مخالفان دولت عربستان سعودی در شهر بریده در استان القصیم در نجد اخیرا با برگزاری تظاهرات گسترده شبانه به شرایط اقتصادی و اجتماعی اعتراض کردند و شعارهایی بر ضد سیاستهای نظام سرکوب گر آل سعود به ویژه محمد بن سلمان ولیعهد این کشور سر دادند. این تظاهرات از لحاظ شکلی، زمانی، جغرافیایی، و مضامین شعارها بی سابقه بوده و پیامهای مهم سیاسی در بر دارد. بدر السحیبانی سخنگوی رسانهای پلیس استان قصیم اعلام کرد که در این تظاهرات، شماری از شرکت کنندگان بازداشت و برای محاکمه به دادستانی تحویل داده شدند. بسیاری از کارشناسان سیاسی برگزاری این تظاهرات را سر آغاز تحولات جدید در این کشور اعلام کردند که در آینده خود را نشان خواهد داد. این پیش بینی کارشناسان به دلایل زیر اعلام شده است:
۱- از چهار دهه پیش تاکنون تظاهرات ضد دولت آل سعود در مناطق پیرامون بوده و عمدتا در شهرهای شیعه نشین العوامیه، قطیف، احساء، یا تاروت در شرق این کشور کم و بیش برگزار می شد و پلیس این کشور بدون هیچگونه نگرانی حقوق بشری و یا محکومیت جهانی آن اعتراضات را با شدت سرکوب می کرد و معمولا با تانک و مشت آهنین به مقابله با تظاهرکنندگان می رفت و بعد به حق یا نا به حق با بازداشت و محاکمه تعدادی از جوانان، آن ها را به اتهام سرپیچی در برابر امیر در ملآ عام سر می برید و اعلام می کرد که مخالفت با اولی الامر نتیجه ای جز سرکوب ، کشتار و ویرانی برای معارضان ندارد. این تظاهرات به علت نسبتاً اقلیت بودن شیعه در این کشور چندان تهدید جدی برای کاخ نشینان ریاض نبوده است. حتی زمانی که نظام سعودی شیخ محمد باقر النمر بزرگ روحانی این منطقه را بازداشت و سپس اعدام کرد نظام آل سعود نه تنها نگرانی زیادی نداشت که به علت وجود منابع عظیم نفت و گاز در شرق سعودی و تلاش برای ایجاد ترس در میان کمپانی های چند ملیّتی در از دست دادن این ثروت ها وامکانات عظیم درآمدی، بزرگنمایی تهدید شیعیان در اذهان مردم این کشور برای نظام حاکم آورده داشته و به حمایت بیشتر کشورهای غربی از نظام آل سعود می انجامید. این کارشناسان همواره اعلام می کردند که تظاهرات اقلیتی در مناطق پیرامونی و حاشیه ای شیعه نشین شرق و یا جنوب عربستان که پایگاه اقلیت اسماعیلی است هیچگاه تهدید فوری برای این نظام نمی تواند باشد ولی تظاهرات اخیر در قصیم در منطقه نجد و در نزدیکی ریاض پایتخت این کشور دیگر تظاهرات اقلیتی نیست و همه تظاهر کنندگان سنی و وهابی بودند. این تظاهرات به علل جغرافی، مذهبی، بافت قبیله ای،و دلایل سیاسی و اجتماعی یک تحول شمرده می شود که می تواند تضادها را به مرکز منتقل کرده و موجودیت این نظام را تهدید کند.
۲- در اعتراضات شهر بریده قصیم، تظاهر کنندگان به سیاست های اقتصادی نظام در گسترش بیکاری و فقر اعتراض داشتند که به علت ظهور و واگیری کورونا، بحران اقتصادی نسبت به گذشته تشدید شده است. از نگاه جامعه شناسی سیاسی عبور مردم از بافتهای قبیله ای و اتحاد حول محور نیازهای اجتماعی نشان از تحول در جامعه بدوی شبه جزیره عرب است و آغاز تشکل اجتماعی با تعریف مدنی شمرده می شود. پر واضح است که سیاست های گسترش طلبانه برون مرزی عربستان سعودی در برندازی نظام در سوریه و عراق و اعلام جنگ بر ضد یمن و اعلام حمایت از کودتا در مصر و تقدیم هدایای مالی برای کسب وجاهت در عرصه بین المللی، هزینه های بسیاری بر بودجه ریاض تحمیل کرده است. طبق برآورد کارشناسان نظامی، محمد بن سلمان ولیعهد این کشور تنها در جنگ ظالمانه یمن که از شش سال پیش اعلام و تا کنون ادامه دارد، بیش از چهار صد میلیارد دلار هزینه کرده است. همچنین ریاض برای حمایت از کودتا علیه حکومت مرسی و اخوان المسلمین در مصر تاکنون بیش از پنجاه میلیارد دلار به رژیم ژنرال سیسی کمک کرده است و بیش از این مبلغ بر روی تروریست ها در سوریه سرمایه گذاری کرده است. این سیاست های هزینه بر، جامعه سعودی را فقیر کرده است و حتی ذخیره های عظیم مالی این کشور در خارج نیز تحلیل رفته . از هزار و دویست میلیارد دلار دارایی صندوق سرمایه گذاری ملی سعودی هفت سال پیش زمان به قدرت رسیدن ملک سلمان در عربستان اکنون تنها چهارصد میلیارد دلارباقی مانده است و این شرایط مهمترین سلاح در دست نظام برای مقابله با نارضایتی اجتماعی یعنی سیاست ریخت و پاش پولی را تا حد زیادی ناکارآمد کرده است.
۳- اگر تاریخ آل سعود و شکل گیری دولت عربستان سعودی و نظام حاکم بر این کشور را بررسی کنیم در می یابیم که این نظام سیاسی در نتیجه فرایند دولت سازی مشابه در دیگر کشورهای جهان پدید نیامده بلکه شرایط خاصی در شکل گیری آن نقش داشته که فهم آن مهمترین ابزار تحلیل وقایع و تحولات اجتماعی این کشور شمرده می شود. این نظام بر پایه جنگهای قبیله ای و نظام غنایم مبتنی بر تکفیر مخالفان و حلیت ریختن خون آنها و غارت اموالشان پدید آمده و با کمک استعمارگران انگلیسی بر این کشور سلطه یافته و از این جهت بی شباهت به رژیم صهیونیستی از نظر کاربرد سیاسی خشونت نیست و از آن زمان تاکنون درمدیریت اقتصادی اجتماعی و از درآمدهای هنگفت نفتی و مراسم حج نوعی جامعه رفاه پدید آورده که عنصر اصلی آن تقسیم غنائم نفتی میان خود و جامعه است. همچنین این نظام به علت سیاست های سرکوب مردم خود بویژه در شرق شیعه و جنوب اسماعیلی و حجاز در غرب عملا متکی به هسته مرکزی بدوی و وهابی بوده که در برگیرنده سه استان ریاض، قصیم، و حائل است که تقریبا ۸۰% کارکنان ساختار دولتی به ویژه نیروهای نظامی و ماشین سرکوب از این مناظق بوده است. در تاریخ دولت سعودی استمرار نظام همواره متکی به انسجام و اتحاد قبایل بدوی منطقه نجد بوده است. آغاز اعتراضات کنونی در هسته مرکزی قدرت در سعودی پدیده جدیدی است که تهدیدی جدی برای این نظام شمرده می شود.
۴- بررسی مدیریت سیاستهای اقتصادی در عربستان سعودی به علت انتخاب مدل جامعه رفاه اهمیت زیادی دارد. توزیع درآمدهای نفتی میان بیش از چهار هزار شاهزاده خاندان سعودی و بخشی از مردم مهمترین عنصر مدیریت سیاسی در این کشور بوده که محور نوعی ثبات اجتماعی نیز شمرده می شود. در میان جامعه کنونی سعودی نه تاریخ مشترک و نه سابقه تمدن سازی مشترک و نه حتی یکپارچگی مستقل در ادوار تاریخی گذشته در میان اقوام این کشور دیده می شود. تنها پیوند اجتماعی در این کشور، تقسیم درآمدها و حضور نظام سیاسی واحد در راس قدرت بوده است. در حال حاضر نظام قبیله به عنوان محور تشکلهای اجتماعی همانند هزاران سال پیش همچنان حاکم است و دولت سعودی با ارتباط سخاوتمندانه با سران قبایل مدیریت سیاسی را انجام می دهد. سیاستهای غلط نفتی محمد بن سلمان در سال گذشته که به کاهش شدید قیمت نفت در سطح جهان انجامید و رکود اقتصاد جهانی به علت گسترش واگیری کرونا و کاهش تقاضا برای نفت در نتیجه آن، عملا عربستان را از درآمدهای هنگفت اقتصادی محروم کرد و برای چندمین سال پیاپی این کشور را با کسری بودجه مواجه ساخت. سیاست های دخالتگران سعودی در جهان عرب و اسلام و تلاش برای کسب نفوذ و پرستیژعملا هزینه های مدیریت این سیستم نفوذ را افزایش داد. بهم خوردن تعادل میان درآمدها و هزینه ها عملا تعادل نظام را برهم زده و رفتارهای نظام را تغییر داده است. این نظام وهابی که روزگاری مالیات را پدیده و بدعت غربی و غیر اسلامی تعریف می کرد و مدعی بود که تنها نظام بدون مالیات در جهان است، اکنون به علت شرایط بد مالی ناگزیر به اعمال نظم مالیاتی شده است. نظام سعودی از سال گذشته همه معاملات خرید را مشمول ۱۵% مالیات بر ارزش افزوده کرده وقیمت حامل های سوختی را تا صد در صد افزایش داده و بهره وری و حقوق مسکن و نفرات خانواده را که پدرش هفت سال پیش به کارکنان دولت بخشیده بود پس گرفته و مجموع این سیاستها جامعه سعودی را در ابعار معیشتی تحت فشار و فقر قرارمی دهد. البته اعمال نظام مالیاتی ماهیت ریعی دولت را تغییر می دهد و از این پس مردم انتظار دارند که دولت در برابر آنها پاسخگو باشد.
۵- سیاست دولت بایدن رئیس جمهور جدید امریکا برای ریاض در مورد پایان دادن سریع به جنگ کثیف در یمن می تواند حجم انفجار اجتماعی و سیاسی در عربستان را افزایش دهد. امریکا می گوید ریاض در شش سال گذشته نشان داد که با تمام حمایت و مشارکت نظامی آمریکا و متحدانش توان یکسره سازی نظامی در این جنگ را ندارد و ادامه این جنگ بزرگترین فاجعه سیاسی – نظامی – اخلاقی پس از جنگ دوم جهانی برای غرب را گسترش می دهد که آبرویی برای حامیان غربی نیز باقی نمی گذارد. حاکمان سعودی از آغاز این جنگ، ضرورت محدود سازی نفوذ انقلاب اسلامی در مرزهای سعودی را به عنوان هدف مطرح کردند و تلاش داشتند تا جبهه داخلی را با خود همراه سازند. آنها در جلب همراهی جامعه داخلی در این جنگ موفق نبودند و عمدتا با بکارگیری مزدوران گوناگون این جنگ را مدیریت کردند و زمانی این جنگ می تواند کارکرد اجتماعی داخلی داشته باشد که به پایان خود برسد. به عبارت دقیقتر تا زمانیکه جنگ ادامه دارد دو گزینه بر و باخت همچنان مطرح است اما اگر جنگ پایان یافت وضعیت برد و باخت دو طرف بر اساس اهداف اعلامی روشن و آشکار می گردد. خروج نظام سعودی از جنگ یمن به عنوان طرف بازنده که نتوانست اهدافش رامحقق کند تهدیدی جدی برای این نظام خواهد بود. مردم سعودی آنگاه خواهند پرسید که چرا کشورشان اینهمه هزینه کرده و تلفات داده است ؟و چرا دولتمردان آنها در محاسبات جنگ اشتباه کردند؟ و دلیل شکست نظامی ارتش سعودی که امکانات عظیم مالی در اختیار دارد و تا دندان مسلح به مدرنترین سلاحهای جهان است در برابر مردم فقیر و پابرهنه یمن چیست؟. معمولا جوامع زمانی به حرکت در می آیند که تحت فشار سیاسی و اقتصادی هستند و پاسخ قانع کننده برای پرسشهای خود پیدا نمی کنند.