از خدا بیگانگی و از خود بیگانگی در جامعه انسانی از دیدگاه شهید مطهری

0 541

آگاهان جهان، عیب اساسى که بر فرهنگ و تمدّن غربى گرفته‏اند این است که این فرهنگ، فرهنگ طبیعت‏آگاهى و خود فراموشى‏ است. انسان در این فرهنگ به طبیعت آگاه مى‏گردد، و هر چه بیشتر به طبیعت متوجه مى‏گردد بیشتر خویشتن را از یاد مى‏برد. راز اصلى سقوط انسانیّت در غرب همین‏جاست. انسان آنگاه که خود را، به تعبیر قرآن‏، ببازد (خسران نفس)، به دست آوردن جهان به چه کارش مى‏آید.[۱] بنابراین، دوری از قرآن کریم و غفلت از یاد خدا عامل سقوط انسان و یک تهدید جدی برای استحکام جامعه اسلامی خواهد بود. در این زمینه، آسیب شناسی دینی یکی از ویژگی های شهید مطهری در عالم نظری و عملی بوده است[۲] و ایشان می گوید که «نسل قدیم قرآن را متروک و مهجور کرده، آن‏وقت از نسل جدید گله دارد که چرا با قرآن آشنا نیست. قرآن در میان خود ما مهجور است و توقع داریم نسل جدید به قرآن بچسبد. الآن ثابت مى‏کنم که چگونه قرآن در میان خود ما مهجور است. اگر نسل کهن از قرآن منحرف نشده بود قطعاً نسل جدید منحرف نمى‏شد. هم نسل قدیم و هم نسل جدید به قرآن جفا کردند و مى‏کنند. اول نسل قدیم جفا کرد که حالا نسل جدید جفا مى‏کند. در رهبرى نسل جوان، بیش از هر چیز دو کار باید انجام شود: یکى باید درد این نسل را شناخت و آنگاه در فکر درمان و چاره شد. بدون شناختن درد این نسل هرگونه اقدامى بى‏مورد است. دیگر اینکه نسل کهن باید اول خود را اصلاح کند. نسل کهن از بزرگترین گناه خود باید توبه کند و آن مهجور قرار دادن قرآن است. همه باید به قرآن بازگردیم و قرآن را پیشاپیش خود قرار دهیم و در زیر سایه قرآن به سوى سعادت و کمال حرکت کنیم.»[۳]

جامعه‏اى که کتاب آسمانى خود، آن هم کتابى مانند قرآن را طرد کند و آن را به دست فراموشى‏ بسپارد، هرگز در مسیر قرآن حرکت نخواهد کرد و طبیعى است که این شیوه برخورد با قرآن خیلى زود باعث انحراف و گمراهى مى‏شود. در مقابلِ گروهى که اساساً قرآن را رها کرده اند، گروهى دیگر پیدا شدند که آن را وسیله رسیدن به هدفها و اغراض خود قرار دادند. اینان در هر زمینه‏اى که منافعشان اقتضا مى‏کرد به تأویل آیات قرآن می پردازند و مسائلى را به قرآن نسبت دادند که اساساً روح قرآن از آنها بى‏خبر بود.[۴]

به اعتقاد مطهری، «قرآن‏ کریم یاد خدا را مساوى یاد انسان مى‏داند (برخلاف یاد انسان که یاد خدا نیست، زیرا ناقص در برگیرنده کامل نیست ولى کامل در برگیرنده ناقص هست) و از همین جهت است که قرآن‏ مى‏گوید غفلت از خدا و عدم آگاهى به خدا مستلزم غفلت و عدم آگاهى از خود است‏ (نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ). فراموشى‏ خدا مستلزم فراموشى‏ خود است، باختن خدا مستلزم باختن خود است، فروختن خدا مستلزم فروختن خود و از دست دادن خدا مستلزم از دست دادن خود است. و از همین جهت است که عرفاى ما حال عبادت را حال گسترش شخصیت انسانى مى‏دانند و این نکته را برخى علماى جدید نیز درک کرده‏اند.»[۵]

این توضیحات نشان می دهد که فراموشی خداوند و مهجوریت ارزش های قرآنی در جامعه اسلامی منجر به فروپاشی هویت حقیقی مسلمانان خواهد شد و نوعی سرگشتگی و ازخودبیگانگی در انسان ها به وجود خواهد آمد؛ «فراموشى‏ و غفلت از خدا جبراً موجب غفلت از خود و گم کردن خود است‏.»[۶]

[۱]. مرتضی مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، جلد‏۲، ص۳۰۵٫

[۲]. سیدمهدی جهرمی و محمد باقری، آسیب‌شناسی دینی از منظر شهید مطهری (قدس سره)، تهران، نشر تاویل،۱۳۸۹٫

[۳]. مرتضی مطهری، ده گفتار، پیشین، صص۲۲۷-۲۲۵٫

[۴]. مرتضی مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، جلد‏۲۶، ص۳۸٫

[۵]. مرتضی مطهری، یادداشتهای شهید مطهری، جلد‏۴، ص۵۱۹٫

[۶]. مرتصی مطهری، یادداشتهای شهید مطهری، جلد‏۴، ص۵۰۴٫

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.