آنکه خیر ترا می خواهد دوست توست. آنکه خیر خواه تو نیست و شرّ برای تو می خواهد دشمن توست آنکه نه خیر خواه توست و نه برای تو شرّ می خواهد نه دوست توست و نه دشمن تو.
حالا با این معیار روابط عربستان سعودی با ایران را ارزیابی کنیم:
نخست کارنامه رژیم سعودی پیش از انقلاب اسلامی را بیاد آوریم که سرشار از خدمتگذاری و سر سپردگی به غرب از طریق خدمت به رژیم دست نشانده پهلوی بود و چیزی که در آن روابط جایگاهی نداشت حقوق مردم ایران بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، عربستان سعودی یکی از مشوقان اصلی صدام برای حمله به ایران بود.
بگزارش پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- و بنوشته هادی اسفندیاری؛ «آغاز تجاوز عراق به خاک ایران در ۳۱ شهریور ۵۹، فرصتی را در اختیار حکام آلسعود قرار داد تا همپای “صدام حسین”، علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، اقدام کنند. در طول ۸ سال جنگ تحمیلی رژیم بعثی علیه ایران، عربستان از هیچگونه حمایت سیاسی ، مالی ، اطلاعاتی و تسلیحاتی به صدام دریغ نورزید؛ حقیقتی که ” ملک فهد ” پادشاه وقت سعودی در جریان حمله عراق به کویت به آن اعتراف کرده و گفت: « اقدامات رهبر عراق (در حمله به کویت) نشانگر ناسپاسی به حمایتهای نظامی عربستان از او درطول جنگ هشتسالهاش علیه ایران است. اگر عراق میگوید افراد خود را فدا کرده است ما نیز با پول، سلاحهای پیشرفته و همکاری بینالمللی خود، در این فداکاری سهیم بودهایم. چگونه او میتواند همه اینها را فراموش کند و سعی در از بین بردن حقایق نماید.»
واکاوی نقش سیاسی، مالی ، اطلاعاتی و تسلیحاتی رژیم آلسعود در طول ۸ سال جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران؛ بیانگر ابعاد گستردهتری از دشمنی عربستان با انقلاب اسلامی ایران است که در نوشتار پیشرو مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت.
مقامات سیاسی آلسعود در طول جنگ تحمیلی تمام ظرفیتهای دیپلماتیک خود را برای به انزوا کشیدن ایران و تقویت رژیم بعث عراق به عرصه آوردند. رایزنیهای سیاسی با کشورهای مختلف از جمله آمریکا ، مصر ، اردن و مراکش و … از جمله اقدامات در این زمینه بود.
اقدام دیگر رژیم سعودی سیطره در سازمان کنفرانس اسلامی و تغییر در اساسنامه و قوانین آن به جهت اعمال فشار بر ایران بود. به علاوه؛ یکی از مهمترین مجاری نفوذ و اعمال نظر آنها شورای همکاری خلیج فارس بود که تحتزعامت خود سعودیها اداره میشد. آلسعود از طرفی با تقویت جنبههای نظامی و سیاسی این شورا ؛ و از طرف دیگر با اعمال فشار بر سوریه – تنها حامی عرب انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی- سعی در تضعیف ایران داشت. در این راستا پشتیبانی سوریه از ایران را مشروط بر حمایت از ایجاد صلح تحمیلی، حمایت از احیای طرح خائنانه ” فهد” و به رسمیت شناختن اسرائیل کرد.
علاوه بر این پس از فتح فاو توسط رزمندگان اسلام در عملیات والفجر ۸ ؛ شورای همکاری خلیجفارس در تاریخ ۶۴/۱۲/۱۳ تشکیل جلسه داد و علیه ایران موضعگیری کرد. بلافاصله در سال ۶۵ نیز ، عربستان سعودی در یک اقدام جانبدارانه از عراق به ترکیه پیشنهاد داد در صورتی که این کشور روابط تجاری خود را با ایران قطع کند، ضرر و زیان مالی آن را به عهده میگیرد.
بزرگترین خیانت آلسعود، همکاری با سازمان منافقین در فاجعه کشتار حاجیان ایرانی در حج سال ۱۳۶۶ بود که منجر به قطع روابط تهران- ریاض شد. براساس آنچه “مسعود رجوی” در مذاکرات پنهانی اش با “سپهبد صابرالدوری” رئیس سرویس کل اطلاعات عراق می گوید، سرکرده گروهک منافقین، در سال ۶۶ و همزمان با وقایع مکه با دعوتنامه رسمی که از ملک فهد دریافت میکند به شکل محرمانه عازم عربستان میشود. علاوه بر این، “هاشم المسکری” معاون دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس در مصاحبه با روزنامه البیان چاپ دوبی رسما اعتراف کرد: « آنچه که در مکه مکرمه اتفاق افتاد، جز پیامدهای جنگ ایران و عراق نمیباشد.»
رژیم آلسعود نه تنها به این اقدامات بسنده نکرد بلکه در این دوران جنگ نفتی را با هدف کاستن از توان اقتصادی و درآمد ارزی جمهوری اسلامی ایران به راه انداخت. سعودیها با کاهش قیمت نفت سعی در فلجکردن اقتصاد ایران داشتند. این کاهش تا مرز هر بشکه ۶ دلار هم پیش رفت. عربستان به همراه دیگر کشورهای تولیدکننده نفت با افزایش تولید و اشباع بازار نفت، تولید و صادرات نفت ایران را مختل کردند. این عمل عربستان که با پوشش “استراتژی سهم بازار” توجیه میشد تا یکی دو سال قیمت نفت را پایین نگه داشت. به همین دلیل وزیر نفت ایران با تأکید بر کارشکنی و دشمنی آلسعود در هفتادوهفتمین اجلاس اُپک گفت: « جنگ قیمت ها حرکتی است آمریکایی که عربستان آغاز کرده است، دنیای استکبار قصد دارد با کاهش بهای نفت اقتصاد ایران و در نهایت جنگ را تحت فشار قرار دهد.»
ترس از افشا شدن نقش عربستان در حمایت از عراق ، سران سعودی را بر آن داشت تا بیشتر از طریق حمایتهای مخفیانه مالی به دشمنی علیه جمهوری اسلامی اقدام کنند. دلارهای نفتی آلسعود از اصلیترین منابع مالی رژیم بعث عراق در جنگ محسوب میشد. در سال ۱۳۶۱ به فاصله اندکی بعد از آزادسازی خرمشهر و شکست بعثیها، افشا شد که صدام ۲۰ میلیارد دلار از رژیم سعودی و سایر رژیم های حوزه خلیج فارس برای ادامه جنگ علیه انقلاب اسلامی ایران دریافت کرده است . همچنین در فاصله عملیاتهای «بدر» و «والفجر۸» آلسعود و شیخنشینهای جنوب خلیجفارس ۲۹ میلیارد دلار در اختیار رژیم عراق قرار دادند.
علاوه بر این حکام سعودی نقش میانجیگری مالی برای صدام در قراردادهای تسلیحاتی را بازی میکردند بطوریکه عربستان آمادگی خود برای پرداخت بهای تسلیحات خریداری شده از فرانسه توسط عراق را اعلام کرد که در طول جنگ رقمی بالغ بر ۱۰ میلیارد فرانک تخمین زده میشد.
خبرگزاری رویترز در تاریخ ۲۵ دی ۶۹ رقم دقیق کمکهای مالی عربستان به عراق را به نقل از شاه عربستان بیش از ۲۷ میلیارد دلار بصورت کمکهای نظامی و اقتصادی اعلام کرده است. “ملک فهد”در این رابطه اقرار کرد : « ارزش کل اعتبارات ، وامهای بیبهره و سایر کمکهایی که به شکل محمولههای نفتی یا تجهیزات به عراق به عمل آمده بیش از ۲۷٫۵ میلیارد دلار است. این اقلام شامل ۵٫۸۴ میلیارد دلار اعتبار، ۶٫۷۵ میلیارد دلار کمک بصورت تولید نفت، ۹٫۲۵ میلیارد دلار وام بدون بهره و ۲٫۷۴ میلیارد دلار تجهیزات نظامی و حمل و نقل میشود.»
حمایت مالی آلسعود تا جایی رسید که رژیم بعث را به یک جیرهخوار سیاسی همهجانبه تبدیل کرده بود و از اصلیترین تجهیزات نظامی تا جزئیترین امکانات مورد نیاز سربازان عراقی با دلارهای نفت سعودی تأمین میشد که وزیر دفاع عربستان وقتی در قبال این خوشخدمتیها ؛ با تهدید کشورش توسط صدام پس از حمله به کویت مواجه میشود، اظهار میکند: « عراق که امروز قصد تجاوز به عربستان را دارد شاید فراموش کرده است که در زمان جنگ حتی نوشابه سربازان آنها را تأمین میکردیم.»
به واقع میتوان همکاری اطلاعاتی رژیم آلسعود با بعث عراق را در تاریخ جنگهای یک قرن اخیر بیسابقه دانست. این همکاری اطلاعاتی نشان میدهد که سعودیها از پیروزی نهضت اسلامی تا ۳۱ شهریور ۵۹ هم درصدد ضربه زدن به انقلاب اسلامی ایران بودند. درست یک ماه و نیم قبل از شروع جنگ مقامات دولتی سعودی هنگام استقبال از صدام ، هدیهای شاهانه به وی دادند که گزارشی بود از سوی دستگاههای سرّی آمریکا که درآن اوضاع اقتصادی؛ اجتماعی و نظامی ایران تشریح شده بود.
علاوه بر این در طول جنگ تحمیلی رژیم سعودی بارها و بارها با استفاده از پیشرفتهترین وسایل جاسوسی و اطلاعاتی منجمله آواکسهای امریکایی ، بخشی از اطلاعات جمعآوری شده را با توافق ایالات متحده به عراق میداد. اطلاعاتی مهم و راهبردی که منجر به لو رفتن عملیاتهای ایران علیه عراق میشد و تصاویر دقیق ماهوارهای از موقعیت رزمندگان ایران و نحوه آرایش نظامی نیروها ارائه میداد که باعث اشراف اطلاعاتی آنها میشد. شخص صدام در ماه می ۱۹۸۴ دریافت اینگونه اطلاعات را مورد تأیید قرار داد.
از سوی دیگر “بندربن سلطان” سفیر وقت عربستان در آمریکا در خصوص حمایتهای اطلاعاتی کشور متبوعش از بعث عراق در دوران جنگ اعلام کرد : « رژیم آلسعود در سالهای پایانی جنگ عراق علیه ایران نقش واسطه را بین واشنگتن و بغداد بازی میکرد و اطلاعات نظامی ارزشمندی از تحرکات ایران در جبهههای جنگ را از منابع اطلاعاتی آمریکا به رژیم بغداد منتقل میکرد. عراقیها بیش از همه چیز خواستار کمک ارتش آمریکا به عراق در زمینه اطلاعات و طرحها و توصیههای نظامی در مقابله با ایران بودند و عربستان تمام این امکانات و حتی بیش از آن را برایشان فراهم کرد.»
حکام آلسعود نه تنها به خرید تجهیزات نظامی برای بعث عراق بسنده نکردند؛ بلکه بطور مستقیم اقدام به پشتیبانیهای لجستیکی و تسلیحاتی نمودند. “جیمی کارتر” رئیسجمهور وقت آمریکا در خاطرات خود با اشاره به ترس حکام سعودی از قدرت نظامی ایران در این رابطه میگوید: « با مقامات سعودی هم در رابطه با تهدید ویژهای علیه ایران مشورت کردم و تصمیم گرفتم که برخی از هواپیماهای آواکس خودمان را به شبهجزیره ارسال نمایم تا در دفاع به آنها کمک کنم. همچنین برای مقابله با هواپیمای اف۴ ایران من حاضر بودم که هواپیماهای اف۱۵ ایالاتمتحده را به آنجا ارسال نمایم.»
هواپیماهای آواکس ، هواپیماهای اف-۱۵ پیشرفته برای پرتاب بمب، تانکرهای هوابرد برای سوخترسانی به هواپیمای جنگی؛ موشکهای فضا به فضا و تانکرهای سوخت بزرگتر برای گسترش سطح هواپیماهای اف۱۵ ، بخشی از تجهیزات نظامی بود که آمریکا برای جنگ عراق علیه ایران در اختیار آلسعود قرار داد.
حمایت تسلیحاتی سعودیها در طول جنگ نه فقط محدود به تأمین سلاحهای کشتار جمعی میشد؛ بلکه زیرساختهای آن هم در خدمت رژیم بعثی عراق قرار داشت بطوریکه انتقال تجهیزات نظامی از بندر” دمان ” عربستان سعودی صورت میگرفته است. علاوه بر این رژیم سعودی از همکاری در حملات مستقیم نظامی هم دریغ نورزید. برای مثال رژیم بعث در حمله هواپیمای جنگی اف.یک.سی به پایانه نفتی ایران در ” لارک ” از یکی از فرودگاههای شرق سعودی استفاده کرد. سفارت عربستان در لندن از تکذیب این خبر خودداری کرده بود.
این در حالی بود که “سعود الفیصل” نیز به نقش عربستان در تجهیز و افزایش قدرت عراق اعتراف کرد. همانگونه که در سال ۶۱ منابع عربی آگاه در منطقه خلیج فارس گفتند: «رژیمهای سعودی و صدام در مورد گسترش همکاریهای نظامی بین خود علیه ایران به توافقهای مفصلی رسیدند. رژیم سعودی ظرف ۱۰ روز گذشته مقدار بسیار زیادی سلاح به رژیم عراق تحویل داده است و این سوای کمکهای بلاعوض دیگری است که به منظور نجات صدام از خطر سقوط که بر اثر جنگ با ایران پدید آمده است داده می شود .این منابع گفتند دیدار اخیر “امیرعبدالله” از بغداد برای این منظور صورت گرفته است .»
توجه به نقش حمایتی آلسعود در دوران جنگ تحمیلی، عمق دشمنی آنها با انقلاب اسلامی ایران را آشکار میسازد. سران سعودی در کمترین مواجهه با جمهوری اسلامی مواضع خائنانه و نقش منافقانه خود را ایفا کرده اند. این واقعیت در حالی که “ملک فهد” پادشاه عربستان در تاریخ ۱۳۶۹/۱۱/۱۳ طی یک کنفرانس مطبوعاتی ضمن اعتراف به حمایت همهجانبهاش از رژیم بعث؛ با وقاحت تمام ابراز امیدواری کرد جمهوری اسلامی ایران وقایع غمانگیزی را که به گذشته روابط جمهوری اسلامی ایران و کشورهای خلیج فارس سایه افکنده است فراموش کند. »
ولی با اینهمه کارنامه رژیم سعودی در ایجاد گروههای تروریستی طالبان ،القاعده ، داعش ،جیش الظلم و ….. و بخاک و خون کشیدن صدها هزار نفر از مردم منطقه از جمله ایران و افغانستان و پاکستان و عراق و سوریه و یمن، سیاه تر از سایر صفحات آن است با این توضیحات عربستان دشمن هست یا نیست نظر شما چیست؟ .اگر عربستان سعودی دشمن ایران نیست پس دشمن کیست و دشمنی چیست؟
عربستان سعودی دشمن اسلام است
دقیقاً
عربستان سعودی حامی گروه های تروریستی
دشمن اصلی اسلام صهیونیسم است
تمام این اتفاقا سر منشاش آمریکاس
عربستان دشمن مردمان خودش هم هست