نصیبا مرادی: دوران پس از انقلاب دوران احیای مجدد ادبیات فارسی است.

0 450

اشاره: نصیبا مرادی ، کارشناس ارشد مشاوره خانواده. از کودکی علاقه به ادبیات داشتم و نه تنها اشعار شعرا را حفظ می کردم، همیشه سعی میکردم مفهوم و معنای آنها را هم درک کنم. از نوجوانی علاقمند به نوشتن بودم و در دوره جوانی داستانهای کوتاه می نوشتم. به طور اتفاقی وارد دنیای شعر و سرایش شدم دقیقا مهر ماه سال ۹۴. اولین بیتی که گفتم در یک گروه نه چندان حرفه‌ای ادبی سه تا کلمه دادند و گفتند یک بیت شعر بگوییم و هر کس برنده بشود تصویر نوشته شعرش طراحی خواهد شد، دقیقا یادم هست با کلمات “خمار، غمزه، پادشاه” بود و من گفتم:

به عالمی نفروشم نگاه و غمزه ی مستت

که پادشاه جهانم ازین خمار که داری

و جالب بود که بیت من انتخاب شد و انگیزه بسیار قوی برای یادگیری و تلاش که هنوزم ادامه دارد.»

 

فرهنگ اسلامی: پس شما استعداد ذاتی برای سردون شعر دارید برای یادگیری قواعد و سبکهای شعر و یا داستان از کدامیک از استادان بهره‌ برده‌اید؟

نصیبا مرادی: من معتقدم یادگیری جزو لاینفک اصول شعر سرودن و نگارش داستان است و پایان ندارد. هر روز می شود نکته جدیدی از دریای لامتناهی ادبیات آموخت و من نیز از این قضیه مستثنی نبوده ام. بیشترین آموزه‌هایم را مدیون استاد بزرگوارم استاد مرتضی امیری اسفندقه در حلقه ادبی روشنا، استادان بزرگوارم آقایان سعید بیابانکی، محمود حبیبی کسبی، علی داوودی، ناصر فیض در محفل ساعت شعر و خانمها یوسفی و مستشار نظامی عزیز هستم.

در حوزه داستان در محضر استادی نبودم و بیشتر به صورت تجربی و با مطالعه آثار روز دنیا چگونه نوشتن را آموختم.

فرهنگ اسلامی: چطور شد که وارد عرصه شعر کودک شدید؟ از شعر کودک برایمان بگویید.

نصیبا مرادی: من با غزلسرایی شعر را شروع کردم، اما حدود دو سال پیش با بزرگتر شدن دخترم و علاقه وافر او به کتاب و علی الخصوص شعر کودکانه، احساس کردم چقدر در حوزه شعر کودک کار خوب و باکیفیت اندک است و فکر کردم به عنوان یک مادر وظیفه ام حکم می‌کند، بیاموزم و در این حوزه خودم را محک بزنم. در محضر استادان بزرگوار مصطفی رحماندوست و بیوک ملکی در حال تلمذ هستم و تجربه‌هایی ناب و شگرف در این زمینه به دست آوردم. متاسفانه وقتی صحبت از شعر  کودک است بسیاری از دوستان فکر می‌کنند کودکان درک درستی از شاعرانگی و صنایع ادبی ندارند و اگر فقط کلمات موزون و آهنگین باشند، کودکان را جذب خواهند کرد. در حالی که بنده به تجربه دریافته ام، علاقه و دقت کودکان به شعرهایی با صنایع ادبی و صور خیال بهتر، بیشتر است. همچنین متاسفانه خلا بسیار عمیقی در توجه به موضوع های شناختی، اخلاقی و فرهنگی برای نگارش کتابهای کودکان به چشم میخورد که امیدوارم من به عنوان عضو کوچکی از دایره شاعران کودک بتوانم در حوزه ی این کمبودها فعالیت داشته باشم.

 

فرهنگ اسلامی: حالا که وارد عرصه شعر کودک شده اید بنظر شما بهترین شاعران شعر کودک چه کسانی هستند؟

نصیبا مرادی: البته شاعران بزرگواری چون استادان مصطفی رحماندوست، بیوک ملکی، ناصر کشاورز، غلامرضا بکتاش و خانم شکوه قاسم نیا و مرحوم منوچهر احترامی توجه ویژه ای به حوزه شعر کودک با تمام ریزه کاریها داشته اند، اما آیا این تعداد انگشت شمار شاعر خوب جوابگوی این حجم عظیم مخاطب کودک و نوجوان خواهند بود؟

نکته دیگری که لازم است یادآور شوم، پتانسیل فرهنگی ادبیات فارسی برای شناساندن آداب و رسوم و فرهنگ ایران و فارسی زبانان کشورهای دیگر به سایر مردم جهان است. البته از این قابلیت بیشتر در حوزه ادبیات داستانی کودک میتوان بهره برد، چرا که ترجمه شعر موزون فارسی به دیگر زبانها شاید آنطور که باید  و شاید حق مطلب را ادا نکند  و کیفیت اشعار را تحت الشعاع قرار دهد.

فرهنگ اسلامی: شما از جمله شاعرانی هستید که در دیدار شاعران را مقام معظم رهبری بوده‌اید. این دیدار را چگونه توصیف می‌کنید؟

نصیبا مرادی: بنده بعد از دیدار سال ۹۸ شاعران با مقام معظم رهبری در نیمه ماه مبارک رمضان، افتخار این را داشتم که به عنوان راوی این دیدار، مطلبی را به صورت روایت برای صفحه ارزشمند خامنه‌ای ریحانه بنویسم که تجربه‌ای منحصر به فرد برایم بود. چون با نگاهی موشکافانه تمام برخوردها و رویدادهای آن شب مبارک را از نظر  گذراندم و درچند قسمت در این صفحه بارگذاری شد. صفحه خامنه‌ای ریحانه، در حوزه نگاه ویژه به فعالیت زنان و جامعه و خاانواده فعالیت دارد و بیانات مقام معظم رهبری را در این حوزه و موضوعات دیگر به اشتراک میگذارد. علاوه بر خاطره نگاری شب دیدار ، بنده افتخار همکاری با این صفحه را در چند موضوع کودکانه و اشعار موضوعی داشته‌ام.

فرهنگ اسلامی: نظر شما درباره شعر کوششی و شعر جوششی چیست؟

نصیبا مرادی: بنده همان طور که اشاره کردم مشاور خانواده ام و طبیعتا رشته تحصیلیم باعث شده بسیار نگاه مثبتی به رویدادهای زندگی داشته باشم که طبیعتا این نگاه در شاعرانگیم هم بی تاثیر نبوده است، نه اینکه تلاش کنم به صورت کوششی امید را در اشعارم تزریق کنم، بلکه حتی در اشعار غمگین و تلخم هم به صورت ناخودآگاه رگه هایی از امید به چشم میخورد که بارها استادان بزرگوار به این نکته اشاره کرده اند.

 

فرهنگ اسلامی: شما داستان‌های کوتاه هم می‌نوشتید و می‌نویسید، چه موضوعاتی را دنبال می‌کنید؟

نصیبا مرادی: داستانهای کوتاه که مینوشتم بیشتر نگاهی متفاوت به موضوعات اجتماعی بود. اتفاقهایی که شاید بسیار معمولی به نظرمی آیند  ولی در قالب داستانی کوتاه جذاب و مخاطب پسند می شوند و چون جامعه امروز ، دنبال ایجاز است فکر میکنم داستانهای کوتاه جزو پرطرفدارترین داستانها  باشند.

فرهنگ اسلامی: وبالاخره نظر شما در مورد شعر قبل و بعد انقلاب چیست؟

نصیبا مرادی: در مورد اشعار قبل  و بعد انقلاب، بی تردید دوران پس از انقلاب را شاید بتوان دوران احیای مجدد ادبیات و اشعار فارسی دانست. شاعران بلند آوازه ای که هر کدام به تنهایی گنجینه ای ارزشمند برای فارسی زبانان هستند و طی چند سال نزدیک به هم تحولی شگرف در شعر به وجود آوردند.

فرهنگ اسلامی: آیا تفاوتی بین شعر زنان با مردان می‌بینید؟

نصیبا مرادی: تفاوت شعر زنان با شعر مردان به زعم من بیشتر در  حوزه نگاه متفاوت احساسی به مسائل است.

فرهنگ اسلامی: از اینکه این فرصت را در اختیار ما گذاشتید، سپاسگزاریم و برای شما آرزوی توفیق هرچه بیشتر داریم.

نمونه اشعار:

 

۱

زل زد به من آیینه ی غمبارتر از من

حرفی نزد آن زن،  زن تودارتر از من

 

حرفی نزد اما پر حرف است نگاهش

افتاده به خاک این من بیمار تر از من

 

در خلوت شب، با نم اشکی که فرو ریخت

صد خاطره آوار شد آوارتر از من

 

چرخیدم و چرخیدم و جز خویش ندیدم

کو عاشق دیوانه! خودآزارتر از من؟

 

می سوزم و آتش زده ام هستی خود را

در عشق کسی نیست سزاورتر از من

 

درد آمده دنبال که؟ جز من که کسی نیست

دنبال حریفی است جگردار تر از من؟

 

با اینکه شب از نیمه گذشته است، چه خوب است

جمعند غم و یاد تو، بیدارتر از من

 

 

۲

دیگر مجال گریه ی بی اختیار نیست

بانو بخند! جبر جهان، ماندگار نیست

 

خود را اسیر غصه مکن!  صبر پیشه کن

ای کوه درد! چون تو کسی استوار نیست

 

مگذار هر که میگذرد زخمی ات کند

هر مدعی که لاف زده غمگسار نیست

 

خود را به دست باد مده، ریشه دار باش

جز تو گلی شکفته به این شاخسار نیست

 

گیسو بباف! وقت پریشانی ات گذشت

زیباتر از ستاره ی دنباله دار نیست

 

بانو! شکوه خنده ات اعجاز می کند

دیگر زمان گریه ی بی اختیار نیست

 

 

۳

اگر چه زخمی ام، بال و پرم را باز خواهم کرد

شبی با یاد تو از این قفس پرواز خواهم کرد

 

زمین را با تمام جذبه اش از یاد خواهم برد

دوباره عشق را از آسمان آغاز خواهم کرد

 

فریب بازی ابلیس و گندم را نخواهم خورد

برای خوشه های زرد گندم ناز خواهم کرد

 

به دنبال خیال خیس باران بال خواهم زد

میان رقص باران ناگهان اعجاز خواهم کرد

 

تمام دردهایم را به گوش باد خواهم گفت

تمام ابرها را با خودم همراز خواهم کرد

 

دهان زخم های کهنه را، با مرگ خواهم بست

دری تازه به روی زندگانی باز خواهم کرد

 

 

۴

منم شبیه تو یا تو شبیه من؟ دریا

که باطنا منی انگار وظاهرا دریا

 

زبان مشترک ما زبان دلتنگی است

بیا و حرف دلت را بگو به من دریا

 

سکوت کرده ام اما پر از صدای شبم

به جای من بخروش و بگو سخن دریا

 

چقدر دست به دامان موجها شده ای

بمان! مرو! از خویش دل نکن دریا

 

مپرس نام مرا! من زنم الهه صبر

مرا به وسعت صبرم صدا بزن: «دریا»

 

به پیشواز غرورم بیا! مرا دریاب

مرا ببر به ملاقات خویشتن دریا

 

۵

نمی دانم چرا از خاطرات تلخ، خرسندم

که بین کوهی از دلواپسی ها، باز می خندم

 

نمی دانم صبورم کرده زخم از دوستان خوردن!

نه… شاید تکه سنگی از تبار بغض الوندم

 

پر از تنهایی ام، میترسم از حس صمیمیت

تمام فعلهای مفردم را جمع می بندم

 

اگرچه راه و رسم دلبری را هم نمی دانم

همیشه متهم بودم که لبخندست ترفندم

 

گناهم  کم نیاوردن علی رغم شکستن هاست

شبیه رویش هرباره در پایان اسفندم

 

کسی را در حریم امن «من» با «من» نمیخواهم

فقط محتاج آغوش پر از مهر خداوندم

مصاحبه کننده: سید احمد شهریار

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.