تشدید عملیات ضد اشغالگری وآینده حضور نظامی امریکا در عراق

0 322

افزایش حملات نظامی اخیر مقاومت عراقی بر ضد حضور نظامی امریکا در این کشور، واشنگتن را در مقابل امتحان سختی قرار می دهد.  تقریبا می توان گفت که روزی نمی گذرد که پایگاه های نیروهای اشغالگر امریکا و یا کاروان های آنها مورد حمله مقاومت عراق قرار نمی گیرد. دستور بایدن رئیس جمهور جدید امریکا در حمله هوایی به محل استقرار گردانهای حشد الشعبی در مرز عراق با سوریه نه تنها بازدارنده نبود که به اظهار خود امریکائیها به تشدید حملات بر ضد انها  منجر شده است. در حال حاضر کاخ سفید در باره حضور نظامی خود در عراق در برابر امتحان سختی قرار دارد و باید تصمیم گیریهای جدیدی اتخاذ کند که انتظار می رود در آینده نزدیک نمایان گردد.

      گزینه اول که در حال حاضر در پیش روی امریکایی ها قرار دارد اجرای مصوبه پارلمان عراق در خروج فوری همه نظامیان امریکا از این کشور است. این اعلام پیام مهمی به مردم عراق خواهد داد که امریکا به حاکمیت این دولت احترام می گذارد و مصوبه اکثریت پارلمانی این کشور را اجرا می کند. البته اگر امریکا چنین تصمیمی بگیرد باید قبول کند که روابطش با بغداد از حالت تابع و متبوع خارج خواهد شد و همه نیروهای فعال وابسته به آن در سایه حضور نظامی مانند جوکرها، تیم رسانه ای حقوق بگیر و همراه با واشنگتن و فعالان فضای مجازی تضعیف می گردند. البته نیروهای ناتو که تحت عنوان آموزش به عراق آمده نیز تضعیف خواهند شد و شرکت های نفتی امریکایی نیز از یک شریک برتر به یک پیمانکار در استخراج نفت و فروش آن تبدیل می شود.

      گزینه دوم در برابر امریکا اصرار بر حضور نظامی و تلاش برای تغییر ظاهر این حضور است. اخیرا برخی از فرماندهان امریکا پیشنهاد دادند که حضور نظامی این کشور در عراق پایان یابد ولی نیروهای ناتو افزایش ده برابری پیدا کنند و نیروهای نظامی امریکا در عراق با تغییر پرچم تحت عنوان ناتو و ائتلاف ضد تروریزم در عراق باقی بمانند و اینگونه درخواست خروج نیروهای امریکایی از عراق اجرا می گردد. نیروهای مقاومت این پیشنهاد را رد کردند و آن را نوعی دور زدن مصوبه پارلمان عراق شمردند. نیروهای مقاومت نیز اعلام کردند که اجرای این پیشنهاد عملا نیروهای ناتو را به هدف جدیدی برای مقاومت تبدیل خواهد کرد. البته بسیاری از حقوق دانان اعلام کردند که افزایش ده برابری نیروهای ناتو هیچ وجه قانونی ندارد و این اقدام یکجانبه نقض حاکمیت دولت عراق خواهد بود.

    گزینه سوم پیش روی امریکا اینکه مانند گذشته ایران وهمپیمانانش را مسئول این حملات بداند و راه حل را در سایه حل و فصل مساله پرونده هسته ای ببیند. خیلی ها معتقدند که ایران از مقاومت در عراق و کشورهایی منطقه حمایت می کند و هرگونه توافق با ایران مشکلات غرب در این منطقه را حل خواهد کرد. این تصور علیرغم صحت بخش وسیعی از داده های آن نادرست است. ایران با نیروهای مقاومت در منطقه همپیمان است و هیچگاه به اینها هیچ مساله ای دیکته نکرده است و حل و فصل مسائل میان ایران و امریکا الزاما به حل بحرانهای منطقه ای نخواهد انجامید. ایران حتی در صورت حل و فصل توافق هسته ای منافع ملی همپیمانان خود را قربانی چنین سازشی نخواهد کرد زیرا علل این بحرانها متفاوت است و بدون رفع علل امکان حل این بحرانها نخواهد بود.

     بسیاری از کارشناسان سیاسی معتقدند که دولت امریکا در حال حاضر در پی راهی برای مدیریت مشکل با ایران است اما امریکا در حال حاضر در برابر چندین اولویت مهم  و سرنوشت ساز قرار دارد که توان مدیریت تضاد در همه آنها را ندارد و ناچار است که بخشی از سیاست های خود را تغییر دهد. این شرایط امریکا را ناگزیر کرده است تا بحران با ایران و محور مقاومت را در اسرع وقت به یک سرانجام برساند. اظهارات اخیر سخنگوی کاخ سفید در اینکه دکترین بایدن در سیاست خارجی در حال تدوین است و بایدن در آن اعلام کرده است که حل بحرانها در خاورمیانه از طریق به کارگیری زور نخواهد بود بلکه از طریق دیپلماسی و اینکه امریکا از این پس از طریق زور به نشر دمکراسی [بخوانید نفوذ و سلطه آمریکا] و تغییر رژیم ها دست نخواهد زد. این اظهارات اهمیت زیادی دارد چرا که تغییر رفتاری امریکا را حد اقل در کلام نمایان می سازد. امریکا یک قدرت سلطه گر بوده و هست و همواره با اتکا به قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی اراده خود را به دیگران تحمیل می کرده و واقعیت های دلخواه سیاسی را پدید می آورد اما اکنون توان امریکا در مقایسه با تعدد اهداف و کثرت رقبا محدود است و واشنگتن ناگزیر است برخی از رفتارهای مسلم خود را تغییر دهد. بایدن اخیرا اعلام کرده است که اولویت امریکا مقابله با چین و روسیه است و این تعارض تقریبا همه توان امریکا را در بر می گیرد و امریکا دیگر نمی تواند جبهه دیگری در جای دیگر باز کند. این واقعیت کاخ سفید را وادار ساخته تا در شرایط کنونی دیگر تضادهای امریکا را به حد اقل برساند و این بمعنای تغییر راهبردی رفتارها نیست بلکه تغییر تاکتیکی است که شرایط موجود بر امریکا تحمیل کرده است.

حسین رویوران

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.