اخلاق آهن با اینکه یک شاعر است، یک پژوهشگر تاریخ و فرهنگ فارسی در هندوستان نیز هست که در زمینههای مطالعات تصوف و عرفان، امیرخسروشناسی، بیدل شناسی، مولویپژوهی، خیامپژوهی، فرهنگنگاری، شناخت ادبیات مدرن فارسی و ترجمه فعالیتهای چشمگیری دارد. شاعری که تا کنون سی کتاب از آثارش را چاپ و روانه بازار کرده است.
در این چند سالی که ساکن ایران بوده و هستم، توفیق داشتهام به بهانهی جلسات شعر بینالمللی با بسیاری از شاعران پارسیگوی هند از نزدیک آشنا بشوم و هم شعرشان را بشنوم و هم از نظراتشان در مورد شعر بهره ببرم. اخلاق آهن از جمله شاعرانی است که در اولین مسافرتم برای شرکت در شعرخوانی در مشهد دیدم و خوشبختانه در هتل مشهد مقدس هم اتاقی من هم بود. همانجا فهمیدم که شعرِ اردو هم میگوید و مجموعهی شعری هم به زبان اردو دارد. با اینکه صاحب مجموعه بود، اما برخلاف توقع من برایم خیلی کم شعر خواند. اصلا خیلی کم حرف زد، ولی هرچه گفت، از روی مطالعه و علمش گفت. سفرِ بعدی که باهم بودیم، تبریز بود که برای شرکت در بزرگداشت استاد محمد حسین شهریار تبریزی از هندوستان دعوت شده بودند. در این سفر یکی دو روزه دوستی ما بیشتر شد و من بیشتر شیفتهی شخصیت و علمیت این شاعر شدم.
اخیرا مجموعهی شعرِ فارسی این شاعر فارسیگو به همت موسسه فرهنگی شاعران پارسی زبان و به طور همزمان در هند و ایران چاپ و منتشر شده است به اسمِ “نمازِ عشق” که اسمِ مجموعه در نگاه اول چیزی را که در ذهنِ مخاطب تداعی میکند این است که این مجموعه باید یک مجموعه “شعر آیینی” است یا حداقل یک مجموعه “شعر عرفانی” ولی هنگام تورق و خوانش مجموعه شعر اخلاق احمد انصاری (آهن) با دنیایی از افکار و عاطفه مواجه میشویم که برایمان نوآوری هم دارد.
شاعر جوان و بسیار خوب ایرانی محمد جواد آسمان در “پیش درآمد” مجموعه شعر “نمازِ عشق” شعر اخلاق آهن را اینگونه ارزیابی میکند:
“شعر اخلاق آهن، به شیوهی عراقی نزدیکتر است تا هندی. خیالانگیزی شعر او کمتر بر نکتهیابیها و مضمون تراشیهای موردی استوار است. اغلب، کلیت سرودههای او معانی عمدهی وصل و فراق، گلایه از روزگار، غربت انسان، و… را به تصویر میکشند و از این حیث اشعار وی شعرمحورند و کمتر بیت محور؛ خصوصیتی که این شعرها را از شاخصههای هندی دور و به ویژگیهای عراقی نزدیکتر میکند.” (ص: ۷)
بقول خود شاعر گاهی شعر گفتن برایش محال و غیرممکن میشود و گاهی هم اینطور نیست؛ یعنی هر وقت عاطفه و فکر بر او غلبه میکند، نه تنها اینکه شعر گفتن برایش دشوار نمینماید که بسیار هم آسان میشود. اخلاق آهن انتشار این مجموعه شعر فارسی خود را ادای دین کوچکی به زبان فارسی و شعر و غزل فارسی میداند.
دکتر علیرضا قزوه اخلاق آهن را هم استاد زبردستی میدانند و هم شاعر نکتهسنجی و امیدوارند این دفتر آخرینش نباشد و شاعر همچنان به صیدِ معنا ادامه بدهد.

بنده هم سخت امیدوارم که دکتر اخلاق آهن با آن پشتوانهی علمی خود سالهای سال در این وادی قدم بزند و در هر شعر جدیدش موفقتر از شعر قبلی عمل کند، ان شاءالله.
مجموعه شعرها معمولا یا به نام و حمد خداوند آغاز میشوند و یا با ذکر و نعتِ رسول گرامی اسلام (ص). اخلاق آهن هم پس از اینکه اولین شعر مجموعه خود را با نعتِ نبی اکرم (ص) آغاز میکند، در شعر دومِ مجموعهاش که درباره مولا امیرالمؤمنین (ع) است، چنین میگوید:
به روزِ جنگِ احد، آسمانیان دیدند
که کوهِ کفر زبون گشت پیشِ تو چون کاه
نبی مدینه علم است و بابِ آن علی (ع) است
ز رازِ هر دو جهان کیست چون علی (ع) آگاه؟ (ص: ۱۵)
برای عرض ارادت به سالارِ شهیدانِ کربلا حضرت امام حسین (ع) چنین میگوید:
خوشم که نان و نمک خوردهام ز سفرهی دوست
خوشا کسی که به خوانِ حسین (ع) مهمان است (ص: ۱۶)
درمیان غزلهای اجتماعی و عاشقانهی این شاعر نیز گاهی به ابیاتی برمیخوریم که عرض ارادت شاعر به این زوات مقدسه را نشان میدهند، از جمله این بیت که میگوید:
ای رحمتِ بیپایان، ای آینهی ایمان
بگذار سر خود را، پیشِ تو فرود آرم (ص: ۵۸)
اخلاق آهن به کشور ایران هم علاقه خاصی دارد و یک مثنوی هم در باره ایران سروده است که در این مجموعه آمده است:
پسته و انگور و خرما، پرتقال و زعفران
توت و انجیر و هلو و سیب و بادام و رمان
رنگهای زندگی در کوچه باغت خندهزن
مهربانان تو هر سو بیشمار، از مرد و زن
مشهد و تبریز و تهران، رشت و ساری، خواف و جام
اصفهان و کیش و زنجان منبعِ فیضِ مدام
بلبلان گلشنِ تو، حافظ و سعدیستند
بهتر از این شاعران، در دهر، آخر کیستند؟
زنده باد، ای ملت رعنا، همیشه زنده باد
زنده باد، ای سرزمین عشقپیشه، زنده باد (صص: ۶۷ و ۶۸)
هنگامِ تورق “نمازِ عشق” برخی از ابیات توجهی مرا به خود جلب کردند. اینجا آن ابیات را باهم میخوانم:
مانند تکدرختِ بیابان رها شدم
اینجا کسی نمیگذرد از دیارِ هجر (ص: ۱۷)
به راهِ عشق فداکاریام به اوج رسید
سری که رفت به پابوسِ دار، از من بود (ص: ۱۹)
بعضی از غزلهایش رنگ و بوی غزلهای امیرخسرو دهلوی دارند که شاید به دلیل عشق و علاقهاش به امیرخسرو است. مثلا این بیت:
درِ چشم، باز دارم به هوای دیدنِ او
خبری به من رسانید که یار مینشیند (ص: ۳۲)
که مخاطب را به یاد آن غزل معروف امیرخسرو میانداز که گفت:
همه آهوانِ صحرا سرِ خود نهاده برکف
به امید آنکه روزی به شکار خواهی آمد (امیرخسرو دهلوی)
موسای روزگاری و عیسای هرزمان
پیشِ تو کیست دعوی پیغمبری کند؟ (ص: ۳۳)
دلگیر شدم، اما دل را نگسستم من
پیمانه شکست، اما پیمان نشکستم من (ص: ۳۹)
در برخی از ابیات و وزنهای شعر اخلاق آهن میشود ردِ پای مولانا را نیز مشاهده کرد، مثلا این بیت:
تا روی تو را دیدم، خندیدی و خندیدم
تابیدی و تابیدم، هستی تو و هستم من (ص: ۳۹)
ای جانِ من، ای جانِ من، ای نوگلِ خندانِ من
جانم فدای جانِ تو، ای جانتز از جانانِ من
ای خنده لب، ای ماه رو، ای سیمتن، ای مشک بو
حرفی بزن، شعری بگو، ای درد و ای درمان من (ص: ۴۲)
که به خاطر قوافی درونی مخاطب را به یاد ابیات بیشمارِ مولانا میاندازد.
بر سرِ هر کوی و برزن ما اناالحق گفتهایم
هرکه شد حلاج چوب دار میخواهد مگر؟ (ص: ۴۳)
نوید عید رسید و شکوفه لب وا کرد
بهار آمد و سرسبزی بهارم نیست (ص: ۵۰)
هرکجایی که روی سایه شوم در پی تو
عاشق روی تو و عاشقِ رفتارِ تو ام (ص: ۵۱)
ای یار بیا یک شب آتش به دلم انداز
دیدار میسر کن، من تشنهی دیدارم (ص: ۵۸)
اخلاق آهن به ردیفهای اسمی و سخت و گاهی طولانی علاقهی خاصی نشان میدهد. ردیفهایی از قبیل “هیچ” و “کجایی تو، کجایم من” و گاهی هم قوافی سختی را در اشعارش به کار میبرد، مانند: “گفت، مفت” و غیره.
گاهی بسیار سخت است که از کشورهای فارسی زبان مثل ایران و افغانستان و تاجیکستان به دور باشی و شعر فارسی بگویی؛ آن هم در روزگاری که دیگر فارسی در شبهقاره هند و پاکستان تقریبا از رونق افتاده است و کمتر کسانی را میتوان دید که به این زبان آنطور که باید و شاید مسلط باشند. بنا بر این کسانی که از مرکز شعر و ادب فارسی دور بودهاند، در برخی موارد از نظر زبان به سختی میتوانند خودشان را به زبان معیارِ روز برسانند و در اغلب موارد کلماتِ قدیم و از کار افتاده را در اشعارشان به کار میبرند. شعرِ اخلاق آهن هم از این قاعده مستثنی نیست و این شاعر هم گاهی از کلمات کهن مانند “بشنیدم” به جای “شنیدم” و “گو” به جای “بگو” و “استی” به جای “هستی” و نیز حذف “را” در بسیاری از ابیات که شعر را از زبان سالم دورتر کرده است، استفاده میکند. البته من مطمئنم که دکتر اخلاق آهن با مطالعه با پشتِ کاری که دارد، حتما به زودی این مسئله را نیز حل خواهد کرد.
نویسنده: سید احمد شهریار