فرهنگ اسلامی: بسم الله الرحمن الرحیم! از فروردین امسال جنگ عربستان بر ضد یمن وارد هفتمین سال خودش شده است. به همین مناسبت تلاش داریم یک نگاه نسبتاً عمیق به این بحران داشته باشیم. برای این کار از آقای حسین رویوران دعوت کردیم که به سؤالات ما در این زمینه پاسخ دهند. آقای رویوران از این که دعوت ما را پذیرفتید تشکر میکنم. به عنوان اولین سؤال یک ارزیابی کلی از این جنگ فعال داشته باشید.
رویوران: جنگ یمن یک جنگ واقعاً نابرابر بود. عربستان سعودی این جنگ را به دلایل دیگری مطرح و آغاز کرد. چون در عراق، سوریه، لبنان و در منطقه شکست خورده بود. به همین دلیل تلاش کرد که یک پیروزی به دست بیاورد و از طریق این پیروزی شرایط خود را برگرداند. عربستان این جنگ را «طوفان قاطعیت» نامگذاری کرد. با این تصور که دولت ضعیف یمن از امکانات کمی برخوردار است و نمیتواند در مقابل ارتش عربستان مقاومت کند عربستان جنگ را در سال ۲۰۱۵ آغاز کرد. عربستان سعودی نه تنها خودش بلکه ارتش بقیۀ کشورها را تحت عنوان ائتلاف عربی و غیر عربی جذب کرده بود. شیخنشینهای خلیج فارس به جز عمان، کُویت، قَطَر، امارات در این جنگ شرکت کردند و نیرو فرستادند. سودان نیروی زمینی فرستاد. مصر ناوهای دریایی فرستاد. مغرب، موریتانی، سنگال به گونهای نیروهای نظامی فرستادند. عربستان سعودی بیش از ۲۰۰هزار مزدور از کشورهای مختلف جذب کرده بود. در کنار عربستان هم کارشناسان آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی حضور داشتند. چون اساساً عربستان سعودی توان ادارۀ ماشین بسیار پیشرفتۀ جنگی را نداشت. سوخترسانی هوایی به صورت مستقیم توسط آمریکا انجام میشد. عکسهای هوایی توسط آمریکا تأمین و به ستاد فرماندهی جنگ در عربستان تحویل میشد. در چنین شرایطی این جنگ آغاز شد. تصور عربستان این بود که میتواند ظرف چند هفته جنگ را به نتیجه رسانده و پیروز باشد. همین که عربستان جنگ را شروع کرد نیروهای دولت صنعا و انصارالله تلاش کردند که خودشان را جمع و جور کنند. به همین دلیل در آغاز از بسیاری از استانها عقبنشینی کردند. نیروی خودشان را متراکم و شروع به دفاع کردند. اما بحث دفاع تنها نبود. از روزی که جنگ شروع شد و عربستان از زمین، دریا و هوا بمباران کرد و همۀ امکانات را هم از بین برد سازمان ملل و دیگر سازمانهای بینالمللی سکوت کردند. هزاران مدرسه، درمانگاه، بیمارستان، مؤسسات دولتی، بنادر و حتی مجالس عروسیها و مراسم بزرگداشت در مساجد را مورد حمله قرار داد. بهرغم این که تمام اینها با کنوانسیون ژنو و پروتوکل اضافی در تعارض کامل است. با این که بعضی از سازمانهای بینالملل این مسائل را مستند و منعکس کردند اما هیچ سازمانی بین المللی از آنجمله سازمان ملل عربستان را محکوم نکرد. حتی در دورۀ ریاست بانکیمون دبیر کل سازمان ملل زمانی که کشتار کودکانی که در یک سفر مدرسهای بودند مطرح شد که عربستان را در لیست ننگ قرار دهند ایشان گفت: ما نمیتوانیم این کار را بکنیم. چرا که عربستان به این سازمان کمک مالی میکند. این یک صفحهی سیاه در تاریخ سازمان ملل بود که بسیاری از مقررات و مسائل انسانی را به خاطر پول زیر پا گذاشت. در چنین شرایطی که عربستان دستش باز بود یمنیها زمان میخواستند تا بتوانند مقاومتی را سازماندهی کنند و امکاناتی را برای خودشان ایجاد کنند. بزرگترین تجربه پیش روی جامعۀ یمن جنگ نا متقابل و نا همسنگی بود که حزبالله در لبنان و حماس و جهاد اسلامی برای آزادی فلسطین در غزه برتری نظامی اسرائیل را زیر سؤال بردند. یمنیها به سرعت از این تجربه استفاده کردند و به سمت ساخت سلاحهای موشکی و پهباد رفتند تا بتوانند به گونهای به عربستان پاسخ دهند. بعد از شش سال جنگ الآن انصارالله و ارتش ملی یمن و کمیتههای مردمی یک حالت بازدارندگی نظامی و معادلهای ایجاد کردند که رژیم عربستان قادر نیست کاری در مقابل اینها انجام دهد. بسیاری از تأسیسات فرودگاهی، نفتی و اقتصادی عربستان مورد حمله قرار میگیرد. الآن تنها انتخاب پیش روی عربستان سعودی پذیرش شکست در این جنگ است. این نشان موفقیت یمنیهاست. موفقیت انصارالله در ایجاد معادلۀ بازدارندگی و شکستن معادلات قبلی، که اساساً مبتنی بر برتری کامل عربستان در مقابل یمن بود.
فرهنگ اسلامی: بنظر میرسد مردم یمن در یک جنگ بین المللی موفق به شکست دشمنان خود شده اند، علت اصلی پایداری و مقاومت مردم یمن چیست و بزرگترین دستاورد آنها چه میتواند باشد؟
رویوران: بزرگترین علت پایداری مردم یمن ارادۀ آنهاست. اگر اراده نباشد هیچ اتفاقی نمیافتد. آنها اراده کردند که از خود و از انقلاب اسلامی یمن دفاع بکنند. اراده کردند درمقابل عربستان بایستند. بهرغم این که عربستان از کشورهای مختلف نیرو جذب و به سمت یمن گسیل کرده بود، انصارالله دچار یأس نشدند. دولت یمن دچار سرخوردگی و خودباختگی نشد و تلاش کردند. تلاشی که از سال اول شروع شد در سال سوم نتایج خود را نشان داد و این معادله کمکم شکل گرفت. الآن ما شاهد هستیم انصارالله توان این را دارند که دورترین نقطۀ عربستان را با موشکهای بالستیک و کروز یا پهبادهای جنگی مورد اصابت قرار دهند. چندی پیش رأس تنوره که منطقۀ صادرات نفتی عربستان است در خلیج فارس مورد حمله قرار گرفت که ضربۀ بسیار سنگینی برای عربستان بود. این نشان میدهد که انصارالله امکانات جمع کردند و ساختند و ارادۀ استفادۀ از اینها را هم داشتند و این خیلی مهم است. بعضیها ممکن است امکاناتی را هم داشته باشند اما ترس اینها را میگیرد و ارادۀ استفاده از این امکانات را ندارند. اما انصارالله این اراده را داشت و علت اصلی پیروزی آنها بود. انصارالله به دنبال ایجاد معادله بودند. این که هربار عربستان حمله کند به گونهای بتواند پاسخ دهد. از مردمش دفاع کند. این که عربستان احساس کند در مقابل زدن خوردنی هم هست. این اتفاقا نیاز به اطلاعات دارد. نیاز به اراده برای جمعآوری اطلاعات با پهبادهای شناسایی دارد تا این مسئله به گونهای اتفاق بیفتد. در یمنیها این اراده و جسارت وجود داشت که اینها را به این درجه از پیروزی رساند.
فرهنگ اسلامی: اخیرا بحث توقف جنگ یمن بیشتر از گذشته مطرح است چرا؟
رویوران: به دلیل این که انصارالله بسیاری از مراکز اقتصادی و مخصوصاً تأسیسات نفتی و فرودگاههای عربستان را مورد حمله قرار دادند عربستان سعودی هیچ انتخابی جز پایان جنگ در پیش روی خودش نمی بیند. به همین دلیل عربستان می خواهد به شکل آبرومندی از این مخمصه نجات پیدا کند. به دنبال حفظ آبروی خود است. این مسئله میتواند تبعات بسیار زیادی برای عربستان داشته باشد. عربستان ابتدا اعلام کرد انصارالله شریان تأمین نفت جهانی را مورد حمله قرار میدهند. به گونهای میخواستند این مسئله را مطرح کنند که اینها شریان تأمین نفت غرب را مورد حمله قرار میدهند. میخواستند بین غرب را بیش از این درگیر جنگ کنند و بین غرب و انصارالله تضاد ایجاد کرده و با این کار بین خودش و غرب همبستگی بیشتری ایجاد کند. عربستان با وجود این که تلاش کرد مسئله را به گونهای مطرح کند و برای این کار در غرب ریخت و پاش فراوان کرد اما غرب خودش را فدای عربستان نکرد. با وجود این که شدیداً آقای ترامپ با خاندان آل سعود و ملک سلمان و ولیعهد محمد بن سلمان ارتباط خوبی داشت. زمانی که در دورۀ ترامپ انصارالله آرامکو را مورد حمله قرار دادند و عربستان از آمریکا کمک خواست؛ آمریکا اعلام کرد ما نمیتوانیم حتی یک سرباز آمریکایی را فدای شما بکنیم. خون آمریکاییها را برای حفظ شما نمیریزیم. هر چه سلاح بخواهید به شما میدهیم اما به جای شما نمیجنگیم.
فرهنگ اسلامی: اخیرا عربستان بحث آتشبس را مطرح کرده چرا یمنیها قبول نمیکنند؟ مگر یمن به دنبال پایان جنگ نیست؟
رویوران: بله یمنیها به دنبال پایان جنگ هستند اما نه به هر قیمتی! عربستان بحث آتشبس را مطرح میکند، اما چگونه؟ میگوید : جنگی بین دو گروه یمنی در گرفته و عربستان از یک گروه حمایت میکرد. عربستان حمایتش را برمیدارد تا این جنگ متوقف شود. با این ادبیات یعنی هیچ مسئولیتی را نمیپذیرد و این جنگ نتیجۀ اختلاف داخلی یمن است. عربستان این کار را انجام نداده است. اما واقعیت این است که عربستان سعودی با انتخاب عنوان «طوفان قاطعیت» و هم چنین این که مسئولین سعودی از واشنگتن این جنگ را اعلام کردند ابومنصور در اولین واکنشش اعلام کرد ما غافلگیر شدیم. ما از شروع جنگ خبردار نبودیم. این نشان میدهد که عربستان آغازگر جنگ و طرف انصارالله و دولت یمن است. این که تلاش میکند به گونهای از خودش سلب مسئولیت کند قابل قبول نیست. مسئلۀ دیگر این که انصارالله میگویند این جنگ مسائلی دارد که اگر قرار باشد متوقف شود باید اشغالگری یمن متوقف شده و نیروهای سعودی و اماراتی از یمن به طور کامل عقبنشینی کنند. بحث سوم رفع کامل مُحاصِرۀ یمن است. موضوع چهارم به عهده گرفتن تبعات ویرانیهایی است که در یمن اتفاق افتاده است. تأمین هزینههای بازسازی یمن از طرف عربستان سعودی. این چهار شرط را انصارالله مطرح کردند و گفتند بدون تحقق کامل این چهار شرط توقف جنگ از نظر ما قابل قبول نیست. به همین دلیل درخواست میکنند که اگر شرطها را عربستان بپذیرد فوراً جنگ متوقف خواهد شد. اتفاقا این باید عبرت جدی برای آل سعود میشد که متأسفانه نشد و همچنان در خواب و خیالهای خاص خودشان هستند.
فرهنگ اسلامی: چرا عربستان حاضر به توقف کامل جنگ نیست؟ از چه چیز نگران است؟
رویوران: واقعاً عربستان سعودی جنایت بزرگی را مرتکب شده است که تبعات حقوقی گستردهای دارد. قطعاً عربستان سعودی نمیتواند از جنایتی که انجام داده شانه خالی کند. به همین دلیل ناگزیر است و باید ترتیب اثر دهد. لذا آنچه الآن عربستان انجام میدهد این است که به گونهای تمام این تبعات را از خودش دور کند. تلاشش بر این است که تبعاتی متوجه او نشود. عربستان سوء تغذیه و کمبود مواد غذایی در یمن ایجاد کرد که حدود نیمی از جامعۀ ۲۵میلیونی یمن را دربر گرفته است. هر چند دقیقه یک نفر به دلیل کمبود غذا در یمن میمیرد. این نشان میدهد که چه جنایتی را عربستان انجام داده است. تا الآن بیش از صد هزار نفر به صورت مستقیم در این جنگ کشته شدهاند. اما به طور غیرمستقیم در اثر نبودن دارو و غذا و نبودن برق و بسیاری از امکانات پزشکی خیلی از یمنیها از بین رفتند. تعداد این افراد صدها هزار نفر برآورد شده است. همۀ اینها مسئولیتش متوجه دولت سعودی است. لذا دولت سعودی نگران تبعات حقوقی پذیرش مسئولیت جنگ است.
مسئلۀ دوم نگرانی سیاسی است. دولت سعودی نگران این است که اگر اعلام کند مسئولیت این جنگ را میپذیرم و آتشبس اعلام میکنم، یعنی شکست. اعلام شکست، دولت سعودی را در داخل با مشکل مواجه میکند. اگر به نمونۀ مشابه در عراق برگردیم، در اوایل دهۀ ۹۰ اتفاقا مردم عراق که احساس میکردند صدام جنایتکار، قاتل و سرکوبگر است و میلیونها نفر از مردم عراق را کشته امکان ندارد اراده کردند که صدام سرنگون شود. به همین دلیل مردم که تا حدی در مقابل این نظام سرکوبگر تسلیم شده بودند. اما زمانی که به کویت حمله کرد و بعد در مقابل ائتلاف بینالملل شکست خورد و از کویت عقبنشینی کرد ناچار شد مسئولیت شکست این جنگ و حتی پرداخت غرامت به کویت را بپذیرد. اینجا بود که مردم از خواب این که اصلاً صدام تکان نمیخورد و رژیم شکست نمیخورد بیدار شدند. یکباره مردم احساس کردند که این رژیم شکستپذیر است، پس میتوان علیه آن قیام کرد. قیام شعبانیه در استانهای شیعه و کُردنشین از بزرگترین نمونههای تاریخ تغییر باورهای اجتماعی است. زمانی که مردم باورشان را تغییر دادند ما شاهد بودیم که از ۱۸ استان عراق ۱۴ استان از کنترل دولت فوراً خارج شد. ۳ استان کُرد و ۱۱ استان شیعهنشین. دولت سعودی نگران است که مبادا این مسئله برای آنها تکرار شود. زمانی که اعلام کند که من در یمن شکست خوردم باورهای اجتماعی تغییر میکند. مردم احساس میکنند این نظام شکستپذیر است، پس میشود علیه آن قیام کرد. اینبرای بقای رژیم میتواند بسیار خطرناک باشد.
فرهنگ اسلامی: با پیروزی آقای بایدن در انتخابات آمریکا این کشور بحث توقف جنگ یمن را مطرح کرده است. آقای لیدر کینگ را به عنوان فرستادۀ ویژه تعیین کرده است. آیا واقعاً آمریکا در پی توقف این جنگ است؟ آیا تلاش لیدر کینگ تا کنون به کجا رسیده است؟
رویوران: بله، آمریکا الآن این گونه ادعا میکند که به دنبال توقف این جنگ است و آقای بایدن موافق ادامۀ این جنگ نیست. اما سؤال اینجاست که این جنگ در سال ۲۰۱۵ زمانی که شروع شد آقای بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا بود مگر آمریکا این همۀ امکانات نظامی را به عربستان نداد تا جنگ را مدیریت کند. چی شد که الآن آمریکا به دنبال توقف جنگ است؟ شرایط چه تغییری کرده است؟ تحلیلی که انجام گرفته این است که در مقابل موشکهایی که انصارالله شلیک میکنند یا پهبادهایی که وارد عرصه نبرد میشود بسیاری از رادارهای آمریکایی نمیتوانند آنها را کشف کنند و آبروی سلاح آمریکایی رفته است. عربستان سعودی سامانههائی خوپ را داشت که ضد موشک و هواپیما بود. وسط جنگ پاتریوت و سیستم سامانه تاو خرید. در تمام این اقدامات تلاشش بر این بود که با سلاح آمریکایی وضعیت داخلی خودش را مصون از هرگونه حمله قرار دهد. اما چنین اتفاقی نیفتاد. پس آمریکا نمیخواهد بیش از این آبروی خودش و سلاح آمریکایی و آبروی متحدش عربستان برود. تعیین آقای لیدر کینگ یک شاخص است. اما این شاخص چقدر در جهت پایان جنگ است محل پرسش است. آقای لیدر کینگ دو هفته به عمان آمد. در آنجا باقیماند. تلاش داشت به صورت مستقیم با انصارالله گفتگو کند. انصارالله قبول نکرد. این گفتگو از طرف عمانی به صورت غیر مستقیم برقرار شد. در این گفتگو ایشان حرفهای عربستان را تکرار کرد. توقف جنگ بر اساس مجموعهای از شرطها مطرح میکرد. این نشان میدهد که آمریکا به دنبال این نیست که با پایان جنگ یمنیها به حق و حقوقشان برسند. بلکه به دنبال این است که این جنگ به نفع خودش و هم پیمانش عربستان به پایان برسد. این نمیتوانست مورد پذیرش انصارالله قرار بگیرد.
فرهنگ اسلامی: به عنوان سؤال آخر بفرمایید آیندۀ جنگ عربستان بر ضد یمن را چگونه ارزیابی میکنید؟
رویوران: واقعیت این است که این جنگ تنها و تنها با پذیرش شکست از طرف عربستان به پایان میرسد. یمنیها بهرغم سوء تغذیه و کمبود سوخت و مواد غذایی و دارو اعلام کردند ما ارادهمان را در اختیار دیگران قرار نمیدهیم. عربستان باید بپذیرد که جنگ را شروع کرده است. شکست جنگ و تبعات آن یعنی تأمین هزینههای بازسازی یمن را بپذیرد. هیچ راه دیگری فعلاً در این زمینه قابل تصور نیست. به همین دلیل عربستان سعودی چارهای جز این ندارد. اگر امروز فقط آتشبس را قبول کرد در آیندۀ نه چندان دور بقیۀ شرطها را هم قبول خواهد کرد. چون چارهای جز این ندارد. عربستان الآن در مقابل دو گزینه قرار دارد. این که تماشا کند تمام تأسیسات نفتی با موشکها و پهبادهای انصارالله از بین برود. آن موقع نه تنها پولی برای تأمین داخل ندارد بلکه نمیتواند بودجههای جنگ را تأمین کند. یا این که این جنگ را پایان دهد. این جنگ مغلوبه است. به نفع عربستان نیست و تأسیسات نفتی او مورد حمله قرار میگیرد.
عربستان گزینههای زیادی پیش رو ندارد. اگر بگوید جنگ ادامه پیدا کند تأسیسات نفتی او مورد حمله قرار میگیرد. در آمدهایش کاهش پیدا میکند. این دفعه در داخل پولی برای ریخت و پاش و تأمین رفاه اجتماعی ندارد. در نهایت مردم علیه اوقیام میکنند. اگر جنگ را ادامه دهد هزینههای جنگ سرسامآور است و حملات انصارالله علیه تأسیسات نفتی اجتناب ناپذیر است. به همین دلیل عربستان گزینهای جز پذیرش پایان جنگ ندارد. ناچار است این کار را انجام دهد. پیروزی انصارالله در این جنگ یک تحول دفعی و گسترده در سطح منطقه ایجاد خواهد کرد. جایگاه محور مقاومت ارتقاء کیفی پیدا خواهد کرد. پیروزی در یک جبهه قطعاً به تقویت و پیروزی در جبهههای دیگر میانجامد. این میتواند عربستان سعودی و محور آمریکایی را با بحران مواجه کند. آمریکا به هر حال الآن تلاش میکند در مقابل محور مقاومت بایستد. اما اگر در یک نقطه شکست خورد در جاهای دیگر باورپذیری پیروزی بالا خواهد رفت. آمریکا توان ایستادگی در مقابل طرفداران محور مقاومت در عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و بحرین را نخواهد داشت. ناگزیر است به تفاهمی با محور مقاومت برسد که این بدون دادن امتیاز به محور مقاومت امکان ندارد. این امتیازات قطعاً جبهه مقاومت را در جایگاه بهتر و برتری قرار خواهد داد.
فرهنگ اسلامی: از شرکت شما در این گفتگو تشکر می کنیم.