پیشینه تاریخی
قره باغ به منطقه ای واقع در جنوب کوه های قفقاز و در غرب کشور جمهوری آدربایجان اطلاق می شود که از دو بخش جلگه ای که آن را قره باغ سفلی می گویند و بخش کوهستانی که آن را قره باغ علیا یا کوهستانی می نامند.
در منابع اسلامی برای نخستین بار حمد اله مستوفی مورخ قرن هشتم هجری قمری در کتاب “نزهت القلوب” به نام قره باغ اشاره کرده است.
قره باغ از قرن اول میلادی بخشی ازولایت تاریخی “آرتساخ” (Artsax) سرزمین “آلبان” های قفقاز بوده است. لذا علاوه بر منابع و مورخان غربی برخی مورخان ارمنی از جمله “موسی خورفی” آلبانیایی بودن مردم منطقه قره باغ را تایید کرده اند.
از طرفی خزرها نیز که قومی ترک تبار بودند سه قرن قبل از آمدن اسلام به منطقه در منطقه قفقاز مستقرشده و جکومت مقتدری برای خود تشکسل داده بودند که جکومت خزرها نیز در منطقه قره باغ نفوذ زیادی پیدا کرده بود. بدین ترتیب هم خزرها و هم ارامنه در منطقه قره باغ نفوذ داشتند.
دین مردمان قره باغ قبل از اسلام
تا اوایل قرن چهار میلادی یعنی زمانی که پادشاه وقت آلبان ها مسیحیت را پذیرفت ساکنان قره باغ بت پرست بودند. دراین زمان مسیحیت در ارمنستان و گرجستان گسترش پیدا کرده بود ولی با اینکه مسیحیت به عنوان دین رسمی قره باغ اعلام شده بود در این منطقه گسترش زیادی نیافت و همزمان با مسیحیت آئین زرتشت و مزدک و بت پرستی نیز دراین منطقه رواج داشت.
با اینکه آلبان ها از کلیسای کاتولیک روم تبعیت می کردند اما گروهی از مسیحیان قره باغ نیز از کلیسای ارتودوکس ارمنستان تبعیت می کردند و اختااف و رقابت مذهبی بین پیروان کلیسای کاتولیک روم غربی و کلیسای ارتودوکس روم شرقی به عنوان دو شاخه مذهبی مسیحیت وجود داشت.
ویژگیهای طبیعی واقتصادی قرهباغ
منطقه خودمختار قرهباغ کوهستانی در جنوب شرقی کوههای قفقاز کوچک واقع شده است. این منطقه با مساحتی حدود ۴۴۰۰ کیلومتر، قسمت مهمّی از کل مساحت آذربایجان را به خود اختصاص داده است. منطقه قرهباغ در عمق غربی خاک آذربایجان قرار دارد و در نتیجه کوچکترین مرز آبی یا خاکی مشترک با ارمنستان ندارد. نزدیکترین خاک این منطقه به سرحدات ارمنستان هفت کیلومتر از طریق دالان لاچین یکی از استان های جمهوری آذربایجان است. قرهباغ تاریخی که قرهباغ کوهستانی درقسمت شمال آن جای گرفته، منطقهای کوهستانی بین رود “کورا” در شمال و رود “ارس” در جنوب است. منطقه قرهباغ کوهستانی تنوع بسیار زیادی در پوشش گیاهی و حیات جانوری دارد و با توجه به کشاورزی، معادن در این منطقه، از نظر اقتصادی ناحیه توانمند و غنی محسوب میشود. بعد ازانقلاب کمونیستی اکتبر ۱۹۱۷ میلادی طی یک دوره کوتاه استقلال گرجستان و آذربایجان و ارمنستان در منطقه قفقاز جنوبی دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان نسبت به سه سرزمین نخجوان، زنگزور و قرهباغ ادعاهایی مطرح کردند. مرکز استان قره باغ شهر خانکندی میباشد. این منطقه دارای چند شهر مهم از جمله عسکران، مارتاکرت، مارتونی، شوشا و هدروت است. از نظر تقسیمات اداری، قرهباغ، استانی خودمختار است که در ۷ ژوئن ۱۹۲۳ تشکیل شده است.
در اسناد تاریخی از شمال رودخانه ارس بنام «اران» یا «شیروان» نیز یاد شده است. هم اکنون در بخش قدیمی شهر باکو که به “ایچری شهر” معروف است کاخ و مسجد و حمام و دیگر آثار دوران حکومت شیروان شاهان که تحت حاکمیت دولت مرکزی ایران در آن منطقه حکومت می کردند موجود است. در طول چند هزارسال منطقه قفقاز و به ویژه “اران” یا “شیروان” که منطقه قره باغ نیز شامل آن می شود جریی از سرزمین های ایران به شمار می رفته است که در نتیجه جنگ های ۱۲ ساله روس ها علیه ایران و نهایت بر اساس قرارداد های گلستان و ترکمنچای از ایران جدا شده است.
پس از وقوع انقلاب کمونیستی دراکتبر سال ۱۹۱۷ میلادی درروسیه درسال ۱۹۱۸ سه کشور ارمنستان،گرجستان و آذربایجان در سرزمینی که قفقاز شرقی نامیده می شد به نوعی خودگردانی دست یافتند.ارمنستان و گرجستان با نام های تاریخی خود ایالات های خود را نام گذاری کردند. ولی جمهوری آذربایجان فعلی با نامی بر گرفته شده از منطقه جنوب رودخانه ارس در بخشی از قفقاز تشکیل شد.
همزمان با جنگ جهانی اول که روسیه نیز درگیر آن بود و پس از وقوع انقلاب کمونستی در روسیه ترکان عثمانی که بدنبال نفود خود را در قفقاز بودند دراین زمان با نفوذ حزب ملی گرای مساوات به ریاست محمد امین رسول زاده و تحریکات گروه موسوم به ترکهای جوان درحزب اتحاد و ترقی عثمانی، باعث انتخاب نام آذربایجان به “اران” یا “شیروان” گردیدند. و بدین سان نامی که چند هزار سال به منطقه ی تاریخی جنوب رودخانه ارس در داخل سرزمین ایران تعلق داشت برای تعریف هویت کشوری که تازه در شمال رود ارس متولد شده بود بکار رفت.
سران حزب مساوات ابتدا با بلشویک های قفقاز نزدیک شدند، ولی سرانجام میانشان اختلاف افتاد و اعضای حزب مساوات در تاریخ بیست و هفتم ماه مه سال ۱۹۱۸ در شهر تفلیس دولت خود را تشکیل دادند و به نام «جمهوری آذربایجان» اعلام استقلال کردند. اقدام برای انتخاب نام ” جمهوری آذربایجان ” برای منطقه ای که در طول تاریخ ، اران و شیروان نامیده می شد در آن زمان از سوی نویسندگان و مطبوعات وقت ایران به شدت مورد اعتراض قرار گرفت . مطبوعات و نویسندگان ایرانی با نوشتن مقالات تحقیقی و با استناد به تاریخ اعلام کردند که نام آذربایجان در طول تاریخ فقط بر آذربایجان واقعی که در ایران است اطلاق شده و نامگذاری منطقه اران یا شیروان بدین نام ، صرفا با اهداف و اغراض سیاسی و پان ترکیستی و پان تورانیستی بوده است.
ورود اسلام به قره باغ
اسلام زمانی که وارد منطقه قره باغ شد پادشاهی آلبانی دراین منطقه حکمرانی می کرد. با بررسی اسناد مورخان مسلمان و تجزیه وتحلیل شرایط زمانی و مکانی بعمل آمده از سوی کارشناسان منطقه ای که در آن زمان آذربایجان نامیده می شد در سال ۲۲ هجری از طرف مسلمانان فتح شده است. بعد از جنگ های پراکنده در زمان های مختلف نهایتا مسلمانان توانستند آذربایجان و به تبع آن مناطق اطراف را در دوره “خلیفه دوم عمر” توسط “حذیفه بن یمان” در زمان امارت “مغیره بن شعبه” بر کوفه به صلح فتح کنند و حاکمیت نسبی خود را بر آن اعمال نمایند. به عبارت دیگر این منطقه بدون جنگ به قلمرو اسلامی پیوسته است. فتح و تسلط کامل مسلمانان بر مناطق مختلف آذربایجان واطراف آن و آغار گرایش مردم این مناطق به اسلام در زمان خلافت “خلیفه سوم عثمان” و در دوره ای که “اشعث بن قیس” یر این منطقه حکومت می کرد تحقق یافته است.
قره باغ در دوران بعد از اسلام
در دوره های بعد درمنطقه قفقاز ازجمله در منطقه قره باغ حکومت متحد و متمرکزی وجود نداشت و قره باغ کوهستانی در ترکیب “بیگلربیگی” – (بیگلربیگی = بیگِ بیگها) واژهای ترکی است به معنی «امیرالامرا» یا “امیرِ امیران”، یکی از منصبهای لشکری در ایران از قرن هفتم تا دوازدهم هجری، بهمعنی حاکم و فرمانده نظامی ایالات بزرگ و سرحدها – قره باغ یا گنجه قرار داشت.
بعد از صفویه حاکمیت در این مناطق از قفقاز در قالب “خان نشین ” های وابسته به حکومت ایران بوده است. بعد از پایان سلطنت نادر شاه خان نشین ها از استقلال بیشتری بر خوردار شدند.
در این زمان «پناه علی بیگ» حاکم مسلمان و ترک زبان قرهباغ بعد از تلاشهای زیادی نتوانست اقلیت ارامنه قرهباغ را که به سرکردگی «ملک خاچن» قصد شورش داشتند، با مذاکره راضی به تمکین کند و طی جنگ سختی آنها را سرکوب کرد. این جنگ اولین حرکت شورشی ارامنه محسوب میشود که قصد به دست گرفتن حاکمیت در منطقه قره باغ را داشتند و این گونه تحرکات بعدها نیز ادامه یافت.
در زمان استقرار جمهوری اول یعنی حکومتی که به نام «جمهوری آذربایجان» ازسال ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ میلادی توسط محمد امین رسول زاده بنیان گذاری شد قرهباغ کوهستانی علیرغم برخی اعتراضات گروههای ارمنی کلاً در ترکیب جمهوری آذربایجان بود. در این دوره اکثریت ارامنه به ویژه کشاورزان و روستاییان با ماندن قرهباغ کوهستانی در ترکیب سرزمینی جمهوری آذربایجان موافق بودند و این موضوع در کنگره سال ۱۹۱۹ دهقانان ارمنی قرهباغ کوهستانی مورد تاکید قرار گرفت. این مساله در آن زمان طی گزارشی توسط فردی بنام «آ. ای. میگویان» از روشنفکران ارمنی قرهباغ به لنین رهبر اتحاد جماهیر شوروی منعکس شده است.
علی رغم تمایل و علاقه مندی اکثر ارامنه قرهباغ کوهستانی به ماندن در ترکیب جمهوری آذربایجان و عدم مخالفت مسکو با این مسئله، مقامات جمهوری ارمنستان و نیز گروههای افراطی ارمنی با ایجاد درگیریهای خونین و رعب و وحشت، سعی درالحاق این منطقه را به ارمنستان داشتند. این اغتشاشها تا جایی ادامه یافت که دولت کمونیستی شوروی در سال ۱۹۲۱ در اجلاس شعبه قفقاز کمیته مرکزی حزب کمونیست، به منطقه قرهباغ کوهستانی با مرکزیت شهر شوشا خودمختاری داد. طبق این تصمیم، این منطقه بهصورت خودمختار ولی از نظر تقسیمات کشوری به عنوان بخشی از خاک آذربایجان درآمد.
اوضاع قره باغ پس ازآغاز تحولات در شوروی
در سال ۱۹۸۵ به دنبال اعلام سیاستهای تجدید ساختار«پروستوریکا» ( (perestroika”باز سازی اقتصادی” و «گلاسنوست» (Glasnost) “شفاف سازی سیاسی” از طرف میخائیل گورباچف آخرین رهبر اتحاد جماهیرشوروی، ارامنه قرهباغ خواستار الحاق به ارمنستان شدند. در ماه ژوئن ۱۹۸۵ شورای عالی ارمنستان الحاق قرهباغ به ارمنستان را اعلام کرد که از طرف مجلس جمهوری آذربایجان مردود اعلام شد و از سال ۱۹۸۸ درگیری میان دو قوم که قرنها در قلمرو اسلامی بعنوان هموطن با هم زیسته بودند دوباره شروع شد.
مسکو در این زمینه در ظاهر و در اوایل کار ادعای بیطرفی داشت به مرور جانب ارامنه را گرفت – کما اینکه امروز جانب دولت جمهوری آذربایجان را گرفته است- و این مسئله باعث تظاهرات مردمی در سال ۱۹۹۰ در باکو شد که از طرف ارتش سرخ شووی به شدّت سرکوب شد. سر انجام در سال ۱۹۹۱ همزمان با انجام کودتا در اتحاد جماهیر شوروی و انحلال این کشور، جمهوری آذربایجان در اکتبر سال ۱۹۹۱ مانند سایر ایالات هائی که روسها در جنگهای خود با ایران بدست آورده بود به استقلال دست یافت. استقلال جمهوری آذربایجان در حالی انجام شد که این ایالات از سالیان پیش به خصوص سال ۱۹۸۸ در گیر بحران قره باغ و در گیری ارمنیها و آدری ها بود. با استقلال جمهوری آذربایجان این بحران افزایش یافت وبه جنگی تمام عیار تبدیل شد و سرانجام در سال ۱۹۹۴ قرارداد آتش بس میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان امضا شد. درگیری بر سر قره باغ مانند درگیری بر سر کشمیر از جمله نقاط دردناکی است که روس و انگلیس در طول دوران استیلاگری بین اقوام گوناگون برجای می نهادند.
جنگ تمام عیار بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر قره باغ
بعد از فروپاشی شوروی و با اعلام استقلال جمهوری آذربایجان و ارمنستان و پایان یافتن دوران شوروی، اوضاع در منطقه قفقاز جنوبی متشنج گردید. در نتیجه بی ثباتیهای داخلی جمهوری آذربایجان از جمله روی کار آمدن روسای جمهور از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۳به ترتیب ایاز مطلباف، یعقوب محمداف کفیل ریاست جمهوری و ابوالفضل ایلچیبیگ و در نهایت حیدر علیف و اقدامات جدایی طلبانه صورت حسین اف در گنجه و علی اکرام همت اف در مناطق جنوب و بعضا خیانت های نیروهای نظامی و سیاسی، ارامنه را ترغیب کرد تا از موقعیت بحرانی و کشمکش های قدرت که در جمهوری آذربایجان بوجود آمده بود استفاده کرده و با حمایت غیر مستقیم و یا حداقل با چراغ سبزروسیه چندین استان و همچنین کل منطقه قره باغ کوهستان را اشغال نمایند.
طی سه سال جنگ در قرهباغ کوهستانی از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ بر اساس آماری که جمهوری آدربایجان منتشر کرده بیش از ۲۰ هزار نفر از نظامیان و ساکنان غیرنظامی آذربایجان کشته شدهاند و قریب به یک میلیون نفر از ساکنان آذربایجانی قرهباغ و مناطق اطراف اشغال شده از سوی ارمنستان، خانه و کاشانه خود را ترک و به صورت آواره در مناطق مرکزی جمهوری آذربایجان در شرایط سختی به سربردند. در نتیجه این جنگ یک پنجم معادل ۲۰ درصد ازاراضی جمهوری آذربایجان شامل قرهباغ کوهستانی و دیگرشهرهای جمهوری آذربایجان دراطراف قره باغ از جمله فضولی، آغ دام و جبرائیل و کلبجر و لاچین و غیره به اشغال نیروی ارمنستان در آمد.
در نهایت با تلاش کشورهای منطقه و سازمان ملل از ۱۲ مه سال ۱۹۹۴ میلادی آِتش بس برای جنگ قره باغ در منطقه بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان برقرار گردید. سازمان ملل در طول دوران آتش بس بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان با صدور قطعنامههای ۸۲۲، ۸۵۳، ۸۷۴، ۸۸۴ خواهان تخلیه اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان از نیروهای ارمنستان و بازگشت بیش از یک میلیون آواره آذری به خانه های خود شده بود که در وضعیت اسفناکی در اردوگاههای صابرآباد و ایمیشلی و دیگر اردوگاهها زندگی میکردند، اما این قطعنامهها مورد توجه دولت ارمنستان قرار نگرفته بود.
در دوره آتش بس یک گروه بنام گروه مینسک نیز متشکل از سه کشور روسیه و آمریکا و فرانسه برای میانجیگری جهت حل اختلافات بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان و پایان دادن به مناقشه قره باغ تشکیل شده بود که با توجه به منافع اعضای آن عملا کاری از پیش نبرد.
مناقشه قرهباغ تبدیل به مناقشهای فرسایشی شد وآتش بس نیز به دفعات از سوی طرفین نقض شد و ده ها نفر در درگیری های پراکنده و نقض آتش بس کشته شدند و همیشه طرفین یکدیگر را متهم به نقض آتش بس کردند. این آتش بس شکننده تا اواخر سال میلادی۲۰۲۰ ادامه پیدا کرد.
گرایش روسیه و غرب به سوی ارامنه درشروع جنگ قره باغ
علت گرایش روسیه به سوی ارامنه در آغاز جنگ قره باغ علاوه بر نزدیکی های فرهنگی و همکاری های تاریخی ارامنه با روس ها این بود که بعد ازاستقلال جمهوری آذربایجان از شوروی سابق آذری ها فشارزیادی به روس ها برای خروج نیروهای روسیه و روس تبارها از جمهوری آذربایجان وارد آوردند. این کار با حمایت و دخالت غرب و ترکیه و اسراییل از طریق عوامل تحت نفوذ ترکیه و غربگرایان درمیان احزاب و گروه های قومی موجود درجمهوری آذربایجان انجام می شد.
لذا موارد یاد شده و مسایل دیگرموجب گرایش و حمایت و پشتیبانی غیرعلنی و عملی روسیه از دولت ارمنستان ارامنه شد.این در حالی بود که ارمنستان در مورد ادامه حضور روسیه در این کشور و باقی ماندن پایگاه نظامی در ارمنستان برای نیروهای روسیه و حفاظت ازمرزهای این کشورازسوی نیروهای مرزبانی روسی با یکدیگرتوافق کرده بودند.
جنگ ۱۹۹۱ ارمنستان علیه جمهوری آذربایجان و اشغال اراضی این کشور از جمله قره باغ می توانسته با چراغ سبز آمریکا و غرب نیز باشد تا بدین ترتیب کشور های غربی با فشار موجود بر جمهوری آذربایجان راحتر بتوانند امتیاز نفت و گاز باکو در دریای خزر را از مقامات این کشور تحت عنوان قراداد کنسرسیوم بست آورند.
راه حل های متصور برای حل بحران قره باغ از نظر آذری ها
دولت جمهوری آذربایجان در جنگ اخیر با آمادگی وارد شد زیرا طی دهه های اشغال اراضی خود نسبت به تشکیل ارتش منظم و آموزش دیده و خرید انواع تسلیحات زمینی و هوایی از ترکیه و اسراییل و روسیه و پاکستان و غیره و تمرینات مرتب سالانه با نیرو های ترکیه پا به میدان گداشت. مقامات جمهوری آذربایجان خوب میدانستند که این اقدام آنها از سوی کشورهای منطقه و بعضی کشورهای غربی و مجامع بینالمللی مورد مخالفت قرار خواهد گرفت و ممکن است این حرکت آنها تاثیر منفی زیادی بر روابط این کشورها با جمهوری آذربایجان بگذارد. ضمن اینکه خریداران نفت و گاز جمهوری آذربایجان کشورهای اروپایی هستند و ممکن است این همکاری با مخاطره مواجه شود. ابتدا اگر آذری ها حل مشکل تامین تمامیت ارضی خود را به صورت یکجا برای خود فرض کرده بودند و بر تداوم جنگ برای آزاد سازی تمامی اراضی خود تاکید می کردند و یا خواستار تخلیه و عقب نشینی ارامنه بودند ولی با روند جنگ و پاره ای پیروزی ها و پیشروی های نیروهای آذری و آزاد سازی پاره ای از مناطق اشغالی فشارهای سیاسی کشورهای بعضی کشورهای اروپایی و بعضی کشور های منطقه مقمات جمهوری آدربایجان را وادار کرد از پاره ای از مواضع خود عقب نشینی کرده و به راه حل مرحله ای بحران قره باغ تن در دهند. به این معتا که در مرحله اول آزاد سازی اراضی اشغالی غیر از قره باغ انجام شود سپس در مورد منطقه قره باغ از راه مذاکره مسله پیگیری شود. ولی میان تحلیلگران وجود دارد که این گزینه باعث خواهد شد بعضی کشورها و مجامع بینالمللی حق جمهوری آذربایجان را منحصر به مرحله اول بدانند و از آزاد سازی منطقه قره باغ حمایت نکنند و اجازه اقدام نظامی بعدی را به جمهوری آذربایجان برای تحت کنترل گرفتن قهری قره باغ را ندهند. و در صورت اقدامات نظامی احتمالی بعدی جمهوری آذربایجان به ارمنستان اجازه دهند و کمک کنند تا دولت ارمنستان مجددا بضی اراضی جمهوری آذربایجان را اشغال کند.
از آنجا که در گذشته حاکمیت توامان ارمنستان و جمهوری آذربایجان در منطقه قره باغ نیز از گزینه ها ی مطرح از سوی گروه مینسک بوده و از سوی مقامات آذری رد شده است ممکن است قدرت های منطقه و بعضی بازیگران غیر منطقه ای برای نشود بیشتر در منطقه مجدد به عنوان راه حل پیگیری و یا بعنوان گره کوری که مانع حل بحران قره باغ می شود مطرح نمایند.
البته آنچه برای جمهوری آذربایجان مطلوب است عقب نشینی کامل نیروهای ارتش ارمنستان و شبه نظامیان ارمنی قره باغ از منطقه قره باغ به عنوان بخشی از خاک آذربایجان و اعطای خود مختاری به ایالت قره باغ کوهستانی در ترکیب جمهوری آذربایجان که در این صورت ارامنه قره باغ مانند سایر شهروندان آذربایجانی از حقوق کامل برخوردار خواهند شد و حق انتخاب شدن و انتخاب کردن در انتخابات را خواهند داشت.
ماهیت بحران قرهباغ
بحران قرهباغ در زمره مناقشاتی است که با حوادث تاریخی درهم تنیده شده است و علاوه براذهان سیاستمداران دو کشورجمهوری آذربایجان و ارمنستان درحافظهٔ تاریخی مردم دو کشور نیزنقش بسته است و گمان نمیرود به آسانی از اذهان پاک شود.
کتب و اسناد منتشره در این زمینه از سوی آذری ها و ارمنی ها مملو از کشتار، خونریزی و عقدهگشاییهای قومی و مذهبی است. گفته می شود ارامنه در مدارس و مجامع فرهنگی به کودکان و نوجوانان یاد میدهند که قرهباغ پارهای از خاک وطنشان ارمنستان است و ترکها در طول تاریخ همواره دست به نسلکشی ارامنه زدهاند.
کتاب های «کشتار ارمنیان» و «افسانه پانتورانیستم» از جمله کتبی هستند که توسط ارامنه نگاشته شده و مولفین این کتابها اقوم ترک را دشمن ارامنه معرفی می کنند. آذربایجانیها نیز متقابلاً در کتب خود از کشتار آذربایجانی ها توسط ارامنه سخن میگویند. “محمدسعید اردوبادی” یکی از وقایعنگاران آذربایجانی در زمان درگیریهای خونین بین ارامنه و آذربایجانیها در گذشته بوده که در کتابی به نام «قانلی سنه لر» (سالهای خونین)، از کشتار مسلمانان ترک زبان توسط اعضای حزب داشناکسیون ارامنه در هنگام عبادت و یا سر بریدن یک اسیر آذربایجانی در حیاط کلیسا توسط یک کشیش ارمنی سخن میگوید. با این اوصاف دشمنی بین دو قوم منحصر به مسائل سیاسی و ارضی نیست بلکه جنبههای قومی و مذهبی را نیز در بر گرفته است. هرچند برخی بر این عقیدهاند که این جنگ مذهبی نیست ولی در عمل جنبههای مذهبی به آن داده شده است. البته ذکر این نکته نیز شایان توجه است که مردم دو کشور به دلیل سوابق مشترک تاریخی و شرایط اقتصادی نامناسب حاکم در کشور و معیشت سخت، از درگیری و جنگ استقبال نمیکنند. ضمن اینکه سران هر دو کشور با مشکل مشروعیت در بین شهروندان خود مواجه هستند و بوسیله این جنگ می خواهند برای خود تولید پایگاه اجتماعی کنند و گروههای مخالف دولت در دو کشور، هیات حاکمه را در عرصه اقتصادی، آزادیهای سیاسی و نیز حل بحران قرهباغ ناموفق میدانند.
توافق سه جانبه آتش بس جنگ ارمنستان و جمهوری آذربایجان
مطابق توافق آتش بس قرار است نیروهای ارمنی تا اول ماه دسامبردرسه مرحله از کلیه منطقه کوهستانی قرهباغ خارج شوند. جمهوری آذربایجان که در نتیجه جنگ اخیر بر بخش های جنوبی قرهباغ مانند شوشا، فضولی، زنگیلان و جبرائیل در کنار رود ارس و در مرز با ایران تسلط یافته است، تداوم حضور خواهد داشت و در سایر مناطق اشغال شده از سوی ارمنستان هم حاکمیت به تدریج و در بازه زمانی پنج ساله در اختیار جمهوری آذربایجان قرار خواهد گرفت.
بر اساس بند های توافق آتش بس سه جانبه روسیه و ارمنستان و جمهوری آذربایجان در کنار موضوعات امنیتی و سیاسی، بخش های اقتصادی و تجاری هم مطرح شده است. جمهوری آذربایجان پذیرفته است دالانی که در منطقه لاچین از اراضی جمهوری اذربایجان که منطقه قره باغ را به خاک ارمنستان متصل می کند تحت نظارت روسیه برای ارتباط ارامنه قره باغ با ارمنستان مانند گذشته مورد استغاده قرار گیرد و بزرگراهی هم در این مسیر احداث شود.
در مقابل این امتیاز مقرر شده است تا از داخل خاک ارمنستان و از طریق شهر تازه ازاد شده زنگلان در جنوب قره باغ و شهر کاپان در جنوب ارمنستان که هر دو منطقه در کنار رودخانه ارس قرار داشته و هم مرز با جمهوری اسلامی ایران هستند خطوط ارتباط ریلی و جاده ای میان سر زمین اصلی جمهوری آذربایجان و جمهوری خود مختار نخجوان به عنوان بخشی از این کشور که از خاک اصلی جدا مانده است اختصاص پیدا کند.
ایران و توافق آتش بس سه جانبه جنگ قره باغ
جمهوری اسلامی ایران از توافق آتش بس میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان درجنگ اخیر بر سر بحران قرهباغ که با میانجیگری روسیه حاصل شده استقبال نموده است که بیانگر آمادگی ایران برای تعاملات بیشتر منطقهای و جلوگیری از جنگهای منطقه ای در جهت حفظ آرامش و امنیت منطقه و مقابله با تهدیدات تروریسم است.
جمهوری اسلامی ایران در این جهت طرح صلحی را نیز برای پایان دادن به جنگ و حل اختلافات از طریق گفتگو به طرفین در گیر و روسیه ارایه کرده است.
توافق آتش بس قرهباغ و بخش های اقتصادی و تجاری مطرح شده در توافق شائبه ای را در فضای مجازی و بعضی رسانه ها بوجود آورده که گویا در توافق آتش بس قرهباغ ایران، مرزهایش را با ارمنستان از دست خواهد داد.این درحالی است که هیچگونه تغییرات جغرافیایی در سرزمین های دو کشور ارمنستان و جمهوری اذربایجان قرار نیست روی دهد. زیرا در اختیار قرار دادن گذرگاه ریلی و جاده ای از سوی ارمنستان در مرز با ایران برای عبور و مرور مردم و حمل و نقل کالا به جمهوری آذربایجان و بالعکس در مقابل دالان لاچین به معنی واگذاری این اراضی از سوی ارمنستان به جمهوری آدربایجان نیست. اگر چنین اتفاقی بیفتد بیش از اینکه این اقدام ضرری برای ایران داشته باشد به شدت به زیان ارمنستان خواهد بود که خود را در محاصره بیشتری قرار میدهد و امکانات دسترسی خود به جهان خارج را محدود می سازد. ضمن اینکه اداره این مسیر ترانزیتی جدید جمهوری آدربایجان را به نخجوان وصل خواهد کرد به عهده اداره مرزبانی و گمرک روسیه خواهد بود. مرز ایران و ارمنستان مربوط به جغرافیای ایران و ارمنستان است و هیچ تغییری در ژئوپلیتیک و نقشه مرزی ایران صورت نگرفته و نخواهد گرفت. لذا باید گفت مرزی تغییری نمی یابد. هرچند این توافق فرصت بیشتری در اختیار روسیه قرار خواهد داد تا در منطقه ارس حضور چشمگیر تری داشته باشد.
اما این مسله درست است که در صورت فعال شدن احتمالی جاده ترانزیتی میان باکو و نخجوان، وتحولات بعدی تجاری در منطقه اهمیت مرزی ایران در حوزه قفقاز جنوبی تحت تاثیر قرار میگیرد. باید توجه داشت که در کوتاه مدت بدلایل پیچیدگی حل و فصل مناقشه بین طرفین و جو افکار عمومی در دو طرف اتفاق خاصی در موقعیت منطقه ای ایران روی نخواهد داد. ولی در میان مدت و بلند مدت اگر شرایط سیاسی و امنیتی و نظامی به نتیجه برسد از موقعیت و اهمیت مرزی ایران برای دو کشورقفقاز جنوبی کاسته خواهد شد. این مسله نیز بسیار مهم است که تحولات آتی منطقه ممکن است از نظراقتصادی موقعیّت جدیدی را بوجود آورد.
چالش های پیش روی توافق آتش بس جنگ قره باغ
جنگی که در سال ۱۹۹۱ میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بوقوع پیوست بعد از سه سال در سال ۱۹۹۴ به یک آتش بسانجامید و به صورت شکننده و بلاتکلیف باقی ماند و پس از بارها شعله ور و خاموش شدن ناگهان در ۶ مهر ۱۳۹۹ برابر با ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰به صورت جنگ تمام عیار با انواع سلاح های زمینی و هوایی مدرن آغاز شد و پس از ۶ هفته در گیری و کشته و زخمی شدن صدها نفر از نظامیان و شهروندان طرفین سر انجام با میانجیگری روسیه توافق آتش بس میان دو کشوردرگیر و روسیه به عنوان میانجی به امضا رسید و خاموش شد.
این توافق آتش بس چالش هایی را پیش رو دارد که بعضی از آنها عبارتند از:
اول اینکه بخشی از موضوعات توافق شده باید از طریق گفتگو و توافقات جدید طرفین حل و فصل شود و تا زمان اجرای آنها ممکن است راه طولانی وجود داشته باشد.
دوم ممکن است ناراحتی و نگرانی مردم و دولت ارمنستان در رابطه با نتیجه جنگ و آتش بس درآینده مانع انجام نتایج دلخواه شود.
سوم عمده مردم ارمنستان ممکن است از نتایج بدست آمده راضی نباشند و در جمهوری آذربایجان هم احساس مثبتی نسبت به حضور نیروهای حافظ صلح روسیه برای حفاظت امنیت ارامنه وجود نداشته باشد.
چهارم ابهامات زیادی درمورد اداره آینده قرهباغ هم درطول پنج سال یا ده سال حضور نیروهای روسیه و هم پس از خروج این نیروها درآینده وجود دارد.
پنجم تاثیرات ناشی از ناخرسندی های بعضی کشورهای غربی از جمله آمریکا و فرانسه ازتوافق آتش بس سه جانبه با میانجیگری روسیه و حضور مجدد نیروهای روسیه در مناطق جدیدی از قفقاز جنوبی.
ششم با حضور نیروهای روسیه در اراضی جمهوری آذربایجان برای اولین بارپس از استقلال این کشورو نیات واقعی روسیه در میانجیگری در مناقشه قره باغ که حقایق آن در پایان دوره های تعیین شده در توافق آتش بس برای خروج نیروهای روسیه از منطقه مشخص خواهد شد.
هفتم ترکیب جمعیتی قره باغ که در زمان توافق نهایی چگونه باید باشد و مبنای تعیین آن چه خواهد بود.
هشتم گسیل نیروی نظامی از سوی ترکیه به قفقاز جنوبی که خوشایند قدرت های منطقه و جمهوری ارمنستان نمی باشد.
نهم این فرصت برای برخی از سران کشورهای غربی وجود دارد که ازعملیات سنگین نظامی جمهوری آذربایجان و پیروزی های آن علیه نیروهای ارمنستان و بی توجهی مقامات باکو به هشدار های کشورهای غربی برای توقف عملیات نظامی که در جای خود تلافی خواهد شد.
و چالش های دیگری که با مرو زمان خود استفاده تبلیغاتی و سیاسی برای باج گیری اقتصادی می نمایند.
امید است طرفین مناقشه با احترام به تمامیت ارضی یکدیگر ودرایت و در نظر گرفتن امنیت و منافع متقابل و امنیت منطقه مسایل و اختالفات خود را بر سر میز مذاکره حل و فصل کنند و از نفرت پراکنی متقابل نسبت به یکدیگرجلو گیری به عمل آورند.
آنها باید توجه داشته باشند که بیش از کشور های غربی به هم نزدیک هستند. هم در جغرافیا وهم در تاریخ و فراموش نکنند که بیش از هزار سال در ظرف جغرافیائی تمدن اسلامی با یکدیگر در کمال صلح و برادری زیسته اند و امروز نباید به نفع قدرتهای بزرگ و بازی های سیاسی آنها در مقابل هم بایستند و دست به برادر کشی بزنند. اگر دقیق تر نگاه کنیم ارامنه و آذری ها باید دست در دست هم ماقبل صهیونیسم و امپریالیزم بایستند نه اینکه با تکیه بر صهیونیسم و امپریالیزم خون یکدیگر را بر زمین بریزند.
منابع:
- کاظمی، احمد.«امنیت در قفقاز جنوبی»، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران،(مهر ۱۳۸۴).
- واحدی، الیاس. «برآورد استراتژیک آذربایجان سرزمینی- سیاسی- فرهنگی- اجتماعی»، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین الملل ابرارمعاصرتهران، جلد اول، (اسفند ۱۳۸۲).
- احمدی لفورکی، بهزاد. میر رضوی، فیروزه. «راهنمای منطقه خزر و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی»، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین الملل ابرارمعاصرتهران، (فروردین ۱۳۸۳).
- ورجاوند، پرویز.«ایران و قفقاز اران و شروان»، نشر قطره، ۱۳۷۸
- هاشمی، غلامرضا. «امنیت در قفقاز جنوبی»، نشردفترمطالعات سیاسی و بین الملل،(پاییز ۱۳۸۴).
- https://hoosk.ir/
- http://qafqaz.ir/fa/
- http://badkobe.blogfa.com/post/175
- https://www.irna.ir/news/84113223/
- https://www.hamshahrionline.ir/news/555235/