مهدی باقر خان
منطقه «دکن» از نظر اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و علمی از مناطق مهم هندوستان و یکی از مراکز اقتصادی و سیاسی جنوب این کشور است. بناهای عظیم تاریخی، اماکن دیدنی و مساجد باشکوه این شهر، بیانگر عمق فرهنگ و تمدن اسلامی این منطقه می باشد. حضور ایرانیان در این منطقه، عامل مهمی در ایجاد تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در جنوب هند بوده به طوری که امروزه هیچ تاریخ دان و باستان شناس نمیتواند با صرف نظر کردن نقش ایرانیان و پادشاهان ایرانی در این منطقه، تصویر کامل و درستی از وضعیت تاریخی و فرهنگی دکن را ارائه کند. اثرات این حضور تاریخی ایرانیان را میتوان در معماری، زبان، فرهنگ، هنر و دیگر ابعاد زندگی مردم جنوب هند به خوبی مشاهده کرد.
یکی از پیامدهای حضور و تاثیرگزاری مهاجرین ایرانی در هند و تعاملات دیرینه و گستردهی بین ایرانیان و هندیان؛ شکل گیری پدیدهی «فرهنگ درهم آمیخته ایران و هند» است. نشانههای اشتراک این ارزش ها در عرصه فرهنگ و تمدّن آشکارتر، بوده و هنوز هم شماری از آنها باقی مانده است. البته بارزترین و فراوان ترین نشانههای تأثیرگزاری و تاثیر پذیری تمدّنی و فرهنگی ایرانیان و هندیان، متعلّق بهدورهی بعد از ورود اسلام است.
نشانههای اشتراک فرهنگی هند و ایران در دورهی اسلامی، عمدتا عبارتند از: معماری، خوشنویسی، شهرسازی، طب سنتی، دیوانسالاری، تاریخنویسی، زبانشناسی و ادبیات، تصوّف و عرفان، مینیاتور، نقّاشی و غیره. با توجّه بهاین امر، میتوان گفت که دورهی پس از ورود اسلام، دورهی بالندگی و اوج گرفتن پدیدهی «تعاملات فرهنگی ایران و هند» بوده است.
یکی از عوامل مؤثّر در استحکام بخشیدن به پیوندهای مشترک این دو ملّت در دورهی بعد از ورود اسلام، ادارهی بخش اعظم شبه قارّه، بهدست حکمرانان مسلمان است. اسلامشناسان و تاریخ دانان اتّفاق نظر دارند که جریان اصلی ورود اسلام بهشبه قارّهی هند، در اوایل قرن ۵ هجری و بهدنبال فتوحات محمود غزنوی در هند آغاز گردید.
تاثیرپذیری افزونتر هندیان از فرهنگ و تمدّن ایران از جمله ویژگیهای بارز زمان ورود اسلام بهشبه قارّه و نیز فرمانروایی مسلمانان بر این سرزمین، بشمار می رود. بخشی از آمیختگی فرهنگی را فرمانروایان و نظامیان ترک و مغولی انجام دادند که تحت تأثیر فرهنگ و تمدّن ایران قرارگرفته بودند و بخش دیگر را نیز، گروههای مختلف ایرانی انجام دادند که از ایران مهاجرت نموده بهصورت موقّت یا دائم در مناطق مختلف شبه قارّهی هند چون «دکن» سکونت اختیار کرده بودند.
رشد و گسترش ارزش های اسلامی و فرهنگ ایرانی در مناطق گوناگون شبه قارّه هند، از جمله نشانه های بارز نقش و تأثیر گزاری های مهاجرین فرهنگی ایران اسلامی محسوب می شود. چنانچه تعداد چشمگیری از محقّقان، معتقدند؛ فرهنگ اسلام و تشیع را، بیشتر مهاجرین ایرانی در شبه قارّه تبلیغ و ترویج دادند. به همین دلیل، از گذشتههای دیرباز تاکنون، تعداد قابل توجهی از خانواده ها به ویژه اهل تشیع شبه قارّهی هند، مدّعی اند که از نسل ایرانیان هستند یا به نوعی سلسله نیاکانشان به ایران برمی گردد. امثال آن را در بین شماری از فرمانروایان حکومت های شیعی شبه قارّهی هند مانند: عادلشاهیان و قطب شاهیان (دکن) می توان دنبال کرد. رشد و گسترش عرفان و تصوّف در سرتاسر شبه قارّهی هند، از دیگر پیامدهای گسترش فرهنگ ایران و آموزههای دین اسلام در شبه قارّهی هند است. بسیاری از صوفیان و عارفان هند، همچون خواجه معین الدین چشتی وغیره ..، یا ایرانی هستند و یا سخت تحت تأثیر فرهنگ و عرفای ایرانی بوده اند.
باتوجه به اینکه در یک مقاله، مجال نیست به سایر آن بزرگان یا به اغلب شخصیت های فرهیخته فرهنگی مهاجر ایرانی که در سراسر کشور هند آثاری از خود به جا گذاشته اند، پرداخته شود، به شخصیت های بسنده می کنیم که چهره فرهنگی مهاجر ایرانی هستند و از ایران بههند مهاجرت نموده و به خصوص در منطقه دکن سکنی گزیدند و یا هندی به ویژه دکنی هستند اما اجداد و نیاکانشان ایرانی بودند و بخش عمده عمرشان را در مناطق «دکن» سپری کردند و از نظر فرهنگی، دارای اشتراکات فراوان و پیوند های عمیق فرهنگی با ایرانیان بوده اند. خلاصه اینکه نگارنده در طول نگارش این اثر که به بیشتر به قصد تعریف نگاری کلی افراد برجسته دکن بوده، علاوه بر مطالب فوق الذکر، نکات زیر را نیز مدّ نظر قرار داشته است:
در تدوین شرح حال هر شخصیت، تلاش بر آن بوده که اطّلاعات مهم و کلیدی مربوط به هر فرد طبق منابع موجود و به ترتیب الفباء ارائه شود؛ این اطّلاعات، شامل نام و نام خانوادگی یا شهرت، نام پدر، زمان و مکان تولّد و وفات، مشاغل و مناصب، آثار و تألیفات وی است.
هدف از تهیه این اطّلاعات مختصر و کلیدی، ارائهی شناخت اساسی از شخصیّتهای مورد نظر و فراهم ساختن زمینهی انجام تحقیقات بعدی درباره زندگی این بزرگان است:
احمد (۱۰۲۷ق/۱۶۱۸م-۱۰۸۶ق/ ۱۶۷۵م)
سیّد نظام الدّین احمد، فرزندمحمّد معصوم حسینی دشتکی شیرازی، در طائف تولّد یافت. مادرش، خواهر شاه عبّاس دوم صفوی بود. وی بنابر خواستهی میر محمّد سعید میر جملهی اردستانی بهحیدرآباد آمد. بیشتر در حیدرآباد دکن زندگی کرد و در حیدر آباد درگذشت.کتاب اثبات الواجب تألیف اوست.[۱]
احمد (الشّیخ مهذّب الدّین) (۱۰۲۰ق / ۱۶۱۱م-۱۰۸۵ق/۱۶۷۴م)
احمدالشّیخ مهذّب الدّین، فرزند عبدالرّضا، در حیدرآباد دیده به جهان گشود. او فردی متبحر به علوم عقلیه و نقلیه بود. در بصره درگذشت. از آثار اوست:
الرّساله الاعتقادیّه، الدّره النّجفیه فی الاصول، رساله الفلکیه، عمده الاعتماد فی کیفیّه الاجتهاد، کلّیات الطّب، رساله الحساب، رساله القیافه، رساله آداب المناظره، فائق المقال، الزّبده، خلاصه الزبده، رسالهی رسم الخّط، رسالهی حساب العقود، جوابات المسائل الاحدی والثّلاثین، رساله الحسد، رساله الاخلاق، رسالهی خلق الکافر، غوث العلم فی حدود العالم، تحفه ذخائر، کنوز الاخبار، رساله فی القرائه، و المنهج القویم.[۲]
احمد شیرازی (۱۵ شعبان ۱۰۲۷ق/۱۶۱۸م- ۱۰۸۶ ق/ ۱۶۷۵م)
شیخ احمد شیرازی، فرزند محمّد معصوم شیرازی، در شیراز متولّد شد. تحصیلات را نزد شمس الدّین گیلانی فرا گرفت. در سال ۱۰۵۳ق/۱۶۴۳م بههند مهاجرت کرد و از نزدیکان عبد الله قطب شاه حیدر آبادی شد. وی در حیدر آباد درگذشت. از وی اشعاری در تذکره ها نقل شده است.
نزهه الخواطر،۵/۶۷
بهادر علی حیدرآبادی، صفی (۲ ذیقعده۱۳۰۱ق/ ۲۴ آگوست ۱۸۸۴م-۲۰ذیحجّه۱۳۵۴ق/۱۴ مارس۱۹۳۶)
میرزا بهادر علی حیدرآبادی متخلّص بهصفی، فرزند محمّد رضا در حیدر آباد تولّد یافت. بنیان گذار مدرسهی باب العلوم حیدر آباد و استاد علوم دینی در کالج جاگیردار حیدرآباد بود. از آثار اوست:
سلسله تعلیم مذهبی، طریق شریعت، رباعیّات صفی (فارسی)، مسدّس تعلیم، وصال آخرت، عرفان صفی، اخلاق صفی (فارسی)، تسبیح فاطمه، چراغ هدایت، خلاصه المسائل وتسهیل المنطق، جامع التواریخ
مطلع انوار،۱۳۲-۱۳۳؛ خورشید خاور،۱۰۷-۱۰۸
جمال الدّین حیدرآبادی (شیرازی) (ف. ۱۱۲۵ق/۱۷۱۳م)
جمال الدّین، فرزند فتح الله حیدر آبادی در شیراز متولّد شد. او نوهی صدر الدّین شیرازی بود. در حیدرآباد وفات یافت.
به درخواست قطب شاه حیدرآبادی، شرح مصباح کفعمی، (فارسی)را نوشت.
مطلع انوار،۱۵۱؛نزهه الخواطر۵/۱۱۵
رضی موسوی جزائری شوشتری (۱۱۲۸ق/۱۷۱۵م-۱۱۹۴ق/۱۷۸۰م)
مولانا سیّد رضی موسوی جزائری شوشتری، فرزند نورالدّین شوشتری، در شوشتر ایران تولّد یافت. نزد پدر و برادر و علمای شوشتر کسب علم کرد. در تفسیر، حدیث، عقائد و فقه بهدرجه اجتهاد رسید. بهخاطر حملهی افغانان و ترکان بهایران و عراق، همراه با پدر در سال ۱۱۴۹ ق/۱۷۳۶م به منطقه سورت گجرات[۳] هجرت کرد. سپس همراه با برادر خود بهدهلی[۴] آمد و مهمان ابوالمنصور خانِ قزلباش شد. در راه برگشت بهایران در بنگال، شاه شجاع آنها را بهدربار دعوت کرد. وی از آنجا بهدکن رفت.
مطلع انوار،۲۴۰؛ نزهه الخواطر، ۶/۸۷؛ نجوم السماء،۲۶۱؛ تذکره بی به افی تاریخ العلماء، ۱۵۵؛ مرقع دکن،۹۳
زین العابدین (۱۳۰۴ق/۱۸۸۶م – ۱۳۷۰ق/۱۹۵۰م)
زین العابدین فرزند نثار حسین که در منابع از او با نام زین العابدین حیدرآبادی نیز یاد شده است. در علینگر[۵] چشم بهجهان گشود. پس از فراگیری علوم دینی در نجف بهشهر حیدرآباد رفت. مؤلّف بر خلاف منابع دیگر، تاریخ وفاتش را ۲۱ آوریل۱۹۶۲م. / ۱۳۸۲ق ذکر کرده است. او در شهر حیدرآباد درگذشت. از آثار اوست:
اصل الاصول (عربی)،اصل المیزان (عربی)، رساله التّوحید(اردو)، توضیح الفوائد فی شرح قواعد العقائد ( خطّی) را میتوان ذکر نمود.
مطلع انوار،۲۴۸؛ تذکره بی بها فی تاریخ العلماء، ۱۶۷؛ نجوم الارض،۷۶
صدرالدّین علی خان حسینی مدنی (۱۰۵۲ق/۱۶۴۲م – ۱۱۲۰ق/۱۷۰۹م)
صدر الدّین علی خان حسینی مدنی فرزند نظام الدّین حسینی در مدینه چشم بهجهان گشود اما اصالتاً شیرازی بود. پدرش داماد سلطان عبدالله قطب شاه حیدرآباد بود. بعد از فوت پدرش نزد اورنگ زیب رفت. دارای جایگاه خاصّی در دربار شد. حاکم مناطق اورنگ آباد، ماهوار[۶] و توابع برار[۷] بود. درحکومت سیّد علی خان، دیوانسالارِ برهان پور[۸] شد. چندی بعد استعفا کرد، و بهشیراز برگشت. در شیراز در مدرسهی منصوریّه، بهتدریس پرداخت. قبرش در شهر شیراز استان فارس قرار دارد. از آثار اوست:
سلافه العصر فی محاسن الشّعرا بکلّ مصر(تذکره شاعران عرب)، ریاض السّالکین شرح صحیفهی سیّد السّاجدین، انوارالرّبیع فی انواع البدیع، حدائق النّدیّه شرح فوائد الصّمدیّه، سلوه الغریب در غرائب بحار و عجائب جزائر، اللکم الطیب و الغیث الصیب (موضوع:ادعیه و زیارات)، الدّرجات الرّفیعه، توضیح احادیث خمسهی مسلسله، حاشیهی قاموس، دیوان شعر
مطلع انوار،۳۲۶؛ امل الآمل۲/۱۷۶؛ نجوم السماء،۱۹۴؛ تذکره شیخ علی حزین مآثر الکرام، ۲۸۶؛ نزهه الخواطر ۶/۱۸۳
طاهر شاه دکنی[۹] (۸۸۰ ق/۱۴۷۵م – ۹۵۲ ق/۱۵۴۵م)
ملاّ سیّد طاهر شاه دکنی فرزند سیّد رضی الدّین علی همدانی در همدان چشم بهجهان گشود. داعی اسماعیلیان بود. امّا، در سال ۹۲۶ق /۱۵۲۰م عقیدهی تشیّع اثنا عشری را پذیرفت. در سال ۹۳۰ق / ۱۵۲۴م از پادشاه صفویّه رنجیده خاطر شد. اوّل بهشهرگوا[۱۰]، بعد بهبیجاپور[۱۱] آمد. سپس بهدعوت برهان شاه بهاحمد نگر رفت، و در آنجا بهدرس و تدریس پرداخت. درسال ۹۵۲ق/۱۵۴۵م رحلت کرد و پیکرش بهکربلا برده شد. تاریخ فرشته، مفصّلاً بهشرح احوالش پرداخته است.
از آثار اوست: شرح باب حادی عشر (عقائد و کلام)، شرح جعفریّه (فقه)، حاشیهی بیضاوی، حواشی شرح اشارات، حاشیهی محاکمات شفا.
مطلع انوار،۲۸۷؛ تذکره بی بها فی تاریخ العلماء،۱۹۶؛ تاریخ محمدی ۲ / (قسمت ۴) ۲۳۷؛ نزهه الخواطر۴/ ۱۴۲
عبدالهادی (ف. ۱۱۰۰ق/۱۶۸۸م)
سیّد عبدالهادی فرزند رفیع الدّین حسین حسینی دلیجانی در حیدرآباد بهدنیا آمد. آوردهاند که دارای تالیفات بود. یک کتاب وی در کتابخانهی آقا شهاب الدّین نجفی موجود است. وی فردی محقّق بهشمار میرود.
هادی المضلّین، اثر علمی اوست.
مطلع انوار،۳۶۲؛ فهرستهای نسخههای خطی ۳/۱
علی بلگرامی[۱۲]، شمس العلما (۱۲۶۸ق/۱۸۵۱م – ۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م)
شمس العلما سیّد علی بلگرامی فرزند زید الدّین خان ازخانوادهی علمی بلگرام بود. فردی عالم بود که بر علوم اسلامی، قانون، مهندسی، طبقات الارض، فلسفه و تاریخ اشراف داشت. به۱۲ زبان مسلّط بود. در سال ۱۸۸۷م/ ۱۳۰۴ق، سربازرس مدارس بود. سپس برای ادامهی تحصیل بههمراه سالار جنگ، بهاروپا رفت. بهکشورهای انگلستان، فرانسه، اسپانیا، آلمان، ایتالیا و آسیای صغیر سفر کرد. او یکی از شخصیّتهای مورد اعتمادِ حیدرآباد در ساخت مراکز خیریّهی بود. مدتی نیز مدیر راه آهن بود. در سال ۱۸۹۳م/ ۱۳۱۰ق، دولت هند، لقب «شمس العلما» بهاو داد. در سال ۱۹۰۳م/ ۱۳۲۰ق، استاد زبان مراتهی[۱۳] در انگلستان شد. در همان سال، فهرست کتب ادارهی هند را نوشت. در حیدرآباد دانشکدهی علوم و فنون را تأسیس کرد. در توسعهی دانشگاه اسلامی علیگره[۱۴] نقش بهسزایی داشت. او در شهر هردویی[۱۵] ایالت اتارپرادش درگذشت.
از آثار اوست:
تمدّن عرب، ترجمهی کتاب موسیو لی بان فرانسوی، تمدّن هند (فارسی)، ویدک لتریچر(مقالات چاپ شده در مجلهی مخزن، سپتامبر ۱۹۰۵م)، طلسم اعضای انسانی(مقالهی چاپ شده در مجلهی حسن، حیدر آباد ۱۸۸۸م)، انتخاب تاریخ هند (فارسی) (چاپ ۱۸۷۷م)
مطلع انوار،۳۳۴؛ نزهه الخواطر ۸/۳۲۶
غلام حسین بنگلوری حیدرآبادی (۱۲۷۰ق/۱۸۵۳م – ۸ ربیع الاوّل ۱۳۵۲ق/۲ ژولای ۱۹۳۳م)
مولانا سیّد غلامحسین بنگلوری حیدرآبادی فرزند میر اشرف حسین در حیدرآباد بهدنیا آمد. پدر وی از سادات بنگلور[۱۶] بود. امّا، بعداً در حیدرآباد اقامت کرد. سید غلام حسین بعد از تحصیلات در هند، بهنجف اشرف رفت. در آنجا نزد شیخ زین الدّین مازندرانی درس خواند. بر علوم عقلی و نقلی کاملاً مسلّط بود. سخنران فوقالعادهای بود. در پایان عمر بهمکتب شیعی خوجه ها پیوست. در حیدرآباد درگذشت.
از آثار اوست: شمس الهدایه، ردّ علی من ضلّ بقوله انّ علمه تعالی لا یتعلّق بالمعدومات، اثبات النّبوّه و الرّساله فی النّبی و السّلاله، تفسیر آیه قربی، تفسیر آیهی مباهله، تفسیر آیه تطهیر، تفسیر و من عنده علم الکتاب، کتاب التّوحید، کتاب فی ردّ الشّیخیّه، کتاب فی ردّ التّناسخ، کتاب الامامه و الولایه، کتاب الآیات الالهیّه فی النّفوس اللاهوتیّه، کتاب فی مراتب الرّوح و النفس، شرح اصول فقه و شرح قصیدهی خلیلیّه.
مطلع انوار،۳۸۹؛ تذکره بی بها فی تاریخ العلماء،۲۷۵؛ خورشید خاور،۲۷۱
غلام حسین دکنی (ف. ۱۲۸۰ق/۱۸۶۳م)
غلام حسین دکنی در دهلی بهدنیا آمد. هم عصر علاّمه تفضّل حسین خان بود. در علوم عقلی و نقلی تسلط داشت. قاضی شرعی شهر حیدر آباد بود و همان جا فوت کرد.
از جمله آثار وی رساله در بحث جهل بسیط و مرکب را میتوان نام برد.
مطلع انوار،۳۹۷؛
تذکره بی بها فی تاریخ العلماء،۲۵۷؛ تکمله نجوم السماء۱/۴۶۷
فرج الله شوشتری (ف. ۱۰۸۵ق/۱۶۷۴م)
ملاّ فرج الله شوشتری در حیدرآباد دکن بهدنیا آمد. خودش و نیاکانش از شوشتر بودند اما از ایران به هند مهاجرت نموده در منطقه دکن اقامت کرد و تا پایان عمر، همانجا سر می برد. سلطان عبد الله قطب شاه برایش خیلی احترام قائل بود. وی بهزبان فارسی و عربی شعر هم میسرود.
مطلع انوار،۴۰۴؛ نجوم السّماء،۱۷۰؛ نزهه الخواطر۵/۳۱۴
محمّد باقر بیجاپوری (۱۰۵۰ق/۱۶۴۰م- ۱۱۲۸ق/۱۷۱۶م)
محمّد باقر بیجاپوری فرزند شیخ محمّد علی در شهر بیجاپور تولّد یافت. نیاکانش از مدینهی منوّره بودند. نامبرده بر علوم عقلیّه و نقلیّه تسلّط کاملی داشت.
از تألیفات وی: تلخیص المرام فی علم الکلام، روضه الانوار و زبده الافکار را میتوان نام برد.
مطلع انوار،۴۸۸؛ نزهه الخواطر ۶/۲۹۰
محمّد عاملی(قرن ۱۱ق. )
محمّد عاملی فرزند علی عاملی در جبل عامل لبنان بهدنیا آمد و همان جا درس خواند سپس بههند آمد و وارد حیدر آباد شد و در آنجا دارای “منصب دیوانی” گردید. محمّد قطب شاه وی را در سال ۱۰۲۴ق. بهایران فرستاد. پس از بازگشت بهحیدرآباد پادشاه نامبرده، وی را وکیل مطلق قرار داد. وی در شهر حیدرآباد وفات یافت.
از آثار اوست: شرح الارشاد، ترجمهی کتاب الاربعین شیخ بها الدّین عاملی و حاشیه بر جامع عبّاسی.
نزهه الخواطر،۵/۳۸۵
محمّد حسین شیرازی حیدرآبادی(۱ محرم ۱۲۰۷ق/۱۷۹۲م- ۲۲ یا ۲۳ ذیقعده ۱۲۸۷ق/۱۸۷۰م)
محمّد حسین شیرازی حیدرآبادی فرزند محمّد علی در شهر شیراز تولّد یافت. از شیراز بههند آمد و با یکی از دختران خانوادهی منیرالملک حیدرآبادی ازدواج کرد. نامبرده شاعر زبان عربی و ماهر علم طب نیز بود. از تألیفات وی میتوان: راحه الارواح (ترجمه مصباح کفعمی)، مختار الجوامع و دیوان شعر را نام برد.
مطلع انوار،۵۱۷؛ نزهه الخواطر ۷/۴۳۷
محمّد شمس الدّین ابوالمعالی(۱۰۰۰ق/۱۵۹۲م- ۱۰۷۰ق/۱۶۵۹م)
شیخ محمّد شمس الدّین ابوالمعالی فرزند علیّ ابن خاتون در شهر حیدرآباد دکن تولّد یافت. معاصر شیخ بهائی و ساکن شهر حیدرآباد بود. شیخ بهائی مقدمهای بر ترجمهی فارسی شرح اربعین که وی آن را ترجمه کرده بود، در سال ۱۰۲۸ق. نوشت. وی از شاگردان بهاءالدّین عاملی و از جمله علمایی بود که در حکومت حیدر آباد دکن نقش خاصّی داشتند.
از آثار اوست: شرح ارشاد علاّمه (فارسی)، حواشی بر جامع عبّاسی (فارسی)، شرح اربعین بهایی، کتاب امامت، توضیح الاخلاق محمّد شاهی (فارسی) و خلاصهی اخلاق ناصری(فارسی).
مطلع انوار،۴۷۲؛ تذکره بی بها فی تاریخ العلماء،۱۸۴؛ امل الآمل۱/۱۶۹؛ نجوم السماء،۷۷؛ روضات الجنات،۲۲
محمّد علی طبسی (۱۲۵۵ق/۱۸۳۹م- ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م)
محمّد علی فرزند صفر علی در قریهی طبس[۱۷] تولّد یافت. پس از تحصیلات مقدماتی بهعراق رفت. شاگرد آیت الله شیخ مرتضی بود. مدّتی در بمبئی[۱۸] بود سپس بهحیدرآباد مهاجرت کرد و در آنجا ساکن شد. وی در شهر پانیپت[۱۹] وفات یافت. از آثار اوست:
تبیان المسائل، مجمع المسائل، هدایت المؤمنین(۱۲۸۹هـ. )، رسالهی طهارت، منظومهی فقه، مفتاح الاصول، اصول فقه، انوار الابصار، اثبات النّبوّت و تفسیر آیهی نور.
مطلع انوار،۵۸۰؛ تذکره بی بها فی تاریخ العلماء،۳۵۰؛ نزههالخواطر ۸/۴۴۴
محمّد علی کربلایی(ف. ۱۰۸۵ق/۱۶۷۴م)
محمّد علی کربلایی در شهر حیدرآباد تولّد یافت. عراقی الاصل بود. در حیدرآباد درس خواند. وی از شاگردان علی بن خاتون عاملی بود و بر حدیث، فقه و کلام نظر عمیقی داشت. مدّتی در حیدر آباد بود و بهحکم عبد الله قطب شاه کتاب « رسالهی واضحهی قطب شاهی در استخراج آیات الهی» را تألیف نمود.
مطلع انوار،۵۸۶؛ نجوم السماء،۱۴۰
محمّد علی مدّاح (۱۲۸۸ق/۱۸۷۱م- ۱۳۵۰ق/۱۹۳۲م)
آقا محمّد علی مدّاح فرزند معصوم رشتی در شهر حیدرآباد تولّد یافت. پس از تحصیلات در لکهنو بهحیدر آباد برگشت و تا پایان عمر بهتدریس و تبلیغ دینی پرداخت.
افضل الصّرف، صراط مستقیم و ایقاظ الغافلین از تألیفات اوست.
مطلع انوار،۵۸۲؛ تذکره بی بها فی تاریخ العلماء،۱۴۲
محمّد علی مرشدآبادی دکنی (۲رمضان۱۱۱۷ق/۱۷۰۵م- ۱۱۹۳ق / ۱۷۷۹م)
محمّد علی مرشدآبادی دکنی فرزند میر عبدالله یزدی در شهر اورنگ آباد[۲۰] تولّد یافت. نزد علمای عراق و ایران کسب علم نمود. چند ماهی در سند بود و از آنجا بهدیگر شهرهای هند سفر کرد و مورد احترام حاکمان قرار گرفت.
از تألیفات وی میتوان مجالی البهیه، حواشی شرح مفاتیح ملاّ محسن کاشی، تصحیح و تعلیقات اخوان الصّفا و خلّان الوفا و شرح کافیه (فارسی) را نام برد.
مطلع انوار،۵۷۴-۵۷۶؛ سیر المتاخرین ۲/۶۱۶تا ۶۲۰؛ تذکره بی بها فی تاریخ العلما،۳۱۸؛ نزهه الخواطر ۶/۳۳۵
محمّد قاسم بیجاپوری (ف. ۱۰۰۲ق/۱۵۹۳م)
هندوشاه محمّد قاسم بیجاپوری فرزند غلام علی استر آبادی در شهر دکن حیدرآباد تولّد یافت. نزد علما و دانشمندان دکن تحصیل علم نمود. ابتدا بهدربار مرتضی نظام شاه رفت و بعد بهدربار ابراهیم عادل شاه راه یافت. وی یکی از علما و تاریخ دانان زمان خویش بود.
گلزار ابراهیمی معروف بهتاریخ فرشته و اختیارات قاسمی (طب، فارسی) از تألیفات وی است.
مطلع انوار،۵۸۵؛ نزهه الخواطر ج۵/۳۹۶
محمّد معزّالدین اردستانی (قرن۱۱ق.)
محمّد معزّالدین اردستانی فرزند ظهیر الدّین محمّد از ایران بهحیدرآباد آمد. تفسیر سورهی « هل اتی» را بهخواستهی استاد خود محمّد بن خاتون عاملی برای سلطان عبدالله قطب شاه تألیف نمود. برخی از کاتبان، نام کتاب دوم وی را« کاشف الحق، کشف الحق و یا مناقب قطب شاهی» ذکر کردهاند.
خورشید خاور، ۴۳۸
محمّد مؤمن حسینی استرآبادی (۹۶۰ق/۱۵۵۲م- ۱۰۳۴ق/۱۶۲۴م)
پیشوای اعظم، وکیل السلطنت میر محمّد مؤمن الحسینی استرآبادی فرزند علی حسینی استرآبادی از خانوادهای سرشناس در استرآباد بود. این فقیه عالی قدر شاعر، وکیل السلطنت، مدرّس علوم دینی بود. وی استادِ حیدر میرزا فرزند شاه طهماسپ صفوی بود. حدود پنج سال وکیل السّلطنهی دربار صفوی بود وبه سبب اختلاف با حکومت صفوی بهحیدرآباد آمد. محمّد قلی قطب شاه وی را بهعنوان پیشوای سلطنت و وکیل السّلطنت منصوب نمود. در امور سلطنت با وی مشورت میکرد. نامبرده دارای احترام و کرامات ویژهای در حیدرآباد بود. اکنون نیز هر ساله بر قبر وی عرس برگزار میشود. علاوه بر کارهای دینی و سیاسی برای عمران و زیباسازی شهر کارهای مهمّی انجام داد. از جمله کارهای وی چهار مینار، حسینیّه ها، مساجد، بیمارستان و قبرستان دائرهی میر مؤمن را میتوان نام برد. وی در حیدرآباد وفات یافت. مؤلّف تاریخ محمّدی سال وفات وی را ۱۰۳۰ق. ذکر نموده است.
از آثار اوست: دیباچهی کثیرالمیامن، رسالهی مقداریّه، کتاب رجعت و اختیارات قطب شاهی.
مطلع انوار، ۶۰۳؛ تذکره بی بها فی تاریخ العلما،۳۰۸؛ کتاب میرمحمّد مومن تالیف محیی الدین چاپ۱۹۵۷؛ نجوم السما،۸۲؛ تاریخ محمّدی ج۲ ق۵ ص۱۵۸؛ شیعه در هند، ۱/۴۷۹
محمّد مؤمن حیدر آبادی (ف. ۱۰۳۶ق/ ۱۶۲۶م)
میر محمّد مؤمن حیدر آبادی فرزند شرف الدّین استرآبادی در استرآباد تولّد یافت. از نزدیکان شاه طهماسب صفوی بود. ۲۵ سال با او بود سپس در سال ۹۸۹ ق. بههند آمد و در شهر حیدر آباد ساکن شد. محمّد قلی قطب شاه از او بهگرمی استقبال کرد. از علما و شعرای مشهور زمان خویش بود. وی در شهر حیدرآباد وفات یافت.
نزهه الخواطر۵/۴۰۲
نثار حسین عظیم آبادی، عمده العلما (۱۲۶۸ق/۱۸۵۲م – ۱۳۳۸ق/۱۹۲۳م)
سیّد نثار حسین عظیم آبادی ملقّب بهعمده العلما، بحرالعلوم، حسام الاسلام فرزند سیّد اکبر حسین علوم اسلامی را ابتدا نزد افاضلی چون ملک العلما بنده حسن و تاج العلما علی محمد و ممتاز العلما سید محمد تقی در شهر لکهنو[۲۱] فرا گرفت، و مدّتی در عراق نیز کسب فیض نمود. چند سفر زیارتی بهایران داشت و در یکی از این سفرها ناصرالدّین شاه القاب «عمده العلما، بحرالعلوم و حسام الاسلام» را بهوی داد. او اغلب عمرش در منطقه دکن سپری کرد چون در حیدرآباد مسئول بیمارستان طبّ یونانی بود. در همین شهر وفات یافت.
از آثار اوست: ترجمهی شافیه( بهزبان فارسی)، حاشیهی میزان الافکار مفتی سعد الله، شرح معیار الاشعار محقّق فارسی، حاشیه بر شرح جامی، ردّ الاجابه الشّیخیّه، ایقاظ الغافلین، هدایه المؤمنین، نهاریه بهرامیه، ساعتیه علویه، تعلیق المحال بالمحال، حاشیهی نفسی، الالقاب المتداوله، صراط مستقیم، الف رقعه، ابطال المساوات، حاشیهی قطبی، حاشیهی میبدی، حاشیهی ملاّ جلال، حاشیهی میر زاهد، حاشیهی ملاّ حمد الله، حاشیهی شرح تجرید علاّمه، مطمع اللبیب فی شرح ضابطه التهذیب، عمده المعارف ( در اثبات الوهیّت و توحید بهزبان اردو)، بحر المعارف (به زبان اردو)، دیوان شعر اردو، دیوان فارسی، دیوان عربی، حاشیهی شرح لمعه، حاشیهی نفیسی، حاشیهی شرح زبده الاصول، حاشیهی معالم (ناتمام)، نقشهی قبله نما، ازاله التّوهّمات، قواعد فارسی و مسائل اعتقادیّه ضروریّه
مطلع انوار،۶۷۰؛ تذکره بی بها فی تاریخ العلماء،۴۲۹
نظام الدّین احمد گیلانی (ف. ۱۰۵۹ق/۱۶۴۹م)
نظام الدّین احمد گیلانی شاگرد میر باقر داماد بود. وی در دوران حکومت سلطان عبدالله قطب شاه بهحیدرآباد آمد و در همین شهر وفات یافت. اسرار الاطبّا، طبّ فارسی و شجرهی دانش از تألیفات اوست.
خورشید خاور،۴۴۹-۴۵۰
نعمت علی خان، (دانشمندخان) (۱۰۵۰ق/۱۶۴۰م- ۱۱۲۱ق/۱۷۰۹م)
حکیم میرزا مقرّب خان، دانشمند خان، نعمت خان متخلّص بهعالی معروف بهمیرزا محمّد فرزند فتح الدّین احمد شیرازی در شیراز تولّد یافت. همراه پدر از شیراز بههند آمد. در دربار عالمگیر دارای جاه و مقام بود و لقب «نعمت خان» و«مقرّب خان» بهوی داده شد. تاریخنویسی و منصب داروغهی جواهرخانه و آشپزخانه بر عهدهی وی بود. در زمان محمّد معظّم شاه عالم، لقب «دانشمند خان» و کار تألیف« شاه نامهی بهادرشاه» بهوی داده شد. وی در شهر حیدرآباد وفات یافت.
از آثار اوست: نعمت عظمی، وقایع نعمت خان علی، دیوان عالی، جنگ نامه، سخن عالی و شاه نامهی شاه عالم (فارسی).
مطلع انوار،۶۸۲؛ سفینه خوشگو،۹۵؛ کلمات الشعرا،۹۷؛ سرو آزاد،۱۳۸؛ شاه جهان نامه،۱۱۵؛ همیشه بهار،۶۷۱؛ حاشیه تذکره شعرای کشمیر،۲۵۴؛ نزهه الخواطر ۶/۲۶۴؛ تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان ۴/۴۱۳؛ قاموس المشاهیر،۲۳۷
نیاز حسن برستی حیدرآبادی (۱۲۳۹ق/۱۸۲۳م- ۱۳۰۹ق/۱۸۹۲م)
سیّد نیاز حسن برستی[۲۲] حیدرآبادی فرزند غلام حسین علوم دینی را در لکهنو[۲۳] فرا گرفت. از شاگردان مفتی محمّد عبّاس و سید العلما سید حسین بود. در دههی هفتم قرن سیزدهم بهدکن رفت. در آنجا نوّاب مختارالملک، سر سالار جنگ اوّل، وی را مورد احترام قرار داد و منصب و مقام بهوی عطا نمود. مسجدی در آنجا بنا نمود و بهدرس و وعظ مشغول شد. پس از چند ماه عازم مشهد شد و در منطقهی سکر[۲۴] درگذشت. وی شاعر توانایی نیز بود.
از آثار اوست: حدیقه الایمان (مثنوی) و حلیه العباد ( ترجمهی زینه العباد).
مطلع انوار،۶۹۸؛ تذکره بی بها فی تاریخ العلما،۲۲۲؛ خورشید خاور،۴۵۰
منابع:
- تاریخ محمّدی، جلد ۲، (قسمت۴-۶)، میرزا محمّد بن رستم حارثی رامپور، کتابخانه رضا، ۲۰۰۴م/۱۴۲۵ق.
- تذکره المعاصرین، محمد علی حزین لاهیجی، انتشارات سایه ۱۳۷۵ش
- تکمله نجوم السّماء، ج۲-۱، میرزا محمّد مهدی لکهنوی کشمیری، انتشارات مکتبه بصیرتی..
- شیعه در هند، سید اطهر عباس رضوی، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، ۱۳۷۶ش.
- نجوم السّماء، محمّد علی کشمیری، شرکت و نشر بین الملل وابسته به انتشارات امیر کبیر،۱۳۸۲ش/ ۱۲۸۶ق.
- الذّریعه الی تصانیف الشّیعه، ۲۳ جلد، آقا بزرگ تهرانی، قم، موسّسه اسماعیلیان، ۱۳۰۴ق / ۱۹۸۳م.
- اعیان الشّیعه، ۱۰ جلد، سید محسن الامین، بیروت، چاپخانه دارالتّعارف، ، ۱۴۰۳ق / ۱۹۸۳م.
- نزهه الخواطر و بهجه المسامع و النّواظر، ۹ جلد، علّامه عبد الحیّ حسنی، حیدرآباد، چاپخانه مجلس دائره المعارف عثمانیه، ۱۳۴۱ق/ ۱۹۲۳م.
- تذکره بی بها فی تاریخ العلما، محمّد حسین نوگانوی، دهلی، چاپخانه جیّد برق.
- خورشید خاور، سید سعید اختر رضوی، گوپالپور، چاپخانه معارف ، ۲۰۰۲م / ۱۴۲۲ق.
- قاموس المشاهیر، جلد ۱ و ۲، نظامی بدایونی، پتنا، کتابخانه خدابخش، ۱۹۲۶م.
- مطلع انوار، مرتضی حسین صدر الافاضل، کراچی، خراسان اسلامک ریسرچ سنتر، ۱۹۸۱م.
- نجوم الارض، سید محمّد رضوی گوپالپوری، نیشنل پرنتگ ورکس، پتنا، ۲۰۰۳م.
[۱] . مطلع انوار،۷۹؛ نجوم السماء، ۱۴۶؛ تذکره بی بها فی تاریخ العلما، ۴۱۷؛ اعیان الشیعه،۷ /۲۳۶
[۲] . مطلع انوار، ۷۴
[۳] Gojarầt.
[۴] Delhi.
[۵] Ali nagar.
[۶] Mầhvầr.
[۷] Barar.
[۸] Burhanpur.
[۹] Dakkani.
[۱۰] Gova.
[۱۱] Baijapur
[۱۲] Belgerami
[۱۳] Marathi
[۱۴] Aligareh
[۱۵] Hardoi
[۱۶] Banglor
[۱۷] Tabas
[۱۸] Bambei
[۱۹] Panipati
[۲۰] Aurangầbầd
[۲۱] Lakhnau
[۲۲] Barasti
[۲۳] Lakhnau
[۲۴] Sakkar