اشاره: خلیل شفیعی، متولد ۱۳۴۲ شهر آبادان و ساکن شهرِ شیراز است. شفیعی سرودن را از حدود سال ۱۳۵۵ و با تشویقهای معلم ادبیات خود شروع کرد. در مقام شاگردی از استادان زبردست ادبیات مانند زندهیاد نصرالله مردانی و زندهیاد خلیل جمالی و غیره استفاده کرد و مدتی هم در حوزه علمیه درس خواند و بعد با ادامه در کسوت معلمی و با همکاری شاعران طراز اول انقلاب مانند علیرضا قزوه و عبدالجبار کاکایی بسیاری از کنگرههای شعر شیراز را در سطح ملی و بین المللی برگزار کرد. با او به گفتگو نشسته ایم.
فرهنگ اسلامی: مخاطبان ما دوست دارند شما را از زبان شما بشناسند.
خلیل شفیعی: به نام خداوند بخشنده و مهربان. من خلیل شفیعی هستم. متولد متولد سال ۱۳۴۲ شهر آبادان که تا پنج شش سالگی در شهر آبادان بودم و از کلاس اول دبستان به علت باز نشسته شدن مرحوم پدرم که کارمند شرکت نفت آبادان بودند، به شیراز نقل مکان کردیم و من از کلاس اول دبستان تا همین امروز در شهر شیراز زندگی میکنم. از نظر تحصیلات عرض کنم که مقاطع دبستان و راهنمایی و دبیرستان و دوره تربیت معلم ادبیات فارسی را در شهر شیراز گذراندم. از کلاس دوم راهنمایی یعنی حدود سال ۱۳۵۵ به وسیله تشویقهایی که معلم ادبیاتمان مرحوم آقای تقیزاده داشتند، شعر گفتن را شروع کردم و در مقطع دبیرستان خیلی جدی به این کار پرداختم و از همان موقع در انجمن شاعران شیراز به خصوص تحت نظر استاد شمالی و بعد غزال سرای مشهور زندهیاد نصرالله مردانی و رضا لطف اللهی به فعالیتهای ادبی پرداختم و در دوره دبیرستان مقامهای کشوری را کسب کردم. بعد از انقلاب با رفتن به مرکز تربیت معلم شهید مطهری، چون آن موقعها انقلاب فرهنگی بود و دانشگاهها تعطیل بودند، موفق به اخذ فوق دیپلم ادبیات شدم و معلم ادبیات فارسی بودم و بعد ضمن اینکه تدریس می کردم به محض اینکه دانشگاه باز شد در دانشگاه تربیت معلم شهر اراک پذیرفته شدم و در آنجا مجددا از ابتدا درس خواندم و لیسانس ادبیات گرفتم. مدتی هم در ابتدای انقلاب در حوزه علمیه تحتِ نظر مرحوم آیت الله نجابت و بعد سایر حوزهها یکسری از دروس حوزوی را گذراندم. ولی سرنوشت این بود که ما در همان کسوت معلمی ادامه بدهیم. اولین انجمن شعر جوان را در استان فارس بنده تاسیس کردم و اولین هنرستان هنرهای تجسمی به نام شهید آوینی در شیراز تاسیس کردم و مسئولیتهای که داشتم مانند معاونت آموزش پرورش زرقان، مدیریت کانون نمونه ناحیه ۲ شیراز و مدیریت مدارس علوی، مدیریت مدراس امام رضا علیه السلام و این سمتهای رسمی و شغلی بوده که داشتم. در زمینه برگزاری مراسم ادبی که به صورت خیلی گسترده از همان اوایل انقلاب ما با دوستانی مثل دکتر علیرضا قزوه و استاد کاکایی و آقای همافر و دیگران ، کنگرههای ادبی مفصلی رو برگزار میکردیم که تا همین امروز هم ادامه دادیم که واقعا نمیشود شمرد تعداد این کنگرههای کشوری و بین المللی را.
فرهنگ اسلامی: از دانش چه استادانی استفاده کردید و در چه حد؟
خلیل شفیعی: در بحث استادان، عرض کنم که من یک اشارهای کردم. استاد اصلی من که هیچوقت یادم نمیروند، زندهیاد استاد خلیل جمالی بودند که خیلی از کودکی تا نوجوانی و تا زمانی که ایشان زنده بودند، برگردنِ من حق استادی دارند ولی به صورت کلی بر اساس شعرِ «برو خوشهچین باش سعدی صفت»، ما سعی کردیم، خوشهچینی بکنیم، چه از محضر استادان بزرگ کشور مثل مرحوم استاد حمیدسبزواری و مرحوم مشفق کاشانی و علی معلم – که ایشان در قید حیات هستند الحمدلله – و مرحوم استاد محمود شاهرخی و زندهیاد سید حسن حسینی و زندهیاد قیصر امین پور و استاد محمد علی مجاهدی سایر بزرگوارانی که ما با آنها حشر و نشر داشتیم و از هر کدام از این عزیزان بر اثر تاثیر و تاثر ادبی ما نکاتی را آموختیم. چون به نحوی زمان جنگ بود و انقلاب بود ما با این دوستان از همان موقع حشر و نشر داشتیم، در مسائل مختلف و نشستهای مختلف. بخش اصلی هم مربوط میشود به دانشگاه و استادانی که ما واقعا از آنها آموختیم مثل استاد دکتر جعفر مؤید شیرازی که در بحث خاقانی و متون عربی سعدی ما خدمت ایشان تلمذ داشتیم. استاد دکتر نیری که در بحث منطق الطیر و عطار، استاد دکتر مژده در مبحث نظامی، دکتر افراسیابی در مبحث نظامی، دکتر اسکندری در مبحث حافظ و شاهنامه، دکتر منصور رستگار فسایی در مبحث سبک شناسی، دکتر احمد ترابی در شاهنامه اینان واقعا اساتید مسلمی بودند برای ما و بزرگواران دیگر مثل دکتر دانش پژوه در بحث مسعود سعد سلمان دکتر ابراهیمی در مبحث کیله و دمنه و منوچهری و رودکی، آقای دکتر غفرانی در مبحث نقد ادبی. خلاصه اینکه اساتید زیادی بودند که حالا ممکن است خیلیهاشان را من فراموش بکنم. استادانی بودند واقعا روی بنده تاثیر داشتند و من از ایشان واقعا استفاده کردم. به خصوص استادانی که در دانشگاه در خدمتشان بودیم.
فرهنگ اسلامی: کمی در مورد فضای شعر شیراز برایمان بگویید.
خلیل شفیعی: فضای شعر شیراز که مسبوق به سابقه است. به قول یکی از دوستان که میگفت که شیرازیها حرف هم که میزنند، شعر میگویند. چه در دوران کهن به اصطلاح و چه در دوران معاصر و سبکهای مختلف، از شیخ روزبهان و سعدی و حافظ بگیر تا سبک هندی و دوران معاصر و چهرههای نامدار شعر استان فارس و همچنین شاعرانی که ما امروز در ژانرهای مختلف ادبی در شیراز داریم، چه بحث شعر دفاع مقدس، چه بحث شعر انقلاب، شعر انقلابی و آیینی و قالبهای مختلف شعری دیگر مانند سپید و نو و موج نو و حتی ابداع قالبهای جدید شعری در شیراز خیلی مرسوم است. ما الان حدود چهل یا پنجاه انجمن ادبی را در خود شیراز به صورت فعال داریم یا زیرنظر نهادها هستند یا اینکه به صورت آزاد فعالیت میکنند. خود بنده افتخار این را دارم که در سال ۱۳۷۲، سی و سه انجمن شعر و سی و سه انجمن قصه را در سطح استان فارس تاسیس کردم و مدتها و تا امروز که تقریبا بیست و شش هفت سال هست که با این انجمنها ارتباط داریم، برنامه برگزار میکنیم، خیلی از اینها دورههای عالی را گذراندند و حتی به سمتهای هیئت علمی و استادی دانشگاه رسیدند و کتابهای زیادی را چاپ کردند. بنابراین به نظر من در شیراز و استان فارس شعر حرف اول را میزند و خیلی کارهای قوی از نوجوان تا سالخوردگان در شیراز و استان فارس دیده می شود و اصلا نمیشود آمار داد و همین جور هم نو به نو میشود. در بحث شعر متعهد و آیینی هم که با شبهای شعر عاشورا همه آشنا هستند. یا برنامههایی که انجمن ادبی آستان مهر برگزار میشوند که مسئولیت آن را خود بنده دارم در سومین حرم اهل بیت علیهم السلام فعالیت میکند و فعالیتهای بسیار چشمگیری دارد و کتابهای زیادی را چاپ کرده است و میتوانم بگویم در کل کشور، این انجمن کم نظیر اگر هم نگویم بینظیر. از نظر تعداد اعضا و فعالیتهای ادبی اعم از کنگرهها، چاپ کتابها، همایشها، شب شاعرها و شب شعرها و مسائل مختلف. شاید اگر بخواهیم به برجستهترین آنها اشاره بکنیم، شاید بشود گفت که آن برنامه شانزده قسمتی مشاعره شاهچراغ است که در نوع خودش واقعا بینظیر بود و از تلویزیون مکررا هر سال، سالی دو سه بار این شانزده قسمت پخش میشود. علاوه بر بحث شعر و شاعری، عرض کنم که بازار حفظ شعر و خوانش شعر مانند حافظ خوانی، سعدی خوانی و… نیز در شیراز بسیار گرم است. و از نظر پژوهش تحقیق با توجه به اینکه دانشگاه شیراز یکی از قطبهای ادبیات دانشگاهی کشور است، پژوهش و تحقیقهای فراوانی میشود. مضاف بر آن ما باید به حافظ شناسی و سعدی شناسی اشاره بکنیم و که خود این دو بزرگوار باعث توجه جهانیان به شهر شیراز جلب بشود. در یک کلام میتوانم بگویم که در هیچ کجای کشور مثل شیراز به شعر و ادبیات پرداخته نمیشود و بسیار امیدبخش است آینده شعر و ادبیات در شهر شیراز است. ما شاهد شکفته شدن نو به نو استعدادهای فروانی در این زمینه هستیم. در پیشانینوشت شیراز کلمه شعر میدرخشد و هم اکنون هم همین طور است.
فرهنگ اسلامی: نظر شما در مورد کنگرههای ادبی چیست؟ کمی در باره فعالیتهای انجمن ادبی آستان مهر برایمان بگویید.
خلیل شفیعی: در مورد قسمت اول سوالتان باید بگویم که کنگرهها و مراسم ادبی که برگزار میشوند و به نظر من حداقل آن چیزی است که باید باشد، در جای خودش تاثیراتی دارند. شاید بزرگترین ضعف کنگرهها این است که نمیتوانند به همهی استعدادها و کسانی که آثار میفرستند، توجه کنند و همین باعث سرخوردگی بعضی از هنرمندان میشود، ولی در جای خودش تاثیر دارد و موثر است. در حالی که به نظر من باید روشها در این کنگرهها و برنامهها یک مقداری تغییر کنند و برگردند به آن سالهایی که واقعا در هر کنگره دفاع مقدس، ما شاهد حضور سیصد تا چهارصد نفر از شاعران جوان مطرح کشور، در کنار شاعران پیشکسوت بودیم و این نشستهایی که آنجا صورت میگرفت، ملاقاتهایی که صورت میگرفت، خودش باعث رشد شعر و ادبیات میشد، ولی امروز کار خیلی آسان شده، یعنی میآیند و پنج یا شش نفر از یک جمع هزار نفری انتخاب میکنند و اینها را دعوت میکنند. به نظر من باید دایره این فعالیتها گستردهتر بشود. به اصطلاح با توجه بیشتر و بودجه بیشتر این حلقهها را باید گسترش داد. مثلا هر سال دیدار شاعران با مقام معظم رهبری قبل از این ویروس منحوس کرونا برگزار میشد و یک جمعی حدود صد تا صد و پنجاه نفری در این نشست حضور پیدا میکردند و این خیلی تاثیر داشت در رشد و تشویق به خصوص در قشر جوان، ولی بقیه مسئولین، ائمه جمعه، استانداران در کنار مشغلههایی که دارند باید چتر حمایتی خودشان را بر سر همه شاعرانی که شعر تولید میکنند و ذوق ادبی دارند، بگسترانند. در مورد شعر شاهچراغ که پنج یا شش سال پیش، ما موضوع خاصی در ادبیات کشور به نام شعر شاهچراغ نداشتیم و شاید جسته و گریخته مثلا در تاریخ کسانی بودند که شعرهای خیلی محدودی را برای حضرت میگفتند، در حالی که جایگاه ایشان خیلی بالاست. پس از تشکیل انجمن ادبی آستان مهر ما تلاش های فروانی را در یک کارگروهی انجام دادیم و الحمدلله هفت یا هشت کتاب در مورد حضرت شاهچراغ چاپ شد و مشاعره شاهچراغی شکل گرفت. جشنوارههایی متعددی مثل جشنواره اقوام رضوی، با رویکرد امین ولایت حضرت شاهچراغ به صورت کشوری و بین المللی برگزار کردیم. جشنواره سرو و گل و لاله، نشستهای فکر و هنر و کنگره شعر فاطمی و کنگره شعر انقلاب و آثار زیادی در این مدت به چاپ رسید و الحمدلله منجر به وجود آمدن ادبیات جدیدی به نام ادبیات شاهچراغی برای حضرت احمد بن موسی علیه السلام شکل گرفت. و در کنار آن برادر مکرّم ایشان حضرت محمد بن موسی و سید علاء الدین حسین بن موسی و ولی بن حمزه بن موسی. به هر صورت ما مشغول این کارها شدیم و اشعاری هم در خصوص این بزرگواران سروده شد که البته اگر ما این اشعار را به دقت بررسی کنیم، خواهیم دید که علاوه بر پرداختن به شخصیت و منقبت آن بزرگواران، خیلی از موضوعات اجتماعی و عاشقانه و عارفانه نیز در دل این اشعار سروده شده و در شعر شاعران دیده می شود. به هر صورت واقعا توانسته است یک دریچه جدیدی را به نام ادبیات شاهچراغی در همین شش هفت سال گذشته باز کند به روی جامعه که البته ادبیات نوظهور تازه تولد یافته است ولی میتوانیم بگوییم که انجمن شعر شاهچراغ یا همان انجمن ادبی آستان مهر قدرتمندترین انجمن ادبی در نوع خود است که الآن در استان فارس وجود دارد که حتی میتوانم آن را کنار انجمن های ادبی کشور قرار بدهیم با توجه به تعداد اعضایی که حدود هزار نفر عضو این انجمن هستند و در شهر شیراز و تولیدات ادبی برنامههای ادبی و کنگرههای ادبی و همایشهای ما در هر همایش سرو و گل و لاله، شاهد حضور چهارصد الا پانصد شاعر کشوری در برنامه هستیم. به هر صورت این ادبیات شاهچراغی جای خودش را باز کرده است و توانسته است پیش برود. البته تازه متولد شده است و کار زیادی دارد و امیدوارم که در آینده شاهد رشد خوبی در این زمینه باشیم. در ضمن این برنامهها، برنامههایی دیگری مثل خاتم سلیمانی که بزرگداشت سردار سلیمانی است، جلسه شعرخوانی برای شهید فخریزاده، برنامههای دفاع مقدس و غیره نیز در کنار برنامه حضرت شاهچراغ برگزار میشوند، مثل جایزه ادبی ریحانه برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و خیلی از فعالیتهای دیگر که با همکاری مداوم با رسانهها با صدا و سیما به خصوص با رادیو فرهنگ صورت گرفته است. حتی در زیر شاخههای خودش مثلا گروه حافظ خوانی را دارد که گویندگان حرفهای صدا و سیمای کشور در آن شرکت میکنند.
فرهنگ اسلامی: از شعرخوانی در حضور مقام معظم رهبری چه خاطره هائی دارید؟
خلیل شفیعی: شعرخوانی حضور مقام معظمرهبری یک فرصت بسیار مغتنم و استثنایی است که در دوره معاصر اصلا نظیر نداشته است. اینکه شخصیت اول یک مملکت هر ساله حدود هفت هشت ساعت وقت خودش را اختصاص بدهد به اینکه شعر شاعران را گوش بدهد و نقد کند، مسلما این خیلی تاثیر دارد و من دوبار توفیق شعرخوانی در حضور ایشان را داشتم: یک بار موقعی که فکر میکنم سال های ۱۳۷۲ یا ۱۳۷۳ بود که شعر «عباسام» را تازه گفته بودم و خدمت ایشان خواندم وآن موقع جوان بودم. خیلی صحبت ها و رهنمودها و نوع تامل ایشان روی من تاثیر گذاشت و یک بار دیگر هم فکر کنم سال ۱۳۷۹ بود که در حضور ایشان یک غزل خواندم و یک نکتهای را از کتاب درسیام مطرح کردم که ایشان خیلی استقبال کردند و حتی دستور دادند که این کار اجرا بشود و سایر شاعرانی که از شیراز تا به حال خدمت ایشان رسیدند واقعا خیلی تاثیر گرفتند و هم از انفاس قدسی ایشان و هم رهنمودهایشان و بعضیها مثل هادی فردوسی و میلاد عرفان پور اصلا از آنجا شناسنده شدند به جامعه ادبی مملکت، یعنی شاید اگر دیدار بارهبری نبود، اینها اصلا در ادبیات مملکت نمیتوانستند چهره بشوند و خیلی های دیگر که واقعا چهره شدند، مدیون همین جلسه هستند و البته خیلی برایشان تاثیر داشته است و این مراسم بینظیر است در ادبیات ما مسلما تاثیر خیلی خوبی هم داشته است ولی حیف از این است که ائمه جمعه و جماعات و استانداران و سایر مسئولین مملکت ما متاسفانه یا ذوقش را ندارند یا توانش را ندارند یا فکر میکنند سرشان خیلی شلوغ است که لااقل نمیآیند این دایره را گسترش بدهند. بالآخره همه شاعران یک استان و یک مملکت که این توفیق را پیدا نمیکنند که خدمت مقام معظم رهبری برسند ولی اگر ائمه جمعه شهرها این بینش و نگرش را داشتند، ایشان یک ادیب به تمام معناست و ما نمیتوانیم توقع داشته باشیم که خیلی از ائمه جمعه یا مثلا استانداران این تخصص را داشته باشند ولی میتوانند خودشان بنشینند و کارشناس را بیاورند که سایر شاعران در واقع از این نشست ها بهره ببرند و به جامع شناسنده بشوند که البته اگر پوشش های خبری این موارد را داشته باشند.
فرهنگ اسلامی: تفاوت شعر قبل و بعد انقلاب را چگونه ارزیابی میفرمایید؟
خلیل شفیعی: در این خصوص که باید بگویم که شعر در بعد از انقلاب اسلامی و قبل از انقلاب اسلامی واقعا زمین تا آسمان در همه موضوعات و گونه ها تفاوت پیدا کرده است حتی شعرهای عاشقانه و شعرهای سپید و نو و غیره با توجه به رویدادهای جدید اجتماعی که برای جامعه تجربه نشده بود و مردم از دنیای هنر این را میخواستند که واکنش نشان بدهند، هنرمندان و شاعران و شعر بعد از انقلاب به صورت اخص در چند تا از گونه های شعری واقعا رشد بینظیری داشتند از جمله شعر ولائی، شعر انقلاب و ادبیات دفاع مقدس. چیزهایی که قبلا به صورت گسترده نبود و بعد از انقلاب این فرصت پیش آمد که از زاویههای مختلفی شعر بعد انقلاب به این مسائل بپردازند. مطمئنا ادبیات انقلاب ویژگیهای مختص خودش را دارد و ادبیات دفاع مقدس با توجه به چیزی که قبلا تجربه نشده بود برای ما، اینجا عینیت پیدا کرد. واژههایی مثل شهید، ایثارگر، جانباز، عملیات، غواصان و خیلی چیزهای دیگر. شعر گفتن برای این موضوعات، مسائل اجتماعی و رویدادهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی هم به صورت خیلی قوی وارد شعر امروز یعنی شعر بعد از انقلاب شد. به هر صورت این همه کتاب انتشار پیدا کرد و این همه خروجیها و تولیدهایی که بعد از انقلاب در زمینه ادبیات شده، خودش گویای این حقیقت است که شعر بعد از انقلاب یک چهره متفاوت، پیشرو و متنوعی نسبت به قبل از انقلاب دارد و و چهرههایی که به خصوص آمدند و معرفی شدند، چهرههای بسیار زیادی بودند که واقعا نمیشود آنها را شمرد و اصلا به خاطر اینکه بعدش تکنولوژی پیشرفت کرد و اینترنت آمد و بعد فضای مجازی آمد و فرصتهای بسیار زیبا و بسیار خوبی به وجود آمد. مثلا فلان شاعری در روستای دوردست زندگی میکند ولی اکنون میتواند به کمک اینترنت خودش را در جامعه مطرح کند و شناخته شود. از این جهت هنر بعد از انقلاب به خصوص شعر واقعا رشد به سزائی داشته است. تولید و خروجی ادبیات امروز بسیار زیاد بوده و اصلا با قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست.
فرهنگ اسلامی: وضعیت شعر متعهد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را شما چگونه ارزیابی میکنید؟
خلیل شفیعی: در مورد شعر متعهد و آئینی بعد از انقلاب زمینههای مختلفی به وجود آمد و موضوعهای مختلفی به خصوص شعر نبوی، شعر علوی، شعر فاطمی، شعر عاشورایی، شعر غدیر، شعر سایر ائمه اطهار علیهم السلام و شعر انتظار و شعر رضوی و ادبیات شاهچراغی که ما قبلا به آن اشاره کردیم، اینها همه واقعا به صورت غیر قابل باوری برای خودشان تشخص پیدا کردند و شاعران به این موضوعات پرداختند. در مورد خیلی از ائمه علیهم السلام که چندان ما شعر نداشتیم، مثل امام چهارم و امام پنجم و امام ششم و امام هفتم و امام دهم و یازدهم علیهم السلام، در مورد اینها زیاد شعر نبودند، اما الآن خیلی شعر تولید شده است. مثلا درمورد حضرت معصومه سلام الله علیها چقدر شعرهای زیبایی تولید شده اند. این یکی از برکات شعر آیینی بعد از انقلاب است و اما اگر ما بخواهیم به خود شعر آیینی بپردازیم که دنبال چی هست، هم منقبتهای بسیار زیبایی را داشتیم و بیان مراثی و بیان شادی اهلبیت علیهم السلام و هم یک کار ارزشمندی که در ایده شعر آیینی پرداختند، مسائل ظلم ستیزی، مسائل اجتماعی، دوری از تشریفات، دوری از تکاثر، دوری از اشرافی گری در قالب شعر آیینی واقعا نمود خیلی خوبی پیدا کرد. یعنی شاعر در شعر آیینی نباید تنها به منقبت ائمه علیهم السلام بپردازد بلکه باید به اسوه بودن و الگو بودن آنها هم حتما باید اشارهای بکند که علت اینها چیست، علت حضور این بزرگان این است که اسوهای برای زندگی ما باشند و به همین خاطر ورود مسائل اجتماعی سیاسی به ادبیات آیینی ما واقعا یک اتفاق جالبی بود که واقعا در تاریخ ادبیات ما بینظیر بود.
فرهنگ اسلامی: وضعیت شعر سپید و دیگر قالبهای شعری در شیراز چگونه است؟
خلیل شفیعی: در زمینه شعر سپید و سایر قالب ها طبیعی است که شیراز هم مثل همه شهرهای ایران است و عدهای در این زمینه طبعآزمایی می کنند مثلا در گذشته خیلی ها بودند. الآن هم امین جعفری از چهرههای شاخص است و خیلیهای دیگر در این قالب ها کار میکنند و از این نظر با سایرین فرق ندارند. منتها حافظ و سعدی و قاآنی و خواجه کرمانی نه تنها در شیراز که در ادبیات جهان یک سیطره عجیبی دارند، مطمئنا از زیر بار سنگینی ادبیات فاخر کلاسیک به راحتی آدم نمیتواند رد بشود و بگوید حالا مثلا چهرهای در حد حافظ یا سعدی وجود دارد، چون شعر سپید یک چیز تازه متولد شده است. این گونه ها که شما گفتید و سبکهایی که شما به آن اشاره کردید، تازه متولد شدهآند و در سایر نقاط ایران شاعران دارند در این زمینهها تجربههایشان را انجام میدهند و شیراز هم مثل همه جاهای دیگر است که شاعران جوان و سایر شاعران این قالبها را دارند تجربه میکنند. ولی میگویم که این مسئله مربوط به شیراز نیست و در تمام کشور همین طور است. حجم سنگین ادبیات کلاسیک، هنوز این شعر آن قدرت تقابل با ادبیات کلاسیک و جاذبههای آن را ندارد. شاید باید چندین دهه بگذرد یا چندین سده بگذرد، تا ببینیم آیا اینها به آن جایی میرسند که کسی بتواند مثل حافظ و سعدی از آن بیرون بیاید یا نه؟ تا حالا که این اتفاق نیفتاده است. حتی این اسمهایی هم که هست در مقابل بیدل و سعدی و حافظ و نظامی و مولانا و…، کاری برای ارائه کردن ندارند که ما بخواهیم بگوییم که حالا خیلی در این زمینه موفق بودند ولی در این زمینهها هم تجربات فراوانی دارند صورت میگیرند و شیراز هم از این قانون و قاعده مثل کل کشور مستثنی نیست.
فرهنگ اسلامی: در جامعه امروزی ما، شعر چه جایگاهی دارد؟
خلیل شفیعی: خب الان همه چیز با قدیم فرق کرده است الآن که ما در دنیای مدرنی زندگی میکنیم. این ماهوارهها و فضاهای مجازی و همه اینها هزینه میشود چه کار بکنند. قاعدتا شعر هم اینجا دنبالِ جایگاهِ خودش میگردد و جایگاهی برای خودش ایجاد میکند و بازارش هم خیلی داغ است. زمان قدیم امکان شعر گفتن برای همه نبود. امکان تحصیل برای همه نبود. امکان دسترسی به دواوین شاعران برای همه نبود. افراد خاصی فقط دست پیدا میکردند، ولی الان این دسترسیها برای کسانی که در مناطق دور هستند، نیز وجود دارد و قاعدتا آنها هم از ابزار روز استفاده میکنند. دیگر الان به نظر من چاپ کتاب شعر و غیره خیلی نمیتواند با سرعت تکنوژی رقابت کند. اینکه شاعران هم روی آوردند به همان رسانههایی که موجود است، رسانههای تصویری، رسانههای اجتماعی، و بازارشان هم خیلی داغ است. به نظر من الان جذابترین کاری که در فضای مجازی انجام میگیرد، همان بحث شعر و ادبیات است که باز هم جایگاه خودش را دارد و خیلی تاثیر گذار است. یا یک اجتماع خیلی خوبی دارد. یک عده خاصی این هنر را دارند، و به هر حال دیگران که ندارند از آنها بهره میبرند. از این زیبایی ها و به اعتقاد من الآن برد شعر نسبت به سایر هنرها خیلی بیشتر شده است. بخاطر اینکه امکانات گران قیمت مثلا سینما و نقاشی را نمیخواهد و هر کسی خودش میتواند یک رسانه باشد و امروز هم میبینیم در مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، پایداری، آیینی و جهانی این شعر هست که در خط مقدم جلو میرود و از همهی هنرهای دیگر سبقت گرفته است و در همهی فضاهای مجازی همین طور است. ظهور و سقوط و دردمندیها و خواستههای جامعه گاهی در قالب شعر و ادبیات است. شما در همه رسانههای تصویری نگاه کنید، چه خارج از کشور چه داخل کشور، جذاب ترین قسمتش قسمتهایی هست که ترانه است و شعر است و موسیقی است و کارهای هنری. یعنی تکنولوژی یک ابزار است که هنر و ادبیات هم به خوبی دارد از این ابزار استفاده میکند و مقام خودش را بالاتر و بهروزتر از قدیم میکند، به تمام جهان میرساند و اعتقاد بنده این است.
مصاحبه کننده: سید احمد شهریار