الزامات اقتصاد مقاومتی؛ درنگی بر ملزومات مقاوم سازی اقتصاد در جمهوری اسلامی ایران

0 223

در مناسبات منطقه‌ای و بین‌المللی جهان امروز، عنصر اقتصاد یکی از ابزارهای راهبردی و کلیدی ایجاد قدرت و امنیت ملی کشورها به‌ویژه کشورهای در حال توسعه می‌باشد. در کشور ایران نیز در اسناد بالادستی نظام نظیر قانون اساسی، سند چشم‌انداز بیست ساله و قوانین برنامه‌های توسعه پنج ساله اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور توجه ویژه‌ای به اقتصاد شده است. در عین حال، حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری نیز توجه ویژه‌ای به ساماندهی اوضاع اقتصادی کشور به‌ویژه رفع نقاط ضعف حاکم بر اقتصاد ایران و مواجهه هوشمندانه با فشارهای اقتصادی دشمنان نظام به‌ویژه مقابله با تحریم‌های اقتصادی دول غربی داشته‌اند، به‌طوری که رهبر معظم انقلاب اسلامی، دهه چهارم انقلاب را «دهه پیشرفت و عدالت» نامیده‌اند و مهم‌ترین محورها و ارکان این دهه را موضوعات اقتصادی نظیر همت مضاعف و کار مضاعف، جهاد اقتصادی و حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی اعلام فرموده‌اند. در سال ۱۳۸۹ نیز راهبرد «اقتصاد مقاومتی» را به عنوان راه‌کاری برای مقابله با فشارهای اقتصادی دشمنان به مسؤلین ارشد نظام ابلاغ نموده‌اند و همگان را به گام برداشتن در این مسیر توصیه نموده‌اند.[۱] از این رو، توجه به الزامات حماسه سازی اقتصادی و تحقق اقتصاد مقاومتی حائز اهمیت می باشد[۲] که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.

فرهنگ و اقتصاد مقاومتی

رهبر انقلاب اسلامی تاکید می نمایند؛ «ما دنبال اسلام هستیم؛ ما سعادت کشور را در عمل به تعالیم ا سلامى مى‏دانیم؛ ما دنبال اقتصاد مستقل هستیم؛ دنبال فرهنگ‏ غیر وابسته‏ى به بیگانگان و فرهنگ‏ اصیل اسلامى و ایرانى خودمان هستیم؛ ما دنبال پناه دادن به مظلوم و مقابله‏ى با ظالم هستیم؛ ما دنبال پیشرفت کشور هستیم؛ ما دنبال برجستگى علمى کشور هستیم؛ مى‏خواهیم کشورمان در علم، در اقتصاد، در فرهنگ، در امور اجتماعى، در اخلاق، در معنویت، پیشرو و پیش‏قدم باشد.»[۳]

از اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی، فرهنگ بار دیگر در حوزه تحلیل اقتصادی مطرح شد، حال آن که در بخش اعظم نیمه دوم قرن بیستم محلی از اِعراب نداشت. در آن دوره، دیدگاه غالب در اقتصاد بر رفتار منطقی استوار بود و به زمینه‌ای که فرایند تصمیم‌گیری در آن تحقق می‌یافت توجهی نمی‌شد. نتایج مأیوس‌کننده ناشی از این رویکرد و نیز تحولات رخ داده در اقتصاد جهان، بذر آگاهی و توجه نسبت به محیط و زمینه تصمیم‌گیری‌ها را پاشید. البته در عالم اقتصاد همواره گرایش نهفته‌ای وجود داشته که بر اهمیت زمینه در تصمیم‌گیری‌ها تأثیر خاصی داشته است. به علاوه، در رشته‌های دیگر علوم اجتماعی نیز در باب تأثیر فرهنگ، اصول اخلاقی و باورها بر رفتار اقتصادی و موفقیت اقتصادی تحقیقاتی انجام شد.[۴] در همین راستا، دیوید تراسبی در کتاب “اقتصاد و فرهنگ” بیان می کند: دقت صوری در اقتصاد مدرن، تحلیل ریاضی و اتکایش بر روی روش بی طرفانه علمی ممکن است این موضوع را مطرح کند که اقتصاد به عنوان یک رشته، فاقد زمینه فرهنگی است؛ در حالی که عاملان اقتصادی درون یک زیست محیط فرهنگی زندگی می کنند، نفس می کشند و تصمیم می گیرند. پس این زیست محیط بر شکل گیری ترجیحات عاملان در تنظیم رفتارشان تاثیراتی دارد. جریان اصلی اقتصاد در تحلیل رسمی خود تمایل داشته این تاثیرات را نادیده بگیرد. تفکر متحول شده طی دو قرن اخیر مبتنی بر فردگرایی است در حالی که مفهوم فرهنگ جلوه ای از رفتار گروهی است. انگیزه اقتصادی را می توان نمود اشتیاق های فردی اعضای جامعه از جانب خودشان دانست و انگیزه فرهنگی را می توان دور هم جمع کردن اشتیاق های جمعی گروه یا گروه های درون یک جامعه مفروض به انواعی از نمودهای فرهنگی دانست.[۵] به تعبیر امام خمینی(ره)، «راه اصلاح یک مملکتی فرهنگ آن مملکت است؛ اصلاح باید از فرهنگ شروع بشود. دست استعمار توی فرهنگ ما کارهای بزرگ می‌کند؛ نمی‌گذارد جوان های ما مستقل بار بیایند؛ نمی‌گذارد در دانشگاه جوانهای ما درست رشد بکنند. اینها را از بچگی یک طوری می‌کنند که وقتی بزرگ شدند، اسلام هیچ و آنها همه، همه چیز. اگر فرهنگ درست بشود، یک مملکت اصلاح می‌شود. برای اینکه از فرهنگ است که در وزارتخانه‌ها می‌رود؛ از فرهنگ است که در مجلس می‌رود؛ از فرهنگ است که کارمند درست می‌شود. شما یک فرهنگ مستقل درست کنید.»[۶]

اقتصاد مقاومتی دو بعد سخت افزاری و نرم افزاری دارد؛ اما اصل اقتصاد مقاومتی از جنس نرم افزاری است و اینجاست که نیاز است روحیه مقاومت را تولید کنیم و اندیشه مقاومت را به اعماق وجود مردم ببریم.[۷] در همین راستا، رهبر معظم انقلاب اسلامی معتقد هستند که «قوی شدن یک ملّت فقط به این نیست که تسلیحات جنگی پیشرفته‌ای داشته باشد؛ البتّه تسلیحات هم لازم است، امّا فقط با تسلیحات هیچ ملّتی قوی نمی شود…سه عنصر اگر مورد توجّه قرار گرفتند، یک ملّت قوی می شود: یکی اقتصاد، یکی فرهنگ، و سوّمی علم و دانش. در مورد اقتصاد و در مورد فرهنگ، یک اهتمام بیش از متعارف لازم است تا بتوانیم اقتصاد کشور را به شکلی دربیاوریم که از آن طرف دنیا کسی نتواند با یک تصمیم‌گیری، با یک نشست‌وبرخاست، بر روی اقتصاد کشور ما و بر روی معیشت ملّت ما اثر بگذارد؛ این دست ما است، ما باید بکنیم؛ این همان اقتصاد مقاومتی است.»[۸]

خاستگاه اقتصاد و فرهنگ را به تعبیری می‌توان، جامعه تلقی نمود، البته روشن است که وحی نیز می تواند منشأ فرهنگ یا جنبه هایی از اقتصاد باشد و اینکه می گوییم خاستگاه این دو، جامعه است با نکته مذکور هیچ تناقضی ندارد، چرا که فرهنگ شامل آموزه های وحی که توسط انسان در محیط جامعه پذیرفته شده نیز می باشد. بنابراین ارتباط بین اقتصاد و فرهنگ را باید در خاستگاه آن که جامعه است جستجو کرد. جامعه نوعی سیستم است که معلول روابط اجتماعی است. روابط اجتماعی بر خلاف روابط طبیعی، اموری قطعی و تکوینی نیستند. روابط اجتماعی در هر سیستم اجتماعی، قابل تبدیل و تغییر است. بنابراین بین پدیده و علت آن رابطه وجود دارد و تعددی در کار نیست ولی بر روابط انسانی در سیستم های انسانی، به علت وجود اختیار و آگاهی در انسان، قطعیت حاکم نیست و انسان در شرایط معین می تواند به یک عامل مشخص، پاسخ های متفاوتی بدهد و این پاسخ های متعدد، چیزی جز وجو‌د کثرت و گزینه های متفاوت نیست. با تعدد و وجود گزینه‌های متفاوت است که پدیده ای به نام (انتخاب) معنا پیدا می‌کند و از میان روابط ممکن بین پدیده ها، ناگزیر باید یکی را برگزید. به این دلیل است که روابط اجتماعی با وجود اراده و اختیار در انسان ماهیتاً انتخابی اند. روابط اقتصادی انسان از جمله روابط اجتماعی نیز محسوب می‌شود و بنابراین، در اصل، ماهیتی انتخابی دارد. آنگاه که مسأله انتخاب پیش می‌آید، به ناچار از ملاک و معیار سخن به میان می‌آید‌: یعنی سنجیدن و ارزیابی گزینه های ممکن و متفاوت. این امر توسط (نظام ترجیحی) افراد صورت می گیرد که ارزش نیز ترازوی ارزیابی گزینه ها را فراهم می‌سازد. نوع وزنه و باری که در نظام ترجیحی هر فرد ارزش و اعتبار دارد صرفاً منوط به خواست و اراده و اختیار اوست و هر مطلوبی که خواست و اراده انسان بدان تعلق گیرد و به عنوان وزنه و بار، در نظام ترجیحی به کار رود، حامل ارزش است و ارزش خمیر مایه بعد غیر مادی فرهنگ است؛

[۱]. ابراهیم زارعی، نقشه راه اقتصاد مقاومتی در بیانات مقام معظم رهبری، تهران، موسسه انتشاراتی روزنامه ایران،۱۳۹۱، صص۱۵-۲٫

[۲]. نک: نوروز کهزادی و محمدعلی دهقان‌دهنوی، الزامات تحقق اقتصاد مقاومتی و نقشه راه قوه قضاییه، تهران، دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری‏‫،۱۳۹۳، صص۵۷-۴۰٫

[۳]. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در در دیدار مردم آذربایجان به مناسبت قیام ۲۹ بهمن تبریز در تاریخ ۲۸/ ۱۱/ ۱۳۹۲٫

[۴]. الکه دِ یونگ، فرهنگ و اقتصاد: در باب ارزشها، علم اقتصاد و کسب و کار بینالمللی، ترجمه سهیل سمی و زهره حسین زادگان، تهران، نشر ققنوس،۱۳۹۰٫

[۵] . دیوید تراسبی، اقتصاد و فرهنگ، ترجمه کاظم فرهادی، نشر نی، ۱۳۸۲٫

[۶] . سید روح الله خمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ۱۳۸۵، جلد۱، ص۳۱۹٫

[۷] .باقر ساروخانی، «بررسی نقش ارتباطات، رسانه و روابط عمومی در  اقتصاد مقاومتی»، ماهنامه علوم اجتماعی، شماره۶۱، فروردین۱۳۹۲، ص۹۱٫

[۸] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در حرم مطهر رضوی در تاریخ ۰۱/۰۱/۱۳۹۳٫

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.