامی و تبلیغات اسلامی و بازرگانی اسلامی مثل اجزاء یک سیستم در تناسب و ارتباط و تعامل هدفمندبا یکدیگر قرار دارند و هدف این سیستم تامین عدالت و آزادی برای به خودآگاهی رسانیدن انسان و به خدا آگاهی رسانیدن تاریخ است.
گذشته از ارتباط سیستمی ، تبلیغات بازرگانی طراز انقلاب اسلامی و انقلاب اسلامی با یکدیگر رابطه جبری نیز دارند یعنی تبلیغات بازرگانی طراز انقلاب اسلامی متغیر وابسته و انقلاب اسلامی متغیر مستقل است.
اگر بپرسید آیا امروز بین انقلاب اسلامی و تبلیغات بازرگانی رایج در رسانه های ما تناسب و ارتباط و تعامل هدفمند وجود دارد پاسخ من منفی است . اگر بپرسید آیاتبلیغات بازرگانی ما تابعی از متغیر انقلاب اسلامی است باز هم پاسخ منفی است.
اگر بپرسید چرا خواهم گفت ما هنوز از پیچ وخم دشوار راه انقلاب عبورنکرده ایم بلکه ما در حال انقلاب هستیم ودر طول کشاکشی که با وضع حاکم بر جهان امروز داشته ایم هنوز در سطح جغرافیای ایران هم به پیروزی نهائی نرسیده ایم . بعبارت دیگر انقلاب اسلامی هنوز بطور کامل در این جغرافیا هم نهادینه نشده چون در طول این چهار دهه هشت جنگ سنگین روانی ، تروریستی ، اقتصادی ، نظامی ، نفوذ در جهت تخریب های ساختاری ونیز جنگهای سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی که درجهت تنازعات قومی و تخریب روابط اجتماعی در گرفت را تحمل کرده است.
بین تبلیغات بازرگانی طراز انقلاب اسلامی و رسانه های اسلامی نیز تناسب و ارتباط و تعامل هدفمند برقرار است . رسانه سکولار آنهم در یک اقتصاد سکولار نمی تواند تبلیغات بازرگانی طراز انقلاب اسلامی داشته باشد .
اقتصاد ما امروز بر اقتصاد قانون اساسی کاملا منطبق نیست چه برسد به اقتصاد اسلامی آنهم در افق دید وآثار شهید صدر و شهید مطهری و نه حتی در افق قرآن مجید وسیره پیامبر(ص) وامام علی (ع).
رسانه ها ، سیستم های مصنوعی اجتماعی با شخصیت حقوقی معین هستند . هویت رسانه ها از اجزاء و عناصر اجتماعی آنها بویژه در بخشهای عملکردی سرچشمه می گیرد نه از بخشهای مکانیکی آنها.
بویژه عناصر عملکردی چه در صف و چه در ستاد مستقیما در هویت رسانه ها تاثیر گذار هستند و عناصر اجتماعی ساختی اگر هم تاثیری داشته باشند غیر مستقیم خواهد بود.
ما رسانه ها را به سه گروه تقسیم می کنیم : گروه رسانه های طبیعت مدار و لذت جو ویا سکولار گروه رسانه های هستی گرا و سعادت جویا اسلامی و گروه رسانه های سردرگم.
رسانه های سکولار در بخش های عملکردی خود از انسانهای سکولار استفاده می کنند . رسانه های سعادتمدار و اسلامی در بخش های عملکردی خود باید ار انسانهای فطرت گزین و خود آگاه و خدا آگاه استفاده کنند . رسانه های سردرگم در بخشهای عملکردی خود ترکیبی از انسانهای شهوت گزین و فطرت گزین و خود آگاه و نا خود آگاه رادارند که در کشاکش و ستانش و ربایش رسمی و غیررسمی بایکدیگر قرار گرفته و هر یک می کوشد خروجی رسانه را به نفع خود تغییر دهد.
تنها رسانه های هستی مدار و سعادت جو در کنار یک اقتصاد اسلامی می توانند تبلیغات بازرگانی طراز انقلاب اسلامی داشته باشند.
نتیجه تبلیغات بازرگانی طراز انقلاب اسلامی ترویج راستی ، افزایش رقابت عادلانه ، افزایش کیفیت کالا و خدمات ، کاهش هزینه های اضافی که به مصرف کننده تحمیل می شود باترویج انگیزه اصالت ثواب و خدمت به مردم بجای اصالت سود و خدمت به خود با غارت جیب مردم و حذف فشار های روانی از طریق استفاده از تبلیغات شرطی و شرطی سازی دستگاه عصبی خود مختار مصرف کننده با محرک های گوناگون نظیر محرکهای جنسی ، حذف روشهای اغوائی ، القائی و شبه استذلالی خواهد بود.