سرزمین کشمیر، تا پیش از استقلال هندوستان در سال ۱۹۴۷ .م، یدولتی سلطنتی، تحت حمایت بریتانیا داشت. در جریان جدایی پاکستان از هندوستان ، هر دو کشور مدعی حکومت بر این منطقه بودند که به وقوع چندین جنگ بین این دو کشور انجامید. هند و پاکستان به عنوان دو قدرت اتمی جنوب آسیا، بیش از ۷۰ سال است که پس از استقلال دو کشور از بریتانیا بر سر کشمیر دچار اختلاف و تنش هستند.دهلی نو و اسلام آباد که پس از استقلال سه بار باهم وارد جنگ شده اند هریک بخشی از کشمیر را در اختیار دارند ولی مدعی مالکیت همه این منطقه هستند. در واقع ، کشمیر بخشی از جهان اسلام و از منظر برخی ها «فلسطین گمنام» جهان اسلام است. این منطقه با ۲۲۲ هزار کیلومتر مربع وسعت، به لحاظ جغرافیایی از ۶۸ کشور عضو سازمان ملل وسیع تر و از ۹۰ کشور عضو آن پرجمعیت تر است. دهلی نو در سایه سکوت مغرضانه نهادهای بین المللی و جوامع اسلامی منطقه کشمیر را اشغال کرد و با لغو قانون اساسی اصل ۳۷۰ ، تغییر بافت جمعیتی این منطقه را در دستور کار خود قرار داد.
وضعیت ، موقعیت کشمیر:
کشمیر منطقهای در هیمالیا ، در شمال غربی شبهجزیره هند است که از ایالت جامو و کشمیر قسمتی تحت کنترل دولت هندوستان ، ایالت گلگت بلتستان و کشمیر قسمتی موسوم به آزاد تحت کنترل دولت پاکستان و منطقه اقصای چین تحت کنترل جمهوری خلق چین تشکیل میشود. این منطقه عمدتاً کوهستانی است و رشتهکوه قراقروم شامل قله «کی۲ » دومین نقطه مرتفع کره زمین و چندین قله مرتفع دیگر در آن قرار دارند.کشمیر یکی از حوزههای اصلی نفوذ گسترش زبان فارسی در آسیا بهشمار میرود.قسمت تحت کنترل هند از جامو و کشمیر حدود ۱۰۱٬۴۳۷ کیلومتر مربع وسعت دارد و در سرشماری سال ۲۰۱۱ .م، بیش از ۱۲ میلیون نفر جمعیت داشتهاست. پایتخت تابستانی آن «سرینگر » مرکز تاریخی منطقه و پایتخت زمستانی آن« جامو»است.منطقه تحت کنترل پاکستان از کشمیر آزاد به پایتختی« مظفرآباد» با مساحت ۵٬۶۱۹ کیلومتر مربع و ایالت گلگت بلتستان با مساحت ۷۲٬۴۹۶ کیلومتر مربع تشکیل میشود و مساحت مناطق عمدتاً خالی از سکنه تحت کنترل چین هم ۴۲٬۶۸۵ کیلومتر مربع است. بارها بین هند و پاکستان بر سر کنترل کشمیر جنگ در گرفته است و در حال حاضر هر کدام از این دو همسایه بخشی از این منطقه را در اختیار دارند. به دنبال جنگ سال ۱۹۷۱ بین دو کشور یک خط مرزی « دی فاکتو» موسوم به « خط کنترل» این منطقه را بین دو کشور جدا میکند.حدود ۳۰ سال است که در منطقه کشمیر تحت کنترل هند، ایالت جامو و کشمیر شورشیان جدایی طلب مخالف حکمرانی هند دست به حملات و اقدامات خشونتباری میزنند. کالبد شکافی این تحرکات احتیاج به مطالعات جامعه شناختی و سیاسی دارد کشمیر از سال ۲۰۱۴ .م، به بعد بیشتر دچار بحرانها و تنشهای سیاسی و امنیتی شده است. دلیل عمده این است که حزب« بی.چی.پی» (احزاب بهارایتا ، جاناتا، مردم) که در همین سال به عنوان حزب حاکم در هند و کشمیر پیروز شد، در کشمیر نتوانست دولت محلی را تشکیل دهد و ناچار با حزب دموکراتیک مردم « محبوبه مفتی» ائتلاف کرد که این اولین دولت ائتلافی در کشمیر و اولین حضورحزب« بی. چی. پی» در کشمیر بود. این حزب یک رویکرد سخت گیرانه علیه مسلمانان دارد و معتقد به اسلام زدائی هندوستان است. سیاستی که از زمان استعمار بوسیله انگلیس پایگذاری شد از این رو در این اقدامات سختگیرانه و بنیاد گرایانه را نیز در کشمیر اعمال کرد که باعث بروز بحران در این منطقه شد. پیش تر اداره کشمیر در دست احزاب محلی بود که یک رویه میانه رو داشتند و حتی سازمان کنفرانس حریت که حدود ۱۰۰ حزب را تحت پوشش دارد همواره با دولت محلی همکاری خوبی داشته است. این تنشهایی سیاسی میان احزاب اسلام ستیز و احزاب میانه رو باعث شد تا در نهایت« محبوبه مفتی» استعفاء داد. در حال حاضر فرماندار کشمیر که به حزب «بی.جی.پی» هند نزدیک است، سیاستهای ضد اسلامی این حزب را پیاده میکند. از این رو اوضاع کشمیر هر روز وخیم تر میشود.یکی از عوامل دیگر بحرانی شدن کشمیر، موضوع اجرای « طرح یک جاده و یک کمربند» است. این طرح که توسط چین در سال ۲۰۱۵ .م، اعلام شد بخشی زمینی این طرح از سرزمین کشمیر آزاد که در اختیار پاکستان است، عبور می کند. این موضوع موجب نگرانی جدی هندوستان شده است و مقامات آنها بارها مخالفت خود را اعلام کردند. گفته می شود، دهلی نو، برای جلوگیری از اجرای این طرح به دنبال افزایش تنش در کشمیر است.
کشمیر از منظر دهلی نو
دولت هندوستان، روز دوشنبه ۱۴ مرداد ماه ۱۳۹۸/ ۵ اوت ۲۰۱۹٫م، کل اصل ۳۷۰ قانون اساسی را که« ماده ۳۵ . ای» بخشی از آن بود را لغو کرد.رابطه دولت مرکزی هند و ایالت جامو و کشمیر برای مدت هفتاد سال بر اساس این اصل قانون اساسی هند تعریف شده و شکل گرفته است. « اصل ۳۷۰ » قانون اساسی هندوستان ،به ایالت جامو و کشمیر هند، نوعی خودمختاری میداد، بطوری که این ایالت به جز در مسائل روابط خارجی، دفاعی و ارتباطات و مخابرات که در کنترل دولت مرکزی هند بود، قانون اساسی مستقل و پرچم خودش را داشت و آزاد بود قانون وضع کند.در نتیجه براساس این قانون، دولت محلی جامو و کشمیر میتوانست قوانین مربوط به اقامت دائمی، مالکیت و حقوق اساسی شهروندان را خود تعیین کند و این مساله مانع از این میشد که گروههای افراطی از سایر ایالتهای هند در این منطقه ملک و املاک خریداری کنند به این ایالت نقل مکان کنند.رابطه هند و کشمیرکه یکی از مناطق با جمعیت اکثریت مسلمان در هند محسوب میشود و رابطه ای پرتنش بوده است، تحت تاثیر این ماده از قانون اساسی هند بوده است. « نارندرا مودی» ، رهبر حزب ملیگرای هندوی بی.جی.پی، سالها با اصل ۳۷۰ قانون اساسی، ماده ۳۵ .ای ، مخالف بوده است و لغو این اصل یکی از وعده های انتخاباتی این حزب در انتخابات گذشته بود.توجیه آنها این است که برای یکپارچه کردن کشمیر لازم است که وضعیت این ایالت هند هم مانند سایر مناطق باشد. به همین دلیل پس از پیروزی قاطع در انتخابات سراسری و بازگشت به قدرت، آقای مودی بدون تلف کردن وقت دست به این اقدام زد. منتقدان این حرکت را به مشکلات شدید اقتصادی و رکودی که هند با آن رو به روس بود مربوط میدانند و میگویند که این کار، تلاش دولت برای انحراف افکار عمومی از مشکلات اقتصادی بوده است. بسیاری از کشمیریها معتقدند که حزب هندو بهاراتیا جاناتا ، قصد دارد که شاخصه جمعیتی (دموگرافی) این منطقه اکثریت مسلمان را با اجازه دادن به خریدن املاک به وسیله غیرکشمیریها تغییر دهد.با وجود اینکه اعلام این تصمیم به وسیله« آمیت شاه» ، وزیر کشور هند، در پارلمان برای اغلب هندیها غیرمنتظره بود ،اما حکومت دهلی نو، برای رسیدن به چنین تصمیمی زمینههایی را باید آماده میکرد.این حرکت هم چنین برای تمایل شدید آقای مودی به نشان دادن این مساله که حزب اش در قبال مسلمانان کشمیر موضع سختگیرانهای دارد، مناسب بود. لذا دیگر کشمیر قانون اساسی جداگانه نخواهد داشت و مثل سایر ایالتهای هند باید از قانون اساسی دولت تبعیت کند.همه قوانین هند در کشمیر تحت حاکمیت هند اجرا خواهد شد و شهروندان هندی از همه ایالتها میتوانند در کشمیر خانه و ملک بخرند.دولت میگوید که این تصمیم باعث رونق و پیشرفت منطقه خواهد شد.
تحولات اخیر کشمیر از منظر اسلام آباد
پاکستان از دیرباز تاکنون برای کشمیر مصرانه خواهان اجرای قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل است که طبق آن تعیین سرنوشت کشمیر حق ساکنان این منطقه و برگزاری همه پرسی عنوان شده است. دولتمردان پاکستانی، پس از اعمال محدودیت های جدید دولت هندوستان علیه ایالت جامو و کشمیر ، اعلام کردند ،قصد دارند فشارهای بین المللی بر دهلی نو را افزایش دهند.مقامات اسلام آباد، با سران کشورهای مختلف جهان، برای میانجیگری در خصوص کشمیر براساس قطعنامه های سازمان ملل ، مذاکرات و رایزنی های زیادی داشتند.وزیر امور خارجه پاکستان، در بازگشت از سفر اضطراری خود به چین ، طی نشست خبری در اسلام آباد اعلام کرد: ” اسلام آباد به دنبال جنگ نیست، اما برای رسیدگی به مناقشهکشمیر ، چاره ای جز مراجعه به شورای امنیت سازمان ملل ندارد و برای این هدف پاکستان موفق به جلب حمایت چین شده است.” البته در این بین، آمریکا و چین نیز کشمیر را به میدانی برای به رخ کشیدن قدرت سیاسی خود تبدیل کرده و هرکدام از داشتن ظرفیت مناسب جهت میانجی شدن خبر داده اند. دونالد ترامپ رئیس جمهوری در حال افول آمریکا در جریان عمران خان نخست وزیر پاکستان به واشنگتن مدعی شد که نخست وزیر هندوستان از وی خواسته که برای حل مناقشهکشمیر میانجی شود، موضوعی که به صراحت تمام از سوی دهلی نو رد شد. اسلام آباد، معتقد است که بازیگران بین المللی به ویژه آمریکا و چین ، قادر به ایفای نقش برای رفع مشکلات میان پاکستان و هند، است. در عین حال سیاسیون معتقدند که رفتار کاخ سفید به ویژه دونالد ترامپ در قبال تنش های جنوب آسیا تبعیض آمیز است به همین دلیل واشنگتن برای میانجی شدن مناسب نیست. رهبران سیاسی و مذهبی پاکستان در بحث کشمیر به رغم اختلافات داخلی، همواره مواضع یکسو یه اتخاذ کرده و این روزها نیز در واکنش به سلب امتیازات ویژه منطقه جامو و کشمیر از سوی هند، گفتند: پاکستان هرگز اجازه نخواهد داد که کشمیر به فلسطین تبدیل شود و یا یک اسرائیل دیگر در منطقه ایجاد شود.نشریه فارن پالیسی درخصوص تحولات کشمیر نوشت: ” پیشنهاد « دونالد ترامپ» برای میانجیگری در مناقشه کشمیر و روند سریع پیشرفت مذاکرات صلح طالبان – آمریکا، دو تحولی بودند که احتمالا باعث دست به کار شدن دولت هندوستان شده است. هر یک از این تحولات موضع و جایگاه پاکستان را تقویت می کند. ” [۱]
ضرورت اعلام مواضع مشخص ج.ا. ایران برای کشمیر
در قبال تجاوز دهلی نو به کشمیر، دستگاه دیپلماسی ج.ا.ایران، تحرک و اقدام قابلتوجهی نشان نداد و فقط طرفین را به خویشتنداری دعوت کرد، در حالی که مواضع مقام معظم رهبری در خصوص کشمیر ، برخلاف دستگاه دیپلماسی کشورمان کاملا شفاف و روشن است. ایشان مسأله کشمیر را برای جمهوری اسلامی ایران یک مسأله «انسانی» و «اسلامی» می دانند که مردم مسلمان این منطقه بهطور آشکار تحت ظلم و ستم قرار دارند و می فرمایند: ” …. ما همواره مراتب انزجار خود را نسبت به آنچه که علیه مسلمانان کشمیر اعمال میشود به دولت هندوشتان ،در محافل مختلف ابراز کردهایم و از این پس نیز ابراز خواهیم کرد.”
نفوذ فرهنگ و ادب فارسی در کشمیر، ارکان مختلف زندگی مردم را از تاریخ و سیاست بگیر تا شعر و عرفان و هنر را تحت تأثیر قرار داده است. شهیدانی چون: «میر سیدعلی همدانی»، ملقب به علی ثانی و «بت شکن کشمیر» که علامه اقبال از او به عنوان « سالار عجم » نام می برد. هم چنین نقل است که :” کشمیریان اشعار حافظ را می خوانند و با آن مأنوسند. ”
کشمیر به عنوان «عمق راهبردی اسلام در شبه قاره هند» ، برای ج.ا.ایران ، بسیار حایز اهمیت است ، به طوری که از آن به «ایران صغیر» نام برده می شود. ضمن آن که کشمیردارای اهمیت سوق الجیشی (ژئوپلتیک ) در قلب شبه قارّه هندوستان، چین و افغانستان است. بنابراین، کشمکش ها بر سر اعمال قدرت بر این منطقه حساس و تنش زا، تداوم خواهد داشت و هر آن احتمال وقوع جنگ ،خسارت های جبران ناپذیر برای جهان اسلام به همراه خواهد داشت. با توجه به نزدیکی کشمیر به مناطق تحت نفوذ تندروهای پاکستانی ، افغانستانی، عربی، از سوی گروه های: وهابی ، سلفی ، مورد حمایت دست نشاندگان غرب و صهیونیست، از جمله رژیم آل سعود، طرح ها، فعالیت های گسترده تروریستی، انتحاری، تکفیری، در این منطقه آغاز شده است.[۲] اصولاً ما در همه مشکلات در شبه قاره هند به سیاست انگلیسی اسلام زدائی این شبه قاره بر می گردد و تجزیه شبه قاره نیز در همین ارتباط قابل تفسیر است.
جمع بندی:
بر اساس توافق نامه ۱۹۴۷ بریتانیا، منطقه شبه قاره هند بین دو کشور هند و پاکستان تقسیم شود و کشمیر که مسلمان نشین بودند قرار شد که به پاکستان الحاق شود. تا حدودی از این توافق اجرا شد، اما ، توطئهای اتفاق افتاد تا مانع از الحاق کامل کشمیر به پاکستان شود. بعد از این اتفاق جنگ شدیدی در سال ۱۹۴۸ بین هند و پاکستان درگرفت که در نهایت بحران کشمیر در سازمان ملل متحد مطرح شد. این سازمان در سال ۱۹۴۸ قطعنامهای را منتشر میکند که در آن از هند و پاکستان خواسته شد تا رفراندامی در بین مردم منطقه کشمیر برگزار شود که می خواهند به هند ملحق شوند یا پاکستان.با توجه به حمایتهایی که انگلیس از سیاست اسلام زدائی شبه قاره هند داشت تاکنون این قطعنامه اجرایی نشده است. هندیها از هر گونه دخالت خارجیها در کشمیر به شدت مخالف هستند. زیرا این منطقه را برای خود خیلی راهبردی می داند. بحران کشمیر ، محصول، محور اصلی، سیاست انگلیس مبنی بر اسلام زدائی شبه قاره هند است . مسئله کشمیر بسیار پیچیده شده است، حتی احزاب سیاسی که در پاکستان یا هندوستان، بدنبال حل مسئله و انعطاف در این موضوع باشند، در کشورهای خود به خیانت متهم می شوند. لذا کشمیر به خط قرمزی تبدیل شده که جریان های داخلی از ترس رای نیاوردن ، جرات انعطاف در برابر آن و حل مسئله را ندارند. تا زمانی که معضل کشمیر حل نشود، بعید است مناسبات پاکستان- هندوستان در مسیر عادی قرار گیرد و مشکل جهان اسلام با افراط گرایان هندی ، حل و فصل شود.اغلب دول اسلامی، به دلیل وابستگی، مصلحت اندیشی، سکوت اختیارکرده اند. راه حل اساسی شبه قاره هند در وحدت اجتماعی و سیاست همزیستی مسالمت آمیز و بازگشت به هویت اسلامی تمامیّت هند است.
[۱] ایرنا- کد خبر ۸۳۴۳۳۲۰۲ – ۰۲/۰۵/۱۳۹۸- www.irna.ir/news/83433202
[۲] ذکریایی، حسنعلی- کارشناس توسعه روابط فرهنگی آسیا و اقیانوسیه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی