این انگاره که اسلام بوسیله شمشیر در جهان منتشر شد بطور کلی بی اساس است.برای رد این نظریه غرض آلود دلایل متعددی وجود دارد که به پاره ای از آنها اشاره می شود:
- در عصر پیامبر تجهیزات نظامی چندان پیشرفتی نکرده بود .ستون فقرات تجهیزات نظامی اسلحه متداولی نظیر تیر وکمان وشمشیر و نیزه وزره های ساده وسپر های معمولی تشکیل می داد. اگر پیشرفتی هم در صنایع نظامی صورت گرفته بود در امپراطوری های بزرگی نظیر پارس ، روم ، چین ، و چند جای دیگر رخ داده بود و عربستان از آن پیشرفت ها باندازه ای بی بهره بود که هنگامی که سلمان فارسی پیشنهاد حفر خندق بعنوان یک دفاع غیر عامل داد موجب غافلگیری سپاه مشترک قریش و یهود گردید.در دنیائی که ما از آن سخن می گوئیم نیروی انسانی در جنگها حرف اول را می زدو تجهیزات نظامی در درجه دوم اهمیت قرار داشت.
- در دنیای قدیم و دقیقا در عصر ظهور اسلام اندازه لشگر ها نمونه معنی داری از اندازه جمعیت شهر ها و واحد های سیاسی بود.امپراطوری های بزرگ نظیر پارس و روم جمعیت های فراوان و لشگر های بزرگ داشتند.واحد سنجش ابعاد لشگر های آنها بعضی اوقات صدهزار نفر بود. در هنگامه جنگهای پیوسته پارس و روم جابجائی جمعیتی سنگین رخ می داد و تحولات اجتناب ناپذیر اجتماعی را در پی داشت.
- جمعیت امپراطوری ساسانی را از چهل میلیون نفر تا صد وچهل میلیون نفر تخمین زده اند.البته قابل درک است که در زمان های متفاوت ارقام متفاوت از جمعیت این امپراطوری نقل شده باشدچون این امپراطوری پیوسته با امپراطوری روم در حالت جنگ بسر می برد و سرزمین هائی بین آنها رد وبدل می شد واندازه این امپراطوری ها تغییر می کرد.از سوی دیگر جمعیت امپراطوری روم بیشتر از امپراطوری ساسانی بود روم باران اروپا و آفتاب آسیا را در اختیار داشت ورابطه مستقیمی بین بارش نزولات آسمانی و پوشش گیاهی و تولید غذا و افزایش جمعیت وجو دارد.
- جمعیت دو امپراطوری ساسانی و روم شرقی بر روی هم بین دویست میلیون تا سیصد میلیون نفر تخمین زده می شود . روم شرقی امپراطوری بزرگی بود که در سه قاره اروپا و آسیا و آفریقا سرزمین داشت.
- درجنگ بدر تعدادسپاهیان اسلام فقط ۳۱۳ نفر بودند که برای مقابله با سپاه شرک که از مکه بسوی مدینه سرازیر شده بود از مدینه خارج شده بودند.در آن زمان در عربستان سیستم سرباز گیری وجود نداشت و در هنگام جنگ زنان ، کودکان ، بیماران و مردان سالخورده معمولا در شهر می ماندند و مردانی که توان جنگیدن داشتند از شهر خارج می شدند.اگر تعداد زنان و کودکان و بیماران و مردان سالخورده را پنج برابر مردان آماده برای جنگ در نظر بگیریم باید بگوئیم در آن هنگام جمعیت مدینه نمی توانسته بیش از ۱۶۰۰ نفر بوده باشد. در صورتیکه تعداد آنها را دوبرابر در نظر بگیریم بازهم کل جمعیت مدینه نمی توانسته در آن هنگام به چهار هزار نفر برسد.
- در هنگام جنگ احد جمعیت مدینه به دلیل مهاجرتهای پیوسته مسلمانان از مکه به مدینه افزایش یافته بود و اصولا مدینه می رفت که یک شهر مهاجر پذیر شود.هنگام یورش سپاه شرک از مکه به مدینه حدود هزار نفر نیروی مدافع از شهر خارج شدند که سیصد نفر آنها بدلایل سیاسی از همراهی با مسلمانان سر ، باز ،زدند واز عبدالله بن ابی سرکرده منافقان و ناراضیان مدینه پیروی نمودند. بنا بر این در آن هنگام نیز شهر مدینه بین پنج تا حداکثر ده هزار نفر جمعیت داشته است.
- در زمان جنگ خندق تعداد مدافعان مدینه به سه هزار نفر رسید و این بدان معنی است که جمعیت آن روز مدینه به بیش از پانزده هزار نفر بالغ می شده.
- اصولا شبه جزیره عربستان همواره با مشگل فقر جمعیت روبرو بوده است.قسمتی از شبه جزیره عربستان را الربع الخالی می نامند . این قسمت منطقه بیابانی و شنی گسترده ای است که جزئی از صحرای عربی است. الربع الخالی امروزه قسمت بزرگی از خاک عربستان سعودی ، یمن ، عمان ، و امارات متحده عربی را در بر گرفته است ویکی از بزرگترین صحرا های ماسه ای دنیا می باشد. صحرای الربع الخالی در خط طول ۴۵ درجه شرقی تا خط طول ۵۶ درجه شرقی در حدود ۱۲۰۰کیلومتر و در امتداد خط عرض ۱۶ درجه شمالی تا ۲۳ درجه شمالی یعنی در حدود ۶۴۰ کیلومتر با وسعتی برابر با ۷۷۰۰۰۰کیلومتر مربع[در حدود ۴۶در مساحت ایران ] می باشد.در ربع الخالی چشمه و چاه آب وجود ندارد و امکان زندگی مخصوصا در دوران قدیم در آن به آسانی میسر نبوده و این سرزمین خالی از جمعیت بوده است.البته این منطقه امروز یکی از غنی ترین منابع نفتی جهان بشمار می آید. سایر مناطق عربستان نیز کما بیش از مشگل کم آبی رنج می برند. امروزه که عربستان سعودی روزانه بیش از ده میلیون بشگه نفت صادر می کند و امکانات گوناگون نظیر وسایل وماشین آلات حمل و نقل و آب شیرین کن و وسایل سرمائی و امکان واردات مواد غذائی از سراسر جهان در اختیار دارد جمعیتی در حدود بیست میلیون نفر دارد و باین جمعیت باید ده میلیون مهاجر را نیز افزود که عمدتا در صنایع نفت و گاز مشغولند.در زمان پیامبر اسلام (ص) جمعیت شبه جزیره عربستان نمی توانسته از یک میلیون نفر تجاوز کند وبا هر گونه محاسبه ای نیروی نظامی برخاسته از این جمعیت [اگر تمام آنها را نیز جزء جامعه مسلمانان بشمار آوریم]نمی توانسته با نیروی نظامی مجهز و جنگ آزموده و سازمان یافته ساسانیان و روم شرقی رویاروئی کند مگر آنکه در نیروهای این دو امپراطوری انگیزه جنگ با اسلام وجود نداشته باشد.
- در حمله مغول که بین سالهای ۱۲۱۹ تا ۱۲۵۶ میلادی [۶۱۶ تا ۶۵۴ هجری قمری]مغولها به عمر امپراطوری خوارزمشاهیان و حکومت های محلی اتابکان سلجوقی پایان دادند.چنگیز خان پس از چیره شدن بر چین و تسخیر این کشور پهناور عملا با قلمرو خوارزمشاهیان همسایه شد .وبا قتل عام ۴۵۰ تاجر وفرستاده در بار مغول بوسیله حاکم اطرار نخستین لشگر کشی مغولها در پائیز سال ۶۱۶ هجری قمری صورت گرفت.. دومین موج حمله مغولها ، ده سال بعد یعنی در سال ۶۲۶ هجری قمری صورت گرفت و به حیات بقایای خوارزمشاهیان پایان داد. در این حملات طوس و نیشابور با خاک یکسان شد و سایر شهرها نظیر دامغان ، ری ، قم ، قزوین ، همدان ، مراغه ، و اردبیل مورد حمله و تاخت وتاز قرار گرفتند.سومین حمله بفرماندهی هولاکوخان در سال ۶۵۴هجری قمری صورت گرفت و سپاهیان مغول موفق به فتح بغدادشدند. در این حملات قتل عام های وسیع صورت گرفت بطوریکه برخی از گزارشها بر نجات فقط یک هزارم جمعیت شهر ها دلالت دارند. حتی اگر این گزارش ها را اغراق آمیز بدانیم بازهم باید بپذیریم که قتل عامهای بی سابقه ای رخ داده که تنها با قتل عامهای جنگجویان صلیبی در فلسطین و شام قابل مقایسه است.ولی مردمان این مناطق به دین مغولها در نیامدند و مغولها مآلا مسلمان شدند و اسلام را در مغولستان و چین غربی و شبه قاره هند گسترش دادند.امپراطوری مغولی هند ویا گورکانیان هند یک امپراطوری بزرگ و پهناور و مشوق فرهنگ و تمدن اسلامی و زبان فارسی بود.. اگرچه اسلام پیش از گورکانیان وارد هندوستان شد وقطب منار که بلند ترین سازه آجری جهان بطول ۷۲ مترو در پنج طبقه است و بروی آن آیات قرآن مجید نوشته شده در سال ۱۱۹۹میلادی بنیاد گذاشته شده است ولی گورکانیان در ترویج اسلام و تقویت زبان فارسی و رعایت موازین فرهنگی در هند سابقه قابل توجهی دارند. علاوه بر همه این ها قلعه سرخ با هزار زبان از شیفتگی مغولها نسبت به زبان فارسی که آن را زبان تشیع می یافتند سخن می گوید.این قلعه در حقیقت یک قصر سلطنتی است که در گوشه گوشه آن اشعار فارسی به چشم می خورد.
- پای هیچ جنگجوی عربی به شبه جزیره مالزی و مجمع الجزایر اندونزی و جزائر کارائیب[غرائب]نرسیده ولی مردمان این سرزمین ها به اختیار خود به اسلام گرایش پیدا کردند و امروز بزرگترین کشور اسلامی روی کره زمین کشور اندونزی است که امپریالیسم با جدیت می کوشد دین این مردم را تغییر داده و نیز از هرگونه گرایش آنها به مذهب تشیع بشدت جلوگیری می نماید.
- امروزه که برخی از نخبگان غرب به اسلام گرایش پیدا می کنند و مسلمان می شوندآیا به دلیل شمشیر قدرتمندی است که در دست دولتهای کشور های اسلامی است؟. این دولتها که غالبا دست نشاندگان امپریالیسم هستند. راستی چرا روژه گارودی ها ، جان کوپر ها ، مک الواین ها ،حامد الگار ها و……از کشور های گوناگون غربی مسلمان می شوندو با پذیرش اسلام انواع محدودیت ها و محرومیت ها را به جان می خرند وخم به ابرو نمی آورند.چرا امروز قرآن علت اصلی گرایش فرهیختگان حق طلب در سراسر جهان شده است و از ژاپن تا لیسبون و از استرالیا تا ایرلند مخاطبان فراوانی یافته بگونه ای که موجب خشم دولتهای غربی شده و آنان را به تشویق انواع تبلیغات زهر آلود علیه قرآن و پیامبر اسلام و حتی اصل توحید واداشته است؟.
پس واقعیت چیست؟ چه اتفاقی در تاریخ رخ داده است؟ واقعیت این است که اسلام یک انقلاب جهانی در جهان در دهه های اول هجری بوجود آورد. نظام ارزشهای اجتماعی که اسلام ارائه می کرد بسیار مترقی تر از نظام ارزشهای اجتماعی پارسی و هندی و رومی وحتی نظام ارزشهای اجتماعی امروز غرب بود . اسلام ضد نژادپرستی و مرد سالاری و زرسالاری و قبیله سالاری و قوم سالاری و حتی هر نوع خود خواهی ستمکارانه موضع گرفت و همه مردم را به تقوا و خدا پرستی و مردم سالاری دعوت کرد و این نظام ارزشهای اجتماعی بود که شوری در میان زنان ، مستضعفان ، بردگان ، آزادگان و فرهیختگان بر می انگیخت و آنان را به پذیرش این دین آسمانی که زمین را به سوی میعادگاه نوینی از ارزشهای ملکوتی راهبری و دعوت می کند فرا می خواند واین همان کاری است که امروز هم انجام می دهد.
با کمال تاسف ارتجاع عرب با پرچمداری ارتجاع قریش سوار بر امواج اسلام خواهی ملت ها شد و دو امپراطوری اموی و عباسی را بوجود آورد و امروز نیز روح همان ارتجاع از دریچه شبه جزیره ایبری دست در دست ارتجاع یهود وارد اروپا و آمریکا شده و امپریالیسم جهانی را ساخته است.
غم انگیز سرنوشت خود شیفتگانی است که به دریوزگی در مقابل استعمار دل خوش کرده اند وبرای امپریالیسم چون سگان دم تکان می دهند وبه تکه استخوانی که بعنوان حقوق برایشان می افکنند قناعت کرده اند ودلخوشند که دارند تیشه به مبانی نظام جمهوری اسلامی ایران می زنند وچه بد سرانجامی وچه شگفت خسرانی و چه حسرت آور عاقبتی !
واقعیت این است که اسلام نه تنها با شمشیر در جهان منتشر نشد بلکه برعکس باشمشیر جلوی انتشار آن گرفته شده است.
اگر نبود بساط طغیان وسرکشی وسلطنت طلبی ارتجاع عرب و آریستو کراسی اموی در دمشق اسلام قرنها زودتر به شبه جزیره آناتولی و روم و شبه جزیره بالکان می رسید . ما میدانیم که پادشاهان اموی برای جلوگیری از پیشرفت اسلام در اروپای غربی از طریق شبه جزیره ایبری ، بزور متوسل شدندو سرداران سپاه خود یعنی طارق ابن زیاد و موسی ابن نصیر را باین دلیل به سختی مجازات کردند که در صدد بودند وارد فرانسه و اروپای مرکزی شوند واز طریق روم مجددا به دمشق برسند و نیز می دانیم با چه خشونت فاجعه آمیزی شبه جزیره ایبری اسلام زدائی شد و چگونه میلیونها نفر قتل عام شدندو یا آواره شدند و کشتی های آنها برای مدتها بروی دریای مدیترانه سرگردان ماند. نیز نیک می دانیم که چگونه مردم بوسنی و هرزگوین در قلب اروپا بجرم اعتقاد به اسلام قتل عام شدند واینک می بینیم که چگونه غرب با شمشیر تکفیر وهابیت و طالبان و القاعده وداعش و جبهه النصره و بوکوحرام و….در پی ریشه کن کردن مهر اسلام از قلوب بشریت است.
اگر دشمن ادعا کند که اسلام با شمشیر در جهان منتشر شد طبیعی است چون دشمن است و فرافکنی می کند و دست پیش می گیرد تا در مقابل این پرسش تاریخی قرار نگیرد که چرا با شمشیر جلوی انتشار اسلام را گرفتید ولی دوست چرا؟
ما منکر حمله اعراب به آسیای غربی نیستیم ولی این حملات اتفاقا با فرماندهی سران ارتجاع عرب صورت گرفت و سرداران سپاه شرک در عصر پیامبر سرداران سپاه اسلام در عصر فتوحات شدند وخالدبن ولید ها و ابوسفیان ها و معاویه ابن ابوسفیان ها و یزید ابن ابوسفیان ها و عکرمه ابن ابی جهل ها و عمرو ابن عاص ها فاتح شام و پارس و مصر گردیدند. یعنی دقیقا همان ها که در بیست سال نخست بعثت نبوی با پیامبر جنگیدند و در دوران حکومت امام علی(ع) با او جنگیدند و فرزندانشان قاتلان فرزندان پیامبر از کربلا تا بعد شده اند.
امروز در هرگوشه ای از آسیای غربی و آفریقای شمالی پاره ای از پیکر پیامبر بر زمین افتاده و به مظلومیت او و قساوت ارتجاع گواهی می دهد و خواهان بر خاستن انسان مسلمان برای دفاع از آزادی است و شگفت انگیز آنکه کسی در آمریکا کنگر بخورد و لنگر بیندازد و چشم بروی سیاهپوست کشی در آمریکا و مسلمان کشی در فلسطین و یمن و عربستان وسوریه و عراق و افغانستان و نیجریه و میانمار و…… ببندد ودر مورد خشونت طلبی اسلام ، در پناه دشمنان اسلام بنشیند وداد سخن بدهد وجایزه بگیرد. غم انگیز است.