پشت پرده توافقنامه های با‌صطلاح ابراهیمی از دید رسانه ها و تحلیل گران

0 287

دولت ترامپ در واپیسین هفته ها و ماه های پایانی خود و درست بعد از آنکه مشخص شد وی در انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر برنده نخواهد شد، با عجله برای برقراری سازش میان رژیم صهیونیستی و برخی از کشورهای عربی تلاش کرد که یا همانند امارات همپیمان عربستان در جنگ یمن می باشند و یا مانند بحرین، سودان و مغرب از دست نشاندگان ریاض  به شمار می روند. این توافق ها به اصطلاح توافقنامه های ابراهیمی نامیدند و این نشان می دهد که حتی از ادیان ابراهیمی نیز برای مشروعیت بخشیدن به این روند سوءِ استفاده و یا بهره برداری ابزاری می شود. در این نوشتار ابعاد مختلف این موضوع به نقل از رسانه های خبری تشریح و تبیین می شود.

امارات درخط مقدم دورجدید سازش و حرمت شکنی از ادیان ابراهیمی

پایگاه اینترنتی شبکه تلویزیونی المیادین در گزارشی نوشت: مرکز “القدس الدنیویه” که یکی از مهمترین مراکز پژوهش های راهبردی در زمینه امور قدس اشغالی است اعلام کرد توافق عادی سازی روابط اسرائیل و امارات، تغییری بی سابقه در مقدسات دینی قدس و حقوق مسلمانان در حرم شریف الاقصی ایجاد کرد.
بر اساس گزارش این مرکز، این توافق که تغییر بزرگی در هویت این شهر مقدس به نفع اسرائیلی ها، ایجاد کرد و به اقامه آنچه شعائر دینی اسرائیلی ها نامید می شود در داخل مسجد الاقصی مشروعیت می بخشد.
بندی خاص در توافق مشترک امارات و اسرائیل وجود دارد که در وهله اول اینگونه به نظر می رسد که به نفع مسلمانان است. این بند تصریح می کند: مسلمانانی که به اسرائیل می آیند حق دارند در مسجد الاقصی نماز بخوانند. مرکز القدس الدنیویه اشاره می کند این اولین بار است که در یک سندبین المللی از عبارت مسجد الاقصی به جای حرم شریف استفاده می شود و این اولین بار است که حق مسلمانان به برگزاری شعائر دینی به جای تمام حرم شریف به مسجد الاقصی محدود می شود اما مسلمانان مسجد الاقصی را به مثابه همه حرم می دانند و نه فقط ساختمان مسجد که مجاور دیوار جنوبی قرار دارد. در حالی که اسرائیلی ها معتقدند مسجد الاقصی منحصرا یک ساختمان است و هر چیز دیگری داخل دیوارهای حرم، جبل الهیکل است واین یعنی اسرائیل با موافقت و حمایت یک کشور عربی یعنی امارات، به تغییری بزرگ در شهر مقدس دست می زند.
این بند همچنین تصریح می کند، دیگر اماکن مقدس در قدس برای نمازگزاران صلح جو از دیگر ادیان، باز خواهد بود و این یعنی یهودیان اجازه دارند داخل حرم شریف الاقصی به جز مسجد، شعائر دینی خود را برگزار کنند.
بر اساس گزارش مرکز القدس الدنیویه، توافق اسرائیل و امارات، بر تعریف مجدد مکان های دینی در قدس اشغالی تصریح و با موافقت امارات تغییری در هویت مسجد الاقصی ایجاد کرده است.
در حال حاضر این نگرانی وجود دارد که توافق اسرائیل و امارات، به تقسیم مکانی حرم شریف منجر شود، مانند آنچه اسرائیل در حرم ابراهیمی در الخلیل انجام داد و این مکان را بین مسلمانان و یهودیان تقسیم کرد و یهودیان بخش بزرگتر را در اختیار گرفتند.

اذعان امارات به بسترسازی برای دور جدید سازش و تسلیم 

شبکه تلویزیونی فرانس ۲۴ به نقل از جمال المشرخ مدیر اداره برنامه ریزی سیاست های وزارت خارجه امارات در مورد روابط پنهانی ابوظبی با تل آویو قبل از انعقاد توافق صلح  نوشت: البته پیش از وقوع هر توافقی یک مرحله آماده سازی وجود دارد و همچنان که شما مشاهده کرده اید طی سال های اخیر ما بر روی مفهوم تسامح متمرکز شده بودیم و این تسامح شامل حال یهود هم شده بود و به زودی ما «خانه پیروان ادیان ابراهیمی» را در امارات افتتاح خواهیم کرد،

افسار سازش کاران جدید در دست جراد کوشنر داماد یهودی ترامپ 

کوشنر در گفتگو با شبکه تلویزیونی اسکای نیوز امارات در پاسخ به این سوال که آیا توافق امارات و اسرائیل به فلسطینی ها انگیزه ای برای ورود به روند توافق با اسرائیل می دهد، گفت «بر این باورم که این توافق به آنها نشان می دهد که جهان از اکنون دیگر در انتظار آنها باقی نخواهد ماند. این موضوع از فشارهای ناشی از نزاع بین اسرائیل و فلسطین خواهد کاست؛ زیرا اصل نزاع ناشی از این دیدگاه است که اسرائیل علیه کشورهای اسلامی عمل می کند. بر این اساس که بیشتر مردم تصور می کردند که مسجدالاقصی در معرض حمله قرار می گیرد و مسلمانان حق ندارند در این مسجد حضور یابند. اما از جمله دستاوردهای طرح صلح این است که به محض انجام سفرهای مستقیم هوایی از دبی و ابوظبی، هر مسلمانی در سرتاسر جهان که به نماز خواندن در مسجدالاقصی تمایل داشته باشد، می تواند این کار را انجام دهد. امیدواریم این موضوع از شدت نزاع بکاهد و این نزاع به نزاع بر سر مناطق تبدیل شود؛ به جای اینکه نزاع بین کشورهای اسلامی و اسرائیل باشد. او بدون اینکه به حملات مداوم اسرائیل به فلسطین و اعراب اشاره کند گفت:  اسرائیل تمایل ندارد در جنگی علیه عرب ها یا مسلمانان حضور داشته باشد. در واقع اسرائیل از مردم استقبال می کند. این همان چیزی است که در پی این توافق روی خواهد داد.  امارات اقدامات زیادی در چارچوب دعوت به یافتن ویژگی های مشترک و تساهل و تسامح دینی برای نزدیک کردن مردم به اعتقادات ابراهیمی انجام داده است. به همین سبب این توافق را توافق ابراهیم نامیدیم، زیرا هدف از آن نزدیک کردن مردم به یکدیگر است.

توجیهات سفسطه آمیز اماراتی ها و پاسخ قاطع فلسطینی ها؛ مشت نمونه خروار

شبکه روسیا الیوم برنامه «بیشتر بپرس» خود را به عادی سازی روابط میان امارات و اسرائیل اختصاص داد.
این شبکه تلویزیونی در این برنامه با مصطفی برغوثی دبیر کل طرح ملی فلسطین و احمد السیاف تحلیلگر سیاسی اماراتی گفتگو کرد.
این گفتگو با تنش بسیار زیادی میان مهمانان برنامه همراه بود.
احمد السیاف در پاسخ به این سوال که امارات از صلح و عادی سازی روابط خود با اسرائیل چه چیزی به دست می آورد؛ گفت: کسی از صلح ضرر نمی کند بلکه این جنگ است که ضرر و زیان دارد. دولت امارات صلح را در مسیر صحیح قرار داده است، چرا که صلح از مسیر صحیح خود خارج شده بود و به شعارهای توخالی بدل گشته بود. صلح به یک ابزار کاسبی در دست یک عده بچه تبدیل شده بود که جز حرف زدن چیز دیگری بلد نبودند. شعارهایی که مهمان برنامه شما بیان کرد حتی شعارهای قومی عربی نیز نیستند. اقدام هایی که تشکیلات خودگردان فلسطین در مورد آرمان فلسطین انجام داده با حماقت های متعددی همراه بوده است. مهم ترین این حماقت ها عبارتند از اینکه تشکیلات خودگردان فلسطین اسرائیل را اشغالگر خطاب می کند در حالی که خود به ایرانی که جزایر را اشغال کرده دست دوستی داده است. تشکیلات خودگردان به اردوغان تروریست که سرزمین های عربی زیادی را اشغال کرده و ملت های عرب را به خاک و خون می کشد دست دوستی داده است. این ها دم از اشغالگران می زنند و خودشان دست به دست اشغالگران زده اند.
بر اساس نظرسنجی ها هفتاد درصد و بیش از هفتاد درصد از ملت فلسطین موافق تشکیلات خودگردان نیستند بلکه موافق صلح هستند و موافق کاری هستند که امارات انجام داده است. آن سی درصدی هم که باقی می ماند موضعی مبهم و نامشخص دارند. ما صلح را در جایگاه صحیح خود قرار دادیم. این صلح دستاوردهای بسیار زیادی داشته است.
مصطفی برغوثی دبیر کل طرح ملی فلسطین گفت: ما از زمانی که توافقنامه اسلو را امضا کردیم تا الان داشتیم بازی می کردیم یا مذاکره می کردیم؟ باید پرسید که چه کسی کودک است؟ این ما بوده ایم که صد و سی سال با جنبش صهیونیستی مقابله کرده ایم. کودک کسانی هستند که از اسرائیلی که نمی شناسند سخن می گویند. این هایی که نمی دانند با چه کسی دارند تعامل می کنند کودک هستند.ما ملت فلسطین صد و سی سال است که داریم با این استعمار صهیونیستی مبارزه می کنیم.
ایران قدس را اشغال نکرده است. شما چرا زمانی که شاه ایران جزایر را اشغال کرد سکوت کرده بودید و دم نمی زدید. شما چرا در برابر شاه مقاومت نکردید. من موافق با آزادسازی هر سرزمینی از هرگونه اشغالگری هستم. اما بگویید چه کسی قدس را اشغال کرده است ایران یا اسرائیل. چه کسی مسجد الاقصی را اشغال کرده است ایران یا اسرائیل. چه کسی مسجد ابراهیمی را در الخلیل اشغال کرده و می کوشد آن را یهودی کند، ایران یا اسرائیل.
تنها بیست درصد از مردم امارات از عادی سازی روابط با اسرائیل حمایت می کنند و هشتاد درصد مردم امارات مخالف عادی سازی هستند. ما برای امارات خیر می خواهیم و نمی خواهیم که اسرائیل ما را رو به روی هم قرار بدهد و ما را به دشمن یکدیگر تبدیل کند. ما ملت عربی واحد هستیم. اینکه شما اماراتی ها با اسرائیل به تعامل می پردازید این باعث ضرر شما می شود.
شمایی که از صلح دم می زنید چرا نخست در یمن اقدام به صلح نمی کنید. چرا در لیبی دست به صلح نمی زنید. چرا در لیبی و یمن وارد جنگ شده اید. حال چه شده که آمده اید با اسرائیل صلح می کنید شما که اصلاً با اسرائیل در جنگ نبوده اید که حالا بخواهید صلح کنید. این ما بوده ایم که با اسرائیلی ها جنگیده ایم، کار را با خود ما واگذار کنید، این ما هستیم که با اسرائیل مبارزه می کنیم. در این نبرد یک میلیون فلسطینی به زندان های اسرائیل افتاده اند.
احمد السیاف در جواب بسیار سخیف و زننده گفت: من یک دانه شن امارات را با تمام این جاهایی که برای این آقا مقدس و محترم است برابر و قابل مقایسه نمی دانم خواه منظورش سرزمین فلسطین باشد یا هر سرزمین دیگری. سرزمین مرا با هیچ سرزمین دیگر مقایسه نکن.

ادامه تعرضات به اماکن مقدس علیرغم ادعای سازش جدید

اززمانی که امارات در خط جدید سازش و تسلیم پیشگام شده و مدعی شده است که این خط جدید به برقراری صلح کمک خواهد کرد اما درست برعکس این ادعا اخبار ی که از سرزمین های اشغالی در این مدت مخابره شده و یا می شود از ادامه اشغالگر های های رژیم صهیونیستی بخصوص در اماکن مقدس حکایت دارد.

پایگاه اینترنتی خبرگزاری آناتولی

جنبش های مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و جهاد اسلامی تصمیم رژیم صهیونیستی را برای تعطیلی مسجد ابراهیمی در کرانه باختری اشغالی رود اردن به بهانه جلوگیری از شیوع کرونا, محکوم کردند. حرم ابراهیمی که گفته می شود در کنار مزار حضرت ابراهیم علیه السلام ساخته شده از سال ۱۹۹۴ میلادی و پس از اقدام یک شهرک نشین به قتل ۲۹ مسلمان هنگام ادای نماز صبح, به دو قسمت مخصوص مسلمانان و مخصوص یهودیان تقسیم شده است.
یونسکو, مسجد ابراهیمی و منطقه قدیمی شهر الخلیل را در فهرست میراث جهانی گنجانده است.
این مسجد در منطقه ای قرار دارد که کاملا در کنترل اسرائیل است اما وزارت اوقاف فلسطین آن را اداره می کند.

 فرانس پرس:

شهر الخلیل یک انبار باروت در کرانه باختری تلقی می شود که در آن حدود ۸۰۰ شهرک نشین یهودی تحت حفاظت شدید ارتش اسرائیل و در محاصره حدود ۲۰۰ هزار فلسطینی زندگی می کنند.
این شهر شامل شهرکی است که نزد مسلمانان به عنوان مسجد ابراهیمی و نزد یهودیان به عنوان غار مخپلا شناخته می شود که مورد احترام هر دو طرف است.
نهاد نظامی مسئول امور غیرنظامی در کرانه باختری اقدامات لازم را برای تصویب واحدهای جدید در مرکز شهر الخلیل در سال ۲۰۱۷ انجام داد.

پرس تی وی

بر اساس گزارش رسانه های فلسطینی، اسرائیل در سال ۲۰۲۰، ۸۶۹ واحد مسکونی و سایر تأسیسات فلسطینیان را تخریب کرده است. اکثر این واحدهای مسکونی در قدس اشغالی، الخلیل و طوباس تخریب شده اند.

پایگاه اینترنتی العهد لبنان

عبداللطیف القانوع  سخنگوی حماس آزادگان جهان را به اعمال فشار بر اشغالگران به منظور توقف تجاوزگری به مساجد و نقض مستمر حقوق آن و حمایت از این مکان های مقدس در برابر ظلم اشغالگران فراخواند.
وی در گفت و گو با مطبوعات، تجاوز اشغالگران به مسجد ابراهیمی و مسجد موسی پیامبر و مسجدالاقصی را در چارچوب تجاوز مستمر به ملت فلسطین و مقدسات اسلامی آنها و تلاش برای گسترش حاکمیت بر آن برشمرد.

سفیر امارات در امریکا؛ یهودی تراز یهودیان

یوسف العطیبه سفیر امارات عربی متحده در آمریکا در مطلبی در روزنامه صهیونیستی یدیعوت احارونوت

نوشت : جامعه مذهبی امارات عربی متحده و همچنین خارجی های ساکن این کشور که از جمله متنوع ترین و پذیرنده ترین جوامع هستند, مشتاق سفر به اسرائیل و برقراری روابط عمیق تر هستند . ما نیز البته به استقبال از اسرائیلی ها برای سفر و عبادت در مرکز ابراهیمی در ابوظبی چشم داریم که یک مجتمع چند ادیانی است که شامل یک مسجد, کلیسا و کنیسه می شود که به زودی احداث خواهد شد. اقداماتی زیادی می توان انجام داد و به مسائل زیادی می توان چشم داشت. همان گونه که در مقاله خود در ماه ژوئن نوشتم, این ها راهکارهایی برای برقراری روابطی بهتر هستند. در همین حال, همسایه ما در آشوب زیادی به سر می برد.

دین درخدمت اهداف نظامی صهیونیست ها

در حالی از ادیان ابراهیمی برای توجیه دور جدید سازش استفاده ابزاری می شود که دین ازهمان ابتدا در خدمت سیاست های نظامیگرایانه رژیم صهیوینستی بوده است. خبرگزاری آناتولی در مقاله ای با عنوان ” عملیات همگرایی اسرائیل با خاورمیانه و تغییر درک امنیت ملی” به قلم “سلیم خان ینی آجون” (فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته امور اسرائیل از دانشگاه عبرانی قدس و پژوهشگر مرکز تحقیقات مدیریت بین المللی دانشگاه شانگهای) نوشت:

اسرائیل دولتی دارای ریشه های تئولوژیک/ دینی است و اداره قدس و حومه آن و اعمال کنترل معابد سه دین ابراهیمی نیز از لحاظ تئولوژیک یک مسئله امنیت ملی تلقی می شود. اسرائیل با در نظر گرفتن عوامل مختلف و مجموعه برداشت ها و ادراکات امنیت ملی تلاش می کند که درخاورمیانه موقعیت و جایگاه خود را تقویت کند.
تعداد زیادی از مورخان معتقدند سابقه تدوین دکترین راهبرد امنیت ملی اسرائیل، تا دوران درگیری عرب- اسرائیل در اوایل ۱۹۲۰ میلادی باز می گردد.

ولادیمیر یوگنیویچ ژابوتینسکی رهبر جنبش صهیونیزم رویزیونیست و موسس لژیون یهودی ارتش بریتانیا در جنگ جهانی اول و مؤسس چند سازمان تروریستی صهیونیستی نظیر بیتار، هاتزوهر و ایرگون ؛ سیاست ” پرده آهنین” را طراحی کرد و این سیاست توسط دیوید بن گورین اولین رهبر سیاسی جامعه مدرن یهودی و رقیب صهیونیزم رویزیونیست به عنوان راهبرد اصلی پذیرفته شد. در این دکترین تاکید شده بود عرب ها داوطلبانه اجازه نخواهند داد که دولت یهودی تشکیل شود. اما بعد از آنکه عرب ها قدرت خود را از دست دهند و از اخراج یهودیان از فلسطین ناامید و دچار ضعف و بیچارگی شوند، در آن صورت صلح واقعی بین عرب ها و یهود در منطقه برقرارخواهد شد. بدین سبب باید بین جامعه یهودی و عرب ها دیوار غیر قابل تخریب و نابودی احداث شود.
دکترین ” دیوار آهنین” در روند زمانی توسعه یافته در داخل اسرائیل علیه جامعه فلسطین و در خارج علیه دشمنان خارجی مهاجم برپا شده است. در حال حاضر نمی توان سیاست تسامح وتساهل دیپلماتیک اسرائیل را نادیده گرفت. اما در اصل دکترین راهبرد امنیت ملی اسرائیل برپایه عملیات و حافظت نظامی تدوین شده است.
سیاست های اجرایی در شکل گیری امنیت ملی اسرائیل بر دو پایه اصلی قدرت نظامی و قدرت دیپلماتیک قرار گرفته است. تا زمان تشکیل دولت اسرائیل در فلسطین، با توجه به شرایط خاورمیانه راهبرد نظامی سازماندهی و مدرنیزه شده است و نتیجه حاصله همکاری نظامیان و سیاستمداران اسرائیلی برپایه بینش امنیت ملی تهاجمی است. سازمان تروریستی هاگانا که در سالهای ۱۹۲۰ میلادی تشکیل و در نهایت به ارتش اسرائیل تبدیل شد، همه جامعه صهیونیستی را تحت حاکمیت بینش نظامی گری قرارداد و یهودیان راکه اقلیتی در خاورمیانه بودند برای انجام هر نوع عملیات آموزش داد و مسلح و آماده کرد. اکنون در اسرائیل ایجاد پناهگاه های مقاوم در برابر بمباران به بخشی از روش زندگی عادی مردم تبدیل شده است. اکثر جوانان یهودی در زندگی روز مره نیز لباس نظامی می پوشند و ساعاتی از اوقات خود را نیز برای خدمت در ارتش اسرائیل اختصاص می دهند. غیرنظامیان یهودی ساکن مناطق اشغالی غیر قانونی(شهرک های صهیونیست نشین) با سلاح های خودکار آزادنه در کوچه و خیابان در حال رفت و آمد هستند. بدین ترتیب تصویر و چهره یهودی مشخص و ثابتی که صدها سال در افکار عمومی جهان شناخته می شد، از بین رفته و به چهره یهودی “ارتشی نظامی گرای- اجتماعی” تبدیل شده است.

یکی به میخ و یکی به نعل سعودی ها

با وجود اینکه دور جدید سازش و عادی سازی روابط میان رژیم صهیوینستی وبرخی از کشورها ی عربی با چراغ سبز عربستان صورت گرفت و همه کسانی که در این خط وارد شدند یا مانند امارات همپیمان عربستان در جنگ در یمن هستند و یا مانند بحرین، مغرب و سودان از دست نشاندگان سعودی هستند اما ترکی فیصل  در کنفرانس امنیتی منامه سعی کرد بر نقش خود سرپوش  بگذارد. خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی از منامه نوشت:

ترکی الفیصل در ادامه شانزدهمین کنفرانس «گفتگوی منامه » گفت: ما بارها از ملک سلمان – متولی دو مسجد مقدس- و نیز از محمد بن سلمان ولیعهد عربستان شنیدیم که یک کشور فلسطینی با پایتختی بخش شرقی اورشلیم (قدس اشغالی) و راه حل منصفانه برای آوارگان فلسطینی تنها گزینه صلح آمیز برای همه ما است. نمی توان برای زخمی تازه که خونریزی دارد داروهای آرام بخش و مسکن تجویز کرد. توافقنامه های ابراهیمی، “وحی مُنزَل”نیستند. اگر این توافقنامه بر مبنای جغرافیا باشد پس بدون لحاظ کردن و گنجاندن سرزمین ابراهیم – یعنی مکه المکرمه- هیچ توافقنامه ی ابراهیمی در کار نخواهد بود! برای اینکه چنین چیزی رخ دهد، ابتکار عمل صلح عربی باید در مورد فلسطین به اجرا درآید.

پشت پرده توافقنامه های ابراهیمی از زبان احمد عقل سفیر فلسطین درعراق  

سفیر فلسطین در عراق در مصاحبه باشبکه تلویزیونی المیادین درباره واقعیت های پشت پرده  توافقنامه های موسوم به ابراهیمی گفت: ای مردم عراق, شما با مقابله با تروریسم و پیروزی بر آن خدمت بزرگی به منطقه و فلسطین و قدس کردید. عادی سازی در حال حاضر به معنای عادی سازی پیش از سال ۲۰۰۰ نیست. عادی سازی قبل از سال ۲۰۰۰ آنگونه که برادر “عریف الحفل” گفت هفت کشور در روند عادی سازی بودند. مصر ۴۰ سال در حال عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بود, ولی این روند به نفوذ میان ملت ها و به حد برنامه های همکاری نرسیده بود. آنچه اکنون در جریان است کشورهای عادی ساز روابط با دشمن و به ویژه کشورهای حاشیه خلیج (فارس) از مرحله عربی و اسلامی بودن به مرحله ای رسیده اند که بخشی از رژیم صهیونیستی محسوب می شوند؛ زیرا تمام تحولات روزانه در این مسیر جریان دارد. وزیر خارجه بحرین سه روز پیش در سرزمین های اشغالی گفت می خواهیم سال هایی که با رژیم صهیونیستی دشمن بوده ایم را با دوستی, ارتباط, شناخت و پیشرفت جبران کنیم. امارات هنگامی که توافق صلح با رژیم صهیونیستی که به توافق (حضرت) ابراهیم موسوم شده است را امضا کرد، هدفش ضربه زدن به اسلام بود تا رژیم صهیونیستی بر این منطقه سیطره یابد. هدف از توافق موسوم به آبراهام, تشکیل دین جدید ابراهیمی است و این دین به نظر یهودیان فقط متعلق به آنان است. آنها اسلام و مسیحیت را به رسمیت نمی شناسند. چهار روز پیش در امارات نماز جدیدی اقامه شد که ترکیبی از یک رکعت نماز اسلامی، نماز یهودی و حرکامت مخصوص نمار مسیحیان بود. آنها خواهان تشکیل دین جدید هستند تا بر اساس آن کشور جدیدی به اسم (حضرت) ابراهیم را تشکیل دهند. کشور ابراهیم در تعبیر آنان منطقه ای است که (حضرت) ابراهیم از “اور” تا شمال سوریه, فلسطین, لبنان, مصر و جزیره عربی پیموده است. این تعریف کشور جدید آنان است و این همان چیزی است که رژیم صهیونیستی و علمای دینی صهیونیست ها درباره آینده اعلام کرده اند. از این رو ما فقط در مرحله عادی سازی سیاسی و اقتصادی نیستیم بلکه در مرحله عادی سازی اعتقادی و ایجاد چیز جدیدی هستیم. یهودیت توانسته است وارد مسیحیت شود و چیز جدیدی را ایجاد کند. راست گراهایی که از انگلیس به آمریکا رفتند اکنون معتقدند چیزی به اسم مسیحیت وجود ندارد, بلکه مسیحیت تجدید دین یهودیت است و همه باید برای اینکه قدس تحت سیطره یهودیت باشد و زمینه برای فرود آمدن (حضرت) مسیح در منطقه فراهم شود, تلاش کنیم. رژیم صهیونیستی و مغز متفکرهای این رژیم اعلام کرده اند اسرائیل بدون قدس و قدس بدون هیکل سلیمان و هیکل معنا ندارد. تمام تحولات فعلی در راستای تحقق این اهداف رژیم صهیونیستی قرار دارد. گام بزرگ و بزرگترین هدف, عراق و فلسطین هستند. اگر خدای ناخواسته عراق وارد عادی سازی روابط شود و تسلیم این توطئه شود, منطقه به پایان می رسد.

بایدن پا جا پای ترامپ در توافقنامه های” ابراهیمی” می گذارد

با وجود اینکه بایدن خیلی از توافقنامه های دوره ترام را ملغی و یا درباره آن تردید ایجاد کرده است اما بر توافقنامه های موسوم به توافقنامه ابراهیمی مهر تایید زده است.

ایندیپندنت عربی:
چهار سال گذشته مملو از اتفاقات جدیدی بوده است که به سادگی نمی توان به آنها بی اعتنایی کرد. مهم ترین اتفاق نیز قطعا شکل گیری پدیده ای موسوم به پیمان ابراهیمی به ابتکار امارات, بحرین و اسرائیل زیر چتر آمریکا بوده است, پیمانی که ظرف چند ماه توسعه یافت و سودان و مغرب را نیز شامل شد و حالا یک بخش ثابت از سیاست خارجی آمریکاست و طرفدار نیز دارد زیرا چه کسی است که از صلح بدش بیاید؟
بنابراین صلح ابراهیمی خودش را در واشنگتن و منطقه به عنوان یک واقعیت تحمیل کرد, واقعیتی که نمی توان به آسانی از کنار آن گذشت, اما داخل دولت آینده, تیمی که سیاست خارجی را عهده دار خواهد شد, تصمیم گرفته است از این پیمان حمایت و برای استفاده دیپلماتیک از آن تلاش کند علاوه بر اینکه برای برخی از بخشهای آمریکا مرتبط با اسرائیل و کشورهای عرب خلیج ( فارس ) سود اقتصادی دارد.
بنابراین دولت بایدن سیاست ساختن روی آنچه انجام شده است و تکمیل کردن آن را در پیش خواهد گرفت و شاید به اضافه کردن شرکای جدید در این پیمان کمک کند و همچنانکه درباره توافق هسته ای مصمم است, راهکار جدا سازی مسیرها را در پیش خواهد گرفت، از یک طرف در مسیر بازگشت به توافق هسته ای با ایران حرکت خواهد کرد و از طرف دیگر از سازش ابراهیمی حمایت خواهد کرد، گویی که تناقضی وجود ندارد و مهندسان این سیاست مصلحت گرا برای کسب سود در همه جبهه ها تلاش خواهند کرد تا وضع داخلی دولت بایدن استوار شود و پس از آن هم متناسب با هر اتفاقی , سخن گفته خواهد شد.

یورو نیوز انگلیسی:

مجری: من قصد دارم که درباره توافقنامه آبراهام از شما سوالاتی بپرسم. به خاطر معتقدان به ادیان ابراهیمی این نام بر روی این توافق گذاشته شده است. آیا منافع اقتصادی کشورها در این توافق وجود دارد. آیا این منافع تجاری به نفع همه طرف های توافق است تا آنها بتوانند در آرامش بیشتری به امور تجاری خود بپردازند؟ آیا موضوع تجارت می تواند سبب شود که منطقه ای با ثبات تر ایجاد شود؟

فرید زکریا: به نظر من توافقنامه آبراهام یک توافقنامه بسیار عالی بود. این مهمترین دستاورد سیاست خارجی دونالد ترامپ بود. شاید بتوان گفت که تنها موفقیت سیاست خارجی ترامپ بود. این یک واقعیت است. شاید شما بگویید که علت ایجاد آن امنیت ملی آمریکا است اما علت آن وجود دشمنی و خصومت و ترس مشترک برخی کشورها از انقلاب اسلامی ایران است. اما این به معنای کم اهمیت بودن بخش تجاری این توافقنامه نیست. اگر بتوانیم ریشه ها, ارتباطات و هماهنگی های درونی واقعی این توافق را به روشی مستقل بررسی کنیم, بسیار عالی خواهد بود.
مجری: آیا می توان با توافقنامه آبراهام به سمت نوعی توافق کمپ دیوید حرکت کنیم یا اینکه این تنها نوعی خیالپردازی ما است؟
فرید زکریا: نه به نظرم دقیقا درست می گویید. من امیدوارم که دولت بایدن هم تلاش کند که دستاوردهایی در این رابطه کسب کند. تصور من این است که آنها قصد انجام چنین اقدامی را دارند.
مجری: به نظر شما زمانی که ترامپ سفارت آمریکا را در شهر قدس(اشغالی) تاسیس کرد, این موضوع تا چه اندازه می تواند مانع این مسیر باشد؟
فرید زکریا: تصور نمی کنم که این گونه باشد. مشکل اصلی انتقال اماکن سیاسی نیست. مشکل اساسی تر از اینها است و آن این است که فلسطینی ها باید تا اندازه ای از احترام, عزت و حاکمیت را کسب کنند. شما می توانید بخشی از شرق قدس (اشغالی) را بردارید و آن را اورشلیم نامگذاری کنید یا آنکه آن را بیت المقدس فلسطینی بنامید. اما منظور من چیست؟ منظور من این است که دیپلمات ها برای این حقوق دریافت می کنند که به این مسائل رسیدگی کنند. به نظرم راه حل هایی برای این مشکل هم وجود دارد.

اورشلیم پست:

«لیندا تامس گرینفیلد» نامزد پست نمایندگی آمریکا در سازمان ملل، در جلسه استماعی که در مجلس سنا برگزار شد؛ گفت در صورت تائید صلاحیت از سوی این مرجع قانونگذاری، با بی عدالتی علیه رژیم صهیونیستی مبارزه کرده و از کشورهایی که تن به سازش داده اند؛ می خواهد که در مجامع بین المللی، از اسرائیل حمایت کنند.
گرینفیلد همچنین گفت که با همتایان صهیونیست خود در راستای تقویت امنیت این رژیم و آنچه به زعم او «وسعت بخشیدن به دایره صلح است»؛ همکاری خواهد کرد.
وی ادمه داد: امیدوارم آن رژیم هایی که تابع توافق نامه های ابراهیمی(سازشکاران) هستند؛ در سازمان ملل هم از اسرائیل حمایت کنند.
گرینفیلد جنبش تحریم رژیم صهیونیستی را نیز غیرقابل پذیرش عنوان اعلام کرد: این اقدامات سازش ستیزانه است و مهم است که به آنها اجازه ندهیم در سازمان ملل شنیده شوند. من قصد دارم علیه آنها فعالیت کنم.
در میان اظهارات وی، تنها موردی که چندان به مذاق صهیونیست ها خوش نیامد، تصمیم احتمالی جو بایدن رئیس جمهور جدید آمریکا برای بازگشت به شورای حقوق بشر سازمان ملل است که از سوی دولت ترامپ به برخورداری از گرایشهای صهیونیست ستیزانه متهم شده بود.
گرینفیلد در توجیه این تصمیم مدعی شد: عدم حضور آمریکا در چنین مجامعی، قابلیت نفوذ واشنگتن را تحت الشعاع قرار می دهد و همین موضوع نیز انگیزه بازگشت ما به یونسکو یا تامین مالی آنروا است.

جمع بندی:

برخلاف آن چه که در ظاهر تبلیغ می شود دور جدید سازش که در پوشش توافقنامه های ابراهیمی توجیه می شود به هیچ وجه قادر به ایجاد صلح در منطقه نیست چراکه این توافقنامه ها بدون حل ریشه دار ترین بحران در منطقه یعنی بحران فلسطین صورت گرفته است و در واقع رژیم صهیونیستی به طور یک طرفه بدون اینکه خود را به توافقنامه های صلح و قطعنامه های سازمان ملل ملزم و متعهد بداند به عادی سازی روابط با برخی از رژیم های مرتجع عربی دست زده است و در واقع برای نقش تعهدات و قطعنامه و توافقنامه ها پاداش گرفته است نه عمل به آن ها و این بدین مفهوم است که به نقض تعهدات در اینده نیز ادامه خواهد دادو در این میان تایید این رویکرد از سوی دولت جدید بایدن هیچ تحول اساسی در بحران فلسطین ایجاد نخواهد کرد و این در حالی است که بقیه بحران های منطقه به نوعی زاییده بحران عمیق و ریشه دار فلسطین است. از دیگر سو کاملا مشخص و مبرهن است که استفاده از نام ” ابراهیم” برای توافقنامه های جدید سازش استفاده ابزاری از ادیان الهی برای مقاصد سیاسی و حتی نظامی است که هیچ سنخیتی با ادیان ابراهیمی ندارد و این نشان می دهد که صهیونیست ها برای رسیدن به اهداف سلطه گرانه خود هیچ حد و مرزی را نمی شناسند. از زمان تحمیل رژیم صهیونیستی بر سرزمین های اشغالی فلسطین تلاش ها و طرح های گسترده ای برای جا انداختن این رژیم در منطقه و هویت بخشی به آن صورت گرفته است که این تلاش ها به نتیجه نرسیده است و لذا در دور جدید سازش تلاش شده است از یک مفهوم دینی برای هویت بخشی به این رژیم  استفاده شود. افزون بر این در پوشش  این عبارت و نام برای اشغالگری و توسعه طلبی جدید هم استفاده می شود و اگر زمانی این اهداف در پوشش از نیل تا فرات پیگیری می شد اکنون این هدف در پوشش توافقنامه های موسوم به ابراهیمی دنبال می شود و در واقع فرض بر این است که همان مناطقی که زمانی  تحت تعالیم حضرت ابراهیم بود اکنون به تحت سلطه رژیم صهیونیستی در می اید . کشور ابراهیم در تعبیر آنان منطقه ای است که (حضرت) ابراهیم از “اور” تا شمال سوریه, فلسطین, لبنان, مصر و جزیره عربی پیموده است. این تعریف کشور جدید آنان است و این همان چیزی است که رژیم صهیونیستی و علمای دینی صهیونیست ها درباره آینده اعلام کرده اند.  به عبارت روشنتر دست رژیم صهیونیستی در راهبرد از نیل تا فرات افشاء شده و لذا به یک پوشش جدید برای توسعه طلبی روی اورده است و در این میان برخی از کشورها مانند امارات، بحرین، سودان و مغرب به اسب های تروا  تبدیل شده اند که همگی یا همپیمان یا دست نشانده سعودی هستند و دست عربستان در این خیانت بزرگ آشکار است هرچند که ترکی فیصل در کنفرانس امنیتی منامه با انتقاد ظاهری از این توافقنامه ها کوشید بر نقش ریاض سرپوش بگذارد حال آنکه اگر عربستان چراغ سبز نشان نمی داد بعید بود که این کشورها به این راحتی و با این سرعت به سمت خیانت و خنجرزدن بر پشت مردم فلسطین گام بر می داشتند. آنچه در این میان خطرناک است که اینکه جامعه جهانی متوجه خطرات نهفته در توافقنامه های موسوم به “ابراهیمی” نشده و حتی در این باره فکر نشده که چطور دولت ترامپ که چهار سال در خدمت دولت راستگرای نتانیاهو بوده به یکباره به فکر صلح افتاد و اگر اقدامات ترامپ در اینباره صلح را به منطقه به ارمغان اورده پس چرا بقیه اقدامات و توافقنامه ها ترامپ صلح آور نبوده و به سرعت از سوی رئیس جمهور بایدن ملغی شد؟ براین اساس هیچ تردید نیست که اغماض در این زمینه فجایع جدیدی برای منطقه و جهان رقم خواهد زد که علاوه بر طرف های جدید سازش جامعه جهانی و در راس آن سازمان ملل متحد ، اتحادیه اروپا و دولت جدید بایدن نیز در قبال آن مقصر خواهد بود. اگرجور اشغالگری ها و توسعه طلبی های گذشته را فلسطینی ها یا مردمان همجوار ان کشیدند جور توسعه طلبی های جدید را مردمان سراسر خاورمیانه خواهند کشید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.